بَشیراً و نَذیراً

وَ هو الفَتّاحُ العَلیمُ

بَشیراً و نَذیراً

وَ هو الفَتّاحُ العَلیمُ

بَشیراً و نَذیراً

سلام علیکم و رحمة الله و برکاته، خوش آمدید
بنده از سال 1386 با پارسی بلاگ وارد دنیای
مجازی شدم و اکنون هم با بلاگ مشغول تاثیر
گذاری بر دنیای حقیقی هستم!

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پیام های کوتاه
آخرین نظرات

۵۰ مطلب با موضوع «شرح دعا» ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهمّ ارْزُقنی فیهِ رحْمَةَ الأیتامِ وإطْعامِ الطّعامِ وإفْشاءِ السّلامِ وصُحْبَةِ الکِرامِ بِطَوْلِکَ یا ملجأ الآمِلین.

خدایا روزیم کن در آن ترحم بر یتیمان وطعام نمودن بر مردمان وافشاء سلام ومصاحبت کریمان به فضل خودت اى پناه آرزومندان.

اللّهم ارزقنی فیه رحمة الایتام و إطعام الطعام و إفشاء السلام

خدایا! در این روز مرا ترحم و همربان بودن با یتیمان و اطعام به گرسنگان و افشاء سلام و انتشار سلام را روزی گردان.

چند نکته در این دعا هست:

اول اینکه دعای روز هشتم ما را به اجتماع می برد و می گوید که روزه و نماز و عبادات تنها فردی و شخصی نیستند و باید مومن روزه دار و نماز خوان وارد اجتماع شده و از نعمت هایی که برخوردار شده دیگران را هم برخوردار کند.

اینکه در این دعا حرف از روزی شدن مهربانی با یتیمان است و سیر کردن گرسنگان و سلام کردن و نشست و برخواست با نیکان است ، منظور همین است که عبادت تنها روزه و نماز فردی نیست بلکه همه ی اینها مثل حلقه های زنجیر به یکدیگر متصل هستند تا زنجیر حبل الله را و ایمان و اسلام را تشکیل بدهند.

امروز دعا رنگ و بوی اجتماعی دارد، یعنی دین اجتماعی است نه فقط یک سری اعمال فردی ؛ چرا که در قرآن هم خداوند هر جا به اقامه ی نماز دستور داده به پرداختن زکات هم دستور داده.


نمونه بارز این مدعا آیه ذیل است که به وضوح این معنی را بیان می فرماید که دین و نیکی چه چیزی هست و چه چیزی نیست :


لَیْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَٰکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلَائِکَةِ وَالْکِتَابِ وَالنَّبِیِّینَ وَآتَى الْمَالَ عَلَىٰ حُبِّهِ ذَوِی الْقُرْبَىٰ وَالْیَتَامَىٰ وَالْمَسَاکِینَ وَابْنَ السَّبِیلِ وَالسَّائِلِینَ وَفِی الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّکَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا ۖ وَالصَّابِرِینَ فِی الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِینَ الْبَأْسِ ۗ أُولَٰئِکَ الَّذِینَ صَدَقُوا ۖوَأُولَٰئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ ﴿١٧٧﴾

نیکى این نیست که روى خود را به سوى مشرق و مغرب کنید ، بلکه نیکى [واقعى و کامل ، که شایسته است در همه امور شما ملاک قرار گیرد ، منش و رفتار] کسانى است که به خدا و روز قیامت و فرشتگان و کتاب آسمانى و پیامبران ایمان آورده‏اند ، و ثروتشان را با آنکه دوست دارند به خویشان و یتیمان و درماندگان و در راه ماندگان و نیازمندان و [در راه آزادى] بردگان مى‏دهند ، و نماز را [با همه شرایطش] برپاى مى‏دارند ، و زکات مى‏پردازند ، و چون پیمان بندند به پیمان خویش وفادارند ، و در تنگدستى و تهیدستى و رنج و بیمارى و هنگام جنگ شکیبایند ؛ اینانند که [در دین‏دارى و پیروى از حق] راست گفتند ، و اینانند که پرهیزکارند .«177»

سوره مبارکه بقره آیه شریفه 177

و همچنین آیه ی ذیل :

وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَیْنَا إِلَیْهِمْ فِعْلَ الْخَیْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِیتَاءَ الزَّکَاةِ ۖوَکَانُوا لَنَا عَابِدِینَ ﴿٧٣﴾

و آنان را پیشوایانى قرار دادیم که به فرمان ما [مردم را] هدایت مى‏کردند ، و انجام دادن کارهاى نیک و برپا داشتن نماز و پرداخت زکات را به آنان وحى کردیم ، و آنان فقط پرستش کنندگان ما بودند. سوره مبارکه انبیاء آیه ی شریفه ی 73

و آیه شریفه ی 18 در سوره ی مبارکه ی توبه و آیه ی شرفه ی 37 سوره ی مبارکه ی نور ؛ اقامه نماز به همراه پرداخت زکات بیان شده است.

در آیه ی شریفه ی 19 سوره ی مبارکه ی زاریات در خصوصیات نماز گزاران می فرماید :

وَفِی أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ

و در اموالشان حقّى براى سائل تهیدست و محروم از معیشت بود

یعنی نماز گزار واقعی باید در جامعه به داد محرومان هم برسد چرا که این واجب هم جزئی از نمازش است.

سلام

فَإِذَا دَخَلْتُمْ بُیُوتًا فَسَلِّمُوا عَلَىٰ أَنْفُسِکُمْ تَحِیَّةً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُبَارَکَةً طَیِّبَةً ۚکَذَٰلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمُ الْآیَاتِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ﴿٦١﴾

پس هرگاه به خانه‏هایى [که ذکر شد] وارد شدید ، بر خودتان سلام کنید که درودى است از سوى خدا [درودى] پربرکت و پاکیزه ، خدا این‏گونه آیات را براى شما بیان مى‏کند تا بیندیشید .

سوره ی مبارکه نور آیه ی شریفه ی 61

و در شریفه ی دیگر خداوند می فرماید :

وَإِذَا حُیِّیتُمْ بِتَحِیَّةٍ فَحَیُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا ۗ إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ حَسِیبًا ﴿٨٦﴾

و هنگامى که به شما درود گویند ، شما درودى نیکوتر از آن، یا همانندش را پاسخ دهید؛ یقیناً خدا همواره بر همه چیز حسابرس است . سوره ی نساء آیه ی 86

امام جعفر صادق ع می فرماید : مَن بدأ بکلام قبل سلام فلا تُجیبوه .

هر کس قبل از سلام شروع به صحبت کرد جوابش ندهید.

و صحبة الکرام ... مصاحبت با نیکان عالم

قرآن در این زمینه می فرماید :

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَکُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ ﴿١١٩﴾

اى کسانى که ایمان آورده‏اید ! از خدا پروا کنید و با صادقان باشید [صادقانى که کامل‏ترینشان پیامبران و اهل بیت رسول بزرگوار اسلام هستند . ] سوره توبه آیه ی 119

قال رسول الله ص : قال الحواریون یا روح الله فمن نجالس؟ قال : من یُذکّرکم الله روئیتهُ و یزیدُ فی علمکم منطقهُ و یُرَغّبُکم فی الاخرة عملهُ.

ترجمه : پیامبر اکرم فرمودند : حواریون حضرت عیسی ع به او گفتند به چه کسی مجالست کنیم؟ فرمودند :1 - کسی که دیدارش شما را به یاد خدا بیندازد

2 - کسی که گفتارش بر علم شما بیفزاید

3 - کسی که عملش شما را بر آخرت ترغیب کند

خوب در یک نفر همین اعمال در حین ملاقات سر می زند؛ دیدار و گفتار و عمل


بطولک یا ملجأ الاملین

به حق انعامت ای پناه آرزومندان

خدای من اینها آرزوی ماست ، پس برآورده بگردان

آمین یا رب العالمین

التماس دعا ... توفیق مزید

۱ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ تیر ۹۲ ، ۰۰:۰۶
داود نوروزی

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهمّ اعنّی فیهِ على صِیامِهِ وقیامِهِ وجَنّبنی فیهِ من هَفَواتِهِ وآثامِهِ وارْزُقْنی فیهِ ذِکْرَکَ بِدوامِهِ بتوفیقِکَ یا هادیَ المُضِلّین.

خدایا یارى کن مرا در این روز بر روزه گرفتن وعبـادت وبرکنارم دار در آن از بیهودگى وگناهان وروزیم کن در آن یادت را براى همیشه به توفیق خودت اى راهنماى گمراهان


اللّهم أعنّی فیه علی صیامه و قیامه

خدایا در این روز مرا بر روزه و اقامه نماز یاری کن

در باره روزه و حقیقت آن در شرح دعای روز اول ماه رمضان مقداری بحث شد .

نماز هم جسمی دارد و روحی ؛ اینکه ما از خداوند می خواهیم که ما را در امر اقامه نماز یاری کند ، این نیست که ما را در خواندن نماز کمک کند ، مطمئنّاً کسی که این دعا را می خواند نماز هم می خواند ، پس باید منظور از اقامه نماز یعنی به پا داشتن نماز و شب زنده داری ، چیز دیگری باشد و شرایطی داشته باشد و اقامه نماز باید به مسائلی باشد که با رجوع به قرآن و روایات این مسئله روشن خواهد شد.

خداوند در قرآن در باره ی عموم انسان و خصوص مصلّین آیات زیبا و محکمی دارد ؛ در سوره مبارکه معارج و از آیه ی شریفه ی نوزدهم تا آیه شریفه سی و پنج در این زمینه ما را کاملاً روشن می نماید؛ که نماز خوان واقعی چه کسانی هستند و چه کسانی نماز را اقامه می کنند و به پای می دارند.


إِنَّ الإنْسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا (١٩)إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا (٢٠)وَإِذَا مَسَّهُ الْخَیْرُ مَنُوعًا (٢١)إِلا الْمُصَلِّینَ (٢٢)الَّذِینَ هُمْ عَلَى صَلاتِهِمْ دَائِمُونَ (٢٣)وَالَّذِینَ فِی أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ (٢٤)لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ (٢٥)وَالَّذِینَ یُصَدِّقُونَ بِیَوْمِ الدِّینِ (٢٦)وَالَّذِینَ هُمْ مِنْ عَذَابِ رَبِّهِمْ مُشْفِقُونَ (٢٧)إِنَّ عَذَابَ رَبِّهِمْ غَیْرُ مَأْمُونٍ (٢٨)وَالَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ (٢٩)إِلا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیْرُ مَلُومِینَ (٣٠)فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاءَ ذَلِکَ فَأُولَئِکَ هُمُ الْعَادُونَ (٣١)وَالَّذِینَ هُمْ لأمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ (٣٢)وَالَّذِینَ هُمْ بِشَهَادَاتِهِمْ قَائِمُونَ (٣٣)وَالَّذِینَ هُمْ عَلَى صَلاتِهِمْ یُحَافِظُونَ (٣٤)أُولَئِکَ فِی جَنَّاتٍ مُکْرَمُونَ

همانا انسان حریص آفریده شده است ؛«19»چون آسیبى به او رسد ، بى‏تاب است ،«20» و هنگامى که خیر و خوشى [و مال و رفاهى] به او رسد ، بسیار بخیل و بازدارنده است ،«21» مگر نماز گزاران ،«22» آنان که همواره بر نمازشان پایدارند ،«23» و آنان که در اموالشان حقّى معلوم است«24» براى درخواست کننده [تهیدست] و محروم [از معیشت و ثروت ، ] «25» و آنان که همواره روز پاداش را باور دارند ،«26» و آنان که از عذاب پروردگارشان بیمناکند ،«27»زیرا از عذاب پروردگارشان ایمنى نیست ،«28» و آنان که دامنشان را [از آلوده شدن به شهوات حرام] حفظ مى‏کنند ،«29» مگر در کام‏جویى از همسران و کنیزانشان که آنان در این زمینه مورد سرزنش نیستند .«30» پس کسانى که در بهره‏گیرى جنسى راهى غیر از این جویند ، تجاوزکار از حدود حق‏اند ،«31» و آنان که امانت‏ها و پیمان‏هاى خود را رعایت مى‏کنند ،«32» و آنان که بر اداى گواهى‏هاى خود پاى‏بند و متعهدند ،«33» و آنان که همواره بر [اوقات و شرایط ظاهرى و معنوى] نمازهایشان محافظت دارند . «34» اینان در بهشت‏ها ، مکرّم و محترم‏اند«35»

سوره ی مبارکه معارج آیه ی شریفه 19 الی 35

در این آیات کاملاً ما را با ویژه گی های مصلین واقعی روشن می سازد و نیازی به توضیح دیگری نمی باشد.

رسول مکرم اسلام ص می فرماید :

لکلّ شیءٍ وجهٌ ، و وجه دینکم الصَّلاة.

ترجمه : هر چیزی چهره ای دارد و چهره ی دین شما نماز است.

در حدیث شریف نبوی ص آمده:

ما بین المسلم و بین الکافر الّا أن یَترُکَ الصلاة الفریضةَ متعمّداً ، أو یتهاونَ بها فلا یُصلیها.

ترجمه : میان مسلمان و کافر فاصله ای جز این نیست که نماز واجب را عمداً ترک کند و یا آن را سبک شمارد و نخواند.

خداوند در قرآن می فرماید:

فی جَنَّاتٍ یَتَسَاءَلُونَ (٤٠)عَنِ الْمُجْرِمِینَ (٤١)مَا سَلَکَکُمْ فِی سَقَرَ (٤٢)قَالُوا لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ (٤٣)

که در بهشت‏ها از یکدیگر مى‏پرسند«40» از روز و حال گنهکاران ،«41» [به آنان رو کرده] مى‏گویند : چه چیز شما را به دوزخ وارد کرد؟«42» مى‏گویند: ما از نمازگزاران نبودیم«43»

سوره مبارکه مدثر آیه ی شریفه 40 تا 43

و جنّبنی فیه من هفواته و آثامه

و مرا از گناهان و لغزش ها دور ساز

گناه هان ابتدا با لغزش ها شروع می شوند ، اثم و گناه یعنی افتادن و هفوات یعنی لغزیدن.

اگر جلوی لغزش ها را نگیریم تبدیل می شوند به افتادن به تاریکی های اثم و گناه.

امیر مومنان و مولای عافان ع در دعایی می فرمایند:

اللّهم اغفر لی رَمَزاتِ الألحاطِ ، و سَقَماتِ الألفاظ ، و شَهوات الجَنان ، و هَفَواتِ اللّسان.

ترجمه : بارخدایا! اشارات چشم و ابرو و بیهوده گویی و خواهش های دل و لغزش های زبان مرا ، بر من ببخشای. نهج البلاغه خطبه 78

هر گناه و لغزشی هم ابتدا از زبان آغاز می شود ، به همین خاطر هست که امام ما می فرماید که لغزش های زبان من را به من ببخش.

پیامبر اسلام تمام کننده اخلاق می فرماید:

سلامة الانسان فی حفظ اللّسان .. سلامت انسان ، در حفظ زبان است.

سلامت جسم و روح و دنیا و آخرت انسان بسته به این است تا چه اندازه زبان ما در اختیار خود ماست و گرنه زبان ما را در اختیار خود می گیرد؛ کلام تا زمانی که نگفته ای در اختیار و مالکیت توست ولی وقتی که گفتی تو در بند و اسیر زبان خواهی بود و زبان و آن کلام و حرف مالک تو خواهد شد.

ما امروز از خداوند می خواهیم که از لغزش های همه اعضا و جوارح ما درگذرد تا ما را به تاریکی ها و ضلالت های گناه و اثم نکشانند ؛ ما را از تاریکی های ریا و تکبر و حسد و طمع و غضب و قساوت قلب و جهل و کینه و اسراف و غیبت و تهمت دور نگهدارد و از جامعه ی وجود ما دور کند و جود ما را به صفات ؛ علم و تواضع و تقوا و عفّت و عفو و زهد و تفکر و عبادت منوّر و نورانی گرداند.

و ارزقنی فیه ذکرک بدوامه

و ذکر دائم که تمام روز به یاد تو باشم نصیبم فرما

در باره ذکر در شرح دعای روز چهارم ماه رمضان با توفیق الهی بحث شد.


بتوفیقک یا هادی المضلّین

به حق توفیق بخشی خود ای راهنمای گمراهان


التماس دعا توفیق مزید

۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ تیر ۹۲ ، ۲۳:۱۴
داود نوروزی

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهمّ لا تَخْذِلْنی فیهِ لِتَعَرّضِ مَعْصِتِکَ ولا تَضْرِبْنی بِسیاطِ نَقْمَتِکَ وزَحْزحْنی فیهِ من موجِباتِ سَخَطِکَ

 بِمَنّکَ وأیادیکَ یا مُنْتهى رَغْبـةَ الرّاغبینَ.

خدایا وا مگذار مرا در این روز در پى نافرمانیت روم ومزن مرا با تازیانه کیفر ودور وبرکنارم بدار از موجبات خشمت بحق احسان ونعمتهاى بى شمار تو اى حد نهایى علاقه واشتیاق مشتاقان.

تکخوانی دعای روز ششم ماه رمضان


اللهم لا تخزلنی فیه لتعرض معصیتک
خدایا مرا در این روز به واسطه ارتکاب معصیتت و سرکشی خوار مساز

معصیت و نافرمانی و سرکشی و سرپیچی از دستورات الهی به خودی خود منفور انسان است.
خداوند در قرآن سوره مبارکه حجرات می فرماید:

وَلَکِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَیْکُمُ الْإِیمَانَ وَزَیَّنَهُ فِی قُلُوبِکُمْ وَکَرَّهَ إِلَیْکُمُ الْکُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْیَانَ أُوْلَئِکَ هُمُ الرَّاشِدُونَ
لیکن خدا ایمان را محبوب شما کرد و آن را در دل‏هاى شما آراست و انکار و نافرمانى و عصیان را منفور شما گردانید. آنها واقعا رشد یافتگانند. حجرات آیه 7

داور و قاضی و حکم دهنده ی نافرمانی کیست؟
امیر مومنان ع می فرماید: اتّقوا معاصی الله فی الخلوات فإنّ الشّاهد هو الحاکم؛
ترجمه: از معصیت و نافرمانی خدا در خلوت بپرهیزید؛ زیرا آنکه می بیند خود حاکم و داور و قاضی و حکم کننده است. نیازی به قاضی و داور و شاهد ندارد.

چه چیزهایی باعث معصیت و نافرمانی خدا شدند؟
امام جعفر صادق ع می فرماید: أن آولّ ما عُصی اللّه به ستّ: حبّ الدّنیا ، و حبّ الرّئاسة ، و حبّ الطعام ، و حبّ النّساء و حبّ النّوم ، و حبّ الرّاحة.
ترجمه: نخستین چیزهایی که موجب نافرمانی و معصیت خدا شد شش چیز بود : دنیا دوستی و ریاست طلبی و شکم پرستی - منظور شکم بارگی است - و زن دوستی - منظور زن بارگی است - و پر خوابی و راحت طلبی.
رسول الله ص می فرماید: حبّ الدّنیا أصل کلّ معصیةٍ و أوّل کلِّ ذنبٍ
ترجمه : دنیا دوستی اصل و ریشه هر معصیت و نافرمانی است و آغاز هر گناهی است.
و حضرت علی ع در این زمینه می فرماید : من هَوان الدّنیا علی الله أنّه لا یُعصی إلاّ فیها ، و لا یُنالُ ما عندهُ إلاّ بترکها.
ترجمه : در خواری و بی ارزشی دنیا نزد خداوند همین بس که ، جز در دنیا معصیت او نشود و جز با ترک دنیا به آنچه نزد خدا است نمی رسد. از بهشت و رضوان الهی. نهج البلاغه حکمت 385

معصیت و نافرمانی و سرپیچی چیزی فراتر از ذنب و گناه است ؛ معصیت مثل سیل است که طغیان کرده باشد و گناهان تشکیل دهنده ی این سیل طغیان کرده ی معصیت هستند؛ به همین خاطر است که خداوند در قرآن برای ابلیس صفت عصیّا را به کار می برد ، دیگر معنایی ندارد که به شیطان بگوییم گناه کرده است بلکه او سرکشی کرده است.

یَا أَبَتِ لَا تَعْبُدِ الشَّیْطَانَ إِنَّ الشَّیْطَانَ کَانَ لِلرَّحْمَنِ عَصِیًّا
اى پدر من، شیطان را (با اطاعت از او) پرستش مکن، زیرا شیطان، خداى رحمان را همواره نافرمان است
امیر مومنان ع در روایتی که مربوط به فراز بعدی دعای روز ششم هم می شود می فرماید :
إنّ الله أَخفی أربعةً فی اربعة ..... و اخفی سَخَطَه فی معصیته فلا تستصغرنَّ شیئاً من معصیته ، فربّما وافقَ سَخَطَه و أنت لا تعلم.
ترجمه : بدرستی که خداوند چهار چیز را در چهار چیز پنهان کرده ..... خداوند خشم خود را در معصیت و نافرمانی پنهان کرده است ؛ بنابراین ، هیچ معصیتی را خرد و کوچک مشمارید ؛ زیرا چه بسا که آن معصیت با خشم خدا همراه باشد و تو ندانی.
در این جا سر این که پیامبر ص بعد از موضوع معصیت به سخط الهی اشاره می فرماید همین نکته می باشد.

پروردگارا! توفیق ترک معصیت به ما عنایت فرما تا بوسیله پستی نافرمانی پست و خوار نشویم
ـــــــــــــــــ

و لا تضربنی بسیاط نقمتک

و به ضربت تازیانه قهرت کیفر مکن

در دعای کمیل امیر المومنین ع به کمیل اینگونه می آموزد با خداوند نیایش کند :

اللهمّ اغفر لی الذّنوب الّتی تُنزلُ النّقم ، الّلهمّ اغفر لی الذّنوب الّتی تُغیّر النّعم ، الّلهمّ اغفر لی الذّنوب الّتی تُنزلُ البلاء

خدایا! بیامرز بر من گناهانی را که نقمت و بدبختی را نازل می کنند ، خدایا! گناهانی را که نعمت ها را تغییر می دهند بیامرز ، خدایا! آن گناهانی را که بلا را نازل می کنند بر من ببخش و بیامرز

آیة الله جوادی عاملی در تفسیر تسنیم می فرماید :

گاهى بر اثر ناسپاسى، نعمت به نقمت و عذاب تبدیل مى شود: فلا تعجبک اءموالهم و لااءولادهم انّما یریداللّه لیعذبهم بها فى الحیوة الدنیا و همین اندام هاى آدمى که از نعم الهى است به صورت سربازى از سربازان الهى علیه انسان تبه کار به کار گمارده مى شود: اءعضاءکم شهوده و جوارحکم جنوده و به جاى آنکه از جاى دیگر عذابى چون صاعقه بر انسان خاطى و ناسپاس فرود آید، دست و پا و زبان و مال و فرزندش به ابزارى براى گرفتار شدن وى به عذاب مبدل مى گرد و در این حال اگر مهلتى به آنان داده شود، در جهت کیفر سخت آنان خواهد بود: و لا یحسبنّ الذین کفروا اءنّما نملى لهم خیر لانفسهم انّما نملى لیزدادوا اثما.

از برخى آیات بر مى آید که این تبدیل نعمت به نقمت، به تدریج صورت مى پذیرد

در سوره مبارکه ابراهیم آیه 28 می خوانیم :


أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ بَدَّلُواْ نِعْمَتَ اللَّهِ کُفْراً وَأَحَلُّواْ قَوْمَهُمْ دَارَ الْبَوَارِ (ابراهیم، 28)
آیا به کسانى که نعمت خداوند را به کفر تبدیل کردند و قوم خود را به سراى هلاکت در آوردند نگریستى؟
کفّار و مشرکان نعمت‏هاى بزرگ الهى را به کفر تبدیل کردند:
الف) به جاى نعمت توحید، شرک را برگزیدند.
ب) نعمت فطرت پاک را رها کردند و به تقلید از نیاکان گمراه خود پرداختند.
ج) خرافات را بر وحى الهى ترجیح دادند.
د) در برابر نعمتِ رهبران آسمانى، ناسپاسى کردند و از طاغوت‏ها پیروى کردند. «بدّلوا نعمت اللَّه»
در روایات بسیار مى‏خوانیم: امامان شیعه‏علیهم السلام فرمودند: «نحن و اللَّه نعمت اللَّه التى انعمها على عباده»(262) به خدا سوگند نعمت‏هایى که تبدیل شدند، وجود ما بود. مردم ما را رها کردند و به سراغ رهبران دیگر رفتند. «بدّلوا نعمت اللَّه»

در روایات زیادی ظلم و اعانت بر آن را باعث بروز نقمت و انتقام الهی بیان می کند ؛

امیر مومنان و مولای عارفان علی ع می فرماید:

و لیسَ شیءٌ أدّی إلی تغییرِ نعمة الله و تعجیل نقمته من إقامةٍ علی ظلمٍ ؛ فإنَّ اللهَ سمیعٌ دعوةَ المضطهدین.

ترجمه : برای تغییر دادن نعمت خدا و شتاب بخشیدن به خشم و عذاب و نقمت او هیچ چیز موثرتر از پافشاری در ظلم و ستمگری نیست ؛ زیرا خداوند دعای ستمدیدهگان را می شنود و همواره در کمین ستمکاران است. نهج البلاغه نامه 53

ظلم صدام بر علیه ملت شریف و مومن جمهوری اسلامی ایران و اعانت و همکاری مردم آن کشور بر او باعث شد تا نعمت امنیت که این نعمت در قرآن هم ذکر شده از آنها گرفته شد .

ــــــــــــــــــــ

و زحزحنی فیه من موجبات سخطک

و از موجبات سخط و غضب و خشم خود ما را دور گردان

از خدا می خواهیم که ما را مورد خشم و غضب خود قرار ندهد و خود ما هم نباید کارهایی که موجبات سخط الهی را فراهم می کند انجام بدهیم.

در قرآن کتاب انسان سازی می خوانیم :

أَفَمَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَ اللّهِ کَمَن بَاء بِسَخْطٍ مِّنَ اللّهِ وَمَأْوَاهُ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِیرُ

  • آیا آن کس که به راه خشنودی خدا می رود ، همانند کسی است که موجب خشم او می شود و مکان او جهنم ، آن سرانجام بد است ؟ سوره آل عمران آیه 162

چه کارهایی موجب غضب خداوند قهار می شود؟

هر نافرمانی و سرپیچی که در فراز اول دعای روز ششم گذشت باعث سخط خدا می گردد.

در دعا می خوانیم : و أعنّا علی صیامه بکفّ الجوارح عن معصیتک ؛ یعنی : ما را یاری فرما بر روزه گرفتن به وسیله ی نگهداری و باز داشتن اعضا و جوارح از معاصی تو ؛ یعنی خداوند با بازداشتن جوارح از معصیت خشنود می شود و با معصیت بر ما غضب می کند .

در فرازهای بعدی این دعا با خدا اینگونه نیاش می کنیم :

حتّی لا نُضغیَ بأسماعنا الی لغوٍ .. تا سخن بیهوده گوش ندهیم

و لا نُسرِعَ بأبصارنا الی لهوٍ .. تا به تماشای لهو نشتابیم

و حتّی لا نَبسُطُ أیدیَنا الی محظورٍ .. و تا به حرامی دست دراز نکنم

و لا نَخطُوَ بأقدامنا الی محجورٍ .. و تا به ممنوع تو گام بر ندارم

و حتّی لا تَعیَ بُطوننا الّا ما حلّلتَ .. و تا شکم های ما جز به حلال های تو پر نشود

و لا تَنطقُ ألسنَتَنا الّا بما مَثَّلتَ .. و تا زبان ما به غیر آنچه خودت گفته ای گویا نگردد.

در این نیلیش آنچه که موجبات سخط الهی را فراهم می آورد از خواوند می خواهیم که به ما ترک این معاصی را عنایت کند و ما را در این امر یاری رساند.

امام العارفین زین العابدین حضرت سجاد ع در جواب کسی که برایش نوشت خیر دنیا و آخرت در چیست؟ نگاشتند :

بسم الله الرحمن الرحیم ؛ أمّا بعد ، فانَّ مَن طَلَبَ رضا اللهِ بسَخَطِ النّاس کفاهُ اللهُ امور النّاس ؛ و مَن طَلَبَ رضا النّاس بَُخَطِ الله وَکَلَهُ الله إلی الناس ، و السّلام.

ترجمه : هر که خشنودی خدا را با ناخشنودی مردم بطلبد، خداوند او را از امور مردم بی نیاز کند ؛ و هر که خشنودی مردم را با سخط و ناخشنود کردن خدا بجوید، خداوند او را به مردم واگذارد.


بمنّک و أیادیک یا منتهی رغبة الرّاغبین

به حق احسان و نعمت های بیشمارت ای منتهای آرزوی مشتاقان


التماس دعا توفیق مزید


۱ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ تیر ۹۲ ، ۰۰:۱۱
داود نوروزی

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم اجعلنی فیه من المستغفرین و اجعلنی فیه من عبادک الصالحین القانتین, و اجعلنی فیه من اولیائک المقربین، برأفتک یا ارحم الراحمین

بار الها!
در این روز مرا از جمله استغفار کنندگان حقیقی قرار ده
مرا در زمره بندگان خداترس و صالح خویش به شمار آور
و مرا در این روز از هم نشینان خاص خود قرار ده
به حق دوستی و شفقتت ای مهربان ترین مهربانان



در دعای روز پنجم سه موضوع مطرح شده: استغفار و بندگان شایسته و فرمانبردان و اولیای مقرب درگاه الهی و در این فرصت فراز اول دعا یعنی آمرزش طلبان

اللهمّ اجْعَلْنی فیهِ من المُسْتَغْفرینَ

استغفار کنندگان
قال رسول الله ص: خیر الدعا الاستغفار؛ یعنی: بهترین دعا آمرزش خواهی است.
در جای دیگر می فرماید: خیر العبادة الاستغفار؛ یعنی: بهترین عبادت ، استغفار و طلب آمرزش است.
استغفار مقدمه برای توبه است مثل وضو برای نماز و مقدمه واجب ، واجب است.
استغفار و آمرزش خواهی یعنی پاکسازی و پالایش انسان از گناه " استغفروا ربکم " ؛ و توبه یعنی بازگشت به خدا و ارزش های الهی و آراستگی به آن " توبوا الی الله "؛ بعد از پاکی توسط استغفار.


برای آشنایی بهتر و بیشتر از استغفار و آمرزش خواهی چند آیه از کتاب انسان سازی قرآن می آوریم:
1-وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُواْ أَنفُسَهُمْ جَآؤُوکَ فَاسْتَغْفَرُواْ اللّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُواْ اللّهَ تَوَّابًا رَّحِیمًا ؛ ترجمه:
  • و اگر آنها هنگامى که به خویشتن ستم کردند نزد تو مى‏آمدند، آن گاه از خداوند آمرزش مى‏خواستند و رسول خدا نیز براى آنها طلب آمرزش مى‏کرد بى‏تردید خدا را بسیار توبه‏پذیر و مهربان مى‏یافتند. سوره مبارکه نساء آیه 64
  • در این آیه به این معنی پی می بریم که طلب آمرزش و استغفار از شخص وجیه و آبرومند برای گناهکاران، در نزد خدا انجام می پذیرد؛ یعنی توسل ، ولی توبه تنها از خود شخص خطاکار برای خود قابل انجام است؛ و از این آیه ، پاسخ کسانی که توسل به پیامبر و امامان را نوعی شرک می پندارند ، روشن می شود ؛ زیرا این آیه به صراحت می گوید: رفتن به سراغ پیامبر ص و شفیع قرار دادن او در درگاه خدا و وساطت و استغفار او برای گناهکاران موثر است و موجب پذیرش توبه و رحمت الهی خواهد شد. البته چنین شفاعتی نیازمند به وجود زمینه و شایستگی و آمادگی در خود خطاکاران است.
  • 2- وَاسْتَغْفِرِ اللّهِ إِنَّ اللّهَ کَانَ غَفُورًا رَّحِیمًا.
  • ترجمه: و از خدا آمرزش بخواه که خداوند آمرزنده‏ى مهربان است. نساء آیه 106
  • 3- اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لاَ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِن تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِینَ مَرَّةً فَلَن یَغْفِرَ اللّهُ لَهُمْ ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ کَفَرُواْ بِاللّهِ وَرَسُولِهِ وَاللّهُ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الْفَاسِقِینَ
  • ترجمه: [مى‏خواهى‏] برایشان آمرزش بخواه، یا برایشان آمرزش نخواه، اگر هفتاد بار هم برایشان آمرزش بخواهى، خدا هرگز آنها را نخواهد بخشید. این به سبب آن است که آنها خدا و رسول او را انکار کردند، و خداوند مردم نافرمان را هدایت نمى‏کند.سوره توبه آیه 80
  • در این آیه حد و حدود و مرز توسل و شفاعت را برای ما باز گو می کند، چون که آنها در جنگ تبوک از دستورات خدا و پیامبر سرپیچی کردند و مومنین را تمسخر کردند. شان نزول آیه در باره جنگ تبوک است.
  • 4- إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ....وَاسْتَغْفِرْ لَهُمُ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ
  • ترجمه: جز این نیست که مؤمنان [واقعى‏] کسانى هستند که به خدا و پیامبرش گرویده‏اند، .... و ای پیامبر برایشان آمرزش بخواه که خدا آمرزنده مهربان است. سوره نور آیه 62
  • این آیه هم توسل و شفاعت را اثبات می کند.
  • 5- وَأَنِ اسْتَغْفِرُواْ رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَیْهِ یُمَتِّعْکُم مَّتَاعًا حَسَنًا إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى
  • ترجمه: و دیگر این که از پروردگارتان آمرزش بخواهید سپس به درگاه او روى کنید تا شما را از بهره‏اى نیکو تا مدتى معین بهره‏مند سازد. سوره هود آیه 3
  • در این آیه هم به ای نکته که استغفار و طلب آمرزش مقدمه برای توبه هست اشاره شده است.
  • 6- وَیَا قَوْمِ اسْتَغْفِرُواْ رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَیْهِ یُرْسِلِ السَّمَاء عَلَیْکُم مِّدْرَارًا وَیَزِدْکُمْ قُوَّةً إِلَى قُوَّتِکُمْ وَلاَ تَتَوَلَّوْاْ مُجْرِمِینَ
  • ترجمه: و اى قوم من، از پروردگارتان آمرزش بخواهید، سپس، به سوى او بازگردید، تا ابر و باران را بر شما ریزان فرستد و نیرویى بر نیروى (جانى و مالى) شما بیفزاید، و مجرم و گنهکار (از او) روى مگردانید. سوره هود آیه 52
  • در این آیه هم آمرزش خواهی را مقدمه و قبل از توبه بیان فرموده است.
  • 7- وَاسْتَغْفِرُواْ رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَیْهِ إِنَّ رَبِّی رَحِیمٌ وَدُودٌ
  • ترجمه: و از پروردگار خود آمرزش بخواهید، سپس به سوى او بازگردید که پروردگار من مهربان و دوستدار [بندگان‏] است. سوره هود آیه 90

استغفار در آینه روایات
1 - آمرزش خواهی برطرف کننده بوی بد گناهان؛
علی ع : تَعَطَّروا بالاستغفار لا تَفضَحکم روائحُ الذُّنوب؛ ترجمه: با آمرزش خواهی، خود را معطر کنید تا بوی گناهان شما را رسوا نکند.
2 - آمرزش خواهی باعث نوشته نشدن گناه در نامه اعمال؛
امام صادق ع : إنّ العبد إذا أذنب ذنباً أُجّل من غدوةٍ الی اللیل ، فإن أستغفر الله لم یُکتَب علیه . ترجمه: هر گاه بنده گناهی مرتکب شود، از بامداد تا شب به او مهلت داده می شود. اگر آمرزش خواست، آن گناه برایش نوشته نمی شود.
3 - آمرزش خواهی باعث افزونی روزی
سوره مبارکه هود آیه 3 و سوره نوح آیه 10 دلیل بر ریزش رحمت الهی به وسیله استغفار است.
امام علی ع : الاستغفار یزید فی الرزق. ترجمه: آمرزش خواهی، روزی را می افزاید.
امام علی ع : إستغفر ترزق. ترجمه: استغفار کن تا روزی داده شوی.
4 - آمرزش خواهی مقربان؛
رسول الله ص : إنه لَیُغانُ علی قلبی ، و إنّی لأستغفرُ الله فی کلّ یومٍ سبعینَ مرّةً. ترجمه: گاه قلبم را غبار می گیرد و من روزی هفتاد مرتبه از درگاه خدا آمرزش می طلبم.
آورزش خواهی بیهوده؛
امام علی ع: الإستغفارُ مع الإصرار ذنوبٌ مجدَّدةٌ . ترجمه: آمرزش خواهی ها با وجود ادامه دادن به گناه ، خود گناهانی تازه اند.

و إجعلنی فیه من عبادک الصالحین القانتین
به این خاطر پیامبر اکرم ص صالحین عباد را با قانتین بیان فرموده که این دو لازم و ملزوم هم هستند، بندگان شایسته و مطیع پروردگار؛ مثل ایمان و عمل صالح که در قرآن این دو صفت از بنگان خوب خدا با هم آورده شده اند.
بندگان صالح و شایسته ی خدا با اطاعت از دستورات و فرامین الهی و ترک نواهی خداوند به این درجه می رسند .
ملا فتح الله کاشانی چند ویژگی برای بندگان صالح خدا بیان می کند:

1 -عمل به ارکان اسلام

«اِلاّ مَن تابَ و ءَامَن و عَمِلَ عملاً صالحا ... ؛ مگر آن کس که توبه کرد و کاری شایسته کرد، پس آن گروه اند که خدا، بدی های ایشان به نیکی ها بَدَل کند. زیرا که خدا آمرزنده مهربان است.»

(یعنی) مگر آن کس که توبه کند از شرک و بگرَوَد به خدا و رسول و بکند کار شایسته، یعنی به ارکان اسلام عمل نماید، پس آن گروه، بَدَل کند خدایْ گناهان آنان را به نیکویی ها. یعنی سوابق معاصی را به وسیله توبه، محو کند و طاعات، به جای آن ثبت نماید؛ یا بَدَل کند ملکه معصیت را در نفس، به ملکه طاعت. و نزد بعضی این آیه به معنی آن است که سیّئاتی که در اسلام کرده باشند به حسنات بَدَل کند اگر توبه کنند. و نیز گفته اند: خداوند از توبه کاران محو سیّئه کند و بَدَل آن ثبتِ حسنه فرماید.

2 -دوری از بیهودگی

«والّذینَ لا یَشهَدونَ الزُّورَ و اِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِراما؛ و آن کسان که به ناحق شهادت نمی دهند و چون به [کار] بیهود بگذارند، کریم وار درگُذرند.»

یعنی بندگان برگزیده حق آنانند که حاضر نشوند به مجالس اهل کذب و مشاهده باطل، و یا گواهی ندهند به باطل و ناروا، یعنی اقامه شهادت کاذب نکنند و یا حاضر نگردند به محل اجتماع مشرکان و یهود و نصارا و یا به بازی گاهِ ایشان و یا به صحبت فاسقان و بدعت گذاران و فاسقان و یا به مجلس شرک.

و «زور» به معنی کذب و دروغ است و هیچ کذب، از شرک بدتر نیست و یا به مجلس غِنا و یا مجلسی که باطل در آن، آراسته شده است، یعنی باطل را به صورت حق نمایاندن.

پس، عبادالرحمن، متنفرّند از همنشینی با کاذبان و گناهکاران و سایر اهل فسق و بطلان؛ پس حاضر نمی شوند در مجلس ایشان و نزدیک آن نمی گردند، به جهت تنزُّه از مخالطه شرّ و اهل آن و برای صیانت دین خود از چیزی که به آن آسیب برساند. زیرا که مشاهده باطل، شرکت در آن است و از این رو گفته اند: نظر کنندگان به هر چه شریعت، تجویز آن نکرده، شریکانند با کنندگان آن؛ چه، حضور ایشان دلیل رضاست به آن و موجب کثرت اهل مجلس آن، و دیگر آن که، علت حاضر شدن در آن، به جهت استحسان نُظّار است و رغبت ایشان در نظر کردن در آن. و در مواعظ عیسی بن مریم علیه السلام واقع شده که: بپرهیزید از مجالست خطاکاران.

پس این بندگان خدا که دارای خصال و صفات ستوده هستند، اگر به چیزی ناپسند عقلاً، غیر مجوز شرعا بگذرند، بگذرند در حالتی که کریمان و بزرگواران باشند یعنی مُکرَّم نَفْس خود باشند و آن را دور دارند از آن که بایستند بر آن و تامل کنند در آن.

و مراد آن است که اگر دشنام بشنوند، از آن اِعراض نمایند و کسی که استعانت جوید از ایشان بر امر حقّی، اعانت ایشان کنند.

و گفته اند: مراد به لغوِ معاصی است. یعنی چون به اهل لغو بگذرند، زود گام برگیرند و بروند و نفس خود را بزرگ دارند از آن که توقف نمایند و با ایشان در آن کار، شروع کنند.

و لغو، فعلی است که در آن هیچ فایده نباشد و لهذا، کلمه بی فایده را لغو می گویند.

3 -گوش هوش و چشم بصیرت

«و الَّذینَ اِذَا ذُکِّروا بِایتِ رَبِّهِم لَمْ یَخِرُّوا عَلَیْها صُمّا و عُمیانا؛ و آن کسان که چون ایشان را به آیات پروردگارشان پند دهند، چون کران و کوران به سجده نیفتند.»

دیگر بندگانِ حق آنانند که چون پند داده شوند به آیت های پروردگار ایشان، یعنی مواعظ قرآن، به روی در نیفتادند بر آن در حالتی که کَران باشند و نشنوند آن را، و کورانند که نبینند آن را. یعنی اقامت نکنند بر آن در حالتی که نشنوند و آن را نبینند آن چیزی را که در اوست، مانند کسی که اصلاً نشنود و نبیند چون منافقان و اتباعِ ایشان که به جهت اظهار حرص شدید ایشان بر استماع آن بر روی زمین افتند اما مانند کران و گُنگان باشند در عدم شنیدن و دیدن. مراد آن است که به گوشِ هوش شنیدند و به دیده بصیرت، جلوه های جمالِ آن را دیدند، پس مراد از نفی، نفی حال است که سمع و بَصَر است، نه نفی فعل که سجده است. حاصل اینکه، عباد الرَّحمن، از آیات الهی تغافل نورزیدند و به گوشِ طاعت شنیدند و به دیده بصیرت دیدند و از آن اعتبار گرفتند و بر وفق آن عمل نمودند.

4 -روشنی چشم

«و الَّذینَ یَقُولُونَ رَبَّنا هَبْ لَنا مِن اَزواجِنا و ذُرّیاتِنا قُرَّةَ اَعْیُنٍ واجْعَلْنا لِلمُتتَّقینَ اِماما؛ و آن کسان که می گویند: پروردگار ما! ببخش بر ما از جفت هایمان و فرزندانمان روشنایی دیدگان، و ما را برای پرهیزگاران، پیشوا قرار ده.»

و دیگر از عبادُ الرَّحمن آنانند که از روی نیاز می گویند که: ای پروردگار ما! ببخش ما را از زنان ما و فرزندان ما کسی که روشنی دیده ها بُوَد. یعنی ما از ایشان خوشدل و شادمان باشیم. و مراد، اهالی و اولاد صالحند زیرا که مؤمن، چون اهل و وُلْدِ خود را صالح و متقی بیند، دلِ او شاد و چشم او روشن می گردد.

حاصل کلام آن است که: ایشان در دعا می گویند که تقوی و صلاحیت و علم ما را به مرتبه ای رسان که همه مردمان قصدِ ما کنند و اقتدا به ما نمایند؛ و گویند که معنی آن است که: با ما لطفی کن که چون ذکر متقیان رَوَد، ما را پیش از همه ذکر کنند و بیش از همه ستایند.

و نیز گفته اند: خدایا! توفیق ده ما را که اقتدا کنیم به کسانی که پیش از ما بودند از صُلَحا و اتقیا تا اقتدا کنند به ما، آنانی که بعد از ما باشند.

در قرآن حدود 86 بار از واژه ی صالح استفاده شده است.

پروردگرا به ما توفیقی عنایت فرما که تا با اعمالمان بتوانیم از بندگان صالح و مطیع تو باشیم

واجعلنی فیه من اولیائک المقربین

با ایمان و عمل صالح انسان مقرب درگاه الهی می گردد، یعنی ما که این خواسته را از خداوند داریم خود ما هم باید کاری کنیم که از بندگان مقرب درگاهش باشیم و آن ایمان و عمل صالح است.

وَمَا أَمْوَالُکُمْ وَلَا أَوْلَادُکُم بِالَّتِی تُقَرِّبُکُمْ عِندَنَا زُلْفَى إِلَّا مَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا

فَأُوْلَئِکَ لَهُمْ جَزَاء الضِّعْفِ بِمَا عَمِلُوا وَهُمْ فِی الْغُرُفَاتِ آمِنُونَ

ترجمه: و اموال و فرزندانتان چیزى نیست که شما را به پیشگاه ما نزدیک گرداند، مگر کسانى که ایمان آورده و کار شایسته کرده باشند، که آنها را بدانچه کرده‏اند دو برابر پاداش است و آنها در غرفه‏هاى [بهشتى‏] آسوده خاطر خواهند بود. سوره سبا آیه 37

اگر بخواهیم مقرب درگاه الهی باشیم باید اول مقرب مقربین او شده باشیم؛ پیامبر اکرم ص می فرماید:

أقربکم منّی غداً فی المواقف؛ نزدیک ترین شما به من در روز قیامت؛

1 - أصدقکم للحدیث کسی است که از همه راستگوتر

2 - و اداکم للامانة امانتدارتر از همه

3 - اوفاکم بالعهد پیمان نگهدارتر از همه

4 - أحسنهم خلقاً خوش اخلاق تر از همه

5 - أقربهم من الناس نزدیک تر از همه به مردم

برافتک یا ارحم الراحمین

به حق لطف و رافتت ای مهربان ترین مهربانان عالم

نماز و روزه تان قبوا التماس دعا

۲ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۹۲ ، ۲۳:۲۰
داود نوروزی

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهمّ قوّنی فیهِ على إقامَةِ أمْرِکَ واذِقْنی فیهِ حَلاوَةَ ذِکْرِکَ وأوْزِعْنی فیهِ لأداءِ شُکْرَکَ بِکَرَمِکَ واحْفَظنی فیهِ بِحِفظْکَ وسِتْرِکَ یـا أبْصَرَ النّاظرین.

خدایا نیرومندم نما در آن روز به پا داشتن دستور فرمانت وبچشان در آن شیرینى یادت را ومهیا کن مرا در آنروز راى انجام سپاس گذاریت به کـرم خودت نگهدار مرا در این روز به نگاه داریت وپرده پوشى خودت اى بیناترین بینایان.



در این فرصت فراز اول و در باره ی توفیق الهی

اللهم قونی فیه علی اقامة أمرک

در این فراز از دعا از خداوند نیروی انجام دستورات و اطاعت از فرامین الهی را می طلبیم؛ یعنی توفیق خواستن از خداوند متعال

حضرت شعیب ع در جواب قوم خود می گوید: و ما توفیقی الا بالله علیه توکلت و الیه انیب: و توفیق من جز به خدا نیست ؛ بر او توکل کردم و به سوی او باز می گردم.هود 88

امام جواد ع می فرماید: المومن یحتاج الی ثلاث خصال: توفیق من الله و واعظ من نفسه و قبول ممن ینصحه

حضرت علی ع می فرماید: التوفیق من جذبات الرب یعنی: توفیق از کشش های پروردگار است؛ پس: توفیق توجه خاصه ی پروردگار به مومن است جهت با میل و رغبت انجام دادن دستورات و فرامین الهی و اعمال صالحه؛ و ترک محرمات الهی؛ با توفیق الهی انجام دستورات الهی و ترک محرمات آسان می گردد.

امام باقر در پاسخ به سوال از معنای جمله : لا حول و لا قوة الا بالله - حضرت فرمودند: معناه لا حول لنا عن معصیة الله إلا بعون الله، و لا قوة لنا علی طاعة الله إلا بتوفیق الله عز وجل

یعنی: معنایش این است که ما حول و قدرت روی گرداندن از معصیت خدا نداریم ، مگر به یاری خدا، و قوت و توانایی بر طاعت و انجام دستورات خدا نداریم ، مگر با توفیق خداوند عز و جل.

خداوند در سوره آل عمران آیه 160 می فرماید: إن ینصرکم الله فلا غالب لکم و إن یخذلکم فمن ذا الذی ینصرکم من بعده و علی الله فلیتوکل المومنون یعنی: اگر خدا شما را یاری کند هیچ کس بر شما غالب نخواهد شد و اگر وا گذاردتان چه کسی بعد از او شما را یاری خواهد کرد؟ و مومنان باید به خدا توکل کنند.

حضرت جواد الأئمه ع می فرماید: الثقة بالله تعالی ثمن لکل غال و سلم إلی کل عال یعنی: تکیه و اعتماد به خدا بهاء و ارزش و قیمت هر چیز گران بهایی است و نردبان هر بلند پایه گی هست.

توفیق و توکل و تکیه به قدرت خدا فقط؛ کلید های سعادت دنیوی و اخروی هستند.

و یکی از اوامر الهی روزه هست که از خداوند تبارک و تعالی می خواهیم که به ما توفیق انجام روزه واقعی را عنایت بفرماید و قوت و توانایی بر اطاعت همه ی دستورات الهی و قدرت روی گرداندن از معاصی الهی را عنایت بفرماید.

و اذقنی فیه حلاوة ذکرک

حقیقت ذکر

پیامبر اکرم ص می فرماید: من أطاع الله عز وجل فقد ذکر الله و إن قلّت صلاته و صیامه و تلاوته للقرآن ؛ یعنی: هر کس خداوند را اطاعت کند و از او فرمان برد خدا را یاد کرده، هر چند نماز خواندن و روزه گرفتن و قرآن خواندن او اندک باشد.

انواع ذکر

اقسام ذکر به اعتبار فعل ؛ علی ع : الذکر ذکران ذکرٌ عند المصیبة حسنٌ جمیل و أفضل من ذلک ذکر الله عند ما حرم علیک فیکون حاجزاً ؛ یعنی: ذکر دو نوع است، ذکر و یاد خدا در هنگام مصیبت و گرفتاری ها، که نیکو و زیباست ؛ و برتر و افضل از آن ذکر، ذکر و یاد خداوند است در هنگام مواجهه با آنچه بر تو حرام است؛ که این ذکر تو را از ارتکاب به حرام باز می دارد.

اقسام ذکر به اعتبار نیت؛ امام صادق ع می فرماید: الذّکر ذکران: ذکرٌ خالصٌ یوافقه القلب و ذکرٌ صارفٌ ینفی ذکرَ غیره. یعنی: ذکر بر دو گونه است: ذکر خالص که با دل سازگار و همراه است و ذکر باز دارنده که یاد هر کس جز او را از دل می برد.

اقسام ذکر به اعتبار فاعل: یک:ذکر اعضا و جوارحی، دو: ذکر زبانی سه: ذکر جلی چهار: ذکر خفی یا مخفیانه پنج: ذکر قلبی.

در باره ذکر خفی خداوند می فرماید: و اذکر ربک فی نفسک تضرعاً و خفیةً و دون الجهر من القول بالعدو و الآصال و لا تکن من الغافلین. یعنی: و پروردگارت رت در دل خود به تضرع و ترس ، بی آنکه صدای خود را بلند کنی ، هر صبح و شام یاد کن و از غافلان مباش. اعراف 205

پیامبر ص : خیر الذکر الخفی ؛ یعنی: بهترین ذکر ، ذکر خفی و پنهان است.

آثار و ثمرات ذکر

اثرات زیادی در آیات و روایات برای ذکر بیان شده که به چند تا از آنها اشاره می نماییم:

یک: زنده شدن دل، علی ع :فی الذکر حیاة القلوب

دو: دوری شیطان، علی ع: ذکر الله مَطردةُ الشیطان؛ یاد خدا باعث راندن شیطان است

سه: نیکو شدن اعمال، علی ع: من عمّر قلبه بدوام الذکر حسنت افعاله فی السّر و الجهر ؛ هر که دل خویش را با یاد پیوسته خدا آباد کند، در نهان و آشکار نیک کردار شود

چهار: نزول رحمت الهی؛ علی ع: بذکر الله تنزل الرحمة

پنج: رسول الله ص: من أکثر ذکر الله أحبه؛ هر که بسیار به یاد خدا باشد، خداوند دوستش دارد

شش: توجه و یاد خدا نسبت به ذاکر؛ واذکرونی أذکرکم؛ مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم، بقره 152

هفت: آرامش؛ الذین آمنوا و تطمئنُّ قلوبهم بذکر الله ألا بذکر الله تطمئنُّ القلوب ؛ آنان که ایمان آوردند و دل هایشان به یاد خدا آرام می گیرد؛ بدانید که با یاد خدا دلها آرام می گیرد. رعد 28

امام العارفین و زینت عابدین امام سجاد ع در مناجات الذاکرین حقایق زیادی را از ذکر و حقیقت ذکر برای ما روشن می کند :

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
اِلـهى لَوْلاَ الْواجِبُ مِنْ قَبُولِ اَمْرِکَ، لَنَزَّهْتُکَ مِنْ ذِکْرى اِیّاکَ، عَلى اَنَّ
خدایا اگر پذیرفتن فرمانت واجب نبود تو را پاکتر از آن مى دانستم که من نام تو را به زبان آرم گذشته از این که
ذِکْرى لَکَ بِقَدْرى لا بِقَدْرِکَ، وَما عَسى اَنْ یَبْلُغَ مِقْدارى حَتّى اُجْعَلَ
ذکرى که من از تو کنم به اندازه فهم من است نه به مقدار مقام تو و تازه مگر چه اندازه امید است قدرم بالا رود که
مَحَلاًّ لِتَقْدیسِکَ، وَمِنْ اَعْظَمِ النِّعَمِ عَلَیْنا جَرَیانُ ذِکْرِکَ عَلى اَلْسِنَتِنا،
محل تقدیس تو قرار گیرم و از بزرگترین نعمتهاى تو بر ما همان جریان داشتن ذکر تو بر زبان ماست
وَاِذْنـُکَ لَنا بِدُعآئِکَ وَتَنْزیهِکَ وَتَسْبیحِکَ، اِلـهى فَاَلْهِمْنا ذِکْرَکَ فِى
و همان اجازه اى است که براى دعا کردن و به پاکى ستودنت به ما دادى خدایا پس ذکر خویش را به ما الهام کن در
الْخَلاءِ وَالْمَلاءِ، وَاللَّیْلِ وَالنَّهارِ، وَالاِْعْلانِ وَالاِْسْرارِ، وَفِى السَّرّآءِ
خلوت و جلوت و شب و روز و آشکار و نهان و درخوشى
وَالضَّرّآءِ، وَآنِسْنا بِالذِّکْرِ الْخَفِىِّ، وَاسْتَعْمِلْنا بِالْعَمَل الزَّکِىِّ، وَالسَّعْىِ
و ناخوشى و ما را به ذکر خفى و پنهانت مأنوس کن و به کار پاکیزه و کوشش خداپسند

در این دعا به چهار موضوع اشاره می شود: توفیق و ذکر و شکر و ستار العیوب بودن پروردگار؛

در جلسه قبل به موضوع توفیق الهی و ذکر پرداخته شد.

شکر:

وأوْزِعْنی فیهِ لأداءِ شُکْرَکَ بِکَرَمِکَ

در این فراز از دعا از خداند می خواهیم که ما را مهیا و آماده ی شکر گذاری کند، حضرت سلیمان ع که به سرزمین مورچگان رسید با لشکریان خود که از جن و انس و پرندگان همه بودند، یکی مورچه هشدار داد که به لانه های خود بروند تا پایمال سلیمان و لشکرش نشوند، سلیمان ع شنید فرمود:

فَتَبَسَّمَ ضَاحِکًا مِّن قَوْلِهَا وَقَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِی أَنْ أَشْکُرَ نِعْمَتَکَ الَّتِی أَنْعَمْتَ عَلَیَّ وَعَلَى وَالِدَیَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَدْخِلْنِی بِرَحْمَتِکَ فِی عِبَادِکَ الصَّالِحِینَ؛ یعنی:

پس سلیمان از گفته وى با تبسّم بخندید و (به شکرانه حس کلام و درک مرام او) گفت: پروردگارا، مرا الهام کن که نعمتى را که بر من و بر پدر و مادرم ارزانى داشته‏اى سپاس‏گزارم و عملى شایسته که تو آن را بپسندى به جا آورم و مرا به رحمت خویش در زمره بندگان شایسته‏ات در آر. سوره نمل آیه 19

حقیقت شکر چیست؟

در کوتاه سخن شکر هر نعمت یعنی به کار بستن آن نعمت در جایی که خداوند آن را قرار داده است؛ و سر اینکه حضرت سلیمان نبی ع و پیامبر اکرم ص در این دعا از کلمه ی أوزعنی استفاده کرده همین نکته است، چونکه شکر اگر فقط به زبان بود دیگر نیازی نبود که بفرماید که ما را برای چنین کاری آماده کن و مهیا کن.

مثلاً شکر نعمت زبان سالم فقط به این نیست که بگوییم خدایا شکرت که از نعمت زبان برخوردارمان کردی، ولی بعد مثلاً غیبت هم بکنم، یعنی شکراز این نعمت که بتوان غیبت کنم؟! بلکه به این است که حقوق زبان و فرایض زبان را عمل کنیم و آن را از نافرمانی و معصیت الهی دور بداریم. در رساله حقوق امام سجاد ع برای تک تک اعضا و جوارح و بعضی نعمت های دیگر حقوقی بیان فرموده اند. و فریضه ی اعضا و جوارح را هم جستجو نمایید.

امام علی ع : شکر کل نعمة الورع عن محارم الله؛ یعنی: شکر هر نعمتی ، پرهیز کردن از حرام های خداوند است.

شکر هر نعمت معرفت آن نعمت است؛ امام صادق ع : من انعم الله علیه بنعمة فعرفها بقلبه، فقد أدّی شکرها؛ یعنی: کسی که خداوند نعمتی به او ارزانی دارد و در دل آن را به عنوان نعمت خدادادی بشناسد ، هر آینه شکر آن نعمت را گزارده است.

آثار شکر چیست؟

ثمرات شکر زیاد است که به چند مورد اشاره می شود:

1- افزایش و فزونی نعمت؛ خداوند در قرآن در این مورد می فرماید:

وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکُمْ لَئِن شَکَرْتُمْ لأَزِیدَنَّکُمْ وَلَئِن کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِی لَشَدِیدٌ

و (به خاطر آرید) زمانى که پروردگارتان اعلام کرد که اگر شکر گزارید حتما بر (نعمت‏هاى) شما مى‏افزایم، و اگر کافر شدید یا ناسپاسى کردید البته عذاب من بسیار سخت است. سوره ابراهیم آیه 7

رسول الله ص: ما فتح الله علی عبد باب شکر فخزن عنه باب الزیاده؛ یعنی: خداوند در شکر را بر بنده ای نگشود که در فزونی را بر او ببندد.

2- رستگاری و سعادت؛ خداوند می فرماید:

وَاذکُرُواْ إِذْ جَعَلَکُمْ خُلَفَاء مِن بَعْدِ قَوْمِ نُوحٍ وَزَادَکُمْ فِی الْخَلْقِ بَسْطَةً فَاذْکُرُواْ آلاء اللّهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ

و به یاد آرید هنگامى که او شما را جانشینانى (در روى زمین) پس از قوم نوح قرار داد و شما را در آفرینش جسم و نیروهاى بدن فزونى بخشید. پس نعمت‏هاى خدا را به یاد آرید، باشد که رستگار گردید. سوره اعراف آیه 69

3- خشنودی و رضایت پروردگار ؛ خداوند در این باره می فرماید: إِن تَکْفُرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ عَنکُمْ وَلَا یَرْضَى لِعِبَادِهِ الْکُفْرَ وَإِن تَشْکُرُوا یَرْضَهُ لَکُمْ اگر کفر بورزید بى‏تردید خداوند از شما بى‏نیاز است و (به او ضررى نمى‏زنید لکن از روى رحمت) کفر را بر بندگانش نمى‏پسندد، و اگر شکرگزارید آن را براى شما مى‏پسندد. سوره زمر آیه 7

4- رفع عذاب الهی؛

مَّا یَفْعَلُ اللّهُ بِعَذَابِکُمْ إِن شَکَرْتُمْ وَآمَنتُمْ وَکَانَ اللّهُ شَاکِرًا عَلِیمًا

اگر شکرگزارى کنید و ایمان آورید، خدا به عذاب شما اقدام نمى‏کند که خداوند حق‏شناس آگاه است. سوره نساء آیه 147

5- ترک گناه و فساد؛

وَاذْکُرُواْ إِذْ جَعَلَکُمْ خُلَفَاء مِن بَعْدِ عَادٍ وَبَوَّأَکُمْ فِی الأَرْضِ تَتَّخِذُونَ مِن سُهُولِهَا قُصُورًا وَتَنْحِتُونَ الْجِبَالَ بُیُوتًا فَاذْکُرُواْ آلاء اللّهِ وَلاَ تَعْثَوْا فِی الأَرْضِ مُفْسِدِینَ

و به یاد آرید هنگامى که شما را جانشینانى پس از قوم عاد قرار داد و شما را در روى زمین جاى داد که از مواضع هموارش قصرها (ى تابستانى) مى‏سازید و از دل کوه‏ها تراشیده خانه‏ها (ى زمستانى) مى‏سازید پس نعمت‏هاى خدا را متذکر شوید و در روى زمین تبهکارانه به فساد برنخیزید. سوره اعراف آیه 74

شکر از منظر دیگر

امام رضا ع : من لم یشکر المنعم من المخلوقین لم یشکر الله عز وجل؛ یعنی: هر که در قبال خوبی مردم تشکر نکند، از خداوند هم تشکر نکرده است.

امام سجاد ع : أشکرکم لله أشکرکم للناس؛ یعنی: سپاسگزارترین شما ، سپاسگزارترین شما از مردم است.


در این دعا به چهار موضوع اشاره می شود: توفیق و ذکر و شکر و ستار العیوب بودن پروردگار و نگهداری از افتادن به گناه

در دو پست قبلی به موضوعات توفیق الهی و ذکر و شکر مختصراً پرداخته شد.


واحْفَظنی فیهِ بِحِفظْکَ وسِتْرِکَ

ستارالعیوب

خداوند اگر ستار العیوب نبود ما از رسوایی باید چه می کردیم.

اما روز قیامت یوم تبلی السرائر هست؛ در آن روز که یوم البروز و یوم الظهور است اسرار درون آشکار می شود؛ در آیه 41 سوره الرحمن نیز آمده: یعرف المجرمون بسیماهم؛ یعنی: در قیامت مجرمان از چهره هایشان شناخته می شوند.

در سوره مبارکه عبس خداوند می فرماید:

وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ مُّسْفِرَةٌ (38) ضَاحِکَةٌ مُّسْتَبْشِرَةٌ (39) وَوُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ عَلَیْهَا غَبَرَةٌ (40) تَرْهَقُهَا قَتَرَةٌ

چهره‏هائى در آن روز گشاده و نورانى است، ﴿38﴾ خندان و مسرور است؛ ﴿39﴾ و صورتهایى در آن روز غبارآلود است، ﴿40﴾و دود تاریکى آنها را پوشانده است
در این روز از خداوند ابصر الناظرین می خواهیم گناهان ما را به پوشش و ستاریت خود بپوشاند و ما را بدین وسیله از گناه حفظ کند.
در دعای کمیل می خوانیم:

اَللّهُمَّ لا أجِدُ لِذُنُوبی غافِراً ، وَ لا لِقَبائِحی ساتِراً ، وَ لا لِشَیء مِنْ عَمَلِی الْقَبیحِ
بِالْحَسَنِ مُبَدِّلاً غَیْرَکَ ، لا اِلـهَ إلاّ أنْتَ ، سُبْحانَکَ وَ بِحَمْدِکَ ، ظَلَمْتُ نَفْسی ، وَ تَجَرَّأْتُ
بِجَهْلی
خدایا!آمرزنده‏اى براى گناهانم و پرده‏پوشى براى‏ زشتکاریهایم و تبدیل کننده‏اى براى کار زشتم به
زیبایى،جز تو نمى‏یابم معبودى جز تو نیست،پاک و منزّهى و به ستایشت برخاسته‏ام،به خود
ستم کردم
در فراز دیگری از دعای کمیل می خوانیم:

اَللّهُمَّ مَوْلای کَمْ مِنْ قَبیح سَتَرْتَهُ ، وَ کَمْ مِنْ فادِح مِنَ الْبَلاءِ اَقَلْتَهُ ، وَ کَمْ مِنْ عِثارٍ وَقَیْتَهُ
، وَ کَمْ مِنْ مَکْرُوهٍ دَفَعْتَهُ ، وَ کَمْ مِنْ ثَناءٍ جَمیلٍ لَسْتُ اَهْلاً لَهُ نَشَرْتَهُ .

خدایا!اى سرور من چه بسیار زشتى مرا پوشاندى و چه بسیار بالاهاى سنگین و بزرگى که از من
برگرداندى و چه بسیار لغزشى که مرا از آن‏ نگهداشتى و چه بسیار ناپسند که از من دور کردى و
چه بسیار ستایش نیکویى که شایسته آن نبودم و تو در میان مردم پخش کردى،
پروردگارا ما به حفظ خودت محافظت کن و از گناه نگهدار و ما را آنی و کمتر آنی به خودمان وامگذار، خدایا پیش تو که آبرویی برای ما باقی نمانده ، اللهم لا تکلنی الی نفسی طفة عین ابداً

یا ابصر الناظرین
ای بیناترین بینایان

نماز و روزه تان مقبول درگاه الهی التماس دعا

۱ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۹۲ ، ۰۱:۲۷
داود نوروزی

بسم الله الرحمن الرحیم

"اللّهمَّ ارزُقنی فیهِ الذّّهنَ وَ التَّنبیهَ وَ باعِدنی فیهِ مِنَ السَّفاهَةٍ وَالتَّمویهِ واجعَل لی نصیباً مِن کُلِّ خَیرٍ تُنزِلُ فیهِ بِجُودِکَ یا اَجوَدَ الاَجوَدینَ."

خدایا در این روز مرا هوش و بیداری نصیب فرما و از سفاهت و جهالت و کار باطل دور گردان و از هر خیری که در این روز نازل می فرمایی مرا نصیب بخش به حق جود و کرمت ای جود و بخشش دارترین عالم


دعای روز سوم ماه مبارک رمضان صوتی و تصویری

همخوانی دعای روز سوم


ای ‌خدا ای ‌صاحب فضل عجیب

کن تو روزی اندر این ماه نجیب

بر من و هم بر عباد مومنین

ذهن و استعداد قابل یا حبیب

این عطا را از ره لطف و کرم

بر جمیع قابلین فرما نصیب

هم بیا گاهان تو ما را این زمان

بر حقایق چون به هر دردی طبیب

دور فرما از سفاهت وز جنون

لطف فرما تا شویم اکنون لبیب

بر کمال و عقل و ادراکات ما

هر زمان افزوده فرما یا رقیب

کن مقرر بهر من از کل خیر

کاندر این مه آید از بالا نشیب

می‌دهیمت حق جود خود قسم

یا جواد و یا کریم و یا مثیب


اللهم ارزقنی فیه الذهن و التنبیه
ذهن یعنی هوش و تیزهوشی و تنبیه یعنی بیداری و غافل نبودن؛
در روایات زیادی مشاهده کردم که هوش رابطه ای دارد با زیاد و یا کم خوردن غذا؛
علی ع : لا تجتمع الفطنة و البطنه .. یعنی: تیز هوشی و پر خوری با هم جمع نمی شوند.
علی ع : لا فطنة مع البطنه .. یعنی: با پر خوری، تیز هوشی در کار نیست.
علی ع : من زاد شبعه کظته البطنه ، و من کظته البطنه حجبته عن الفطنة
یعنی: هر که زیاد سیر شود پر خوری او را گرانبار کند و هر که پر خوری گرانبارش کند تیز هوشی را از او بگیرد.
علی ع : التخمة تفسد الحکمة ، و البطنة تحجب الفطنة .. یعنی: پر خوری حکمت را تباه می کند و شکمبارگی هوش و ذکاوت را می برد.
پس این هم آموزشی دیگر از درس پیامبر ص به زبان دعا برای ما و دعای کنایه ای برای ما که به هوش باشیم .. که در سحر و افطار مواظب هوش خود باشیم!
و جالب است که یکی از بیشترین مواردی که سبب تیز هوشی میشود در روایات ؛ ادب است.
علی ع : بالادب تشحد الفطن .. یعنی : ادب، سبب تیز هوشی می شود.
در کلام نورانی امام باقر ع هم رابطه ی عجیب هوش و غفلت را متوجه می شویم؛
امام باقر ع : ادفع عن نفسک حاضر الشر بحاضر العلم ، و استعمل حاضر العلم بخالص العمل ، و تحرز فی خالص العمل من عظیم الغفلة بشدة التیقظة ، و استجلب شدة التیقظة بصدق الخوف ..
یعنی: وجود شر و بدی را با حضور علم از خود بران و با عمل خالصانه و جود علم را به کار گیر و در عمل خالص با هوشیاری شدید و زیاد از غفلت دوری کن و با خوف راستین از خدا هوشیاری کامل را به دست آر.
جالب اینکه انگار امام محمد باقر ع این روایت را برای روشن شدن دعای روز سوم ماه مبارک رمضان فرموده اند.
و باعدنی فیه من السفاهة و التمویه
آیةالله جوادی عاملی درباره سفاهت می فرمایند:

سفاهت در فرهنگ قرآن:

قرآن کریم بعضی از افرادی را که ممکن است در مسائل علمی قوی باشند امّا در مسائل عملی ضعیف ، سفیه می داند . مثلاً اگر کسی در مسائل ریاضی ، تجربی و مانند آن خیلی قوی باشد ولی در رابطه با گناه دست و پایش بلغزد و مرتکب بعضی از گناهانی که در متون اسلامی آمده است بشود ، روایاتی که در ذیل آیه :

ولاتؤتوا السفهاء اموالکم

مالتان را در اختیار سفیهان مگذارید .

وارد شده ، چنین شخصی را سفیه می داند .

سفاهت در مکتب قرآن وفرهنگ دین غیر از سفاهت در مسائل عادی است اگر کسی در یک رشته علمی متخصص باشد ، ولی در هنگام امتحان عملی دستش بلرزد سفیه است . فیزیکدان هایی که در کشورهای الحادی به بخشی از منظومه های کیهانی ، سفینه های با سرنشین یا بی سرنشین می فرستند که محیر العقول است ، امّا وقتی دستشان به گناه می رسد می لغزد و قدرت ضبط ندارند ، یا در مسائل اعتقادی ، ملحدانه برخورد می کنند ، چنین افرادی را فرهنگ قرآنی سفیه می داند و می فرماید :

ومن یرغب عن ملّة ابراهیم الاّ من سفه نفسه

و چه کسی از آیین ابراهیم علیه السلام روی بر می تابد جز آن که به سفاهت و سبک مغزی گراید ؟

کسی که از روش ابراهیم خلیل صلوات اللّه وسلامه علیه اعراض کرده ، سفیه است ، با این که مخترع و مبتکر است ولی قرآن او را سفیه می داند چرا ؟ چون این سَفَه در مقابل آن عقل است که « یعبد به الرحمان و یکتسب به الجنان » ،

پس اگر کسی « لم یعبد الرحمان و لم یکتسب الجنان » فهو لیس بعاقل یعنی و هو سفیه .

... ... ... ... ... ... ... ... ... ... ...

پس سفاهت باعث کارهای بیهوده می گردد

از خداوند تبارک و تعالی در این ماه عزیز می خواهیم که ما را از چنین سفاهتی که باعث افتادن ما به گناه می گردد دور نگه دارد با اعمال ما و توفیق الهی.

و اجعل لی نصیباً من کل خیر تنزل فیه

پیامبر اکرم ص می فرماید: من سعادة ابن آدم استخارته الله و رضاه بما قضی الله ، و و من شقوة ابن آدم ترکه استخارة الله و سخطه بما قضی الله .

یعنی: از خوشبختی آدمی این است که از خدا طلب خیر کند و به قضای الهی خوشنود باشد ؛ و از بدبختی آدمی این است که از خداوند طلب خیر نکند و از قضای الهی ناخشنود باشد.

و سفارش های دیگری که به ما توصیه کرده اند که در آغاز هر کاری از خداوند تبارک و تعالی طلب خیر نماییم و بهترین ایام هم رمضان المبارک است و ماه نزول برکات الهی که انشاء الله خداوند از برکاتی که در این ماه نازل می کند بهره و نصیبی هم برای ما قرار دهد ماهی که شب قدر ، شب نزول قرآن در این ماه قرار دارد.

بجودک یا اجود الاجودین

کسی که جود و بخشش دارد از چیزی که حق دیگری نیست بدو می بخشد و عطا می کند ؛ خدا را به این صفتش قسم می دهیم یعنی اینکه ما لایق و شایسته این درخواست های خود نیستیم و تنها دست نیاز به کرامت توی کریم و جواد داریم.

مولای یا مولای انت الجواد انا البخیل هل یرحم البخیل الا الجواد

طاعات و عبادات شما قبول .. التماس دعا

۱ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ تیر ۹۲ ، ۲۱:۵۶
داود نوروزی

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهمّ غَشّنی بالرّحْمَةِ وارْزُقْنی فیهِ التّوفیقِ والعِصْمَةِ وطَهّرْ قلْبی من غَیاهِبِ التُّهْمَةِ یا رحیماً بِعبادِهِ المؤمِنین.

خدایا بپوشان در آن با مهر ورحمت وروزى کن مرا در آن توفیق وخوددارى وپاک کن دلم را از تیرگیها وگرفتگى هاى تهمت اى مهربان به بندگان با ایمان خود.

تکخوانی دعای روز بیست و نهم ماه رمضان

همخوانی زیبای دعای روز بیست و نهم


برای دیدن شرح دعای روز بیست و نهم لطفاً بر روی ادامه مطلب کلیک کنید


۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مرداد ۹۱ ، ۰۴:۲۵
داود نوروزی

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهمّ وفّر حظّی فیهِ من النّوافِلِ واکْرِمْنی فیهِ بإحْضارِ المَسائِلِ وقَرّبِ فیهِ وسیلتی الیکَ من بینِ الوسائل یا من لا یَشْغَلُهُ الحاحُ المُلِحّین .

خدایا زیاد کن بهره مرا در آن از اقدام به مستحبات وگرامى دار در آن به حاضر کردن ویا داشتن مسائل ونزدیک گردان در آن وسیله ام به سویت از میـان وسیله ها اى آنکه سرگرمش نکند اصرار وسماجت اصرار کنندگان.

تکخوانی دعای روز بیست و هشتم ماه رمضان


اللّهم وفّر حظّی فیه من النّوافل

خدایا! در این روز بهره ام را از نافله ها فراوان فرما.

نوافل یعنی اعمال عبادی ولی اختیاری و انجام اعمال مستحبّی. نوافل و مستحبّات چون اختیاری هستند و واجب و فریضه و اجباری نیستند، اجر و پاداش برتری نسبت به فرائض دارند.

در مورد حقیقت عبادت امام رضا ع می فرماید:« لیست العبادةُ کثرة الصّیام و الصّلوة و انّما العبادة التّفکّر فی امر الله و فی قدرته. یعنی: حقیقت عبادت این نیست که انسان زیاد روزه بگیرد و یا زیاد نماز بخواند؛ بلکه حقیقت عبادت تفکر و تدبر در امر خدا و در قدرت پروردگار است.»

امام جواد ع می فرماید:« القصد الی الله تعای بالقلوب ابلغ من اتعاب الجوارح بالاعمال. یعنی: با دل ها به سوی خداوند متعال آهنگ نمودن، رساتر از به زحمت انداختن اعضاء با اعمال است.»

یعنی هماره به یاد و ذکر خدا بودن انسان را زودتر به مقصد می رساند تا اینکه خودمان را با اعمالی مثل روزه و نماز مستحبّی به زحمت بیندازیم. اصلاً ارزش عبادات دیگری مثل نماز و روزه هم بستگی به این دارد که چقدر دل های ما در آن لحظه با خداست و حضور قلب باید داشته باشیم تا آن عبادت ما مورد پذیرش الهی قرار بگیرد.

البته نماز و روزه و دیگر عبادات جوارحی جای خودشان را دارند و هیچ چیز نمی تواند جای نماز و روزه را بگیرد.

خداوند نافله ی شب را بر پیامبر با این آیه واجب کرد: «و مِن اللّیل فَتهجَّد به نافلةً لک عسی اَن یَبعثک ربُّک مقاماً محموداً. یعنی: و پاسی از شب را - از خواب برخیز و - قرآن و نماز بخوان این یک وظیفه ی اضافی برای توست امید است پروردگارت تو را به مقامی در خور ستایش برانگیزد.»(إسراء/79)

در میان اعمال مستحبّی قرائت و تلاوت قرآن جایگاهی ویژه دارد. مخصوصاً در ماه مبارک رمضان. نه تنها در ماه رمضان بلکه در ایام دیگر سال هم تلاوت قرآن اجر و پاداش فراوانی دارد و اءمّه ع برای قرائت هر سوره اجوری را بر شمرده اند. حتّی نگاه کردن به آیات الهی در قرآن هم بی پاداش نمی ماند. با این که قرآن برنامه زندگی ما است و باید خوانده بشود ، تا بتوان بعد از آن ، به دستورات آن عمل کرد؛ امّا نگاه کردن این شیوه نامه ی زندگی هم اجر دارد، خود حکمتی دارد. و آن هم این که ، قرآن کشش زیادی دارد مثل آهن ربا، و کسی که به آیات قرآن نگاه کند دوست دارد که بخواند و کسی که می خواند نمی خواهد به همین آسانی دست از خواندن بکشد. و تا اینها مقدّمه ای بشوند بر جاری کردن فرامین الهی قرآن در زندگی. شما هر چقدر بروشوری که داخل جعبه وسایل خریداری شده را نگاه کنید هیچ فایده ای برای شما ندارد، نمی تواند شیوه ی استفاده کردن آن وسیله را با نگاه کردن به آن فهمید، مخصوصاً اگر با زبان فارسی نباشد. حالا قرآن که زبان عربی است و بروشور ما از کارخانه ی خداست؛ حتّی اگر هر زبانی که داشته باشی، صرف نگاه به آن اجر دارد.

در حدیثی که قبلاً ذکر شده امام جعفر صادق ع می فرماید که درجات بهشت به اندازه تعداد آیات قرآن است و روز قیامت به قاری قرآن گفته می شود که: اِقرا وارقَ. بخوان و بالا برو و هر آیه ای که قرای قرآن می خواند یک درجه بالاتر می رود.

و اعمال مستحبی زیادی در قرآن و مفاتیح الجنان و روایات بیان شده اند.

و اَکرمنی فیه باِحضار المسائل

و مرا با اجابت خواسته هایم گرامی بدار.

همه ی خواسته ها و خواهش ها برای تقرّب به خداوند است. می خواهیم عبد صالح او باشیم. از خدا می خواهیم که در این راه رهنمون ما باشد و به ما با برآورده کردن حوائج و خواسته های ما، به ما عزّت ببخشد تا بدانیم نزد او احترام و مقام داریم. و ما را گرامی می دارد.

اگر عمل ما صالح باشد خداوند اجابت میکند: «فاستجاب لهم اَنّی لا اُضیع عمل عامل من ذکرٍ او انثی. خداوند درخواست آنها را پذیرفت - و فرمود: - من عمل هیچ عمل کننده ای از شمارا زن باشد یا مرد ضایع نخواهم کرد.»(آل عمران/195)

در روایات وارد شده که شخص دعا کننده به یکی از این نتایج میرسد: یا در همین دنیا اجابت می شود و خواسته اش برآورده می شود و یا ذخیره ی آخرت او قرار می گیرد و یا بلایی که در کمین او بوده را برمی گرداند و دفع می کند.

و قرّب فیه وسیلتی الیک من بین الوسائل

و وسیله ی مرا از میان وسایل به پیشگاهت نزدیک گردان.

«یا ایّها الّذین آمنوا اتّقوا الله و ابتغوا الیه الوسیلة و جاهدوا فی سبیله لعلّکم تُفلحون. یعنی: ای کسانی که ایمان آورده اید! از - مخالفت فرمان - خدا بپرهیزید؛ و وسیله ای برای تقرّب به او بجویید؛ و در راه او جهاد کنید، باشد که رستگار شوید.»(مائده/35)

بار الها، خالقا، با راز خلقت محرمم کن

بی خود از خود، عاشقم کن، فارغ از این عالمم کن


پوچ و تو خال چو، نی هستم، ندارم خود نوایی

از «نفخت فیه من روحی» دمی را همدمم کن


ای که در کعبه شرف دادی ز لطف خود حَجَر را

نیستم کمتر ز سنگی، شست و شو در زمزمم کن


«لا تکلنی طرفة عینٍ الی نفسی» خدایا

در صراط مستقیمت، فارغ از پیچ و خمم کن


تا نلغزد پای من، در پرتگاه زندگانی

دستگیری کن، توانم ده، خدایا محکمم کن


آن چنانم کن که خود از بندگانت می پسندی

هر چه کم دارم بیفزا، گر فزون دارم ، کمم کن


تا به کی در حسرت یک بارش رحمت بسوزم

من کویری خشک و بی آبم، ز اشکی پر نمم کن


کم نگردد سایه ی لطفت،اگر بر من هم افتد

شاخه ای بی حاصلم من، پُر بَرم کن خرّمم کن


بحر جودت بی کرانه، فیض بخشی هر زمانه

من حبابم، قطره ام کن، خود به دریا منضمم کن

یا من لا یشغله الحاح الملحین

ای خدایی که سماجت و پافشاری بندگان، تو را مشغول نمی سازد

ما از خداوند این خواسته ها را در هر روز از ماه رمضان داریم

اما ما هم باید این صفات را بشناسیم و خودمان را به آنها نزدیک کنیم

این دعاها توفیق الهی را شامل حال ما می کند که در راه هرآنچه از خداوند خواسته ایم

قدم برداریم

التماس دعا توفیق مزید

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۹۱ ، ۰۱:۵۹
داود نوروزی

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهمّ ارْزُقْنی فیهِ فَضْلَ لَیْلَةِ القَدْرِ وصَیّرْ أموری فیهِ من العُسْرِ الى الیُسْرِ واقْبَلْ مَعاذیری وحُطّ عنّی الذّنب والوِزْرِ یا رؤوفاً بِعبادِهِ الصّالِحین.

خدایا روزى کن مرا در آن فضیلت شب قدر را وبگردان در آن کارهاى مرا از سختى به آسانى وبپذیر عذرهایم وبریز از من گناه وبارگران را اى مهربان به بندگان شایسته خویش.

تکخوانی دعای روز بیست و هفتم ماه رمضان

همخوانی زیبای دعای روز بیست و هفتم

اللّهم ارزقنی فیه فضل لیلة القدر

خدایا! روزی کن مرا در آن فضیلت شب قدر را

در این که حکمت مخفی بودن شب قدر چیست؛ دلایلی وجود دارد. البتّه به این یقین داریم که ، شب قدر به یقین یک شب است و این که در ماه مبارک رمضان قرار دارد؛ چرا که خداوند در قرآن می فرماید: «شهر رمضان الّذی اُنزل فیه القرآن. یعنی: ماه رمضان، ماهی که قرآن، در آن نازل شد.» و در سوره مبارکه قدر هم می فرماید: «انّا انزلناه فی لیلة القدر. یعنی: ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم.» ؛ پس شب قدر به یقین در ماه رمضان هست. این که می گویند شخصی برای درک شب قدر، تمام یک سال را شب زنده داری کرده است، یا این نقل درست نیست و یا آن شخص یا عالم، شب زنده داری کرده ولی نه برای درک شب قدر، این کار با آیاتی چند از قرآن مردود است. البتّه برای رسیدن به خدا راه به تعداد انسان ها وجود دارد و شاید او به دلایلی یقینی این اعمال را برگزیده بوده است و این کار برای شخص او درست بوده باشد. و الله العالم.

حکت پنهانی شب قدر

ای خواجه چه گویی ز شب قدر نشانی هر شب شب قدر است، اگر قدر بدانی

هر چه که مخفی بماند بر ارزش آن افزوده خواهد شد.

هر راز که اندر دل دانا باشد باید که نهفته تر ز عنقا باشد

کاندر صدف از نهفتگی گردد در آن قطره که راز دل دریا باشد

در روایتی امیر مؤمنان حضرت علی ع می فرماید: «إنَّ الله تبارک و تعالی أَخفی أَربعةٌ فی اربعة: أَخفی رضاه فی طاعته، فلا تستصغرنَّ شیئاً من طاعته فرُبَما وافَق رضاهُ و انت لا تعلم ؛ و أَخفی سَخَطَه فی معصیته، فلا تستصغرنَّ شیئاً من معصیته، فربما وافقَ سخطه معصیته و انت لا تعلم ؛ و أخفی اجابته فی دعوته، فلا تستصغرنَّ شیئاً من دعائه فربما وافق إجابته و انت لا تعلم ؛ و أخفی ولیَّه فی عباده، فلا تستصغرنَّ عبداً من عبید الله، فربما یکونُ ولیّه و أَنت لا تعلم. یعنی: خدای تبارک و تعالی چها چیز را در چهار چیز پنهان کرد: رضای و خشنودی خود را در پیروی اش پنهان کرد، مبادا طاعتی را کوچک شماری، چه بسا رضای خدا در همان باشد و تو ندانی ؛ خشم خویش را در نافرمانی اش پنهان ساخته، مبادا گناهی را کوچک شماری، چه بسا خشم خدا در همان باشد و تو ندانی ؛ اجابتش را در دعاها پنهان ساخته، مباد دعای را کوچک شماری، چه بسا اجابت را در آن دعا قرار داده باشد و تو ندانی ؛ دوست و ولیّ خویش را در میان بندگانش پنهان ساخته، مبادا بنده اس از بندگان خدا را کوچک شماری، چه بسا همان دوست و یکی از اولیای خدا باشد و تو ندانی.»

شب قد مخفی است در چند شب از یک ماه سال، همان طور که «صلوة الوسطی» در بین نمازهای یومیه و «اسم اعظم» را میان اسماء الله و وقت قیام ساعت و هنگام قیام امام زمان عج و وقت مرگ را مشخص نفرموده است. و همچنین آن چهار چیزی که امیر مومنان در آن حدیث فرمودند.

استاد علی جهرمی در کتاب «حول لیلة القدر» وجوهی برای اختفای این شب ذکر کرده اند، که از آن جمله است: «اگر این شب معلوم بود، حرمت و عظمت در خور شأن را در نظر مردم نداشت. »

به قول سعدی:

شب ها اگر همه قدر بودی شب قدر، بی قدر بودی

در کشکول شیخ بهائی می خوانیم: « در مشهد رضوی، در ماه ذی القعده، سال 1007 این اشعار را گفتم:

تو ز دیو نفس اگر جویی امان رو نهان شو، چون پری از مردمان

چون شب قدر از همه مستور شد لاجرم از پای تا سر، نور شد

اسم اعظم چون کسی نشناسدش سروری بر کلّ اسماء بایدش

گنج خواهی، کنج عزلت کن مقام واستتر واستخف، عن کلّ الانام

تا تو نیز از خلق پنهانی همی لیلة القدری و اسم اعظمی»

و شاید هم به منظور تعظیم و بزرگداشت آن، مخفی است شب قدر، تا بندگان گناه کار با گناه حرمت آن را نشکنند.(شب قدر/ ناصر بافری بیدهندی)

لازم به ذکر است که: مسلّماً پیامبر و ائمّه طاهرین زمان شب قدر را می دانسته اند، لذا هنگامی که از امام ع سؤال می شود که آیا شما می دانید چه شبی، شب قدر است؟ می فرمودند: چگونه نمی دانیم، در حالی که ملائکه در آن شب ما را طواف می کنند.

خلاصه اگر دلیل این اختفاء را هم بخواهیم بدانیم، مثل رازی هست که گفته شده است، که دیگر راز نیست.

چه هر گوشه، تیر دعا افکنی امید است نا گه که صیدی زنی

خلاصه امروز از خدا می خواهیم که فضیلت شب قدر را در امروز روزی ما گرداند. انشاء الله

البتّه از برخی روایات استفاده می شود که سلام و رحمت و برکات شب قدر محرومند که عبارتند از:

شارب خمر ؛ آن کس که از گوشت خوک استفاده کند ؛ کسی که خود را به وسیله ی زعفران خوش بو کند ؛ آنان که در منزل خود سگ نگهداری می کنن.- مگر به خاطر مصالحی مشروع ؛ ملعونان ، ربا خواران، پیشوایان شرور، کافران، رشوه گیران، رشوه دهندگان، قاطعان رحم، شهوت رانان، کتمان کنندگان حقیقت، فتنه گران، ظالمان، شرابخواران، اهل تهمت و دروغ و غیبت، تارکان معروف و عاملان منکر، و عاق والددین و ساحران ؛ کسی که کینه ی برادر مسلمان خود را به دل گیرد و با او دشمن باشد.(شب قدر/ ناصر باقری بیدهندی)

پروردگارا فضیلت و برکات و سلام و رحمت شب قدر را روزی همه بگردان. الهی آمین

و صیّر اموری فیه من العسر الی الیسر

و تمام امور و کارهای مرا از مشکل و سختی به آسانی بگردان.

اصلاً خداوند هیچ وقت سختی و زحمت و عسر انسان را نمی خواهد ، بلکه او یسر و راحتی و آسانی انسان را می خواهد:« یُرید الله بکم الیسر و لا یرید بکم العسر. یعنی: خداوند راحتی شما را می خواهد؛ نه زحمت شما را.»(بقره/185)

خداوند با شرایطی شدّت را فرج می دهد و سختی و مشکل را آسان می کند. در قرآن و در سوره مبارکه لیل بعد از چند قسم می فرماید که سعی و کوشش و تلاش شما گوناگون است و در شرایطی در مسیر آسانی قرار می دهد شما را: «فأَمّا مَن اَعطی و اتّقی ؛ و صدّقَ بالحُسنی ؛ فسنُیسّره للیُسری. یعنی: امّا آن کس که - در را خدا - انفاق کند و پرهیز کاری پیش گیرد ؛ و جزای نیک الهی را تصدیق کند ؛ ما او را در مسیر آسانی قرار می دهیم.» (لیل/5-6-7)

« و امّا من بخِلَ و استغنی ؛ و کذّب بالحسنس ؛ فسنُیسّره للعسری. یعنی: امّا کسی که بخل ورزد و بی نیازی طلبد ؛ و پاداش نیک الهی را انکار کند ؛ بزودی او را در مسیر دشواری قرار می دهیم.»(لیل/8-9-10)

پس سخاوت آسانی و یسر و فرج الهی را نصیب انسان می کند. و بخل و خساست، عسر و سختی و شدّت در زندگی را حاصل می کند.

حضرت موسی ع از خداوند جهت هدایت امّت خویش از خداوند یسر و آسانی در کار را می کند، آنجا که به خدا عرض می کند: « ربّ اشرح لی صدری ؛ و یسّر لی امری. یعنی: موسی گفت: پروردگارا! سینه ام را گشاده کن ؛ و کارم را برایم آسان گردان.»(طه/25-26)

در آیه ای دیگر از قرآن ، شرط آسانی در کارها را ایمان و عمل صالح بیان می فرماید: « و اَمّا مَن ءامن و عمِلَ صالحاً فله جزاءَ الحُسنی و سنقول مِن امرنا یُسراً. یعنی: و امّا کسی که ایمان آورد و عمل صالح انجام دهد، پاداش نیکوتر خواهد داشت؛ و ما دستور آسانی به او خواهیم داد.»(کهف/88)

تقوای الهی موجب آسانی در امر زندگی

«و مَن یَتّق الله یجعل له مِن امره یُسراً. یعنی: و هر کس تقوای الهی پیشه کند، خداوند کار را برای او آسان می سازد.»(طلاق/4)

انفاق به اندازه وسع انسان، موجب آسانی است

«لِیُنفق ذو سَعةٍ مِن سَعةٍ ، و مَن قُدِرَ علیه رزقه فلیُنفق ممّا ءاتاهُ الله ؛ لا یکلّف الله نفساً الاّ ما ءاتاها ؛ سَیجلُ اللهُ بعدَ عسرٍ یُسراً. یعنی: آنان که امکانات وسیعی دارند، باید از امکانات وسیع خود انفاق کنند و آنها که تنگدست اند، از آنچه که خدا به آنها داده انفاق نمایند؛ خداوند هیچ کس را جز به مقدار توانایی که به او داده تکلیف نمی کند؛ خداوند بزودی بعد از سختی ها آسانی قرار می دهد.»(طلاق/7)

سختی کارها و دشواری آنها خود دلیل آنست که بعد از آن راحتی نسیب انسان می کند

«فاِنَّ مع العسر یسراً ؛ اِنّ مع العسر یسراً. یعنی: به یقین با هر سختی آسانی است ؛ مسلّماً با هر سختی آسانی است.»(انشراح/5-6)

و اقبل معاذیری

و عذرهایم را بپذیر

در دعای کمیل هم با خداوند اینگونه راز و نیاز می کنیم:« و قد اتیتک یا الهی! بعد تقصیری و اسرافی علی نفسی معتذراً نادماً منکسراً مستقیلاً مستغفراً منیباً مقرّاً مذعناً معترفاً ، لا اَجد مفرّاً ممّا کان منّی؛ غیر قبولک عذری ، اللّهم فاقبل عذری و ارحم شدّة ضرّی.

یعنی : و من آمده ام به سوی تو ای پروردگارم! از تقصیر و اسراف بر خودم معذت خواهم و پشیمانم و شکست خورده و عفو خواه و آمرزش کننده و توبه کننده و مقرّ و دل نهاده و اعتراف کننده، جای گریز و فراری نمی یابم از آنچه در آن هستم و جز اینکه تو عذرم را قبول کنی ، بار الها! پس عذرم را بپذیر و رحم کن بر سختی و شدّت زیانم.»

و حُطَّ عنّی الذّنب و الوزر

و سنگینی گناهم را از دوشم بردار

امام سجاد زین العابدین و العارفین ع در مناجات التوابین از مناجات خمسه عشر اینگونه با خدای خویش مناجات می کند:

«الهی ان کان النّدم علی الذّنب توبةً فانّی و عزّتک من النّادمین، و اِن کان الاستغفار من الخطیئة حِطةً فانّی لک من المستغفرین. یعنی: خدایا! اگر پشیمانی از گناه توبه است قسم به عزّتت که من از پشیمانانم، و اگر استغفار و طلب آمرزش کردن موجب محو گناهان است من از آمرزش طلبانم.»

در دعایهای دیگر هم می گوییم: یا الهی اِنَّ ذنبی عظیم فعفوک اَعظم من ذنبی. بار الها! اگر گناه من بزرگ است، عفو و بخشش تو عظیم تر و بزرگ تر از گناه من است.

ان کان قَبُحَ الذّنب من عبدک فالیحسن العفو من عندک. خدایا! اگر گناه از بنده ات زشت و قبیح است ، عفو و گذشت در نزد تو نیکو و زیباست.

یا رؤفاً بعباده الصّالحین

ای رؤف و مهربان در حق بندگان شایسته و صالح

ما از خداوند این خواسته ها را در هر روز از ماه رمضان داریم

اما ما هم باید این صفات را بشناسیم و خودمان را به آنها نزدیک کنیم

این دعاها توفیق الهی را شامل حال ما می کند که در راه هرآنچه از خداوند خواسته ایم

قدم برداریم

التماس دعا توفیق مزید

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مرداد ۹۱ ، ۰۰:۰۳
داود نوروزی

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهمّ اجْعَل سَعْیی فیهِ مَشْکوراً وذَنْبی فیهِ مَغْفوراً وعَملی فیهِ مَقْبولاً وعَیْبی فیهِ مَسْتوراً یا أسْمَعِ السّامعین.

خدایا قرار بده کوشش مرا در این ماه قدردانـى شده وگناه مرا در این ماه آمرزیده وکردارم را در آن مورد قبول وعیب مرا در آن پوشیده اى شنواترین شنوایان.

تکخوانی دعای روز بیست و ششم ماه رمضان

همخوانی زیبای دعای روز بیست و ششم

اللهم اجعل سعیی فیه مشکوراً

خدایا! در این روز کوششم را در راه طاعتت بپذیر و به من پاداش خیر عنایت کن.

در هر مسئله ای ابتدا باید برویم سراغ قرآن؛ در این مورد هم اول به کتاب همه ی کتاب ها، قرآن مراجعه میکنیم.

قرآن مجید هم در باره «سعی» و «تشکر خدا از مومن» آیاتی دارد.

الف) سعی و کوشش انسان در قرآن

1- هیچ چیز جز سعی انسان مال انسان نیست:

و أَن لیسَ للانسان إلاّ ما سعی ؛ و أَنَّ سعیَهُ سوفَ یُری. یعنی: و اینکه برای انسان بهره ای جز سعی و کوشش او نیست ؛ و اینکه تلاش او بزودی دیده می شود.( نجم/39 و 40 )

در ادبیات عرب «ل » نشانه مالکیت حقیقی است. انسان تنها مالکیت اعمال خوب و یا بد خود را دارد. عمل او تا ابد برای انسان باقی می ماند؛ اما چیزهای دیگری که انسان فکر می کند که برای اوست و مالک آنها می باشد ، مانند مال و مقام و فرزند و ... ، همه در دنیا همراه انسان است و تازه در دنیا هم مالک حقیقی انسان نیست، بلکه مالک حقیقی خداست.

ما که از خداوند در این روز تلاش مقبول و مشکور می خواهیم خداوند به ما اطمینان می دهد که تلاش ما به زودی دیده خواهد شد.

2- در شروع روز بزرگ همه به فکر سعی و تلاش خود می افتند.

فَإذا جاءَتِ الطّامّةُ الکبری ؛ یَومَ یتذکّرُ الانسانُ ما سعی. یعنی: هنگامی که آن حادثه ی بزرگ رخ دهد ؛ در آن روز انسان به یاد کوشش هایش می افتد.(نازعات/34-35)

3- سعی مردم گوناگون است و پاداش و جزای گوناگون هم دارد.

إنَّ سعیَکم لشتّی ؛ فأَمّا مَن أَعطی و اتَّقی ... فسنُیسِّره للیُسری... و امّا من بَخِلَ و استغنس ... فسنیسره للعسری. یعنی: که سعی و تلاش شما مختلف است ؛ امّا آنکس که در راه خدا انفاق کند و پرهیزکاری پیش گیرد ... ما او را در مسیر آسانی قرار می دهیم. امّا کسی که بخل ورزد و از این راه بی نیازی طلبد ؛ بزودی او را در مسیر دشواری قرار می دهیم. (لیل/4-10)

سعی و تلاش مشکور که در پس آن برخورداری از نعمات و پاداش های دنیوی و اخروی الهی است؛ نیازمند شرایطی است، که یکی از این شرایط، انفاق در راه خدا است و بخل نورزیدن.

4- سعی غیر مشکور و اعمال حبط و نابود شده

قل هل نُنبّئُکم بالاخسرینَ اَعمالاً ؛ الّذینَ ضلَّ سعیُهم فی الحیاة الدّنیا و هم یَسَبونَ اَنَّهم یُحسِنونَ صُنعاً ؛ یعنی: بگو: « آیا به شما خبر دهیم که زیانکارترین مردم در کارها ، چه کسانی هستند؟ ؛ آنها که سعی و تلاش هایشان در زندگی دنیا گم و نابود شده؛ با این حال، می پندارند کار نیک انجام داده اند. »(کهف/104-105)

گاهی انسان کار خلاف و گناهی انجام می دهد و فکر می کند که کار خوب و مهمی بوده است.به این می گویند جهل مرکب. خداوند هم این گونه افراد را، زیانکارترین مردم نام نهاده که دلیلش هم روشن است؛ کسانی که کار اشتباه و خلاف و گناهی انجام می دهند و می دانند که کارشان خلاف و گناه است، ممکن است که به خود بیایند و برگردند و توبه کنند و جبران ما فات نمایند. اما آنهایی که گناه کارند و در عین حال، گناهشان را عبادت و اعمال بدشان را نیکوکاری می پندارند، نه تنها در صدد جبران نیستند، بلکه با شدّت هرچه تمام تر به کار خود ادامه می دهند. نمونه بارز و آشکار اینگونه افراد «خوارج نهروان» هستند.

ب) شکور و قدر دان بودن پروردگار در قرآن

تذکر این نکته ضروری است که، اعمالی که خالص و برای خدا باشد و برای تشکر و سپاس و پاداش غیر خدا انجام داده نشود، خداوند می پذیرد و قدردانی می کند و پاداش می دهد. اما اگر برای سپاس و پاداش مردم باشد خداوند هم ، برای گرفتن پاداش و جزا و سپاس به همان مردم واگذار می کند.

در سوره مبارکه ی انسان، و در آیات مربوط به انفاق امیر مومنان علی ع و حضرت زهرا س؛ هنگامی که انفاق می کنند می گویند: انّما نُطعمکم لوجه الله لا نُرید منکم جزاءً و لا شکوراً. یعنی: (و می گویند:) ما شما را به خاطر خدا اطعام می کنیم، و هیچ پاداش و سپاسی از شما نمی خواهیم.( انسان/9) ؛ که به همین خاطر خداوند تقریباً هفده تا از نعمت های بهشتی را برای جزای این کار خالص برای آنها می شمارد. و بعد می فرماید: «کان سعیکم مشکوراً». که نشان دهنده ی این مسئله است که ، صرف عمل اهمیت ندارد بلکه نیت و هدف اعمال از اهمیّت بسیار بیشتری برخوردار است.

1- خداوند پاداش می دهد و قدر دان است.

اِنَّ هذا کان لکم جزاءً و کان سعیکم مشکوراً. یعنی: این پاداش شماست، و سعی و تلاش شما مورد قدردانی است.(انسان / 22)

2- قدر دانی خداوند برای عاشقان آخرت است

و مَن اَرادَ الاخرةَ و سَعی لها سَعیاً و هو مؤمنٌ فاُولئک کان سَعیُهم مشکوراً. یعنی: و آن کس که سرای آخرت را بطلبد، و برای آن سعی و کوشش کند، در حالی که ایمان داشته باشد،سعی و تلاش او، قدر دانی می شود و (از سوی خدا) پاداش داده خواهد شد.(إسراء / 19)

این تعبیر خداوند که سعی شان پاداش داده خواهد شد از اینکه بگوید پاداششان بهشت است، بسیار جامع تر و والاتر و برتر است.

3- خداوند حسنات را چند برابر می کند و به واسطه ی حسنات گناهان ما را می بخشد؛ چون «شکور» است.

اِن تُقرضُوا اللهَ قَرضاً حَسناً یُضاعِفهُ لکم و یَغفِر لکم ؛ و اللهُ شکورٌ حلیمٌ. یعنی: اگر به خدا قرض الحسنه دهید، آن را برای شما مضاعف می سازد و شما را می بخشد؛ و خداوند شکر کننده و بردبار است.( تغابن / 17)

4- بهشتیان هم می گویند خداوند «شکور» است.

و قالوا الحمدُ للهِ الّذی اَذهبَ عنّا الحَزَنَ ، اِنَّ ربَّنا لَغفورٌ شکورٌ. یعنی: آنها (بهشتیان) می گویند: « حمد (وستایش) برای خداوندی است که اندوه ما را از ما بر طرف ساخت؛ پروردگارِ ما آمرزنده و سپاسگزار است.(فاطر / 34)

5- خداوند نسبت به اعمال بندگان مومن خود شکر گزار است.

لیُوفِّیَهم اُجورهم و یَزیدَهم مِن فضله، اِنَّه غفورٌ شکورٌ. یعنی: ( آنها این اعمال را انجام می دهند) تا خدا اجر و پاداش کامل به آنها دهد و از فضلش برآنها بیفزاید که او آمرزنده و شکرگزار است.( فاطر/30) قبل از این آیه شریفه خداوند در باره تلاوت قرآن و اقامه نماز و انفاق و خشیت الهی بندگان خود می گوید.

6- اگر شکر گزار بودیم خدا هم شکر گزار است.

ما یَفعَلُ بِعذابِکم اِن شَکَرتُم و آمنتُکم ؛ و کان اللهُ شاکراً علیماً. یعنی: خدا چه نیازی به مجازات شما دارد اگر شکر گزاری کنید و ایمان بیاورید؟! ؛ خدا شکر گزار و آگاه است.( نساء/147 )

7- پیامبر هم برای امر عظیم نبوّت از مردم اجر نخواست تا خدا سپاسگزار و شکرگزارش باشد.

قل لا اَسئَلُکم علیه اَجراً الاّ المودّةَ فی القربی ؛ و مَن یَقتَرف حَسنةً نَزِد لهُ فیها حُسناً ؛ اِنَِ اللهَ غفورٌ شکورٌ. یعنی: بگو: « من هیچ پاداشی از شما برای رسالتم درخواست نمی کنم جز دوست داشتن نزدیکانم ؛ و هر کس کار نیکی انجام دهد، بر نیکی اس می افزاییم؛ چرا که خداوند آمرزنده و سپاسگزار است. (شوری / 23 )

و ذنبی فیه مغفوراً

و در این روز، گناهم را ببخش

عوامل و ایباب آمرزش اموری هستند که در آیات و روایات به آنها اشاره شده است. که خود چند پست از وبلاگ نیازمند بیان آنهاست.

اسباب آمرزش

در قرآن:

1- توبه (سوره تحریم، آیه8 ) ؛ 2- ایمان و عمل صالح (محمد/2)؛ 3- تقوی (انفال/2) ؛ 4 و 5 و 6- هجرت و جهاد و شهادت (آل عمران/195) ؛ 7- انفاق (بقره/71) ؛ 8- قرض الحسنه (تغابن/17) ؛ 9- پرهز از گناهان کبیره (نساء/31) ؛ 10- حسنات و خوبی ها ( هور/114)

در روایات:

1- مرض ها و بیماری ها 2- کیفر دنیوی 3- احزان و غم و اندوه 4- اغاثة الملهوف ، فریادرسی ستمدیدگان 5- حسن خلق و اخلاق نیکو 6- استغفار ملائکه 7- کثرة السجود ، سجده های زیاد 8- حج و عمره 9- صلوات بر محمد و آل محمد ص 10- مرگ برای مؤمنین 11- نماز با شناخت حق نماز

و عملی فیه مقبولاً

و عملم را در این روز قبول کن.

اعمالی که ما انجام می دهیم دسته شرایط دارد: اول شرایط صحت اعمال ما هست که فقه و مراجع تقلید عهده دار این امر هستند. و مهمتر از مسائل فقهی اعمال، شرایط قبولی اعمال و عبادات ما هستند. مثل شرط اقتصادی، که هر جا در قرآن حرف از صحبت با خدا و نماز است، حرف از زکات و تزکیه مال هم هست. و بعد از آن و در درجات بالاتر شرایط کمال عبادات ما هستند. مثل روزه در گرما و طولانی بودن روزها.

قبولی اعمال هم شرایطی دارد. که بعد از شرایط صحت اعمال است ولی اهمیت بسیار بیشتری نسبت به شرایط صحت اعمال دارد. چرا که امیر مؤمنان حضرت علی ع می فرماید: کونوا علی قبول العمل اَشدُّ عنایةً منکم علی العمل. یعنی:بر قبولی عمل بشتر از انجام خود عمل عنایت و توجه داشته باشید.

در باره ی مراتب و درجات، اعمال مراجعه شود به شرح دعای روز هفدهم ماه رمضان، اعمال صالح،در همین وبلاگ.

شرایط قبولی اعمال هم چند مورد در قرآن و روایات ذکر شده که نیاز به فرصتی بیشتر برای بیان آنهاست.

1- شرط اعتقادی 2- شرط سیاسی و ولایی 3- شرط اخلاقی 4- شرط اقتصادی 5- شرط اجتماعی

و عیبی فیه مستوراً

و در این روز عیبم را بپوشان

خداوند ستّار العیوب هست و اگر عیوب ما را از هم نمی پوشاند زندگی کردن در اجتماع و جامعه و خانواده برای ما غیر ممکن می شد.

خداوندا! عیوب ما را از صاحب العصر و الزمان بپوشان و آبروی ما را در نزد امام مهدی عجل الله تعال فرجه الشّریف حفظ نما.

یا اَسمعَ السامعین

ای شنواترین شنواین

ما از خداوند این خواسته ها را در هر روز از ماه رمضان داریم

اما ما هم باید این صفات را بشناسیم و خودمان را به آنها نزدیک کنیم

این دعاها توفیق الهی را شامل حال ما می کند که در راه هرآنچه از خداوند خواسته ایم

قدم برداریم

التماس دعا توفیق مزید

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ مرداد ۹۱ ، ۲۳:۴۴
داود نوروزی