بَشیراً و نَذیراً

وَ هو الفَتّاحُ العَلیمُ

بَشیراً و نَذیراً

وَ هو الفَتّاحُ العَلیمُ

بَشیراً و نَذیراً

سلام علیکم و رحمة الله و برکاته، خوش آمدید
بنده از سال 1386 با پارسی بلاگ وارد دنیای
مجازی شدم و اکنون هم با بلاگ مشغول تاثیر
گذاری بر دنیای حقیقی هستم!

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پیام های کوتاه
آخرین نظرات

۱۳ مطلب در شهریور ۱۳۹۰ ثبت شده است



بقیع یا بقیع‌ الفرقد یا جنت‌ البقیع نام قبرستانی در مدینه است که قدمتی بسیار داشته و برخی امامان شیعه در این آن مدفون هستند.
پیشینه تاریخی بقیع به دوران قبل از اسلام می‌رسد ولی در کتب تاریخی به روشنی قدمت تاریخی آن مشخص نشده‌ است. بعد از هجرت مسلمانان به مدینه، بقیع تنها قبرستان مسلمانان بوده، مردم مدینه قبل از آمدن مسلمانان به آنجا اجساد مردگان خود را در دو گورستان «بنی‌حرام» و «بنی‌سالم» و گاهی نیز در خانه‌هایشان دفن می‌کردند، در واقع بقیع اولین قبرستانی است که به دستور پیامبراکرم(ص)و توسط مسلمانان صدراسلام ساخته شد.
بقیع، نام سرزمینی است در مدینه که به دستور رسول خدا (صلی‌الله علیه وآله وسلم) به قبرستانی برای مسلمانان تبدیل‌شد و نخستین کسی که در آنجا به توصیه رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) دفن‌شد، «عثمان بن مظعون»، از دوستان نزدیک پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) و امیرالمؤمنین حضرت علی (علیه‌السلام) بود؛ کسی که حضرت علی (علیه‌السلام) در سخنان خود او را بسیار یاد‌می‌کرد و از روی علاقه‌اش به وی، نام یکی از فرزندانش را عثمان نهاد.
بقیع، قبرستانی است مورد احترام همه‌‌ فرقه‌های اسلامی و اکنون در چند قدمی حرم پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) قراردارد؛ رسول خدا برخی از شهدای احد و نیز فرزندش «ابراهیم» را در آنجا دفن‌کرد و به این ترتیب بر قداست آن افزود. بعدها عثمان بن‌عفان در قبرستان یهودی‌های مدینه به اسم «حس کوکب» دفن‌شد، اما معاویه بقیع را به‌قدری گسترده‌ساخت که قبر عثمان در بقیع قرار‌گیرد.
نخستین تخریب قبور ائمه بقیع
نخستین تخریب قبور مطهر ائمه بقیع به دست وهابیان سعودی در سال 1220 هجری یعنی زمان سقوط دولت اول سعودی‌‌ها توسط حکومت عثمانی روی‌داد، پس از این واقعه تاریخی - اسلامی با سرمایه‌گذاری مسلمانان شیعه و به‌کاربردن امکانات ویژه‌ای، مراقد تخریب‌شده به زیباترین شکل بازسازی‌شد و با ساخت گنبد و مسجد، بقیع به یکی از زیباترین مراقد زیارتی و در واقع مکان زیارتی ـ سیاحتی مسلمانان تبدیل‌شد.
یکی از گردشگران انگلیسی پس از بازسازی بقیع، ضمن توصیف اماکن زیارتی مدینه منوره در این‌باره می‌گوید: مدینه در سال 1387 تا 1388 و قبل از انهدام مجدد توسط وهابیان سعودی، شبیه استانبول و شهرهای بسیار زیبای سیاحتی جهان بازسازی‌شده‌بود.
دومین تخریب بقیع
دومین و درواقع دردناکترین حادثه تاریخی - اسلامی معاصر به هشتم شوال سال 1344 و پس از روی‌کار آمدن سومین حکومت وهابی عربستان مربوط‌می‌شود؛ سالی که وهابیان به فتوای سران خود مبنی بر اهانت و تحقیر مقدسات شیعه، مراقد مطهر ائمه و اهل‌بیت ‌پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) را مورد دومین هجوم وحشیانه خود قراردادند و بقیع را به مقبره‌‌ای ویران‌شده و در واقع مهجور و ناشناخته تبدیل‌کردند.
براساس منابع و شواهد تاریخی، وهابیان سعودی تنها به تخریب قبور بقیع اکتفا‌نکردند، بلکه بارها به تخریب مرقد بیامبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) نیز اقدام‌کردند که با واکنش گسترده مسلمان جهان مواجه‌شده و از این توطئه ضد اسلامی دست‌برداشتند.
تخریب بقیع
روز هشتم شوال سال 1344هجری قمری روزی سیاه برای مسلمانان جهان به شمار می‎رود. در این روزها وهابیان دین ناشناس، حرم امامان معصوم بقیع را با خاک یکسان کردند. بنابر نقل مورخان آنچنان بقیع خراب گردید که به تپه‎ای از پاره سنگ و پاره آجر تبدیل شد و از کینه وهابیان به گونه‎ای زیر و رو گشت که به منطقه‎ای زلزله‎زده شباهت پیدا کرد.
تصاویری از قبرستان بقیع قبل از تخریب توسط وهابیون صهیونیست
با انتشار کتاب آلبوم عکس‌های اختصاصی سلطان عبدالحمید عثمانی از مکه و مدینه، تصاویر جالب و کم‌نظیری از بقاع متبرکه مدینه و به ویژه قبرستان بقیع به دست آمده است. به گزارش خبرنگار «بازتاب»، این کتاب در سال 2006 تقریبا هم‌زمان در نیوجرسی آمریکا و استانبول ترکیه به چاپ رسید.در این کتاب، حدود 130 تصویر زیبا و تاریخی از صحرای عرفات، کعبه، مسجدالنبی تا قبرستان ابوطالب و شهر مکه و مدینه منتشر شده است.

بقعه ی ائمّه بقیع (ع) قبل از تخریب


ضریح ائمّه ی بقیع (ع) قبل از تخریب
برای مشاهده ی حدوداً بیست تصویر دیگر از قبرستان بقیع
و دیگر قبور در مدینه منوره ادامه ی مطلب را کلیک نمایید
۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ شهریور ۹۰ ، ۰۲:۰۱
داود نوروزی
به بهانه ی آغاز پخش سریال شوق پرواز، گزارش تصویری سعود به قله سبلان
در یادواره سرلشگر شهید عبّاس بابایی
توسط اعضای کانون شهید بابایی و هیئت اباصالح المهدی و مسجد حاج سید کاظم

        

           نمایش عکس در سایز بزرگتزاینجا                     نمایش عکس در سایز بزرگتراینجا

جهت مشاهده ی بقیه ی گزارش به ادامه مطلب مراجعه نمایید
۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ شهریور ۹۰ ، ۰۱:۰۹
داود نوروزی
به بهانه ی آغاز پخش سریال شوق پرواز، گزارش تصویری سعود به قله سبلان
در یادواره سرلشگر شهید عبّاس بابایی
توسط اعضای کانون شهید بابایی و هیئت اباصالح المهدی و مسجد حاج سید کاظم

        

             نمایش عکس در سایز بزرگتر اینجا                   نمایش عکس در سایز بزرگتر اینجا    

جهت مشاهده ی بقیه ی گزارش به ادامه مطلب مراجعه نمایید

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ شهریور ۹۰ ، ۰۵:۳۶
داود نوروزی
به بهانه ی آغاز پخش سریال شوق پرواز، گزارش تصویری سعود به قله سبلان
در یادواره سرلشگر شهید عبّاس بابایی
توسط اعضای کانون شهید بابایی و هیئت اباصالح المهدی و مسجد حاج سید کاظم

     

                        عکس در سایز بزرگتر  اینجا                                     عکس در سایز بزرگتر اینجا 

برای دیدن بقیه ی عکس ها به ادامه ی مطلب رجوع کنید
۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ شهریور ۹۰ ، ۰۳:۲۳
داود نوروزی

برای دیدن عکس در سایز بزرگتر اینجا کلیک کنید 

دومین یادواره ی شهید بابایی و سعود به قلّه ی سبلان و تقدیم عکس یادگاری که در 
قلّه ی سبلان گرفته بودیم به خانواده ی شهید بابایی در منزل پدری ایشان در قزوین
گروه کانون شهید بابایی و هیئت اباصالح المهدی و مسجد حاج سید کاظم
ان شاء الله عکس های یادواره را در وبلاگ قرار می دهم
۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ شهریور ۹۰ ، ۰۰:۵۸
داود نوروزی
دل اگر بهر عزیزان نشود گاهی تنگ .. .. نامش هرگز ننهم دل ، که به آن گویم سنگ
هر شب تا صبح بیدار بودم تا شرح دعای روزهای ماه رمضان را بنویسم. اما حالا شرح چی را بنویسم. خیلی دلم برای حال و هوای آن شب ها تنگ شده. تحمل چنین وضعیّتی برای من سخته. 
حالا دیگه نمی دانم هر روز با چه چیزی بروز شوم. 
التماس دعا توفیق مزید
۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ شهریور ۹۰ ، ۰۰:۵۰
داود نوروزی


احکام زکات فطره

(مساله 1991) کسی که موقع غروب یعنى قبل از غروب شب عید فطر گرچه به چند لحظه باشد بالغ و عاقل و هوشیار است و فقیر و بنده کس دیگر نیست، باید براى خودش و کسانی که نان‏خور او هستند، هر نفرى یک صاع که تقریبا 3 کیلوگرم است گندم یا جو یا خرما یا کشمش یا برنج ‏یا ذرت و مانند اینها به مستحق بدهد و اگر پول یکى از اینها را هم بدهد کافى است.

(مساله 1992) کسی که مخارج سال خود و عیالاتش را ندارد و کسى هم ندارد که بتواند مخارج سال خود و عیالاتش را بگذراند فقیر است و دادن زکات فطره بر او واجب نیست.

(مساله 1993) انسان باید فطره کسانى را که در غروب شب عید فطر نان‏خور او حساب مى‏شوند بدهد: کوچک باشند یا بزرگ، مسلمان باشند یا کافر، دادن خرج آنان بر او واجب باشد یا نه، در شهر خود باشند یا شهر دیگر.

(مساله 1994) اگر کسى را که نان‏خور او است و در شهر دیگر است وکیل کند که از مال او فطره خود را بدهد، چنانچه اطمینان داشته باشد که فطره را مى‏دهد، لازم نیست ‏خودش فطره او را بدهد.

(مساله 1995) فطره مهمانى که پیش از غروب شب عید فطر با رضایت صاحبخانه وارد شده و نان‏خور او حساب مى‏شود، بر او واجب است.

(مساله 1996) فطره مهمانى که پیش از غروب شب عید فطر بدون رضایت صاحبخانه وارد مى‏شود در صورتی که نان‏خور او حساب شود واجب است و همچنین است فطره کسی که انسان را مجبور کرده‏اند که خرجى او را بدهد.

(مساله 1997) فطره مهمانى که بعد از غروب شب عید فطر وارد مى‏شود، بر صاحبخانه واجب نیست، اگر چه پیش از غروب او را دعوت کرده باشد و در خانه او هم افطار کند.

(مساله 1998) اگر کسى موقع غروب شب عید فطر دیوانه یا بیهوش باشد، زکات فطره بر او واجب نیست.

(مساله 1999) اگر پیش از غروب بچه بالغ شود، یا دیوانه عاقل گردد، یا فقیر غنى شود، در صورتی که شرائط واجب شدن فطره را دارا باشد، باید زکات فطره را بدهد.

(مساله 2000) کسی که موقع غروب شب عید فطر، زکات فطره بر او واجب نیست، اگر تا پیش از ظهر روز عید شرط‌ هاى واجب شدن فطره در او پیدا شود، مستحب است زکات فطره را بدهد.

(مساله 2001) کافرى که بعد از غروب شب عید فطر مسلمان شده فطره بر او واجب نیست. ولى مسلمانى که شیعه نبوده، اگر بعد از دیدن ماه شیعه شود، باید زکات فطره را بدهد.

(مساله 2002) کسی که فقط به اندازه یک صاع که تقریبا سه کیلو است گندم و مانند آن دارد، مستحب است زکات فطره را بدهد، و چنانچه عیالاتى داشته باشد و بخواهد فطره آنها را هم بدهد می‌تواند به قصد فطره، آن یک صاع را به یکى از عیالاتش بدهد و او هم به همین قصد به دیگرى بدهد، و همچنین تا به نفر آخر برسد، و بهتر است نفر آخر چیزى را که مى‏گیرد به کسى بدهد که از خودشان نباشد. و اگر یکى از آنها صغیر باشد، ولى او به جاى او مى‏گیرد و احتیاط آنست چیزى را که براى صغیر گرفته به کسى ندهد.

(مساله 2003) اگر بعد از غروب شب عید فطر بچه‏دار شود، یا کسى نان‏خور او حساب شود، واجب نیست فطره او را بدهد. اگر چه مستحب است فطره کسانى را که بعد از غروب تا پیش از ظهر روز عید نان‏خور او حساب مى‏شوند بدهد.

(مساله 2004) اگر انسان نان‏خور کسى باشد و پیش از غروب نان‏خور کس دیگر شود، فطره او بر کسی که نان‏خور او شده واجب است مثلا اگر دختر پیش از غروب به خانه شوهر رود، شوهرش باید فطره او را بدهد.

(مساله 2005) کسی که دیگرى باید فطره او را بدهد، واجب نیست فطره خود را بدهد.

(مساله 2006) اگر فطره انسان بر کسى واجب باشد و او فطره را ندهد، بر خود انسان واجب نمى‏شود.

(مساله 2007) اگر کسى که فطره او بر دیگرى واجب است‏ خودش فطره را بدهد، از کسی که فطره بر او واجب شده ساقط نمى‏شود.

(مساله 2008) زنى که شوهرش مخارج او را نمى‏دهد، چنانچه نان‏خور کس دیگر باشد، فطره‏اش بر آن کس واجب است. و اگر نان‏خور کس دیگر نیست، در صورتی که فقیر نباشد، باید فطره خود را بدهد.

(مساله 2009) کسى که سید نیست نمى‏تواند به سید فطره بدهد حتى اگر سیدى نان‏خور او باشد، نمى‏تواند فطره او را به سید دیگر بدهد.

(مساله 2010) فطره طفلى که از مادر یا دایه شیر مى‏خورد، بر کسى است که مخارج مادر یا دایه را مى‏دهد. ولى اگر مادر یا دایه مخارج خود را از مال طفل برمی‌دارد فطره طفل بر کسى واجب نیست.

(مساله 2011) انسان اگر چه مخارج عیالاتش را از مال حرام بدهد، باید فطره آنان را از مال حلال بدهد.

(مساله 2012) اگر انسان کسى را اجیر نماید و شرط کند که مخارج او را بدهد در صورتی که به شرط خود عمل کند و نان‏خور او حساب شود باید فطره او را هم بدهد ولى چنانچه شرط کند که مقدار مخارج او را بدهد و مثلا پولى براى مخارجش بدهد، دادن فطره او واجب نیست.

(مساله 2013) اگر کسى بعد از غروب شب عید فطر بمیرد، باید فطره او و عیالاتش را از مال او بدهند، ولى اگر پیش از غروب بمیرد، واجب نیست فطره او و عیالاتش را از مال او بدهند.


مصرف زکات فطره

(مساله 2014) اگر زکات فطره را به یکى از هشت مصرفى که سابقا براى زکات مال گفته شد برسانند کافیست. ولى احتیاط مستحب آنست که فقط به فقراى شیعه بدهد.

(مساله 2015) اگر طفل شیعه‏اى فقیر باشد، انسان مى‏تواند فطره را به مصرف او برساند، یا به واسطه دادن به ولى طفل، ملک طفل نماید.

(مساله 2016) فقیری که فطره به او مى‏دهند، لازم نیست عادل باشد ولى احتیاط واجب آنست که به شرابخوار و کسی که آشکارا معصیت کبیره مى‏کند فطره ندهد.

(مساله 2017) به کسی که فطره را در معصیت مصرف مى‏کند نباید فطره بدهند.

(مساله 2018) احتیاط واجب آنست که به یک فقیر بیشتر از مخارج سالش و کمتر از یک صاع که تقریبا سه کیلو است فطره ندهند.

(مساله 2019) اگر از جنسى که قیمتش دو برابر قیمت معمولى آن است مثلا از گندمى که قیمت آن دو برابر قیمت گندم معمولى است، نصف صاع که معناى آن در مساله پیش گفته شد بدهد کافى نیست. و اگر آن را به قصد قیمت فطره هم بدهد اشکال دارد.

(مساله 2020) انسان نمى‏تواند نصف صاع را از یک جنس مثلا گندم و نصف دیگر را از جنس دیگر مثلا جو بدهد. و اگر آن را به قصد قیمت فطره بدهد اشکال دارد.

(مساله 2021) مستحب است در دادن زکات فطره، خویشان فقیر خود را بر دیگران مقدم دارد و بعد همسایگان فقیر را، بعد اهل علم فقیر را، ولى اگر دیگران از جهتى برترى داشته باشند، مستحب است آنها را مقدم بدارد.

(مساله 2022) اگر انسان به خیال این که کسى فقیر است ‏به او فطره بدهد و بعد بفهمد که فقیر نبوده چنانچه مالى را که به او داده از بین نرفته باشد، مى‏تواند پس بگیرد و به مستحق بدهد و اگر نتواند بگیرد باید از مال خودش فطره بدهد و اگر از بین رفته باشد، در صورتی که گیرنده فطره مى‏دانسته با احتمال می‌داده آنچه را گرفته فطره است، باید عوض آن را بدهد و الا، دادن عوض بر او واجب نیست و انسان باید دوباره فطره را بدهد.

(مساله 2023) اگر کسى بگوید فقیرم، نمى‏شود به او فطره داد، مگر آن که اطمینان پیدا کند یا از ظاهر حالش گمان پیدا شود که فقیر است ‏یا انسان بداند که قبلا فقیر بوده است.


مسائل متفرقه زکات فطره

(مساله 2024) انسان باید زکات فطره را به قصد قربت ‏یعنى براى انجام فرمان خداوند عالم بدهد و موقعی که آن را مى‏دهد، نیت دادن فطره نماید.

(مساله 2025) اگر پیش از ماه رمضان فطره را بدهد صحیح نیست و احتیاط واجب آن است که در ماه رمضان هم فطره ندهد. ولى اگر پیش از رمضان یا در ماه رمضان به فقیر قرض دهد و بعد از آن که فطره بر او واجب شد، طلب خود را بابت فطره حساب کند مانعى ندارد.

(مساله 2026) گندم یا چیز دیگرى را که براى فطره مى‏دهد، باید به جنس دیگر یا خاک مخلوط نباشد، یا اگر مخلوط است چیزی که مخلوط شده به قدرى کم باشد که قابل اعتنا نباشد و اگر بیش از این مقدار باشد در صورتى صحیح است که خالص آن به یک صاع برسد ولى اگر مثلا یک صاع گندم به چندین مَن خاک مخلوط باشد که خالص کردن آن خرج یا کار بیشتر از متعارف دارد، دادن آن کافى نیست.

(مساله 2027) اگر فطره را از چیز معیوب بدهد کافى نیست. ولى اگر جائى باشد که خوراک غالب آنها معیوب است اشکال ندارد.

(مساله 2028) کسی که فطره چند نفر را مى‏دهد، لازم نیست همه را از یک جنس بدهد و اگر مثلا فطره بعضى را گندم و فطره بعض دیگر را جو بدهد کافیست.

(مساله 2029) کسی که نماز عید فطر مى‏خواند، بنا بر احتیاط واجب باید فطره را پیش از نماز عید بدهد. ولى اگر نماز عید نمى‏خواند، می‌تواند دادن فطره را تا ظهر تاخیر بیندازد.

(مساله 2030) اگر به نیت فطره مقدارى از مال خود را کنار بگذارد و تا ظهر روز عید به مستحق ندهد، احتیاط واجب آنست که هر وقت آن را مى‏دهد نیت فطره نماید.

(مساله 2031) اگر موقعى که دادن زکات فطره واجب است، فطره را ندهد و کنار هم نگذارد، احتیاط واجب آنست که بعدا بدون این که نیت ادا و قضا کند فطره را بدهد.

(مساله 2032) اگر فطره را کنار بگذارد، نمى‏تواند آن را براى خودش بردارد و مالى دیگر را براى فطره بگذارد.

(مساله 2033) اگر انسان مالى داشته باشد که قیمتش از فطره بیشتر است، چنانچه فطره را ندهد و نیت کند که مقدارى از آن مال براى فطره باشد اشکال دارد.

(مساله 2034) اگر مالى را که براى فطره کنار گذاشته از بین برود، چنانچه دسترس به فقیر داشته و دادن فطره را به تاخیر انداخته، باید عوض آن را بدهد و اگر دسترس به فقیر نداشته ضامن نیست، مگر آن که در نگهدارى آن کوتاهى کرده باشد.

(مساله 2035) اگر در محل خودش مستحق پیدا شود، احتیاط واجب آنست که فطره را به جاى دیگر نبرد، و اگر به جاى دیگر ببرد و تلف شود، باید عوض آن را بدهد.

منبع: رساله حضرت امام خمینی(ره)


۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ شهریور ۹۰ ، ۱۹:۲۲
داود نوروزی



بسم الله الرحمن الرحیم

اللهمّ غَشّنی بالرّحْمَةِ وارْزُقْنی فیهِ التّوفیقِ والعِصْمَةِ وطَهّرْ قلْبی من غَیاهِبِ التُّهْمَةِ یا رحیماً بِعبادِهِ المؤمِنین.

خدایا بپوشان در آن با مهر ورحمت وروزى کن مرا در آن توفیق وخوددارى وپاک کن دلم را از تیرگیها وگرفتگى هاى تهمت اى مهربان به بندگان با ایمان خود.

اللّهم غشّنی فیه بالرّحمة

خدایا! در این روز مرا به رحمت خود بپوشان

در باره ی رحمت الهی و مسائل پیرامون آن رجوع بفرمایید به شرح دعای روز نهم ماه رمضان در همین وبلاگ.

ما امروز از خداوند می خواهیم که رحمت خود را شامل حال ما گرداند و ما را با آن بپوشاند و سراسر وجود مان را به رحمت الهی بپوشاند. چرا که اگر خداوند اراده کند که نعمتی از رحمت خود نسیب کسی بکند؛ هیچ کس نمی تواند جلوی آن را بگیرد. و اگر هم خواسته باشد از کسی رحمتش را دریغ کند و برخوردارش نکند، همه ی عالم نمی توانند آن را به او برسانند.

« ما یفتح اللهُ للنّاس مِن رحمةٍ فلا ممسک لها ، و ما یُمسک فلا مُرسل مِن بعده ؛ و هو العزیز الحکیم. یعنی: هر رحمتی را خدا به روی مردم بگشاید، کسی نمی تواند جلو آن را بگیرد؛ و هر چه را امساک کند، کسی غیر از او قادر به فرستادن آن نیست؛ و او عزیز و حکیم است.»(فاطر/2)

از طرفی هم تا ما خودمان را لایق و شایسته ی رحمت الهی نکنیم، رحمتش را شامل حال ما نمی کند. پس نزول رحمت الهی بر فردی و یا خانواده ای و یا جامعه ای، یک امر دو سویه است. در باره ی حقیقت رحمت در شرح دعای روز نهم گذشت، اما برای اینکه ما شامل رحمت الهی بشویم، شرایطی دارد.

خداوند در قرآن می فرماید که مجازاتش را برای هر کس که بخواهد می رساند ولی می فرماید که رحمتش همه چیز را فرا گرفته و عمومیت دارد. که این رحمت عام است. و شرایطی و وظایفی برای مرحومین بیان می کند:

« و اکتب لنا فی هذه الدّنیا حسنةً و فی الاخرةِ انّا هدنا الیک ؛ قال عذابی اُصیبُ به مَن اَشاءُ ، و رحمتی وسعت کلَّ شیءٍ ؛ فساکتبها للّذین یَتّقونَ و یُؤتونَ الزّکاةَ هم بآیاتنا یؤمنون. یعنی: (موسی گفت:) «و برای ما، در این دنیا و سرای دیگر، نیکی مقرّر فرما؛ چه اینکه ما به سوی تو بازگشت کرده ایم.» (خداوند در برابر این تقاضا، به موسی ) گفت: « مجازاتم را به هر کس می خواهم می رسانم؛ و رحمتم همه چیز را فرا گرفته؛ و آن را برای آنها که تقوا پیشه کنند، و زکات را بپردازند، و آنها که به آیات ما ایمان می آورند، مقرّر خواهم داشت.»(اعراف/156)

این رحمت فراگیر پروردگار ممکن است اشاره به نعمت ها و برکات دنیوی باشد که همگان را در بر گرفته و نیکو کار و گنهکار از آن بهرمند هستند. نیز می تواند اشاره به همه ی رحمت های مادّی و معنوی باشد؛ به این معنی که درهای رحمت الهی به روی همگان گشوده است و این خود مردمند که باید تصمیم بگیرند و از این در وارد شوند، و اگر کسی شرایط ورود در آن را فراهم نکند ، دلیل بر تقصیر خود اوست؛ نه محدود بودن رحمت خدا.(المیزان/ج8/ص279)

و در آخر آیه هم چند شرط برای ورود به رحمت الهی بیان می فرماید.

امام کاظم ع می فرماید: «اِنَّ اهل الارض لَمرحومونَ ما تَحابّوا و اَدّوا الامانةَ و عمِلوا بالحقّ. یعنی: همانا اهل زمین تا زمانی که با یکدیگر محبّت می ورزند، ادای امانت می کنند و به حق عمل می نمایند، مورد رحمت الهی قرار می گیرند.»

یعنی فقط نماز و روزه و عبادات فردی نیست که باعث بارش رحمت الهی می گردد، بلکه در جامعه و اجتماع هم باید اخلاق جاری باشد، تا خداوند رحمتش را شامل حال آن جمع کند. جامعه ای که در آن بی اخلاقی و دورویی و دروغ و تهمت و خیانت به امانات و حبّ قدرت و ... باشد خدا هم روی خود را از آن جامعه بر می گرداند و رحمت را از آنها دریغ می کند.

امانت معنای عامی دارد، اگر یک چیزی را به امانت گرفتن و سالم تحویل دادن، مصداق امانت داری هست؛ شرکت صحیح در انتخابات گوناگون کشور اسلامی و انتخاب درست و صحیح هم یکی دیگر از مصادیق ادای امانت است. چرا که اَدّوا الامانات الی اهلها ، امانات را به اهلش ادا کنید.

امیر مومنان علی ع می فرماید: « ببَذل الرحمةِ تُستَنزلُ الرّحمةُ. یعنی: با مهربانی به دیگران است که رحمت خدا فرو می آید.»

در جای دیگر می فرماید: «بذکر الله تُستنزلُ الرّحمة. یعنی: با یاد خداوند رحمت او فرود می آید.»

رسول الله ص می فرماید: « تَعَرَّضوا لرحمة الله بما اَمرکُم به من طاعته. یعنی: با فرمان بردن از رحمت خداوند، خود را در معرض رحمت خدا قرار دهید.»

خداوند دو نوع رحمت دارد: رحمت رحمایه و رحمت رحیمیه؛ یا رحمت عام و رحمت خاص. رحمت رحمانیه و یا عامش برای همه ی موجودات است و همه را شامل حال خود می کند. پس این رحمتی که ما از خداوند می خواهیم که به ما عنایت کند؛ رحمت رحیمیه و خاصه است. که مخصوص بندگان مقبول خداست. و این رحمت هم در آخرت هست، به همین خاطر است که ما در دعا می گوییم، یا رحمن الدنیا و رحیم الآخرة، در ابتدای هر کاری هم که با نام خدا آغاز می کنیم و می گوییم: بسم الله الرّحمن الرّحیم، هر دو صفت خداوند را نام می بریم. علامه طباطبایی در تفسیر المیزان در باره این دو صفت نیکوی الهی می فرماید: «رحمان، صیغه ی مبالغه و به معنای کثرت و فراوانی رحمت الهی است که شامل همه ی بندگان او اعمّ از مؤمن و کافر می شود و رحیم، صفت مشبّهه و بیانگر رحمت جاودان و نعمت دائمی خداوند است که ویژه ی بندگان مؤمن است.»

از پیامبر ص روایت شده که می فرمایند: «خداوند یکصد رحمت دارد و یکی از آنها را به زمین فرو فرستاد و بین مخلوقاتش تقسیم کرده است. با آن یک رحمت است که مخلوقات با هم مهربانی می کنند و به یکدیگر مهر می ورزند. نود و نه رحمت دیگر را برای خود نگهداشت و زمان ظهور آن را عقب انذاخته است و با آن نود و نه رحمت در روز قیامت بر بنگانش رحم می کند.» و همچنین روایت شده است: « خداوند آن یک رحمت را نیز می گیرد و صد رحمت را کامل می گرداند و در روز قیامت با صد رحمت - یعنی با همه ی رحمت خود - بر بندگانش رحم می کند.» البته روشن است که تعبیر صد رحمت برای نزدیک کردن مطلب به ذهن است؛ چرا که رحمت الهی بی نهایت و شمارش ناپذیر است. مانند همان درصدی که ما به کار می بریم.

با دانستن اینکه رحمت خداوند چیست و چه چیزی رحمت خدا را نازل می کند؛ شامل رحمت او نمی شویم. بلکه باید آنها را در زندگی جاری بکنیم. به همین خاطر فوراً از خداوند طلب توفیق الهی می کنیم. و عرض می کنیم:

و ارزقنی فیه التّوفیق و العصمة

و در این روز توفیق و پرهیز از گناهان را روزیم فرما

توفیق بندگی و عبادت و اطاعت و عمل به دستورات الهی ؛ و پرهیز و خودداری از گناهان و معاصی و نافرمانی و سرپیچی از دستورات الهی را امروز از خداوند می خواهیم.

اگر بخواهیم خداوند رحمتش را شامل ما کند باید موفق به انجام عبادات بشویم و از معاصی و نافرمانی بپرهیزیم و از افتادن به گناه خود دار باشیم.

« و ما توفیقی الاّ بالله علیه توکلتُ و الیه اُنیب. یعنی: توفیق من فقط بر خداست. بر او توکل کردم؛ و به سوی او باز می گردم.»(هود/88) 

در اعمال اصلاً نباید به قدرت و توانایی خود تکیه کنیم. باید از خداوند توفیق انجام عبادات را بخواهیم. چون توانایی و قرت ما هم از اوست. 

امام جواد ع می فرماید: «المومن یحتاج الی ثلاث خصال: توفیق من الله ...؛ یعنی: مومن نیازمن به سه خصلت است: یکی از آنها توفیق الهی است.»

امام جواد ع در جای دیگر می فرماید:« الثّقة بالله تعالی ثَمنٌ لکلّ غال و سُلّمٌ الی کلّ عال. یعنی: اعتماد و تکیه بر خداوند متعال، بها و ارزش هر کالای گرانبها و نردبان هر بلند پایگی است.»

در دعای امام زمان عج هم متوجه می شویم که در چه چیزی باید توفیق بطلبیم از خداوند تا خداوند توفیق انجام آنها را به ما عنایت بفرماید:

«اللّهم ارزقنا توفیق الطاعة و بعد المعصیة و صدق النیِة و عرفان الحرمة ...»

و طهّر قلبی من غیابت التُّهمة

و دلم را از تاریکی های مشکوک و اتهام پاک نما.

حالا که به آخر مهمانی رسیدیم، از خداوند می خواهیم که دیگر هیچ چیز غیر از خودش را در قلب ما باقی نگذارد. می خواهیم که حتّی شبهات را هم از قلب ما پاک کند. چون وقتی بنده ای گناه می کند، قلبش تیره می شود. در روایتی می خوانیم: « اِذا اَذنب الرّجل خرج فی قلبه نُکتةٌ سوداءَ فان تاب اِنمحت و اِن زاد، زادت حتّی تَغلبَ علی قلبه فلا یُفلح بعدها اَبداً. یعنی: هنگاهی که شخصی گناهی انجام می دهد، نقطه ای سیاه در قلبش پیدا می شود، پس اگر توبه کرد از بین می رود و اگر زیادشد گناهش، زیاد می شود آن نقطه ی سیاه تا اینکه بر قلبش غلبه پیدا می کند؛ در این صورت هرگز روی رستگاری را نخواهد دید.رستگار نخواهد شد بعد از آن ابداً.»

روز آخری از خداوند می خواهیم که قلب ما را از هر گناه و حتّی شبهه و چیزهای مشکوک هم پاک کند.

امام حسن مجتبی ع می فرماید: «اَسلم القلوب ما طهّر من الشّبهات. یعنی: سالم ترین قلب ها قلبی است که از شبهات پاک شده باشد.»

چرا که روز قیامت هیچ چیزبرای انسان نفعی ندارد مگر قلب سالم: «یومَ لا یَنفعُ مالٌ و لا بنون ؛ اِلاّ من اتی الله بقلبٍ سلیم. یعنی: در آن روز که مال و فرزندان سودی نمی بخشد ؛ مگر کسی که با قلب سلیم به پیشگاه خدا آید»

قلب سلیم یعنی قلبی که از هر گونه بیماری و انحراف اخلاقی دور باشد. امام صادق ع می فرماید:« قلب سلیم، قلبی است که خدا را ملاقات کند در حالی که غیر از او در آن نباشد.»

امام صادق ع می فرماید: « القلب حرم الله فلا تُسکن فی حرم الله غیر الله. یعنی: قلب حرم و خانه ی خداست، پس غیر خدا را ساکن آن نکن.»

پاسبان حرم دل شده ام شب همه شب       تا در این پرده جز اندیشه ی او نگذارم

امیر مومنان علی ع می فرماید: « قلوب عباد الطّاهرة مواضع نظر الله، فمن طهر قلبه نظر الله الیه. یعنی: دل ها و قلب های پاک بندگان خدا محل عنایت و نظر خداست، پس هر کس قلب و دلش را پاک از هواهای نفسانی بدارد، خداوند نظر و عنایت می کند به او و دل و قلب او.»

یا رحیماً بعباده المومنین

ای مهربان بر بندگان مومن.

ما از خداوند این خواسته ها را در هر روز از ماه رمضان داریم

اما ما هم باید این صفات را بشناسیم و خودمان را به آنها نزدیک کنیم

این دعاها توفیق الهی را شامل حال ما می کند که در راه هرآنچه از خداوند خواسته ایم

قدم برداریم

التماس دعا توفیق مزید

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ شهریور ۹۰ ، ۰۷:۱۴
داود نوروزی



بسم الله الرحمن الرحیم

اللهمّ وفّر حظّی فیهِ من النّوافِلِ واکْرِمْنی فیهِ بإحْضارِ المَسائِلِ وقَرّبِ فیهِ وسیلتی الیکَ من بینِ الوسائل یا من لا یَشْغَلُهُ الحاحُ المُلِحّین .

خدایا زیاد کن بهره مرا در آن از اقدام به مستحبات وگرامى دار در آن به حاضر کردن ویا داشتن مسائل ونزدیک گردان در آن وسیله ام به سویت از میـان وسیله ها اى آنکه سرگرمش نکند اصرار وسماجت اصرار کنندگان.

اللّهم وفّر حظّی فیه من النّوافل

خدایا! در این روز بهره ام را از نافله ها فراوان فرما.

نوافل یعنی اعمال عبادی ولی اختیاری و انجام اعمال مستحبّی. نوافل و مستحبّات چون اختیاری هستند و واجب و فریضه و اجباری نیستند، اجر و پاداش برتری نسبت به فرائض دارند.

در مورد حقیقت عبادت امام رضا ع می فرماید:« لیست العبادةُ کثرة الصّیام و الصّلوة و انّما العبادة التّفکّر فی امر الله و فی قدرته. یعنی: حقیقت عبادت این نیست که انسان زیاد روزه بگیرد و یا زیاد نماز بخواند؛ بلکه حقیقت عبادت تفکر و تدبر در امر خدا و در قدرت پروردگار است.»

امام جواد ع می فرماید:« القصد الی الله تعای بالقلوب ابلغ من اتعاب الجوارح بالاعمال. یعنی: با دل ها به سوی خداوند متعال آهنگ نمودن، رساتر از به زحمت انداختن اعضاء با اعمال است.»

یعنی هماره به یاد و ذکر خدا بودن انسان را زودتر به مقصد می رساند تا اینکه خودمان را با اعمالی مثل روزه و نماز مستحبّی به زحمت بیندازیم. اصلاً ارزش عبادات دیگری مثل نماز و روزه هم بستگی به این دارد که چقدر دل های ما در آن لحظه با خداست و حضور قلب باید داشته باشیم تا آن عبادت ما مورد پذیرش الهی قرار بگیرد.

البته نماز و روزه و دیگر عبادات جوارحی جای خودشان را دارند و هیچ چیز نمی تواند جای نماز و روزه را بگیرد.

خداوند نافله ی شب را بر پیامبر با این آیه واجب کرد: «و مِن اللّیل فَتهجَّد به نافلةً لک عسی اَن یَبعثک ربُّک مقاماً محموداً. یعنی: و پاسی از شب را - از خواب برخیز و - قرآن و نماز بخوان این یک وظیفه ی اضافی برای توست امید است پروردگارت تو را به مقامی در خور ستایش برانگیزد.»(إسراء/79)

در میان اعمال مستحبّی قرائت و تلاوت قرآن جایگاهی ویژه دارد. مخصوصاً در ماه مبارک رمضان. نه تنها در ماه رمضان بلکه در ایام دیگر سال هم تلاوت قرآن اجر و پاداش فراوانی دارد و اءمّه ع برای قرائت هر سوره اجوری را بر شمرده اند. حتّی نگاه کردن به آیات الهی در قرآن هم بی پاداش نمی ماند. با این که قرآن برنامه زندگی ما است و باید خوانده بشود ، تا بتوان بعد از آن ، به دستورات آن عمل کرد؛ امّا نگاه کردن این شیوه نامه ی زندگی هم اجر دارد، خود حکمتی دارد. و آن هم این که ، قرآن کشش زیادی دارد مثل آهن ربا، و کسی که به آیات قرآن نگاه کند دوست دارد که بخواند و کسی که می خواند نمی خواهد به همین آسانی دست از خواندن بکشد. و تا اینها  مقدّمه ای بشوند بر جاری کردن فرامین الهی قرآن در زندگی. شما هر چقدر بروشوری که داخل جعبه وسایل خریداری شده را نگاه کنید هیچ فایده ای برای شما ندارد، نمی تواند شیوه ی استفاده کردن آن وسیله را با نگاه کردن به آن فهمید، مخصوصاً اگر با زبان فارسی نباشد. حالا قرآن که زبان عربی است و بروشور ما از کارخانه ی خداست؛ حتّی اگر هر زبانی که داشته باشی، صرف نگاه به آن اجر دارد.

در حدیثی که قبلاً ذکر شده امام جعفر صادق ع می فرماید که درجات بهشت به اندازه تعداد آیات قرآن است و روز قیامت به قاری قرآن گفته می شود که: اِقرا وارقَ. بخوان و بالا برو و هر آیه ای که قرای قرآن می خواند یک درجه بالاتر می رود.

و اعمال مستحبی زیادی در قرآن و مفاتیح الجنان و روایات بیان شده اند.

و اَکرمنی فیه باِحضار المسائل

و مرا با اجابت خواسته هایم گرامی بدار.

همه ی خواسته ها و خواهش ها برای تقرّب به خداوند است. می خواهیم عبد صالح او باشیم. از خدا می خواهیم که در این راه رهنمون ما باشد و به ما با برآورده کردن حوائج و خواسته های ما، به ما عزّت ببخشد تا بدانیم نزد او احترام و مقام داریم. و ما را گرامی می دارد.

اگر عمل ما صالح باشد خداوند اجابت میکند: «فاستجاب لهم اَنّی لا اُضیع عمل عامل من ذکرٍ او انثی. خداوند درخواست آنها را پذیرفت - و فرمود: - من عمل هیچ عمل کننده ای از شمارا زن باشد یا مرد ضایع نخواهم کرد.»(آل عمران/195)

در روایات وارد شده که شخص دعا کننده به یکی از این نتایج میرسد: یا در همین دنیا اجابت می شود و خواسته اش برآورده می شود و یا ذخیره ی آخرت او قرار می گیرد و یا بلایی که در کمین او بوده را برمی گرداند و دفع می کند.  

و قرّب فیه وسیلتی الیک من بین الوسائل

و وسیله ی مرا از میان وسایل به پیشگاهت نزدیک گردان.

«یا ایّها الّذین آمنوا اتّقوا الله و ابتغوا الیه الوسیلة و جاهدوا فی سبیله لعلّکم تُفلحون. یعنی: ای کسانی که ایمان آورده اید! از - مخالفت فرمان - خدا بپرهیزید؛ و وسیله ای برای تقرّب به او بجویید؛ و در راه او جهاد کنید، باشد که رستگار شوید.»(مائده/35)

بار الها، خالقا، با راز خلقت محرمم کن

بی خود از خود، عاشقم کن، فارغ از این عالمم کن


پوچ و تو خال چو، نی هستم، ندارم خود نوایی

از «نفخت فیه من روحی» دمی را همدمم کن


ای که در کعبه شرف دادی ز لطف خود حَجَر را

نیستم کمتر ز سنگی، شست و شو در زمزمم کن


«لا تکلنی طرفة عینٍ الی نفسی» خدایا

در صراط مستقیمت، فارغ از پیچ و خمم کن


تا نلغزد پای من، در پرتگاه زندگانی

دستگیری کن، توانم ده، خدایا محکمم کن


آن چنانم کن که خود از بندگانت می پسندی

هر چه کم دارم بیفزا، گر فزون دارم ، کمم کن


تا به کی در حسرت یک بارش رحمت بسوزم

من کویری خشک و بی آبم، ز اشکی پر نمم کن


کم نگردد سایه ی لطفت،اگر بر من هم افتد

شاخه ای بی حاصلم من، پُر بَرم کن خرّمم کن


بحر جودت بی کرانه، فیض بخشی هر زمانه

من حبابم، قطره ام کن، خود به دریا منضمم کن

یا من لا یشغله الحاح الملحین

ای خدایی که سماجت و پافشاری بندگان، تو را مشغول نمی سازد

ما از خداوند این خواسته ها را در هر روز از ماه رمضان داریم

اما ما هم باید این صفات را بشناسیم و خودمان را به آنها نزدیک کنیم

این دعاها توفیق الهی را شامل حال ما می کند که در راه هرآنچه از خداوند خواسته ایم

قدم برداریم

التماس دعا توفیق مزید

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ شهریور ۹۰ ، ۰۷:۳۳
داود نوروزی



بسم الله الرحمن الرحیم

اللهمّ ارْزُقْنی فیهِ فَضْلَ لَیْلَةِ القَدْرِ وصَیّرْ أموری فیهِ من العُسْرِ الى الیُسْرِ واقْبَلْ مَعاذیری وحُطّ عنّی الذّنب والوِزْرِ یا رؤوفاً بِعبادِهِ الصّالِحین.

خدایا روزى کن مرا در آن فضیلت شب قدر را وبگردان در آن کارهاى مرا از سختى به آسانى وبپذیر عذرهایم وبریز از من گناه وبارگران را اى مهربان به بندگان شایسته خویش.

اللّهم ارزقنی فیه فضل لیلة القدر

خدایا! روزی کن مرا در آن فضیلت شب قدر را

در این که حکمت مخفی بودن شب قدر چیست؛ دلایلی وجود دارد. البتّه به این یقین داریم که ، شب قدر به یقین یک شب است و این که در ماه مبارک رمضان قرار دارد؛ چرا که خداوند در قرآن می فرماید: «شهر رمضان الّذی اُنزل فیه القرآن. یعنی: ماه رمضان، ماهی که قرآن، در آن نازل شد.» و در سوره مبارکه قدر هم می فرماید: «انّا انزلناه فی لیلة القدر. یعنی: ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم.» ؛ پس شب قدر به یقین در ماه رمضان هست. این که می گویند شخصی برای درک شب قدر، تمام یک سال را شب زنده داری کرده است، یا این نقل درست نیست و یا آن شخص یا عالم، شب زنده داری کرده ولی نه برای درک شب قدر، این کار با آیاتی چند از قرآن مردود است. البتّه برای رسیدن به خدا راه به تعداد انسان ها وجود دارد و شاید او به دلایلی یقینی این اعمال را برگزیده بوده است و این کار برای شخص او درست بوده باشد. و الله العالم.

حکت پنهانی شب قدر

ای خواجه چه گویی ز شب قدر نشانی    هر شب شب قدر است، اگر قدر بدانی

هر چه که مخفی بماند بر ارزش آن افزوده خواهد شد.

  هر راز که اندر دل دانا باشد        باید که نهفته تر ز عنقا باشد

کاندر صدف از نهفتگی گردد در        آن قطره که راز دل دریا باشد 

در روایتی امیر مؤمنان حضرت علی ع می فرماید: «إنَّ الله تبارک و تعالی أَخفی أَربعةٌ فی اربعة: أَخفی رضاه فی طاعته، فلا تستصغرنَّ شیئاً من طاعته فرُبَما وافَق رضاهُ و انت لا تعلم ؛ و أَخفی سَخَطَه فی معصیته، فلا تستصغرنَّ شیئاً من معصیته، فربما وافقَ سخطه معصیته و انت لا تعلم ؛ و أخفی اجابته فی دعوته، فلا تستصغرنَّ شیئاً من دعائه فربما وافق إجابته و انت لا تعلم ؛ و أخفی ولیَّه فی عباده، فلا تستصغرنَّ عبداً من عبید الله، فربما یکونُ ولیّه و أَنت لا تعلم. یعنی: خدای تبارک و تعالی چها چیز را در چهار چیز پنهان کرد: رضای و خشنودی خود را در پیروی اش پنهان کرد، مبادا طاعتی را کوچک شماری، چه بسا رضای خدا در همان باشد و تو ندانی ؛ خشم خویش را در نافرمانی اش پنهان ساخته، مبادا گناهی را کوچک شماری، چه بسا خشم خدا در همان باشد و تو ندانی ؛ اجابتش را در دعاها پنهان ساخته، مباد دعای را کوچک شماری، چه بسا اجابت را در آن دعا قرار داده باشد و تو ندانی ؛ دوست و ولیّ خویش را در میان بندگانش پنهان ساخته، مبادا بنده اس از بندگان خدا را کوچک شماری، چه بسا همان دوست و یکی از اولیای خدا باشد و تو ندانی.»

شب قد مخفی است در چند شب از یک ماه سال، همان طور که «صلوة الوسطی» در بین نمازهای یومیه و «اسم اعظم» را میان اسماء الله و وقت قیام ساعت و هنگام قیام امام زمان عج و وقت مرگ را مشخص نفرموده است. و همچنین آن چهار چیزی که امیر مومنان در آن حدیث فرمودند.

استاد علی جهرمی در کتاب «حول لیلة القدر» وجوهی برای اختفای این شب ذکر کرده اند، که از آن جمله است: «اگر این شب معلوم بود، حرمت و عظمت در خور شأن را در نظر مردم نداشت. »

به قول سعدی:

شب ها اگر همه قدر بودی     شب قدر، بی قدر بودی

در کشکول شیخ بهائی می خوانیم: « در مشهد رضوی، در ماه ذی القعده، سال 1007 این اشعار را گفتم: 

تو ز دیو نفس اگر جویی امان                   رو نهان شو، چون پری از مردمان

چون شب قدر از همه مستور شد           لاجرم از پای تا سر، نور شد

اسم اعظم چون کسی نشناسدش        سروری بر کلّ اسماء بایدش

گنج خواهی، کنج عزلت کن مقام            واستتر واستخف، عن کلّ الانام

تا تو نیز از خلق پنهانی همی                 لیلة القدری و اسم اعظمی»

و شاید هم به منظور تعظیم و بزرگداشت آن، مخفی است شب قدر، تا بندگان گناه کار با گناه حرمت آن را نشکنند.(شب قدر/ ناصر بافری بیدهندی)

لازم به ذکر است که: مسلّماً  پیامبر و ائمّه طاهرین زمان شب قدر را می دانسته اند، لذا هنگامی که از امام ع سؤال می شود که آیا شما می دانید چه شبی، شب قدر است؟ می فرمودند: چگونه نمی دانیم، در حالی که ملائکه در آن شب ما را طواف می کنند.

خلاصه اگر دلیل این اختفاء را هم بخواهیم بدانیم، مثل رازی هست که گفته شده است، که دیگر راز نیست.

چه هر گوشه، تیر دعا افکنی       امید است نا گه که صیدی زنی

خلاصه امروز از خدا می خواهیم که فضیلت شب قدر را در امروز روزی ما گرداند. انشاء الله

البتّه از برخی روایات استفاده می شود که سلام و رحمت و برکات شب قدر محرومند که عبارتند از:

شارب خمر ؛ آن کس که از گوشت خوک استفاده کند ؛ کسی که خود را به وسیله ی زعفران خوش بو کند ؛ آنان که در منزل خود سگ نگهداری می کنن.- مگر به خاطر مصالحی مشروع ؛ ملعونان ، ربا خواران، پیشوایان شرور، کافران، رشوه گیران، رشوه دهندگان، قاطعان رحم، شهوت رانان، کتمان کنندگان حقیقت، فتنه گران، ظالمان، شرابخواران، اهل تهمت و دروغ و غیبت، تارکان معروف و عاملان منکر، و عاق والددین و ساحران ؛ کسی که کینه ی برادر مسلمان خود را به دل گیرد و با او دشمن باشد.(شب قدر/ ناصر باقری بیدهندی)

پروردگارا فضیلت و برکات و سلام و رحمت شب قدر را روزی همه بگردان. الهی آمین

و صیّر اموری فیه من العسر الی الیسر

و تمام امور و کارهای مرا از مشکل و سختی به آسانی بگردان.

اصلاً خداوند هیچ وقت سختی و زحمت و عسر انسان را نمی خواهد ، بلکه او یسر و راحتی و آسانی انسان را می خواهد:« یُرید الله بکم الیسر و لا یرید بکم العسر. یعنی: خداوند راحتی شما را می خواهد؛  نه زحمت شما را.»(بقره/185)

خداوند با شرایطی شدّت را فرج می دهد و سختی و مشکل را آسان می کند. در قرآن و در سوره مبارکه لیل بعد از چند قسم می فرماید که سعی و کوشش و تلاش شما گوناگون است و در شرایطی در مسیر آسانی قرار می دهد شما را: «فأَمّا مَن اَعطی و اتّقی ؛ و صدّقَ بالحُسنی ؛ فسنُیسّره للیُسری. یعنی: امّا آن کس که - در را خدا - انفاق کند و پرهیز کاری پیش گیرد ؛ و جزای نیک  الهی را تصدیق کند ؛ ما او را در مسیر آسانی قرار می دهیم.» (لیل/5-6-7)

« و امّا من بخِلَ و استغنی ؛ و کذّب بالحسنس ؛ فسنُیسّره للعسری. یعنی: امّا کسی که بخل ورزد و بی نیازی طلبد ؛ و پاداش نیک الهی را انکار کند ؛ بزودی او را در مسیر دشواری قرار می دهیم.»(لیل/8-9-10)

پس سخاوت آسانی و یسر و فرج الهی را نصیب انسان می کند. و بخل و خساست، عسر و سختی و شدّت در زندگی را حاصل می کند.

حضرت موسی ع از خداوند جهت هدایت امّت خویش از خداوند یسر و آسانی در کار را می کند، آنجا که به خدا عرض می کند: « ربّ اشرح لی صدری ؛ و یسّر لی امری. یعنی: موسی گفت: پروردگارا! سینه ام را گشاده کن ؛ و کارم را برایم آسان گردان.»(طه/25-26)

در آیه ای دیگر از قرآن ، شرط آسانی در کارها را ایمان و عمل صالح بیان می فرماید: « و اَمّا مَن ءامن و عمِلَ صالحاً فله جزاءَ الحُسنی و سنقول مِن امرنا یُسراً. یعنی: و امّا کسی که ایمان آورد و عمل صالح انجام دهد، پاداش نیکوتر خواهد داشت؛ و ما دستور آسانی به او خواهیم داد.»(کهف/88)

تقوای الهی موجب آسانی در امر زندگی

«و مَن یَتّق الله یجعل له مِن امره یُسراً. یعنی: و هر کس تقوای الهی پیشه کند، خداوند کار را برای او آسان می سازد.»(طلاق/4)

انفاق به اندازه وسع انسان، موجب آسانی است

«لِیُنفق ذو سَعةٍ مِن سَعةٍ ، و مَن قُدِرَ علیه رزقه فلیُنفق ممّا ءاتاهُ الله ؛ لا یکلّف الله نفساً الاّ ما ءاتاها ؛ سَیجلُ اللهُ بعدَ عسرٍ یُسراً. یعنی: آنان که امکانات وسیعی دارند، باید از امکانات وسیع خود انفاق کنند و آنها که تنگدست اند، از آنچه که خدا به آنها داده انفاق نمایند؛ خداوند هیچ کس را جز به مقدار توانایی که به او داده تکلیف نمی کند؛ خداوند بزودی بعد از سختی ها آسانی قرار می دهد.»(طلاق/7)

سختی کارها و دشواری آنها خود دلیل آنست که بعد از آن راحتی نسیب انسان می کند

«فاِنَّ مع العسر یسراً ؛ اِنّ مع العسر یسراً. یعنی: به یقین با هر سختی آسانی است ؛ مسلّماً با هر سختی آسانی است.»(انشراح/5-6)

و اقبل معاذیری

و عذرهایم را بپذیر

در دعای کمیل هم با خداوند اینگونه راز و نیاز می کنیم:« و قد اتیتک یا الهی! بعد تقصیری و اسرافی علی نفسی معتذراً نادماً منکسراً مستقیلاً مستغفراً منیباً مقرّاً مذعناً معترفاً ، لا اَجد مفرّاً ممّا کان منّی؛ غیر قبولک عذری ، اللّهم فاقبل عذری و ارحم شدّة ضرّی.

 یعنی : و من آمده ام به سوی تو ای پروردگارم! از تقصیر و اسراف بر خودم معذت خواهم و پشیمانم و شکست خورده و عفو خواه و آمرزش کننده و توبه کننده و مقرّ و دل نهاده و اعتراف کننده، جای گریز و فراری نمی یابم از آنچه در آن هستم و جز اینکه تو عذرم را قبول کنی ، بار الها! پس عذرم را بپذیر و رحم کن بر سختی و شدّت زیانم.»

و حُطَّ عنّی الذّنب و الوزر

و سنگینی گناهم را از دوشم بردار

امام سجاد زین العابدین و العارفین ع در مناجات التوابین از مناجات خمسه عشر اینگونه با خدای خویش مناجات می کند:

«الهی ان کان النّدم علی الذّنب توبةً فانّی و عزّتک من النّادمین، و اِن کان الاستغفار من الخطیئة حِطةً فانّی لک من المستغفرین. یعنی: خدایا! اگر پشیمانی از گناه توبه است قسم به عزّتت که من از پشیمانانم، و اگر استغفار و طلب آمرزش کردن موجب محو گناهان است من از آمرزش طلبانم.»

در دعایهای دیگر هم می گوییم: یا الهی اِنَّ ذنبی عظیم فعفوک اَعظم من ذنبی. بار الها! اگر گناه من بزرگ است، عفو و بخشش تو عظیم تر و بزرگ تر از گناه من است.

ان کان قَبُحَ الذّنب من عبدک فالیحسن العفو من عندک. خدایا! اگر گناه از بنده ات زشت و قبیح است ، عفو و گذشت در نزد تو نیکو و زیباست.

یا رؤفاً بعباده الصّالحین

ای رؤف و مهربان در حق بندگان شایسته و صالح

ما از خداوند این خواسته ها را در هر روز از ماه رمضان داریم

اما ما هم باید این صفات را بشناسیم و خودمان را به آنها نزدیک کنیم

این دعاها توفیق الهی را شامل حال ما می کند که در راه هرآنچه از خداوند خواسته ایم

قدم برداریم

التماس دعا توفیق مزید

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ شهریور ۹۰ ، ۱۰:۲۸
داود نوروزی