بَشیراً و نَذیراً

وَ هو الفَتّاحُ العَلیمُ

بَشیراً و نَذیراً

وَ هو الفَتّاحُ العَلیمُ

بَشیراً و نَذیراً

سلام علیکم و رحمة الله و برکاته، خوش آمدید
بنده از سال 1386 با پارسی بلاگ وارد دنیای
مجازی شدم و اکنون هم با بلاگ مشغول تاثیر
گذاری بر دنیای حقیقی هستم!

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پیام های کوتاه
آخرین نظرات

۱۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ماه رمضان» ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهمّ غَشّنی بالرّحْمَةِ وارْزُقْنی فیهِ التّوفیقِ والعِصْمَةِ وطَهّرْ قلْبی من غَیاهِبِ التُّهْمَةِ یا رحیماً بِعبادِهِ المؤمِنین.

خدایا بپوشان در آن با مهر ورحمت وروزى کن مرا در آن توفیق وخوددارى وپاک کن دلم را از تیرگیها وگرفتگى هاى تهمت اى مهربان به بندگان با ایمان خود.

تکخوانی دعای روز بیست و نهم ماه رمضان

همخوانی زیبای دعای روز بیست و نهم


اللّهم غشّنی فیه بالرّحمة

خدایا! در این روز مرا به رحمت خود بپوشان

در باره ی رحمت الهی و مسائل پیرامون آن رجوع بفرمایید به  شرح دعای روز نهم ماه رمضان  در همین وبلاگ.

ما امروز از خداوند می خواهیم که رحمت خود را شامل حال ما گرداند و ما را با آن بپوشاند و سراسر وجود مان را به رحمت الهی بپوشاند. چرا که اگر خداوند اراده کند که نعمتی از رحمت خود نسیب کسی بکند؛ هیچ کس نمی تواند جلوی آن را بگیرد. و اگر هم خواسته باشد از کسی رحمتش را دریغ کند و برخوردارش نکند، همه ی عالم نمی توانند آن را به او برسانند.

« ما یفتح اللهُ للنّاس مِن رحمةٍ فلا ممسک لها ، و ما یُمسک فلا مُرسل مِن بعده ؛ و هو العزیز الحکیم. یعنی: هر رحمتی را خدا به روی مردم بگشاید، کسی نمی تواند جلو آن را بگیرد؛ و هر چه را امساک کند، کسی غیر از او قادر به فرستادن آن نیست؛ و او عزیز و حکیم است.»(فاطر/2)

از طرفی هم تا ما خودمان را لایق و شایسته ی رحمت الهی نکنیم، رحمتش را شامل حال ما نمی کند. پس نزول رحمت الهی بر فردی و یا خانواده ای و یا جامعه ای، یک امر دو سویه است. در باره ی حقیقت رحمت در  شرح دعای روز نهم  گذشت، اما برای اینکه ما شامل رحمت الهی بشویم، شرایطی دارد.

خداوند در قرآن می فرماید که مجازاتش را برای هر کس که بخواهد می رساند ولی می فرماید که رحمتش همه چیز را فرا گرفته و عمومیت دارد. که این رحمت عام است. و شرایطی و وظایفی برای مرحومین بیان می کند:

« و اکتب لنا فی هذه الدّنیا حسنةً و فی الاخرةِ انّا هدنا الیک ؛ قال عذابی اُصیبُ به مَن اَشاءُ ، و رحمتی وسعت کلَّ شیءٍ ؛ فساکتبها للّذین یَتّقونَ و یُؤتونَ الزّکاةَ هم بآیاتنا یؤمنون. یعنی: (موسی گفت:) «و برای ما، در این دنیا و سرای دیگر، نیکی مقرّر فرما؛ چه اینکه ما به سوی تو بازگشت کرده ایم.» (خداوند در برابر این تقاضا، به موسی ) گفت: « مجازاتم را به هر کس می خواهم می رسانم؛ و رحمتم همه چیز را فرا گرفته؛ و آن را برای آنها که تقوا پیشه کنند، و زکات را بپردازند، و آنها که به آیات ما ایمان می آورند، مقرّر خواهم داشت.»(اعراف/156)

این رحمت فراگیر پروردگار ممکن است اشاره به نعمت ها و برکات دنیوی باشد که همگان را در بر گرفته و نیکو کار و گنهکار از آن بهرمند هستند. نیز می تواند اشاره به همه ی رحمت های مادّی و معنوی باشد؛ به این معنی که درهای رحمت الهی به روی همگان گشوده است و این خود مردمند که باید تصمیم بگیرند و از این در وارد شوند، و اگر کسی شرایط ورود در آن را فراهم نکند ، دلیل بر تقصیر خود اوست؛ نه محدود بودن رحمت خدا.(المیزان/ج8/ص279)

و در آخر آیه هم چند شرط برای ورود به رحمت الهی بیان می فرماید.

امام کاظم ع می فرماید: «اِنَّ اهل الارض لَمرحومونَ ما تَحابّوا و اَدّوا الامانةَ و عمِلوا بالحقّ. یعنی: همانا اهل زمین تا زمانی که با یکدیگر محبّت می ورزند، ادای امانت می کنند و به حق عمل می نمایند، مورد رحمت الهی قرار می گیرند.»

یعنی فقط نماز و روزه و عبادات فردی نیست که باعث بارش رحمت الهی می گردد، بلکه در جامعه و اجتماع هم باید اخلاق جاری باشد، تا خداوند رحمتش را شامل حال آن جمع کند. جامعه ای که در آن بی اخلاقی و دورویی و دروغ و تهمت و خیانت به امانات و حبّ قدرت و ... باشد خدا هم روی خود را از آن جامعه بر می گرداند و رحمت را از آنها دریغ می کند.

امانت معنای عامی دارد، اگر یک چیزی را به امانت گرفتن و سالم تحویل دادن، مصداق امانت داری هست؛ شرکت صحیح در انتخابات گوناگون کشور اسلامی و انتخاب درست و صحیح هم یکی دیگر از مصادیق ادای امانت است. چرا که اَدّوا الامانات الی اهلها ، امانات را به اهلش ادا کنید.

امیر مومنان علی ع می فرماید: « ببَذل الرحمةِ تُستَنزلُ الرّحمةُ. یعنی: با مهربانی به دیگران است که رحمت خدا فرو می آید.»

در جای دیگر می فرماید: «بذکر الله تُستنزلُ الرّحمة. یعنی: با یاد خداوند رحمت او فرود می آید.»

رسول الله ص می فرماید: « تَعَرَّضوا لرحمة الله بما اَمرکُم به من طاعته. یعنی: با فرمان بردن از رحمت خداوند، خود را در معرض رحمت خدا قرار دهید.»

خداوند دو نوع رحمت دارد: رحمت رحمایه و رحمت رحیمیه؛ یا رحمت عام و رحمت خاص. رحمت رحمانیه و یا عامش برای همه ی موجودات است و همه را شامل حال خود می کند. پس این رحمتی که ما از خداوند می خواهیم که به ما عنایت کند؛ رحمت رحیمیه و خاصه است. که مخصوص بندگان مقبول خداست. و این رحمت هم در آخرت هست، به همین خاطر است که ما در دعا می گوییم، یا رحمن الدنیا و رحیم الآخرة، در ابتدای هر کاری هم که با نام خدا آغاز می کنیم و می گوییم: بسم الله الرّحمن الرّحیم، هر دو صفت خداوند را نام می بریم. علامه طباطبایی در تفسیر المیزان در باره این دو صفت نیکوی الهی می فرماید: «رحمان، صیغه ی مبالغه و به معنای کثرت و فراوانی رحمت الهی است که شامل همه ی بندگان او اعمّ از مؤمن و کافر می شود و رحیم، صفت مشبّهه و بیانگر رحمت جاودان و نعمت دائمی خداوند است که ویژه ی بندگان مؤمن است.»

از پیامبر ص روایت شده که می فرمایند: «خداوند یکصد رحمت دارد و یکی از آنها را به زمین فرو فرستاد و بین مخلوقاتش تقسیم کرده است. با آن یک رحمت است که مخلوقات با هم مهربانی می کنند و به یکدیگر مهر می ورزند. نود و نه رحمت دیگر را برای خود نگهداشت و زمان ظهور آن را عقب انذاخته است و با آن نود و نه رحمت در روز قیامت بر بنگانش رحم می کند.» و همچنین روایت شده است: « خداوند آن یک رحمت را نیز می گیرد و صد رحمت را کامل می گرداند و در روز قیامت با صد رحمت - یعنی با همه ی رحمت خود - بر بندگانش رحم می کند.» البته روشن است که تعبیر صد رحمت برای نزدیک کردن مطلب به ذهن است؛ چرا که رحمت الهی بی نهایت و شمارش ناپذیر است. مانند همان درصدی که ما به کار می بریم.

با دانستن اینکه رحمت خداوند چیست و چه چیزی رحمت خدا را نازل می کند؛ شامل رحمت او نمی شویم. بلکه باید آنها را در زندگی جاری بکنیم. به همین خاطر فوراً از خداوند طلب توفیق الهی می کنیم. و عرض می کنیم:

و ارزقنی فیه التّوفیق و العصمة

و در این روز توفیق و پرهیز از گناهان را روزیم فرما

توفیق بندگی و عبادت و اطاعت و عمل به دستورات الهی ؛ و پرهیز و خودداری از گناهان و معاصی و نافرمانی و سرپیچی از دستورات الهی را امروز از خداوند می خواهیم.

اگر بخواهیم خداوند رحمتش را شامل ما کند باید موفق به انجام عبادات بشویم و از معاصی و نافرمانی بپرهیزیم و از افتادن به گناه خود دار باشیم.

« و ما توفیقی الاّ بالله علیه توکلتُ و الیه اُنیب. یعنی: توفیق من فقط بر خداست. بر او توکل کردم؛ و به سوی او باز می گردم.»(هود/88)

در اعمال اصلاً نباید به قدرت و توانایی خود تکیه کنیم. باید از خداوند توفیق انجام عبادات را بخواهیم. چون توانایی و قرت ما هم از اوست.

امام جواد ع می فرماید: «المومن یحتاج الی ثلاث خصال: توفیق من الله ...؛ یعنی: مومن نیازمن به سه خصلت است: یکی از آنها توفیق الهی است.»

امام جواد ع در جای دیگر می فرماید:« الثّقة بالله تعالی ثَمنٌ لکلّ غال و سُلّمٌ الی کلّ عال. یعنی: اعتماد و تکیه بر خداوند متعال، بها و ارزش هر کالای گرانبها و نردبان هر بلند پایگی است.»

در دعای امام زمان عج هم متوجه می شویم که در چه چیزی باید توفیق بطلبیم از خداوند تا خداوند توفیق انجام آنها را به ما عنایت بفرماید:

«اللّهم ارزقنا توفیق الطاعة و بعد المعصیة و صدق النیِة و عرفان الحرمة ...»

و طهّر قلبی من غیابت التُّهمة

و دلم را از تاریکی های مشکوک و اتهام پاک نما.

حالا که به آخر مهمانی رسیدیم، از خداوند می خواهیم که دیگر هیچ چیز غیر از خودش را در قلب ما باقی نگذارد. می خواهیم که حتّی شبهات را هم از قلب ما پاک کند. چون وقتی بنده ای گناه می کند، قلبش تیره می شود. در روایتی می خوانیم: « اِذا اَذنب الرّجل خرج فی قلبه نُکتةٌ سوداءَ فان تاب اِنمحت و اِن زاد، زادت حتّی تَغلبَ علی قلبه فلا یُفلح بعدها اَبداً. یعنی: هنگاهی که شخصی گناهی انجام می دهد، نقطه ای سیاه در قلبش پیدا می شود، پس اگر توبه کرد از بین می رود و اگر زیادشد گناهش، زیاد می شود آن نقطه ی سیاه تا اینکه بر قلبش غلبه پیدا می کند؛ در این صورت هرگز روی رستگاری را نخواهد دید.رستگار نخواهد شد بعد از آن ابداً.»

روز آخری از خداوند می خواهیم که قلب ما را از هر گناه و حتّی شبهه و چیزهای مشکوک هم پاک کند.

امام حسن مجتبی ع می فرماید: «اَسلم القلوب ما طهّر من الشّبهات. یعنی: سالم ترین قلب ها قلبی است که از شبهات پاک شده باشد.»

چرا که روز قیامت هیچ چیزبرای انسان نفعی ندارد مگر قلب سالم: «یومَ لا یَنفعُ مالٌ و لا بنون ؛ اِلاّ من اتی الله بقلبٍ سلیم. یعنی: در آن روز که مال و فرزندان سودی نمی بخشد ؛ مگر کسی که با قلب سلیم به پیشگاه خدا آید»

قلب سلیم یعنی قلبی که از هر گونه بیماری و انحراف اخلاقی دور باشد. امام صادق ع می فرماید:« قلب سلیم، قلبی است که خدا را ملاقات کند در حالی که غیر از او در آن نباشد.»

امام صادق ع می فرماید: « القلب حرم الله فلا تُسکن فی حرم الله غیر الله. یعنی: قلب حرم و خانه ی خداست، پس غیر خدا را ساکن آن نکن.»

پاسبان حرم دل شده ام شب همه شب تا در این پرده جز اندیشه ی او نگذارم

امیر مومنان علی ع می فرماید: « قلوب عباد الطّاهرة مواضع نظر الله، فمن طهر قلبه نظر الله الیه. یعنی: دل ها و قلب های پاک بندگان خدا محل عنایت و نظر خداست، پس هر کس قلب و دلش را پاک از هواهای نفسانی بدارد، خداوند نظر و عنایت می کند به او و دل و قلب او.»

یا رحیماً بعباده المومنین

ای مهربان بر بندگان مومن.

ما از خداوند این خواسته ها را در هر روز از ماه رمضان داریم

اما ما هم باید این صفات را بشناسیم و خودمان را به آنها نزدیک کنیم

این دعاها توفیق الهی را شامل حال ما می کند که در راه هرآنچه از خداوند خواسته ایم

قدم برداریم

التماس دعا توفیق مزید

۱ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ مرداد ۹۲ ، ۲۳:۲۱
داود نوروزی
بسم الله الرحمن الرحیم
اللَّهُمَّ زَیِّنِّى فِیهِ بِالسِّتْرِ وَ الْعَفَافِ وَ اسْتُرْنِى فِیهِ بِلِبَاسِ الْقُنُوعِ وَ الْکَفَافِ وَ احْمِلْنِى فِیهِ عَلَى الْعَدْلِ وَ الْإِنْصَافِ وَ آمِنِّى فِیهِ مِنْ کُلِّ مَا أَخَافُ بِعِصْمَتِکَ یَا عِصْمَةَ الْخَائِفِینَ.
خدایا! در این روز مرا به زیور پوشش و پاکی نفس بیارای
و مرا به جامه ی قناعت و کفاف بپوشان
و مرا در این روز به کار عدل و انصاف بدار ، و از هر چه ترسانم مرا ایمن دار
به عصمت و پاکیت، ای نگهدار و عصمت بخش خداترسان
اللّهم زیّنّی فیه بالسّتر و العفاف
ستر و پوشش و عفاف ، از نتایج حیا هستند.
عفت و قناعت که در فراز بعدی دعای امروز است، به مربوطند، از جهت این که انسان قانع عفیف می شود و به حلال خدا قانع می شود و حیا پیشه می کند. همانطور که امیر مومنان ع می فرمایند: القَناعةُ أفضل العفَّتین. ترجمه: قناعت، برترین عفت است.و در روایتی دیگر می فرماید:الا و أَنَّ القناعةَ و غلبظَ الشَهوةِ مِن أکبرِ العفاف. ترجمه: بدانید که قناعت و چیره گشتن بر شهوت، بزرگترین عفت است.
امیر مومنان ع در وصیّت به محمدبن ابی بکر می فرماید: إِعلم أنَّ أَفضلَ العفّةِ الورعُ فی دین الله، و العملُ بطاعتِهِ ، و أَنّی أوصیک بتقوی اللهِ فی أمر سِرِّک و علانیتک. ترجمه: بدان که برترین عفت داشتن ورع در دین خداست و عمل به فرامین او. و من تو را سفارش می کنم که در نهان و آشکار و درون و برونت از خدا بترسی.
ریشه عفت؛
علی ع : اصل العفاف القناعة؛ و ثمرتها قِلّة الاحزان. ترجمه: ریشه ی عفت قناعت است و میوه اش کم شدن اندوه ها.
امام علی ع : الرّضا بالکفاف یوءَدّی الی العفاف. ترجمه: خرسند بودن به کفاف، منجر به عفاف - عفَّت از حرام - می شود.
امام علی ع : عفَّت الرجل علی قدر غَیرته. ترجمه: پاکدامنی مرد به اندازه ی غیرتش است.
امام علی ع : مَن عقَل عَفَّ. ترجمه: هرکه عاقل و خردمند باشد، عفیف و خویشتندار گردد.
ثمرات عفت؛
امام علی ع: العفّةُ تُضَعِّف الشهوة. ترجمه: عفت شهوت -پرستی- را ضعیف می کند.
امام علی ع : بالعفاف تَزکو الاعمال. ترجمه: با عفت است که اعمال پاک و تزکیه می شود.
امام علی ع : ثَمَرَةُ العفَّة الصّیانة. ترجمه: میوه عفت و پاکدامنی، مصونیت یافتن است.
رسول الله ص : أما العفاف ؛ فیَتَشَعَّبُ منه الرضا و الستکانة و الحظّ و الراحة و التَّفَقُّد و الخشوع و التذکر و التفکّر و الجود و السخاء ؛ فهذا ما یَتَشَعَّبُ للعاقل بعَفافه رِضیً باللهِ و بقسمِه. ترجمه: آنچه از عفاف منشب می شود: خشنودی و خضوع و بهرمندی و آسایش و دلجویی و فروتنی و تذکر و تفکر و بخشندگی و سخاوت است. اینها خصالی است که به سبب پارسایی برای خردمند عاقلی که از خدا و قسمت او راضی و خشنود است، حاصل می شود.
در باره عفت؛
رسول الله ص : أکثر ما تَلِجُ به أُمتی النار الأَجوَفان: البطن و الفرج. ترجمه: بیشتر امت من به سبب دو میان تهی به آتش می روند، شکم و شرمگاه.
امام باقر ع : ما عُبِدَ اللهُ بشَیءٍ أفضلَ من عِفَّةِ بطنٍ و فرج. ترجمه: خداوند به چیزی برتر از عفّت شکم و شرمگاه، عبادت نشده است.
رسول الله ص : انّ الله یُحبُّ الحیِیّ المُتَعَفِّف، و یُبغضُ البَذِیِّ المُلحِف. ترجمه: خداوند شخص با حیای با مناعت طبع را دوست دارد و از سائل وقیح و سمج نفرت دارد.
امام کاظم ع : استحیوا من الله فی سرائرکم تَستَحیون مِن الناس فی علانیتکم. ترجمه: در خفا و نهان از خداوند حیا کنید تا در آشکارا از مردم حیا کنید.
یعنی کسی که در بین مردم فرد با حیایی نیست ، یقیناً در پیش خداوند هم حیا نمی کند. و شخصی که آدم ماخوذ به حیایی است در بین مردم، در نهان هم خود را در محضر خدا می بیند و حیا می کند از او، و همین امر باعث عفیف شدن و با حیا شدن او می شود. انسان تا از خدا حیا نکند از مردم حیا نمی کند.
توجه به همسر باعث عغفت او می شود؛ امام رضا ع : تَهیئَةُ تارّجلِ للمرأَةِ ممّا تَزیدُ فی عفّتِها. ترجمه: توجه مرد به همسر خود بر عفت او می افزاید.
رسول الله ص : إنّ الله حرَّمَ الجنّة علی کلِ فحّاشٍ بذی قلیل الحیاء لا یُبالی ما قال و ما قیل له . ترجمه: خداوند بهشت را بر ناسزاگوی کم حیا حرام کرده است؛ که هیچ باکی ندارد که چه چیز بگوید و یا به او چه چیزی بگویند.
عفّت در قرآن؛
و انکحوا الایامی منکم .... و لیَستَففِ الّذین لا یجدون نکاحاً حتّی یُغنِیَهمُ الله من فضله. ترجمه: مردان و زنان بی همسر خود را همسر دهید .... و کسانی که امکان برای ازدواج نمی یابند، باید پاکدامنی پیشه کنند، تا خداوند از فضل خود آنان را بی نیاز کند. نور آیه 33
یحسَبُهُم الجاهل اَغنیاءَ مِنَ التَّعَفُّف، تعرفهم بسیماهم لا یسئلون الناس الحافاً. ترجمه: و از شدت خویشتن داری، افراد نا آگاه آنها را بی نیاز می پندارند؛ اما آنها را از چهره هایشان می شناسی؛ و هرگز با اصرار چیزی از مردم نمی خواهند. بقره آیه 273
عفت و حیا، انسان را از کارهای زشت و ناپسند باز می دارد و تمام حرکات و سکنات و گفتار و قلم و قدم او را کنترل می کند، تا آنچه را نفس می خواهد انجام ندهد. و لباس حیا ، پوششی می شود بر عیوب انسان تا دیگران عیوب او را نبینند؛ و حیا خودش عاملی می شود برای دوری انسان از هر بدی و زشتی و گناه و معصیت.
و استرنی فیه بلباس القنوع و الکفاف
و مرا به جامه قناعت و کفاف بپوشان
قناعت یعنی در مصرف آنچه در موجود هست، مقتصد باشی و کفاف یعنی به آنچه که موجود است راضی باشی و زیاده خواه نباشی. چرا که زیاده خواهی انسان را به کفر می کشاند؛ همانطور که خداوند در قرآن می فرماید: فلا تُعجِبکَ اَموالَهم و لا اولادهم؛ إنّما یرید لیُعذِّبَهم بها فی الحیوة الدّنیا و تزهقَ انفسهم و هم کافرون. ترجمه: و فزونی اموال و اولاد آنها ، تو را در شگفتی و تعجب فرو نبرد؛ خدا می خواهد آنان را بوسیله آن، در زندگی دنیا عذاب کند، و جانشان برآید در حالی که کافرند. توبه آیه 55
و باز هم به پیامبرش می فرماید: و لا تمدّنّ عینیک الی ما متّعنا به اَزواجاً منهم زهرةَ الحیوة الدّنیا لنفتنهم فیه ؛ و رزق ربّک خیرٌ و اًبقی . ترجمه: و هرگز چشمان خود را به نعمت های مادّی، که به گروه هایی از آنان داده ایم، میفکن؛ اینها شکوفه های زندگی دنیاست؛ تا آنان را در آن بیازماییم؛ و روزی پروردگارت بهتر و پایدارتر است. طه آیه 131
گل های زندگی دنیا زود پژمرده و پرپر می شوند؛ همه ی آنها برای آزمایش ما هستند، آنچه را که تو به ما ارزانی داشته ای، بهتر و پایدارتر است. پس ما را به همان قانع ساز تا با فزونی طلبی خود را تباه نکنم و به آتش نکشانم.
بحار الانوار: أَوحی الله تعالی الی داوود ع : وَضَعتُ الغنی فی القناعة و هم یطلبونه فی کثرة المال فلا یَجدونه. ترجمه: خداوند متعال به حضرت داود ع وحی کرد: من توانگری را در قناعت نهاده ام، اما مردم آن را در فراوانی مال می جویند ؛ از این رو نمی یابندش.
رسول الله ص : القناعة مال لا یَنفَد. ترجمه: قناعت، ثروتی تمام ناشدنی است
و احملنی فیه علی العدل و الانصاف
و مرا در این روز به کار عدل و انصاف بدار.
عدالت یعنی اینکه هر چیزی سر جای خودش باشد، و انصاف نوعی بخشش همراه با عدالت و یا عدالت همراه با بخشش است. در مقابل عدل ، ظلم است و در مقابل انصاف، ذی حق را محروم کردن. عدالت عام است ولی انصاف مخصوص افرادی خاص. در قرآن کریم واژه ی عدل در مورد خداوند مطرح نشده ولی با تعبیر نفی ظلم از ساحت مقدس خداوند این حقیقت بیان شده است: انّ الله لا یظلم الناس شیئاً و لکنّ الناس انفسهم یظلمون. ترجمه: خداوند هیچ به مردم ستم نمی کند ولی این مردمند که به خویشتن ستم می کنند. یونس آیه 44.
امروز از خداوند می خواهیم که ما را مجری عدالت گرداند در روابط مان با خدا و خود و خلق خدا، در اجتماع و جامعه و خانواده و محل کار و...؛ تا مشمول این آیه ی شریفه نباشیم که به خودمان ظلم کنیم.
دستورات الهی عدالت در قرآن؛
یا ایّها الّذین آمنوا کونوا قوّامینَ للهِ شُهَداءَ بالقسط، و لا یَجرمنَّکم شنءانُ قومٍ علی اَن لا تَعدِلوا؛ إعدلوا هو اَقربُ للتَّقوی ، . ترجمه: ای کسانی که ایمان آورده اید! همواره برای خدا قیام کنید، و از روی عدالت ، گواهی دهید. دشمنی با جمعیتی، شما را به گناه و ترک عدالت نکشاند. عدالت کنید، که به پرهیزکاری نزدیک تر است.مائده آیه 8
اِنَّ الله یامرکم اَن توءَدُّوا الامانات الی اهلها و اذا حکمتم بین الناس اَن تحکموا بالعدل . ترجمه: خداوند به شما فرمان می دهدکه امانت را به صاحبانش بدهید؛ و هنگامی که میان مردم داوری می کنید، به عدالت داوری کنید؛ نساء58
آشنایی بیشتر با عدالت و انصاف؛
امام علی ع : أَعدل الناس مَن انصفَ عن قُوَّةٍ. ترجمه: عادلترین مردم، کسی است که با داشتن قدرت، انصاف ورزد.
امام علی ع : غایة العدلِ أن یَعدِل المرء فی نفسه. ترجمه: نهایت عدالت، این است که آدمی با خودش به عدالت رفتار کند.
رسول الله ص: مَن صاحَبَ الناس بالّذی یُحِبُّ أن یُصاحبوه کان عدلاً. ترجمه: هر که با مردم چنان رفتار کند که دوست دارد آنان با او رفتار کنند، عادل است.
خدایا! عدالت را به ما بشناسان، و توفیق اجرای عدالت را به ما عنایت فرما
و آمنّی فیه من کلّ ما اَخافُ
و از هر چه ترسانم، مرا ایمن ساز.
ترس از مسائلی که مربوط به دنیاست و ترس از عذاب الهی در قیامت و آخرت.
ترس ما باید از چی باشد؟
امام علی ع : لا تخافوا ظلم ربِّکم، و لکن خافوا ظلم أنفسکم. ترجمه: از ستم پروردگارتان نترسید - زیرا او به کسی ستم نمی کند - بلکه از ستم خود بر خویش بترسید.
امام علی ع : لا تخف الا ذنبک و لا تَرجُ الا ربَّک. ترجمه: جز از گناه خودت نترس و جز به پروردگار خویش امید نبند.
امام علی ع : خیر الاعمال اعتدالُ الرجاء و الخوف. ترجمه: بهترین کارها برابر بودن بیم و امید است.
امام صادق ع : مَن خاف الله أَخاف اللهُ منه کلَّ شیءٍ؛ و من لم یَخَفِ الله أَخافه الله من کل شیءٍ. ترجمه: هر که از خدا بترسد، خداوند همه چیز را از او می ترساند؛ و هر که از خدا نترسدخدا او را از همه چیز ترسان کند.
رسول الله ص: من خاف الله عزوجل خاف منه کلّ شیء؛ و من لم یخف الله أَخافه الله من کل شیء. ترجمه: هر که از خدای عزوجل بترسد، همه ی اشیاء از او بترسند؛ و هر که از خدا نترسد، خداوند او را از هر چیز بترساند.
اگر ترس ما از ستم مردم باشد، ترس و تقوای ما از خداوند باعث ترس آنها می شود؛ امام هادی ع می فرماید: مَن اتَّقی الله یُتَّقی . یعنی: هر کس از خدا پروا کند و بترسد ، از او می ترسند.
امام علی ع : اذا خِفتَ الخالق فَرَرتَ إلیه، و اذا خفت المخلوق فررتَ منه. ترجمه: هر گاه از خدا بترسی به سوی خود او می گریزی و اگر از مخلوق خدا بترسیاز وی بگریزی.
ترس امیر المومنین از چه چیز ما بود؟
فرمودند: من از دو چیز بر شما می ترسم، إتِّباع الهوی و طول العمل؛ و اما اتباع الهوی، فیصُدُّ عن الحقّ؛ و اما طول الامل ، یُنسی الآخرة. ترجمه: من از دو چیز بر شما می ترسم؛ پیروی از هوای نفس، و آرزوی طولانی. اما پیروی از هوای نفس، انسان را از یاد خدا باز می دارد؛ و اما آرزوی طولانی ، انسان را از آخرت غافل می کند و باعث فراموشی آخرت می گردد.
خدایا! به ما بفهمان که باید از چه بترسیم و از چه نترسیم؛ و به ما توفیق بده تا خوف و رجاء ما، رنگ خدایی بگیرد، و در انجا که باید، از تو بترسیم، و از عذاب تو بیم داشته باشیم و به رحمت بیکران تو امید. خدایا! ما را از خوف و ترس از عذاب الهی و ترس از گرفتاری های دنیوی، ایمن گردان. آمین
بعصمتک یا عصمة الخائفین
به عصمت و پاکیت ای نگهدار و عصمت بخش خداترسان.

ما از خداوند این خواسته ها را در هر روز از ماه رمضان داریم

اما ما هم باید این صفات را بشناسیم و خودمان را به آنها نزدیک کنیم

این دعاها توفیق الهی را شامل حال ما می کند که در راه هرآنچه از خداوند خواسته ایم

قدم برداریم

التماس دعا توفیق مزید

۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ مرداد ۹۱ ، ۰۳:۱۳
داود نوروزی



بسم الله الرحمن الرحیم

اللهمّ افْتَحْ لی فیهِ أبوابَ فَضْلَکَ وأنـْزِل علیّ فیهِ بَرَکاتِکَ وَوَفّقْنی فیهِ لِموجِباتِ مَرْضاتِکَ واسْکِنّی فیهِ بُحْبوحاتِ جَنّاتِکَ یا مُجیبَ دَعْوَةِ المُضْطَرّین.

خدایا بگشا به رویم در این ماه درهاى فضلت وفرود آر برایم در آن برکاتت را وتوفیقم ده در آن براى موجبات خوشنودیت ومسکنم ده در آن وسطهاى بهشت اى اجابت کننده خواسته ها ودعاهاى بیچارگان.

با عرض معذرت چون بنده امروز بیمار شدم ، نتوانستم شرح دعای روز را بنویسم
التماس دعا توفیق مزید
۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ شهریور ۹۰ ، ۲۲:۲۵
داود نوروزی






بسم الله الرحمن الرحیم

اللهمّ ارْزُقْنی فیهِ طاعَةَ الخاشِعین واشْرَحْ فیهِ صَدْری بإنابَةِ المُخْبتینَ بأمانِکَ یا أمانَ الخائِفین.

خدایا روزى کن مرا در آن فرمانبردارى فروتنان وبگشا سینه ام در آن به بازگشت دلدادگان به امان دادنت اى امان ترسناکان. 

اللّهم ارزقنی فیه طاعة الخاشعین

خدایا! در این روز طاعت بندگان فروتن و خاشعت را روزی ما گردان

خداوند تبارک و تعالی رزّاق است ، یعنی بسیار روزی دهنده، رازق، یعنی روزی دهنده .

روزی هم دو نوع است، روزی مادّی و روزی معنوی؛ اینکه خداوند رزاق است منظور فقط این نیست که روزی و مایحتاج زندگی مادی ما را به ما به طرق مختلف می رساند؛ بلکه روزی معنوی هم دست خداست. در ماه رمضان هم که ما مهمان خدا هستیم ، او ما را به گرسنگی و تشنگی دعوت کرده تا ما بدین وسیله به روزی معنویش برسیم و رزق و روزی حقیقی را روزی ما کند. یعنی اینکه ما باید از رزق مادی خداوند بگذریم تا به روزی حقیقی او برسیم، همه جا رسم بر این است که دعوت کننده و صاحب خانه وقتی مهمانی را دعوت می کند از بهترین اطعامی که برایش مقدور است برای مهمان تدارک میبیند و ما هم که مهمان خداوند هستیم او از بهترین روزی و نعمات و وسیله پذیرایی از ما پذیرایی می کند، از شب قدر و قرآن و ذکر و گرسنگی و تشنگی و طاعت و عبادت خاشعانه و مخلصانه برای او. 

فرمانبردای فروتنانه هم یکی از همین روزی های حقیقی و ماندگار است، چرا که روزی ها و نعمات دیگر که مادی هستند، فقط در دنیا تاریخ مصرف دارند و آدم که از این دنیا رفت هرچه روزی داشته، از خانه و کاخ و کوخ و ثروت و دیگر نعمت ها ، تاریخ مصرف شان تمام می شود. ولی نعمت عبادت رزق و روزی و نعمتی هست که تاریخ مصرف ندارد و زمان ماندگاری آن تا ابد است.

خاشعین چه کسانی هستند؟

خاشعین از ماده خشوع به معنای حالت تواضع و ادب جسمی و روحی است که در برابر حقیقت مهم یا شخص بزرگی به انسان دست میدهد. روشن است که یاد خداوند اگر در عمق جان قرار گیرد یا انسان در آیاتی که بر پیامبر ص نازل شده است، به درستی تدبّر کند، خشوع می یابد؛ ولی قرآن گروهی از مومنان را در آیه شانزدهم سوره حدید، سخت ملامت می کند که چرا در برابر این امور خاشع نمی شوند.( تفسیر نمونه ج23، ص332)

ذکر و یاد خداوند باعث خشوع در برابر او می گردد، پس یکی از نشانه های آنها ذاکر بودن شان است. چرا که خداوند در قرآن می فرماید: أَلم یأنِ للّذین آمنوا أَن تَخشعَ قلوبُهم لذکر الله و ما نزل من الحق. یعنی: آیا وقت آن نرسیده است که دل های مومنان در برابر ذکر خدا و آنچه از حق نازل شده است خاشع گردد.

خاشعین در برابر عظمت و آیات خدا گریان هستند. و یَخرّون للأذقانِ یبکون و یزیدهم خشوعاً. یعنی: آنها - بی اختیار - به زمین می انتند و گریه می کنند و - تلاوت این آیات - بر خشوعشان می افزاید.

امام زین العابدین ع در دعایی می فرماید: و أَعوذ بک مِن نفسٍ لا تَقنَعُ و بَطنٍ لا یَشبع و قلبٍ لا یَخشع. یعنی: خدایا! به تو پناه می برم از نفسی که قانع نمی شود و شکمی که سیر نمی شود و دلی که خاشع نمی شود.

خشوع در برابر خداوند باعث خشوع مخلوقات او در برابر خاشع می گردد؛ در حدیث معراج به نقل از خداوند متعال پیامبر می فرماید: ما عَرَفَنی عبدٌ و خشعَ لی إلاّ خشع له کلُّ شیءٍ.یعنی: هیچ بنده ای مرا نشناخت و در برابرم خاشع نشد مگر آنکه همه ی اشیاء در برابر او خشوع کنند.

صفات خاشعین؛

رسوا خدا ص می فرماید: أما علامة الخاشعِ فأربعةٌ: مراقبة الله فی السّرُ و العلانیّة ، و رُکوبُ الجمیلِ ، و التفکر لیومِ القیامة ، و المناجاة الله. یعنی: نشانه خاشع چهار چیز است: حساب بردن از خدا در نهان و در آشکار ، انجام کارهای نیک ، انیشیدن برای روز قیامت، و راز و نیاز با خدا.

امام علی ع می فرماید: مَن خَشَعَ قلبُهُ خَشَعَت جوارحُهَ. یعنی: کسی که دلش خاشع شد، اندام هایش نیز خاشع شود.

خشوع نفاق چیست؟

کسی که جسمش خاشع باشد ولی قلبش خاضع نباشد او خشوع منافقانه دارد.

پیامبر ص می فرماید: مَن زاد خشوع الجَسد علی ما فی القلب فهو خشوع النفاق. یعنی:کسی که پیکرش بیش از دلش خاشع باشد این خشوع نفاق آمیز است.

پیامبر ص می فرماید: إیّاکم و تَخَشُّع النفاق ، و هو أن یُری الجسد خاشعاً و القلبُ لیس بخاشع. یعنی: از خشوع نمایی منافقانه بپرهیزید ، و آ« چنین است که بدن را خاشع نشان دهیو در حالی که دل خاشع نیست.

از این روایت نورانی بر می آید که خشوع یک امر جسمی و جوارحی است و باید همراه با خضوع باشد که آن یک حالت درونی و قلبی است، که باید درون و برون عبادت کننده یکی باشد. خشوع یعنی حالت تواضع و فروتنی و ادب جسمی و خضوع، ادب و تواضع و فروتنی درونی و قلبی و دلی.

و اشرح فیه صدری بأنابة المخبتین

و سینه ام را به توبه ی فروتنان، فراخ ساز

أفمن شرح اللهُ صدره للاسلام فهو علی نورٍ من ربّه. یعنی: آیا کسی که خدا سینه اش را برای اسلام گشاده است و بر فراز مرکبی از نور الهی قرار گرفته - همچون کوردلان گمراه است؟ - .زمر آیه 22

شرح صدر یعنی فراخی و گشادگی سینه است تا ظرفیت پذیرش سخن حق را داشته باشد و چون شرح صدر به خاطر اسلام است و اسلام یعنی تسلیم در برابر خدا و آنچه او اراده کرده و او هم جز حق را اراده نمی کند، در نتیجه، شرح صدر برای اسلامبه این معناست که انسان وضعی به خود بگیرد که هر سخن حقی را بپذیرد و آن را رد نکند. (تفسیر المیزان، ج17، ص255)

در مقابل شرح صدر، قساوت قلب است. این حالت در دل هایی است که در برابر نور حق و هدایت انعطافی از خود نشان نمی دهند و نرم و تسلیم نمی شوند و نور هدایت در آنها نفوذ نمی کند. بعضی حقیقت را با یک اشاره درک می کنند در حالی که گویا ترین دلایل و نیرومندترین موعظه ها در برخی از انسان ها هیچ اثری نمی گذارد. که هریک عواملی دارد. مطالعه و ارتباط با علمای صالح و خودسازی و پرهیز از گناه و یاد خدا عوامل مهم شرح صدر است و بر عکس، جهل و گناه و هم نشینی با بدان و گنهکاران باعث تنگی روح و قساوت قلب می شود. (تفسیر نمونه،ج19،ص425 با تلخیص)

در روایتی می خوانیم که ابن مسعود از تفسیر آیه 22 سوره زمر سئوال کرد و پرسید: چگونه انسان شرح صدر پیدا می کند؟ پیامبر اکرم فرمود:« هنگاهی که نور به قلب انسان داخل شود، گسترده و باز می گردد.» عرض کرد: ای رسول خدا، نشانه آن چیست؟ فرمود: « توجه به سرای آخرت و جدا شدن از سرای فریب و آماده گشتن برای مرگ پیش از فرود آمدنش.» 

در روایتی از امام علی ع می خوانیم: اشک ها خشک نمی شود مگر به خاطر قساوت و سختی دلها و دل ها سخت و سنگین نمی شود مگر به خاطر فزونی گناه.» 

 شرح صدر دارای اثراتی هست ؛

1 - بالا رفتن ظرفیت؛ ظرفیت پذیرش بلاها و پاداش ها و مسئولیت ها 

2 - باعث از بین رفتن یاس و ناامیدی در انسان می شود.

3 - غم ها زدوده می شوند.

4 - دیگر حراسی از دشمنان ندارد

5 - پذیرش شکست ها راحت تر و آسان تر می شود.

تحمل بالا و شرح صدر چیزی است که حضرت موسی ع هم وقتی از جانب خداوند مامور شد تا به سوی فرعون برای دعوت به حق برود؛ از خداوند خواست تا به او عنایت کند. او می دانست که در پس آن ماموریت سخت چه مشکلات طاقت فرسایی در مقابل فرعونیان و حتی قوم خود خواهد داشت، از خداوند خواست که ظرفیت او را بالا ببرد و عرض کرد: ربّ اشرح لی صدری . یعنی: پروردگارا! سینه ام را گشاده کن.

باَمانک یا اَمان الخائفین

به حق امان بخشیت ای ایمنی دل های ترسان

ما از خداوند این خواسته ها را در هر روز از ماه رمضان داریم

اما ما هم باید این صفات را بشناسیم و خودمان را به آنها نزدیک کنیم

این دعاها توفیق الهی را شامل حال ما می کند که در راه هرآنچه از خداوند خواسته ایم

قدم برداریم

التماس دعا توفیق مزید

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ مرداد ۹۰ ، ۰۵:۵۴
داود نوروزی






بسم الله الرحمن الرحیم

اللهمّ لا تؤاخِذْنی فیهِ بالعَثراتِ واقِلْنی فیهِ من الخَطایا والهَفَواتِ ولا تَجْعَلْنی فیه غَرَضاً للبلایا والآفاتِ بِعِزّتِکَ یا عزّ المسْلمین.

خدایا مؤاخذه نکن مرا در ایـن روز به لغزشها و درگذر از من در آن از خطاها وبیهودگیها وقرار مده مرا در آن نشانه تیر بلاها وآفات اى عزت دهنده مسلمانان

اللهم لا تواخذنی فیه بالعثرات

خدایا! در این روز مرا به لغزش هایم مواخذه مفرما

عثرات جمع عثره به معنای لغزش است. همانطور که روشن است، لغزش قبل از افتادن است و کسی که پایش بلغزد ، ممکن است بافتد و ممکن است خودش را نگهدارد و تعادل خودش را حفظ کند و نیافتد؛ و عثره و لغزش در اینجا ، بعضی از رذائل اخلاقی است که مومنین را به افتادن در پرتگاه گناه می کشاند و در صورت غفلت و متوجه نبودن و سرمست خطای خویش بودن، وی را به سیاه چاله ی گناه می اندازد؛ و اگر در آن لحظه ی خطا به خودش بیاید و پرتگاه گناه را ببیند، می تواند خودش را حفظ کرده و به گناه نیافتد.

ما امروز این خواسته را از خداوند داریم ، که لغزش های ما را به انداختن به گناه جریمه نکند.

از امروز روزه دار حتی لغزش هم نباید از او سر بزند؛ تا امروز از خداوند می خواستیم که ما را و روح ما را پاک کند از گناهانی که مرتکب شده ایم و روح ما را با آب توبه و انابه بشوییم؛ حالا که به نیمه راه نزدیک شده ایم، خداوند به برکت روزه ما را از خبائث و گناهان پاک کرده و از فردا دعاها و خواسته های ما از خداوند بیشتر در جهت جلای روح ما و زینت و زیور آن به ملکات اخلاقی الهی می باشد و روزه دار از فردا در مرحله و مقام تحلیه که در شرح دعای روز سیزدهم گذشت قرار می گیرد.

مولای من! یا جمیل الستر! عثرات و لغزش های ما را عفو کن، اللّهم مولای کم من قبیحٍ سترته و کم من عثارٍ وقیته، خدایا! مولایم! چقدر از زشتیم را پوشیدی و چقدر از لغزش مرا نگاه داشتی که به ظلمت گناه نیافتم. مولای من! در روز چهاردهم ماه کریم و کریم ماه ها، ما را به کرامت این ماه از لغزش ها حفظ کن و پاک گردان تا شایسته و لایق این باشم که تا آخر میهمانی در خوان گسترده ات با مومنین و عارفین دل سوخته ات همراه و همنشین و همخوان و همسهره باشم.

اللهم و من ارادنی بسوءٍ فارده ... و اَقلنی عثرتی و اغفر زلّتی .. خدایا! هر کس بدی مرا بخواهد و مرا به سمت گناه بلغزاند، او را بلغزان ... و لغزش هایم را جبران کن و گناهم را ببخش ...

و اًقلنی فیه من الخطایا و الهفوات

و در این روز خطاها و لغزشهایم را جبران و کم کن

خطا یعنی اشتباه و هفوات، جمع هفوه یعنی لغزش.

بنده گاهی خطا و اشتباه می کند، یعنی شاید به عنوان و حکم کار واقف نباشد و کاری را انجام دهد که مرضیّ خداوند نباشد و خود این مسئله را نداند. و گاهی هم به حکم و مسئله و کار واقف است ولی فراموش می کند و نسیان؛ چرا که خداوند در قرآن در حالات مومنان چنین می فرماید که آنها اینگونه به درگاه الهی راز و نیاز و نیایش می کنند: ربّنا لا توءاخذنا اِن نسینا اَو اَخطأنا. یعنی: پروردگارا! اگر ما فراموش یا خطا کردیم، ما را مواخذه مکن. بقره آیه 286

مفسرا در ذیل این آیه گفته اندکه فراموشی دو نوع است: یکم اینکه انسان هیچ اختیاری در به وجود آوردن آن ندارد؛ مانند کسی که بیمار شده و بر اثر بیماری دچار فراموشی می گردد. بی شک اینگونه فراموشی مجازاتی ندارد. دوم، فراموشی که ممکن است مجازات داشته و مقدمه ی آن، بی توجهی و غفلت خود انسان باشد. این آیه به مومنان می آموزد که از خدا بخواهند آنها را به سبب این نوع خطا و فراموش کاری مواخذه نکند. اطیب البیان ج3 ص94

خدایا! غفلت ما باعث شده که ما خطا کنیم و به مقدمه ی گناهی بلغزیم، ما را به این خبط مان مواخذه مکن و قلم عفو بر خطاهایمان بکش و ما را آنی به خودمان وامگذار و لا تکلنا الی انفسنا طرفة عین ابداً ... چرا که اگر خطاهای ما را عفو نکنی، لبس مسکنت و خواهری ما خواهد شد و ما را در پیشگاه تو و بندگان مخلصت خوار خواهد کرد .. پس از زبان سید الساجدین و زین العابدین با تو سخن می گویم: الهی! اَلبَسَتنی الخطایه ثَوبَ مذلّتی ... الهی! و إن کان الاستغفار من الخطیئة حطّةً فانّی لک من المستغفرین.. خدایا! خطاهای من لباس خواری و ذلت بر من پوشانیده ... الهی! و اگر استغفار و طلب آمرزش کردن موجب محو خطاها است، من از آمرزش طلبان هستم ...

اللّهم اغفر لی کلَّ ذنبٍ اَذنبته و کلَّ خطیئةٍ اَخطاتها ... خدایا! هر گناهی که انجام داده ام را ببخش و هر خطایی که مرتکب شده ام.

و لا تجعلنی فیه غرضاً للبلایا و الافات

و مرا هدف بلاها و آفت های جهان قرار نده.

خدایا! حالا که مرا بخشیده ای، بلاها و آفاتی را هم که معلول علت گناه قرار داده ای را هم از ما دور بگردان و ما را هدف بلاهایی که گناهان ما باعث شده اند قرار نده.

ممکن است خداوند گناهانی را که ما مرتکب شده ایم را ببخشد ولی، تبعات آنها که تغییر نعمت ها و نزول بلایا هست باقی باشد. به این خاطر است که پیامبر به ما می آموزد که بعد از طلب بخشش و مغفرت الهی، از او بخواهیم که بلاهای معلول معصیت را هم از ما برگرداند. همانگونه که در دعای کمیل، امیر مومنان و مولای عارفان، علی ع  به شیعه ی خود می آموزد که اینگونه دعا کنیم: اللهم اغفر لی الذنوب الّتی تُنزل النِّقم ، اللّهم اغفر لی الذّنوب الّتی تُغیّر النّعم ، اللهم اغفر لی الذّنوب الّتی تَحبس الدّعا ، اللّهم اغفر لی الذّنوب الّتی تُنزل البلاء. یعنی: خدایا! بیامرز گناهانی از من که نقمت ها و بدبختی ها را فرو می آورند ، خدایا! گناهانی را که نعمت ها را تغییر می دهند را از من بیامرز، خدایا! بیامرز بر من گناهانی را که مانع اجابت دعا می شوند، خدایا! گناهانی که باعث نزول بلا می شوند را از من ببخش و بیامرز.

البته بلاها هم در مواضعی و مواقعی دلایل جداگانه ای دارندامیر مومنان حضرت علی ع می فرماید: اَنّ البلاء للظالم ادب ، و للمومن امتحان ، و للانبیاء درجه ، و للاولیاء کرامةٌ. یعنی: بلا مایه تادیب ستمگر و آزمایش مومن و ترفیع درجه پیامبران و بزرگداشت اولیاء خدا است.

یکی ار مصادیق ظلم ، ظلم به خود است و گناه، ظلم کردن به خود انسان است. آنجا که یونس پیامبر ع در تاریکی های شکم ماهی از ظلم خویشتن بر خویش اینگونه می نالد: فنادی فی الظلمات اَن لا اله الاّ انت، سبحانک انّی کنت من الظالمین. یعنی: و در آن تاریکی های زیاد صدا زد خداوندا! جز تو معبودیی نیست؛ منزّهی تو من از ستمکاران بودم. انبیاء آیه 87. 

اگر ایمان، معرفت و ظرفیت باشد بلا هم می شود نعمت ، آنجایی که امام علی ع می فرماید: لا یَکمُلُ ایمان المومن حتّی یَعُدّ الرّخاءَ فتنة و البلاءَ نعمة. یعنی: ایمان مومن کامل نیست مگر آن که رفاه را فتنه و بلا را نعمت شمارد.

بعزَّتک یا عزَّ المسلمین

به عزتت ای عزت بخش مسلمانان

ما از خداوند این خواسته ها را در هر روز از ماه رمضان داریم

اما ما هم باید این صفات را بشناسیم و خودمان را به آنها نزدیک کنیم

این دعاها توفیق الهی را شامل حال ما می کند که در راه هرآنچه از خداوند خواسته ایم

قدم برداریم

التماس دعا توفیق مزید



۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ مرداد ۹۰ ، ۰۸:۳۳
داود نوروزی





بسم الله الرحمن الرحیم

اللهمّ طَهّرنی فیهِ من الدَنَسِ والأقْذارِ وصَبّرنی فیهِ على کائِناتِ الأقْدارِ ووَفّقْنی فیهِ للتّقى وصُحْبةِ الأبْرارِ بِعَوْنِکَ یا قُرّةَ عیْنِ المَساکین.

خدایا پاکیزه ام کن در این روز از چرک وکثافت وشکیبائیم ده در آن به آنچه مقدر است شدنى ها وتوفیقم ده در آن براى تقوى وهم نشینى با نیکان به یاریت اى روشنى چشم مستمندان.


اللهم طهرنی فیه من الدّنس و الاقذار

خدایا! در این روز مرا از کثافات و پلیدی پاک ساز

دنس به معنی کثافات و چرکینی است و اقذار، جمع قذر به معنی پلیدی ها و قاذورات است. گناه باعث دنس و چرکین و کثیف شدن روح انسان می گردد و آن خویی که انسان را به سمت گناه می کشاند، باعث پلیدی و قذر روح ما می شود. دنس یعنی چرک های روح و اقذار یعنی پلیدی های روح و جان است. و مقصود از طهّرنی ، پاکی روح و جان است.

یکی از نام های ماه مبارک رمضان « شهر التمحیص » است، یعنی ماه پاکسازی.

در کتب اخلاقی و عرفانی، مراحلی برای پاکی از گناه و تطهیر روح بیان فرموده اند، که تهذیب نفس می گویند، و سه مرحله دارد: تخلیه و تجلیه و تحلیه؛ در مرحله اول و در مقام تخلیه باید ظرف جان و روح خود را از همه ی رذائل اخلاقی و گناهان  و کثافات و پلیدی های نفسانی پاک گرداند؛ و در مرحله بعد، از آنجا که این گناهان و رذائل اخلاقی آثاری از خود به جای می گذارند، باید آن آثار از صفحه ی دل و جان تراشیده و شستشو شوند، مثل شستن لکه از پارچه که بعد از شستشو لکه کم رنگی باقی می ماند که با مواد شیمیایی آن را از بین می برند؛ بنابراین تجلیه همان پیرایش محل دنایس و قذورات است. و در مرحله سوم و در مقام تحلیه ، سالک روح و جان خود را آذین می بندد و زینت می بخشد با معطر کردن به وسیله ی طاعات و عبادات.

منظور از این سه مرحله این است که، انسان در ابتدا باید اخلاق رذیله و خوی های شیطانی را از خود دور کند و در گام بعدی محل آن دنایس و اقذار را به سعی و کوشش پیرایش کند و با آب دیده و اشک ندامت شست و شو دهد تا برای آذین بستن به زیورهای اخلاقی آماده گردد.

آیت الله مجتهدی تهرانی می فرماید: « انسان اگر اهل کناه بود بوی بد می گیرد؛ انسان مومن خوش بو هست. جناب اویس قرن وقتی به ملاقات رول الله آمده بود فضای منزل رسول خدا را معطر کرده بود و این به خاطر ایمان او بود؛ ماه رمضان ماه شستشوی از گناهان و بدی ناست. 

مرحوم شیخ علی اکبر برهان استاد من در شصت سال پیش بر روی منبر می گفتند: در سابق که آب حوض ها می کشیدند، چند روز بعد آنها را پر از آب می کردند؛ و علت آن این بود که ، بوی تعفن حوض از بین برود. الان حال من و شما هم همینطور است؛ در طول سال انواع غذاهای حرام و شبهه ناک خورده ایم، الان غذای پاک واقعی کم پیدا می شود، ما در زمانی به دنیا آمده ایم که همه چیز شبه ناک است. ماه رمضان برای شستشوی باطنی است، و باید غذاهای حلال بخوریم تا دعاهای ما مستجاب بشود.دنس و اقذار، یعنی کثافات و پلیدی های گناه، چون گناه آدم را کثیف می کند. 

چندی پیش در مشهد - بنده از ایشان شنیدم درحرم حضرت معصومه در قم - جوانی از من سئوالی کرد و پرسید: اگر آهن زنگ بزند با وسایلی زنگ آن را از بین می رود و یا اگر لباس چرب می شود، با پاک کننده ، پاک می شود . بعد پرسید آیا دوایی دارید که زنگار قلب را از بین ببرد؟ گفتم سحرها قرآن بخوان، زنگ دل را از بین می برد، روایت داریم قلب انسان زنگ می زند، همان طوری که آهن زنگ می زند، پس جلا بدهید قلبتان را با به طول استغفار و تلاوت قرآن و دیگر این که دست بر سر یتیم بکشیدو دستگیری کنید. »

یکی از عوامل پیدایش همه ی خبائث دروغ است، امام حسن عسکری ع می فرماید: جُعِلَت الخباعثُ کلّها فی بیتٍ و جُعلَ مفتاحُها الکذب. ترجمه: همه بدی ها و زشتیها در خانه ای قرار داده شده است و کلید ورود به آن ، دروغ است.

و صبِّرنی فیه علی کائنات الأقدار

و مرا در این روز بر حوادث و خیر و شر که مقدّر است، بردبارم کن.

کائنات یعنی حتمی و أقدار جمع قدَر، به معنای اندازه و نصیب و قسمت می باشد.

خداوند در قرآن سوره انبیاء آیه 35 می فرماید: و نبلُوَکم باشَّر و الخیرِ فتنة. ترجمه: و شما را با بدی ها و خوبی ها آزمایش می کنیم.

خداوند به کسانی که صبر و بردباری پیشه کنند در برابر این آزمایش های الهی بشارت می دهد و در سوره بقره آیه 155 می فرماید: و لَنبلوَنّکم بشیءٍ من الخوف و الجوع و نقص من الموال و النفس و الثمرات، و بشّر الصابرین. ترجمه: قطعاً همه ی شما را با چیزی از ترس و گرسنگی و کاهش در مالهل و جان ها و میوه ها آزمایش می کنیم؛ و بشارت ده به استقامت کنندگاه و بردباران.

و در دو آیه ی بعد ویژه گی های صابرین را بیان می فرماید؛ الَّذین إذا اصابتهم مصیبةٌ قالوا إنا لله و انّا الیه راجعون ؛ اولئک علیهم صلواتٌ من ربّهم و رحمةٌ و اولئک هم المهتدون. ترجمه:آنها که هر گاه مصیبتی به ایشان می رسد، می گویند: « ما از آ« خداییم، و به سوی او باز می گردیم. » ؛ اینها، همانها هستند که الطاف و رحمت خدا شامل حالشان شده؛ و آنها هستند هدایت یافتگان.

ائمه ع در سه جا ما را به صبر سفارش کرده اند؛ امیر مومنان علی ع می فرماید: الصّبرُ: إما صبرٌ علی المصیبة، أو علی الطاعة، أو علی المعصیة؛ و هذا القسم الثالث أعلی درجةً من القسمین الولین. ترجمه: شکیبایی و بردباری و صبر: یا در برابر مصیبت است و یا در برابر انجام طاعت است و یا در ترک معصیت است که نوع سوم آن از آن دو گونه ی نخست برتر است. 

خداوند همان طور که در آیه ی 125 سوره مبارکه آل عمران می فرماید، پنج هزار فرشته معلوم و نشان دار را به یاری و کمک صابرین در هنگاه مقابله با دشمن در پیکار با آنان می فرستد: بلی إن تَصبروا و تتّقوا و یأتونکم من فَرهم هذا یُمددکم ربُّکم بخمسةِ آلافٍ من الملائکةِ مسوّمین. ترجمه: آری، امروز هم اگر استقامت و تقوا پیشه کنید، و دشمن به همین زودی به سراغ شما بیاید ، خداوند شما را به پنج هزار نفر از فرشتگان، که نشانه هایی با خود دارند، مدد خواهد کرد.

آیة الله مجتهدی تهرانی می فرماید: « آنچه پیش می آید به صلاح ماست؛ استاد ما حاج شیخ علی اکبر برهان می گفت که فرزند سه ساله ای داشتیم که از دنیا رفت؛ من خیلی ناراحت بودم تا این که یک شب درخواب دیدم که فرزندم بزرگ شده است و نا اهل است؛ همه می گفتند که این پسر نا اهل، فرزند شیخ علی اکبر برهان است و آبروی من را برده بود؛ از خواب که بیدار شدم خدا را شکر کردم بر این پیش آمد؛ پس گرفتاری ها بر صلاح و خیر ماست.»

و وفّقنی فیه للتّقی و صحبة الابرار

و مرا بر تقوی و پرهیزکاری و مصاحبت و همنشینی و همصحبتی نیکوکاران موفق بدار.

اصل کلمه ی تقوا از وقایه است و وقایه هم یعنی خود داری و خود نگهداری از آنچه که به انسان ضرر می رساند و  معنای پرهیزکاری برای واژه ی تقوی کلمه ی مناسبی نیست ، چراکه پرهیزکاری از لوازم و نتایج تقوی است.

فلسفه ی روزه و ماه رمضان و نتیجه ای که باید از آن بگیریم، تقوی است. چرا که خداوند در دعوت ما به مهمانی خود در ماه رمضان می فرماید که شاید با تقوی شوید: یا ایّها الّذین آمنوا کتب علیکم الصیام کما کتب علی الّذین من قبلکم لعلّکم تتّقون. ترجمه: ای کسانی که ایمان آورده اید، برای شما روزه نوشته و واجب شد ، همانگونه که بر کسانی که فبل از شما بودند نوشته شد؛ تا پرهیزکار شوید. بقره آیه 183

این یک ماه اوقات تمرین تقوی است.تا در آخرت از عذاب الهی در امان باشیم؛ حضرت سید الشّهدا می فرماید: لا یأمن یوم القیامة الاّ من خاف الله فی الدنیا. ترجمه: کسی در قیمت در امان نیست مگر کسی که در دنیا از خداوند بترسد.

و صحبة الابرار

در روز هشتم هم این فراز از دعا بود و توضیح داده شد.

امام جواد ع می فرماید: ایّاک و مصاحبة الشریر فإنّه کالسیف یَحسُنُ منظَرهُ و یقبح أثرهُ.یعنی: بر حذر باش از هم صحبتی با شرور و از دوستی با انسان شرور بپرهیز؛ زیرا وی مانند شمشیر، ظاهری درخشان و نتیجه ای زشت و نامطلوب دارد.

همنشین تو به باید       تا تو را عقل و دین بیافزاید

با بدان کم نشین که صحبت بد   گر چه اکی تو را پلید کند

آفتاب بدین بزرگی را        لکه ای ابر نا پدید کند

یار بد بدتر بود از مار بد  

مار بد تنها همی بر جان زند

یار بد بر جان و بر ایمان زند

امام جعفر صادق ع می فرماید: مجالسة اهل الدین شرفُ الدنیا و الاخرة. یعنی: همنشینی اهل دین بزرگی و شرف دنیا و آخرت است.

همنشین در رفتار ظاهری و اخلاق خیلی ماثر است؛ همانطور که گفته شده: « المجالسة موثّرةٌ کالطبیعة الثالثة » یعنی اگر شما با کسی همنشینی و معاشرت کردی، کم کم صفات او چنان در شما پیدا می شود که گویا همیشه و بالطبیعه این صفات را داشته اید.

پیامبر اکرم ص می فرماید: المرء علی دین خلیله و قرینه. یعنی: شخص بر دین دوست و نزدیکان خودش و همراه خودش است.

ما باید با خداوند و انبیاء و امامان و عارفان الهی و واقعی و حکیمان الهی و مومنان حقیقی همنشین شویم در ورای زمان و مکان.

بعونک یا قرّة عین المساکین

به یاری خودت، ای نور چشم مستمندان.

یعنی بدون یاری و کمک و توفیق الهی نم توانیم به این درجات والا و بالا برسیم.

ما از خداوند این خواسته ها را در هر روز از ماه رمضان داریم

اما ما هم باید این صفات را بشناسیم و خودمان را به آنها نزدیک کنیم

این دعاها توفیق الهی را شامل حال ما می کند که در راه هرآنچه از خداوند خواسته ایم

قدم برداریم

التماس دعا توفیق مزید

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مرداد ۹۰ ، ۰۷:۴۰
داود نوروزی




بسم الله الرحمن الرحیم

االلهمّ اجْعلنی فیهِ من المُتوکّلین علیکَ واجْعلنی فیهِ من الفائِزینَ لَدَیْکَ واجْعلنی فیهِ من المُقَرّبینَ الیکَ بإحْسانِکَ یاغایَةَ الطّالِبین.

خدایا قرار بده مرا در این روز از متوکلان بدرگاهت ومقرر کن در آن از کامروایان حضرتت ومقرر فرما در آن از مقربان درگاهت به احسانت اى نهایت همت جویندگان.


اللّهم اجعلنی فیه من المتوکلین علیک

خدایا! در این روز مرا از توکل کنندگان به خودت قرار بده.

توکل به معنی وکالت و اعتماد و در اینجا یعنی واگذار کردن کار به خدا و اعتماد به تدبیر اوست.

آیات توکل؛

1- شروع هر کار با توکل بر قدرت و استعانت خدا فقط:

فإذا عزمتَ فتوکل علی الله، إنّ الله یحبّ المتوکلین ؛ ترجمه: اما هنگامی که تصمیم گرفتی بر خدا توکل کن ، زیرا خداوند متوکلان را دوست دارد. سوره آل عمران آیه 159

2- چرا بر خدا توکل نکنیم؟

و علی الله فلیتوکل المومنون ؛ و ما لنا الاّ نتوکل علی الله و قد هدانا سبلنا، و لنصبرن علی ما ءاذیتمونا و علی الله فلیتوکل المتوکلون. ترجمه: افراد با ایمان باید تنها به خداوند توکل کنند ؛ و چرا بر خدا توکل نکنیم، با اینکه ما را به راه های سعادت رهبری و هدایت کرده است. و ما به طور مسلم در برابر آزارهای شما صبر خواهیم کرد و توکل کنندگان، باید فقط بر خدا توکل کنند.

3- شیاطین بر توکل کنندگان بر خدا راهی ندارند و مسلط نمی شوند؛

فاذا قراتَ القرآن فاستعذ بالله من الشیطان الرجیم؛ إنه لیس له سلطانٌ علی الذین آمنوا و علی ربّهم یتوکلون؛ انّما سلطانه علی الذین یتولونه و الذین هم به مشرکون . ترجمه:هنگامی که قرآن می خوانی، از شر شیطان مطرود، به خدا پناه ببر؛ چرا که او بر کسانی که ایمان دارندو بر پروردگار خود توکل می کنند، تسلطی ندارد؛ تسلط او تنها بر کسانی است که او را به سرپرستی و ولایت خود برگزیده اند؛ و آنها که نسبت به خدا شرک می ورزند.( فرمان شیطان را به جای فرمان خدا گردن می نهند) سوره نحل آیات 98 الی 100

4- چرا باید به او توکل کنیم؟

الف- او بهتریت وکیل و تکیه گاه است؛

 الذین قال لهم الناس إنَّ النّاس قد جَمعوا لکم فاخشَوهم ، فزادَهم ایماناً و قالوا حسبنا اللهِ و نعم الوکیل . ترجمه: اینها کسانی بودند که بعضی از مردم، به آنها گفتند: « مردم (لشکر دشمن ) برای حمله به شما اجتماع کرده اند؛ از آنها بترسید!» اما این سخن بر ایمانشان افزود؛ و  گفتند: خدا ما را کافی است؛ و او بهترین حامی است. سوره آل عمران آیه 173

ب- او تکیه گاه همه ی موجودات است، ما چرا به او توکل نکنیم؛

والله علی کل شیءٍ وکیل. ترجمه: و خداوند نگهبان و ناظر بر همه چیز است و به حساب آنها می رسد. سوره هود آیه 12

ج- او در صورت توکل امور ما را کفایت می کند؛

و یرزقه من حیث لا یحتسب؛ و من یتوکل علی الله فهو حسبه؛ إن الله بالغُ امره ؛ قد جعل الله لکل شیءٍ قدراً. ترجمه: و او را از جایی که گمان ندارد روزی می دهد؛ و هر کس بر خدا توکل کند، کفایت امرش را می کند؛ خداوند فرمان خود را به انجام می رساند؛ و خدا بر همه چیزی اندازه ای قرار داده است. سوره طلاق آیه 3

د- او همیشه زنده است؛ و- به همه چیز آگاه است؛ ه- بر همه چیز حاکمیت دارد؛

و توکل علی الحی الذی لایموت و سَبّح بحمده؛ و کفی به بذنوب عباده خبیراً؛  الّذی خلق السماوات و الارض و ما بینهما فی ستة ایّامٍ ثمَّ استوی علی العرش ؛ الرّحمان فسئل به خبیراً. ترجمه: و توکل کن بر آن زنده ای که هرگز نمی میرد؛ و تسبیح و حمد او را به جا آور؛ و همین بس که او از گناهان بندگانش آگاه است. سوره فرقان آیه 58 و 59

ی- او شکست ناپذیر است؛

و توکل علی العزیز الرحیم. ترجمه: و بر خداوند عزیز و رحیم توکل کن. سوره شعرا آیه 217

عزیز یعنی شکست ناپذیر و نفوذ ناپذیر.

ک- او هدایت گر انسان هاست؛ 

و ما لنا الاّ نتوکل علی الله و قد هدانا سبلنا. ترجمه: و چرا بر خدا توکل نکنیم؛ با اینکه ما را به راه های سعادت رهبری کرد؟! سوره ابراهیم آیه 12

گ- او رحمت بر همه دارد؛

قل هو الرحمن ءامنّا به و علیه توکلنا، فستعلمون مَن هو فی ضلال مبین. ترجمه: بگو: « او خداوند رحمان است، ما به او ایمان آورده و بر او توکل کرده ایم؛ و به زودی می دانید چه کسی در گمراهی آشکار است. سوره ملک آیه 29

توکل در روایات؛

1- توکل یکی از ارکان ایمان است،

امام رضا ع : الایمان اربعة ارکان: التوکل علی الله عزوجل و الرضا بقضائه و التسلیم لامر الله و التفویض الی الله . ترجمه: ایمان بر چهار پایه است؛ توکل بر خدا و راضی بودن به قضای الهی و تسلیم در برابر فرمان او و واگذاری کارها به او.

2- حدّ توکل چیست؟

امام صادق ع : لمّا سئل عن حدّ التوکل: أن لا تخافَ مع الله شیئً . ترجمه: از امام جعفر صادق ع در باره حدّ توکل سئوال شد فرمودند: با وجود خداوند از هیچ چیزی نترسی.

3- حقیقت توکل چیست؟

جبرئیل در پاسخ به سئوال پیامبر ص از او در باره توکل بر خداوند، گفت: دانستن این مطلب که مخلوق نه زیانی می زند و نه سودی می رساند؛ نه عطا می کند و نه منع و جلوگیری می کند؛ و چشم امید بر کندن از خلق. هر گاه بنده چنین باشد، دیگر برای احدی جز خداوند کار نمی کند و امید و بیمش از کسی جز خدا نیست و چشم طمع به هیچ کس جز خدا ندارد. این است توکل.

4-  آثار توکل؛

الف- آسان شدن دشواری ها؛

امیر المومنین علی ع: مَن توکل علی الله ذلَّ له الصعاب و تسهلت علیه الاشباب. ترجمه:کسی که به خدا توکل کند، مشکلات برای او آسان می گردد و اسباب برای او فراهم می گردد.

ب- پیروزی؛

امام محمد باقر ع : مَن توکل علی الله لا یغلب و من اعتصم بالله لا یهزم. ترجمه: کسی که به خدا توکل کند مغلوب نمی شود، و کسی که به خدا تمسک جوید شکست نمی خورد.

قرآن کریم در این زمینه می فرماید:

إن یَنصرکم الله فلا غالب لکم و إن یخذلکم فمن ذا الّذی ینصرکم من بعده و علی الله فلیتوکل المومنون. ترجمه: اگر خدا شما را یاری کند هیچ کس بر شما غالب نخواهد شد و اگر دست از یاری شما بردارد، چه کسی بعد از او شما را یاری خواهد کرد؟ و مومنان باید تنها بر خدا توکل کنند . سوره آل عمران آیه 160

ج- در صورت توکل خداوند در امورش او را کفایت میکند؛ 

حضرت علی ع : مَن وثَّقَ بالله اَراهُ السرور و من توکل علیه کفاه الامور. ترجمه: کسی که به خدا اعتماد کند ، خداوند شادمانی را به او نشان می دهد؛ و هر کس که به خدا توکل کند، خداوند امور او را کفایت می کند.

خداوند در قرآن در باره این موضوع می فرماید:

قل لن یصیبنا الاّ ما کتب الله لنا هو مولانا و علی الله فلیتوکل المومنون . ترجمه: بگو: جز آنچه خدا برای ما مقرر داشته هرگز به ما نمی رسد. او سرپرست ماست و مومنان باید تنها بر خدا توکل کنند. سوره توبه آیه 51

5- توکل نردبان تکامل است؛

امام جواد ع: الثقة بالله تعالی ثمنً لکل غال و سُلّمٌ الی کل عال. ترجمه: اعتماد به خدا بهاء و قیمت و ارزش هر امر با ارزشی است؛ و نردبام برای هر امر بلند پایگی است.

6- نشانه توکل؛

امام علی ع : لَیَنبَغی لِمَن رضی بقضاء الله سبحانه أن یتوکل علیه. ترجمه: سزاوار است برای کسی که به قضاء خداوند راضی است، به خدا توکل کند.

7- پیامدهای عدم توکل به خدا و توکل بر غیر خدا؛

پیامبر ص : أوحی الله عزوجل الی بعض انبیائه و عزتی و جلالی لَاُقَطّعنَّ امل کلّ مومل غیری بالایاس و لَاَکسُونّه ثوب المذلّة فی النّار. ترجمه: خداوند به بعضی از پیامبرانش وحی کرد که سوگند به عزت و جلالم، هر آینه هر کسی که به غیر من امید داشته باشد ، آرزوی او را قطع می سازم و او را نا امید می گردانم و در آتش لباس ذلت و خواری به او می پوشانم.

و اجعلنی فیه من الفائزین لدیک

و مرا در این روز از آنان که نزد تو فوز و سعادت یابند، قرار بده

فوز یعنی رستگاری و سعادت

خداوند در قرآن مصادیقی از فائزین و رستگاران را ذکر کرده

1- کسانی که خداوند از آنان راضی و خشنود شده است، 2- کسانی که از خداوند راضی هستند.

و السابقون الولون من المهاجرین و الانصار و الّذین اتَّبعوهم باحسانٍ رضی اللهُ عنهم و رضوا عنه و اَعدَّ لهم جنّاتٍ تجری تحتها الانهار خالدین فیها اَبداً ؛ ذلک الفوز العظیم.  ترجمه: پیشگامان نخستین از مهاجرین و انصار، و کسانی که به نیبکی از آنان پیروی کردند، خداوند از آنها خشنود گشت ، و آنها نیز از خداوند خشنود شدند؛ و باغ هایی از بهشت برای آنان فراهم ساخته، که نهر ها از زیر درختانش جاری است؛ جاودانه در آن خواهند ماند؛ و این است پیروزی بزرگ!

3- کسانی که با خداوند معامله می کنند؛

إنَّ الله اشتری من المومنین اَنفسهم و اَموالهم باَنَّ لهم الجنّة ؛ یقاتلون فی سبیل الله فیقتلون و یُقتَلون، وعداً علیه حقاً فی التورات و الانجیل و القرآن ؛ و من اوفی بعهده من الله ؛ فاستبشروا ببیعکم الّذی بایعتم به ؛ و ذلک هو الفوز العظیم . ترجمه: خداوند از مومنان ، جان ها و اموالشان را خریداری کرده، که - در برابرش - بهشت برای آنان باشد ؛ - به این گونه که - در راه خدا پیکار می کنند، می کشند و کشته می شوند؛ این وعده حقی است بر او، که در تورات و انجیل و قرآن ذکر فرموده؛ و چه کسی از خدا به عهدش وفادارتر است؟! اکنون بشارت باد بر شما، به داد و ستدی که با خدا کرده اید؛ و این است آن پیروزی بزرگ! سوره توبه آیه 111

4- صادقین و راست کرداران؛

قال الله هذا یومٌ ینفع الصادقینَ صدقُهم ؛ لهم جنّاتٌ تجری من تحتها الانهارُ خالدین فیها ابداً؛ رضی الله عنهم و رضوا عنه؛ ذلک الفوز العظیم. ترجمه: خداوند می گوید: « امروز، روزی است که راستی راستگویات، به آنها سود می بخشد؛ برای آنها باغ هایی از بهشت است که نهرها از زیر درختان آن می گذرد، و تا ابد، جاودانه در آن می مانند؛ هم خداوند از آنها خشنود است، و هم آنها از خداوند خشنودند؛ این، رستگاری بزرگ است. » سوره مائده آیه 119

5- کسانی که دارای این چهار خصلت باشن؛

امام علی ع : مَن اُعطیَ اربَعُ خصالٍ فقد اعطی خیر الدنیا و الاخرة و فاز بحظِّه منها؛ ورعُ یعصمه عن المحارم الله، و حُسنُ خُلق یعیشبه فی النّاس و حلمٌ یَدفع به جهل الجاهل و زوجةٌ صالحةٌ تُعینُه علی امر الدنیا و الاخرة. ترجمه: هر کس چهار خصلت به او عطا شد، حتماً خیر دنیا و آخرت به او عطا شده است و وی از بهره مندی آنها رستگار شود:  پرهیزکاریی که او را از محرمات الهی نگه دارد؛ و حسن خلقی که بدان وسیله با مردم زندگی کند؛ و بردباریی که نادانی و جهالت فرد نادان و جاهل را با آن دور سازد؛ و همسری شایسته که او را در کار دنیا و آخرت یاری دهد.

خدایا! ما را از رستگاران و سعادتمندان قرار بده

و اجعلنی فیه من المقربین الیک

و مرا در این روز از مقربان درگاهت قرار بده.

در باره مقربان پروردگار در شرح دعای روز پنجم گذشت.

ما از خداوند این خواسته ها را در هر روز از ماه رمضان داریم

اما ما هم باید این صفات را بشناسیم و خودمان را به آنها نزدیک کنیم

این دعاها توفیق الهی را شامل حال ما می کند که در راه هرآنچه از خداوند خواسته ایم

قدم برداریم

باحسانک یا غایة الطالبین

به احسانت، ای منتهای آرزوی درخواست کنندگان

آمین یا رب العالمین

التماس دعا توفیق مزید


۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ مرداد ۹۰ ، ۱۰:۰۰
داود نوروزی


"اللّهمَّ ارزُقنی فیهِ الذّّهنَ وَ التَّنبیهَ وَ باعِدنی فیهِ مِنَ السَّفاهَةٍ وَالتَّمویهِ واجعَل لی نصیباً مِن کُلِّ خَیرٍ تُنزِلُ فیهِ بِجُودِکَ یا اَجوَدَ الاَجوَدینَ."

خدایا در این روز مرا هوش و بیداری نصیب فرما و از سفاهت و جهالت و کار باطل دور گردان و از هر خیری که در این روز نازل می فرمایی مرا نصیب بخش به حق جود و کرمت ای جود و بخشش دارترین عالم

ای ‌خدا ای ‌صاحب فضل عجیب

کن تو روزی اندر این ماه نجیب

بر من و هم بر عباد مومنین

ذهن و استعداد قابل یا حبیب

این عطا را از ره لطف و کرم

بر جمیع قابلین فرما نصیب

هم بیا گاهان تو ما را این زمان

بر حقایق چون به هر دردی طبیب

دور فرما از سفاهت وز جنون

لطف فرما تا شویم اکنون لبیب(1)

بر کمال و عقل و ادراکات ما

هر زمان افزوده فرما یا رقیب

کن مقرر بهر من از کل خیر

کاندر این مه آید از بالا نشیب

می‌دهیمت حق جود خود قسم

یا جواد و یا کریم و یا مثیب(2)


اللهم ارزقنی فیه الذهن و التنبیه
ذهن یعنی هوش و تیزهوشی و تنبیه یعنی بیداری و غافل نبودن؛
در روایات زیادی مشاهده کردم که هوش رابطه ای دارد با زیاد و یا کم خوردن غذا؛
علی ع : لا تجتمع الفطنة و البطنه .. یعنی: تیز هوشی و پر خوری با هم جمع نمی شوند.
علی ع : لا فطنة مع البطنه .. یعنی: با پر خوری، تیز هوشی در کار نیست.
علی ع : من زاد شبعه کظته البطنه ، و من کظته البطنه حجبته عن الفطنة
یعنی: هر که زیاد سیر شود پر خوری او را گرانبار کند و هر که پر خوری گرانبارش کند تیز هوشی را از او بگیرد.
علی ع : التخمة تفسد الحکمة ، و البطنة تحجب الفطنة .. یعنی: پر خوری حکمت را تباه می کند و  شکمبارگی هوش و ذکاوت را می برد.
پس این هم آموزشی دیگر از درس پیامبر ص به زبان دعا برای ما و دعای کنایه ای برای ما که به هوش باشیم  .. که در سحر و افطار مواظب هوش خود باشیم!
و جالب است که یکی از بیشترین مواردی که سبب تیز هوشی میشود در روایات ؛ ادب است.
علی ع : بالادب تشحد الفطن .. یعنی : ادب، سبب تیز هوشی می شود.
در کلام نورانی امام باقر ع هم رابطه ی عجیب هوش و غفلت را متوجه می شویم؛
امام باقر ع : ادفع عن نفسک حاضر الشر بحاضر العلم ، و استعمل حاضر العلم بخالص العمل ، و تحرز فی خالص العمل من عظیم الغفلة بشدة التیقظة ، و استجلب شدة التیقظة بصدق الخوف ..
یعنی: وجود شر و بدی را با حضور علم از خود بران و با عمل خالصانه و جود علم را به کار گیر و در عمل خالص با هوشیاری شدید و زیاد از غفلت دوری کن و با خوف راستین از خدا هوشیاری کامل را به دست آر.
جالب اینکه انگار امام محمد باقر ع این روایت را برای روشن شدن دعای روز سوم ماه مبارک رمضان فرموده اند.
و باعدنی فیه من السفاهة و التمویه
آیةالله جوادی عاملی درباره سفاهت می فرمایند:
سفاهت در فرهنگ قرآن

قرآن کریم بعضی از افرادی را که ممکن است در مسائل علمی قوی باشند امّا در مسائل عملی ضعیف ، سفیه می داند . مثلاً اگر کسی در مسائل ریاضی ، تجربی و مانند آن خیلی قوی باشد ولی در رابطه با گناه دست و پایش بلغزد و مرتکب بعضی از گناهانی که در متون اسلامی آمده است بشود ، روایاتی که در ذیل آیه :

ولاتؤتوا السفهاء اموالکم

مالتان را در اختیار سفیهان مگذارید .

وارد شده ، چنین شخصی را سفیه می داند .

سفاهت در مکتب قرآن وفرهنگ دین غیر از سفاهت در مسائل عادی است اگر کسی در یک رشته علمی متخصص باشد ، ولی در هنگام امتحان عملی دستش بلرزد سفیه است . فیزیکدان هایی که در کشورهای الحادی به بخشی از منظومه های کیهانی ، سفینه های با سرنشین یا بی سرنشین می فرستند که محیر العقول است ، امّا وقتی دستشان به گناه می رسد می لغزد و قدرت ضبط ندارند ، یا در مسائل اعتقادی ، ملحدانه برخورد می کنند ، چنین افرادی را فرهنگ قرآنی سفیه می داند و می فرماید :

ومن یرغب عن ملّة ابراهیم الاّ من سفه نفسه

و چه کسی از آیین ابراهیم علیه السلام روی بر می تابد جز آن که به سفاهت و سبک مغزی گراید ؟

کسی که از روش ابراهیم خلیل صلوات اللّه وسلامه علیه اعراض کرده ، سفیه است ، با این که مخترع و مبتکر است ولی قرآن او را سفیه می داند چرا ؟ چون این سَفَه در مقابل آن عقل است که « یعبد به الرحمان و یکتسب به الجنان » ،

پس اگر کسی « لم یعبد الرحمان و لم یکتسب الجنان » فهو لیس بعاقل یعنی و هو سفیه .

... ... ... ... ... ... ... ... ... ... ... 

پس سفاهت باعث کارهای بیهوده می گردد 

از خداوند تبارک و تعالی در این ماه عزیز می خواهیم که ما را از چنین سفاهتی که باعث افتادن ما به گناه می گردد دور نگه دارد با اعمال ما و توفیق الهی.

و اجعل لی نصیباً من کل خیر تنزل فیه 

پیامبر اکرم ص می فرماید: من سعادة ابن آدم استخارته الله و رضاه بما قضی الله ، و و من شقوة ابن آدم ترکه استخارة الله و سخطه بما قضی الله .

یعنی: از خوشبختی آدمی این است که از خدا طلب خیر کند و به قضای الهی خوشنود باشد ؛ و از بدبختی آدمی این است که از خداوند طلب خیر نکند و از قضای الهی ناخشنود باشد.

و سفارش های دیگری که به ما توصیه کرده اند که در آغاز هر کاری از خداوند تبارک و تعالی طلب خیر نماییم و بهترین ایام هم رمضان المبارک است و ماه نزول برکات الهی که انشاء الله خداوند از برکاتی که در این ماه نازل می کند بهره و نصیبی هم برای ما قرار دهد ماهی که شب قدر ، شب نزول قرآن در این ماه قرار دارد.


بجودک یا اجود الاجودین

کسی که جود و بخشش دارد از چیزی که حق دیگری نیست بدو می بخشد و عطا می کند ؛ خدا را به این صفتش قسم می دهیم یعنی اینکه ما لایق و شایسته این درخواست های خود نیستیم و تنها دست نیاز به کرامت توی کریم و جواد داریم.

مولای یا مولای انت الجواد انا البخیل هل یرحم البخیل الا الجواد

طاعات و عبادات شما قبول .. التماس دعا


۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ مرداد ۹۰ ، ۰۲:۰۰
داود نوروزی


بسم الله الرحمن الرحیم

اللهمّ قَرّبْنی فیهِ الى مَرْضاتِکَ وجَنّبْنی فیهِ من سَخَطِکَ ونَقماتِکَ ووفّقْنی فیهِ لقراءةِ آیاتِکَ برحْمَتِکَ یا أرْحَمَ الرّاحِمین.

خدایا نزدیک کن مرا در این ماه به سوى خوشنودیت وبرکنارم دار در آن از خشم وانتقامت وتوفیق ده مرا در آن براى خواندن آیات قرآن به رحمت خودت اى مهربانترین مهربانان.

اللهم قربنی الی مرضاتک

درست است که ما از خداوند می خواهیم که ما را به سوی خشنودی و رضایتش نزدیک کند اما ما هم باید کارهایی که ما را به رضا و خشنودی خداوند نزدیک می کنند انجام بدهیم.

امیر المومنین علی ع می فرماید: 

ثلاثٌ یبلغن بالعبد رضوان الله تعالی:   کثرة الاستغفار و لین الجانب و کثرة الصدقة؛

یعنی: سه چیز است که بنده را به رضا و خشنودی خداوند تبارک و تعالی می رساند:

یک؛ زیاد استغفار و طلب مغفرت و بخشش الهی داشتن 

دو؛ نرم خو بودن در ارتباطات با مردم

سه؛ زیاد صدقه دادن

خداوند در قرآن می فرماید: ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین  

یعنی: خداوند بسیار توبه کندگان را دوست دارد و پاکی طلبان را دوست دارند

در این آیه توبه کنندگان در کنار پاکان قرار گرفته اند و خداوند از یک واژه ی - یحب - برای هر دو استفاده کرده است، آنهم نه توبه کنندگان بلکه بسیار توبه کنندگان، تائبین نه بلکه توابین؛ استغفار و توبه یکی از ره های نزدیک شدن به رضوان الله و خشنودی خداوند تبارک و تعالی است.

دو؛ نرم خوئی ؛ در این جا فقط به یک روایت از امام جعفر صادق ع بسنده می کنیم، امام در باره نرم خوئی و حسن خلق می فرماید:

تلین جانبک و تطیب کلامک و تلقی اخاک ببشر حسن؛

یعنی: حسن خلق آن است که : برخوردت را نرم کنی، سخنت را پاکیزه کنی و با خوشروئی با دیگران دیدار نمائی.

پیامبر ص در فلسفه ی بعثت خویش می فرماید: انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق ؛ من مبعوث شده ام تا بزرگواری ها و کرامت های اخلاقی را تمام کنم.

سوم؛ زیاد صدقه دادن، قرآن می فرماید: من جاء بالحسنة فله عشر امثالها ...

و جنبنی فیه من سخطک و نقماتک

ما از خداوند می خواهیم که از خشم و غضب خود ما را دور سازد

کسی که مرتکب محرمات الهی گردد و معصیت کند و دچار گناهان شود سخط پروردگار عالمیان را برانگیخته و نعمات الهی برای گناه کار تبدیل به نقمت خواهند شد، در دعای کمیل امیرالمومنین می فرماید: اللهم اغفر لی الذنوب التی تغییر النعم.

و وفقنی فیه لقرائة آیاتک

پیامبر اکرم ص می فرماید:

نوّروا بیوتکم بتلاوة القرآن ، فان البیت اذا کثر فیه تلاوة القرآن کثر خیره و اتسع اهله و اضاء لاهل السماء کما تضیء نجوم السماء لاهل الدنیا

یعنی: خانه های تان را به وسیله تلاوت قرآن نورانی کنید؛ پس اگر در خانه ای قرآن زیاد تلاوت شود خیر آن خانه زیاد می گردد و اهل آن در گشایش و آسانی زندگی قرار می گیرند و آن خانه برای اهل آسمان چنان می درخشد که ستارگان آسمان و نجوم برای اهل زمین می درخشند.

قرآن: و اقرءوا ما تیسر من القرآن ... 

حدیث: روز قیامت به قاری قرآن گفته میشود : بخوان و بالا برو ، و قاری قرآن هر آیه ای را که می خواند یه درجه بالا می رود.

برحمتک یا ارحم الراحمین

طاعات و عبادات قبول درگاه الهی و التماس دعا

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۹۰ ، ۰۲:۰۱
داود نوروزی


بسم الله الرحمن الرحیم

 اللهمَ  اجْعلْ صِیامی فـیه صِیـام الصّائِمینَ وقیامی فیهِ قیامَ القائِمینَ ونَبّهْنی فیهِ عن نَومَةِ الغافِلینَ وهَبْ لی جُرمی فیهِ یا الهَ العالَمینَ واعْفُ عنّی یا عافیاً عنِ المجْرمینَ.

خدایا قرار بده روزه مرا در آن روزه داران واقعى وقیام وعبادتم در آن قیام شب زنده داران وبیدارم نما در آن از خواب بى خبران وببخش به من جنایتم را در این روز اى معبود جهانیان ودر گذر از من اى بخشنده جنایات کاران.


دعا ها زبان آموزش  ما هم هستند علاوه بر اینکه به وسیله همین دعاها حوائج را از خداوند طلب می کنیم ؛ و معصومین ع با ادعیه ما را با حقایق بیشماری آشنا کرده اند ...

پیامبر اکرم ص هم در دعاهای روزانه ماه مبارک درس هایی برای ما دارند

درس اول:

از خدا می خواهیم که روزه ی ما و نماز ما را مثل نماز و روزه ی حقیقی قرار دهد 

یعنی ما فکر نکیم که همین نماز و روزه ما همون نماز و روزه ای یست که روزه داران واقعی و نماز گزاران حقیقی انجام می دهند ؛

روزه داران  به اعتبار اعمال سه گروهند:

یک: روزه عوام؛ پرهیز دارند از مبطلات روزه ، یعنی روزه را فقط احکام فقهی و رساله ای می دانند.

دو: روزه خواص ؛ علاوه بر احکام فقهی، پرهیز دارند  از گناهان دیگر که روزه را باطل نمی کنند  اما محرمات هستند.

نگهداری چشم و گوش و زبان و اعضا و جوارح دیگر از افتادن به گناه

امام صادق ع می فرماید: اذا صمت فلیصم سمعک و بصرک و جلدک و ... و قال: لا یکون یوم صومک کیوم فطرک. 

یعنی: هنگامی که روزه هستی باید شنوایی و بینایی و پوستت هم روزه باشند و ... و فرمودند: روزی که روزه داری نباید مثل روز افطارت باشد یعنی روزی که روزه نیستی.

سه: روزه خواص خواص(خاص الخاص) ؛ علاوه بر احکام فقی و رساله ای و نگهداری اعضا و جوارح از افتادن به گناه؛ پرهیز دارد از هر چیزی که او را از یاد خدا غافل سازد حتی اگر مباح و حلال باشد.

روزه دل و ذهن و قلب و ضمیر و یاد ...

انشاءالله خداوند ما از خواب غفلت بیدار کند و ما در دفتر آگاهان و بیداران ثبت کند.

التماس دعا .. .. طاعات و عبادات قبول

۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ مرداد ۹۰ ، ۲۲:۳۷
داود نوروزی