بَشیراً و نَذیراً

وَ هو الفَتّاحُ العَلیمُ

بَشیراً و نَذیراً

وَ هو الفَتّاحُ العَلیمُ

بَشیراً و نَذیراً

سلام علیکم و رحمة الله و برکاته، خوش آمدید
بنده از سال 1386 با پارسی بلاگ وارد دنیای
مجازی شدم و اکنون هم با بلاگ مشغول تاثیر
گذاری بر دنیای حقیقی هستم!

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پیام های کوتاه
آخرین نظرات

۳۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شرح دعا» ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهمّ لا تَخْذِلْنی فیهِ لِتَعَرّضِ مَعْصِتِکَ ولا تَضْرِبْنی بِسیاطِ نَقْمَتِکَ وزَحْزحْنی فیهِ من موجِباتِ سَخَطِکَ بِمَنّکَ وأیادیکَ یا مُنْتهى رَغْبـةَ الرّاغبینَ.

خدایا وا مگذار مرا در این روز در پى نافرمانیت روم ومزن مرا با تازیانه کیفر ودور وبرکنارم بدار از موجبات خشمت بحق احسان ونعمتهاى بى شمار تو اى حد نهایى علاقه واشتیاق مشتاقان.

روز ششم همخوانی


اللهم لا تخزلنی فیه لتعرض معصیتک
خدایا مرا در این روز به واسطه ارتکاب معصیتت و سرکشی خوار مساز

معصیت و نافرمانی و سرکشی و سرپیچی از دستورات الهی به خودی خود منفور انسان است.
خداوند در قرآن سوره مبارکه حجرات می فرماید:

وَلَکِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَیْکُمُ الْإِیمَانَ وَزَیَّنَهُ فِی قُلُوبِکُمْ وَکَرَّهَ إِلَیْکُمُ الْکُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْیَانَ أُوْلَئِکَ هُمُ الرَّاشِدُونَ
لیکن خدا ایمان را محبوب شما کرد و آن را در دل‏هاى شما آراست و انکار و نافرمانى و عصیان را منفور شما گردانید. آنها واقعا رشد یافتگانند. حجرات آیه 7

داور و قاضی و حکم دهنده ی نافرمانی کیست؟
امیر مومنان ع می فرماید: اتّقوا معاصی الله فی الخلوات فإنّ الشّاهد هو الحاکم؛
ترجمه: از معصیت و نافرمانی خدا در خلوت بپرهیزید؛ زیرا آنکه می بیند خود حاکم و داور و قاضی و حکم کننده است. نیازی به قاضی و داور و شاهد ندارد.

چه چیزهایی باعث معصیت و نافرمانی خدا شدند؟
امام جعفر صادق ع می فرماید: أن آولّ ما عُصی اللّه به ستّ: حبّ الدّنیا ، و حبّ الرّئاسة ، و حبّ الطعام ، و حبّ النّساء و حبّ النّوم ، و حبّ الرّاحة.
ترجمه: نخستین چیزهایی که موجب نافرمانی و معصیت خدا شد شش چیز بود : دنیا دوستی و ریاست طلبی و شکم پرستی - منظور شکم بارگی است - و زن دوستی - منظور زن بارگی است - و پر خوابی و راحت طلبی.
رسول الله ص می فرماید: حبّ الدّنیا أصل کلّ معصیةٍ و أوّل کلِّ ذنبٍ
ترجمه : دنیا دوستی اصل و ریشه هر معصیت و نافرمانی است و آغاز هر گناهی است.
و حضرت علی ع در این زمینه می فرماید : من هَوان الدّنیا علی الله أنّه لا یُعصی إلاّ فیها ، و لا یُنالُ ما عندهُ إلاّ بترکها.
ترجمه : در خواری و بی ارزشی دنیا نزد خداوند همین بس که ، جز در دنیا معصیت او نشود و جز با ترک دنیا به آنچه نزد خدا است نمی رسد. از بهشت و رضوان الهی. نهج البلاغه حکمت 385

معصیت و نافرمانی و سرپیچی چیزی فراتر از ذنب و گناه است ؛ معصیت مثل سیل است که طغیان کرده باشد و گناهان تشکیل دهنده ی این سیل طغیان کرده ی معصیت هستند؛ به همین خاطر است که خداوند در قرآن برای ابلیس صفت عصیّا را به کار می برد ، دیگر معنایی ندارد که به شیطان بگوییم گناه کرده است بلکه او سرکشی کرده است.

یَا أَبَتِ لَا تَعْبُدِ الشَّیْطَانَ إِنَّ الشَّیْطَانَ کَانَ لِلرَّحْمَنِ عَصِیًّا
اى پدر من، شیطان را (با اطاعت از او) پرستش مکن، زیرا شیطان، خداى رحمان را همواره نافرمان است
امیر مومنان ع در روایتی که مربوط به فراز بعدی دعای روز ششم هم می شود می فرماید :
إنّ الله أَخفی أربعةً فی اربعة ..... و اخفی سَخَطَه فی معصیته فلا تستصغرنَّ شیئاً من معصیته ، فربّما وافقَ سَخَطَه و أنت لا تعلم.
ترجمه : بدرستی که خداوند چهار چیز را در چهار چیز پنهان کرده ..... خداوند خشم خود را در معصیت و نافرمانی پنهان کرده است ؛ بنابراین ، هیچ معصیتی را خرد و کوچک مشمارید ؛ زیرا چه بسا که آن معصیت با خشم خدا همراه باشد و تو ندانی.
در این جا سر این که پیامبر ص بعد از موضوع معصیت به سخط الهی اشاره می فرماید همین نکته می باشد.

پروردگارا! توفیق ترک معصیت به ما عنایت فرما تا بوسیله پستی نافرمانی پست و خوار نشویم

التماس دعا توفیق مزید
۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مرداد ۹۱ ، ۲۲:۱۶
داود نوروزی





بسم الله الرحمن الرحیم

اللهمّ افْتَحْ لی فیهِ أبوابَ الجِنانِ واغْلِقْ عَنّی فیهِ أبوابَ النّیرانِ وَوَفّقْنی فیهِ لِتِلاوَةِ القرآنِ یا مُنَزّلِ السّکینةِ فی قُلوبِ المؤمِنین.

خدایا بگشا برایم در آن درهاى بهشت وببند برایم درهاى آتش دوزخ را و توفیقم ده در آن براى تلاوت قرآن اى نازل کننده آرامش در دلهاى مؤمنان.


اللهم افتح لی فیه ابواب الجنان

ای خدا! در این روز درهای بهشت را به روی من بگشا.

هیچ اجر و پاداش بودن کار و تلاش بدست نمی آید. اینگونه نیست که ما فقط با خواستن بهشت از خداوند ، بهشتی شویم. و یا فقط با دعا بخواهیم از جهنم دور شویم. یعنی این ها شرط لازم هست ولی شرط کافی و شرط کامل و تمام و اتم نیست.

با اینگونه دعاها خداوند توفیق به ما عنایت می کند که در این خواسته تلاش کنیم و هر آنچه موجب و سبب بهشت و دوری از جهنم است ، عمل کنیم.

آشنایی با بهشت

جنّات عدنٍ  مفتَّحةٌ لهم الأبوابُ. یعنی: بهشت های جاودان که دروازه های آنها به رویشان گشوده است.(ص/50)

بهشت هشت درب دارد که هر درب آن مخصوص گروهی از نیکان درگاه الهی است.و هشت طبقه دارد که آنان را در قرآن و روایات اینگونه گفته اند: جنّة النّعیم ، جنّة الخلد ، جنّة العدن ، جنّة المعوی ، جنّة الفردوس ، جنّة الفردوس ، جنّة القرار و دار السّلام. هر طبقه ، مخصوص عدّه ای از مقرّبین درگاه خداوندی است.

و سارعوا الی مغفرةٍ مِن ربّکم و جنّةٍ عرشها السّماواتُ و الأرضُ أُعدَّت للمتّقین. یعنی: و شتاب کنید برای رسیدن به آمرزش پروردگارتان؛ و بهشتی که وسعت آن، آسمان ها و زمین است؛ و برای پرهیزکاران آماده شده است.( آل عمران : 133)

برای اینکه بیشتر با بهشت آشنا شویم به خلاصه ی تفسیر این آیه شریفه از تفسیر نمونه دقت بفرمایید:

آیا بهشت و دوزخ هم اکنون موجودند؟

ممکن است با خواندن این آیه این سئوال پیش آید که آیا بهشت و دوزخ هم اکنون آفریده شده اند و وجود خارجی دارند یا بعداً در پرتو اعمال مردم ایجاد می شوند و نیز با توجه به این که قرآن می فرماید «وسعت بهشت به اندازه ی آسمان و زمین است.» ، بهشت در کجا قرار دارد. 

اکثر دانشمندان اسلامی با توجه به آیات و روایات بر آن اند که بهشت و دوزخ هم اکنون وجود دارند و در درون و باطن این جهان هستند. ما این آسمان و زمین و کرات گوناگون را با چشم خود می بینیم؛ اما عوالمی را که در درون این جهان قرار دارند، نمی بینیم و اگر دید و درک دیگری داشتیم، هم اکنون می توانستیم آنها را ببینیم؛ مانند بسیاری از امواج که با حواس پنجگانه درک شدنی نیستند؛ اما با گیرنده های مخصوص به خوبی درک می شوند.(تفسیر نمونه ج3 ص112)

بعضی نیز در پاسخ این سئوال گفته اند که عالم آخرت و بهشت و دوزخ، بر این عالم محیطند و این عالم در شکم آن قرار دارد و درست مثل جنینی که از عالم محیط خود بی خبر است ، ما نیز از عالم محیط خود بی خبریم و از آن رو که انسان چیزی وسیع تر از آسمان و زمین نمی شناسد تا مقیاس سنجش قرار داده شود، قرآن، وسعت و عظمت بهشت را به پهنه ی آسمان و زمین تشبیه کرده است؛ همان طور که اگر می خواستیم با کودکی سخن بگوییم که در رحم مادر قرار دارد، می بایست با منطقی صحبت می کردیم که برای او در آن محیط درک شدنی باشد.تمّ

بهشت آن قدر بزرگ است که از امام صادق ع نقل شده است:« إنَّ أَدنی أَهل الجنّةِ منزلاً لو نَزلَ به الثَّقلان - الجن و الانس - لَوَسِعَهُم طعاماً و شراباً ، و لا ینقُصُ عندَهُ شَیءٌ. یعنی: بوی خوش بهشت از فاصله ی هزار سال راه به مشام می رسد و اگر تمام جنیان و انسان ها در خانه ی کسی که پایین ترین درجه را در بهشت دارد، میهمان شند، او تمام آنها را با خوراکی ها و نوشیدنی ها ی گوارا پذیرایی می کند و چیزی از آنچه نزد اوست، کاسته نمی شود.»

همه ی اهل دنیا در خانه ی بهشتی جای می گیرند؛ زیرا خانه اش به اندازه ی نظام کیهانی وسیع است؛ نه این که وسعت مجموع بهشت که برای همه ی بهشتیان است، به اندازه ی آسمان ها و زمین باشد؛ بلکه وسعت بهشت هر مومن، به اندازه ی مساحت نظام کیهانی است. آیا انسان عاقل هرگز حاضر می شود که آن جهان با عظمت را بدهد و این جهان فرمایه را بگیرد.(تفسیر موضوعی ج6 ص33)

بهای بهشت

إنّ اللهَ اشتری مِن المومنینَ أَنفُسهم و أَموالهم بأَنّ لهم الجنّة. یعنی: خداوند از مومنان، جان ها و اموالشان را خریداری کرده، که (در برابرش) بهشت برای آنان باشد. (توبه/111)

خداوند در این آیه شریفه، خود را خریدار و مومنان را فروشنده و جان ها و اموال را کالا و بهشت را بها و تورات و انجیل و قرآن را سند این معامله قرار داده است. (المیزان ج9 ص410)

حضرت علی ع می فرماید: إنّه لیسَ لأَنفسکم ثَمَنٌ إلاّ الجنّة ، فلا تَبیعوها إلاّ بها. یعنی: جان بهای شما جز بهشت نیست؛ پس آن را جز به بهشت مفروشید.

امام علی ع : ثَمن الجنّة العمل الصالح. یعنی: بهای بهشت کار نیک است.

موجبات رفتن به بهشت

1- ایمان و عمل صالح

ایمان و عمل صالح در قرآن همیشه به همراه هم ذکر شده اند. یعنی ایمان بدون عمل صالح فایده ای ندارد و عمل هم بدون ایمان فایده ای ندارد.کسی که به خدا و غیب و آخرت و بهشت و جهنم ایمان داشته باشد ولی عمل صالحی نکند، آن ایمان برایش سودی نمیی رساند. و اگر کسی هم باشد که همیشه کار خیر و نیک و شایسته انجام دهد ولی ایمان نداشته باشد اثربخش نیست.مثل منافقین که مسجد ساختند و پیامبر آن را تخریب کرد و دستور داد که در آن مکان هیچ چیزی نسازند.

و مَن یعمل مِن الصالحات مِن ذَکَر أَو أُنثی و هو مومنٌ فأُلئک یدخلون الجنّة. یعنی: و هر کس از زن و مرد کار صالح و شایسته انجام دهد، اگر مومن باشد همگی به بهشت می روند. (نساء/124)

در این آیه هم تاکید خداوند بعد از عمل صالحح، بر ایمان جالب توجه است.

2- تقوی و اخلاق

أَکثرُ ما تَلجُ به أُمّتی الجنّة: تقوی الله و حُسنُ الخلق. یعنی: امّت من بیشتر به سبب دو چیز وارد بهشت می شوند: خدا پروایی و خوشخویی.

3- انفاق 

امام صادق ع : ثلاثٌ مَن أتی الله بواحدةٍ مِنهنَّ أَوجبَ له الجنّة: الإنفاق مِن إقتار ، و البشرُ لجمیع العالم ، و الانصافُ من نفسِهُ. یعنی: سه کار است که هر کس یکی از آنها را انجام دهد خداوند بهشت را بر او واجب می گرداند: انفاق کردن در تنگدستی و خوشخرویی با همه ی عالم و انصاف داشتن.

4- سختی ها و شدائد

أم حَسِبتم أَن تدخلوا الجنّةَ و لمّا یَعلمِ اللهُ الّذین جاهدوا منکم و یعلم الصّابرین. یعنی: آیا می پندارید که به بهشت خواهید رفت و در حالی که هنوز خدا معلوم نکرده که از میان شما چه کسانی جهاد می کنند و چه کسانی صبر و پایداری می ورزند؟ (آل عمران/142)

امام علی ع : بالمکاره تُنالُ الجنّة. یعنی : با نا ملایمات است که بهشت به دست می آید.

امام محمد باقر ع : الجنّةِ محفوفةٌ بالمکاره و الصّبر ، فمن صَبرَ علی المکاره فی الدّنیا دخل الجنّة. یعنی: بهشت در احاطه ی ناملایمات و بردباری است ؛ پس، هر که در دنیا بر ناملایمات صبر کند به بهشت می رود.

5- چهار چیز موجب برخورداری نعمت بهشت است

رسول اکرم ص : إنَّ فی الجنّةِ غُرفاً یُری ظاهرها مِن باطنها و باطنها من ظاهرها ، یَسکنها مِن اُمّتی ؛ مَن اطاب الکلام ، أَطعَم الطّعام ، و افشَی السّلام و صلّی باللّیل و النّاس نیام. یعنی: در بهشت اتق ها و غرفه هایی است که ظاهر آنها از باطن و داخل آنها ؛ و باطن و داخل آنها از بیرون و ظاهر آنها دیده می شود.کسانی از امّت من در آن سکنا می گزینند که: 1- گفتارش را نیکو سازد 2- اطعام کند 3- سلام را ابراز و افشاء کند 4- نماز بخواند در شب هنگامی که مردم خوابند.

6- مهمان نوازی

پیامبر اکرم ص : أَلضّیف دلیل الجنّة. یعنی : میمان راهنمای بهشت است.

7- سخاوت

رسول مکرم اسلام ص : أَالجنّة دار الأسخیاء. یعنی : بهشت، خانه ی سخاوتمندان است.

و در آیات و روایات راه های زیادی برای رفتن به بهشت، معرفی شده است که برای نمونه چند راه معرفی شد.

چه کسانی وارد بهشت نمی شوند؟ 

1- إِنّه مَن یُشرک بالله فقد حرّم الله علیه الجنّة و مأواه النّار. یعنی: هر آینه هر کس به خدا شرک ورزد خداوند بهشت را بر او حرام گردانیده و جایگاهش آتش باشد.

2- رسول مکرم اسلام ص: تَرُمُ الجنّة علی ثلاثةٍ: علی المنّان و علی المُغتاب و علی مُدمِنِ الخمر. یعنی: بهشت بر سه کس حرام است: منّت گذارنده و غیبت کننده و میگسار.

3- نبیّ مکرم اسلام ص: لا یَدخُل الجنّة خِبٌّ و لا خائنٌ. یعنی: هیچ حیله گر و خیانت کاری به بهشت نمی رود.

4- رسول الله ص : مَن استَرعی رعیَّةً فغَشَّها حرّم الله علیه الجنّة. یعنی: هر کس سرپرست ملّتی شود و به آنها خیانت ورزد خداوند بهشت را بر او حرام گرداند.

5- حدیث قدسی: حرّمت الجنّة علی المنّان و البخیل و القتّات. یعنی: بهشت بر منت گذار و بخیل و سخن چین حرام کرده است.

6- رسول الله ص : لا یَدخل الجنّة قاطع رحم. یعنی : آن که پیوند خویشی را قطع کند به بهشت راه نیابد.

7- رسول الله ص : لا یَدخلُ الجنّةَ بخیلٌ و لا خَبٌّ و لا خائنٌ و لا سیّیءُ النلکة. یعنی: به بهشت داخل نمی شوند: بخیل و حقه باز و خائن و بد اخلاق.

پس، خدایا! بهشت را به ما بشناسان ، راه های ورود به آن را به ما بشناسان ، به ما توفیق پیمودن این راه ها را عنایت فرما، و درهای بهشت را برای ما بگشای.

و أغلق عنّی فیه ابواب النّیران

و درهای آتش جهنّم و دوزخ را به رویم ببند.

إِنَّ جهنّم کانت مرصاداً للطّاغینَ مآباً. یعنی: مسلّماً در آن روز جهنّم کمینگاهی است بزرگ ؛ و محل بازگشتی برای طغیانگران.(نباء/21و22)

امام علی ع : أحذَروا ناراً لَجَبُها عتید ، و لَهَبُها شدید ، و عذابُها أبداً جدید. یعنی: بترسید از آتشی که موج خروشان آن تناور است و زبانه اش گسترده و غذابش همواره و همیشگی و تازه است.

و أَمّا القاسطون فکانوا لِجهنّمَ حطباً. یعنی: و اما آنان که از حق دورند و ظالمان آتشگیره و هیزم دوزخند.(جنّ / 15 )

خذوهُ و قلّوهُ ؛ ثمَّ الجحیمَ صلّوهُ ؛ ثمَّ فی سلسلةٍ ذرعها سبعونَ ذراعاً فاسلکوهُ. یعنی: او را بگیرید و در بند و زنجیرش کنید ؛ سپس او را در دوزخ بیفکنید ؛ بعد او را به زنجیری که هفتاد ذراع است ببندید.

امام صادق ع : مِن قول جبرئیل لرسول الله ص : لو أَنَّ واحدةً ، من الُلسلة الّتی طولُها سَبعونَ ذراعاً ، وُضِعت علی الدّنیا لذابَتِ الدّنیا مِن حَرِّها . یعنی: در کلام حضرت جبرائیل به پیامبر ص که فرموده بود: اگر یک حلقه از آن زنجیر هفتاد گزی بر دنیا بیفتد و نهاده شود دنیا از گرمای آن گداخته گردد.

چندان هم غیر متابادر به ذهن نیست. چرا گه اگر یک شهاب سنگ کوچک آنقدر گرما دارد و مهیب است که خسارات بزرگی بر زمین وارد سازد و از همین دنیا هم هست و نه از آتش دوزخ جهنّم. و گرمای خورشید که با 150 میلیون کیلومتر فاصله از زمین چنین گرمایی در زمین ایجاد می کند . در حالی که فقط نور خورشید به زمین می رسد و نه شعله ای از خورشید. و در حالی که خود خورشید در برابر خورشیدهای بزرگتر در کیهان مانند یک پیکسل و نقطه ی بسیار کوچکی است که در مقابل خورشیدهای بزرگتر همین دنیا! اصلاً دیده نمی شود! و این در حالی است که در روایات وارد شده که آتش این دنیا چندین برابر سردتر شده نسبت به آتش جهنم.

لباس دوزخیان 

امام صادق ع : مِن قول جبرئیل لرسول الله ص : لَو أَنَّ سِربالاً مِن سَرابیل أهل النّار عُاِّقَ بین السّماء و الارضِ لَماتَ أهل الدّنیا مِن ریحه. یعنی: در فرمایش جبرائیل به رسول الله ص : اگر یکی از جامه ها و لباس دوزخیان در میان آسمان و زمین آویخته شود همه ی مردم دنیا از بوی بد آن بمیرند.

خوراک دوزخیان 

لیس لهم طعامٌ إلاّ مِن ضَریع ؛ لا یُسمِنُ و لا یُغنی من جوع. یعنی: غذایی جز از ضریع - خار خشک تلخ و بد بو - ندارند ؛ غذایی که نه آنها را چاق و فربه می کند و نه از گرسنگی می رهاند.( غاشیه / 6و7)

رسول الله ص : لو أَنَّ دَلواً صُبَّ من غِسلینٍ فی مَطلعِ الشّمس لَغَلَت منه جماجم مَن فی مغربها. یعنی : اگر یک سطل از چرک و خون دوزخیان در مشرق عالم ریخته شود بر اثر آن ، جمجمه ی کسانی که در غرب جهانن به جوش می آید.

امام صادق ع از قول جبرائیل به رسول الله ص : لَو أَنّ قطرةً من الضّریع قَطَرَت فی شراب أهل الدّنیا لماتَ اهلها من نَنتِها. یعنی: اگر قطره ای از ضریع - خار خشک سمّی - در آب آشامیدنی مردم دنیا بچکد از بوی گند آن همگی بمیرند.

نوشیدنی دوزخیان

فشاربونَ علیه مِن الحَمیم ؛ فشاربونَ شُربَ الهیم. یعنی: و روی آن از سوزان می نوشید ؛ و همچون شتران مبتلا به بیماری عطش، از آن می آشامید.(واقعه / 54-55)

دوزخیان کیانند؟

1- متکبرین

رسول الله ص : اکثر اهل جهنم المتکبرون. یعنی: بیشترین دوزخیان اهل تکبر در دنیا بودند.

2- کسی که مردم از زبانش می ترسند

رسول الله ص : مَن خاف النّاس لسانه فهو مِن أهل النّار. یعنی: کسی که مردم از زبانش بترسند او از اهل جهنّم است.

3- همسایه آزاری

رسول الله ص : مَن آذی جاره حرّم الله علیه ریح الجنّة و مأویه جهنّم . یعنی: هر کس همسایه اش را آزار دهد، خدا بوی بهشت را بر او حرام سازد و جایگاهش دوزخ است.

خدایا! به ما توفیقی عنایت فرما که با انجام فرامین و ستوراتت، راه های دوزخ را بر خود ببندیم. که جهنم بد سر انجامی است.

و وفّقنی فیه لتلاوة القرآن

و در این روز مرا توفیق تلاوت قرآن عنایت فرما

تلاوت قرآن، باید در ما ایجاد تفکر و تدبّر نماید و در این تدبّر راه حق را بیابیم و بعد با ایمان کامل به دستورات آن عمل نماییم .

به ویترین مغازه که نگاه کنی هیچ چیز به تو نخواهد رسید ؛ اما برای نگاه کردن به خط و آیات قرآن هم اجر و پاداش قرار داده شده است. با این که قرآن برنامه زندگی ما هست و باید عمل شود تا به هدف نزول قرآن رسیده باشیم ولی خداوند حتی به نگاه بر این برنامه هم پاداش می دهد.

رسول الله ص : نَوِّروا بیوتکم بتلاوة القرآن ؛ فإنَّ البیتَ إِذا کَثُرَ فیه تلاوةُ القرآن کشثُرَ خیره و اَتَّسَعَ ءَهلهُ و أَضاءَ لأَهل السّماء کما تُضیءُ نجومُ السّماءِ لاَهل الدّنیا. یعنی: خانه های خود را با خواندن قرآن نورانی کنید ؛ زیرا چون در خانه ، قرآن زیاد تلاوت شود، خیرش فراوان شود، و اهل آن در گشایش قرار گیرند و برای آسمانیا بدرخشد چنانکه اختران و ستارگان آسمان برای زمینیان می درخشند.

امام صادق ع : علیکم بتلاوة القرآن فأِنَّ درجاة الجنِة علی عدد آیات القرآن فأذا کان یوم اتلقیامة یُقالُ لقاریءِ القرآن : أِقراء وارقَ ؛ فکلَّما قرأَ آیةً رقی درجةً. یعنی: بر شما باد به تلاوت قرآن پس بدستیکه درجات بهشت بر عدد آیات قرآن است ؛ پس وقتی که روز قیامت شد به قاری قرآن گفته می شود: بخوان و بالا برو ، پس هر آیه از قرآن را که می خواند و قرائت می کند ، یک درجه بالا می رود.

پیامبر ص کسی که قاری و حافظ قرآن بود بسیار دوست می داشت. اگر گروهی را به سفر می فرستاد، از آنها می پرسید که چقدر از قرآن را می دانید؟ و هر کس که بیشتر حفظ بود او را فرمانده و امیر بر دیگران قرار می داد.

گفتار کریمه ی خدا قرآن است      خوبی ز بدی کند جدا قرآن است

هر جا گره ای به کارها می افتد    محبوب تریت گره گشا قرآن است

یا منزل السّکینة فی قلوب المومنین

ای فرود آورنده  آرامش بر دل های اهل ایمان

ما از خداوند این خواسته ها را در هر روز از ماه رمضان داریم

اما ما هم باید این صفات را بشناسیم و خودمان را به آنها نزدیک کنیم

این دعاها توفیق الهی را شامل حال ما می کند که در راه هرآنچه از خداوند خواسته ایم

قدم برداریم

التماس دعا توفیق مزید

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ مرداد ۹۰ ، ۰۴:۴۳
داود نوروزی




بسم الله الرحمن الرحیم

اللهمّ وفّرْ فیهِ حَظّی من بَرَکاتِهِ وسَهّلْ سَبیلی الى خَیْراتِهِ ولا تَحْرِمْنی قَبولَ حَسَناتِهِ یا هادیاً الى الحَقّ المُبین.

خدایا زیاد بگردان در آن بهره مرا از برکاتش وآسان کن راه مرا به سوى خیرهایش ومحروم نکن ما را از پذیرفتن نیکىهایش اى راهنماى به سوى حـق آشکار .

اللّهم وفّر فیه حظّی من برکاته

خدایا در این روز بهره ی مرا از برکاتش فراوان گردان.

در توضیح و شرح برکات لطفاً رجوع فرمایید به شرح دعای روز هجدهم در همین وبلاگ.

امروز از شرح حضرت آیة الله مرحوم مجتهدی تهرانی بهرمند شویم؛ چون بنده ی حقیر امروز فرصت زیاد برای تحقیق نداشتم و در شرح دعاهای روزهای قبل از یادداشت های چند سال قبل هم استفاده می کردم و فیش تحقیق دعای امروز را نداشتم. با این توضیح توفیقی شد تا از بیانات بیدارگر حضرت آقای مجتهدی تهرانی فیض ببریم؛ برای آقا دعا کنیم و حمد و سوره ای قرائت کنیم با صلوات بر محمد و آل محمد.

آیت‌الله مجتهدی تهرانی در شرح فراز «اللّهمّ وفّرْ فیهِ حَظّی من بَرَکاتِهِ» می‌گوید: ‌خدایا کاری کن که از برکات ماه رمضان بهره‌ بسیار ببرم. حال برکات ماه رمضان چیست؟ خواندن دعا، عبادت کردن، تلاوت قرآن و قرائت دعاهایی مانند ابوحمزه از برکات رمضان است. 
وی می‌افزاید: آنها که زبان عربی بلد نیستند، قرآن و مفاتیح ترجمه شده تهیه کنند و ترجمه آنچه را که می‌خوانند را بدانند. 
وی ادامه می‌دهد: ما در مفاتیح در دعایی می‌خوانیم که خدایا برای تاریکی قبرم گریه می‌کنم. خدایا برای تنگی لحدم گریه می‌کنم. آخر زندگی انسان قرار گرفتن در قبور است و حدیث داریم که شبانه‌روز، قبر ما 5 کلمه را صدا می‌کند. قبر صبح به صبح می‌گوید من خانه تنهایی تو هستم، برای خودت انیسی پیدا کن با انجام کار خیر. 
وی ادامه می‌دهد: قبر همچنین به ما می‌گوید که منم خانه تاریکی تو، یک چراغی برای خودت بفرست. می‌گوید؛ من خانه پر از کرم و عقرب توام، زهری بفرست تا کرم‌ها را بکشد. 
این مدرس بزرگ اخلاق در ادامه اظهار می‌کند: در گذشته شخصی بود به نام حاج سعید حق‌گو، می‌گفت: در قم جنازه‌ای را بردیم تا دفن کنیم، قبر پر از عقرب بود و هرچه از آنها را می‌کشتیم باز هم در قبر می‌جوشیدند و در آخر خسته شدیم و جنازه را روی عقرب‌ها گذاشتیم و روی آن خاک ریختیم. 
این استاد اخلاق می‌گوید: این صداهای قبر را بشنویم و در فکر مردن باشیم. ما آنچنان شیفته دنیا هستیم که بیهوش شده‌ایم و آدمی که بیهوش باشد،‌ هیچ نمی‌فهمد. از خدا بخواهیم ما را هوشیار کند. 
آیت‌الله مجتهدی تهرانی در ادامه می‌گوید: خدایا کاری کن از برکات ماه رمضان استفاده کنیم. برخی استفاده نمی‌کنند و حتی برای سحر بلند نمی‌شوند. برای استفاده از برکات ماه رمضان باید هنگام سحر بیدار شد و دعا خواند و عبادت کرد. حتی آنانکه مسافر هستند و یا به علت بیماری روزه نمی‌گیرند، هم وقت سحر بیدار شوند و بهره ببرند. 
وی ادامه می‌دهد: بهره ماه رمضان بهشت و بهره‌های معنوی است. بهره‌‌هایی که خدا می‌دهد، معنوی‌اند که باید برای رسیدن به آنها دعا کرد. 
آیت‌الله مجتهدی تهرانی در ادامه سخنان خود در شرح فراز «وسَهّلْ سَبیلی الى خَیراتِهِ» می‌گوید: خدایا راه من به سمت خیراتش را آسان کن. رمضان خیرات بسیاری دارد. آدم اگر بتواند افطاری دهد، خیرات کرده است. اگر تمکن مالی دارید، افطاری درست کنید و به فامیل خود به خصوص آنانکه فقیر هستند، افطاری بدهید که از کارهای ثواب است. 
وی با اشاره به اقداماتی که در دهه‌های قبل برای گرایش کودکان و جوانان به مسجد انجام می‌دادند، می‌گوید: در مساجد حتی درخت توت می‌کاشتند تا کودکان به هوای خوردن توت به مساجد بیاید؛ اما الان کاری نمی‌کنند تا جوانان به مساجد روی بیاورند و مسجدها را بیشتر افراد مسن پر می‌کنند. 

 انجام گناه ما را از برکات رمضان محروم می‌کند 
این استاد اخلاق ادامه می‌دهد: در کار خیر افراد فقیر آبرومند شناسایی کنید و به آنها کمک کنید. از احوال همسایه‌هایتان با خبر شوید و اگر مستحق بودند به آنها کمک کنید. اگر کسی خبر نداشته باشد و همسایه‌اش گرسنه باشد مورد اعتراض قرار می‌گیرد و اگر با خبر باشد و کمک نکند، کافر است. حدیث داریم که کسی اگر همسایه‌اش گرسنه باشد، مسلمان نیست. 
آیت‌الله مجتهدی تهرانی همچنین در تشریح «ولا تَحْرِمْنی قَبولَ حَسَناتِهِ» اظهار می‌کند: خدایا من را از قبول حسنات محروم نکن. اگر دعای ابوحمزه نماز شب و دعای سحر می‌خوانم و روزه می‌گیرم، حسنات و ثواب اینها را به من بده و من را محروم نکن. یعنی کاری نکنم که آن حسنات از بین برود؛ چون آدم یک غیبت کند، حسنات کاری که کرده از بین می‌رود. 
وی می‌گوید: اگر کسی غیبت دیگری را بکند، تا 40 روز ثواب اعمال او در نامه اعمال آن شخص نوشته نمی‌شود و این حدیث است. غیبت کردن، دروغ گفتن، نگاه کردن به نامحرم، گمان بد به کسی زدن باعث می‌شود که حسنات آدمی از بین برود. 
آیت‌الله مجتهدی تهرانی در خصوص فراز پایانی دعای روز نوزدهم ماه رمضان می‌گوید: از خدایی که ما را به دین حق راهنمایی می‌کنی، خدا ما را به دین اسلام و مذهب شیعه دوازده‌ امامی راهنمایی کرده است. اینکه شیعه مرتضی علی (ع) هستیم خیلی مهم است. خدایا این چند دعا را درباره ما مستجاب بفرما.

ما از خداوند این خواسته ها را در هر روز از ماه رمضان داریم

اما ما هم باید این صفات را بشناسیم و خودمان را به آنها نزدیک کنیم

این دعاها توفیق الهی را شامل حال ما می کند که در راه هرآنچه از خداوند خواسته ایم

قدم برداریم

التماس دعا توفیق مزید


۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مرداد ۹۰ ، ۱۶:۱۹
داود نوروزی





بسم الله الرحمن الرحیم

اللهمّ نَبّهْنی فیهِ لِبَرَکاتِ أسْحارِهِ ونوّرْ فیهِ قلبی بِضِیاءِ أنْوارِهِ وخُذْ بِکُلّ أعْضائی الى اتّباعِ آثارِهِ بِنورِکَ یا مُنَوّرَ قُلوبِ العارفین.

خدایا آگاهم نما در آن براى برکات سحرهایش وروشن کن در آن دلم را به پرتو انوارش وبکار به همه اعضایم به پیروى آثارش به نور خودت اى روشنى بخش دلهاى حق شناسان

اللّهم نبّهنی فیه لبرکات أسحاره

خدایا! مرا در این روز نسبت به برکات سحرهای این ماه بیدار و آگاه ساز.

اگر با واژه های دعا آشنا بشویم فهم و درک دعا برای ما آسان تر خواهد شد و عمل به آن و این که خودمان را در مسیر مفاهیم این دعا قرار دهیم، بهتر این کار صورت می پذیرد.

تنبیه یعنی آگاه کردن و بیدار کردن.

برکات از مادّه ی برکت است و برکت در اصل « برک » به معنی سینه ی شتر می باشد. و برکت در اصطلاح یعنی استقرار خیر از سوی خداوند در یک چیز.( ویکی فقه )

ارتباط معنای لغوی و اصطلاحی: چون سینه ی شتر در هنگام نشستن و برخواستن شتر مقدّم بر دیگر اعضاء است، و اینکه شتر مهمترین راه کسب روزی در بین اعراب است؛ به عنوان مصداق روشنی از خیر می باشد و لذا در مورد هر نعمتی که دوام داشته باشد استعمال می شود.

اقسام برکت؛

و لو أنَّ اهلَ القری ءامنوا و اتّقوا لَفَتحنا علیهم برکاتٍ مِن السماءِ و الأرض. یعنی: و اگر اهل شهرها و آبادی ها، ایمان می آوردند و تقوی پیشه می کردند، برکات آسمان و زمین را بر آنها می گشودیم.(اعراف: 96)

بنا بر این آیه برکات به دو قسم تقسیم می شود:

1- برکات آسمانی یعنی برکات معنوی

برکات آسمانی عبارت است از توجهات معنوی و رحمت های روحانی که سبب گشایش و خوشی روح و وسعت قلبی و نورانیت باطنی و استفاضه از فیوضات الهی می شود.

2- برکات زمینی یعنی برکات مادّی یا حسّی

برکات زمینی برکاتی است که منشاء آن از زمین است، مانند: آب، خاک، هوا، اشجار، زراعت و آنچه مورد استفاده مادّی انسان ها قرار می گیرد.

که این دو قسم برکت در موضوعاتی مصداق پیدا می کنند، که در قرآن به آنها اشاره شده است:

1- مکان های پر برکت، مثل: کعبه، أرض بیت المقدس. 

2- زمان های با برکت، مثل: شب قدر؛ و انزلناه فی لیلة مبارکه. یعنی: که ما آن- قرآن - را در شب پر برکتی نازل کردیم.(دخان: 2)

3- اشیاء پر برکت، مثل: قرآن؛ « و هذا کتابٌ انزلناه مبارکٌ. یعنی: و این کتابی است که ما آن را نازل کردیم کتابی است پر برکت. » انعام :92

آب؛ و نزّلناه من السماء ماءً مبارکا. یعنی: و از آسمان آبی پر برکت نازل کردیم. سوره ق:9

4- افراد پر برکت؛ مثل: حضرت عیسی ع : و جعلنی مبارکاً أین ما کنت. یعنی: و مرا هر جایی که باشم، وجودی پر برکت قرار ده. مریم 31

5- عوامل برکت ؛

1- ایمان و عمل صالح؛ 

و لو أنَّ اهلَ القری ءامنوا و اتّقوا لَفَتحنا علیهم برکاتٍ مِن السماءِ و الأرض. یعنی: و اگر اهل شهرها و آبادی ها، ایمان می آوردند و تقوی پیشه می کردند، برکات آسمان و زمین را بر آنها می گشودیم.(اعراف: 96)

چرا که اهل ایمان و تقوی نعم الهی وسیله ی عبادت و اطاعت می کنند. و ایمان و عمل صالح باعث نزول نعمات ارضی و سماوی خدا می گردد.

2- استغفار

امام علی ع : قد جعل الله الاستغفار سبباً لدرر الرّزق و رحمة الخلق. یعنی: خدا استغفار را وسیله دائمی فرو ریختن روزی و موجب رحمت خلق قرار داده است. ( ویکی فقه )

اجمالاً با مفهوم و مصادیق برکت آشنا شدیم و اکنون می دانیم که خداوند ما را به برکات سحرها آشنا کند و آگاه کند و در این زمینه بیدارمان کند ، منظور چیست.

أسحاره؛

اسحار جمع سحر است. در شب چون مردم همه در حال استراحت هستد و کمتر در این ساعات گناه می شود، فضا آلوده نیست. و اصلاً نزدیک صبح یک روحانیت و معنویت خواصی دارد.

عبادت در شب، به ویژه در سحرگاهان و نزدیک طلوع فجراثر فوق العاده ای در صفای روح ، تهذیب نفس، تربیت معنوی انسان، پاکی قلب، بیداری دل، تقویت ایمان و اراده، تحکیم پایه های تقوی در دل و جان انسان دارد که حتّی با یک بار آزمایش، انسان آثار آن را به روشنی در خود احساس می کند. به همین دلیل علاوه بر آیات قرآن، در روایات اسلامی نیز تاکید فراوانی بر آن شده است. در روایتی از امام صادق ع می خوانیم: « سه چیز از عنایات مخصوص الهی است: عبادت شبانه - نماز شب - و افطار دادن به روزه داران و ملاقات برادر مسلمان. » در حدیث دیگری از همان حضرت نقل شده که در تفسیر آیه 114 سوره هود فرموده است: « نماز شب گناهان روز را از بین می برد.» تفسیر نمونه ج25 ص170

لسان الغیب حافظ شیرازی هم هرچه دارد را از سحر و عبادت شبانه می داند:

هرگنج سعادن که خدا داد به حافظ          از یمن دعای شب و ورد سحری بود

در غزل دیگر می گوید:

دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند       و اندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند

چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی     آن شب قدر که این تازه براتم دادند

سحر در ادبیات عرفانی و شعرا جایگاه بسیار والایی دارد.

شب خیز که عاشقان به شب راز کنند      گرد در و بام دوست پرواز کنند

هر جا که دری بود به شب در بندند       الاّ در دوست را که شب باز کنند

و نوّر فیه قلبی بضیاء أَنواره

و در این روز دلم را به تابش روشنی های آن نورانی گردان.

الله ولیّ الّذین آمنوا یُخرجهم مِن الظلمات الی النّور. یعنی: خداوند، ولی و سرپرست کسانی است که ایمان آورده اند؛ آنها را از ظلمت ها ، به سوی نور بیرون می برد.(بفره:257)

نور و ظلمت در این آیه کنایه از هدایت و گمراهی است. امروز از خداوند می خواهیم که قلب ما را به نور هدایت منور گرداند و ما را از تاریکی های جهل به نور هدایت راهنمایی کند.

الله نور السماوات و الارض ... نورٌ علی نور ، یهدی الله لِنوره من یشاء. خداوند نور آسمان ها و زمین است ... نوری است بر فراز نوری؛ و خدا هر کس را بخواهد به نور خود هدایت می کند. (نور:35)

خدا همان نوری است که آسمان ها و زمین را روشن می کند و از کانون قلب مومنان سر بر می آورد و تمام وجود آنها را نورانی می کند. دلایلی که آنان با عقل دریافته اند، با نور وحی آمیخته می شود و مصداق «نورٌ علی نور» می گردد. این چنین دل های مستعد به این نور الهی هدایت می شوند و مشمول «یهدی الله لنوره من یشاء» می گردند. این نور وحی باید از آلودگی به گرایش های انحرافی شرقی و خربی که موجب کدورت آن می شود، بر کنار باشد؛ چنان خالی از هر گونه انحراف که بدون نیاز به هیچ چیز دیگر، تمام نیروی وجود انسان را بسیج کند و مصداق « یکاد زیتها یضیء و لو لم تمسیه نار» گردد.( تفسیر نمونه ج15 ص 474)

و خذ بکلِّ اعضائی الی اتّباع آثاره

و تمام اعضا و جوارحم را برای آثار و برکات این روز و این ماه مسخر فرما

منظور از مسخر گردان اعضایم را چیست؟

منظور تسلیم شدن در برابر قدرت قادر متعال است. چرا که خداوند در قرآن می فرماید: و مَن أَحسَنُ دیناً مِمَّن اَسلمَ وجههُ للهِ و هو محسن. یعنی: دین و آیین چه کسی بهتر است از آن کس که خود را تسلیم خدا کند، و نیکو کار باشد. (نساء:125)

و مفهوم این خواسته این می شود که در انجام تکالیف و وظایف و فرائض و واجبات باید به قدرت خداوند متعال توکل کنیم و از قدرت او بخواهیم که اعضا و جوارح ما را در کار اطاعت و عبادت و پیروی از دستورات و فرامین خود ، کمک مان کند و نیروی اعضای ما را در اجرای دستورات خود وادارد و آنی ما را به خود ما وانگذارد. ولا تکلنی الی نفسی طرفة عین ابداً.

بنورک یا منوّر قلوب العارفین

به حق نور جمالت ، ای روشنی بخش دل های عارفان

ما از خداوند این خواسته ها را در هر روز از ماه رمضان داریم

اما ما هم باید این صفات را بشناسیم و خودمان را به آنها نزدیک کنیم

این دعاها توفیق الهی را شامل حال ما می کند که در راه هرآنچه از خداوند خواسته ایم

قدم برداریم

التماس دعا توفیق مزید


۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مرداد ۹۰ ، ۰۸:۱۶
داود نوروزی






بسم الله الرحمن الرحیم

اللهمّ اهْدِنی فیهِ لِصالِحِ الأعْمالِ واقْـضِ لی فیهِ الحَوائِجَ والآمالِ یا من لا یَحْتاجُ الى التّفْسیر والسؤالِ یا عالِماً بما فی صُدورِ العالَمین صَلّ على محمّدٍ وآلهِ الطّاهِرین.

خدایا راهنمائیم کن در آن به کارهاى شایسته واعمال نیک وبرآور برایم حاجتها وآرزوهایم اى که نیازى به سویت تفسیر وسؤال ندارد اى داناى به آنچه در سینه هاى جهانیان است درود فرست بر محمد وآل او پاکیزگان.

اللّهم اهدنی فیه لصالح الاعمال

خدایا! مرا به اعمال شایسته در این روز، راهنمایی کن

در این فراز از دعای روز هفدهم ماه رمضان دو موضوع مطرح شده است. موضوع هدایت و موضوع عمل صالح، که این دو لازم و ملزوم هم هستند. چرا که تا هدایت نباشد، عمل صالح انجام نمی پذیرد. برای درک و فهم بیشتر این دعا لازم است که این دو موضوع روشن شوند.

هدایت و راهنمایی؛

قالَ ربُّنا الّذی أَعطی کلَّ شیءٍ خلقَه ثم هدی. یعنی:(موسی) گفت: پروردگار ما همان کسی است که به هر موجودی ، آنچه را لازمه ی آفرینش او بوده داده ؛ سپس هدایت کرده است. (طه آیه 50)

خداوند هدایت را در بدو خلقت هر موجودی در او قرار داده است. نخست خداوند هر چه لازمه ی هر موجودی بوده به او بخشیده است و سپس او را هدایت کرده؛ و منظور از این هدایت این است که خداوند بعد از این که لوازم حیات و وجود و موجود شدن را به او عطا کرده؛ به او چگونگی بهرمندی از این لوازم وجودی را آموخته، تا هر موجودی نیرویش را در مسیر ادامه ی حیاط و وجود خویش به کار گیرد. 

انواع هدایت؛

هدایت دو گونه است،

1- هدایت تکوینی ، که برای همه ی موجودات و مخلوقات خداوند است.

قالَ ربُّنا الّذی أَعطی کلَّ شیءٍ خلقَه ثم هدی. یعنی:(موسی) گفت: پروردگار ما همان کسی است که به هر موجودی ، آنچه را لازمه ی آفرینش او بوده داده ؛ سپس هدایت کرده است. (طه آیه 50)

2- هدایت تشریعی؛ که مخصوص انسان ها و ذوی العقول است، که جن را هم شامل می گردد.

ذلک الکتابُ لا ریبَ فیه هدیً للمتّقینَ . یعنی: آن کتاب با عظمتی است که شک در آن راه ندارد و مایه ی هدایت متّقین و پرهیزکاران است. بقره آیه 2

هدایت تشریعی خودچهار نوع است؛

 1- هدایت اولیّه و عمومی که همان نشان دادن راه است، که برای همه انسان ها است، یا همان هدایت به معنی فراهم کردن وسیله ی نیل به مقصود و هدف اصلی است.

و لقد جاءهم مِن ربّهمُ الهدی. یعنی: در حالی که هدایت از سوی پروردگارشان برای آنها آمده است. (نجم آیه 23)

و هدیناه النّجدَین. یعنی: و او را به راه خیر و شرّ هدایت کردیم.(بلد آیه 10)

 2- هدایت ثانویه یا پاداشی؛ وقتی مومنین از هدایت عمومی خداوند بهرمند شدند و پیامبران و کتب آسمانی و وحی را تصدیق کردند؛ و هدایت اولیه را پشت سر گذاشته باشند خداوند به پاس و پاداش این امر، آنان را مشمول هدایت خاص خود قرار می دهد.

و الّذین اهتدَوا زادَهم هُدیً و ءاتاهم تقواهم. یعنی: کسانی که هدایت یافته اند، (خداوند) بر هدایتشان می افزاید و روح تقوی به آنان می بخشد. (محمد ص آیه 17)

3- و در درجات بالاتر از هدایت رسیدن به واقع ؛ که در سوره یونس آیه ی 9 خداوند بیان می فرماید.

4- و هدایت به مفهوم حکم الهی هم که در سوره إسراء آیه ی 97 خداوند متعال بیان فرموده است.

چون هدایت بدست خداست، ما از خداوند می خواهیم که ما را به سمت و سوی اعمال صالح هدایت فرماید.آیه ی مربوطه: سوره قصص آیه ی 56

به فرمایش پیامبر ص ، که برای ابلاغ و دعوت مبعوث به پیامبری شده است و در کار هدایت اختیاری ندارد؛ همانگونه که ابلیس برای آراستن گناهان در نظر مردم وسوسه می کند و در گمراه کردن هیچ اختیاری ندارد. هدایت و ضلالت به دست قدرت خداست.

در دعای امروز در واقع از خدا می خواهیم که ما را به آن درجات بالا و والای هدایت مشمول و متنعّم کند.

ما از خداوند می خواهیم که ما را هدایت کند و اگر بخواهیم اجابت شود باید خودما هم در این راه تلاش و جدّ و جهد داشته باشیم تا خداوند عنایت کند و ما را هدایت کرده و مشمول متّقین کند که خداوند پرهیزکاران را هدایت می کند.

همانطور که خداوند در قرآن می فرماید: و الّذینَ جاهَدوا فینا لَنَهدیَنَّهم سبُلَنا . یعنی: و آنها که در راه ما جهاد و تلاش کنند، قطعاً به راه های خود هدایتشان خواهیم کرد.( به یقین راه های خود را به آنان می نمایانیم.)

خلاصه انسان باید زمینه ی هدایت را در وجود خود به وجود بیاورد؛ تا هدایت شود. و گرنه طبیعت نعمت هدایت برخردار کردن همه از این نعمت هست. فقط باید زمینه فراهم شده باشد.

باران که در لطافت طبعش خلاف نیست            در باغ لاله روید و در شوره زار خس

خداوند در جای جای همین کتاب مقدس آسمانی قرآن می فرماید که ، قرآن برای ظالمین جز خسارت نیست و خسران آنان را زیاد و هرچه بیشتر می کند.

بحث در باره نعمت هدایت زیاد است، اجمال بحث هدایت بیان شد تا ما با مفهوم دعاهایی و راز و نیاز و نیایشی که با خداوند داریم را آشنا بشویم. چون عبادت با بصیرت به هدف قبول و اجابت زودتر می رسند تا عبادت جاهلانه.

چرا که پیامبر رحمت حضرت محمد ص می فرماید: نَومٌ معَ علمٍ خَیرٌ مِن صلاةٍ علی جهلٍ. یعنی: خوابِ توأم با علم و دانش، بهتر از نماز همراه با نادانی است.و روایت بسیار زیاد دیگری در این زمینه؛ نباید از مفهوم ژرف دعاها به سادگی گذر کنیم. 

و ظالمان و کافران را خداوند هدایت نمی کند.(قصص:50 و مائده: 67)

اعمال صالح؛

مسئله ای که لازم است ما در باره ی اعمال و توفیق خواهی برای انجام اعمال صالح و هدایت به سمت عمل صالح ؛ بدانیم، این است که منظور کمیت اعمال ما نیست.، بلکه کیفیت و چگونگی اعمال است. اینکه از خداوند بخواهیم که ما را برای انجام هر سال مثلاً یک یا دو عمره و یا زیارت عتبات عالیات توفیق دهد. ضمن این که توفیق طلبی اینگونه هم خود مشروع است. ولی اینگونه دعا شرط لازم هدایت هست ولی شرط کافی نیست.

به قول معروف واحد شمارش اعمال عبادی ما کیلو و خروار و تُن نیست! بلکه همانگونه که در قرآن آمده است، واحد شمارش عمل، چه خیر و چه شرّ ذرّه است.

فَمَن یَعمل مثقالَ ذَرّةٍ خیراً یره و مَن یَعمل مثقال ذرّةٍ شرّاً یرهُ. یعنی: پس هر کس هموزن ذرّه ای کار خیر انجام دهد آن را می بیند. و هر کس هموزن ذرّه ای کار بد انجام دهد آن را می بیند.(زلزله: 7 و 8 )

و خدا می فرماید: هو الّذی خَلَقَ السّماواتِ و الارضَ فی ستّةِ ایّام و کان عرشُهُ علی الماء ؛ لیبلُوَکم ایُّکم أَحسنُ عملاً . یعنی: او کسی است که آسمان و زمین را در شش روز آفرید؛ و عرش او بر آب قرار داشت؛ تا شما را بیازماید که کدام یک عملتان بهتر است.(هود: 7) نفرمد که آکثر عملاً؛ بلکه کیفیت مهم است نه کمیّت.

و امام جعفر صادق ع در این زمینه می فرماید: مَن قَبِلَ الله مِنه صلاةً واحدةً لم یُعذِّبه ، و مَن قَبلَ منه حَسنةً ... لم یُعذِّبه. یعنی: هر که خداوند یک نماز از او بپذیرد، عذابش نکند و از هر که یک کار خوب بپذیرد ... عذابش نکند.

نماز در این حدیث شریف نماینده ی فرائض و واجبات مسلمین است ؛ پس اگر همین اندازه که فرائض و واجبات خود را درست و با شرایط کامل انجام بدهیم، به هدف و مقصود هدایت نائل آمده ایم و هدایت شده ایم. از عارف واصل آیة الله بهجت درخواست دستوراتی عرفانی می شد، ایشان می فرمودند: انجام واجبات و ترک محرّمات.

در انجام عمل هم رتبه رتبه و پلّه پلّه هست:

1- در ابتدا باید به خود اعمال عبادی خود اهمّیت یدهیم، چرا که امیر المومنین علی ع می فرماید: الیوم عملٌ و لا حساب و غداً حسابٌ و لا عمل. یعنی: امروز و دنیا روز عمل است نه حساب و فردای قیامت روز حساب است و نه عمل.

2- در اعمال، ما باید به کیفیّت آن اهمّت بدهیم. چرا که خداوند می فرماید، او خدایی است که آسمان ها و زمین را خلق کرد، تا بیازماید که کدامتان عمل شان بهتر است.

لیَبلُوَکم اَیُّکم اَحسَنُ عملاً. یعنی: تا شما را بیازماید که کدامیک عملتان بهتر است. امام علی ع در تفسیر این آیه می فرماید: لیسَ یعنی اًکثرُ عملاً و لکن اَصوبکم عملاً.یعنی: معنی این آیه این نیست که زیاد عمل انجام بدهید، بلکه عما را نزدیک به صواب انجام دهید. صواب یعنی اینکه زودتر و بهتر به نتیجه می رساند، أصوب یعنی اینکه به ثمر می رسد، یعنی به هدف می رسد.

3- و بعد از کیفیت باید به مستمرّ بودن آن اهمّیت بدهیم. در انجام اعمال هر چند کم هستند امیر مومنان با تکرار کلمه ی مداومت بر دائمی بودن آن عمل تکیه دارند؛ المداومة المداومة! در حدیث دیگری می فرمایند: قلیلٌ تدومُ علیه، أَرجی مِن کثیرٍ مَملولٍ منه. یعنی: عمل اندک که بر آن مداومت ورزی،از عمل بسیار که از آن خسته شوی امیدوار کننده تر است.

4- بعد از استمرار مورد دیگری که درجه عمل ما را بالا می برد و پله های بالای ارتباط با خدا هست ؛ تصفیه ی عمل است. در حدیثی از امیر المومنین می خوانیم: اَجلُّ ما ینزلُ من السماء التوفیق و اجل ما یصعدُ من الارض الاخلاص . یعنی: جلیل ترین چیزی که از آسمان به زمین نازل می شود، توفیق است و جلیل ترین چیزی که از زمین صعود می کند به آسمان اخلاص است.

اخلاص اصلی ترین شرط قبولی اعمال ما هست.

خلاصه اینکه همانگونه که مردم یکدیگر را در دنیا به اموال می شناسند ؛ در آخرت به اعمال شناخته خواهند شد؛ امام هادی ع : النّاسُ فی الدّنیا بالاموال و فی الآخرةِ بالاعمال. یعنی: مردم در دنیا با اموال شناخته می شوند و سروکار دارند و در آخرت با اعمال شناخته می شند.

مثلاً می گوییم فلانی ثروتمند است و یا فلانی فقیر است و با مال سنجیده می شوند ولی در آخرت اعمال ملاک شناخت مردم است.

بیشتر در باره ی نفس عمل گفته شد، ولی عمل صالح هم تقریباً شناخنه شد.

اگر توفیق داشتم و فرصتی پیش آمد فرازهای بعدی را هم بحث خواهیم کرد.

و اقض لی فیه الحوائجِ و الآمال

و در این روز خواسته ها و آرزوهایم را بر آورده ساز

یا من لا یتاج الی التفسیر و السئوال

ای کسی که به تفسیر و سئوال بندگان نیازمند نیستی

یا عالماً بما فی صدور العالمین

ای کسی که به آنچه در دلهای جهانیان است دانایی

صلّ علی محمّد و آله الطّاهرین

بر پیامبر و خاندان پاکش درود فرست.

ما از خداوند این خواسته ها را در هر روز از ماه رمضان داریم

اما ما هم باید این صفات را بشناسیم و خودمان را به آنها نزدیک کنیم

این دعاها توفیق الهی را شامل حال ما می کند که در راه هرآنچه از خداوند خواسته ایم

قدم برداریم

التماس دعا توفیق مزید


۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۹۰ ، ۰۷:۱۰
داود نوروزی






بسم الله الرحمن الرحیم

اللهمّ وَفّقْنی فیهِ لِموافَقَةِ الأبْرارِ وجَنّبْنی فیهِ مُرافَقَةِ الأشْرارِ وأوِنی فیهِ بِرَحْمَتِکَ الى دارِ القَرارِبالهِیّتَکِ یا إلَهَ العالَمین.

خدایا توفیقم ده در آن به سازش کردن نیکان ودورم دار در آن از رفاقت بدان وجایم ده در آن با مهرت به سوى خانه آرامش به خدایى خودت اى معبـود جهانیان.

اللّهم وفقّنی فیه لموافقة الابرار

خدایا! در این روز مرا به موافقت - اعمال و افکار - نیکان موفق بدار.

ابرار از ماده برّ است و برّ یعنی نیکی، که در قرآن به همراه تقوی آورده شده است: تعاونوا علی البرّ و التقوی و لا تعاونوا علی الاثم و العدوان ؛ یعنی در نیکی و پرهیزکاری با هم همکاری و تعاون کنید و هرگز در راه گناه و تعدّی همکاری نکنید. (مائده2) که این آیه شریفه ارتباط مستقیم دارد با فرازهای دعای امروز؛ و در سوره مبارکه دهر که ویزگیهای ابرار را بیان می فرماید در آنجا و با سیزده آیه نعمات بهشتی ابرار را بیان می فرماید که مربوط می شود به فراز سوم دعای امروز.

ویزگیهای ابرار و نیکان در قرآن؛

خداوند در قرآن و در سوره ی انسان(دهر) ، که در فضیلت اهل بیت و حضرت امیر المومنین ع و فاطمه زهارا (س) نازل شده است؛ شش خصلت برای ابرار  بیان فرموده است:

 1- به نذر خود وفا می کنند 2- از روزی که عذابش گسترده است می ترسند 3- غذای خود را با این که نیاز دارند به نیازمندان می بخشند 4- اعماشان لوجه الله است، فقط برای خداست 5- هیچ پاداشی از دیگران نمی خواهند 6- از پروردگار عالمیان می ترسند در روزی که عبوس است.

آیات 5 تا بیست و پنج سوره ی مبارکه انسان در فضیلت اهل بیت ع نازل شده است؛ که با ابرار آغاز می شود:

اِنّ الابرار یَشربونَ مَن کأسِ کان مزاجها کافوراً ؛ عیناً یَشربُ بها عبادُ اللهِ یُفجّرونَها تفجیراً ؛ یوفونَ بالنّذر و یخافونَ یوماً کانَ شرّهُ مستَطیراً ؛ و یُطعمون الطّعامَ علی حبّه مسکیناً و یتیماً و اسیراً ؛ انّما نُطعمکم لوجه الله لا نریدُ منکم جزاءً و لا شکوراً ؛ انّا نخافُ مِن ربّنا یوماً عبوساً قمطریراً . 

یعنی: به یقین ابرار و نیکان از جامی می نوشند که با عطر خوشی آمیخته است ؛ از چشمه ای که بندگان خاص خدا از آن می نوشند؛ و از هر جا بخواهند آن آب را جاری می سازند ؛ آنها به نذر خود وفا می کنند، و از روزی که شرّ و عذابش گسترده است می ترسند ؛ و غذای خود را با آنکه به آن علاقه و نیاز دارند به مسکیتن، یتیم و اسیر می دهند ؛ ( و می گویند ) ما شما را به خاطر خدا اطعام می کنیم، و هیچ پاداش و سپاسی از شما نمی خواهیم ؛ ما از پروردگارمان ترسانیم در آن روزی که عبوس و سخت است.( انسان آیات5 تا 10 )

در سوره مبارکه بقره هم چند ویژگی برای نیکی و نیکوکار و ابرار بیان می فرماید، در آنجایی که مسلمین در باره ظواهر دین بحث می کنند و از قبله که به کدام سو نماز بخوانند، و درباره قبله و تغییر آن صحبت می کنند؛ این آیه نازل شد و روشن کرد که برّ به این ظواهر کار و صورت اعمال ما نیست که شما همه ی وقت خودتان را صرف بحث در این مورد کرده اید؛ بلکه برّ و ابرار خصوصیاتشان اینگونه است:

1- به خدا ایمان دارند 2- به روز رستاخیز ایمان دارند 3- به فرشتگان اعتقاد دارند 4- به کتاب آسمانی ایمان دارند 5- به پیامبران ایمان آورده اند 6- مال خود را با عین علاقه و نیاز خود به به خویشاوندان خود می بخشند و به یتیمان و فقرا و در راه ماندگان و گدایان و بردگان انفاق می کنند 7- نمار را به پا می دارند 8- زکات را می پردازند 9- به عهد خود وفا می کنند 10- در برابر محرمیتها بردبارند 11- در بیماری ها استقامت می ورزند و صبورند 12- در میدان جنگ استقامت دارند و صبورند 13- اینان راستگویا و صادقین هستند 14- پرهیزکار هستند.

این آیه به وضوح برای ما بیان می کند که باید موافق با ابرار باشیم و در کارها و افکار و اعمال مان باید به آنها نگاه کنیم نه به خومان و در خودمان بمانیم و به جایی نرسیم. 

همه می دانیم چه شیعه و چه عامه که آیه اطعام در عین علاقه و نیاز در رسای اهل بیت هست و در این آیه هم ذکر خیر از این خصلت امیر المومنین ع آمده که به او باید نگاه کنید و برّ را باید در وجود او می دیدید نه اینکه همه ی وقت تان را در بحث از قبله بگذرانید به بطالت؛ به خاطر همین آیات هست که پیامبر به ما می فرماید که امروز باید اینگونه دعا کنید؛ تا ما ابرار را بشناسیم و از خداوند توفیق بخواهیم که موافق با افکار و اعمال ایشان باشیم.

لیسَ البرّ اَن تولوا وجوهکم قِبَلَ المشرقِ و المغربِ ، و لکنَّ البرّ مَن ءامن باللهِ و الیومِ الآخرِ و الملائکةِ و الکتابِ و النّبییّن و ءاتی المال علی حبّه ذَوی القربی و الیتمی و المساکین و ابن السّبیل و السّائلین و فی الرّقاب و اَقامَ الصّلاةَ و ئاتی الزکاةَ و الموفون بعهدهم إذا عاهدوا و الصّابرینَ فی البأساءِ و الضّراء و حینَ البأس اولئک الّذینَ صدقوا و اولئک هم المتّقون .

نیکی، تنها این نیست که (به هنگام نماز) روی خود را به سوی مشرق و یا به سوی مغرب کنید؛ ( و تمام گفتگوی شما، درباره ی قبله و تغییر آن باشد؛ و همه ی وقت خود را مصروف آن سازید) بلکه نیکی و نیکوکار کسی است که به خدا و روز رستاخیز و فرشتگان و کتاب آسمانی و پیامبران، ایمان آورده اند ؛ و مال خود را ، با همه ی علاقه ای که به آن دارند، به خویشاوندان و یتیمان و مساکین و واماندگان در راه و سائلان و بردگان، انفاق می کنند ؛ نماز را بر پا می دارند و زکات را می پردازند ؛ و همچنین کسانی که به عهد خویش هنگامی که عهد بستند، وفا می کنند؛ و در برابر محرومیّتها و بیماری ها و در میدان جنگ، استقامت به خرج می دهند؛ اینها کسانی هستند که راست می گویند؛ - گفتارشان با اعتقادشان هماهنگ است - و اینها هستد پرهیزکاران. (بقره آیه 177)

ابرار و نیکان در روایات؛

پیامبر ص ده ویژگی برای آنها بیان فرموده است.

رسول الله ص : أمّا علامةُ البارّ فعشَرةٌ : یُحبّ فی الله ، و یُبغِضُ فی الله ، و یُصاحبُ فی الله ، و یُفارقُ فی الله ، و یَغضَبُ فی الله ، و یرضی فی الله ، و یعملُ لله ، و یَطلُبُ إلیه ، و یَخشعُ لله خائفاً مخوفاً طاهراً مخلصاً مستحیاً مراقباً ، و یُحسنُ فی الله .

یعنی :نشانه ی نیکوکار ده چیز است: 1- برای خدا دوست می دارد 2- برای خدا دشمنی می ورزد 3- برای خدا یار و همراه می شود 4- برای خدا جدا می شود 5- برای خدا خشم می گیرد 6- برای خدا خشنود می شود 7- برای خدا کار می کند 8- خدا را می طلبد و خدا جو است 9- در برابر خدا خاشع و ترسان و هراسا و پاک و با اخلاص و باحیا و مراقب خود است 10- برای خدا احسان و نیکی می کنند.

امام باقر ع می فرماید: أربعٌ من کنوز البرّ : کتمانُ الحاجة ، و کتمان الصّدقة ، و کتمان الوَجَع ، و کتمان المصیبة. یعنی: چهار چیز از گنج های برّ و نیکی است : نهان داشتن نیاز و نهان داشتن و نهان دادن صدقه و نهان داشتن درد و نهان داشتن مصیبت .

رسول الله ص: لا یزیدُ فی العمر الاّ البرّ . یعنی: بر عمر نمی افزاید مگر برّ و نیکی.

و جنّبنی فیه مُرافقة الاشرار

و مرا از دوستی با بدکاران دور گردان

مرافقة از رفق است یعنی دوست و همراه شدن با کسی و مرافقة یعنی دوستی و قبول دوستی دیگران؛ اشرار هم جمع شر است یعنی بدی.

اشرار و شرّ در مفاهیم قرآنی؛

انسان در تشخیص اینکه چه چیزی خوب است و چه چیزی بد، اشتباه می کند، و اینکه چه کسی و چه دوستی خوب است و چه دوستی ای شر و بدی به انسان می رساند، دچار اشتباه می شود. همانگونه که خداوند متعال در قرآن می فرماید: کتب علیکم القتال ، و هو کُرهٌ لکم ، و عسی اَن تکرهوا شیئاً و هو خیرٌ لکم و عسی أن تُحبّوا شیئاً و هو شرٌّ لکم و الله یعلم و انتم لا تعلمون . یعنی: جهاد در راه خدا برای شما مقرر شد ، در حالی که برای شما نا خوشایند است. چه بسا چیزی را خوش نداشته باشید، حال آنکه خیر شما در آن است؛ و یا چیزی را دوست داشته باشید، حال آنکه شرّ شما در آن است، و خدا می داند، و شما نمی دانید.( بقره آیه 216)

و حتی چه بسا خواسته ها و دعاهایی که از خداوند داریم به ضرر ما باشد و سر و بدی ما در آنها باشد؛ یعنی ممکن است انسان انقدر در اشتباه باشد و با خدا ارتباط دارد و دعا می کند ولی همین خواسته از خدا هم ممکن است به اوشرر برساند. همانگونه که خداوند متعال در قرآن می فرماید: و یَدعُ الانسانُ باشَّردُعاءَهُ باخیر و کان الانسانُ عجولاً. یعنی: انسان - بر اثر شتابزدگی - بدی ها را طلب می کند آنگونه که نیکی ها را طلب می کند؛ و انسان همیشه عجول بوده است.(إسراء آیه 11)؛ البته دعا در این آیه معانی وسیعی دارد که هر گونه طلب و خواستن را شامل می شود.

در روایتی امام صادق ع می فرماید: راه نجات و هلاکت خود را بشناس، مبادا از خدا چیزی بخواهی که نابودی تو در آن است؛ در حالی که گمان می بری نجات تو در آن است؛ و بعد آیه فوق را تلاوت فرمودند.

در سوره فلق و ناس هم از شرّ اینچنین اشراری به خدا پناه می بریم:

1- از شرّ هر آنچه خدا آفریده است 2- از شرّ دشمن و شروری که در تاریکی یورش می برد و به فرمده امام خامنه ای شبی خون می زند. 3- از شرّ افسونگران که با افسون در گره ها می مند. 4- از شرّ حسودی که حسادت می کند. 5- از شرّ وسوسه گر پنهان که پنهانی و بی خبر وسوسه می کند.

دو روایت؛

امام صادق ع می فرماید: الغضب مفتاح کلّ شرّ. خشم کلید هر بدی است.

پیامبر ص می فرماید:« إنّ ابلیس یَخطُبُ شَیاطینَهُ و یقولُ: علیکم باللّحم و المسکر و النّساء ، فإنّی لا أجدُ جِماعَ الشّر إلاّ فیها. یعنی: ابلیس برای شیطان های خود سخنرانی می کند و می گوید: بر شما باد گوشت و مسکر یعنی مست کننده و زنان.» مقصود این است که با وارد ساختن مردم به افراط در خوردن گوشت زمینه ی شهوترانی را فراهم کنند و به وسیله ی مسکر ها و مست کننده ها عقل آنها را از بین ببرند و از این طریق زمینه را برای تجاوز جنسی و اعمال نامشروع فراهم نمایند.

و آونی فیه برحمتک الی دار القرار

و مرا با رحمت خویش در بهشت جاودان منزل و ماوا ده.

دار القرار، یکی از القاب و اسامی بهشت است.

در سوره مبارکه انسان، که در شرح فراز اول دعای امروز آیاتی بیان شد، در ادامه همان آیات و در بیان پاداش ابرار و نیکان سیزده آیه از مشخصات دار القرارِ ابرار  را بیان می فرماید. از آیه یازده الی بیست و دو ، مشخصات بهشت ابرار را بر می شمرد.

بالهیّتک یا اله العالمین

به حق خداییت ، ای خدای عالمیان

ما از خداوند این خواسته ها را در هر روز از ماه رمضان داریم

اما ما هم باید این صفات را بشناسیم و خودمان را به آنها نزدیک کنیم

این دعاها توفیق الهی را شامل حال ما می کند که در راه هرآنچه از خداوند خواسته ایم

قدم برداریم

التماس دعا توفیق مزید


۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مرداد ۹۰ ، ۰۷:۱۵
داود نوروزی






بسم الله الرحمن الرحیم

اللهمّ ارْزُقْنی فیهِ طاعَةَ الخاشِعین واشْرَحْ فیهِ صَدْری بإنابَةِ المُخْبتینَ بأمانِکَ یا أمانَ الخائِفین.

خدایا روزى کن مرا در آن فرمانبردارى فروتنان وبگشا سینه ام در آن به بازگشت دلدادگان به امان دادنت اى امان ترسناکان. 

اللّهم ارزقنی فیه طاعة الخاشعین

خدایا! در این روز طاعت بندگان فروتن و خاشعت را روزی ما گردان

خداوند تبارک و تعالی رزّاق است ، یعنی بسیار روزی دهنده، رازق، یعنی روزی دهنده .

روزی هم دو نوع است، روزی مادّی و روزی معنوی؛ اینکه خداوند رزاق است منظور فقط این نیست که روزی و مایحتاج زندگی مادی ما را به ما به طرق مختلف می رساند؛ بلکه روزی معنوی هم دست خداست. در ماه رمضان هم که ما مهمان خدا هستیم ، او ما را به گرسنگی و تشنگی دعوت کرده تا ما بدین وسیله به روزی معنویش برسیم و رزق و روزی حقیقی را روزی ما کند. یعنی اینکه ما باید از رزق مادی خداوند بگذریم تا به روزی حقیقی او برسیم، همه جا رسم بر این است که دعوت کننده و صاحب خانه وقتی مهمانی را دعوت می کند از بهترین اطعامی که برایش مقدور است برای مهمان تدارک میبیند و ما هم که مهمان خداوند هستیم او از بهترین روزی و نعمات و وسیله پذیرایی از ما پذیرایی می کند، از شب قدر و قرآن و ذکر و گرسنگی و تشنگی و طاعت و عبادت خاشعانه و مخلصانه برای او. 

فرمانبردای فروتنانه هم یکی از همین روزی های حقیقی و ماندگار است، چرا که روزی ها و نعمات دیگر که مادی هستند، فقط در دنیا تاریخ مصرف دارند و آدم که از این دنیا رفت هرچه روزی داشته، از خانه و کاخ و کوخ و ثروت و دیگر نعمت ها ، تاریخ مصرف شان تمام می شود. ولی نعمت عبادت رزق و روزی و نعمتی هست که تاریخ مصرف ندارد و زمان ماندگاری آن تا ابد است.

خاشعین چه کسانی هستند؟

خاشعین از ماده خشوع به معنای حالت تواضع و ادب جسمی و روحی است که در برابر حقیقت مهم یا شخص بزرگی به انسان دست میدهد. روشن است که یاد خداوند اگر در عمق جان قرار گیرد یا انسان در آیاتی که بر پیامبر ص نازل شده است، به درستی تدبّر کند، خشوع می یابد؛ ولی قرآن گروهی از مومنان را در آیه شانزدهم سوره حدید، سخت ملامت می کند که چرا در برابر این امور خاشع نمی شوند.( تفسیر نمونه ج23، ص332)

ذکر و یاد خداوند باعث خشوع در برابر او می گردد، پس یکی از نشانه های آنها ذاکر بودن شان است. چرا که خداوند در قرآن می فرماید: أَلم یأنِ للّذین آمنوا أَن تَخشعَ قلوبُهم لذکر الله و ما نزل من الحق. یعنی: آیا وقت آن نرسیده است که دل های مومنان در برابر ذکر خدا و آنچه از حق نازل شده است خاشع گردد.

خاشعین در برابر عظمت و آیات خدا گریان هستند. و یَخرّون للأذقانِ یبکون و یزیدهم خشوعاً. یعنی: آنها - بی اختیار - به زمین می انتند و گریه می کنند و - تلاوت این آیات - بر خشوعشان می افزاید.

امام زین العابدین ع در دعایی می فرماید: و أَعوذ بک مِن نفسٍ لا تَقنَعُ و بَطنٍ لا یَشبع و قلبٍ لا یَخشع. یعنی: خدایا! به تو پناه می برم از نفسی که قانع نمی شود و شکمی که سیر نمی شود و دلی که خاشع نمی شود.

خشوع در برابر خداوند باعث خشوع مخلوقات او در برابر خاشع می گردد؛ در حدیث معراج به نقل از خداوند متعال پیامبر می فرماید: ما عَرَفَنی عبدٌ و خشعَ لی إلاّ خشع له کلُّ شیءٍ.یعنی: هیچ بنده ای مرا نشناخت و در برابرم خاشع نشد مگر آنکه همه ی اشیاء در برابر او خشوع کنند.

صفات خاشعین؛

رسوا خدا ص می فرماید: أما علامة الخاشعِ فأربعةٌ: مراقبة الله فی السّرُ و العلانیّة ، و رُکوبُ الجمیلِ ، و التفکر لیومِ القیامة ، و المناجاة الله. یعنی: نشانه خاشع چهار چیز است: حساب بردن از خدا در نهان و در آشکار ، انجام کارهای نیک ، انیشیدن برای روز قیامت، و راز و نیاز با خدا.

امام علی ع می فرماید: مَن خَشَعَ قلبُهُ خَشَعَت جوارحُهَ. یعنی: کسی که دلش خاشع شد، اندام هایش نیز خاشع شود.

خشوع نفاق چیست؟

کسی که جسمش خاشع باشد ولی قلبش خاضع نباشد او خشوع منافقانه دارد.

پیامبر ص می فرماید: مَن زاد خشوع الجَسد علی ما فی القلب فهو خشوع النفاق. یعنی:کسی که پیکرش بیش از دلش خاشع باشد این خشوع نفاق آمیز است.

پیامبر ص می فرماید: إیّاکم و تَخَشُّع النفاق ، و هو أن یُری الجسد خاشعاً و القلبُ لیس بخاشع. یعنی: از خشوع نمایی منافقانه بپرهیزید ، و آ« چنین است که بدن را خاشع نشان دهیو در حالی که دل خاشع نیست.

از این روایت نورانی بر می آید که خشوع یک امر جسمی و جوارحی است و باید همراه با خضوع باشد که آن یک حالت درونی و قلبی است، که باید درون و برون عبادت کننده یکی باشد. خشوع یعنی حالت تواضع و فروتنی و ادب جسمی و خضوع، ادب و تواضع و فروتنی درونی و قلبی و دلی.

و اشرح فیه صدری بأنابة المخبتین

و سینه ام را به توبه ی فروتنان، فراخ ساز

أفمن شرح اللهُ صدره للاسلام فهو علی نورٍ من ربّه. یعنی: آیا کسی که خدا سینه اش را برای اسلام گشاده است و بر فراز مرکبی از نور الهی قرار گرفته - همچون کوردلان گمراه است؟ - .زمر آیه 22

شرح صدر یعنی فراخی و گشادگی سینه است تا ظرفیت پذیرش سخن حق را داشته باشد و چون شرح صدر به خاطر اسلام است و اسلام یعنی تسلیم در برابر خدا و آنچه او اراده کرده و او هم جز حق را اراده نمی کند، در نتیجه، شرح صدر برای اسلامبه این معناست که انسان وضعی به خود بگیرد که هر سخن حقی را بپذیرد و آن را رد نکند. (تفسیر المیزان، ج17، ص255)

در مقابل شرح صدر، قساوت قلب است. این حالت در دل هایی است که در برابر نور حق و هدایت انعطافی از خود نشان نمی دهند و نرم و تسلیم نمی شوند و نور هدایت در آنها نفوذ نمی کند. بعضی حقیقت را با یک اشاره درک می کنند در حالی که گویا ترین دلایل و نیرومندترین موعظه ها در برخی از انسان ها هیچ اثری نمی گذارد. که هریک عواملی دارد. مطالعه و ارتباط با علمای صالح و خودسازی و پرهیز از گناه و یاد خدا عوامل مهم شرح صدر است و بر عکس، جهل و گناه و هم نشینی با بدان و گنهکاران باعث تنگی روح و قساوت قلب می شود. (تفسیر نمونه،ج19،ص425 با تلخیص)

در روایتی می خوانیم که ابن مسعود از تفسیر آیه 22 سوره زمر سئوال کرد و پرسید: چگونه انسان شرح صدر پیدا می کند؟ پیامبر اکرم فرمود:« هنگاهی که نور به قلب انسان داخل شود، گسترده و باز می گردد.» عرض کرد: ای رسول خدا، نشانه آن چیست؟ فرمود: « توجه به سرای آخرت و جدا شدن از سرای فریب و آماده گشتن برای مرگ پیش از فرود آمدنش.» 

در روایتی از امام علی ع می خوانیم: اشک ها خشک نمی شود مگر به خاطر قساوت و سختی دلها و دل ها سخت و سنگین نمی شود مگر به خاطر فزونی گناه.» 

 شرح صدر دارای اثراتی هست ؛

1 - بالا رفتن ظرفیت؛ ظرفیت پذیرش بلاها و پاداش ها و مسئولیت ها 

2 - باعث از بین رفتن یاس و ناامیدی در انسان می شود.

3 - غم ها زدوده می شوند.

4 - دیگر حراسی از دشمنان ندارد

5 - پذیرش شکست ها راحت تر و آسان تر می شود.

تحمل بالا و شرح صدر چیزی است که حضرت موسی ع هم وقتی از جانب خداوند مامور شد تا به سوی فرعون برای دعوت به حق برود؛ از خداوند خواست تا به او عنایت کند. او می دانست که در پس آن ماموریت سخت چه مشکلات طاقت فرسایی در مقابل فرعونیان و حتی قوم خود خواهد داشت، از خداوند خواست که ظرفیت او را بالا ببرد و عرض کرد: ربّ اشرح لی صدری . یعنی: پروردگارا! سینه ام را گشاده کن.

باَمانک یا اَمان الخائفین

به حق امان بخشیت ای ایمنی دل های ترسان

ما از خداوند این خواسته ها را در هر روز از ماه رمضان داریم

اما ما هم باید این صفات را بشناسیم و خودمان را به آنها نزدیک کنیم

این دعاها توفیق الهی را شامل حال ما می کند که در راه هرآنچه از خداوند خواسته ایم

قدم برداریم

التماس دعا توفیق مزید

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ مرداد ۹۰ ، ۰۵:۵۴
داود نوروزی






بسم الله الرحمن الرحیم

اللهمّ لا تؤاخِذْنی فیهِ بالعَثراتِ واقِلْنی فیهِ من الخَطایا والهَفَواتِ ولا تَجْعَلْنی فیه غَرَضاً للبلایا والآفاتِ بِعِزّتِکَ یا عزّ المسْلمین.

خدایا مؤاخذه نکن مرا در ایـن روز به لغزشها و درگذر از من در آن از خطاها وبیهودگیها وقرار مده مرا در آن نشانه تیر بلاها وآفات اى عزت دهنده مسلمانان

اللهم لا تواخذنی فیه بالعثرات

خدایا! در این روز مرا به لغزش هایم مواخذه مفرما

عثرات جمع عثره به معنای لغزش است. همانطور که روشن است، لغزش قبل از افتادن است و کسی که پایش بلغزد ، ممکن است بافتد و ممکن است خودش را نگهدارد و تعادل خودش را حفظ کند و نیافتد؛ و عثره و لغزش در اینجا ، بعضی از رذائل اخلاقی است که مومنین را به افتادن در پرتگاه گناه می کشاند و در صورت غفلت و متوجه نبودن و سرمست خطای خویش بودن، وی را به سیاه چاله ی گناه می اندازد؛ و اگر در آن لحظه ی خطا به خودش بیاید و پرتگاه گناه را ببیند، می تواند خودش را حفظ کرده و به گناه نیافتد.

ما امروز این خواسته را از خداوند داریم ، که لغزش های ما را به انداختن به گناه جریمه نکند.

از امروز روزه دار حتی لغزش هم نباید از او سر بزند؛ تا امروز از خداوند می خواستیم که ما را و روح ما را پاک کند از گناهانی که مرتکب شده ایم و روح ما را با آب توبه و انابه بشوییم؛ حالا که به نیمه راه نزدیک شده ایم، خداوند به برکت روزه ما را از خبائث و گناهان پاک کرده و از فردا دعاها و خواسته های ما از خداوند بیشتر در جهت جلای روح ما و زینت و زیور آن به ملکات اخلاقی الهی می باشد و روزه دار از فردا در مرحله و مقام تحلیه که در شرح دعای روز سیزدهم گذشت قرار می گیرد.

مولای من! یا جمیل الستر! عثرات و لغزش های ما را عفو کن، اللّهم مولای کم من قبیحٍ سترته و کم من عثارٍ وقیته، خدایا! مولایم! چقدر از زشتیم را پوشیدی و چقدر از لغزش مرا نگاه داشتی که به ظلمت گناه نیافتم. مولای من! در روز چهاردهم ماه کریم و کریم ماه ها، ما را به کرامت این ماه از لغزش ها حفظ کن و پاک گردان تا شایسته و لایق این باشم که تا آخر میهمانی در خوان گسترده ات با مومنین و عارفین دل سوخته ات همراه و همنشین و همخوان و همسهره باشم.

اللهم و من ارادنی بسوءٍ فارده ... و اَقلنی عثرتی و اغفر زلّتی .. خدایا! هر کس بدی مرا بخواهد و مرا به سمت گناه بلغزاند، او را بلغزان ... و لغزش هایم را جبران کن و گناهم را ببخش ...

و اًقلنی فیه من الخطایا و الهفوات

و در این روز خطاها و لغزشهایم را جبران و کم کن

خطا یعنی اشتباه و هفوات، جمع هفوه یعنی لغزش.

بنده گاهی خطا و اشتباه می کند، یعنی شاید به عنوان و حکم کار واقف نباشد و کاری را انجام دهد که مرضیّ خداوند نباشد و خود این مسئله را نداند. و گاهی هم به حکم و مسئله و کار واقف است ولی فراموش می کند و نسیان؛ چرا که خداوند در قرآن در حالات مومنان چنین می فرماید که آنها اینگونه به درگاه الهی راز و نیاز و نیایش می کنند: ربّنا لا توءاخذنا اِن نسینا اَو اَخطأنا. یعنی: پروردگارا! اگر ما فراموش یا خطا کردیم، ما را مواخذه مکن. بقره آیه 286

مفسرا در ذیل این آیه گفته اندکه فراموشی دو نوع است: یکم اینکه انسان هیچ اختیاری در به وجود آوردن آن ندارد؛ مانند کسی که بیمار شده و بر اثر بیماری دچار فراموشی می گردد. بی شک اینگونه فراموشی مجازاتی ندارد. دوم، فراموشی که ممکن است مجازات داشته و مقدمه ی آن، بی توجهی و غفلت خود انسان باشد. این آیه به مومنان می آموزد که از خدا بخواهند آنها را به سبب این نوع خطا و فراموش کاری مواخذه نکند. اطیب البیان ج3 ص94

خدایا! غفلت ما باعث شده که ما خطا کنیم و به مقدمه ی گناهی بلغزیم، ما را به این خبط مان مواخذه مکن و قلم عفو بر خطاهایمان بکش و ما را آنی به خودمان وامگذار و لا تکلنا الی انفسنا طرفة عین ابداً ... چرا که اگر خطاهای ما را عفو نکنی، لبس مسکنت و خواهری ما خواهد شد و ما را در پیشگاه تو و بندگان مخلصت خوار خواهد کرد .. پس از زبان سید الساجدین و زین العابدین با تو سخن می گویم: الهی! اَلبَسَتنی الخطایه ثَوبَ مذلّتی ... الهی! و إن کان الاستغفار من الخطیئة حطّةً فانّی لک من المستغفرین.. خدایا! خطاهای من لباس خواری و ذلت بر من پوشانیده ... الهی! و اگر استغفار و طلب آمرزش کردن موجب محو خطاها است، من از آمرزش طلبان هستم ...

اللّهم اغفر لی کلَّ ذنبٍ اَذنبته و کلَّ خطیئةٍ اَخطاتها ... خدایا! هر گناهی که انجام داده ام را ببخش و هر خطایی که مرتکب شده ام.

و لا تجعلنی فیه غرضاً للبلایا و الافات

و مرا هدف بلاها و آفت های جهان قرار نده.

خدایا! حالا که مرا بخشیده ای، بلاها و آفاتی را هم که معلول علت گناه قرار داده ای را هم از ما دور بگردان و ما را هدف بلاهایی که گناهان ما باعث شده اند قرار نده.

ممکن است خداوند گناهانی را که ما مرتکب شده ایم را ببخشد ولی، تبعات آنها که تغییر نعمت ها و نزول بلایا هست باقی باشد. به این خاطر است که پیامبر به ما می آموزد که بعد از طلب بخشش و مغفرت الهی، از او بخواهیم که بلاهای معلول معصیت را هم از ما برگرداند. همانگونه که در دعای کمیل، امیر مومنان و مولای عارفان، علی ع  به شیعه ی خود می آموزد که اینگونه دعا کنیم: اللهم اغفر لی الذنوب الّتی تُنزل النِّقم ، اللّهم اغفر لی الذّنوب الّتی تُغیّر النّعم ، اللهم اغفر لی الذّنوب الّتی تَحبس الدّعا ، اللّهم اغفر لی الذّنوب الّتی تُنزل البلاء. یعنی: خدایا! بیامرز گناهانی از من که نقمت ها و بدبختی ها را فرو می آورند ، خدایا! گناهانی را که نعمت ها را تغییر می دهند را از من بیامرز، خدایا! بیامرز بر من گناهانی را که مانع اجابت دعا می شوند، خدایا! گناهانی که باعث نزول بلا می شوند را از من ببخش و بیامرز.

البته بلاها هم در مواضعی و مواقعی دلایل جداگانه ای دارندامیر مومنان حضرت علی ع می فرماید: اَنّ البلاء للظالم ادب ، و للمومن امتحان ، و للانبیاء درجه ، و للاولیاء کرامةٌ. یعنی: بلا مایه تادیب ستمگر و آزمایش مومن و ترفیع درجه پیامبران و بزرگداشت اولیاء خدا است.

یکی ار مصادیق ظلم ، ظلم به خود است و گناه، ظلم کردن به خود انسان است. آنجا که یونس پیامبر ع در تاریکی های شکم ماهی از ظلم خویشتن بر خویش اینگونه می نالد: فنادی فی الظلمات اَن لا اله الاّ انت، سبحانک انّی کنت من الظالمین. یعنی: و در آن تاریکی های زیاد صدا زد خداوندا! جز تو معبودیی نیست؛ منزّهی تو من از ستمکاران بودم. انبیاء آیه 87. 

اگر ایمان، معرفت و ظرفیت باشد بلا هم می شود نعمت ، آنجایی که امام علی ع می فرماید: لا یَکمُلُ ایمان المومن حتّی یَعُدّ الرّخاءَ فتنة و البلاءَ نعمة. یعنی: ایمان مومن کامل نیست مگر آن که رفاه را فتنه و بلا را نعمت شمارد.

بعزَّتک یا عزَّ المسلمین

به عزتت ای عزت بخش مسلمانان

ما از خداوند این خواسته ها را در هر روز از ماه رمضان داریم

اما ما هم باید این صفات را بشناسیم و خودمان را به آنها نزدیک کنیم

این دعاها توفیق الهی را شامل حال ما می کند که در راه هرآنچه از خداوند خواسته ایم

قدم برداریم

التماس دعا توفیق مزید



۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ مرداد ۹۰ ، ۰۸:۳۳
داود نوروزی





بسم الله الرحمن الرحیم

اللهمّ طَهّرنی فیهِ من الدَنَسِ والأقْذارِ وصَبّرنی فیهِ على کائِناتِ الأقْدارِ ووَفّقْنی فیهِ للتّقى وصُحْبةِ الأبْرارِ بِعَوْنِکَ یا قُرّةَ عیْنِ المَساکین.

خدایا پاکیزه ام کن در این روز از چرک وکثافت وشکیبائیم ده در آن به آنچه مقدر است شدنى ها وتوفیقم ده در آن براى تقوى وهم نشینى با نیکان به یاریت اى روشنى چشم مستمندان.


اللهم طهرنی فیه من الدّنس و الاقذار

خدایا! در این روز مرا از کثافات و پلیدی پاک ساز

دنس به معنی کثافات و چرکینی است و اقذار، جمع قذر به معنی پلیدی ها و قاذورات است. گناه باعث دنس و چرکین و کثیف شدن روح انسان می گردد و آن خویی که انسان را به سمت گناه می کشاند، باعث پلیدی و قذر روح ما می شود. دنس یعنی چرک های روح و اقذار یعنی پلیدی های روح و جان است. و مقصود از طهّرنی ، پاکی روح و جان است.

یکی از نام های ماه مبارک رمضان « شهر التمحیص » است، یعنی ماه پاکسازی.

در کتب اخلاقی و عرفانی، مراحلی برای پاکی از گناه و تطهیر روح بیان فرموده اند، که تهذیب نفس می گویند، و سه مرحله دارد: تخلیه و تجلیه و تحلیه؛ در مرحله اول و در مقام تخلیه باید ظرف جان و روح خود را از همه ی رذائل اخلاقی و گناهان  و کثافات و پلیدی های نفسانی پاک گرداند؛ و در مرحله بعد، از آنجا که این گناهان و رذائل اخلاقی آثاری از خود به جای می گذارند، باید آن آثار از صفحه ی دل و جان تراشیده و شستشو شوند، مثل شستن لکه از پارچه که بعد از شستشو لکه کم رنگی باقی می ماند که با مواد شیمیایی آن را از بین می برند؛ بنابراین تجلیه همان پیرایش محل دنایس و قذورات است. و در مرحله سوم و در مقام تحلیه ، سالک روح و جان خود را آذین می بندد و زینت می بخشد با معطر کردن به وسیله ی طاعات و عبادات.

منظور از این سه مرحله این است که، انسان در ابتدا باید اخلاق رذیله و خوی های شیطانی را از خود دور کند و در گام بعدی محل آن دنایس و اقذار را به سعی و کوشش پیرایش کند و با آب دیده و اشک ندامت شست و شو دهد تا برای آذین بستن به زیورهای اخلاقی آماده گردد.

آیت الله مجتهدی تهرانی می فرماید: « انسان اگر اهل کناه بود بوی بد می گیرد؛ انسان مومن خوش بو هست. جناب اویس قرن وقتی به ملاقات رول الله آمده بود فضای منزل رسول خدا را معطر کرده بود و این به خاطر ایمان او بود؛ ماه رمضان ماه شستشوی از گناهان و بدی ناست. 

مرحوم شیخ علی اکبر برهان استاد من در شصت سال پیش بر روی منبر می گفتند: در سابق که آب حوض ها می کشیدند، چند روز بعد آنها را پر از آب می کردند؛ و علت آن این بود که ، بوی تعفن حوض از بین برود. الان حال من و شما هم همینطور است؛ در طول سال انواع غذاهای حرام و شبهه ناک خورده ایم، الان غذای پاک واقعی کم پیدا می شود، ما در زمانی به دنیا آمده ایم که همه چیز شبه ناک است. ماه رمضان برای شستشوی باطنی است، و باید غذاهای حلال بخوریم تا دعاهای ما مستجاب بشود.دنس و اقذار، یعنی کثافات و پلیدی های گناه، چون گناه آدم را کثیف می کند. 

چندی پیش در مشهد - بنده از ایشان شنیدم درحرم حضرت معصومه در قم - جوانی از من سئوالی کرد و پرسید: اگر آهن زنگ بزند با وسایلی زنگ آن را از بین می رود و یا اگر لباس چرب می شود، با پاک کننده ، پاک می شود . بعد پرسید آیا دوایی دارید که زنگار قلب را از بین ببرد؟ گفتم سحرها قرآن بخوان، زنگ دل را از بین می برد، روایت داریم قلب انسان زنگ می زند، همان طوری که آهن زنگ می زند، پس جلا بدهید قلبتان را با به طول استغفار و تلاوت قرآن و دیگر این که دست بر سر یتیم بکشیدو دستگیری کنید. »

یکی از عوامل پیدایش همه ی خبائث دروغ است، امام حسن عسکری ع می فرماید: جُعِلَت الخباعثُ کلّها فی بیتٍ و جُعلَ مفتاحُها الکذب. ترجمه: همه بدی ها و زشتیها در خانه ای قرار داده شده است و کلید ورود به آن ، دروغ است.

و صبِّرنی فیه علی کائنات الأقدار

و مرا در این روز بر حوادث و خیر و شر که مقدّر است، بردبارم کن.

کائنات یعنی حتمی و أقدار جمع قدَر، به معنای اندازه و نصیب و قسمت می باشد.

خداوند در قرآن سوره انبیاء آیه 35 می فرماید: و نبلُوَکم باشَّر و الخیرِ فتنة. ترجمه: و شما را با بدی ها و خوبی ها آزمایش می کنیم.

خداوند به کسانی که صبر و بردباری پیشه کنند در برابر این آزمایش های الهی بشارت می دهد و در سوره بقره آیه 155 می فرماید: و لَنبلوَنّکم بشیءٍ من الخوف و الجوع و نقص من الموال و النفس و الثمرات، و بشّر الصابرین. ترجمه: قطعاً همه ی شما را با چیزی از ترس و گرسنگی و کاهش در مالهل و جان ها و میوه ها آزمایش می کنیم؛ و بشارت ده به استقامت کنندگاه و بردباران.

و در دو آیه ی بعد ویژه گی های صابرین را بیان می فرماید؛ الَّذین إذا اصابتهم مصیبةٌ قالوا إنا لله و انّا الیه راجعون ؛ اولئک علیهم صلواتٌ من ربّهم و رحمةٌ و اولئک هم المهتدون. ترجمه:آنها که هر گاه مصیبتی به ایشان می رسد، می گویند: « ما از آ« خداییم، و به سوی او باز می گردیم. » ؛ اینها، همانها هستند که الطاف و رحمت خدا شامل حالشان شده؛ و آنها هستند هدایت یافتگان.

ائمه ع در سه جا ما را به صبر سفارش کرده اند؛ امیر مومنان علی ع می فرماید: الصّبرُ: إما صبرٌ علی المصیبة، أو علی الطاعة، أو علی المعصیة؛ و هذا القسم الثالث أعلی درجةً من القسمین الولین. ترجمه: شکیبایی و بردباری و صبر: یا در برابر مصیبت است و یا در برابر انجام طاعت است و یا در ترک معصیت است که نوع سوم آن از آن دو گونه ی نخست برتر است. 

خداوند همان طور که در آیه ی 125 سوره مبارکه آل عمران می فرماید، پنج هزار فرشته معلوم و نشان دار را به یاری و کمک صابرین در هنگاه مقابله با دشمن در پیکار با آنان می فرستد: بلی إن تَصبروا و تتّقوا و یأتونکم من فَرهم هذا یُمددکم ربُّکم بخمسةِ آلافٍ من الملائکةِ مسوّمین. ترجمه: آری، امروز هم اگر استقامت و تقوا پیشه کنید، و دشمن به همین زودی به سراغ شما بیاید ، خداوند شما را به پنج هزار نفر از فرشتگان، که نشانه هایی با خود دارند، مدد خواهد کرد.

آیة الله مجتهدی تهرانی می فرماید: « آنچه پیش می آید به صلاح ماست؛ استاد ما حاج شیخ علی اکبر برهان می گفت که فرزند سه ساله ای داشتیم که از دنیا رفت؛ من خیلی ناراحت بودم تا این که یک شب درخواب دیدم که فرزندم بزرگ شده است و نا اهل است؛ همه می گفتند که این پسر نا اهل، فرزند شیخ علی اکبر برهان است و آبروی من را برده بود؛ از خواب که بیدار شدم خدا را شکر کردم بر این پیش آمد؛ پس گرفتاری ها بر صلاح و خیر ماست.»

و وفّقنی فیه للتّقی و صحبة الابرار

و مرا بر تقوی و پرهیزکاری و مصاحبت و همنشینی و همصحبتی نیکوکاران موفق بدار.

اصل کلمه ی تقوا از وقایه است و وقایه هم یعنی خود داری و خود نگهداری از آنچه که به انسان ضرر می رساند و  معنای پرهیزکاری برای واژه ی تقوی کلمه ی مناسبی نیست ، چراکه پرهیزکاری از لوازم و نتایج تقوی است.

فلسفه ی روزه و ماه رمضان و نتیجه ای که باید از آن بگیریم، تقوی است. چرا که خداوند در دعوت ما به مهمانی خود در ماه رمضان می فرماید که شاید با تقوی شوید: یا ایّها الّذین آمنوا کتب علیکم الصیام کما کتب علی الّذین من قبلکم لعلّکم تتّقون. ترجمه: ای کسانی که ایمان آورده اید، برای شما روزه نوشته و واجب شد ، همانگونه که بر کسانی که فبل از شما بودند نوشته شد؛ تا پرهیزکار شوید. بقره آیه 183

این یک ماه اوقات تمرین تقوی است.تا در آخرت از عذاب الهی در امان باشیم؛ حضرت سید الشّهدا می فرماید: لا یأمن یوم القیامة الاّ من خاف الله فی الدنیا. ترجمه: کسی در قیمت در امان نیست مگر کسی که در دنیا از خداوند بترسد.

و صحبة الابرار

در روز هشتم هم این فراز از دعا بود و توضیح داده شد.

امام جواد ع می فرماید: ایّاک و مصاحبة الشریر فإنّه کالسیف یَحسُنُ منظَرهُ و یقبح أثرهُ.یعنی: بر حذر باش از هم صحبتی با شرور و از دوستی با انسان شرور بپرهیز؛ زیرا وی مانند شمشیر، ظاهری درخشان و نتیجه ای زشت و نامطلوب دارد.

همنشین تو به باید       تا تو را عقل و دین بیافزاید

با بدان کم نشین که صحبت بد   گر چه اکی تو را پلید کند

آفتاب بدین بزرگی را        لکه ای ابر نا پدید کند

یار بد بدتر بود از مار بد  

مار بد تنها همی بر جان زند

یار بد بر جان و بر ایمان زند

امام جعفر صادق ع می فرماید: مجالسة اهل الدین شرفُ الدنیا و الاخرة. یعنی: همنشینی اهل دین بزرگی و شرف دنیا و آخرت است.

همنشین در رفتار ظاهری و اخلاق خیلی ماثر است؛ همانطور که گفته شده: « المجالسة موثّرةٌ کالطبیعة الثالثة » یعنی اگر شما با کسی همنشینی و معاشرت کردی، کم کم صفات او چنان در شما پیدا می شود که گویا همیشه و بالطبیعه این صفات را داشته اید.

پیامبر اکرم ص می فرماید: المرء علی دین خلیله و قرینه. یعنی: شخص بر دین دوست و نزدیکان خودش و همراه خودش است.

ما باید با خداوند و انبیاء و امامان و عارفان الهی و واقعی و حکیمان الهی و مومنان حقیقی همنشین شویم در ورای زمان و مکان.

بعونک یا قرّة عین المساکین

به یاری خودت، ای نور چشم مستمندان.

یعنی بدون یاری و کمک و توفیق الهی نم توانیم به این درجات والا و بالا برسیم.

ما از خداوند این خواسته ها را در هر روز از ماه رمضان داریم

اما ما هم باید این صفات را بشناسیم و خودمان را به آنها نزدیک کنیم

این دعاها توفیق الهی را شامل حال ما می کند که در راه هرآنچه از خداوند خواسته ایم

قدم برداریم

التماس دعا توفیق مزید

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مرداد ۹۰ ، ۰۷:۴۰
داود نوروزی

دعای روز چهارم ماه مبارک رمضان صوتی و تصویری

اللهم رب شهر رمضان

اللهم قوّنی فیه علی اقامة أمرک، و أذقنی فیه حلاوة ذکرک، و أوزعنی فیه لأداء شکرک، و أحفظنی فیه بحفظک و سَترک یا ابصر الناظرین

خدایا! مرا در این روز برای اقامه و انجام و بر پا داشتن دستوراتت و فرامانت قوت بخش و نیرو مند ساز

و شیرینی و حلاوت ذکر و یاد خویش را به من بچشان

و به کرم و بخشش خود، راه ادای شکر و سپاست را برای من مهیا ساز و به من الهام کن

و به حفظ و پرده پوشی خود از گناه محفوظ بدار و با پوشش خود نگهبان باش

ای بصیرترین و بینا ترین بینایان عالم

صوت دعا

اللهم رب شهر رمضان

در این فرصت فراز اول و در باره ی توفیق الهی

اللهم قونی فیه علی اقامة أمرک

در این فراز از دعا از خداوند نیروی انجام دستورات و اطاعت از فرامین الهی را می طلبیم؛ یعنی توفیق خواستن از خداوند متعال

حضرت شعیب ع در جواب قوم خود می گوید: و ما توفیقی الا بالله علیه توکلت و الیه انیب: و توفیق من جز به خدا نیست ؛ بر او توکل کردم و به سوی او باز می گردم.هود 88

امام جواد ع می فرماید: المومن یحتاج الی ثلاث خصال: توفیق من الله و واعظ من نفسه و قبول ممن ینصحه

حضرت علی ع می فرماید: التوفیق من جذبات الرب یعنی: توفیق از کشش های پروردگار است؛ پس: توفیق توجه خاصه ی پروردگار به مومن است جهت با میل و رغبت انجام دادن دستورات و فرامین الهی و اعمال صالحه؛ و ترک محرمات الهی؛ با توفیق الهی انجام دستورات الهی و ترک محرمات آسان می گردد.

امام باقر در پاسخ به سوال از معنای جمله : لا حول و لا قوة الا بالله - حضرت فرمودند: معناه لا حول لنا عن معصیة الله إلا بعون الله، و لا قوة لنا علی طاعة الله إلا بتوفیق الله عز وجل

یعنی: معنایش این است که ما حول و قدرت روی گرداندن از معصیت خدا نداریم ، مگر به یاری خدا، و قوت و توانایی بر طاعت و انجام دستورات خدا نداریم ، مگر با توفیق خداوند عز و جل.

خداوند در سوره آل عمران آیه 160 می فرماید: إن ینصرکم الله فلا غالب لکم و إن یخذلکم فمن ذا الذی ینصرکم من بعده و علی الله فلیتوکل المومنون یعنی: اگر خدا شما را یاری کند هیچ کس بر شما غالب نخواهد شد و اگر وا گذاردتان چه کسی بعد از او شما را یاری خواهد کرد؟ و مومنان باید به خدا توکل کنند.

حضرت جواد الأئمه ع می فرماید: الثقة بالله تعالی ثمن لکل غال و سلم إلی کل عال یعنی: تکیه و اعتماد به خدا بهاء و ارزش و قیمت هر چیز گران بهایی است و نردبان هر بلند پایه گی هست.

توفیق و توکل و تکیه به قدرت خدا فقط؛ کلید های سعادت دنیوی و اخروی هستند.

و یکی از اوامر الهی روزه هست که از خداوند تبارک و تعالی می خواهیم که به ما توفیق انجام روزه واقعی را عنایت بفرماید و قوت و توانایی بر اطاعت همه ی دستورات الهی و قدرت روی گرداندن از معاصی الهی را عنایت بفرماید.

اللهم رب شهر رمضان


و اذقنی فیه حلاوة ذکرک

حقیقت ذکر

پیامبر اکرم ص می فرماید: من أطاع الله عز وجل فقد ذکر الله و إن قلّت صلاته و صیامه و تلاوته للقرآن ؛ یعنی: هر کس خداوند را اطاعت کند و از او فرمان برد خدا را یاد کرده، هر چند نماز خواندن و روزه گرفتن و قرآن خواندن او اندک باشد.

انواع ذکر

اقسام ذکر به اعتبار فعل ؛ علی ع : الذکر ذکران ذکرٌ عند المصیبة حسنٌ جمیل و أفضل من ذلک ذکر الله عند ما حرم علیک فیکون حاجزاً ؛ یعنی: ذکر دو نوع است، ذکر و یاد خدا در هنگام مصیبت و گرفتاری ها، که نیکو و زیباست ؛ و برتر و افضل از آن ذکر، ذکر و یاد خداوند است در هنگام مواجهه با آنچه بر تو حرام است؛ که این ذکر تو را از ارتکاب به حرام باز می دارد.

اقسام ذکر به اعتبار نیت؛ امام صادق ع می فرماید: الذّکر ذکران: ذکرٌ خالصٌ یوافقه القلب و ذکرٌ صارفٌ ینفی ذکرَ غیره. یعنی: ذکر بر دو گونه است: ذکر خالص که با دل سازگار و همراه است و ذکر باز دارنده که یاد هر کس جز او را از دل می برد.

اقسام ذکر به اعتبار فاعل: یک:ذکر اعضا و جوارحی، دو: ذکر زبانی سه: ذکر جلی چهار: ذکر خفی یا مخفیانه پنج: ذکر قلبی.

در باره ذکر خفی خداوند می فرماید: و اذکر ربک فی نفسک تضرعاً و خفیةً و دون الجهر من القول بالعدو و الآصال و لا تکن من الغافلین.  یعنی: و پروردگارت رت در دل خود به تضرع و ترس ، بی آنکه صدای خود را بلند کنی ، هر صبح و شام یاد کن و از غافلان مباش. اعراف 205

پیامبر ص : خیر الذکر الخفی ؛ یعنی: بهترین ذکر ، ذکر خفی و پنهان است.

آثار و ثمرات ذکر

اثرات زیادی در آیات و روایات برای ذکر بیان شده که به چند تا از آنها اشاره می نماییم:

یک: زنده شدن دل، علی ع :فی الذکر حیاة القلوب

دو: دوری شیطان، علی ع: ذکر الله مَطردةُ الشیطان؛ یاد خدا باعث راندن شیطان است

سه: نیکو شدن اعمال، علی ع: من عمّر قلبه بدوام الذکر حسنت افعاله فی السّر و الجهر ؛ هر که دل خویش را با یاد پیوسته خدا آباد کند، در نهان و آشکار نیک کردار شود

چهار: نزول رحمت الهی؛ علی ع: بذکر الله تنزل الرحمة

پنج: رسول الله ص: من أکثر ذکر الله أحبه؛ هر که بسیار به یاد خدا باشد، خداوند دوستش دارد

شش: توجه و یاد خدا نسبت به ذاکر؛ واذکرونی أذکرکم؛ مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم، بقره 152

هفت: آرامش؛ الذین آمنوا و تطمئنُّ قلوبهم بذکر الله ألا بذکر الله تطمئنُّ القلوب ؛ آنان که ایمان آوردند و دل هایشان به یاد خدا آرام می گیرد؛ بدانید که با یاد خدا دلها آرام می گیرد. رعد 28

امام العارفین و زینت عابدین امام سجاد ع در مناجات الذاکرین حقایق زیادی را از ذکر و حقیقت ذکر برای ما روشن می کند :

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
اِلـهى لَوْلاَ الْواجِبُ مِنْ قَبُولِ اَمْرِکَ، لَنَزَّهْتُکَ مِنْ ذِکْرى اِیّاکَ، عَلى اَنَّ
خدایا اگر پذیرفتن فرمانت واجب نبود تو را پاکتر از آن مى دانستم که من نام تو را به زبان آرم گذشته از این که
ذِکْرى لَکَ بِقَدْرى لا بِقَدْرِکَ، وَما عَسى اَنْ یَبْلُغَ مِقْدارى حَتّى اُجْعَلَ
ذکرى که من از تو کنم به اندازه فهم من است نه به مقدار مقام تو و تازه مگر چه اندازه امید است قدرم بالا رود که
مَحَلاًّ لِتَقْدیسِکَ، وَمِنْ اَعْظَمِ النِّعَمِ عَلَیْنا جَرَیانُ ذِکْرِکَ عَلى اَلْسِنَتِنا،
محل تقدیس تو قرار گیرم و از بزرگترین نعمتهاى تو بر ما همان جریان داشتن ذکر تو بر زبان ماست
وَاِذْنـُکَ لَنا بِدُعآئِکَ وَتَنْزیهِکَ وَتَسْبیحِکَ، اِلـهى فَاَلْهِمْنا ذِکْرَکَ فِى
و همان اجازه اى است که براى دعا کردن و به پاکى ستودنت به ما دادى خدایا پس ذکر خویش را به ما الهام کن در
الْخَلاءِ وَالْمَلاءِ، وَاللَّیْلِ وَالنَّهارِ، وَالاِْعْلانِ وَالاِْسْرارِ، وَفِى السَّرّآءِ
خلوت و جلوت و شب و روز و آشکار و نهان و درخوشى
وَالضَّرّآءِ، وَآنِسْنا بِالذِّکْرِ الْخَفِىِّ، وَاسْتَعْمِلْنا بِالْعَمَل الزَّکِىِّ، وَالسَّعْىِ
و ناخوشى و ما را به ذکر خفى و پنهانت مأنوس کن و به کار پاکیزه و کوشش خداپسند
اللهم رب شهر رمضان

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مرداد ۹۰ ، ۰۴:۴۹
داود نوروزی