بَشیراً و نَذیراً

وَ هو الفَتّاحُ العَلیمُ

بَشیراً و نَذیراً

وَ هو الفَتّاحُ العَلیمُ

بَشیراً و نَذیراً

سلام علیکم و رحمة الله و برکاته، خوش آمدید
بنده از سال 1386 با پارسی بلاگ وارد دنیای
مجازی شدم و اکنون هم با بلاگ مشغول تاثیر
گذاری بر دنیای حقیقی هستم!

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پیام های کوتاه
آخرین نظرات

۱۰۵ مطلب با موضوع «ماه رمضان» ثبت شده است




بسم الله الرحمن الرحیم

اللهمّ اجْعَلْ لی فیهِ نصیباً من رَحْمَتِکَ الواسِعَةِ واهْدِنی فیهِ لِبراهِینِکَ السّاطِعَةِ وخُذْ بناصیتی الى مَرْضاتِکَ الجامِعَةِ بِمَحَبّتِکَ یا أمَلَ المُشْتاقین.

خدایا قرار بده برایم در آن بهره اى از رحمت فراوانـت وراهنمائیم کن در آن به برهان وراههاى درخشانت وبگیر عنانم به سوى رضایت همه جانبه ات بدوستى خود اى آرزوى مشتاقان.

و اهدنی فیه لبراهینک السّاطعه

و مرا به براهین و ادلّه روشن خود هدایت فرما

هدایت در لغت به معنی؛ ارشاد، راهنمایی و نشان دادن راه با لطف و مدارا و مهربانی، می باشد

هدایت در اصطلاح عبارت از: تعیین کمال مناسب یک شیء و راه رسیدن به آن است.

هدایت در آیات و روایات به دو معنی آمده است: ارائه طریق (نشان دادن راه) و ایصال به مطلوب (رساندن به مقصد)

انواع هدایت:

هدایت به اعتبار موضوع دو گونه است؛ هدایت تکوینی و هدایت تشریعی

هدایت تکوینی؛ به معنی رساندن هر چیزی که در عالم وجود دارد، به سرمنزل مقصود و کمال نهایی آن مانند هدایت زنبور عسل در خانه سازی و عصاره گیری از گلها و میوه ها و پیمودن راهی که آفریدگارش تعیین نموده و در نتیجه تولید عسل که هدایت ویژه و به کمال رساندن آن می باشد. 
این نوع از هدایت را هدایت عامه و همگانی نیز می نامند.

 هدایت تشریعی؛ این نوع از هدایت مخصوص انسان است و به این معناست که خداوند متعال، برای رساندن بشر به سرمنزل مقصود که همان ملاقات با پروردگار متعال باشد، از هیچ گونه ارشاد و راهنمایی، دریغ نورزیده است.

همان طور که به پیامبرش ـ صلی الله علیه و آله ـ می فرماید: «ادع الی سبیل ربک بالحکمة و الموعظة الحسنة و جادلهم بالتی هی احسن؛ مردم را با حکمت و موعظه نیکو و جدال احسن، به راه پروردگارت، دعوت کن.»

مراحل هدایت در انسان: (از سایت اندیشه قم)

مرحلة اوّل آن؛ مرحله فطرت است

این مرحله از هدایت شامل همة انسانها می شود؛ و اگر کسی فطرت توحیدی خود را به سبب گناهانی مثل «ظلم» و «فسق» و «کفر» خاموش نکرده باشد، هدایت تشریعی قرآن کریم را می پذیرد. 

مرحلة دوم هدایت انسان:

مرحلة دوم، هدایت تشریعی است، یعنی وقتی انسان با فطرت خدادادیش به سوی قرآن کریم روی آورد، و می تواند به او امر و نواهی آن پایبند شود. 

مرحله سوم: مرحله بعدی هدایت آن است که انسان با پایبندی به دستور هایی قرآن کریم به صفت «تقوا» متصف شود، تقوا یک امر وجودی و تکوینی است که مترتب بر هدایت تشریعی قرآن کریم می باشد و اگر کسی به این مرحله برسد خداوند مراحل بالاتر از هدایت را به او عنایت می فرماید: «وَ مَنْ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ یَهْدِ قَلْبَهُ؛ هر کس به خدا ایمان بیاورد، خداوند قلب او را به سوی خودش هدایت می کند باز می فرماید: «وَ یَزِیدُ اللَّهُ الَّذِینَ اهْتَدَوْا هُدىً» خداوند بر هدایت کسانی که هدایت (تشریعی) را پذیرفتند، می افزاید.» 

مرحلة چهارم: چهارمین مرحله از هدایت الهی ویژه کسانی است که به سوی خدا، توبه و پشیمانی داشته باشند، چنان که می فرماید: «وَ یَهْدِی إِلَیْهِ مَنْ أَنابَ؛ خداوند هر کسی را که انابه داشته باشد هدایت می کند.»  «اللَّهُ یَجْتَبِی إِلَیْهِ مَنْ یَشاءُ وَ یَهْدِی إِلَیْهِ مَنْ یُنِیبُ»

ساطع یعنی روشن و مبرهن و درخشان و همه ی برهان های هدایت ساطعه هستند.

برهان نظم، یکی از دلایل روشن هدایت انسان است، نظام مادی جهان و نظام معنوی هستی و همه موجودات هستی با نظم فوق تصور ما در حال اجرای اوامر خداوند تبارک و تعالی هستند.

 از ریزترین موجودات، مثل اتم که میلیون ها اتم را با چشم غیر مسلح نمی توان دید و کوچکترین عنصر یک ماده را تشکیل می دهد؛ هر یک اتم تشکیل شده از هسته ی اتم و الکترون ها با بار الکتریکی منفی، که هسته ی اتم را در بر گرفته اند و هسته ی اتم هم خودش از پروتن که دارای بار مثبت است و نوترون که از لحاظ منفی یا مثبت بودن الکتریکی خنثی است ، تشکیل شده است و ساده ترین اتم از جهت ساختار ترکیبی ، اتم هیدروژن است که عدد اتمی یک دارد و دارای یک الکترون و یک پروتون می باشد.

شما تصور کنید که ریزترین و کوچکترین واحد تشکیل دهنده ی یک عنصر و ماده دارای چنین نظمی هست که اگر نظم آنرا به هم بزنند ؛ چه اتفاقی خواهد افتاد، مثل هیروشیما و ناکازاکی در ژاپن و هر جایی هم که نیروگاه های اتمی و هسته ای هست از خطرناکترین مکان ها به حساب می آید.و به هم خوردن نظم کوچکترین واحد عنصر اینگونه نظم جهان را به هم می زند و وحشت به دل ها می افکند باید پی به خالق هستی ببریم و به این برهانش هدایت شویم انشاءالله.

و نظم کرات آسمان، که خداوند می فرماید:

و هو الذی خلق اللیل و النهار و الشمس و القمر کلٌ فی فلکٍ یسبحون 

ترجمه: و او آن کسی است که شب و روز خورشید و ماه را پدید آورده است هر کدام از این دو در مداری معین شناورند. مبارکه ی انبیاء شریفه ی 32

و در جای دیگر می فرماید:

لا الشمس ینبغی لها ان تدرک القمر و لا اللیل سابق النهار و کل فی فلک یسبحون 

ترجمه: نه خورشی را سزد که به ماه رسد و نه شب بر روز پیشی جوید و هر کدام در سپهری شناورند. مبارکه ی یس شریفه ی 40

زمین در نظر ما عظمتی است ، اما در مقابل مشتری و زحل، دانه ی ارزنی است در مقابل تخم مرغ! و زحل در برابر خورشید، دانه ی ارزنی است در مقابل توپ بسکتبال! و خورشید در کنار شعرانی یمانی و سماک رامح، چیزی مثل مثال های کذشته و خورشید منظومه شمسی ما در کنار خورشید و ستاره ی رجل الجبار اصلاً دیده نمی شود و در کنار ابر غول های سرخی مثل ابط الجوزا یک پیکسل است!!

کهکشان راه شیری ما صد تا سیصد میلیارد! ستاره مثل خورشید و بزرگتر از آن که گذشت، دارد و در فضای هستی صدها! میلیارد کهکشان وجود دارد، مضروب اینها چقدر می شود؟!

با وجود همه ی این ها امیر مومنان علی ع می فرمودند که من به راه های آسمان بیشتر از راه های زمین آشنا هستم. این شناخت از کجا حاصل شده بود؛ جز از براهین ساطعه ی پروردگار و خالق همه ی هستی؟ 

برهان وجوب دفع ضرر محتمل؛ که خبری آمده از بهشت و جهنم، اگر این دستورات شرع مقدس را عمل نکنیم به دوزخ خواهیم رفت، برای اینکه این ضرر محتمل را دفع کنیم، باید به دستورات الهی گردن نهیم. خداباوران در دنیا از لذائذ کمتر استفاده کرده اند و خداناباوران بیشتر؛ اما اگر آخرتی و بهشتی باشد، خداباوران از لذائذ نامحدود در زمان نامتناهی بهرمند شده اند و خداناباوران در دوزخ عذاب خواهند دید، پس با دو دو تا کردن و حساب و کتاب کردن، به این نتیجه می رسیم که برای دفع ضرر محتمل هم که شده به قوانین خاص وضع شده گردن نهیم و به خدا ایمان بیاوریم. و این برهان در مرحله ی آخر ادله ی اثبات خدا و دستوراتش می باشد.

برهان عدالت و برهان هدف( هدف خلقت و ...) و ...

و هدایت قرآن؛ قرآن می فرماید:

ذلک الکتاب لا ریب فیه هدیً للمتقین

این کتاب بی هیچ شکی راهنمای پرهیزکاران است.

دم دستی ترین مثال این است که؛ وقتی ما یک وسیله ای از فروشگاهی می خریم در داخل آن یک بروشور هست که طریقه صحیح استفاده آن را به ما آموزش می دهد و آن وسیله هم بر طبق آن بروشور ساخته شده است، یعنی قبل از آن که مثلاً آن دوربین در کارخانه ساخته شود آن بروشور باید وجود داشته باشد و نقشه ی راهنمای ساخت آن دوربین است؛ و قرآن هم اصلاً قبل از خلقت انسان خلق شده است. به همین خاطر است که خداوند در سوره مبارکه ی الرحمن، اول از تعلیم قرآن سخن می گوید و بعد از خلقت انسان و تعلیم سخن او!

در آیه ی دیگر خداوند می فرماید: قال ربنا الذی أعطی کلُّ شیءٍ خلقَهُ ثمَّ هدی

ترجمه: گفت: پروردگار ما آن کسی است که هر چیزی را خلقی که در خور اوست داد و سپس هدایت کرد.

امام جعفر صادق ع در باره ی آیه ( انّا هدیناه السبیل اما شاکراً و اما کفوراً)فرمودند:

عرَّفناهُ اما آخذاً و اما تارکاً.

ترجمه: یعنی ما راه را به او شناساندیم؛ یا آن را در پیش می گیرد و یا رهایش می کند.

خداوند چه کسانی را هدایت می کند؟

1 - مَا أَصَابَ مِنْ مُصِیبَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ ۗ وَمَنْ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ یَهْدِ قَلْبَهُ ۚ وَاللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ

ترجمه:  هیچ مصیبتى جز به فرمان خدا نرسد . و هر کس به خدا ایمان بیاورد ، خدا قلبش را [به حقایق] راهنمایى مى‏کند ؛ و خدا به همه چیز داناست .

2 - وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا ۚ وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ

ترجمه: کسانى که براى [به دست آوردن خشنودى] ما [با جان و مال] کوشیدند ، بى‏تردید آنان را به راه‏هاى خود [راه رشدو سعادت و بهشت و مقام قرب] راهنمایى مى‏کنیم ؛ یقیناً خدا با نیکوکاران است.


و خذ بناصیتی الی مرضاتک الجامعه

و پیشانی مرا بگیر و به سوی رضا و خشنودی که جامع هر نعمت است سوق ده

خداوند در قرآن می فرماید: ما من دابّةٍ الا هو آخذٌ بناصیتها ترجمه: هیچ جنبنده ای نیست مگر اینکه او برآن تسلط دارد. یعنی زمام اختیار هر جنبنده ای در دست مشیت خداوند تبارک و تعالی هست.

خداوند از صادقین خشنود است و می فرماید:

قال الله هذا یومُ ینفع الصادقین صدقهم لهم جناتُ تجری من تحتها الانهار خالدین فیها ابداً، رضی اللهُ عنهم و رضوا عنه، ذلک الفوز العظیم. ترجمه : خداوند می گوید: امروز روزی است که راستی راستگویان، به آنها سود می بخشد؛ برای آنها باغ هایی از بهشت است که نهرها از زیر درختان آن می گذرد، و تا ابد، جاودانه در آن می مانند؛ هم خداوند از آنها خوشنود است، و هم آنها از خدا خشنودند؛ این، رستگاری بزرگ است. سوره ی مائده آیه ی 119

امیر المومنین ع می فرماید: أرضاکم عند الله أسبَغُکم علی عیاله. ترجمه: رضایتمندترین شما نزد خدا، کسی است که خانواده اش را بیشتر در رفاه قرار دهد.

بمحبتک یا امل المشتاقین

به حق دوستی و محبتت ای آرزوی مشتاقان

التماس دعا توفیق مزید


۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ مرداد ۹۰ ، ۰۸:۰۰
داود نوروزی



بسم الله الرحمن الرحیم

اللهمّ اجْعَلْ لی فیهِ نصیباً من رَحْمَتِکَ الواسِعَةِ واهْدِنی فیهِ لِبراهِینِکَ السّاطِعَةِ وخُذْ بناصیتی الى مَرْضاتِکَ الجامِعَةِ بِمَحَبّتِکَ یا أمَلَ المُشْتاقین.

خدایا قرار بده برایم در آن بهره اى از رحمت فراوانـت وراهنمائیم کن در آن به برهان وراههاى درخشانت وبگیر عنانم به سوى رضایت همه جانبه ات بدوستى خود اى آرزوى مشتاقان.


اللّهم اجعل لی نصیباً من رحمتک الواسعة 

خدایا! مرا نصیبی از گسترده ترین رحمت خودت عطا فرما

در دعای سحر هم با خدای خویش اینگونه راز و نیاز و نیایش می کنیم :

اللّهم انّی اسئلک من رحمتک بأوسعها و کلُّ رحمتک واسعه ، اللّهم انّی أسئلک برحمتک کلِّها .

خدایا! از تو دخواست می کنم به وسیع ترین مراتب رحمتت ، در حالی که همه مراتب رحمت تو واسعه و وسیع است ؛ خدایا! از تو درخواست می کنم به حق تمام مراتب رحمتت.

رحمت چیست؟ و رحمت واسعه چگونه رحمتی است؟

علامه رفیعی قزوینی در شرح عرفانی و فلسفی دعای سحر می فرماید: 

رحمت عاطفه ی مخصوصی است که از مشاهده ی ناتوانی، مورد رحمت برانگیخته می شود.

علامه در مورد رحمت واسعه ی پروردگار می فرماید:

گسترده ترین رحمت الهی همان حقیقت محمدیه است؛ زیرا ، او علت واقعی و غایی خلق کردن مخلوقات است.

و می فرماید: رحمت واسعه و وسیع ترین رحمت ها ؛ وجود پیامبر ص است به این اعتبار که در سایر رحمت ها نفوذ و تاثیر دارد.

خداوند دو نوع رحمت دارد:

1 - رحمت رحمانیه    2 - رحمت رحیمیه

امام خمینی ره در شرح عرفانی دعای سحر در این مورد می فرماید:

«با رحمت رحمانیه اصل وجود ظهور پیدا کرده و با رحمت رحیمیه هر چیزی به کمال معنوی و هدایت باطنی خود می رسد؛ لذا در دعا می خوانیم: یا رحمن الدنیا و رحیم الاخره.»

رحمان نسبت به همه ی خلق و رحیم، فقط برای مومنین؛ و در دنیا برای همه رحمن است و رحمت او گسترده است برای همه چه مسلمان و چه مسیحی و بی دین و چه کافر؛ همه از نعمت های او برخوردارند، اصلاً اصل وجود همه و زندگی بخشیدن به همه از صفت رحمت رحمانیه ی الهی سرچشمه می گیرد. به همین خاطر است که خداوند در قرآن می فرماید:

الرَّحْمَٰنُ ﴿١﴾ عَلَّمَ الْقُرْآنَ ﴿٢﴾ خَلَقَ الْإِنْسَانَ﴿٣﴾ عَلَّمَهُ الْبَیَانَ ﴿٤﴾

[خداى] رحمان«1» قرآن را تعلیم داد .«2» انسان را آفرید ؛«3»به او بیان آموخت 

سوره مبارکه ی الرحمن

یعنی رحمن بودن خدا باعث تعلیم قرآن و بعد خلقت انسان و تعلیم بیان او شد.

 ولی این رحمت در آخرت فقط مخصوص مومنین خواهد بود. که گفته می شود رحمت رحیمیه.

به زبان ساده تر : دو نوح رحمت هست؛

1 - رحمت عام، که مخصوص دنیا هست و بدون درخواست، خداوند آن رحمت را شامل حال همه می گرداند و یا حتی با درخواست از خداوند اگر مومن بود، اجابت می کند و او را به آن نعمت درخواستی برخوردار می کند.

2 - رحمت خاص، که مخصوص بندگان مخلص و مطیع و صالح و فرمانبردار خداوند منان است ، که برای آنها چه در دنیا و چه در آخرت نصیب می گرداند و آن نعمت رحمت رحمانیه ی مخصوص خود آنها را برخوردار می کند.

در قرآن می خوانیم:

وَنَجِّنَا بِرَحْمَتِکَ مِنَ الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ ﴿٨٦﴾

و ما را به رحمتت از گروه کافران رهایى ده

سوره مبارکه یونی آیه ی شریفه ی 86

رحمت خدا شامل حال چه کسانی می شود؟

1 - امیر المومنین علی ع : رَحِمَ الله إمرأً  عَرَفَ قَدره و لم یتَعدَّ طَوره.

ترجمه: رحمت خدا بر آن کس باد که اندازه ی خویش را بشناسد و از حدّ خویش فراتر نرود.

2 - علی ع : رَحِمَ الله عبداً راقبَ ذنبهُ و خافَ ربَّه.

ترجمه: رحمت خدا بر آن بنده باد که مواظب گناه خویش باشد و از پروردگارش بترسد.

3 - حضرت علی ع : رحمَ الله امرأً استَقبل توبَتَهُ ، و استَقال خَطیئَتهُ ، و بادَرَ منیَّتَهُ.

ترجمه: رحمت خدا بر آن کس که به توبه رو کند و از خطاهای خود پوزش بطلبد و پیش از مرگ کاری کند.

4 - رحم الله امراءً  تفکَّرَ فاعتبَرَ، و اعتَبَرَ فأبصرَ.

رحمت خدا بر آن کس که اندیشید و عبرت آموخت و پند گرفت و بینش یافت.

5 - امام علی ع: رَحِمَ الله امراءً أَلجَمَ نفسَهُ عن معاصی الله بلجامها ، و قادها إلی طاعة الله بِزِمامها.

ترجمه: رحمت خدا بر آن کس که انگیزه های نفسانی خود را درهم کوبید و نفس خود را نگه دارد و مهار آن را گرفته به سوی طاعت خدا بکشاند.

6 - تعرَّضوا لرحمة الله بما أمرکم به من طاعته.

ترجمه: با فرمان بردن از اوامر خداوند، خود را در معرض رحمت خدا قرار دهید.

چرا می گوییم برحمتک کلّها؟

نیاز عبد در جمیع امور دنیا و آخرت به خدا می باشد و مصادیق رحمت به حسب جهات احتیاج متفاوت است؛ زیرا هر دردی دوائی خاص دارد و بنده نمی داند که با کدام رحمت و نعمت ، نقسش رفع و دردش دواء می گردد و سعادتمند و رستگاریش کامل می گردد، پس به همه ی انواع رحمت متوسل می شویم.

چه کس رحمت خدا شاملش نمی شود؟

1 - حضرت علی ع : رحمةُ من لا یرحم تمنع الرحمة.

ترجمه: ترحم بر بی رحم مانع رحمت حق می شود.

2 - امام علی ع : من لم یرحم الناس منع اللهُ رحمته.

ترجمه: هر که به مردم رحم نکند، خداوند رحمت خود را از او دور می کند.

 از خداوند رحمن و رحیم می خواهیم و به رحمت واسعه اش قسمش می دهیم که با وجود این که بنده های خوبی برای او نبودیم ؛ نصیبی از رحمت واسعه اش ما را برخوردار کند؛ چرا که خودش در قرآن می فرماید که نباید از رحمتش نا امید بشویم، هر چند که گناه کار باشیم و می فرماید که نا امید کسی است که کافر است؛ 

قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا ۚ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ ﴿٥٣﴾

بگو : اى بندگان من که [با ارتکاب گناه] بر خود زیاده روى کردید ! از رحمت خدا نومید نشوید ، یقیناً خدا همه گناهان را مى‏آمرزد ؛ زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است ؛ «53» مبارکه ی زمر

پیامبر ص می فرماید: خدای تعالی را صد رحمت است که یکی از رحمت ها را بر زمین نازل کرد و در میان مخلوقات پخش کرد؛ هرچه عاطفه و رحم است از همان یک جزء رحمت است و نود و نه رحمت را به تاخیر انداخت تا روز رستاخیز تا در آنجا بندگان را مورد رحمت قرار دهد.


خدایا! نصیبی از رحمت واسعه ات برای ما قرار بده و از رحمت و مهربانی خود به دنیا و آخرت ما نظر کن. آمین یا ربّ العالمین

التماس دعا توفیق مزید


۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ مرداد ۹۰ ، ۰۷:۵۶
داود نوروزی



بسم الله الرحمن الرحیم

اللهمّ ارْزُقنی فیهِ رحْمَةَ الأیتامِ وإطْعامِ الطّعامِ وإفْشاءِ السّلامِ وصُحْبَةِ الکِرامِ بِطَوْلِکَ یا ملجأ الآمِلین.

خدایا روزیم کن در آن ترحم بر یتیمان وطعام نمودن بر مردمان وافشاء سلام ومصاحبت کریمان به فضل خودت اى پناه آرزومندان.


اللّهم ارزقنی فیه رحمة الایتام و إطعام الطعام و إفشاء السلام

خدایا! در این روز مرا ترحم و همربان بودن با یتیمان و اطعام به گرسنگان و افشاء سلام و انتشار سلام را روزی گردان.

چند نکته در این دعا هست:

اول اینکه دعای روز هشتم ما را به اجتماع می برد و می گوید که روزه و نماز و عبادات تنها فردی و شخصی نیستند و باید مومن روزه دار و نماز خوان وارد اجتماع شده و از نعمت هایی که برخوردار شده دیگران را هم برخوردار کند.

اینکه در این دعا حرف از روزی شدن مهربانی با یتیمان است و سیر کردن گرسنگان و سلام کردن و نشست و برخواست با نیکان است ، منظور همین است که عبادت تنها روزه و نماز فردی نیست بلکه همه ی اینها مثل حلقه های زنجیر به یکدیگر متصل هستند تا زنجیر حبل الله را و ایمان و اسلام را تشکیل بدهند.

امروز دعا رنگ و بوی اجتماعی دارد، یعنی دین اجتماعی است نه فقط یک سری اعمال فردی ؛ چرا که در قرآن هم خداوند هر جا به اقامه ی نماز دستور داده به پرداختن زکات هم دستور داده.


نمونه بارز این مدعا آیه ذیل است که به وضوح این معنی را بیان می فرماید که دین و نیکی چه چیزی هست و چه چیزی نیست :


لَیْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَٰکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلَائِکَةِ وَالْکِتَابِ وَالنَّبِیِّینَ وَآتَى الْمَالَ عَلَىٰ حُبِّهِ ذَوِی الْقُرْبَىٰ وَالْیَتَامَىٰ وَالْمَسَاکِینَ وَابْنَ السَّبِیلِ وَالسَّائِلِینَ وَفِی الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّکَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا ۖ وَالصَّابِرِینَ فِی الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِینَ الْبَأْسِ ۗ أُولَٰئِکَ الَّذِینَ صَدَقُوا ۖوَأُولَٰئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ ﴿١٧٧﴾

نیکى این نیست که روى خود را به سوى مشرق و مغرب کنید ، بلکه نیکى [واقعى و کامل ، که شایسته است در همه امور شما ملاک قرار گیرد ، منش و رفتار] کسانى است که به خدا و روز قیامت و فرشتگان و کتاب آسمانى و پیامبران ایمان آورده‏اند ، و ثروتشان را با آنکه دوست دارند به خویشان و یتیمان و درماندگان و در راه ماندگان و نیازمندان و [در راه آزادى] بردگان مى‏دهند ، و نماز را [با همه شرایطش] برپاى مى‏دارند ، و زکات مى‏پردازند ، و چون پیمان بندند به پیمان خویش وفادارند ، و در تنگدستى و تهیدستى و رنج و بیمارى و هنگام جنگ شکیبایند ؛ اینانند که [در دین‏دارى و پیروى از حق] راست گفتند ، و اینانند که پرهیزکارند .«177»

سوره مبارکه بقره آیه شریفه 177

و همچنین آیه ی ذیل :

وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَیْنَا إِلَیْهِمْ فِعْلَ الْخَیْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِیتَاءَ الزَّکَاةِ ۖوَکَانُوا لَنَا عَابِدِینَ ﴿٧٣﴾

و آنان را پیشوایانى قرار دادیم که به فرمان ما [مردم را] هدایت مى‏کردند ، و انجام دادن کارهاى نیک و برپا داشتن نماز و پرداخت زکات را به آنان وحى کردیم ، و آنان فقط پرستش کنندگان ما بودند. سوره مبارکه انبیاء آیه ی شریفه ی 73

و آیه شریفه ی 18 در سوره ی مبارکه ی توبه و آیه ی شرفه ی 37 سوره ی مبارکه ی نور ؛ اقامه نماز به همراه پرداخت زکات بیان شده است.

در آیه ی شریفه ی 19 سوره ی مبارکه ی زاریات در خصوصیات نماز گزاران می فرماید :

وَفِی أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ

و در اموالشان حقّى براى سائل تهیدست و محروم از معیشت بود 

یعنی نماز گزار واقعی باید در جامعه به داد محرومان هم برسد چرا که این واجب هم جزئی از نمازش است.

سلام

 فَإِذَا دَخَلْتُمْ بُیُوتًا فَسَلِّمُوا عَلَىٰ أَنْفُسِکُمْ تَحِیَّةً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُبَارَکَةً طَیِّبَةً ۚکَذَٰلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمُ الْآیَاتِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ﴿٦١﴾

پس هرگاه به خانه‏هایى [که ذکر شد] وارد شدید ، بر خودتان سلام کنید که درودى است از سوى خدا [درودى] پربرکت و پاکیزه ، خدا این‏گونه آیات را براى شما بیان مى‏کند تا بیندیشید .

سوره ی مبارکه نور آیه ی شریفه ی 61

و در شریفه ی دیگر خداوند می فرماید :

وَإِذَا حُیِّیتُمْ بِتَحِیَّةٍ فَحَیُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا ۗ إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ حَسِیبًا ﴿٨٦﴾

 و هنگامى که به شما درود گویند ، شما درودى نیکوتر از آن، یا همانندش را پاسخ دهید؛ یقیناً خدا همواره بر همه چیز حسابرس است . سوره ی نساء آیه ی 86


امام جعفر صادق ع می فرماید : مَن بدأ بکلام قبل سلام فلا تُجیبوه .

                                          هر کس قبل از سلام شروع به صحبت کرد جوابش ندهید.

و صحبة الکرام ... مصاحبت با نیکان عالم

قرآن در این زمینه می فرماید :

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَکُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ ﴿١١٩﴾

 اى کسانى که ایمان آورده‏اید ! از خدا پروا کنید و با صادقان باشید [صادقانى که کامل‏ترینشان پیامبران و اهل بیت رسول بزرگوار اسلام هستند . ] سوره توبه آیه ی 119

قال رسول الله ص : قال الحواریون یا روح الله فمن نجالس؟ قال : من یُذکّرکم الله روئیتهُ و یزیدُ فی علمکم منطقهُ و یُرَغّبُکم فی الاخرة عملهُ.

ترجمه : پیامبر اکرم فرمودند : حواریون حضرت عیسی ع به او گفتند به چه کسی مجالست کنیم؟ فرمودند :1 - کسی که دیدارش شما را به یاد خدا بیندازد

             2 - کسی که گفتارش بر علم شما بیفزاید

              3 - کسی که عملش شما را بر آخرت ترغیب کند

خوب در یک نفر همین اعمال در حین ملاقات سر می زند؛ دیدار و گفتار و عمل


بطولک یا ملجأ الاملین

به حق انعامت ای پناه آرزومندان

خدای من اینها آرزوی ماست ، پس برآورده بگردان

آمین یا رب العالمین

التماس دعا توفیق مزید


۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۹۰ ، ۱۹:۵۲
داود نوروزی



بسم الله الرحمن الرحیم

اللهمّ اعنّی فیهِ على صِیامِهِ وقیامِهِ وجَنّبنی فیهِ من هَفَواتِهِ وآثامِهِ وارْزُقْنی فیهِ ذِکْرَکَ بِدوامِهِ بتوفیقِکَ یا هادیَ المُضِلّین.

خدایا یارى کن مرا در این روز بر روزه گرفتن وعبـادت وبرکنارم دار در آن از بیهودگى وگناهان وروزیم کن در آن یادت را براى همیشه به توفیق خودت اى راهنماى گمراهان


اللّهم أعنّی فیه علی صیامه و قیامه 

خدایا در این روز مرا بر روزه و اقامه نماز یاری کن 

در باره روزه و حقیقت آن در شرح دعای روز اول ماه رمضان مقداری بحث شد .

 نماز هم جسمی دارد و روحی ؛ اینکه ما از خداوند می خواهیم که ما را در امر اقامه نماز یاری کند ، این نیست که ما را در خواندن نماز کمک کند ، مطمئنّاً کسی که این دعا را می خواند نماز هم می خواند ، پس باید منظور از اقامه نماز یعنی به پا داشتن نماز و شب زنده داری ، چیز دیگری باشد و شرایطی داشته باشد و اقامه نماز باید به مسائلی باشد که با رجوع به قرآن و روایات این مسئله روشن خواهد شد.

خداوند در قرآن در باره ی عموم انسان و خصوص مصلّین آیات زیبا و محکمی دارد ؛ در سوره مبارکه معارج و از آیه ی شریفه ی نوزدهم تا آیه شریفه سی و پنج در این زمینه ما را کاملاً روشن می نماید؛ که نماز خوان واقعی چه کسانی هستند و چه کسانی نماز را اقامه می کنند و به پای می دارند.


إِنَّ الإنْسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا (١٩)إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا (٢٠)وَإِذَا مَسَّهُ الْخَیْرُ مَنُوعًا (٢١)إِلا الْمُصَلِّینَ (٢٢)الَّذِینَ هُمْ عَلَى صَلاتِهِمْ دَائِمُونَ (٢٣)وَالَّذِینَ فِی أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ (٢٤)لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ (٢٥)وَالَّذِینَ یُصَدِّقُونَ بِیَوْمِ الدِّینِ (٢٦)وَالَّذِینَ هُمْ مِنْ عَذَابِ رَبِّهِمْ مُشْفِقُونَ (٢٧)إِنَّ عَذَابَ رَبِّهِمْ غَیْرُ مَأْمُونٍ (٢٨)وَالَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ (٢٩)إِلا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیْرُ مَلُومِینَ (٣٠)فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاءَ ذَلِکَ فَأُولَئِکَ هُمُ الْعَادُونَ (٣١)وَالَّذِینَ هُمْ لأمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ (٣٢)وَالَّذِینَ هُمْ بِشَهَادَاتِهِمْ قَائِمُونَ (٣٣)وَالَّذِینَ هُمْ عَلَى صَلاتِهِمْ یُحَافِظُونَ (٣٤)أُولَئِکَ فِی جَنَّاتٍ مُکْرَمُونَ 

همانا انسان حریص آفریده شده است ؛«19»چون آسیبى به او رسد ، بى‏تاب است ،«20» و هنگامى که خیر و خوشى [و مال و رفاهى] به او رسد ، بسیار بخیل و بازدارنده است ،«21» مگر نماز گزاران ،«22» آنان که همواره بر نمازشان پایدارند ،«23» و آنان که در اموالشان حقّى معلوم است«24» براى درخواست کننده [تهیدست] و محروم [از معیشت و ثروت ، ] «25» و آنان که همواره روز پاداش را باور دارند ،«26» و آنان که از عذاب پروردگارشان بیمناکند ،«27»زیرا از عذاب پروردگارشان ایمنى نیست ،«28» و آنان که دامنشان را [از آلوده شدن به شهوات حرام] حفظ مى‏کنند ،«29» مگر در کام‏جویى از همسران و کنیزانشان که آنان در این زمینه مورد سرزنش نیستند .«30» پس کسانى که در بهره‏گیرى جنسى راهى غیر از این جویند ، تجاوزکار از حدود حق‏اند ،«31» و آنان که امانت‏ها و پیمان‏هاى خود را رعایت مى‏کنند ،«32» و آنان که بر اداى گواهى‏هاى خود پاى‏بند و متعهدند ،«33» و آنان که همواره بر [اوقات و شرایط ظاهرى و معنوى] نمازهایشان محافظت دارند . «34» اینان در بهشت‏ها ، مکرّم و محترم‏اند«35»

سوره ی مبارکه معارج آیه ی شریفه 19 الی 35

در این آیات کاملاً ما را با ویژه گی های مصلین واقعی روشن می سازد و نیازی به توضیح دیگری نمی باشد.


رسول مکرم اسلام ص می فرماید : 

لکلّ شیءٍ وجهٌ ، و وجه دینکم الصَّلاة. 

ترجمه : هر چیزی چهره ای دارد و چهره ی دین شما نماز است.

در حدیث شریف نبوی ص آمده:

ما بین المسلم و بین الکافر الّا أن یَترُکَ الصلاة الفریضةَ متعمّداً ، أو یتهاونَ بها فلا یُصلیها.

ترجمه : میان مسلمان و کافر فاصله ای جز این نیست که نماز واجب را عمداً ترک کند و یا آن را سبک شمارد و نخواند.

خداوند در قرآن می فرماید: 

فی جَنَّاتٍ یَتَسَاءَلُونَ (٤٠)عَنِ الْمُجْرِمِینَ (٤١)مَا سَلَکَکُمْ فِی سَقَرَ (٤٢)قَالُوا لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ (٤٣)

که در بهشت‏ها از یکدیگر مى‏پرسند«40» از روز و حال گنهکاران ،«41» [به آنان رو کرده] مى‏گویند : چه چیز شما را به دوزخ وارد کرد؟«42» مى‏گویند: ما از نمازگزاران نبودیم«43»

سوره مبارکه مدثر آیه ی شریفه 40 تا 43


و جنّبنی فیه من هفواته و آثامه

و مرا از گناهان و لغزش ها دور ساز

گناه هان ابتدا با لغزش ها شروع می شوند ، اثم و  گناه یعنی افتادن و هفوات یعنی لغزیدن.

اگر جلوی لغزش ها را نگیریم تبدیل می شوند به افتادن به تاریکی های اثم و گناه.

امیر مومنان و مولای عافان ع در دعایی می فرمایند:

اللّهم اغفر لی رَمَزاتِ الألحاطِ ، و سَقَماتِ الألفاظ ، و شَهوات الجَنان ، و هَفَواتِ اللّسان.

ترجمه : بارخدایا! اشارات چشم و ابرو و بیهوده گویی و خواهش های دل و لغزش های زبان مرا ، بر من ببخشای. نهج البلاغه خطبه 78

هر گناه و لغزشی هم ابتدا از زبان آغاز می شود ، به همین خاطر هست که امام ما می فرماید که لغزش های زبان من را به من ببخش.

پیامبر اسلام تمام کننده اخلاق می فرماید:

سلامة الانسان فی حفظ اللّسان .. سلامت انسان ، در حفظ زبان است.

سلامت جسم و روح و دنیا و آخرت انسان بسته به این است تا چه اندازه زبان ما در اختیار خود ماست و گرنه زبان ما را در اختیار خود می گیرد؛ کلام تا زمانی که نگفته ای در اختیار و مالکیت توست ولی وقتی که گفتی تو در بند و اسیر زبان خواهی بود و زبان و آن کلام و حرف مالک تو خواهد شد.

ما امروز از خداوند می خواهیم که از لغزش های همه اعضا و جوارح ما درگذرد تا ما را به تاریکی ها و ضلالت های گناه و اثم نکشانند ؛ ما را از تاریکی های ریا و تکبر و حسد و طمع و غضب و قساوت قلب و جهل و کینه و اسراف و غیبت و تهمت دور نگهدارد و از جامعه ی وجود ما دور کند و جود ما را به صفات ؛ علم و تواضع و تقوا و عفّت و عفو و زهد و تفکر و عبادت منوّر و نورانی گرداند.

و ارزقنی فیه ذکرک بدوامه

و ذکر دائم که تمام روز به یاد تو باشم نصیبم فرما

در باره ذکر در شرح دعای روز چهارم ماه رمضان با توفیق الهی بحث شد.



بتوفیقک یا هادی المضلّین

به حق توفیق بخشی خود ای راهنمای گمراهان


التماس دعا توفیق مزید


۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۹۰ ، ۱۸:۰۰
داود نوروزی



بسم الله الرحمن الرحیم

اللهمّ لا تَخْذِلْنی فیهِ لِتَعَرّضِ مَعْصِتِکَ ولا تَضْرِبْنی بِسیاطِ نَقْمَتِکَ وزَحْزحْنی فیهِ من موجِباتِ سَخَطِکَ بِمَنّکَ وأیادیکَ یا مُنْتهى رَغْبـةَ الرّاغبینَ.

خدایا وا مگذار مرا در این روز در پى نافرمانیت روم ومزن مرا با تازیانه کیفر ودور وبرکنارم بدار از موجبات خشمت بحق احسان ونعمتهاى بى شمار تو اى حد نهایى علاقه واشتیاق مشتاقان.


و زحزحنی فیه من موجبات سخطک

و از موجبات سخط و غضب و خشم خود ما را دور گردان

از خدا می خواهیم که ما را مورد خشم و غضب خود قرار ندهد و خود ما هم نباید کارهایی که موجبات سخط الهی را فراهم می کند انجام بدهیم.

در قرآن کتاب انسان سازی می خوانیم :

أَفَمَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَ اللّهِ کَمَن بَاء بِسَخْطٍ مِّنَ اللّهِ وَمَأْوَاهُ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِیرُ

  • آیا آن کس که به راه خشنودی خدا می رود ، همانند کسی است که موجب خشم او می شود و مکان او جهنم ، آن سرانجام بد است ؟ سوره آل عمران آیه 162

چه کارهایی موجب غضب خداوند قهار می شود؟

هر نافرمانی و سرپیچی که در فراز اول دعای روز ششم گذشت باعث سخط خدا می گردد. 

در دعا می خوانیم : و أعنّا علی صیامه بکفّ الجوارح عن معصیتک ؛ یعنی : ما را یاری فرما بر روزه گرفتن به وسیله ی نگهداری و باز داشتن اعضا و جوارح از معاصی تو ؛ یعنی خداوند با بازداشتن جوارح از معصیت خشنود می شود و با معصیت بر ما غضب می کند .

در فرازهای بعدی این دعا با خدا اینگونه نیاش می کنیم :

حتّی لا نُضغیَ بأسماعنا الی لغوٍ .. تا سخن بیهوده گوش ندهیم

و لا نُسرِعَ بأبصارنا الی لهوٍ .. تا به تماشای لهو نشتابیم 

و حتّی لا نَبسُطُ أیدیَنا الی محظورٍ .. و تا به حرامی دست دراز نکنم 

و لا نَخطُوَ بأقدامنا الی محجورٍ  .. و تا به ممنوع تو گام بر ندارم 

و حتّی لا تَعیَ بُطوننا الّا ما حلّلتَ .. و تا شکم های ما جز به حلال های تو پر نشود 

و لا تَنطقُ ألسنَتَنا الّا بما مَثَّلتَ .. و تا زبان ما به غیر آنچه خودت گفته ای گویا نگردد.

در این نیلیش آنچه که موجبات سخط الهی را فراهم می آورد از خواوند می خواهیم که به ما ترک این معاصی را عنایت کند و ما را در این امر یاری رساند.

امام العارفین زین العابدین حضرت سجاد ع در جواب کسی که برایش نوشت خیر دنیا و آخرت در چیست؟ نگاشتند :

 بسم الله الرحمن الرحیم ؛ أمّا بعد ، فانَّ مَن طَلَبَ رضا اللهِ بسَخَطِ النّاس کفاهُ اللهُ امور النّاس ؛ و مَن طَلَبَ رضا النّاس بَُخَطِ الله وَکَلَهُ الله إلی الناس ، و السّلام.

ترجمه : هر که خشنودی خدا را با ناخشنودی مردم بطلبد، خداوند او را از امور مردم بی نیاز کند ؛ و هر که خشنودی مردم را با سخط و ناخشنود کردن خدا بجوید، خداوند او را به مردم واگذارد.

بمنّک و أیادیک یا منتهی رغبة الرّاغبین

به حق احسان و نعمت های بیشمارت ای منتهای آرزوی مشتاقان



التماس دعا توفیق مزید


۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۹۰ ، ۰۲:۵۲
داود نوروزی


بسم الله الرحمن الرحیم

اللهمّ لا تَخْذِلْنی فیهِ لِتَعَرّضِ مَعْصِتِکَ ولا تَضْرِبْنی بِسیاطِ نَقْمَتِکَ وزَحْزحْنی فیهِ من موجِباتِ سَخَطِکَ بِمَنّکَ وأیادیکَ یا مُنْتهى رَغْبـةَ الرّاغبینَ.

خدایا وا مگذار مرا در این روز در پى نافرمانیت روم ومزن مرا با تازیانه کیفر ودور وبرکنارم بدار از موجبات خشمت بحق احسان ونعمتهاى بى شمار تو اى حد نهایى علاقه واشتیاق مشتاقان.


و لا تضربنی بسیاط نقمتک

و به ضربت تازیانه قهرت کیفر مکن


در دعای کمیل امیر المومنین ع به کمیل اینگونه می آموزد با خداوند نیایش کند : 

اللهمّ اغفر لی الذّنوب الّتی تُنزلُ النّقم ، الّلهمّ اغفر لی الذّنوب الّتی تُغیّر النّعم ، الّلهمّ اغفر لی الذّنوب الّتی تُنزلُ البلاء 

خدایا! بیامرز بر من گناهانی را که نقمت و بدبختی را نازل می کنند ، خدایا! گناهانی را که نعمت ها را تغییر می دهند بیامرز ، خدایا! آن گناهانی را که بلا را نازل می کنند بر من ببخش و بیامرز


آیة الله جوادی عاملی در تفسیر تسنیم می فرماید :

گاهى بر اثر ناسپاسى، نعمت به نقمت و عذاب تبدیل مى شود: فلا تعجبک اءموالهم و لااءولادهم انّما یریداللّه لیعذبهم بها فى الحیوة الدنیا و همین اندام هاى آدمى که از نعم الهى است به صورت سربازى از سربازان الهى علیه انسان تبه کار به کار گمارده مى شود: اءعضاءکم شهوده و جوارحکم جنوده  و به جاى آنکه از جاى دیگر عذابى چون صاعقه بر انسان خاطى و ناسپاس فرود آید، دست و پا و زبان و مال و فرزندش به ابزارى براى گرفتار شدن وى به عذاب مبدل مى گرد و در این حال اگر مهلتى به آنان داده شود، در جهت کیفر سخت آنان خواهد بود: و لا یحسبنّ الذین کفروا اءنّما نملى لهم خیر لانفسهم انّما نملى لیزدادوا اثما.

از برخى آیات بر مى آید که این تبدیل نعمت به نقمت، به تدریج صورت مى پذیرد

در سوره مبارکه ابراهیم آیه 28 می خوانیم :


 أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ بَدَّلُواْ نِعْمَتَ اللَّهِ کُفْراً وَأَحَلُّواْ قَوْمَهُمْ دَارَ الْبَوَارِ (ابراهیم، 28)
 آیا به کسانى که نعمت خداوند را به کفر تبدیل کردند و قوم خود را به سراى هلاکت در آوردند نگریستى؟
 
کفّار و مشرکان نعمت‏هاى بزرگ الهى را به کفر تبدیل کردند:
الف) به جاى نعمت توحید، شرک را برگزیدند.
ب) نعمت فطرت پاک را رها کردند و به تقلید از نیاکان گمراه خود پرداختند.
ج) خرافات را بر وحى الهى ترجیح دادند.
د) در برابر نعمتِ رهبران آسمانى، ناسپاسى کردند و از طاغوت‏ها پیروى کردند. «بدّلوا نعمت اللَّه»
در روایات بسیار مى‏خوانیم: امامان شیعه‏علیهم السلام فرمودند: «نحن و اللَّه نعمت اللَّه التى انعمها على عباده»(262) به خدا سوگند نعمت‏هایى که تبدیل شدند، وجود ما بود. مردم ما را رها کردند و به سراغ رهبران دیگر رفتند. «بدّلوا نعمت اللَّه»

در روایات زیادی ظلم و اعانت بر آن را باعث بروز نقمت و انتقام الهی بیان می کند ؛

امیر مومنان و مولای عارفان علی ع می فرماید: 

و لیسَ شیءٌ أدّی إلی تغییرِ نعمة الله و تعجیل نقمته من إقامةٍ علی ظلمٍ ؛ فإنَّ اللهَ سمیعٌ دعوةَ المضطهدین.

ترجمه : برای تغییر دادن نعمت خدا و شتاب بخشیدن به خشم و عذاب و نقمت او هیچ چیز موثرتر از پافشاری در ظلم و ستمگری نیست ؛ زیرا خداوند دعای ستمدیدهگان را می شنود و همواره در کمین ستمکاران است. نهج البلاغه نامه 53

ظلم صدام بر علیه ملت شریف و مومن جمهوری اسلامی ایران و اعانت و همکاری مردم آن کشور بر او باعث شد تا نعمت امنیت که این نعمت در قرآن هم ذکر شده از آنها گرفته شد .



۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۹۰ ، ۰۲:۵۰
داود نوروزی




بسم الله الرحمن الرحیم

اللهمّ لا تَخْذِلْنی فیهِ لِتَعَرّضِ مَعْصِتِکَ ولا تَضْرِبْنی بِسیاطِ نَقْمَتِکَ وزَحْزحْنی فیهِ من موجِباتِ سَخَطِکَ بِمَنّکَ وأیادیکَ یا مُنْتهى رَغْبـةَ الرّاغبینَ.

خدایا وا مگذار مرا در این روز در پى نافرمانیت روم ومزن مرا با تازیانه کیفر ودور وبرکنارم بدار از موجبات خشمت بحق احسان ونعمتهاى بى شمار تو اى حد نهایى علاقه واشتیاق مشتاقان.



اللهم لا تخزلنی فیه لتعرض معصیتک
خدایا مرا در این روز به واسطه ارتکاب معصیتت و سرکشی خوار مساز

معصیت و نافرمانی و سرکشی و سرپیچی از دستورات الهی به خودی خود منفور انسان است.
خداوند در قرآن سوره مبارکه حجرات می فرماید:

وَلَکِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَیْکُمُ الْإِیمَانَ وَزَیَّنَهُ فِی قُلُوبِکُمْ وَکَرَّهَ إِلَیْکُمُ الْکُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْیَانَ أُوْلَئِکَ هُمُ الرَّاشِدُونَ
لیکن خدا ایمان را محبوب شما کرد و آن را در دل‏هاى شما آراست و انکار و نافرمانى و عصیان را منفور شما گردانید. آنها واقعا رشد یافتگانند. حجرات آیه 7


داور و قاضی و حکم دهنده ی نافرمانی کیست؟
امیر مومنان ع می فرماید: اتّقوا معاصی الله فی الخلوات فإنّ الشّاهد هو الحاکم؛ 
ترجمه: از معصیت و نافرمانی خدا در خلوت بپرهیزید؛ زیرا آنکه می بیند خود حاکم و داور و قاضی و حکم کننده است. نیازی به قاضی و داور و شاهد ندارد.

چه چیزهایی باعث معصیت و نافرمانی خدا شدند؟
امام جعفر صادق ع می فرماید: أن آولّ ما عُصی اللّه به ستّ: حبّ الدّنیا ، و حبّ الرّئاسة ، و حبّ الطعام ، و حبّ النّساء و حبّ النّوم ، و حبّ الرّاحة. 
ترجمه: نخستین چیزهایی که موجب نافرمانی و معصیت خدا شد شش چیز بود : دنیا دوستی و ریاست طلبی و شکم پرستی - منظور شکم بارگی است - و زن دوستی - منظور زن بارگی است - و پر خوابی و راحت طلبی.
رسول الله ص می فرماید: حبّ الدّنیا أصل کلّ معصیةٍ و أوّل کلِّ ذنبٍ
ترجمه : دنیا دوستی اصل و ریشه هر معصیت و نافرمانی است و آغاز هر گناهی است.
و حضرت علی ع در این زمینه می فرماید : من هَوان الدّنیا علی الله أنّه لا یُعصی إلاّ فیها ، و لا یُنالُ ما عندهُ إلاّ بترکها.
ترجمه : در خواری و بی ارزشی دنیا نزد خداوند همین بس که ، جز در دنیا معصیت او نشود و جز با ترک دنیا به آنچه نزد خدا است نمی رسد. از بهشت و رضوان الهی. نهج البلاغه حکمت 385

معصیت و نافرمانی و سرپیچی چیزی فراتر از ذنب و گناه است ؛ معصیت مثل سیل است که طغیان کرده باشد و گناهان تشکیل دهنده ی این سیل طغیان کرده ی معصیت هستند؛ به همین خاطر است که خداوند در قرآن برای ابلیس صفت عصیّا را به کار می برد ، دیگر معنایی ندارد که به شیطان بگوییم گناه کرده است بلکه او سرکشی کرده است.

یَا أَبَتِ لَا تَعْبُدِ الشَّیْطَانَ إِنَّ الشَّیْطَانَ کَانَ لِلرَّحْمَنِ عَصِیًّا
اى پدر من، شیطان را (با اطاعت از او) پرستش مکن، زیرا شیطان، خداى رحمان را همواره نافرمان است


امیر مومنان ع در روایتی که مربوط به فراز بعدی دعای روز ششم هم می شود می فرماید : 
إنّ الله أَخفی أربعةً فی اربعة ..... و اخفی سَخَطَه فی معصیته فلا تستصغرنَّ شیئاً من معصیته ، فربّما وافقَ سَخَطَه و أنت لا تعلم.
ترجمه : بدرستی که خداوند چهار چیز را در چهار چیز پنهان کرده ..... خداوند خشم خود را در معصیت و نافرمانی پنهان کرده است ؛ بنابراین ، هیچ معصیتی را خرد و کوچک مشمارید ؛ زیرا چه بسا که آن معصیت با خشم خدا همراه باشد و تو ندانی.
در این جا سر این که پیامبر ص بعد از موضوع معصیت به سخط الهی اشاره می فرماید همین نکته می باشد.


پروردگارا! توفیق ترک معصیت به ما عنایت فرما تا بوسیله پستی نافرمانی پست و خوار نشویم  


التماس دعا توفیق مزید

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۹۰ ، ۰۲:۴۷
داود نوروزی



و إجعلنی فیه من عبادک الصالحین القانتین

به این خاطر پیامبر اکرم ص صالحین عباد را با قانتین بیان فرموده که این دو لازم و ملزوم هم هستند، بندگان شایسته و مطیع پروردگار؛ مثل ایمان و عمل صالح که در قرآن این دو صفت از بنگان خوب خدا با هم آورده شده اند.
بندگان صالح و شایسته ی خدا با اطاعت از دستورات و فرامین الهی و ترک نواهی خداوند به این درجه می رسند .

ملا فتح الله کاشانی چند ویژگی برای بندگان صالح خدا بیان می کند: 

1 -عمل به ارکان اسلام

«اِلاّ مَن تابَ و ءَامَن و عَمِلَ عملاً صالحا ... ؛ مگر آن کس که توبه کرد و کاری شایسته کرد، پس آن گروه اند که خدا، بدی های ایشان به نیکی ها بَدَل کند. زیرا که خدا آمرزنده مهربان است.»

(یعنی) مگر آن کس که توبه کند از شرک و بگرَوَد به خدا و رسول و بکند کار شایسته، یعنی به ارکان اسلام عمل نماید، پس آن گروه، بَدَل کند خدایْ گناهان آنان را به نیکویی ها. یعنی سوابق معاصی را به وسیله توبه، محو کند و طاعات، به جای آن ثبت نماید؛ یا بَدَل کند ملکه معصیت را در نفس، به ملکه طاعت. و نزد بعضی این آیه به معنی آن است که سیّئاتی که در اسلام کرده باشند به حسنات بَدَل کند اگر توبه کنند. و نیز گفته اند: خداوند از توبه کاران محو سیّئه کند و بَدَل آن ثبتِ حسنه فرماید.

2 -دوری از بیهودگی

«والّذینَ لا یَشهَدونَ الزُّورَ و اِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِراما؛ و آن کسان که به ناحق شهادت نمی دهند و چون به [کار] بیهود بگذارند، کریم وار درگُذرند.»

یعنی بندگان برگزیده حق آنانند که حاضر نشوند به مجالس اهل کذب و مشاهده باطل، و یا گواهی ندهند به باطل و ناروا، یعنی اقامه شهادت کاذب نکنند و یا حاضر نگردند به محل اجتماع مشرکان و یهود و نصارا و یا به بازی گاهِ ایشان و یا به صحبت فاسقان و بدعت گذاران و فاسقان و یا به مجلس شرک.

و «زور» به معنی کذب و دروغ است و هیچ کذب، از شرک بدتر نیست و یا به مجلس غِنا و یا مجلسی که باطل در آن، آراسته شده است، یعنی باطل را به صورت حق نمایاندن.

پس، عبادالرحمن، متنفرّند از همنشینی با کاذبان و گناهکاران و سایر اهل فسق و بطلان؛ پس حاضر نمی شوند در مجلس ایشان و نزدیک آن نمی گردند، به جهت تنزُّه از مخالطه شرّ و اهل آن و برای صیانت دین خود از چیزی که به آن آسیب برساند. زیرا که مشاهده باطل، شرکت در آن است و از این رو گفته اند: نظر کنندگان به هر چه شریعت، تجویز آن نکرده، شریکانند با کنندگان آن؛ چه، حضور ایشان دلیل رضاست به آن و موجب کثرت اهل مجلس آن، و دیگر آن که، علت حاضر شدن در آن، به جهت استحسان نُظّار است و رغبت ایشان در نظر کردن در آن. و در مواعظ عیسی بن مریم علیه السلام واقع شده که: بپرهیزید از مجالست خطاکاران.

پس این بندگان خدا که دارای خصال و صفات ستوده هستند، اگر به چیزی ناپسند عقلاً، غیر مجوز شرعا بگذرند، بگذرند در حالتی که کریمان و بزرگواران باشند یعنی مُکرَّم نَفْس خود باشند و آن را دور دارند از آن که بایستند بر آن و تامل کنند در آن.

و مراد آن است که اگر دشنام بشنوند، از آن اِعراض نمایند و کسی که استعانت جوید از ایشان بر امر حقّی، اعانت ایشان کنند.

و گفته اند: مراد به لغوِ معاصی است. یعنی چون به اهل لغو بگذرند، زود گام برگیرند و بروند و نفس خود را بزرگ دارند از آن که توقف نمایند و با ایشان در آن کار، شروع کنند.

و لغو، فعلی است که در آن هیچ فایده نباشد و لهذا، کلمه بی فایده را لغو می گویند.

3 -گوش هوش و چشم بصیرت

«و الَّذینَ اِذَا ذُکِّروا بِایتِ رَبِّهِم لَمْ یَخِرُّوا عَلَیْها صُمّا و عُمیانا؛ و آن کسان که چون ایشان را به آیات پروردگارشان پند دهند، چون کران و کوران به سجده نیفتند.»

دیگر بندگانِ حق آنانند که چون پند داده شوند به آیت های پروردگار ایشان، یعنی مواعظ قرآن، به روی در نیفتادند بر آن در حالتی که کَران باشند و نشنوند آن را، و کورانند که نبینند آن را. یعنی اقامت نکنند بر آن در حالتی که نشنوند و آن را نبینند آن چیزی را که در اوست، مانند کسی که اصلاً نشنود و نبیند چون منافقان و اتباعِ ایشان که به جهت اظهار حرص شدید ایشان بر استماع آن بر روی زمین افتند اما مانند کران و گُنگان باشند در عدم شنیدن و دیدن. مراد آن است که به گوشِ هوش شنیدند و به دیده بصیرت، جلوه های جمالِ آن را دیدند، پس مراد از نفی، نفی حال است که سمع و بَصَر است، نه نفی فعل که سجده است. حاصل اینکه، عباد الرَّحمن، از آیات الهی تغافل نورزیدند و به گوشِ طاعت شنیدند و به دیده بصیرت دیدند و از آن اعتبار گرفتند و بر وفق آن عمل نمودند.

4 -روشنی چشم

«و الَّذینَ یَقُولُونَ رَبَّنا هَبْ لَنا مِن اَزواجِنا و ذُرّیاتِنا قُرَّةَ اَعْیُنٍ واجْعَلْنا لِلمُتتَّقینَ اِماما؛ و آن کسان که می گویند: پروردگار ما! ببخش بر ما از جفت هایمان و فرزندانمان روشنایی دیدگان، و ما را برای پرهیزگاران، پیشوا قرار ده.»

و دیگر از عبادُ الرَّحمن آنانند که از روی نیاز می گویند که: ای پروردگار ما! ببخش ما را از زنان ما و فرزندان ما کسی که روشنی دیده ها بُوَد. یعنی ما از ایشان خوشدل و شادمان باشیم. و مراد، اهالی و اولاد صالحند زیرا که مؤمن، چون اهل و وُلْدِ خود را صالح و متقی بیند، دلِ او شاد و چشم او روشن می گردد.

حاصل کلام آن است که: ایشان در دعا می گویند که تقوی و صلاحیت و علم ما را به مرتبه ای رسان که همه مردمان قصدِ ما کنند و اقتدا به ما نمایند؛ و گویند که معنی آن است که: با ما لطفی کن که چون ذکر متقیان رَوَد، ما را پیش از همه ذکر کنند و بیش از همه ستایند.

و نیز گفته اند: خدایا! توفیق ده ما را که اقتدا کنیم به کسانی که پیش از ما بودند از صُلَحا و اتقیا تا اقتدا کنند به ما، آنانی که بعد از ما باشند.

در قرآن حدود 86 بار از واژه ی صالح استفاده شده است. 

پروردگرا به ما توفیقی عنایت فرما که تا با اعمالمان بتوانیم از بندگان صالح و مطیع تو باشیم

نماز و روزه تان قبوا التماس دعا

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ مرداد ۹۰ ، ۰۰:۵۱
داود نوروزی


بسم الله الرحمن الرحیم

اللهمّ اجْعَلْنی فیهِ من المُسْتَغْفرینَ واجْعَلْنی فیهِ من عِبادَکَ الصّالحینَ القانِتین

 واجْعَلْنی فیهِ من اوْلیائِکَ المُقَرّبینَ بِرَأفَتِکَ یا ارْحَمَ الرّاحِمین.

خدایا قرار بده در این روز از آمرزش جویان و قرار بده مرا در این روز از بندگان

 شایسته و فرمانبردارت و قرار بده مرا در این روز از دوستان نزدیکت به مهربانى

 خودت‌ اى مهربان‌ترین مهربانان.


در دعای روز پنجم سه موضوع مطرح شده: استغفار و بندگان شایسته و فرمانبردان و اولیای مقرب درگاه الهی و در این فرصت فراز اول دعا یعنی آمرزش طلبان

اللهمّ اجْعَلْنی فیهِ من المُسْتَغْفرینَ

استغفار کنندگان
قال رسول الله ص: خیر الدعا الاستغفار؛ یعنی: بهترین دعا آمرزش خواهی است.
در جای دیگر می فرماید: خیر العبادة الاستغفار؛ یعنی: بهترین عبادت ، استغفار و طلب آمرزش است.
استغفار مقدمه برای توبه است مثل وضو برای نماز و مقدمه واجب ، واجب است.
استغفار و آمرزش خواهی یعنی پاکسازی و پالایش انسان از گناه " استغفروا ربکم " ؛ و توبه یعنی بازگشت به خدا و ارزش های الهی و آراستگی به آن " توبوا الی الله "؛ بعد از پاکی توسط استغفار.

برای آشنایی بهتر و بیشتر از استغفار و آمرزش خواهی چند آیه از کتاب انسان سازی قرآن می آوریم:

1-وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُواْ أَنفُسَهُمْ جَآؤُوکَ فَاسْتَغْفَرُواْ اللّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُواْ اللّهَ تَوَّابًا رَّحِیمًا ؛ ترجمه:
  • رحمت الهی خواهد شد. البته چنین شفاعتی نیازمند به وجود زمینه و شایستگی و آمادگی در خود خطاکاران است.
  • 2-  وَاسْتَغْفِرِ اللّهِ إِنَّ اللّهَ کَانَ غَفُورًا رَّحِیمًا
  • ترجمه: و از خدا آمرزش بخواه که خداوند آمرزنده‏ى مهربان است. نساء آیه 106
  • 3- اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لاَ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِن تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِینَ مَرَّةً فَلَن یَغْفِرَ اللّهُ لَهُمْ ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ کَفَرُواْ بِاللّهِ وَرَسُولِهِ وَاللّهُ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الْفَاسِقِینَ 
  • ترجمه: [مى‏خواهى‏] برایشان آمرزش بخواه، یا برایشان آمرزش نخواه، اگر هفتاد بار هم برایشان آمرزش بخواهى، خدا هرگز آنها را نخواهد بخشید. این به سبب آن است که آنها خدا و رسول او را انکار کردند، و خداوند مردم نافرمان را هدایت نمى‏کند.سوره توبه آیه 80
  • در این آیه حد و حدود و مرز توسل و شفاعت را برای ما باز گو می کند، چون که آنها در جنگ تبوک از دستورات خدا و پیامبر سرپیچی کردند و مومنین را تمسخر کردند. شان نزول آیه در باره جنگ تبوک است.
  • 4إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ....وَاسْتَغْفِرْ لَهُمُ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ
  • ترجمه: جز این نیست که مؤمنان [واقعى‏] کسانى هستند که به خدا و پیامبرش گرویده‏اند، ....  و ای پیامبر  برایشان آمرزش بخواه که خدا آمرزنده مهربان است. سوره نور آیه 62
  • این آیه هم توسل و شفاعت را اثبات می کند.
  • 5- وَأَنِ اسْتَغْفِرُواْ رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَیْهِ یُمَتِّعْکُم مَّتَاعًا حَسَنًا إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى 
  • ترجمه: و دیگر این که از پروردگارتان آمرزش بخواهید سپس به درگاه او روى کنید تا شما را از بهره‏اى نیکو تا مدتى معین بهره‏مند سازد. سوره هود آیه 3
  • در این آیه هم به ای نکته که استغفار و طلب آمرزش مقدمه برای توبه هست اشاره شده است.
  • 6- وَیَا قَوْمِ اسْتَغْفِرُواْ رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَیْهِ یُرْسِلِ السَّمَاء عَلَیْکُم مِّدْرَارًا وَیَزِدْکُمْ قُوَّةً إِلَى قُوَّتِکُمْ وَلاَ تَتَوَلَّوْاْ مُجْرِمِینَ
  • ترجمه: و اى قوم من، از پروردگارتان آمرزش بخواهید، سپس، به سوى او بازگردید، تا ابر و باران را بر شما ریزان فرستد و نیرویى بر نیروى (جانى و مالى) شما بیفزاید، و مجرم و گنهکار (از او) روى مگردانید. سوره هود آیه 52
  • در این آیه هم آمرزش خواهی را مقدمه و قبل از توبه بیان فرموده است.
  • 7- وَاسْتَغْفِرُواْ رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَیْهِ إِنَّ رَبِّی رَحِیمٌ وَدُودٌ
  • ترجمه: و از پروردگار خود آمرزش بخواهید، سپس به سوى او بازگردید که پروردگار من مهربان و دوستدار [بندگان‏] است. سوره هود آیه 90
استغفار در آینه روایات
1 - آمرزش خواهی برطرف کننده بوی بد گناهان؛
علی ع : تَعَطَّروا بالاستغفار لا تَفضَحکم روائحُ الذُّنوب؛  ترجمه: با آمرزش خواهی، خود را معطر کنید تا بوی گناهان شما را رسوا نکند.
2 - آمرزش خواهی باعث نوشته نشدن گناه در نامه اعمال؛
امام صادق ع : إنّ العبد إذا أذنب ذنباً أُجّل من غدوةٍ الی اللیل ، فإن أستغفر الله لم یُکتَب علیه . ترجمه: هر گاه بنده گناهی مرتکب شود، از بامداد تا شب به او مهلت داده می شود. اگر آمرزش خواست، آن گناه برایش نوشته نمی شود.
3 - آمرزش خواهی باعث افزونی روزی
سوره مبارکه هود آیه 3 و سوره نوح آیه 10 دلیل بر ریزش رحمت الهی به وسیله استغفار است.
امام علی ع : الاستغفار یزید فی الرزق. ترجمه: آمرزش خواهی، روزی را می افزاید.
امام علی ع : إستغفر ترزق. ترجمه: استغفار کن تا روزی داده شوی.
4 - آمرزش خواهی مقربان؛
رسول الله ص : إنه لَیُغانُ علی قلبی ، و إنّی لأستغفرُ الله فی کلّ یومٍ سبعینَ مرّةً. ترجمه: گاه قلبم را غبار می گیرد و من روزی هفتاد مرتبه از درگاه خدا آمرزش می طلبم.
آورزش خواهی بیهوده؛
امام علی ع: الإستغفارُ مع الإصرار ذنوبٌ مجدَّدةٌ . ترجمه: آمرزش خواهی ها با وجود ادامه دادن به گناه ، خود گناهانی تازه اند. 


پروردگارا توفیق استغفار و آمرزش خواهی را به ما عنایت فرما 

عبادات قبول التماس دعا

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ مرداد ۹۰ ، ۰۰:۴۳
داود نوروزی



دعاى روز چهارم ماه مبارک رمضان

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهمّ قوّنی فیهِ على إقامَةِ أمْرِکَ واذِقْنی فیهِ حَلاوَةَ ذِکْرِکَ وأوْزِعْنی فیهِ لأداءِ شُکْرَکَ بِکَرَمِکَ واحْفَظنی فیهِ بِحِفظْکَ وسِتْرِکَ یـا أبْصَرَ النّاظرین.

خدایا نیرومندم نما در آن روز به پا داشتن دستور فرمانت وبچشان در آن شیرینى یادت را ومهیا کن مرا در آنروز راى انجام سپاس گذاریت به کـرم خودت نگهدار  مرا در این روز به نگاه داریت وپرده پوشى خودت اى بیناترین بینایان.

در این دعا به چهار موضوع اشاره می شود: توفیق و ذکر و شکر و ستار العیوب بودن پروردگار و نگهداری از افتادن به گناه

در دو پست قبلی به موضوعات توفیق الهی و ذکر و شکر مختصراً پرداخته شد.

واحْفَظنی فیهِ بِحِفظْکَ وسِتْرِکَ

ستارالعیوب 

خداوند اگر ستار العیوب نبود ما از رسوایی باید چه می کردیم.

اما روز قیامت یوم تبلی السرائر هست؛ در آن روز که یوم البروز و یوم الظهور است اسرار درون آشکار می شود؛ در آیه 41 سوره الرحمن نیز آمده: یعرف المجرمون بسیماهم؛ یعنی: در قیامت مجرمان از چهره هایشان شناخته می شوند.

در سوره مبارکه عبس خداوند می فرماید:

 وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ مُّسْفِرَةٌ (38) ضَاحِکَةٌ مُّسْتَبْشِرَةٌ (39) وَوُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ

 عَلَیْهَا غَبَرَةٌ (40) تَرْهَقُهَا قَتَرَةٌ 

 چهره‏هائى در آن روز گشاده و نورانى است، ﴿38﴾ خندان و مسرور است؛ ﴿39﴾ و صورتهایى در آن روز غبارآلود است، ﴿40﴾و دود تاریکى آنها را پوشانده است


در این روز از خداوند ابصر الناظرین می خواهیم گناهان ما را به پوشش و ستاریت خود بپوشاند و ما را بدین وسیله از گناه حفظ کند.
در دعای کمیل می خوانیم:

اَللّهُمَّ لا أجِدُ لِذُنُوبی غافِراً ، وَ لا لِقَبائِحی ساتِراً ، وَ لا لِشَیء مِنْ عَمَلِی الْقَبیحِ

 بِالْحَسَنِ مُبَدِّلاً غَیْرَکَ ، لا اِلـهَ إلاّ أنْتَ ، سُبْحانَکَ وَ بِحَمْدِکَ ، ظَلَمْتُ نَفْسی ، وَ تَجَرَّأْتُ

 بِجَهْلی

خدایا!آمرزنده‏اى براى گناهانم و پرده‏پوشى براى‏ زشتکاریهایم و تبدیل کننده‏اى براى کار زشتم به

 زیبایى،جز تو نمى‏یابم معبودى جز تو نیست،پاک و منزّهى و به ستایشت برخاسته‏ام،به خود

 ستم کردم 
در فراز دیگری از دعای کمیل می خوانیم:


اَللّهُمَّ مَوْلای کَمْ مِنْ قَبیح سَتَرْتَهُ ، وَ کَمْ مِنْ فادِح مِنَ الْبَلاءِ اَقَلْتَهُ ، وَ کَمْ مِنْ عِثارٍ وَقَیْتَهُ

 ، وَ کَمْ مِنْ مَکْرُوهٍ دَفَعْتَهُ ، وَ کَمْ مِنْ ثَناءٍ جَمیلٍ لَسْتُ اَهْلاً لَهُ نَشَرْتَهُ .

خدایا!اى سرور من چه بسیار زشتى مرا پوشاندى و چه بسیار بالاهاى سنگین و بزرگى که از من

 برگرداندى و چه بسیار لغزشى که مرا از آن‏ نگهداشتى و چه بسیار ناپسند که از من دور کردى و

 چه بسیار ستایش نیکویى که شایسته آن نبودم و تو در میان مردم پخش کردى،



پروردگارا ما به حفظ خودت محافظت کن و از گناه نگهدار و ما را آنی و کمتر آنی به خودمان وامگذار، خدایا پیش تو که آبرویی برای ما باقی نمانده ، اللهم لا تکلنی الی نفسی طفة عین ابداً 

یا ابصر الناظرین
ای بیناترین بینایان


نماز و روزه تان مقبول درگاه الهی التماس دعا


۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مرداد ۹۰ ، ۱۸:۴۴
داود نوروزی