بَشیراً و نَذیراً

وَ هو الفَتّاحُ العَلیمُ

بَشیراً و نَذیراً

وَ هو الفَتّاحُ العَلیمُ

بَشیراً و نَذیراً

سلام علیکم و رحمة الله و برکاته، خوش آمدید
بنده از سال 1386 با پارسی بلاگ وارد دنیای
مجازی شدم و اکنون هم با بلاگ مشغول تاثیر
گذاری بر دنیای حقیقی هستم!

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پیام های کوتاه
آخرین نظرات

۳۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شرح دعا» ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهمّ ارْزُقْنی فیهِ طاعَةَ الخاشِعین واشْرَحْ فیهِ صَدْری بإنابَةِ المُخْبتینَ بأمانِکَ یا أمانَ الخائِفین.

خدایا روزى کن مرا در آن فرمانبردارى فروتنان وبگشا سینه ام در آن به بازگشت دلدادگان به امان دادنت اى امان ترسناکان.

تکخوانی دعای روز پانزدهم ماه رمضان

همخوانی زیبای دعای روز پانزدهم

اللّهم ارزقنی فیه طاعة الخاشعین

خدایا! در این روز طاعت بندگان فروتن و خاشعت را روزی ما گردان

خداوند تبارک و تعالی رزّاق است ، یعنی بسیار روزی دهنده، رازق، یعنی روزی دهنده .

روزی هم دو نوع است، روزی مادّی و روزی معنوی؛ اینکه خداوند رزاق است منظور فقط این نیست که روزی و مایحتاج زندگی مادی ما را به ما به طرق مختلف می رساند؛ بلکه روزی معنوی هم دست خداست. در ماه رمضان هم که ما مهمان خدا هستیم ، او ما را به گرسنگی و تشنگی دعوت کرده تا ما بدین وسیله به روزی معنویش برسیم و رزق و روزی حقیقی را روزی ما کند. یعنی اینکه ما باید از رزق مادی خداوند بگذریم تا به روزی حقیقی او برسیم، همه جا رسم بر این است که دعوت کننده و صاحب خانه وقتی مهمانی را دعوت می کند از بهترین اطعامی که برایش مقدور است برای مهمان تدارک میبیند و ما هم که مهمان خداوند هستیم او از بهترین روزی و نعمات و وسیله پذیرایی از ما پذیرایی می کند، از شب قدر و قرآن و ذکر و گرسنگی و تشنگی و طاعت و عبادت خاشعانه و مخلصانه برای او.

فرمانبردای فروتنانه هم یکی از همین روزی های حقیقی و ماندگار است، چرا که روزی ها و نعمات دیگر که مادی هستند، فقط در دنیا تاریخ مصرف دارند و آدم که از این دنیا رفت هرچه روزی داشته، از خانه و کاخ و کوخ و ثروت و دیگر نعمت ها ، تاریخ مصرف شان تمام می شود. ولی نعمت عبادت رزق و روزی و نعمتی هست که تاریخ مصرف ندارد و زمان ماندگاری آن تا ابد است.

خاشعین چه کسانی هستند؟

خاشعین از ماده خشوع به معنای حالت تواضع و ادب جسمی و روحی است که در برابر حقیقت مهم یا شخص بزرگی به انسان دست میدهد. روشن است که یاد خداوند اگر در عمق جان قرار گیرد یا انسان در آیاتی که بر پیامبر ص نازل شده است، به درستی تدبّر کند، خشوع می یابد؛ ولی قرآن گروهی از مومنان را در آیه شانزدهم سوره حدید، سخت ملامت می کند که چرا در برابر این امور خاشع نمی شوند.( تفسیر نمونه ج23، ص332)

ذکر و یاد خداوند باعث خشوع در برابر او می گردد، پس یکی از نشانه های آنها ذاکر بودن شان است. چرا که خداوند در قرآن می فرماید: أَلم یأنِ للّذین آمنوا أَن تَخشعَ قلوبُهم لذکر الله و ما نزل من الحق. یعنی: آیا وقت آن نرسیده است که دل های مومنان در برابر ذکر خدا و آنچه از حق نازل شده است خاشع گردد.

خاشعین در برابر عظمت و آیات خدا گریان هستند. و یَخرّون للأذقانِ یبکون و یزیدهم خشوعاً. یعنی: آنها - بی اختیار - به زمین می انتند و گریه می کنند و - تلاوت این آیات - بر خشوعشان می افزاید.

امام زین العابدین ع در دعایی می فرماید: و أَعوذ بک مِن نفسٍ لا تَقنَعُ و بَطنٍ لا یَشبع و قلبٍ لا یَخشع. یعنی: خدایا! به تو پناه می برم از نفسی که قانع نمی شود و شکمی که سیر نمی شود و دلی که خاشع نمی شود.

خشوع در برابر خداوند باعث خشوع مخلوقات او در برابر خاشع می گردد؛ در حدیث معراج به نقل از خداوند متعال پیامبر می فرماید: ما عَرَفَنی عبدٌ و خشعَ لی إلاّ خشع له کلُّ شیءٍ. یعنی: هیچ بنده ای مرا نشناخت و در برابرم خاشع نشد مگر آنکه همه ی اشیاء در برابر او خشوع کنند.

صفات خاشعین؛

رسوا خدا ص می فرماید: أما علامة الخاشعِ فأربعةٌ: مراقبة الله فی السّرُ و العلانیّة ، و رُکوبُ الجمیلِ ، و التفکر لیومِ القیامة ، و المناجاة الله. یعنی: نشانه خاشع چهار چیز است: حساب بردن از خدا در نهان و در آشکار ، انجام کارهای نیک ، انیشیدن برای روز قیامت، و راز و نیاز با خدا.

امام علی ع می فرماید: مَن خَشَعَ قلبُهُ خَشَعَت جوارحُهَ. یعنی: کسی که دلش خاشع شد، اندام هایش نیز خاشع شود.

خشوع نفاق چیست؟

کسی که جسمش خاشع باشد ولی قلبش خاضع نباشد او خشوع منافقانه دارد.

پیامبر ص می فرماید: مَن زاد خشوع الجَسد علی ما فی القلب فهو خشوع النفاق. یعنی: کسی که پیکرش بیش از دلش خاشع باشد این خشوع نفاق آمیز است.

پیامبر ص می فرماید: إیّاکم و تَخَشُّع النفاق ، و هو أن یُری الجسد خاشعاً و القلبُ لیس بخاشع. یعنی: از خشوع نمایی منافقانه بپرهیزید ، و آ« چنین است که بدن را خاشع نشان دهیو در حالی که دل خاشع نیست.

از این روایت نورانی بر می آید که خشوع یک امر جسمی و جوارحی است و باید همراه با خضوع باشد که آن یک حالت درونی و قلبی است، که باید درون و برون عبادت کننده یکی باشد. خشوع یعنی حالت تواضع و فروتنی و ادب جسمی و خضوع، ادب و تواضع و فروتنی درونی و قلبی و دلی.

و اشرح فیه صدری بأنابة المخبتین

و سینه ام را به توبه ی فروتنان، فراخ ساز

أفمن شرح اللهُ صدره للاسلام فهو علی نورٍ من ربّه. یعنی: آیا کسی که خدا سینه اش را برای اسلام گشاده است و بر فراز مرکبی از نور الهی قرار گرفته - همچون کوردلان گمراه است؟ - .زمر آیه 22

شرح صدر یعنی فراخی و گشادگی سینه است تا ظرفیت پذیرش سخن حق را داشته باشد و چون شرح صدر به خاطر اسلام است و اسلام یعنی تسلیم در برابر خدا و آنچه او اراده کرده و او هم جز حق را اراده نمی کند، در نتیجه، شرح صدر برای اسلامبه این معناست که انسان وضعی به خود بگیرد که هر سخن حقی را بپذیرد و آن را رد نکند. (تفسیر المیزان، ج17، ص255)

در مقابل شرح صدر، قساوت قلب است. این حالت در دل هایی است که در برابر نور حق و هدایت انعطافی از خود نشان نمی دهند و نرم و تسلیم نمی شوند و نور هدایت در آنها نفوذ نمی کند. بعضی حقیقت را با یک اشاره درک می کنند در حالی که گویا ترین دلایل و نیرومندترین موعظه ها در برخی از انسان ها هیچ اثری نمی گذارد. که هریک عواملی دارد. مطالعه و ارتباط با علمای صالح و خودسازی و پرهیز از گناه و یاد خدا عوامل مهم شرح صدر است و بر عکس، جهل و گناه و هم نشینی با بدان و گنهکاران باعث تنگی روح و قساوت قلب می شود. (تفسیر نمونه،ج19،ص425 با تلخیص)

در روایتی می خوانیم که ابن مسعود از تفسیر آیه 22 سوره زمر سئوال کرد و پرسید: چگونه انسان شرح صدر پیدا می کند؟ پیامبر اکرم فرمود:« هنگاهی که نور به قلب انسان داخل شود، گسترده و باز می گردد.» عرض کرد: ای رسول خدا، نشانه آن چیست؟ فرمود: « توجه به سرای آخرت و جدا شدن از سرای فریب و آماده گشتن برای مرگ پیش از فرود آمدنش.»

در روایتی از امام علی ع می خوانیم: اشک ها خشک نمی شود مگر به خاطر قساوت و سختی دلها و دل ها سخت و سنگین نمی شود مگر به خاطر فزونی گناه.»

شرح صدر دارای اثراتی هست ؛

1 - بالا رفتن ظرفیت؛ ظرفیت پذیرش بلاها و پاداش ها و مسئولیت ها

2 - باعث از بین رفتن یاس و ناامیدی در انسان می شود.

3 - غم ها زدوده می شوند.

4 - دیگر حراسی از دشمنان ندارد

5 - پذیرش شکست ها راحت تر و آسان تر می شود.

تحمل بالا و شرح صدر چیزی است که حضرت موسی ع هم وقتی از جانب خداوند مامور شد تا به سوی فرعون برای دعوت به حق برود؛ از خداوند خواست تا به او عنایت کند. او می دانست که در پس آن ماموریت سخت چه مشکلات طاقت فرسایی در مقابل فرعونیان و حتی قوم خود خواهد داشت، از خداوند خواست که ظرفیت او را بالا ببرد و عرض کرد: ربّ اشرح لی صدری . یعنی: پروردگارا! سینه ام را گشاده کن.

باَمانک یا اَمان الخائفین

به حق امان بخشیت ای ایمنی دل های ترسان

ما از خداوند این خواسته ها را در هر روز از ماه رمضان داریم

اما ما هم باید این صفات را بشناسیم و خودمان را به آنها نزدیک کنیم

این دعاها توفیق الهی را شامل حال ما می کند که در راه هرآنچه از خداوند خواسته ایم

قدم برداریم

التماس دعا توفیق مزید

۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ مرداد ۹۲ ، ۰۱:۴۱
داود نوروزی

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهمّ لا تؤاخِذْنی فیهِ بالعَثراتِ واقِلْنی فیهِ من الخَطایا والهَفَواتِ ولا تَجْعَلْنی فیه غَرَضاً للبلایا والآفاتِ بِعِزّتِکَ یا عزّ المسْلمین.

خدایا مؤاخذه نکن مرا در ایـن روز به لغزشها و درگذر از من در آن از خطاها وبیهودگیها وقرار مده مرا در آن نشانه تیر بلاها وآفات اى عزت دهنده مسلمانان

تکخوانی دعای روز چهاردهم ماه رمضان

اللهم لا تواخذنی فیه بالعثرات

خدایا! در این روز مرا به لغزش هایم مواخذه مفرما

عثرات جمع عثره به معنای لغزش است. همانطور که روشن است، لغزش قبل از افتادن است و کسی که پایش بلغزد ، ممکن است بافتد و ممکن است خودش را نگهدارد و تعادل خودش را حفظ کند و نیافتد؛ و عثره و لغزش در اینجا ، بعضی از رذائل اخلاقی است که مومنین را به افتادن در پرتگاه گناه می کشاند و در صورت غفلت و متوجه نبودن و سرمست خطای خویش بودن، وی را به سیاه چاله ی گناه می اندازد؛ و اگر در آن لحظه ی خطا به خودش بیاید و پرتگاه گناه را ببیند، می تواند خودش را حفظ کرده و به گناه نیافتد.

ما امروز این خواسته را از خداوند داریم ، که لغزش های ما را به انداختن به گناه جریمه نکند.

از امروز روزه دار حتی لغزش هم نباید از او سر بزند؛ تا امروز از خداوند می خواستیم که ما را و روح ما را پاک کند از گناهانی که مرتکب شده ایم و روح ما را با آب توبه و انابه بشوییم؛ حالا که به نیمه راه نزدیک شده ایم، خداوند به برکت روزه ما را از خبائث و گناهان پاک کرده و از فردا دعاها و خواسته های ما از خداوند بیشتر در جهت جلای روح ما و زینت و زیور آن به ملکات اخلاقی الهی می باشد و روزه دار از فردا در مرحله و مقام تحلیه که در شرح دعای روز سیزدهم گذشت قرار می گیرد.

مولای من! یا جمیل الستر! عثرات و لغزش های ما را عفو کن، اللّهم مولای کم من قبیحٍ سترته و کم من عثارٍ وقیته، خدایا! مولایم! چقدر از زشتیم را پوشیدی و چقدر از لغزش مرا نگاه داشتی که به ظلمت گناه نیافتم. مولای من! در روز چهاردهم ماه کریم و کریم ماه ها، ما را به کرامت این ماه از لغزش ها حفظ کن و پاک گردان تا شایسته و لایق این باشم که تا آخر میهمانی در خوان گسترده ات با مومنین و عارفین دل سوخته ات همراه و همنشین و همخوان و همسهره باشم.

اللهم و من ارادنی بسوءٍ فارده ... و اَقلنی عثرتی و اغفر زلّتی .. خدایا! هر کس بدی مرا بخواهد و مرا به سمت گناه بلغزاند، او را بلغزان ... و لغزش هایم را جبران کن و گناهم را ببخش ...

و اًقلنی فیه من الخطایا و الهفوات

و در این روز خطاها و لغزشهایم را جبران و کم کن

خطا یعنی اشتباه و هفوات، جمع هفوه یعنی لغزش.

بنده گاهی خطا و اشتباه می کند، یعنی شاید به عنوان و حکم کار واقف نباشد و کاری را انجام دهد که مرضیّ خداوند نباشد و خود این مسئله را نداند. و گاهی هم به حکم و مسئله و کار واقف است ولی فراموش می کند و نسیان؛ چرا که خداوند در قرآن در حالات مومنان چنین می فرماید که آنها اینگونه به درگاه الهی راز و نیاز و نیایش می کنند: ربّنا لا توءاخذنا اِن نسینا اَو اَخطأنا. یعنی: پروردگارا! اگر ما فراموش یا خطا کردیم، ما را مواخذه مکن. بقره آیه 286

مفسرا در ذیل این آیه گفته اندکه فراموشی دو نوع است: یکم اینکه انسان هیچ اختیاری در به وجود آوردن آن ندارد؛ مانند کسی که بیمار شده و بر اثر بیماری دچار فراموشی می گردد. بی شک اینگونه فراموشی مجازاتی ندارد. دوم، فراموشی که ممکن است مجازات داشته و مقدمه ی آن، بی توجهی و غفلت خود انسان باشد. این آیه به مومنان می آموزد که از خدا بخواهند آنها را به سبب این نوع خطا و فراموش کاری مواخذه نکند. اطیب البیان ج3 ص94

خدایا! غفلت ما باعث شده که ما خطا کنیم و به مقدمه ی گناهی بلغزیم، ما را به این خبط مان مواخذه مکن و قلم عفو بر خطاهایمان بکش و ما را آنی به خودمان وامگذار و لا تکلنا الی انفسنا طرفة عین ابداً ... چرا که اگر خطاهای ما را عفو نکنی، لبس مسکنت و خواهری ما خواهد شد و ما را در پیشگاه تو و بندگان مخلصت خوار خواهد کرد .. پس از زبان سید الساجدین و زین العابدین با تو سخن می گویم: الهی! اَلبَسَتنی الخطایه ثَوبَ مذلّتی ... الهی! و إن کان الاستغفار من الخطیئة حطّةً فانّی لک من المستغفرین.. خدایا! خطاهای من لباس خواری و ذلت بر من پوشانیده ... الهی! و اگر استغفار و طلب آمرزش کردن موجب محو خطاها است، من از آمرزش طلبان هستم ...

اللّهم اغفر لی کلَّ ذنبٍ اَذنبته و کلَّ خطیئةٍ اَخطاتها ... خدایا! هر گناهی که انجام داده ام را ببخش و هر خطایی که مرتکب شده ام.

و لا تجعلنی فیه غرضاً للبلایا و الافات

و مرا هدف بلاها و آفت های جهان قرار نده.

خدایا! حالا که مرا بخشیده ای، بلاها و آفاتی را هم که معلول علت گناه قرار داده ای را هم از ما دور بگردان و ما را هدف بلاهایی که گناهان ما باعث شده اند قرار نده.

ممکن است خداوند گناهانی را که ما مرتکب شده ایم را ببخشد ولی، تبعات آنها که تغییر نعمت ها و نزول بلایا هست باقی باشد. به این خاطر است که پیامبر به ما می آموزد که بعد از طلب بخشش و مغفرت الهی، از او بخواهیم که بلاهای معلول معصیت را هم از ما برگرداند. همانگونه که در دعای کمیل، امیر مومنان و مولای عارفان، علی ع به شیعه ی خود می آموزد که اینگونه دعا کنیم: اللهم اغفر لی الذنوب الّتی تُنزل النِّقم ، اللّهم اغفر لی الذّنوب الّتی تُغیّر النّعم ، اللهم اغفر لی الذّنوب الّتی تَحبس الدّعا ، اللّهم اغفر لی الذّنوب الّتی تُنزل البلاء. یعنی: خدایا! بیامرز گناهانی از من که نقمت ها و بدبختی ها را فرو می آورند ، خدایا! گناهانی را که نعمت ها را تغییر می دهند را از من بیامرز، خدایا! بیامرز بر من گناهانی را که مانع اجابت دعا می شوند، خدایا! گناهانی که باعث نزول بلا می شوند را از من ببخش و بیامرز.

البته بلاها هم در مواضعی و مواقعی دلایل جداگانه ای دارندامیر مومنان حضرت علی ع می فرماید: اَنّ البلاء للظالم ادب ، و للمومن امتحان ، و للانبیاء درجه ، و للاولیاء کرامةٌ. یعنی: بلا مایه تادیب ستمگر و آزمایش مومن و ترفیع درجه پیامبران و بزرگداشت اولیاء خدا است.

یکی ار مصادیق ظلم ، ظلم به خود است و گناه، ظلم کردن به خود انسان است. آنجا که یونس پیامبر ع در تاریکی های شکم ماهی از ظلم خویشتن بر خویش اینگونه می نالد: فنادی فی الظلمات اَن لا اله الاّ انت، سبحانک انّی کنت من الظالمین. یعنی: و در آن تاریکی های زیاد صدا زد خداوندا! جز تو معبودیی نیست؛ منزّهی تو من از ستمکاران بودم. انبیاء آیه 87.

اگر ایمان، معرفت و ظرفیت باشد بلا هم می شود نعمت ، آنجایی که امام علی ع می فرماید: لا یَکمُلُ ایمان المومن حتّی یَعُدّ الرّخاءَ فتنة و البلاءَ نعمة. یعنی: ایمان مومن کامل نیست مگر آن که رفاه را فتنه و بلا را نعمت شمارد.

بعزَّتک یا عزَّ المسلمین

به عزتت ای عزت بخش مسلمانان

ما از خداوند این خواسته ها را در هر روز از ماه رمضان داریم

اما ما هم باید این صفات را بشناسیم و خودمان را به آنها نزدیک کنیم

این دعاها توفیق الهی را شامل حال ما می کند که در راه هرآنچه از خداوند خواسته ایم

قدم برداریم

التماس دعا توفیق مزید

۲ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۱ تیر ۹۲ ، ۲۲:۵۷
داود نوروزی
بسم الله الرحمن الرحیم

اللهمّ طَهّرنی فیهِ من الدَنَسِ والأقْذارِ وصَبّرنی فیهِ على کائِناتِ الأقْدارِ ووَفّقْنی فیهِ للتّقى وصُحْبةِ الأبْرارِ بِعَوْنِکَ یا قُرّةَ عیْنِ المَساکین.

خدایا پاکیزه ام کن در این روز از چرک وکثافت وشکیبائیم ده در آن به آنچه مقدر است شدنى ها وتوفیقم ده در آن براى تقوى وهم نشینى با نیکان به یاریت اى روشنى چشم مستمندان.

تکخوانی دعای روز سیزدهم ماه رمضان

اللهم طهرنی فیه من الدّنس و الاقذار

خدایا! در این روز مرا از کثافات و پلیدی پاک ساز

دنس به معنی کثافات و چرکینی است و اقذار، جمع قذر به معنی پلیدی ها و قاذورات است. گناه باعث دنس و چرکین و کثیف شدن روح انسان می گردد و آن خویی که انسان را به سمت گناه می کشاند، باعث پلیدی و قذر روح ما می شود. دنس یعنی چرک های روح و اقذار یعنی پلیدی های روح و جان است. و مقصود از طهّرنی ، پاکی روح و جان است.

یکی از نام های ماه مبارک رمضان « شهر التمحیص » است، یعنی ماه پاکسازی.

در کتب اخلاقی و عرفانی، مراحلی برای پاکی از گناه و تطهیر روح بیان فرموده اند، که تهذیب نفس می گویند، و سه مرحله دارد: تخلیه و تجلیه و تحلیه؛ در مرحله اول و در مقام تخلیه باید ظرف جان و روح خود را از همه ی رذائل اخلاقی و گناهان و کثافات و پلیدی های نفسانی پاک گرداند؛ و در مرحله بعد، از آنجا که این گناهان و رذائل اخلاقی آثاری از خود به جای می گذارند، باید آن آثار از صفحه ی دل و جان تراشیده و شستشو شوند، مثل شستن لکه از پارچه که بعد از شستشو لکه کم رنگی باقی می ماند که با مواد شیمیایی آن را از بین می برند؛ بنابراین تجلیه همان پیرایش محل دنایس و قذورات است. و در مرحله سوم و در مقام تحلیه ، سالک روح و جان خود را آذین می بندد و زینت می بخشد با معطر کردن به وسیله ی طاعات و عبادات.

منظور از این سه مرحله این است که، انسان در ابتدا باید اخلاق رذیله و خوی های شیطانی را از خود دور کند و در گام بعدی محل آن دنایس و اقذار را به سعی و کوشش پیرایش کند و با آب دیده و اشک ندامت شست و شو دهد تا برای آذین بستن به زیورهای اخلاقی آماده گردد.

آیت الله مجتهدی تهرانی می فرماید: « انسان اگر اهل کناه بود بوی بد می گیرد؛ انسان مومن خوش بو هست. جناب اویس قرن وقتی به ملاقات رول الله آمده بود فضای منزل رسول خدا را معطر کرده بود و این به خاطر ایمان او بود؛ ماه رمضان ماه شستشوی از گناهان و بدی ناست.

مرحوم شیخ علی اکبر برهان استاد من در شصت سال پیش بر روی منبر می گفتند: در سابق که آب حوض ها می کشیدند، چند روز بعد آنها را پر از آب می کردند؛ و علت آن این بود که ، بوی تعفن حوض از بین برود. الان حال من و شما هم همینطور است؛ در طول سال انواع غذاهای حرام و شبهه ناک خورده ایم، الان غذای پاک واقعی کم پیدا می شود، ما در زمانی به دنیا آمده ایم که همه چیز شبه ناک است. ماه رمضان برای شستشوی باطنی است، و باید غذاهای حلال بخوریم تا دعاهای ما مستجاب بشود.دنس و اقذار، یعنی کثافات و پلیدی های گناه، چون گناه آدم را کثیف می کند.

چندی پیش در مشهد - بنده از ایشان شنیدم درحرم حضرت معصومه در قم - جوانی از من سئوالی کرد و پرسید: اگر آهن زنگ بزند با وسایلی زنگ آن را از بین می رود و یا اگر لباس چرب می شود، با پاک کننده ، پاک می شود . بعد پرسید آیا دوایی دارید که زنگار قلب را از بین ببرد؟ گفتم سحرها قرآن بخوان، زنگ دل را از بین می برد، روایت داریم قلب انسان زنگ می زند، همان طوری که آهن زنگ می زند، پس جلا بدهید قلبتان را با به طول استغفار و تلاوت قرآن و دیگر این که دست بر سر یتیم بکشیدو دستگیری کنید. »

یکی از عوامل پیدایش همه ی خبائث دروغ است، امام حسن عسکری ع می فرماید: جُعِلَت الخباعثُ کلّها فی بیتٍ و جُعلَ مفتاحُها الکذب. ترجمه: همه بدی ها و زشتیها در خانه ای قرار داده شده است و کلید ورود به آن ، دروغ است.

و صبِّرنی فیه علی کائنات الأقدار

و مرا در این روز بر حوادث و خیر و شر که مقدّر است، بردبارم کن.

کائنات یعنی حتمی و أقدار جمع قدَر، به معنای اندازه و نصیب و قسمت می باشد.

خداوند در قرآن سوره انبیاء آیه 35 می فرماید: و نبلُوَکم باشَّر و الخیرِ فتنة. ترجمه: و شما را با بدی ها و خوبی ها آزمایش می کنیم.

خداوند به کسانی که صبر و بردباری پیشه کنند در برابر این آزمایش های الهی بشارت می دهد و در سوره بقره آیه 155 می فرماید: و لَنبلوَنّکم بشیءٍ من الخوف و الجوع و نقص من الموال و النفس و الثمرات، و بشّر الصابرین. ترجمه: قطعاً همه ی شما را با چیزی از ترس و گرسنگی و کاهش در مالهل و جان ها و میوه ها آزمایش می کنیم؛ و بشارت ده به استقامت کنندگاه و بردباران.

و در دو آیه ی بعد ویژه گی های صابرین را بیان می فرماید؛ الَّذین إذا اصابتهم مصیبةٌ قالوا إنا لله و انّا الیه راجعون ؛ اولئک علیهم صلواتٌ من ربّهم و رحمةٌ و اولئک هم المهتدون. ترجمه: آنها که هر گاه مصیبتی به ایشان می رسد، می گویند: « ما از آ« خداییم، و به سوی او باز می گردیم. » ؛ اینها، همانها هستند که الطاف و رحمت خدا شامل حالشان شده؛ و آنها هستند هدایت یافتگان.

ائمه ع در سه جا ما را به صبر سفارش کرده اند؛ امیر مومنان علی ع می فرماید: الصّبرُ: إما صبرٌ علی المصیبة، أو علی الطاعة، أو علی المعصیة؛ و هذا القسم الثالث أعلی درجةً من القسمین الولین. ترجمه: شکیبایی و بردباری و صبر: یا در برابر مصیبت است و یا در برابر انجام طاعت است و یا در ترک معصیت است که نوع سوم آن از آن دو گونه ی نخست برتر است.

خداوند همان طور که در آیه ی 125 سوره مبارکه آل عمران می فرماید، پنج هزار فرشته معلوم و نشان دار را به یاری و کمک صابرین در هنگاه مقابله با دشمن در پیکار با آنان می فرستد: بلی إن تَصبروا و تتّقوا و یأتونکم من فَرهم هذا یُمددکم ربُّکم بخمسةِ آلافٍ من الملائکةِ مسوّمین. ترجمه: آری، امروز هم اگر استقامت و تقوا پیشه کنید، و دشمن به همین زودی به سراغ شما بیاید ، خداوند شما را به پنج هزار نفر از فرشتگان، که نشانه هایی با خود دارند، مدد خواهد کرد.

آیة الله مجتهدی تهرانی می فرماید: « آنچه پیش می آید به صلاح ماست؛ استاد ما حاج شیخ علی اکبر برهان می گفت که فرزند سه ساله ای داشتیم که از دنیا رفت؛ من خیلی ناراحت بودم تا این که یک شب درخواب دیدم که فرزندم بزرگ شده است و نا اهل است؛ همه می گفتند که این پسر نا اهل، فرزند شیخ علی اکبر برهان است و آبروی من را برده بود؛ از خواب که بیدار شدم خدا را شکر کردم بر این پیش آمد؛ پس گرفتاری ها بر صلاح و خیر ماست.»

و وفّقنی فیه للتّقی و صحبة الابرار

و مرا بر تقوی و پرهیزکاری و مصاحبت و همنشینی و همصحبتی نیکوکاران موفق بدار.

اصل کلمه ی تقوا از وقایه است و وقایه هم یعنی خود داری و خود نگهداری از آنچه که به انسان ضرر می رساند و معنای پرهیزکاری برای واژه ی تقوی کلمه ی مناسبی نیست ، چراکه پرهیزکاری از لوازم و نتایج تقوی است.

فلسفه ی روزه و ماه رمضان و نتیجه ای که باید از آن بگیریم، تقوی است. چرا که خداوند در دعوت ما به مهمانی خود در ماه رمضان می فرماید که شاید با تقوی شوید: یا ایّها الّذین آمنوا کتب علیکم الصیام کما کتب علی الّذین من قبلکم لعلّکم تتّقون. ترجمه: ای کسانی که ایمان آورده اید، برای شما روزه نوشته و واجب شد ، همانگونه که بر کسانی که فبل از شما بودند نوشته شد؛ تا پرهیزکار شوید. بقره آیه 183

این یک ماه اوقات تمرین تقوی است.تا در آخرت از عذاب الهی در امان باشیم؛ حضرت سید الشّهدا می فرماید: لا یأمن یوم القیامة الاّ من خاف الله فی الدنیا. ترجمه: کسی در قیمت در امان نیست مگر کسی که در دنیا از خداوند بترسد.

و صحبة الابرار

در روز هشتم هم این فراز از دعا بود و توضیح داده شد.

امام جواد ع می فرماید: ایّاک و مصاحبة الشریر فإنّه کالسیف یَحسُنُ منظَرهُ و یقبح أثرهُ. یعنی: بر حذر باش از هم صحبتی با شرور و از دوستی با انسان شرور بپرهیز؛ زیرا وی مانند شمشیر، ظاهری درخشان و نتیجه ای زشت و نامطلوب دارد.

همنشین تو به باید تا تو را عقل و دین بیافزاید

با بدان کم نشین که صحبت بد گر چه اکی تو را پلید کند

آفتاب بدین بزرگی را لکه ای ابر نا پدید کند

یار بد بدتر بود از مار بد

مار بد تنها همی بر جان زند

یار بد بر جان و بر ایمان زند

امام جعفر صادق ع می فرماید: مجالسة اهل الدین شرفُ الدنیا و الاخرة. یعنی: همنشینی اهل دین بزرگی و شرف دنیا و آخرت است.

همنشین در رفتار ظاهری و اخلاق خیلی ماثر است؛ همانطور که گفته شده: « المجالسة موثّرةٌ کالطبیعة الثالثة » یعنی اگر شما با کسی همنشینی و معاشرت کردی، کم کم صفات او چنان در شما پیدا می شود که گویا همیشه و بالطبیعه این صفات را داشته اید.

پیامبر اکرم ص می فرماید: المرء علی دین خلیله و قرینه. یعنی: شخص بر دین دوست و نزدیکان خودش و همراه خودش است.

ما باید با خداوند و انبیاء و امامان و عارفان الهی و واقعی و حکیمان الهی و مومنان حقیقی همنشین شویم در ورای زمان و مکان.

بعونک یا قرّة عین المساکین

به یاری خودت، ای نور چشم مستمندان.

یعنی بدون یاری و کمک و توفیق الهی نم توانیم به این درجات والا و بالا برسیم.

ما از خداوند این خواسته ها را در هر روز از ماه رمضان داریم

اما ما هم باید این صفات را بشناسیم و خودمان را به آنها نزدیک کنیم

این دعاها توفیق الهی را شامل حال ما می کند که در راه هرآنچه از خداوند خواسته ایم

قدم برداریم

التماس دعا توفیق مزید
۱ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ تیر ۹۲ ، ۲۲:۲۶
داود نوروزی
بسم الله الرحمن الرحیم
اللَّهُمَّ حَبِّبْ إِلَىَّ فِیهِ الْإِحْسَانَ وَ کَرِّهْ إِلَىَّ فِیهِ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْیَانَ وَ حَرِّمْ عَلَىَّ فِیهِ السَّخَطَ وَ النِّیرَانَ بِعَوْنِکَ یَا غِیَاثَ الْمُسْتَغِیثِینَ.
خدایا! در این روز احسان و نیکویی را محبوب من قرار ده و فسق و گناه را ناپسند من گردان و خشم و آتش قهرت را بر من حرام نما به یاری خودت ای فریادرس فریاد خواهان
اللهم حببّ الیَّ فیه الاحسان
خدایا ! در این روز احسان و نیکویی را محبوب من قرار بده.
حَسَن یعنی نیکی و احسان یعنی نیکی کردن و کارهای خوب و نیک انجام دادن، مثل واجبات الهی و مستحبات و محسن یعنی نیکوکار و برّ هم یعنی نیکوکاری و خدا در قرآن می فرماید:
« تعاونوا علی البر و التقوی و لا تعاونوا علی الاثم و العدوان، واتقوا الله إنَّ الله شدید العقاب. یعنی: در نیکی و پرهیزکاری همکاری کنید نه در گناه و تجاوز؛ و از خدا بترسید، که او به سختی کیفر می دهد.» که دعای امروز با نظر و نگاهی به این آیه- مائده 2 - از جانب پیامبر اکرم ص بیان شده است، چرا که در دعا از خداوند می خواهیم که ما را محسن گرداند و در فراز بعد از خداوند می خواهیم که توفیق نکردن گناه نصیب ما گرداند و در فراز بعد هم می خواهیم که از آتش جهنم دورمان کند ، دقیقاً به همان ترتیبی که در آیه آمده است. و همچنین آیه ی نود سوره نحل.
خداوند در قرآن کتاب برنامه ی زندگی ما در دنیا و آخرت دستور به احسان کرده در کنار عدل:
إنَّ الله یأمر بالعدل و الاحسان و ایتایءِ ذی القربی و ینهی عن الفحشاء و المنکر و البغی. ترجمه: خداوند به عدل و احسان و بخشش به نزدیکان فرمان می دهد؛ و از فحشاء و منکر و ستم، نهی می کند. سوره نحل آیه 90
در تفسیر نمونه در باره ی این آیه آمده: این آیه ، نمونه ای از جامع ترین تعلیمات اسلام در زمینه ی مسائل اجتماعی و انسانی و اخلاقی را بیان می کند. در آغاز می گوید: خداوند به عدل فرمان می دهد» عدل همان قانونی است که تمام نظام هستی بر محور آن می گردد و به معنای این است که هر چیزی سر جای خود باشد.. بنابراین ، هر گونه انحراف، افراط، تفریط و تجاوز به حقوق دیگران، برخلاف اصل عدل است؛ اما چون عدالت با همه ی قدرت و شکوه و تاثیر عمیقش ، در مواقع بحرانی و استثنایی، به تنهایی کار ساز نیست، بلافاصله دستور احسان را پشت سر آن می آورد.
احسان چیست؟
در تفسیر نور الثقلین روایتی در تفسیر احسان آورده شده است:
فی قوله تعالی: « و من أحسَنَ دیناً ممَّن أسلَمَ وجهه لله و هو محسن » : رُویَ أنَّ النّبی سُئِلَ عن الاحسان، فقال: أن تَعبُدَ الله کانّکَ تراهُ، فإن لم تکن تراه فإنّه یراک. ترجمه: درباره ی آیه ی « و دین چه کسی بهتر است از کسی که از روی اخلاص رو به خدا کند و نیکو کار بُوَد؟ » روایت شده است که از پیامبر ص درباره ی نیکی و احسان سئوال شد، فمودند: احسان این است که خدای را چنان پرستی که گویی او را می بینی؛ زیرا اگر تو او را نبینی او تو را می بیند.
آثار احسان؛
1- چند برابر شدن نیکی ها در پرونده ی اعمال ما:
مَن جاءَ بالحسنةِ فله عشرُ أمثالها و من جاء بالسَّیّئةِ فلا یُجزا إلاّ مثلها و هم لا یُظلمون. ترجمه: هر کس کار نیکی انجام دهد، ده برابر به او پاداش دهند، و هر کار بدی انجام دهد تنها همانند آن کیفر بیند و به آنان ستم نمی شود. انعام آیه 160
امام زین العابدین ع : یا سَوأَتاه لِمَن غَلَبت إحداتُه عَشَراتِهِ - یُرسدُ أنَّ السّیئةَ بواحدةٍ و الحسنةَ بعشرةٍ. ترجمه: «بدا به حال کسی که یک هایش بر ده هایش غالب آید!» ؛ مراد حضرت، این است که بدی هایش که یک برابر حساب می شود از خوبی هایش که ده برابر حساب می شود، بیشتر شود.!
2- زیاد شدن دوستی دوستان و برادران؛
امام علی ع : مَن کثُر إحسانُهُ أحبّه إخوانُهُ. ترجمه: آن که احسانش زیاد باشد، دوستان و برادرانش او را دوست بدارند.
3- به دست آوردن دل های دیگران؛
امام علی ع: بالاحسان تُملکُ القلوب. ترجمه: با نیکی کردن، دل ها تصرّف می شود.
4- سود آور ترین کالاست؛
حضرت علی ع : علیک بالاحسان ، فإنّهُ أفضلَ زراعة، و أربحُ بِضاعةٍ. ترجمه: بر تو باد نیکو کاری، که آن بهترین کشت و سود آورترین کالاست.
5- حکمت و دانش پاداش محسنین:
آتیناه حکماً و علماً و کذلک نجزی المحسنین. ترجمه: حکمت و دانش به او - موسی ع - دادیم ؛ و این گونه نیکوکاران را جزا می دهیم. قصص آیه 14
6- باعث طول عمر؛
امام کاظم ع : مَن حَسُنَ بِرُّهُ بإخوانه و أهله مُدَّ فی عمره. ترجمه: کسی که به برادران و خانواده اش نیکی و احسان کند، عمرش طولانی می شود.
7- باعث زیاد شدن روزی می شود؛
امام جعفر صادق ع : مَن حَسُنَ برّهَ اًل بیته زیدَ فی رزقه. ترجمه: کسی که با خانواده اش نیک رفتاری کند، روزی اش زیاد می شود.
8- هر نیکی کاری که انجام دادیم به خود مان نیکی کردیم؛
إن أًحسَنتم أًحسَنتم لاًنفسکم و إن أًسأتم فلها. ترجمه: اگر نیکی کنید به خود کرده این و اگر بدی کنید نیز به خود کرده اید.
ما با این دعا که یک احسان است -و ادای همه ی واجبات هم احسان هستند- به درگاه خداوند تبارک و تعالی رفتیم و خود خداوند هم فرمودند در قرآن که : هل جزاءُ الاحسان الاّ الاحسان ؛ آیا جزای نیکی جز نیکی است؟ ؛ پس به حق احسانش می خواهیم که از احسانش ما را محروم نکند تا احسان را دوست بداریم و محسنین را بشناسیم و از محسنین شده و پاداش و جزای حسنش را هم ما را بر خوردار کند؛ که همانا حکمت و علم و دانش است.
و کرِّه الیَّ فیه الفسوق و العصیان
و در این روز ، فسق و گناه را ناپسند من گردان.
فسوق و عصیان و گناه و ظلم و هر صفت رذیله ی دیگری در فطرت ما ناشایست و مکروه و ناپسند هستند، ما باید فقط رجوع کنیم به فطرت الهی که در وجود ما هست؛ فاًقم وجهکَ للدّین حنیفاً؛ فِطرتَ اللهِ الَّتی فَطَرَ النّاسُ علیها؛ لا تبدیلَ لِخلقِ الله؛ ذلک دینُ القیّم و لکنَّ اًکثر النّاسِ لا یعلمون. ترجمه: پس روی خود را متوجه آیین خالص پروردگار کن؛ این فطرتی است که خداوند ، انسان ها را بر آن آفریده؛ دگرگونی در آفرینش الهی نیست؛ این است آیین استوار؛ ولی اکثر مردم نمی دانند. روم آیه ی 30.
و همچنین می فرماید:
و لکنَّ اللهَ حَبَبَّ إلیکم الایمانَ و زیَّنهُ فی قلوبِکم و کرَّهَ إلیکم الکفرَ و الفسوقَ و العصیانَ أُلئکَ هم الرّاشدون. ترجمه: لکن خدا ایمان را برای شما دوست داشتنی گردانیدو آن را در دل های شما بیاراست و کفر و پلیدی و سرکشیرا در نظرتان ناخوشایند ساخت؛ آنان - که چنین اند - ره یافتگانند. حجرات آیه 7
حکومت قوای رذیله هم سه قوه دارد و اگر میدان را خالی ببینند حکومت می کنند؛
قوّه ی شهوانی، که انسان را به زشتی ها و فحشاء می خواند و قوّه ی غضبیّه که انسان را به منکرات و آزار مردم و تهمت و غیبت و اذیت مردم وا می دارد و قوّه ی وهمیّه ی شیطانیّه که حسّ برتری طلبی و ریاست خواهی و انحصار جویی و تجاوز به حقوق دیگران را در انسان زنده می کند؛ که از همه ی اینها به خداوند فاطر پناه می بریم.
و حرِّم علیَّ فیه السَخَطَ و النیرانَ
و در این روز، خشم و آتش قهرت را بر من حرام نما.
از خداوند می خواهیم که ما را به سخط و خشمش گرفتار نکند، و ما هم باید بدانیم که چه چیزهایی باعث خشم و سخط الهی می شود و آنها را از خودمان دور سازیم، تا از آتش جهنم در آخرت و خشم الهی در دنیا دور باشیم.
1- پیامبر ص : مَن خافَ النّاسُ لسانه فهو من اهل انار . ترجمه: کسی که مردم از زبانش بترسند از اهل آتش است.
2- پیامبر اکرم ص: اکثَرُ اهل جهنم النتکبرون. ترجمه: بیشترین دوزخیان متکبران اند.
3- پیامبر اکرم ص: مَن بَهَتَ مومناً أَو مومنةَ أَو قال فیه ما لیس فیه أَقامه الله عزوجل یومَ القیامةِ علی تلٍّ من نار حتّی یُخرَجَ ممّا قاله فیه. ترجمه: کسی دروغی به مرد یا زن با ایمانی ببندد و تهمت بزند، یا اینکه در باره او چیزی بگوید که در او نیست، خداوند متعال در روز قیامت او را بر تلی از آتش نگه می دارد تا وی از حرف هایی که درباره ی او گفته است خارج شود.
همه ی گناهان م محرمات الی موجبات خشم خدا را بر می انگیزاند.
بعونکَ یا غیاث المستغیثین
به یاری خودت ای فریادرس فریاد خواهان.

ما از خداوند این خواسته ها را در هر روز از ماه رمضان داریم

اما ما هم باید این صفات را بشناسیم و خودمان را به آنها نزدیک کنیم

این دعاها توفیق الهی را شامل حال ما می کند که در راه هرآنچه از خداوند خواسته ایم

قدم برداریم

التماس دعا توفیق مزید

۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ تیر ۹۲ ، ۲۲:۰۲
داود نوروزی

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهمّ اجْعَلْ لی فیهِ نصیباً من رَحْمَتِکَ الواسِعَةِ واهْدِنی فیهِ لِبراهِینِکَ السّاطِعَةِ وخُذْ بناصیتی الى مَرْضاتِکَ الجامِعَةِ 

بِمَحَبّتِکَ یا أمَلَ المُشْتاقین.

خدایا قرار بده برایم در آن بهره اى از رحمت فراوانـت وراهنمائیم کن در آن به برهان وراههاى درخشانت وبگیر عنانم به سوى رضایت همه جانبه ات بدوستى خود اى آرزوى مشتاقان.

تکخوانی دعای روز نهم

اللّهم اجعل لی نصیباً من رحمتک الواسعة

خدایا! مرا نصیبی از گسترده ترین رحمت خودت عطا فرما

در دعای سحر هم با خدای خویش اینگونه راز و نیاز و نیایش می کنیم :

اللّهم انّی اسئلک من رحمتک بأوسعها و کلُّ رحمتک واسعه ، اللّهم انّی أسئلک برحمتک کلِّها .

خدایا! از تو دخواست می کنم به وسیع ترین مراتب رحمتت ، در حالی که همه مراتب رحمت تو واسعه و وسیع است ؛ خدایا! از تو درخواست می کنم به حق تمام مراتب رحمتت.

رحمت چیست؟ و رحمت واسعه چگونه رحمتی است؟

علامه رفیعی قزوینی در شرح عرفانی و فلسفی دعای سحر می فرماید:

رحمت عاطفه ی مخصوصی است که از مشاهده ی ناتوانی، مورد رحمت برانگیخته می شود.

علامه در مورد رحمت واسعه ی پروردگار می فرماید:

گسترده ترین رحمت الهی همان حقیقت محمدیه است؛ زیرا ، او علت واقعی و غایی خلق کردن مخلوقات است.

و می فرماید: رحمت واسعه و وسیع ترین رحمت ها ؛ وجود پیامبر ص است به این اعتبار که در سایر رحمت ها نفوذ و تاثیر دارد.

خداوند دو نوع رحمت دارد:

1 - رحمت رحمانیه 2 - رحمت رحیمیه

امام خمینی ره در شرح عرفانی دعای سحر در این مورد می فرماید:

«با رحمت رحمانیه اصل وجود ظهور پیدا کرده و با رحمت رحیمیه هر چیزی به کمال معنوی و هدایت باطنی خود می رسد؛ لذا در دعا می خوانیم: یا رحمن الدنیا و رحیم الاخره.»

رحمان نسبت به همه ی خلق و رحیم، فقط برای مومنین؛ و در دنیا برای همه رحمن است و رحمت او گسترده است برای همه چه مسلمان و چه مسیحی و بی دین و چه کافر؛ همه از نعمت های او برخوردارند، اصلاً اصل وجود همه و زندگی بخشیدن به همه از صفت رحمت رحمانیه ی الهی سرچشمه می گیرد. به همین خاطر است که خداوند در قرآن می فرماید:

الرَّحْمَٰنُ ﴿١﴾ عَلَّمَ الْقُرْآنَ ﴿٢﴾ خَلَقَ الْإِنْسَانَ﴿٣﴾ عَلَّمَهُ الْبَیَانَ ﴿٤﴾

[خداى] رحمان«1» قرآن را تعلیم داد .«2» انسان را آفرید ؛«3»به او بیان آموخت

سوره مبارکه ی الرحمن

یعنی رحمن بودن خدا باعث تعلیم قرآن و بعد خلقت انسان و تعلیم بیان او شد.

ولی این رحمت در آخرت فقط مخصوص مومنین خواهد بود. که گفته می شود رحمت رحیمیه.

به زبان ساده تر : دو نوح رحمت هست؛

1 - رحمت عام، که مخصوص دنیا هست و بدون درخواست، خداوند آن رحمت را شامل حال همه می گرداند و یا حتی با درخواست از خداوند اگر مومن بود، اجابت می کند و او را به آن نعمت درخواستی برخوردار می کند.

2 - رحمت خاص، که مخصوص بندگان مخلص و مطیع و صالح و فرمانبردار خداوند منان است ، که برای آنها چه در دنیا و چه در آخرت نصیب می گرداند و آن نعمت رحمت رحمانیه ی مخصوص خود آنها را برخوردار می کند.

در قرآن می خوانیم:

وَنَجِّنَا بِرَحْمَتِکَ مِنَ الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ ﴿٨٦﴾

و ما را به رحمتت از گروه کافران رهایى ده

سوره مبارکه یونی آیه ی شریفه ی 86

رحمت خدا شامل حال چه کسانی می شود؟

1 - امیر المومنین علی ع : رَحِمَ الله إمرأً عَرَفَ قَدره و لم یتَعدَّ طَوره.

ترجمه: رحمت خدا بر آن کس باد که اندازه ی خویش را بشناسد و از حدّ خویش فراتر نرود.

2 - علی ع : رَحِمَ الله عبداً راقبَ ذنبهُ و خافَ ربَّه.

ترجمه: رحمت خدا بر آن بنده باد که مواظب گناه خویش باشد و از پروردگارش بترسد.

3 - حضرت علی ع : رحمَ الله امرأً استَقبل توبَتَهُ ، و استَقال خَطیئَتهُ ، و بادَرَ منیَّتَهُ.

ترجمه: رحمت خدا بر آن کس که به توبه رو کند و از خطاهای خود پوزش بطلبد و پیش از مرگ کاری کند.

4 - رحم الله امراءً تفکَّرَ فاعتبَرَ، و اعتَبَرَ فأبصرَ.

رحمت خدا بر آن کس که اندیشید و عبرت آموخت و پند گرفت و بینش یافت.

5 - امام علی ع: رَحِمَ الله امراءً أَلجَمَ نفسَهُ عن معاصی الله بلجامها ، و قادها إلی طاعة الله بِزِمامها.

ترجمه: رحمت خدا بر آن کس که انگیزه های نفسانی خود را درهم کوبید و نفس خود را نگه دارد و مهار آن را گرفته به سوی طاعت خدا بکشاند.

6 - تعرَّضوا لرحمة الله بما أمرکم به من طاعته.

ترجمه: با فرمان بردن از اوامر خداوند، خود را در معرض رحمت خدا قرار دهید.

چرا می گوییم برحمتک کلّها؟

نیاز عبد در جمیع امور دنیا و آخرت به خدا می باشد و مصادیق رحمت به حسب جهات احتیاج متفاوت است؛ زیرا هر دردی دوائی خاص دارد و بنده نمی داند که با کدام رحمت و نعمت ، نقسش رفع و دردش دواء می گردد و سعادتمند و رستگاریش کامل می گردد، پس به همه ی انواع رحمت متوسل می شویم.

چه کس رحمت خدا شاملش نمی شود؟

1 - حضرت علی ع : رحمةُ من لا یرحم تمنع الرحمة.

ترجمه: ترحم بر بی رحم مانع رحمت حق می شود.

2 - امام علی ع : من لم یرحم الناس منع اللهُ رحمته.

ترجمه: هر که به مردم رحم نکند، خداوند رحمت خود را از او دور می کند.

از خداوند رحمن و رحیم می خواهیم و به رحمت واسعه اش قسمش می دهیم که با وجود این که بنده های خوبی برای او نبودیم ؛ نصیبی از رحمت واسعه اش ما را برخوردار کند؛ چرا که خودش در قرآن می فرماید که نباید از رحمتش نا امید بشویم، هر چند که گناه کار باشیم و می فرماید که نا امید کسی است که کافر است؛

قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا ۚ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ ﴿٥٣﴾

بگو : اى بندگان من که [با ارتکاب گناه] بر خود زیاده روى کردید ! از رحمت خدا نومید نشوید ، یقیناً خدا همه گناهان را مى‏آمرزد ؛ زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است ؛ «53» مبارکه ی زمر

پیامبر ص می فرماید: خدای تعالی را صد رحمت است که یکی از رحمت ها را بر زمین نازل کرد و در میان مخلوقات پخش کرد؛ هرچه عاطفه و رحم است از همان یک جزء رحمت است و نود و نه رحمت را به تاخیر انداخت تا روز رستاخیز تا در آنجا بندگان را مورد رحمت قرار دهد.

خدایا! نصیبی از رحمت واسعه ات برای ما قرار بده و از رحمت و مهربانی خود به دنیا و آخرت ما نظر کن. 

و اهدنی فیه لبراهینک السّاطعه

و مرا به براهین و ادلّه روشن خود هدایت فرما

هدایت در لغت به معنی؛ ارشاد، راهنمایی و نشان دادن راه با لطف و مدارا و مهربانی، می باشد

هدایت در اصطلاح عبارت از: تعیین کمال مناسب یک شیء و راه رسیدن به آن است.

هدایت در آیات و روایات به دو معنی آمده است: ارائه طریق (نشان دادن راه) و ایصال به مطلوب (رساندن به مقصد)

انواع هدایت:

هدایت به اعتبار موضوع دو گونه است؛ هدایت تکوینی و هدایت تشریعی

هدایت تکوینی؛ به معنی رساندن هر چیزی که در عالم وجود دارد، به سرمنزل مقصود و کمال نهایی آن مانند هدایت زنبور عسل در خانه سازی و عصاره گیری از گلها و میوه ها و پیمودن راهی که آفریدگارش تعیین نموده و در نتیجه تولید عسل که هدایت ویژه و به کمال رساندن آن می باشد.
این نوع از هدایت را هدایت عامه و همگانی نیز می نامند.

هدایت تشریعی؛ این نوع از هدایت مخصوص انسان است و به این معناست که خداوند متعال، برای رساندن بشر به سرمنزل مقصود که همان ملاقات با پروردگار متعال باشد، از هیچ گونه ارشاد و راهنمایی، دریغ نورزیده است.

همان طور که به پیامبرش ـ صلی الله علیه و آله ـ می فرماید: «ادع الی سبیل ربک بالحکمة و الموعظة الحسنة و جادلهم بالتی هی احسن؛ مردم را با حکمت و موعظه نیکو و جدال احسن، به راه پروردگارت، دعوت کن.»

مراحل هدایت در انسان: (از سایت اندیشه قم)

مرحلة اوّل آن؛ مرحله فطرت است

این مرحله از هدایت شامل همة انسانها می شود؛ و اگر کسی فطرت توحیدی خود را به سبب گناهانی مثل «ظلم» و «فسق» و «کفر» خاموش نکرده باشد، هدایت تشریعی قرآن کریم را می پذیرد.

مرحلة دوم هدایت انسان:

مرحلة دوم، هدایت تشریعی است، یعنی وقتی انسان با فطرت خدادادیش به سوی قرآن کریم روی آورد، و می تواند به او امر و نواهی آن پایبند شود.

مرحله سوم: مرحله بعدی هدایت آن است که انسان با پایبندی به دستور هایی قرآن کریم به صفت «تقوا» متصف شود، تقوا یک امر وجودی و تکوینی است که مترتب بر هدایت تشریعی قرآن کریم می باشد و اگر کسی به این مرحله برسد خداوند مراحل بالاتر از هدایت را به او عنایت می فرماید: «وَ مَنْ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ یَهْدِ قَلْبَهُ؛ هر کس به خدا ایمان بیاورد، خداوند قلب او را به سوی خودش هدایت می کند باز می فرماید: «وَ یَزِیدُ اللَّهُ الَّذِینَ اهْتَدَوْا هُدىً» خداوند بر هدایت کسانی که هدایت (تشریعی) را پذیرفتند، می افزاید.»

مرحلة چهارم: چهارمین مرحله از هدایت الهی ویژه کسانی است که به سوی خدا، توبه و پشیمانی داشته باشند، چنان که می فرماید: «وَ یَهْدِی إِلَیْهِ مَنْ أَنابَ؛ خداوند هر کسی را که انابه داشته باشد هدایت می کند«اللَّهُ یَجْتَبِی إِلَیْهِ مَنْ یَشاءُ وَ یَهْدِی إِلَیْهِ مَنْ یُنِیبُ»

ساطع یعنی روشن و مبرهن و درخشان و همه ی برهان های هدایت ساطعه هستند.

برهان نظم، یکی از دلایل روشن هدایت انسان است، نظام مادی جهان و نظام معنوی هستی و همه موجودات هستی با نظم فوق تصور ما در حال اجرای اوامر خداوند تبارک و تعالی هستند.

از ریزترین موجودات، مثل اتم که میلیون ها اتم را با چشم غیر مسلح نمی توان دید و کوچکترین عنصر یک ماده را تشکیل می دهد؛ هر یک اتم تشکیل شده از هسته ی اتم و الکترون ها با بار الکتریکی منفی، که هسته ی اتم را در بر گرفته اند و هسته ی اتم هم خودش از پروتن که دارای بار مثبت است و نوترون که از لحاظ منفی یا مثبت بودن الکتریکی خنثی است ، تشکیل شده است و ساده ترین اتم از جهت ساختار ترکیبی ، اتم هیدروژن است که عدد اتمی یک دارد و دارای یک الکترون و یک پروتون می باشد.

شما تصور کنید که ریزترین و کوچکترین واحد تشکیل دهنده ی یک عنصر و ماده دارای چنین نظمی هست که اگر نظم آنرا به هم بزنند ؛ چه اتفاقی خواهد افتاد، مثل هیروشیما و ناکازاکی در ژاپن و هر جایی هم که نیروگاه های اتمی و هسته ای هست از خطرناکترین مکان ها به حساب می آید.و به هم خوردن نظم کوچکترین واحد عنصر اینگونه نظم جهان را به هم می زند و وحشت به دل ها می افکند باید پی به خالق هستی ببریم و به این برهانش هدایت شویم انشاءالله.

و نظم کرات آسمان، که خداوند می فرماید:

و هو الذی خلق اللیل و النهار و الشمس و القمر کلٌ فی فلکٍ یسبحون

ترجمه: و او آن کسی است که شب و روز خورشید و ماه را پدید آورده است هر کدام از این دو در مداری معین شناورند. مبارکه ی انبیاء شریفه ی 32

و در جای دیگر می فرماید:

لا الشمس ینبغی لها ان تدرک القمر و لا اللیل سابق النهار و کل فی فلک یسبحون

ترجمه: نه خورشی را سزد که به ماه رسد و نه شب بر روز پیشی جوید و هر کدام در سپهری شناورند. مبارکه ی یس شریفه ی 40

زمین در نظر ما عظمتی است ، اما در مقابل مشتری و زحل، دانه ی ارزنی است در مقابل تخم مرغ! و زحل در برابر خورشید، دانه ی ارزنی است در مقابل توپ بسکتبال! و خورشید در کنار شعرانی یمانی و سماک رامح، چیزی مثل مثال های کذشته و خورشید منظومه شمسی ما در کنار خورشید و ستاره ی رجل الجبار اصلاً دیده نمی شود و در کنار ابر غول های سرخی مثل ابط الجوزا یک پیکسل است!!

کهکشان راه شیری ما صد تا سیصد میلیارد! ستاره مثل خورشید و بزرگتر از آن که گذشت، دارد و در فضای هستی صدها! میلیارد کهکشان وجود دارد، مضروب اینها چقدر می شود؟!

با وجود همه ی این ها امیر مومنان علی ع می فرمودند که من به راه های آسمان بیشتر از راه های زمین آشنا هستم. این شناخت از کجا حاصل شده بود؛ جز از براهین ساطعه ی پروردگار و خالق همه ی هستی؟

برهان وجوب دفع ضرر محتمل؛ که خبری آمده از بهشت و جهنم، اگر این دستورات شرع مقدس را عمل نکنیم به دوزخ خواهیم رفت، برای اینکه این ضرر محتمل را دفع کنیم، باید به دستورات الهی گردن نهیم. خداباوران در دنیا از لذائذ کمتر استفاده کرده اند و خداناباوران بیشتر؛ اما اگر آخرتی و بهشتی باشد، خداباوران از لذائذ نامحدود در زمان نامتناهی بهرمند شده اند و خداناباوران در دوزخ عذاب خواهند دید، پس با دو دو تا کردن و حساب و کتاب کردن، به این نتیجه می رسیم که برای دفع ضرر محتمل هم که شده به قوانین خاص وضع شده گردن نهیم و به خدا ایمان بیاوریم. و این برهان در مرحله ی آخر ادله ی اثبات خدا و دستوراتش می باشد.

برهان عدالت و برهان هدف( هدف خلقت و ...) و ...

و هدایت قرآن؛ قرآن می فرماید:

ذلک الکتاب لا ریب فیه هدیً للمتقین

این کتاب بی هیچ شکی راهنمای پرهیزکاران است.

دم دستی ترین مثال این است که؛ وقتی ما یک وسیله ای از فروشگاهی می خریم در داخل آن یک بروشور هست که طریقه صحیح استفاده آن را به ما آموزش می دهد و آن وسیله هم بر طبق آن بروشور ساخته شده است، یعنی قبل از آن که مثلاً آن دوربین در کارخانه ساخته شود آن بروشور باید وجود داشته باشد و نقشه ی راهنمای ساخت آن دوربین است؛ و قرآن هم اصلاً قبل از خلقت انسان خلق شده است. به همین خاطر است که خداوند در سوره مبارکه ی الرحمن، اول از تعلیم قرآن سخن می گوید و بعد از خلقت انسان و تعلیم سخن او!

در آیه ی دیگر خداوند می فرماید: قال ربنا الذی أعطی کلُّ شیءٍ خلقَهُ ثمَّ هدی

ترجمه: گفت: پروردگار ما آن کسی است که هر چیزی را خلقی که در خور اوست داد و سپس هدایت کرد.

امام جعفر صادق ع در باره ی آیه ( انّا هدیناه السبیل اما شاکراً و اما کفوراً)فرمودند:

عرَّفناهُ اما آخذاً و اما تارکاً.

ترجمه: یعنی ما راه را به او شناساندیم؛ یا آن را در پیش می گیرد و یا رهایش می کند.

خداوند چه کسانی را هدایت می کند؟

1 - مَا أَصَابَ مِنْ مُصِیبَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ ۗ وَمَنْ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ یَهْدِ قَلْبَهُ ۚ وَاللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ

ترجمه: هیچ مصیبتى جز به فرمان خدا نرسد . و هر کس به خدا ایمان بیاورد ، خدا قلبش را [به حقایق] راهنمایى مى‏کند ؛ و خدا به همه چیز داناست .

2 - وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا ۚ وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ

ترجمه: کسانى که براى [به دست آوردن خشنودى] ما [با جان و مال] کوشیدند ، بى‏تردید آنان را به راه‏هاى خود [راه رشدو سعادت و بهشت و مقام قرب] راهنمایى مى‏کنیم ؛ یقیناً خدا با نیکوکاران است.

و خذ بناصیتی الی مرضاتک الجامعه

و پیشانی مرا بگیر و به سوی رضا و خشنودی که جامع هر نعمت است سوق ده

خداوند در قرآن می فرماید: ما من دابّةٍ الا هو آخذٌ بناصیتها ترجمه: هیچ جنبنده ای نیست مگر اینکه او برآن تسلط دارد. یعنی زمام اختیار هر جنبنده ای در دست مشیت خداوند تبارک و تعالی هست.

خداوند از صادقین خشنود است و می فرماید:

قال الله هذا یومُ ینفع الصادقین صدقهم لهم جناتُ تجری من تحتها الانهار خالدین فیها ابداً، رضی اللهُ عنهم و رضوا عنه، ذلک الفوز العظیم. ترجمه : خداوند می گوید: امروز روزی است که راستی راستگویان، به آنها سود می بخشد؛ برای آنها باغ هایی از بهشت است که نهرها از زیر درختان آن می گذرد، و تا ابد، جاودانه در آن می مانند؛ هم خداوند از آنها خوشنود است، و هم آنها از خدا خشنودند؛ این، رستگاری بزرگ است. سوره ی مائده آیه ی 119

امیر المومنین ع می فرماید: أرضاکم عند الله أسبَغُکم علی عیاله. ترجمه: رضایتمندترین شما نزد خدا، کسی است که خانواده اش را بیشتر در رفاه قرار دهد.

بمحبتک یا امل المشتاقین

به حق دوستی و محبتت ای آرزوی مشتاقان


التماس دعا توفیق مزید

۲ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ تیر ۹۲ ، ۲۲:۰۷
داود نوروزی

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهمّ ارْزُقنی فیهِ رحْمَةَ الأیتامِ وإطْعامِ الطّعامِ وإفْشاءِ السّلامِ وصُحْبَةِ الکِرامِ بِطَوْلِکَ یا ملجأ الآمِلین.

خدایا روزیم کن در آن ترحم بر یتیمان وطعام نمودن بر مردمان وافشاء سلام ومصاحبت کریمان به فضل خودت اى پناه آرزومندان.

اللّهم ارزقنی فیه رحمة الایتام و إطعام الطعام و إفشاء السلام

خدایا! در این روز مرا ترحم و همربان بودن با یتیمان و اطعام به گرسنگان و افشاء سلام و انتشار سلام را روزی گردان.

چند نکته در این دعا هست:

اول اینکه دعای روز هشتم ما را به اجتماع می برد و می گوید که روزه و نماز و عبادات تنها فردی و شخصی نیستند و باید مومن روزه دار و نماز خوان وارد اجتماع شده و از نعمت هایی که برخوردار شده دیگران را هم برخوردار کند.

اینکه در این دعا حرف از روزی شدن مهربانی با یتیمان است و سیر کردن گرسنگان و سلام کردن و نشست و برخواست با نیکان است ، منظور همین است که عبادت تنها روزه و نماز فردی نیست بلکه همه ی اینها مثل حلقه های زنجیر به یکدیگر متصل هستند تا زنجیر حبل الله را و ایمان و اسلام را تشکیل بدهند.

امروز دعا رنگ و بوی اجتماعی دارد، یعنی دین اجتماعی است نه فقط یک سری اعمال فردی ؛ چرا که در قرآن هم خداوند هر جا به اقامه ی نماز دستور داده به پرداختن زکات هم دستور داده.


نمونه بارز این مدعا آیه ذیل است که به وضوح این معنی را بیان می فرماید که دین و نیکی چه چیزی هست و چه چیزی نیست :


لَیْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَٰکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلَائِکَةِ وَالْکِتَابِ وَالنَّبِیِّینَ وَآتَى الْمَالَ عَلَىٰ حُبِّهِ ذَوِی الْقُرْبَىٰ وَالْیَتَامَىٰ وَالْمَسَاکِینَ وَابْنَ السَّبِیلِ وَالسَّائِلِینَ وَفِی الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّکَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا ۖ وَالصَّابِرِینَ فِی الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِینَ الْبَأْسِ ۗ أُولَٰئِکَ الَّذِینَ صَدَقُوا ۖوَأُولَٰئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ ﴿١٧٧﴾

نیکى این نیست که روى خود را به سوى مشرق و مغرب کنید ، بلکه نیکى [واقعى و کامل ، که شایسته است در همه امور شما ملاک قرار گیرد ، منش و رفتار] کسانى است که به خدا و روز قیامت و فرشتگان و کتاب آسمانى و پیامبران ایمان آورده‏اند ، و ثروتشان را با آنکه دوست دارند به خویشان و یتیمان و درماندگان و در راه ماندگان و نیازمندان و [در راه آزادى] بردگان مى‏دهند ، و نماز را [با همه شرایطش] برپاى مى‏دارند ، و زکات مى‏پردازند ، و چون پیمان بندند به پیمان خویش وفادارند ، و در تنگدستى و تهیدستى و رنج و بیمارى و هنگام جنگ شکیبایند ؛ اینانند که [در دین‏دارى و پیروى از حق] راست گفتند ، و اینانند که پرهیزکارند .«177»

سوره مبارکه بقره آیه شریفه 177

و همچنین آیه ی ذیل :

وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَیْنَا إِلَیْهِمْ فِعْلَ الْخَیْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِیتَاءَ الزَّکَاةِ ۖوَکَانُوا لَنَا عَابِدِینَ ﴿٧٣﴾

و آنان را پیشوایانى قرار دادیم که به فرمان ما [مردم را] هدایت مى‏کردند ، و انجام دادن کارهاى نیک و برپا داشتن نماز و پرداخت زکات را به آنان وحى کردیم ، و آنان فقط پرستش کنندگان ما بودند. سوره مبارکه انبیاء آیه ی شریفه ی 73

و آیه شریفه ی 18 در سوره ی مبارکه ی توبه و آیه ی شرفه ی 37 سوره ی مبارکه ی نور ؛ اقامه نماز به همراه پرداخت زکات بیان شده است.

در آیه ی شریفه ی 19 سوره ی مبارکه ی زاریات در خصوصیات نماز گزاران می فرماید :

وَفِی أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ

و در اموالشان حقّى براى سائل تهیدست و محروم از معیشت بود

یعنی نماز گزار واقعی باید در جامعه به داد محرومان هم برسد چرا که این واجب هم جزئی از نمازش است.

سلام

فَإِذَا دَخَلْتُمْ بُیُوتًا فَسَلِّمُوا عَلَىٰ أَنْفُسِکُمْ تَحِیَّةً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُبَارَکَةً طَیِّبَةً ۚکَذَٰلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمُ الْآیَاتِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ﴿٦١﴾

پس هرگاه به خانه‏هایى [که ذکر شد] وارد شدید ، بر خودتان سلام کنید که درودى است از سوى خدا [درودى] پربرکت و پاکیزه ، خدا این‏گونه آیات را براى شما بیان مى‏کند تا بیندیشید .

سوره ی مبارکه نور آیه ی شریفه ی 61

و در شریفه ی دیگر خداوند می فرماید :

وَإِذَا حُیِّیتُمْ بِتَحِیَّةٍ فَحَیُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا ۗ إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ حَسِیبًا ﴿٨٦﴾

و هنگامى که به شما درود گویند ، شما درودى نیکوتر از آن، یا همانندش را پاسخ دهید؛ یقیناً خدا همواره بر همه چیز حسابرس است . سوره ی نساء آیه ی 86

امام جعفر صادق ع می فرماید : مَن بدأ بکلام قبل سلام فلا تُجیبوه .

هر کس قبل از سلام شروع به صحبت کرد جوابش ندهید.

و صحبة الکرام ... مصاحبت با نیکان عالم

قرآن در این زمینه می فرماید :

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَکُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ ﴿١١٩﴾

اى کسانى که ایمان آورده‏اید ! از خدا پروا کنید و با صادقان باشید [صادقانى که کامل‏ترینشان پیامبران و اهل بیت رسول بزرگوار اسلام هستند . ] سوره توبه آیه ی 119

قال رسول الله ص : قال الحواریون یا روح الله فمن نجالس؟ قال : من یُذکّرکم الله روئیتهُ و یزیدُ فی علمکم منطقهُ و یُرَغّبُکم فی الاخرة عملهُ.

ترجمه : پیامبر اکرم فرمودند : حواریون حضرت عیسی ع به او گفتند به چه کسی مجالست کنیم؟ فرمودند :1 - کسی که دیدارش شما را به یاد خدا بیندازد

2 - کسی که گفتارش بر علم شما بیفزاید

3 - کسی که عملش شما را بر آخرت ترغیب کند

خوب در یک نفر همین اعمال در حین ملاقات سر می زند؛ دیدار و گفتار و عمل


بطولک یا ملجأ الاملین

به حق انعامت ای پناه آرزومندان

خدای من اینها آرزوی ماست ، پس برآورده بگردان

آمین یا رب العالمین

التماس دعا ... توفیق مزید

۱ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ تیر ۹۲ ، ۰۰:۰۶
داود نوروزی

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهمّ اعنّی فیهِ على صِیامِهِ وقیامِهِ وجَنّبنی فیهِ من هَفَواتِهِ وآثامِهِ وارْزُقْنی فیهِ ذِکْرَکَ بِدوامِهِ بتوفیقِکَ یا هادیَ المُضِلّین.

خدایا یارى کن مرا در این روز بر روزه گرفتن وعبـادت وبرکنارم دار در آن از بیهودگى وگناهان وروزیم کن در آن یادت را براى همیشه به توفیق خودت اى راهنماى گمراهان


اللّهم أعنّی فیه علی صیامه و قیامه

خدایا در این روز مرا بر روزه و اقامه نماز یاری کن

در باره روزه و حقیقت آن در شرح دعای روز اول ماه رمضان مقداری بحث شد .

نماز هم جسمی دارد و روحی ؛ اینکه ما از خداوند می خواهیم که ما را در امر اقامه نماز یاری کند ، این نیست که ما را در خواندن نماز کمک کند ، مطمئنّاً کسی که این دعا را می خواند نماز هم می خواند ، پس باید منظور از اقامه نماز یعنی به پا داشتن نماز و شب زنده داری ، چیز دیگری باشد و شرایطی داشته باشد و اقامه نماز باید به مسائلی باشد که با رجوع به قرآن و روایات این مسئله روشن خواهد شد.

خداوند در قرآن در باره ی عموم انسان و خصوص مصلّین آیات زیبا و محکمی دارد ؛ در سوره مبارکه معارج و از آیه ی شریفه ی نوزدهم تا آیه شریفه سی و پنج در این زمینه ما را کاملاً روشن می نماید؛ که نماز خوان واقعی چه کسانی هستند و چه کسانی نماز را اقامه می کنند و به پای می دارند.


إِنَّ الإنْسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا (١٩)إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا (٢٠)وَإِذَا مَسَّهُ الْخَیْرُ مَنُوعًا (٢١)إِلا الْمُصَلِّینَ (٢٢)الَّذِینَ هُمْ عَلَى صَلاتِهِمْ دَائِمُونَ (٢٣)وَالَّذِینَ فِی أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ (٢٤)لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ (٢٥)وَالَّذِینَ یُصَدِّقُونَ بِیَوْمِ الدِّینِ (٢٦)وَالَّذِینَ هُمْ مِنْ عَذَابِ رَبِّهِمْ مُشْفِقُونَ (٢٧)إِنَّ عَذَابَ رَبِّهِمْ غَیْرُ مَأْمُونٍ (٢٨)وَالَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ (٢٩)إِلا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیْرُ مَلُومِینَ (٣٠)فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاءَ ذَلِکَ فَأُولَئِکَ هُمُ الْعَادُونَ (٣١)وَالَّذِینَ هُمْ لأمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ (٣٢)وَالَّذِینَ هُمْ بِشَهَادَاتِهِمْ قَائِمُونَ (٣٣)وَالَّذِینَ هُمْ عَلَى صَلاتِهِمْ یُحَافِظُونَ (٣٤)أُولَئِکَ فِی جَنَّاتٍ مُکْرَمُونَ

همانا انسان حریص آفریده شده است ؛«19»چون آسیبى به او رسد ، بى‏تاب است ،«20» و هنگامى که خیر و خوشى [و مال و رفاهى] به او رسد ، بسیار بخیل و بازدارنده است ،«21» مگر نماز گزاران ،«22» آنان که همواره بر نمازشان پایدارند ،«23» و آنان که در اموالشان حقّى معلوم است«24» براى درخواست کننده [تهیدست] و محروم [از معیشت و ثروت ، ] «25» و آنان که همواره روز پاداش را باور دارند ،«26» و آنان که از عذاب پروردگارشان بیمناکند ،«27»زیرا از عذاب پروردگارشان ایمنى نیست ،«28» و آنان که دامنشان را [از آلوده شدن به شهوات حرام] حفظ مى‏کنند ،«29» مگر در کام‏جویى از همسران و کنیزانشان که آنان در این زمینه مورد سرزنش نیستند .«30» پس کسانى که در بهره‏گیرى جنسى راهى غیر از این جویند ، تجاوزکار از حدود حق‏اند ،«31» و آنان که امانت‏ها و پیمان‏هاى خود را رعایت مى‏کنند ،«32» و آنان که بر اداى گواهى‏هاى خود پاى‏بند و متعهدند ،«33» و آنان که همواره بر [اوقات و شرایط ظاهرى و معنوى] نمازهایشان محافظت دارند . «34» اینان در بهشت‏ها ، مکرّم و محترم‏اند«35»

سوره ی مبارکه معارج آیه ی شریفه 19 الی 35

در این آیات کاملاً ما را با ویژه گی های مصلین واقعی روشن می سازد و نیازی به توضیح دیگری نمی باشد.

رسول مکرم اسلام ص می فرماید :

لکلّ شیءٍ وجهٌ ، و وجه دینکم الصَّلاة.

ترجمه : هر چیزی چهره ای دارد و چهره ی دین شما نماز است.

در حدیث شریف نبوی ص آمده:

ما بین المسلم و بین الکافر الّا أن یَترُکَ الصلاة الفریضةَ متعمّداً ، أو یتهاونَ بها فلا یُصلیها.

ترجمه : میان مسلمان و کافر فاصله ای جز این نیست که نماز واجب را عمداً ترک کند و یا آن را سبک شمارد و نخواند.

خداوند در قرآن می فرماید:

فی جَنَّاتٍ یَتَسَاءَلُونَ (٤٠)عَنِ الْمُجْرِمِینَ (٤١)مَا سَلَکَکُمْ فِی سَقَرَ (٤٢)قَالُوا لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ (٤٣)

که در بهشت‏ها از یکدیگر مى‏پرسند«40» از روز و حال گنهکاران ،«41» [به آنان رو کرده] مى‏گویند : چه چیز شما را به دوزخ وارد کرد؟«42» مى‏گویند: ما از نمازگزاران نبودیم«43»

سوره مبارکه مدثر آیه ی شریفه 40 تا 43

و جنّبنی فیه من هفواته و آثامه

و مرا از گناهان و لغزش ها دور ساز

گناه هان ابتدا با لغزش ها شروع می شوند ، اثم و گناه یعنی افتادن و هفوات یعنی لغزیدن.

اگر جلوی لغزش ها را نگیریم تبدیل می شوند به افتادن به تاریکی های اثم و گناه.

امیر مومنان و مولای عافان ع در دعایی می فرمایند:

اللّهم اغفر لی رَمَزاتِ الألحاطِ ، و سَقَماتِ الألفاظ ، و شَهوات الجَنان ، و هَفَواتِ اللّسان.

ترجمه : بارخدایا! اشارات چشم و ابرو و بیهوده گویی و خواهش های دل و لغزش های زبان مرا ، بر من ببخشای. نهج البلاغه خطبه 78

هر گناه و لغزشی هم ابتدا از زبان آغاز می شود ، به همین خاطر هست که امام ما می فرماید که لغزش های زبان من را به من ببخش.

پیامبر اسلام تمام کننده اخلاق می فرماید:

سلامة الانسان فی حفظ اللّسان .. سلامت انسان ، در حفظ زبان است.

سلامت جسم و روح و دنیا و آخرت انسان بسته به این است تا چه اندازه زبان ما در اختیار خود ماست و گرنه زبان ما را در اختیار خود می گیرد؛ کلام تا زمانی که نگفته ای در اختیار و مالکیت توست ولی وقتی که گفتی تو در بند و اسیر زبان خواهی بود و زبان و آن کلام و حرف مالک تو خواهد شد.

ما امروز از خداوند می خواهیم که از لغزش های همه اعضا و جوارح ما درگذرد تا ما را به تاریکی ها و ضلالت های گناه و اثم نکشانند ؛ ما را از تاریکی های ریا و تکبر و حسد و طمع و غضب و قساوت قلب و جهل و کینه و اسراف و غیبت و تهمت دور نگهدارد و از جامعه ی وجود ما دور کند و جود ما را به صفات ؛ علم و تواضع و تقوا و عفّت و عفو و زهد و تفکر و عبادت منوّر و نورانی گرداند.

و ارزقنی فیه ذکرک بدوامه

و ذکر دائم که تمام روز به یاد تو باشم نصیبم فرما

در باره ذکر در شرح دعای روز چهارم ماه رمضان با توفیق الهی بحث شد.


بتوفیقک یا هادی المضلّین

به حق توفیق بخشی خود ای راهنمای گمراهان


التماس دعا توفیق مزید

۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ تیر ۹۲ ، ۲۳:۱۴
داود نوروزی

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهمّ لا تَخْذِلْنی فیهِ لِتَعَرّضِ مَعْصِتِکَ ولا تَضْرِبْنی بِسیاطِ نَقْمَتِکَ وزَحْزحْنی فیهِ من موجِباتِ سَخَطِکَ

 بِمَنّکَ وأیادیکَ یا مُنْتهى رَغْبـةَ الرّاغبینَ.

خدایا وا مگذار مرا در این روز در پى نافرمانیت روم ومزن مرا با تازیانه کیفر ودور وبرکنارم بدار از موجبات خشمت بحق احسان ونعمتهاى بى شمار تو اى حد نهایى علاقه واشتیاق مشتاقان.

تکخوانی دعای روز ششم ماه رمضان


اللهم لا تخزلنی فیه لتعرض معصیتک
خدایا مرا در این روز به واسطه ارتکاب معصیتت و سرکشی خوار مساز

معصیت و نافرمانی و سرکشی و سرپیچی از دستورات الهی به خودی خود منفور انسان است.
خداوند در قرآن سوره مبارکه حجرات می فرماید:

وَلَکِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَیْکُمُ الْإِیمَانَ وَزَیَّنَهُ فِی قُلُوبِکُمْ وَکَرَّهَ إِلَیْکُمُ الْکُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْیَانَ أُوْلَئِکَ هُمُ الرَّاشِدُونَ
لیکن خدا ایمان را محبوب شما کرد و آن را در دل‏هاى شما آراست و انکار و نافرمانى و عصیان را منفور شما گردانید. آنها واقعا رشد یافتگانند. حجرات آیه 7

داور و قاضی و حکم دهنده ی نافرمانی کیست؟
امیر مومنان ع می فرماید: اتّقوا معاصی الله فی الخلوات فإنّ الشّاهد هو الحاکم؛
ترجمه: از معصیت و نافرمانی خدا در خلوت بپرهیزید؛ زیرا آنکه می بیند خود حاکم و داور و قاضی و حکم کننده است. نیازی به قاضی و داور و شاهد ندارد.

چه چیزهایی باعث معصیت و نافرمانی خدا شدند؟
امام جعفر صادق ع می فرماید: أن آولّ ما عُصی اللّه به ستّ: حبّ الدّنیا ، و حبّ الرّئاسة ، و حبّ الطعام ، و حبّ النّساء و حبّ النّوم ، و حبّ الرّاحة.
ترجمه: نخستین چیزهایی که موجب نافرمانی و معصیت خدا شد شش چیز بود : دنیا دوستی و ریاست طلبی و شکم پرستی - منظور شکم بارگی است - و زن دوستی - منظور زن بارگی است - و پر خوابی و راحت طلبی.
رسول الله ص می فرماید: حبّ الدّنیا أصل کلّ معصیةٍ و أوّل کلِّ ذنبٍ
ترجمه : دنیا دوستی اصل و ریشه هر معصیت و نافرمانی است و آغاز هر گناهی است.
و حضرت علی ع در این زمینه می فرماید : من هَوان الدّنیا علی الله أنّه لا یُعصی إلاّ فیها ، و لا یُنالُ ما عندهُ إلاّ بترکها.
ترجمه : در خواری و بی ارزشی دنیا نزد خداوند همین بس که ، جز در دنیا معصیت او نشود و جز با ترک دنیا به آنچه نزد خدا است نمی رسد. از بهشت و رضوان الهی. نهج البلاغه حکمت 385

معصیت و نافرمانی و سرپیچی چیزی فراتر از ذنب و گناه است ؛ معصیت مثل سیل است که طغیان کرده باشد و گناهان تشکیل دهنده ی این سیل طغیان کرده ی معصیت هستند؛ به همین خاطر است که خداوند در قرآن برای ابلیس صفت عصیّا را به کار می برد ، دیگر معنایی ندارد که به شیطان بگوییم گناه کرده است بلکه او سرکشی کرده است.

یَا أَبَتِ لَا تَعْبُدِ الشَّیْطَانَ إِنَّ الشَّیْطَانَ کَانَ لِلرَّحْمَنِ عَصِیًّا
اى پدر من، شیطان را (با اطاعت از او) پرستش مکن، زیرا شیطان، خداى رحمان را همواره نافرمان است
امیر مومنان ع در روایتی که مربوط به فراز بعدی دعای روز ششم هم می شود می فرماید :
إنّ الله أَخفی أربعةً فی اربعة ..... و اخفی سَخَطَه فی معصیته فلا تستصغرنَّ شیئاً من معصیته ، فربّما وافقَ سَخَطَه و أنت لا تعلم.
ترجمه : بدرستی که خداوند چهار چیز را در چهار چیز پنهان کرده ..... خداوند خشم خود را در معصیت و نافرمانی پنهان کرده است ؛ بنابراین ، هیچ معصیتی را خرد و کوچک مشمارید ؛ زیرا چه بسا که آن معصیت با خشم خدا همراه باشد و تو ندانی.
در این جا سر این که پیامبر ص بعد از موضوع معصیت به سخط الهی اشاره می فرماید همین نکته می باشد.

پروردگارا! توفیق ترک معصیت به ما عنایت فرما تا بوسیله پستی نافرمانی پست و خوار نشویم
ـــــــــــــــــ

و لا تضربنی بسیاط نقمتک

و به ضربت تازیانه قهرت کیفر مکن

در دعای کمیل امیر المومنین ع به کمیل اینگونه می آموزد با خداوند نیایش کند :

اللهمّ اغفر لی الذّنوب الّتی تُنزلُ النّقم ، الّلهمّ اغفر لی الذّنوب الّتی تُغیّر النّعم ، الّلهمّ اغفر لی الذّنوب الّتی تُنزلُ البلاء

خدایا! بیامرز بر من گناهانی را که نقمت و بدبختی را نازل می کنند ، خدایا! گناهانی را که نعمت ها را تغییر می دهند بیامرز ، خدایا! آن گناهانی را که بلا را نازل می کنند بر من ببخش و بیامرز

آیة الله جوادی عاملی در تفسیر تسنیم می فرماید :

گاهى بر اثر ناسپاسى، نعمت به نقمت و عذاب تبدیل مى شود: فلا تعجبک اءموالهم و لااءولادهم انّما یریداللّه لیعذبهم بها فى الحیوة الدنیا و همین اندام هاى آدمى که از نعم الهى است به صورت سربازى از سربازان الهى علیه انسان تبه کار به کار گمارده مى شود: اءعضاءکم شهوده و جوارحکم جنوده و به جاى آنکه از جاى دیگر عذابى چون صاعقه بر انسان خاطى و ناسپاس فرود آید، دست و پا و زبان و مال و فرزندش به ابزارى براى گرفتار شدن وى به عذاب مبدل مى گرد و در این حال اگر مهلتى به آنان داده شود، در جهت کیفر سخت آنان خواهد بود: و لا یحسبنّ الذین کفروا اءنّما نملى لهم خیر لانفسهم انّما نملى لیزدادوا اثما.

از برخى آیات بر مى آید که این تبدیل نعمت به نقمت، به تدریج صورت مى پذیرد

در سوره مبارکه ابراهیم آیه 28 می خوانیم :


أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ بَدَّلُواْ نِعْمَتَ اللَّهِ کُفْراً وَأَحَلُّواْ قَوْمَهُمْ دَارَ الْبَوَارِ (ابراهیم، 28)
آیا به کسانى که نعمت خداوند را به کفر تبدیل کردند و قوم خود را به سراى هلاکت در آوردند نگریستى؟
کفّار و مشرکان نعمت‏هاى بزرگ الهى را به کفر تبدیل کردند:
الف) به جاى نعمت توحید، شرک را برگزیدند.
ب) نعمت فطرت پاک را رها کردند و به تقلید از نیاکان گمراه خود پرداختند.
ج) خرافات را بر وحى الهى ترجیح دادند.
د) در برابر نعمتِ رهبران آسمانى، ناسپاسى کردند و از طاغوت‏ها پیروى کردند. «بدّلوا نعمت اللَّه»
در روایات بسیار مى‏خوانیم: امامان شیعه‏علیهم السلام فرمودند: «نحن و اللَّه نعمت اللَّه التى انعمها على عباده»(262) به خدا سوگند نعمت‏هایى که تبدیل شدند، وجود ما بود. مردم ما را رها کردند و به سراغ رهبران دیگر رفتند. «بدّلوا نعمت اللَّه»

در روایات زیادی ظلم و اعانت بر آن را باعث بروز نقمت و انتقام الهی بیان می کند ؛

امیر مومنان و مولای عارفان علی ع می فرماید:

و لیسَ شیءٌ أدّی إلی تغییرِ نعمة الله و تعجیل نقمته من إقامةٍ علی ظلمٍ ؛ فإنَّ اللهَ سمیعٌ دعوةَ المضطهدین.

ترجمه : برای تغییر دادن نعمت خدا و شتاب بخشیدن به خشم و عذاب و نقمت او هیچ چیز موثرتر از پافشاری در ظلم و ستمگری نیست ؛ زیرا خداوند دعای ستمدیدهگان را می شنود و همواره در کمین ستمکاران است. نهج البلاغه نامه 53

ظلم صدام بر علیه ملت شریف و مومن جمهوری اسلامی ایران و اعانت و همکاری مردم آن کشور بر او باعث شد تا نعمت امنیت که این نعمت در قرآن هم ذکر شده از آنها گرفته شد .

ــــــــــــــــــــ

و زحزحنی فیه من موجبات سخطک

و از موجبات سخط و غضب و خشم خود ما را دور گردان

از خدا می خواهیم که ما را مورد خشم و غضب خود قرار ندهد و خود ما هم نباید کارهایی که موجبات سخط الهی را فراهم می کند انجام بدهیم.

در قرآن کتاب انسان سازی می خوانیم :

أَفَمَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَ اللّهِ کَمَن بَاء بِسَخْطٍ مِّنَ اللّهِ وَمَأْوَاهُ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِیرُ

  • آیا آن کس که به راه خشنودی خدا می رود ، همانند کسی است که موجب خشم او می شود و مکان او جهنم ، آن سرانجام بد است ؟ سوره آل عمران آیه 162

چه کارهایی موجب غضب خداوند قهار می شود؟

هر نافرمانی و سرپیچی که در فراز اول دعای روز ششم گذشت باعث سخط خدا می گردد.

در دعا می خوانیم : و أعنّا علی صیامه بکفّ الجوارح عن معصیتک ؛ یعنی : ما را یاری فرما بر روزه گرفتن به وسیله ی نگهداری و باز داشتن اعضا و جوارح از معاصی تو ؛ یعنی خداوند با بازداشتن جوارح از معصیت خشنود می شود و با معصیت بر ما غضب می کند .

در فرازهای بعدی این دعا با خدا اینگونه نیاش می کنیم :

حتّی لا نُضغیَ بأسماعنا الی لغوٍ .. تا سخن بیهوده گوش ندهیم

و لا نُسرِعَ بأبصارنا الی لهوٍ .. تا به تماشای لهو نشتابیم

و حتّی لا نَبسُطُ أیدیَنا الی محظورٍ .. و تا به حرامی دست دراز نکنم

و لا نَخطُوَ بأقدامنا الی محجورٍ .. و تا به ممنوع تو گام بر ندارم

و حتّی لا تَعیَ بُطوننا الّا ما حلّلتَ .. و تا شکم های ما جز به حلال های تو پر نشود

و لا تَنطقُ ألسنَتَنا الّا بما مَثَّلتَ .. و تا زبان ما به غیر آنچه خودت گفته ای گویا نگردد.

در این نیلیش آنچه که موجبات سخط الهی را فراهم می آورد از خواوند می خواهیم که به ما ترک این معاصی را عنایت کند و ما را در این امر یاری رساند.

امام العارفین زین العابدین حضرت سجاد ع در جواب کسی که برایش نوشت خیر دنیا و آخرت در چیست؟ نگاشتند :

بسم الله الرحمن الرحیم ؛ أمّا بعد ، فانَّ مَن طَلَبَ رضا اللهِ بسَخَطِ النّاس کفاهُ اللهُ امور النّاس ؛ و مَن طَلَبَ رضا النّاس بَُخَطِ الله وَکَلَهُ الله إلی الناس ، و السّلام.

ترجمه : هر که خشنودی خدا را با ناخشنودی مردم بطلبد، خداوند او را از امور مردم بی نیاز کند ؛ و هر که خشنودی مردم را با سخط و ناخشنود کردن خدا بجوید، خداوند او را به مردم واگذارد.


بمنّک و أیادیک یا منتهی رغبة الرّاغبین

به حق احسان و نعمت های بیشمارت ای منتهای آرزوی مشتاقان


التماس دعا توفیق مزید


۱ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ تیر ۹۲ ، ۰۰:۱۱
داود نوروزی

بسم الله الرحمن الرحیم

"اللّهمَّ ارزُقنی فیهِ الذّّهنَ وَ التَّنبیهَ وَ باعِدنی فیهِ مِنَ السَّفاهَةٍ وَالتَّمویهِ واجعَل لی نصیباً مِن کُلِّ خَیرٍ تُنزِلُ فیهِ بِجُودِکَ یا اَجوَدَ الاَجوَدینَ."

خدایا در این روز مرا هوش و بیداری نصیب فرما و از سفاهت و جهالت و کار باطل دور گردان و از هر خیری که در این روز نازل می فرمایی مرا نصیب بخش به حق جود و کرمت ای جود و بخشش دارترین عالم


دعای روز سوم ماه مبارک رمضان صوتی و تصویری

همخوانی دعای روز سوم


ای ‌خدا ای ‌صاحب فضل عجیب

کن تو روزی اندر این ماه نجیب

بر من و هم بر عباد مومنین

ذهن و استعداد قابل یا حبیب

این عطا را از ره لطف و کرم

بر جمیع قابلین فرما نصیب

هم بیا گاهان تو ما را این زمان

بر حقایق چون به هر دردی طبیب

دور فرما از سفاهت وز جنون

لطف فرما تا شویم اکنون لبیب

بر کمال و عقل و ادراکات ما

هر زمان افزوده فرما یا رقیب

کن مقرر بهر من از کل خیر

کاندر این مه آید از بالا نشیب

می‌دهیمت حق جود خود قسم

یا جواد و یا کریم و یا مثیب


اللهم ارزقنی فیه الذهن و التنبیه
ذهن یعنی هوش و تیزهوشی و تنبیه یعنی بیداری و غافل نبودن؛
در روایات زیادی مشاهده کردم که هوش رابطه ای دارد با زیاد و یا کم خوردن غذا؛
علی ع : لا تجتمع الفطنة و البطنه .. یعنی: تیز هوشی و پر خوری با هم جمع نمی شوند.
علی ع : لا فطنة مع البطنه .. یعنی: با پر خوری، تیز هوشی در کار نیست.
علی ع : من زاد شبعه کظته البطنه ، و من کظته البطنه حجبته عن الفطنة
یعنی: هر که زیاد سیر شود پر خوری او را گرانبار کند و هر که پر خوری گرانبارش کند تیز هوشی را از او بگیرد.
علی ع : التخمة تفسد الحکمة ، و البطنة تحجب الفطنة .. یعنی: پر خوری حکمت را تباه می کند و شکمبارگی هوش و ذکاوت را می برد.
پس این هم آموزشی دیگر از درس پیامبر ص به زبان دعا برای ما و دعای کنایه ای برای ما که به هوش باشیم .. که در سحر و افطار مواظب هوش خود باشیم!
و جالب است که یکی از بیشترین مواردی که سبب تیز هوشی میشود در روایات ؛ ادب است.
علی ع : بالادب تشحد الفطن .. یعنی : ادب، سبب تیز هوشی می شود.
در کلام نورانی امام باقر ع هم رابطه ی عجیب هوش و غفلت را متوجه می شویم؛
امام باقر ع : ادفع عن نفسک حاضر الشر بحاضر العلم ، و استعمل حاضر العلم بخالص العمل ، و تحرز فی خالص العمل من عظیم الغفلة بشدة التیقظة ، و استجلب شدة التیقظة بصدق الخوف ..
یعنی: وجود شر و بدی را با حضور علم از خود بران و با عمل خالصانه و جود علم را به کار گیر و در عمل خالص با هوشیاری شدید و زیاد از غفلت دوری کن و با خوف راستین از خدا هوشیاری کامل را به دست آر.
جالب اینکه انگار امام محمد باقر ع این روایت را برای روشن شدن دعای روز سوم ماه مبارک رمضان فرموده اند.
و باعدنی فیه من السفاهة و التمویه
آیةالله جوادی عاملی درباره سفاهت می فرمایند:

سفاهت در فرهنگ قرآن:

قرآن کریم بعضی از افرادی را که ممکن است در مسائل علمی قوی باشند امّا در مسائل عملی ضعیف ، سفیه می داند . مثلاً اگر کسی در مسائل ریاضی ، تجربی و مانند آن خیلی قوی باشد ولی در رابطه با گناه دست و پایش بلغزد و مرتکب بعضی از گناهانی که در متون اسلامی آمده است بشود ، روایاتی که در ذیل آیه :

ولاتؤتوا السفهاء اموالکم

مالتان را در اختیار سفیهان مگذارید .

وارد شده ، چنین شخصی را سفیه می داند .

سفاهت در مکتب قرآن وفرهنگ دین غیر از سفاهت در مسائل عادی است اگر کسی در یک رشته علمی متخصص باشد ، ولی در هنگام امتحان عملی دستش بلرزد سفیه است . فیزیکدان هایی که در کشورهای الحادی به بخشی از منظومه های کیهانی ، سفینه های با سرنشین یا بی سرنشین می فرستند که محیر العقول است ، امّا وقتی دستشان به گناه می رسد می لغزد و قدرت ضبط ندارند ، یا در مسائل اعتقادی ، ملحدانه برخورد می کنند ، چنین افرادی را فرهنگ قرآنی سفیه می داند و می فرماید :

ومن یرغب عن ملّة ابراهیم الاّ من سفه نفسه

و چه کسی از آیین ابراهیم علیه السلام روی بر می تابد جز آن که به سفاهت و سبک مغزی گراید ؟

کسی که از روش ابراهیم خلیل صلوات اللّه وسلامه علیه اعراض کرده ، سفیه است ، با این که مخترع و مبتکر است ولی قرآن او را سفیه می داند چرا ؟ چون این سَفَه در مقابل آن عقل است که « یعبد به الرحمان و یکتسب به الجنان » ،

پس اگر کسی « لم یعبد الرحمان و لم یکتسب الجنان » فهو لیس بعاقل یعنی و هو سفیه .

... ... ... ... ... ... ... ... ... ... ...

پس سفاهت باعث کارهای بیهوده می گردد

از خداوند تبارک و تعالی در این ماه عزیز می خواهیم که ما را از چنین سفاهتی که باعث افتادن ما به گناه می گردد دور نگه دارد با اعمال ما و توفیق الهی.

و اجعل لی نصیباً من کل خیر تنزل فیه

پیامبر اکرم ص می فرماید: من سعادة ابن آدم استخارته الله و رضاه بما قضی الله ، و و من شقوة ابن آدم ترکه استخارة الله و سخطه بما قضی الله .

یعنی: از خوشبختی آدمی این است که از خدا طلب خیر کند و به قضای الهی خوشنود باشد ؛ و از بدبختی آدمی این است که از خداوند طلب خیر نکند و از قضای الهی ناخشنود باشد.

و سفارش های دیگری که به ما توصیه کرده اند که در آغاز هر کاری از خداوند تبارک و تعالی طلب خیر نماییم و بهترین ایام هم رمضان المبارک است و ماه نزول برکات الهی که انشاء الله خداوند از برکاتی که در این ماه نازل می کند بهره و نصیبی هم برای ما قرار دهد ماهی که شب قدر ، شب نزول قرآن در این ماه قرار دارد.

بجودک یا اجود الاجودین

کسی که جود و بخشش دارد از چیزی که حق دیگری نیست بدو می بخشد و عطا می کند ؛ خدا را به این صفتش قسم می دهیم یعنی اینکه ما لایق و شایسته این درخواست های خود نیستیم و تنها دست نیاز به کرامت توی کریم و جواد داریم.

مولای یا مولای انت الجواد انا البخیل هل یرحم البخیل الا الجواد

طاعات و عبادات شما قبول .. التماس دعا

۱ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ تیر ۹۲ ، ۲۱:۵۶
داود نوروزی

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهمّ افْتَحْ لی فیهِ أبوابَ الجِنانِ واغْلِقْ عَنّی فیهِ أبوابَ النّیرانِ وَوَفّقْنی فیهِ لِتِلاوَةِ القرآنِ یا مُنَزّلِ السّکینةِ فی قُلوبِ المؤمِنین.

خدایا بگشا برایم در آن درهاى بهشت وببند برایم درهاى آتش دوزخ را و توفیقم ده در آن براى تلاوت قرآن اى نازل کننده آرامش در دلهاى مؤمنان.

تکخوانی دعای روز بیستم ماه رمضان

همخوانی زیبای دعای روز بیستم


اللهم افتح لی فیه ابواب الجنان

ای خدا! در این روز درهای بهشت را به روی من بگشا.

هیچ اجر و پاداش بودن کار و تلاش بدست نمی آید. اینگونه نیست که ما فقط با خواستن بهشت از خداوند ، بهشتی شویم. و یا فقط با دعا بخواهیم از جهنم دور شویم. یعنی این ها شرط لازم هست ولی شرط کافی و شرط کامل و تمام و اتم نیست.

با اینگونه دعاها خداوند توفیق به ما عنایت می کند که در این خواسته تلاش کنیم و هر آنچه موجب و سبب بهشت و دوری از جهنم است ، عمل کنیم.

آشنایی با بهشت

جنّات عدنٍ مفتَّحةٌ لهم الأبوابُ. یعنی: بهشت های جاودان که دروازه های آنها به رویشان گشوده است.(ص/50)

بهشت هشت درب دارد که هر درب آن مخصوص گروهی از نیکان درگاه الهی است.و هشت طبقه دارد که آنان را در قرآن و روایات اینگونه گفته اند: جنّة النّعیم ، جنّة الخلد ، جنّة العدن ، جنّة المعوی ، جنّة الفردوس ، جنّة الفردوس ، جنّة القرار و دار السّلام. هر طبقه ، مخصوص عدّه ای از مقرّبین درگاه خداوندی است.

و سارعوا الی مغفرةٍ مِن ربّکم و جنّةٍ عرشها السّماواتُ و الأرضُ أُعدَّت للمتّقین. یعنی: و شتاب کنید برای رسیدن به آمرزش پروردگارتان؛ و بهشتی که وسعت آن، آسمان ها و زمین است؛ و برای پرهیزکاران آماده شده است.( آل عمران : 133)

برای اینکه بیشتر با بهشت آشنا شویم به خلاصه ی تفسیر این آیه شریفه از تفسیر نمونه دقت بفرمایید:

آیا بهشت و دوزخ هم اکنون موجودند؟

ممکن است با خواندن این آیه این سئوال پیش آید که آیا بهشت و دوزخ هم اکنون آفریده شده اند و وجود خارجی دارند یا بعداً در پرتو اعمال مردم ایجاد می شوند و نیز با توجه به این که قرآن می فرماید «وسعت بهشت به اندازه ی آسمان و زمین است.» ، بهشت در کجا قرار دارد.

اکثر دانشمندان اسلامی با توجه به آیات و روایات بر آن اند که بهشت و دوزخ هم اکنون وجود دارند و در درون و باطن این جهان هستند. ما این آسمان و زمین و کرات گوناگون را با چشم خود می بینیم؛ اما عوالمی را که در درون این جهان قرار دارند، نمی بینیم و اگر دید و درک دیگری داشتیم، هم اکنون می توانستیم آنها را ببینیم؛ مانند بسیاری از امواج که با حواس پنجگانه درک شدنی نیستند؛ اما با گیرنده های مخصوص به خوبی درک می شوند.(تفسیر نمونه ج3 ص112)

بعضی نیز در پاسخ این سئوال گفته اند که عالم آخرت و بهشت و دوزخ، بر این عالم محیطند و این عالم در شکم آن قرار دارد و درست مثل جنینی که از عالم محیط خود بی خبر است ، ما نیز از عالم محیط خود بی خبریم و از آن رو که انسان چیزی وسیع تر از آسمان و زمین نمی شناسد تا مقیاس سنجش قرار داده شود، قرآن، وسعت و عظمت بهشت را به پهنه ی آسمان و زمین تشبیه کرده است؛ همان طور که اگر می خواستیم با کودکی سخن بگوییم که در رحم مادر قرار دارد، می بایست با منطقی صحبت می کردیم که برای او در آن محیط درک شدنی باشد.تمّ

بهشت آن قدر بزرگ است که از امام صادق ع نقل شده است:« إنَّ أَدنی أَهل الجنّةِ منزلاً لو نَزلَ به الثَّقلان - الجن و الانس - لَوَسِعَهُم طعاماً و شراباً ، و لا ینقُصُ عندَهُ شَیءٌ. یعنی: بوی خوش بهشت از فاصله ی هزار سال راه به مشام می رسد و اگر تمام جنیان و انسان ها در خانه ی کسی که پایین ترین درجه را در بهشت دارد، میهمان شند، او تمام آنها را با خوراکی ها و نوشیدنی ها ی گوارا پذیرایی می کند و چیزی از آنچه نزد اوست، کاسته نمی شود.»

همه ی اهل دنیا در خانه ی بهشتی جای می گیرند؛ زیرا خانه اش به اندازه ی نظام کیهانی وسیع است؛ نه این که وسعت مجموع بهشت که برای همه ی بهشتیان است، به اندازه ی آسمان ها و زمین باشد؛ بلکه وسعت بهشت هر مومن، به اندازه ی مساحت نظام کیهانی است. آیا انسان عاقل هرگز حاضر می شود که آن جهان با عظمت را بدهد و این جهان فرمایه را بگیرد.(تفسیر موضوعی ج6 ص33)

بهای بهشت

إنّ اللهَ اشتری مِن المومنینَ أَنفُسهم و أَموالهم بأَنّ لهم الجنّة. یعنی: خداوند از مومنان، جان ها و اموالشان را خریداری کرده، که (در برابرش) بهشت برای آنان باشد. (توبه/111)

خداوند در این آیه شریفه، خود را خریدار و مومنان را فروشنده و جان ها و اموال را کالا و بهشت را بها و تورات و انجیل و قرآن را سند این معامله قرار داده است. (المیزان ج9 ص410)

حضرت علی ع می فرماید: إنّه لیسَ لأَنفسکم ثَمَنٌ إلاّ الجنّة ، فلا تَبیعوها إلاّ بها. یعنی: جان بهای شما جز بهشت نیست؛ پس آن را جز به بهشت مفروشید.

امام علی ع : ثَمن الجنّة العمل الصالح. یعنی: بهای بهشت کار نیک است.

موجبات رفتن به بهشت

1- ایمان و عمل صالح

ایمان و عمل صالح در قرآن همیشه به همراه هم ذکر شده اند. یعنی ایمان بدون عمل صالح فایده ای ندارد و عمل هم بدون ایمان فایده ای ندارد.کسی که به خدا و غیب و آخرت و بهشت و جهنم ایمان داشته باشد ولی عمل صالحی نکند، آن ایمان برایش سودی نمیی رساند. و اگر کسی هم باشد که همیشه کار خیر و نیک و شایسته انجام دهد ولی ایمان نداشته باشد اثربخش نیست.مثل منافقین که مسجد ساختند و پیامبر آن را تخریب کرد و دستور داد که در آن مکان هیچ چیزی نسازند.

و مَن یعمل مِن الصالحات مِن ذَکَر أَو أُنثی و هو مومنٌ فأُلئک یدخلون الجنّة. یعنی: و هر کس از زن و مرد کار صالح و شایسته انجام دهد، اگر مومن باشد همگی به بهشت می روند. (نساء/124)

در این آیه هم تاکید خداوند بعد از عمل صالحح، بر ایمان جالب توجه است.

2- تقوی و اخلاق

أَکثرُ ما تَلجُ به أُمّتی الجنّة: تقوی الله و حُسنُ الخلق. یعنی: امّت من بیشتر به سبب دو چیز وارد بهشت می شوند: خدا پروایی و خوشخویی.

3- انفاق

امام صادق ع : ثلاثٌ مَن أتی الله بواحدةٍ مِنهنَّ أَوجبَ له الجنّة: الإنفاق مِن إقتار ، و البشرُ لجمیع العالم ، و الانصافُ من نفسِهُ. یعنی: سه کار است که هر کس یکی از آنها را انجام دهد خداوند بهشت را بر او واجب می گرداند: انفاق کردن در تنگدستی و خوشخرویی با همه ی عالم و انصاف داشتن.

4- سختی ها و شدائد

أم حَسِبتم أَن تدخلوا الجنّةَ و لمّا یَعلمِ اللهُ الّذین جاهدوا منکم و یعلم الصّابرین. یعنی: آیا می پندارید که به بهشت خواهید رفت و در حالی که هنوز خدا معلوم نکرده که از میان شما چه کسانی جهاد می کنند و چه کسانی صبر و پایداری می ورزند؟ (آل عمران/142)

امام علی ع : بالمکاره تُنالُ الجنّة. یعنی : با نا ملایمات است که بهشت به دست می آید.

امام محمد باقر ع : الجنّةِ محفوفةٌ بالمکاره و الصّبر ، فمن صَبرَ علی المکاره فی الدّنیا دخل الجنّة. یعنی: بهشت در احاطه ی ناملایمات و بردباری است ؛ پس، هر که در دنیا بر ناملایمات صبر کند به بهشت می رود.

5- چهار چیز موجب برخورداری نعمت بهشت است

رسول اکرم ص : إنَّ فی الجنّةِ غُرفاً یُری ظاهرها مِن باطنها و باطنها من ظاهرها ، یَسکنها مِن اُمّتی ؛ مَن اطاب الکلام ، أَطعَم الطّعام ، و افشَی السّلام و صلّی باللّیل و النّاس نیام. یعنی: در بهشت اتق ها و غرفه هایی است که ظاهر آنها از باطن و داخل آنها ؛ و باطن و داخل آنها از بیرون و ظاهر آنها دیده می شود.کسانی از امّت من در آن سکنا می گزینند که: 1- گفتارش را نیکو سازد 2- اطعام کند 3- سلام را ابراز و افشاء کند 4- نماز بخواند در شب هنگامی که مردم خوابند.

6- مهمان نوازی

پیامبر اکرم ص : أَلضّیف دلیل الجنّة. یعنی : میمان راهنمای بهشت است.

7- سخاوت

رسول مکرم اسلام ص : أَالجنّة دار الأسخیاء. یعنی : بهشت، خانه ی سخاوتمندان است.

و در آیات و روایات راه های زیادی برای رفتن به بهشت، معرفی شده است که برای نمونه چند راه معرفی شد.

چه کسانی وارد بهشت نمی شوند؟

1- إِنّه مَن یُشرک بالله فقد حرّم الله علیه الجنّة و مأواه النّار. یعنی: هر آینه هر کس به خدا شرک ورزد خداوند بهشت را بر او حرام گردانیده و جایگاهش آتش باشد.

2- رسول مکرم اسلام ص: تَرُمُ الجنّة علی ثلاثةٍ: علی المنّان و علی المُغتاب و علی مُدمِنِ الخمر. یعنی: بهشت بر سه کس حرام است: منّت گذارنده و غیبت کننده و میگسار.

3- نبیّ مکرم اسلام ص: لا یَدخُل الجنّة خِبٌّ و لا خائنٌ. یعنی: هیچ حیله گر و خیانت کاری به بهشت نمی رود.

4- رسول الله ص : مَن استَرعی رعیَّةً فغَشَّها حرّم الله علیه الجنّة. یعنی: هر کس سرپرست ملّتی شود و به آنها خیانت ورزد خداوند بهشت را بر او حرام گرداند.

5- حدیث قدسی: حرّمت الجنّة علی المنّان و البخیل و القتّات. یعنی: بهشت بر منت گذار و بخیل و سخن چین حرام کرده است.

6- رسول الله ص : لا یَدخل الجنّة قاطع رحم. یعنی : آن که پیوند خویشی را قطع کند به بهشت راه نیابد.

7- رسول الله ص : لا یَدخلُ الجنّةَ بخیلٌ و لا خَبٌّ و لا خائنٌ و لا سیّیءُ النلکة. یعنی: به بهشت داخل نمی شوند: بخیل و حقه باز و خائن و بد اخلاق.

پس، خدایا! بهشت را به ما بشناسان ، راه های ورود به آن را به ما بشناسان ، به ما توفیق پیمودن این راه ها را عنایت فرما، و درهای بهشت را برای ما بگشای.

و أغلق عنّی فیه ابواب النّیران

و درهای آتش جهنّم و دوزخ را به رویم ببند.

إِنَّ جهنّم کانت مرصاداً للطّاغینَ مآباً. یعنی: مسلّماً در آن روز جهنّم کمینگاهی است بزرگ ؛ و محل بازگشتی برای طغیانگران.(نباء/21و22)

امام علی ع : أحذَروا ناراً لَجَبُها عتید ، و لَهَبُها شدید ، و عذابُها أبداً جدید. یعنی: بترسید از آتشی که موج خروشان آن تناور است و زبانه اش گسترده و غذابش همواره و همیشگی و تازه است.

و أَمّا القاسطون فکانوا لِجهنّمَ حطباً. یعنی: و اما آنان که از حق دورند و ظالمان آتشگیره و هیزم دوزخند.(جنّ / 15 )

خذوهُ و قلّوهُ ؛ ثمَّ الجحیمَ صلّوهُ ؛ ثمَّ فی سلسلةٍ ذرعها سبعونَ ذراعاً فاسلکوهُ. یعنی: او را بگیرید و در بند و زنجیرش کنید ؛ سپس او را در دوزخ بیفکنید ؛ بعد او را به زنجیری که هفتاد ذراع است ببندید.

امام صادق ع : مِن قول جبرئیل لرسول الله ص : لو أَنَّ واحدةً ، من الُلسلة الّتی طولُها سَبعونَ ذراعاً ، وُضِعت علی الدّنیا لذابَتِ الدّنیا مِن حَرِّها . یعنی: در کلام حضرت جبرائیل به پیامبر ص که فرموده بود: اگر یک حلقه از آن زنجیر هفتاد گزی بر دنیا بیفتد و نهاده شود دنیا از گرمای آن گداخته گردد.

چندان هم غیر متابادر به ذهن نیست. چرا گه اگر یک شهاب سنگ کوچک آنقدر گرما دارد و مهیب است که خسارات بزرگی بر زمین وارد سازد و از همین دنیا هم هست و نه از آتش دوزخ جهنّم. و گرمای خورشید که با 150 میلیون کیلومتر فاصله از زمین چنین گرمایی در زمین ایجاد می کند . در حالی که فقط نور خورشید به زمین می رسد و نه شعله ای از خورشید. و در حالی که خود خورشید در برابر خورشیدهای بزرگتر در کیهان مانند یک پیکسل و نقطه ی بسیار کوچکی است که در مقابل خورشیدهای بزرگتر همین دنیا! اصلاً دیده نمی شود! و این در حالی است که در روایات وارد شده که آتش این دنیا چندین برابر سردتر شده نسبت به آتش جهنم.

لباس دوزخیان

امام صادق ع : مِن قول جبرئیل لرسول الله ص : لَو أَنَّ سِربالاً مِن سَرابیل أهل النّار عُاِّقَ بین السّماء و الارضِ لَماتَ أهل الدّنیا مِن ریحه. یعنی: در فرمایش جبرائیل به رسول الله ص : اگر یکی از جامه ها و لباس دوزخیان در میان آسمان و زمین آویخته شود همه ی مردم دنیا از بوی بد آن بمیرند.

خوراک دوزخیان

لیس لهم طعامٌ إلاّ مِن ضَریع ؛ لا یُسمِنُ و لا یُغنی من جوع. یعنی: غذایی جز از ضریع - خار خشک تلخ و بد بو - ندارند ؛ غذایی که نه آنها را چاق و فربه می کند و نه از گرسنگی می رهاند.( غاشیه / 6و7)

رسول الله ص : لو أَنَّ دَلواً صُبَّ من غِسلینٍ فی مَطلعِ الشّمس لَغَلَت منه جماجم مَن فی مغربها. یعنی : اگر یک سطل از چرک و خون دوزخیان در مشرق عالم ریخته شود بر اثر آن ، جمجمه ی کسانی که در غرب جهانن به جوش می آید.

امام صادق ع از قول جبرائیل به رسول الله ص : لَو أَنّ قطرةً من الضّریع قَطَرَت فی شراب أهل الدّنیا لماتَ اهلها من نَنتِها. یعنی: اگر قطره ای از ضریع - خار خشک سمّی - در آب آشامیدنی مردم دنیا بچکد از بوی گند آن همگی بمیرند.

نوشیدنی دوزخیان

فشاربونَ علیه مِن الحَمیم ؛ فشاربونَ شُربَ الهیم. یعنی: و روی آن از سوزان می نوشید ؛ و همچون شتران مبتلا به بیماری عطش، از آن می آشامید.(واقعه / 54-55)

دوزخیان کیانند؟

1- متکبرین

رسول الله ص : اکثر اهل جهنم المتکبرون. یعنی: بیشترین دوزخیان اهل تکبر در دنیا بودند.

2- کسی که مردم از زبانش می ترسند

رسول الله ص : مَن خاف النّاس لسانه فهو مِن أهل النّار. یعنی: کسی که مردم از زبانش بترسند او از اهل جهنّم است.

3- همسایه آزاری

رسول الله ص : مَن آذی جاره حرّم الله علیه ریح الجنّة و مأویه جهنّم . یعنی: هر کس همسایه اش را آزار دهد، خدا بوی بهشت را بر او حرام سازد و جایگاهش دوزخ است.

خدایا! به ما توفیقی عنایت فرما که با انجام فرامین و ستوراتت، راه های دوزخ را بر خود ببندیم. که جهنم بد سر انجامی است.

و وفّقنی فیه لتلاوة القرآن

و در این روز مرا توفیق تلاوت قرآن عنایت فرما

تلاوت قرآن، باید در ما ایجاد تفکر و تدبّر نماید و در این تدبّر راه حق را بیابیم و بعد با ایمان کامل به دستورات آن عمل نماییم .

به ویترین مغازه که نگاه کنی هیچ چیز به تو نخواهد رسید ؛ اما برای نگاه کردن به خط و آیات قرآن هم اجر و پاداش قرار داده شده است. با این که قرآن برنامه زندگی ما هست و باید عمل شود تا به هدف نزول قرآن رسیده باشیم ولی خداوند حتی به نگاه بر این برنامه هم پاداش می دهد.

رسول الله ص : نَوِّروا بیوتکم بتلاوة القرآن ؛ فإنَّ البیتَ إِذا کَثُرَ فیه تلاوةُ القرآن کشثُرَ خیره و اَتَّسَعَ ءَهلهُ و أَضاءَ لأَهل السّماء کما تُضیءُ نجومُ السّماءِ لاَهل الدّنیا. یعنی: خانه های خود را با خواندن قرآن نورانی کنید ؛ زیرا چون در خانه ، قرآن زیاد تلاوت شود، خیرش فراوان شود، و اهل آن در گشایش قرار گیرند و برای آسمانیا بدرخشد چنانکه اختران و ستارگان آسمان برای زمینیان می درخشند.

امام صادق ع : علیکم بتلاوة القرآن فأِنَّ درجاة الجنِة علی عدد آیات القرآن فأذا کان یوم اتلقیامة یُقالُ لقاریءِ القرآن : أِقراء وارقَ ؛ فکلَّما قرأَ آیةً رقی درجةً. یعنی: بر شما باد به تلاوت قرآن پس بدستیکه درجات بهشت بر عدد آیات قرآن است ؛ پس وقتی که روز قیامت شد به قاری قرآن گفته می شود: بخوان و بالا برو ، پس هر آیه از قرآن را که می خواند و قرائت می کند ، یک درجه بالا می رود.

پیامبر ص کسی که قاری و حافظ قرآن بود بسیار دوست می داشت. اگر گروهی را به سفر می فرستاد، از آنها می پرسید که چقدر از قرآن را می دانید؟ و هر کس که بیشتر حفظ بود او را فرمانده و امیر بر دیگران قرار می داد.

گفتار کریمه ی خدا قرآن است خوبی ز بدی کند جدا قرآن است

هر جا گره ای به کارها می افتد محبوب تریت گره گشا قرآن است


یا منزل السّکینة فی قلوب المومنین

ای فرود آورنده آرامش بر دل های اهل ایمان


ما از خداوند این خواسته ها را در هر روز از ماه رمضان داریم

اما ما هم باید این صفات را بشناسیم و خودمان را به آنها نزدیک کنیم

این دعاها توفیق الهی را شامل حال ما می کند که در راه هرآنچه از خداوند خواسته ایم

قدم برداریم


التماس دعا توفیق مزید
۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ مرداد ۹۱ ، ۰۲:۰۸
داود نوروزی