بَشیراً و نَذیراً

وَ هو الفَتّاحُ العَلیمُ

بَشیراً و نَذیراً

وَ هو الفَتّاحُ العَلیمُ

بَشیراً و نَذیراً

سلام علیکم و رحمة الله و برکاته، خوش آمدید
بنده از سال 1386 با پارسی بلاگ وارد دنیای
مجازی شدم و اکنون هم با بلاگ مشغول تاثیر
گذاری بر دنیای حقیقی هستم!

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پیام های کوتاه
آخرین نظرات

۳۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شرح دعا» ثبت شده است

لطفاً برای مشاهده این مطلب بر روی ادامه مطلب کلیک نمایید
۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ تیر ۹۳ ، ۰۳:۰۸
داود نوروزی

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهمّ غَشّنی بالرّحْمَةِ وارْزُقْنی فیهِ التّوفیقِ والعِصْمَةِ وطَهّرْ قلْبی من غَیاهِبِ التُّهْمَةِ یا رحیماً بِعبادِهِ المؤمِنین.

خدایا بپوشان در آن با مهر ورحمت وروزى کن مرا در آن توفیق وخوددارى وپاک کن دلم را از تیرگیها وگرفتگى هاى تهمت اى مهربان به بندگان با ایمان خود.

تکخوانی دعای روز بیست و نهم ماه رمضان

همخوانی زیبای دعای روز بیست و نهم


اللّهم غشّنی فیه بالرّحمة

خدایا! در این روز مرا به رحمت خود بپوشان

در باره ی رحمت الهی و مسائل پیرامون آن رجوع بفرمایید به  شرح دعای روز نهم ماه رمضان  در همین وبلاگ.

ما امروز از خداوند می خواهیم که رحمت خود را شامل حال ما گرداند و ما را با آن بپوشاند و سراسر وجود مان را به رحمت الهی بپوشاند. چرا که اگر خداوند اراده کند که نعمتی از رحمت خود نسیب کسی بکند؛ هیچ کس نمی تواند جلوی آن را بگیرد. و اگر هم خواسته باشد از کسی رحمتش را دریغ کند و برخوردارش نکند، همه ی عالم نمی توانند آن را به او برسانند.

« ما یفتح اللهُ للنّاس مِن رحمةٍ فلا ممسک لها ، و ما یُمسک فلا مُرسل مِن بعده ؛ و هو العزیز الحکیم. یعنی: هر رحمتی را خدا به روی مردم بگشاید، کسی نمی تواند جلو آن را بگیرد؛ و هر چه را امساک کند، کسی غیر از او قادر به فرستادن آن نیست؛ و او عزیز و حکیم است.»(فاطر/2)

از طرفی هم تا ما خودمان را لایق و شایسته ی رحمت الهی نکنیم، رحمتش را شامل حال ما نمی کند. پس نزول رحمت الهی بر فردی و یا خانواده ای و یا جامعه ای، یک امر دو سویه است. در باره ی حقیقت رحمت در  شرح دعای روز نهم  گذشت، اما برای اینکه ما شامل رحمت الهی بشویم، شرایطی دارد.

خداوند در قرآن می فرماید که مجازاتش را برای هر کس که بخواهد می رساند ولی می فرماید که رحمتش همه چیز را فرا گرفته و عمومیت دارد. که این رحمت عام است. و شرایطی و وظایفی برای مرحومین بیان می کند:

« و اکتب لنا فی هذه الدّنیا حسنةً و فی الاخرةِ انّا هدنا الیک ؛ قال عذابی اُصیبُ به مَن اَشاءُ ، و رحمتی وسعت کلَّ شیءٍ ؛ فساکتبها للّذین یَتّقونَ و یُؤتونَ الزّکاةَ هم بآیاتنا یؤمنون. یعنی: (موسی گفت:) «و برای ما، در این دنیا و سرای دیگر، نیکی مقرّر فرما؛ چه اینکه ما به سوی تو بازگشت کرده ایم.» (خداوند در برابر این تقاضا، به موسی ) گفت: « مجازاتم را به هر کس می خواهم می رسانم؛ و رحمتم همه چیز را فرا گرفته؛ و آن را برای آنها که تقوا پیشه کنند، و زکات را بپردازند، و آنها که به آیات ما ایمان می آورند، مقرّر خواهم داشت.»(اعراف/156)

این رحمت فراگیر پروردگار ممکن است اشاره به نعمت ها و برکات دنیوی باشد که همگان را در بر گرفته و نیکو کار و گنهکار از آن بهرمند هستند. نیز می تواند اشاره به همه ی رحمت های مادّی و معنوی باشد؛ به این معنی که درهای رحمت الهی به روی همگان گشوده است و این خود مردمند که باید تصمیم بگیرند و از این در وارد شوند، و اگر کسی شرایط ورود در آن را فراهم نکند ، دلیل بر تقصیر خود اوست؛ نه محدود بودن رحمت خدا.(المیزان/ج8/ص279)

و در آخر آیه هم چند شرط برای ورود به رحمت الهی بیان می فرماید.

امام کاظم ع می فرماید: «اِنَّ اهل الارض لَمرحومونَ ما تَحابّوا و اَدّوا الامانةَ و عمِلوا بالحقّ. یعنی: همانا اهل زمین تا زمانی که با یکدیگر محبّت می ورزند، ادای امانت می کنند و به حق عمل می نمایند، مورد رحمت الهی قرار می گیرند.»

یعنی فقط نماز و روزه و عبادات فردی نیست که باعث بارش رحمت الهی می گردد، بلکه در جامعه و اجتماع هم باید اخلاق جاری باشد، تا خداوند رحمتش را شامل حال آن جمع کند. جامعه ای که در آن بی اخلاقی و دورویی و دروغ و تهمت و خیانت به امانات و حبّ قدرت و ... باشد خدا هم روی خود را از آن جامعه بر می گرداند و رحمت را از آنها دریغ می کند.

امانت معنای عامی دارد، اگر یک چیزی را به امانت گرفتن و سالم تحویل دادن، مصداق امانت داری هست؛ شرکت صحیح در انتخابات گوناگون کشور اسلامی و انتخاب درست و صحیح هم یکی دیگر از مصادیق ادای امانت است. چرا که اَدّوا الامانات الی اهلها ، امانات را به اهلش ادا کنید.

امیر مومنان علی ع می فرماید: « ببَذل الرحمةِ تُستَنزلُ الرّحمةُ. یعنی: با مهربانی به دیگران است که رحمت خدا فرو می آید.»

در جای دیگر می فرماید: «بذکر الله تُستنزلُ الرّحمة. یعنی: با یاد خداوند رحمت او فرود می آید.»

رسول الله ص می فرماید: « تَعَرَّضوا لرحمة الله بما اَمرکُم به من طاعته. یعنی: با فرمان بردن از رحمت خداوند، خود را در معرض رحمت خدا قرار دهید.»

خداوند دو نوع رحمت دارد: رحمت رحمایه و رحمت رحیمیه؛ یا رحمت عام و رحمت خاص. رحمت رحمانیه و یا عامش برای همه ی موجودات است و همه را شامل حال خود می کند. پس این رحمتی که ما از خداوند می خواهیم که به ما عنایت کند؛ رحمت رحیمیه و خاصه است. که مخصوص بندگان مقبول خداست. و این رحمت هم در آخرت هست، به همین خاطر است که ما در دعا می گوییم، یا رحمن الدنیا و رحیم الآخرة، در ابتدای هر کاری هم که با نام خدا آغاز می کنیم و می گوییم: بسم الله الرّحمن الرّحیم، هر دو صفت خداوند را نام می بریم. علامه طباطبایی در تفسیر المیزان در باره این دو صفت نیکوی الهی می فرماید: «رحمان، صیغه ی مبالغه و به معنای کثرت و فراوانی رحمت الهی است که شامل همه ی بندگان او اعمّ از مؤمن و کافر می شود و رحیم، صفت مشبّهه و بیانگر رحمت جاودان و نعمت دائمی خداوند است که ویژه ی بندگان مؤمن است.»

از پیامبر ص روایت شده که می فرمایند: «خداوند یکصد رحمت دارد و یکی از آنها را به زمین فرو فرستاد و بین مخلوقاتش تقسیم کرده است. با آن یک رحمت است که مخلوقات با هم مهربانی می کنند و به یکدیگر مهر می ورزند. نود و نه رحمت دیگر را برای خود نگهداشت و زمان ظهور آن را عقب انذاخته است و با آن نود و نه رحمت در روز قیامت بر بنگانش رحم می کند.» و همچنین روایت شده است: « خداوند آن یک رحمت را نیز می گیرد و صد رحمت را کامل می گرداند و در روز قیامت با صد رحمت - یعنی با همه ی رحمت خود - بر بندگانش رحم می کند.» البته روشن است که تعبیر صد رحمت برای نزدیک کردن مطلب به ذهن است؛ چرا که رحمت الهی بی نهایت و شمارش ناپذیر است. مانند همان درصدی که ما به کار می بریم.

با دانستن اینکه رحمت خداوند چیست و چه چیزی رحمت خدا را نازل می کند؛ شامل رحمت او نمی شویم. بلکه باید آنها را در زندگی جاری بکنیم. به همین خاطر فوراً از خداوند طلب توفیق الهی می کنیم. و عرض می کنیم:

و ارزقنی فیه التّوفیق و العصمة

و در این روز توفیق و پرهیز از گناهان را روزیم فرما

توفیق بندگی و عبادت و اطاعت و عمل به دستورات الهی ؛ و پرهیز و خودداری از گناهان و معاصی و نافرمانی و سرپیچی از دستورات الهی را امروز از خداوند می خواهیم.

اگر بخواهیم خداوند رحمتش را شامل ما کند باید موفق به انجام عبادات بشویم و از معاصی و نافرمانی بپرهیزیم و از افتادن به گناه خود دار باشیم.

« و ما توفیقی الاّ بالله علیه توکلتُ و الیه اُنیب. یعنی: توفیق من فقط بر خداست. بر او توکل کردم؛ و به سوی او باز می گردم.»(هود/88)

در اعمال اصلاً نباید به قدرت و توانایی خود تکیه کنیم. باید از خداوند توفیق انجام عبادات را بخواهیم. چون توانایی و قرت ما هم از اوست.

امام جواد ع می فرماید: «المومن یحتاج الی ثلاث خصال: توفیق من الله ...؛ یعنی: مومن نیازمن به سه خصلت است: یکی از آنها توفیق الهی است.»

امام جواد ع در جای دیگر می فرماید:« الثّقة بالله تعالی ثَمنٌ لکلّ غال و سُلّمٌ الی کلّ عال. یعنی: اعتماد و تکیه بر خداوند متعال، بها و ارزش هر کالای گرانبها و نردبان هر بلند پایگی است.»

در دعای امام زمان عج هم متوجه می شویم که در چه چیزی باید توفیق بطلبیم از خداوند تا خداوند توفیق انجام آنها را به ما عنایت بفرماید:

«اللّهم ارزقنا توفیق الطاعة و بعد المعصیة و صدق النیِة و عرفان الحرمة ...»

و طهّر قلبی من غیابت التُّهمة

و دلم را از تاریکی های مشکوک و اتهام پاک نما.

حالا که به آخر مهمانی رسیدیم، از خداوند می خواهیم که دیگر هیچ چیز غیر از خودش را در قلب ما باقی نگذارد. می خواهیم که حتّی شبهات را هم از قلب ما پاک کند. چون وقتی بنده ای گناه می کند، قلبش تیره می شود. در روایتی می خوانیم: « اِذا اَذنب الرّجل خرج فی قلبه نُکتةٌ سوداءَ فان تاب اِنمحت و اِن زاد، زادت حتّی تَغلبَ علی قلبه فلا یُفلح بعدها اَبداً. یعنی: هنگاهی که شخصی گناهی انجام می دهد، نقطه ای سیاه در قلبش پیدا می شود، پس اگر توبه کرد از بین می رود و اگر زیادشد گناهش، زیاد می شود آن نقطه ی سیاه تا اینکه بر قلبش غلبه پیدا می کند؛ در این صورت هرگز روی رستگاری را نخواهد دید.رستگار نخواهد شد بعد از آن ابداً.»

روز آخری از خداوند می خواهیم که قلب ما را از هر گناه و حتّی شبهه و چیزهای مشکوک هم پاک کند.

امام حسن مجتبی ع می فرماید: «اَسلم القلوب ما طهّر من الشّبهات. یعنی: سالم ترین قلب ها قلبی است که از شبهات پاک شده باشد.»

چرا که روز قیامت هیچ چیزبرای انسان نفعی ندارد مگر قلب سالم: «یومَ لا یَنفعُ مالٌ و لا بنون ؛ اِلاّ من اتی الله بقلبٍ سلیم. یعنی: در آن روز که مال و فرزندان سودی نمی بخشد ؛ مگر کسی که با قلب سلیم به پیشگاه خدا آید»

قلب سلیم یعنی قلبی که از هر گونه بیماری و انحراف اخلاقی دور باشد. امام صادق ع می فرماید:« قلب سلیم، قلبی است که خدا را ملاقات کند در حالی که غیر از او در آن نباشد.»

امام صادق ع می فرماید: « القلب حرم الله فلا تُسکن فی حرم الله غیر الله. یعنی: قلب حرم و خانه ی خداست، پس غیر خدا را ساکن آن نکن.»

پاسبان حرم دل شده ام شب همه شب تا در این پرده جز اندیشه ی او نگذارم

امیر مومنان علی ع می فرماید: « قلوب عباد الطّاهرة مواضع نظر الله، فمن طهر قلبه نظر الله الیه. یعنی: دل ها و قلب های پاک بندگان خدا محل عنایت و نظر خداست، پس هر کس قلب و دلش را پاک از هواهای نفسانی بدارد، خداوند نظر و عنایت می کند به او و دل و قلب او.»

یا رحیماً بعباده المومنین

ای مهربان بر بندگان مومن.

ما از خداوند این خواسته ها را در هر روز از ماه رمضان داریم

اما ما هم باید این صفات را بشناسیم و خودمان را به آنها نزدیک کنیم

این دعاها توفیق الهی را شامل حال ما می کند که در راه هرآنچه از خداوند خواسته ایم

قدم برداریم

التماس دعا توفیق مزید

۱ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ مرداد ۹۲ ، ۲۳:۲۱
داود نوروزی

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهمّ وفّر حظّی فیهِ من النّوافِلِ واکْرِمْنی فیهِ بإحْضارِ المَسائِلِ وقَرّبِ فیهِ وسیلتی الیکَ من بینِ الوسائل یا من لا یَشْغَلُهُ الحاحُ المُلِحّین .

خدایا زیاد کن بهره مرا در آن از اقدام به مستحبات وگرامى دار در آن به حاضر کردن ویا داشتن مسائل ونزدیک گردان در آن وسیله ام به سویت از میـان وسیله ها اى آنکه سرگرمش نکند اصرار وسماجت اصرار کنندگان.

تکخوانی دعای روز بیست و هشتم ماه رمضان


اللّهم وفّر حظّی فیه من النّوافل

خدایا! در این روز بهره ام را از نافله ها فراوان فرما.

نوافل یعنی اعمال عبادی ولی اختیاری و انجام اعمال مستحبّی. نوافل و مستحبّات چون اختیاری هستند و واجب و فریضه و اجباری نیستند، اجر و پاداش برتری نسبت به فرائض دارند.

در مورد حقیقت عبادت امام رضا ع می فرماید:« لیست العبادةُ کثرة الصّیام و الصّلوة و انّما العبادة التّفکّر فی امر الله و فی قدرته. یعنی: حقیقت عبادت این نیست که انسان زیاد روزه بگیرد و یا زیاد نماز بخواند؛ بلکه حقیقت عبادت تفکر و تدبر در امر خدا و در قدرت پروردگار است.»

امام جواد ع می فرماید:« القصد الی الله تعای بالقلوب ابلغ من اتعاب الجوارح بالاعمال. یعنی: با دل ها به سوی خداوند متعال آهنگ نمودن، رساتر از به زحمت انداختن اعضاء با اعمال است.»

یعنی هماره به یاد و ذکر خدا بودن انسان را زودتر به مقصد می رساند تا اینکه خودمان را با اعمالی مثل روزه و نماز مستحبّی به زحمت بیندازیم. اصلاً ارزش عبادات دیگری مثل نماز و روزه هم بستگی به این دارد که چقدر دل های ما در آن لحظه با خداست و حضور قلب باید داشته باشیم تا آن عبادت ما مورد پذیرش الهی قرار بگیرد.

البته نماز و روزه و دیگر عبادات جوارحی جای خودشان را دارند و هیچ چیز نمی تواند جای نماز و روزه را بگیرد.

خداوند نافله ی شب را بر پیامبر با این آیه واجب کرد: «و مِن اللّیل فَتهجَّد به نافلةً لک عسی اَن یَبعثک ربُّک مقاماً محموداً. یعنی: و پاسی از شب را - از خواب برخیز و - قرآن و نماز بخوان این یک وظیفه ی اضافی برای توست امید است پروردگارت تو را به مقامی در خور ستایش برانگیزد.»(إسراء/79)

در میان اعمال مستحبّی قرائت و تلاوت قرآن جایگاهی ویژه دارد. مخصوصاً در ماه مبارک رمضان. نه تنها در ماه رمضان بلکه در ایام دیگر سال هم تلاوت قرآن اجر و پاداش فراوانی دارد و اءمّه ع برای قرائت هر سوره اجوری را بر شمرده اند. حتّی نگاه کردن به آیات الهی در قرآن هم بی پاداش نمی ماند. با این که قرآن برنامه زندگی ما است و باید خوانده بشود ، تا بتوان بعد از آن ، به دستورات آن عمل کرد؛ امّا نگاه کردن این شیوه نامه ی زندگی هم اجر دارد، خود حکمتی دارد. و آن هم این که ، قرآن کشش زیادی دارد مثل آهن ربا، و کسی که به آیات قرآن نگاه کند دوست دارد که بخواند و کسی که می خواند نمی خواهد به همین آسانی دست از خواندن بکشد. و تا اینها مقدّمه ای بشوند بر جاری کردن فرامین الهی قرآن در زندگی. شما هر چقدر بروشوری که داخل جعبه وسایل خریداری شده را نگاه کنید هیچ فایده ای برای شما ندارد، نمی تواند شیوه ی استفاده کردن آن وسیله را با نگاه کردن به آن فهمید، مخصوصاً اگر با زبان فارسی نباشد. حالا قرآن که زبان عربی است و بروشور ما از کارخانه ی خداست؛ حتّی اگر هر زبانی که داشته باشی، صرف نگاه به آن اجر دارد.

در حدیثی که قبلاً ذکر شده امام جعفر صادق ع می فرماید که درجات بهشت به اندازه تعداد آیات قرآن است و روز قیامت به قاری قرآن گفته می شود که: اِقرا وارقَ. بخوان و بالا برو و هر آیه ای که قرای قرآن می خواند یک درجه بالاتر می رود.

و اعمال مستحبی زیادی در قرآن و مفاتیح الجنان و روایات بیان شده اند.

و اَکرمنی فیه باِحضار المسائل

و مرا با اجابت خواسته هایم گرامی بدار.

همه ی خواسته ها و خواهش ها برای تقرّب به خداوند است. می خواهیم عبد صالح او باشیم. از خدا می خواهیم که در این راه رهنمون ما باشد و به ما با برآورده کردن حوائج و خواسته های ما، به ما عزّت ببخشد تا بدانیم نزد او احترام و مقام داریم. و ما را گرامی می دارد.

اگر عمل ما صالح باشد خداوند اجابت میکند: «فاستجاب لهم اَنّی لا اُضیع عمل عامل من ذکرٍ او انثی. خداوند درخواست آنها را پذیرفت - و فرمود: - من عمل هیچ عمل کننده ای از شمارا زن باشد یا مرد ضایع نخواهم کرد.»(آل عمران/195)

در روایات وارد شده که شخص دعا کننده به یکی از این نتایج میرسد: یا در همین دنیا اجابت می شود و خواسته اش برآورده می شود و یا ذخیره ی آخرت او قرار می گیرد و یا بلایی که در کمین او بوده را برمی گرداند و دفع می کند.

و قرّب فیه وسیلتی الیک من بین الوسائل

و وسیله ی مرا از میان وسایل به پیشگاهت نزدیک گردان.

«یا ایّها الّذین آمنوا اتّقوا الله و ابتغوا الیه الوسیلة و جاهدوا فی سبیله لعلّکم تُفلحون. یعنی: ای کسانی که ایمان آورده اید! از - مخالفت فرمان - خدا بپرهیزید؛ و وسیله ای برای تقرّب به او بجویید؛ و در راه او جهاد کنید، باشد که رستگار شوید.»(مائده/35)

بار الها، خالقا، با راز خلقت محرمم کن

بی خود از خود، عاشقم کن، فارغ از این عالمم کن


پوچ و تو خال چو، نی هستم، ندارم خود نوایی

از «نفخت فیه من روحی» دمی را همدمم کن


ای که در کعبه شرف دادی ز لطف خود حَجَر را

نیستم کمتر ز سنگی، شست و شو در زمزمم کن


«لا تکلنی طرفة عینٍ الی نفسی» خدایا

در صراط مستقیمت، فارغ از پیچ و خمم کن


تا نلغزد پای من، در پرتگاه زندگانی

دستگیری کن، توانم ده، خدایا محکمم کن


آن چنانم کن که خود از بندگانت می پسندی

هر چه کم دارم بیفزا، گر فزون دارم ، کمم کن


تا به کی در حسرت یک بارش رحمت بسوزم

من کویری خشک و بی آبم، ز اشکی پر نمم کن


کم نگردد سایه ی لطفت،اگر بر من هم افتد

شاخه ای بی حاصلم من، پُر بَرم کن خرّمم کن


بحر جودت بی کرانه، فیض بخشی هر زمانه

من حبابم، قطره ام کن، خود به دریا منضمم کن

یا من لا یشغله الحاح الملحین

ای خدایی که سماجت و پافشاری بندگان، تو را مشغول نمی سازد

ما از خداوند این خواسته ها را در هر روز از ماه رمضان داریم

اما ما هم باید این صفات را بشناسیم و خودمان را به آنها نزدیک کنیم

این دعاها توفیق الهی را شامل حال ما می کند که در راه هرآنچه از خداوند خواسته ایم

قدم برداریم

التماس دعا توفیق مزید

۳ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ مرداد ۹۲ ، ۰۰:۴۲
داود نوروزی

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهمّ ارْزُقْنی فیهِ فَضْلَ لَیْلَةِ القَدْرِ وصَیّرْ أموری فیهِ من العُسْرِ الى الیُسْرِ واقْبَلْ مَعاذیری وحُطّ عنّی الذّنب والوِزْرِ

 یا رؤوفاً بِعبادِهِ الصّالِحین.

خدایا روزى کن مرا در آن فضیلت شب قدر را وبگردان در آن کارهاى مرا از سختى به آسانى وبپذیر عذرهایم وبریز از من گناه وبارگران را اى مهربان به بندگان شایسته خویش.

تکخوانی دعای روز بیست و هفتم ماه رمضان

همخوانی زیبای دعای روز بیست و هفتم

اللّهم ارزقنی فیه فضل لیلة القدر

خدایا! روزی کن مرا در آن فضیلت شب قدر را

در این که حکمت مخفی بودن شب قدر چیست؛ دلایلی وجود دارد. البتّه به این یقین داریم که ، شب قدر به یقین یک شب است و این که در ماه مبارک رمضان قرار دارد؛ چرا که خداوند در قرآن می فرماید: «شهر رمضان الّذی اُنزل فیه القرآن. یعنی: ماه رمضان، ماهی که قرآن، در آن نازل شد.» و در سوره مبارکه قدر هم می فرماید: «انّا انزلناه فی لیلة القدر. یعنی: ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم.» ؛ پس شب قدر به یقین در ماه رمضان هست. این که می گویند شخصی برای درک شب قدر، تمام یک سال را شب زنده داری کرده است، یا این نقل درست نیست و یا آن شخص یا عالم، شب زنده داری کرده ولی نه برای درک شب قدر، این کار با آیاتی چند از قرآن مردود است. البتّه برای رسیدن به خدا راه به تعداد انسان ها وجود دارد و شاید او به دلایلی یقینی این اعمال را برگزیده بوده است و این کار برای شخص او درست بوده باشد. و الله العالم.

حکمت پنهانی شب قدر

ای خواجه چه گویی ز شب قدر نشانی هر شب شب قدر است، اگر قدر بدانی

هر چه که مخفی بماند بر ارزش آن افزوده خواهد شد.

هر راز که اندر دل دانا باشد باید که نهفته تر ز عنقا باشد

کاندر صدف از نهفتگی گردد در آن قطره که راز دل دریا باشد

در روایتی امیر مؤمنان حضرت علی ع می فرماید: «إنَّ الله تبارک و تعالی أَخفی أَربعةٌ فی اربعة: أَخفی رضاه فی طاعته، فلا تستصغرنَّ شیئاً من طاعته فرُبَما وافَق رضاهُ و انت لا تعلم ؛ و أَخفی سَخَطَه فی معصیته، فلا تستصغرنَّ شیئاً من معصیته، فربما وافقَ سخطه معصیته و انت لا تعلم ؛ و أخفی اجابته فی دعوته، فلا تستصغرنَّ شیئاً من دعائه فربما وافق إجابته و انت لا تعلم ؛ و أخفی ولیَّه فی عباده، فلا تستصغرنَّ عبداً من عبید الله، فربما یکونُ ولیّه و أَنت لا تعلم. یعنی: خدای تبارک و تعالی چها چیز را در چهار چیز پنهان کرد: رضای و خشنودی خود را در پیروی اش پنهان کرد، مبادا طاعتی را کوچک شماری، چه بسا رضای خدا در همان باشد و تو ندانی ؛ خشم خویش را در نافرمانی اش پنهان ساخته، مبادا گناهی را کوچک شماری، چه بسا خشم خدا در همان باشد و تو ندانی ؛ اجابتش را در دعاها پنهان ساخته، مباد دعای را کوچک شماری، چه بسا اجابت را در آن دعا قرار داده باشد و تو ندانی ؛ دوست و ولیّ خویش را در میان بندگانش پنهان ساخته، مبادا بنده اس از بندگان خدا را کوچک شماری، چه بسا همان دوست و یکی از اولیای خدا باشد و تو ندانی.»

شب قد مخفی است در چند شب از یک ماه سال، همان طور که «صلوة الوسطی» در بین نمازهای یومیه و «اسم اعظم» را میان اسماء الله و وقت قیام ساعت و هنگام قیام امام زمان عج و وقت مرگ را مشخص نفرموده است. و همچنین آن چهار چیزی که امیر مومنان در آن حدیث فرمودند.

استاد علی جهرمی در کتاب «حول لیلة القدر» وجوهی برای اختفای این شب ذکر کرده اند، که از آن جمله است: «اگر این شب معلوم بود، حرمت و عظمت در خور شأن را در نظر مردم نداشت. »

به قول سعدی:

شب ها اگر همه قدر بودی شب قدر، بی قدر بودی

در کشکول شیخ بهائی می خوانیم: « در مشهد رضوی، در ماه ذی القعده، سال 1007 این اشعار را گفتم:

تو ز دیو نفس اگر جویی امان رو نهان شو، چون پری از مردمان

چون شب قدر از همه مستور شد لاجرم از پای تا سر، نور شد

اسم اعظم چون کسی نشناسدش سروری بر کلّ اسماء بایدش

گنج خواهی، کنج عزلت کن مقام واستتر واستخف، عن کلّ الانام

تا تو نیز از خلق پنهانی همی لیلة القدری و اسم اعظمی»

و شاید هم به منظور تعظیم و بزرگداشت آن، مخفی است شب قدر، تا بندگان گناه کار با گناه حرمت آن را نشکنند.(شب قدر/ ناصر بافری بیدهندی)

لازم به ذکر است که: مسلّماً پیامبر و ائمّه طاهرین زمان شب قدر را می دانسته اند، لذا هنگامی که از امام ع سؤال می شود که آیا شما می دانید چه شبی، شب قدر است؟ می فرمودند: چگونه نمی دانیم، در حالی که ملائکه در آن شب ما را طواف می کنند.

خلاصه اگر دلیل این اختفاء را هم بخواهیم بدانیم، مثل رازی هست که گفته شده است، که دیگر راز نیست.

چه هر گوشه، تیر دعا افکنی امید است نا گه که صیدی زنی

خلاصه امروز از خدا می خواهیم که فضیلت شب قدر را در امروز روزی ما گرداند. انشاء الله

البتّه از برخی روایات استفاده می شود که سلام و رحمت و برکات شب قدر محرومند که عبارتند از:

شارب خمر ؛ آن کس که از گوشت خوک استفاده کند ؛ کسی که خود را به وسیله ی زعفران خوش بو کند ؛ آنان که در منزل خود سگ نگهداری می کنن.- مگر به خاطر مصالحی مشروع ؛ ملعونان ، ربا خواران، پیشوایان شرور، کافران، رشوه گیران، رشوه دهندگان، قاطعان رحم، شهوت رانان، کتمان کنندگان حقیقت، فتنه گران، ظالمان، شرابخواران، اهل تهمت و دروغ و غیبت، تارکان معروف و عاملان منکر، و عاق والددین و ساحران ؛ کسی که کینه ی برادر مسلمان خود را به دل گیرد و با او دشمن باشد.(شب قدر/ ناصر باقری بیدهندی)

پروردگارا فضیلت و برکات و سلام و رحمت شب قدر را روزی همه بگردان. الهی آمین

و صیّر اموری فیه من العسر الی الیسر

و تمام امور و کارهای مرا از مشکل و سختی به آسانی بگردان.

اصلاً خداوند هیچ وقت سختی و زحمت و عسر انسان را نمی خواهد ، بلکه او یسر و راحتی و آسانی انسان را می خواهد:« یُرید الله بکم الیسر و لا یرید بکم العسر. یعنی: خداوند راحتی شما را می خواهد؛ نه زحمت شما را.»(بقره/185)

خداوند با شرایطی شدّت را فرج می دهد و سختی و مشکل را آسان می کند. در قرآن و در سوره مبارکه لیل بعد از چند قسم می فرماید که سعی و کوشش و تلاش شما گوناگون است و در شرایطی در مسیر آسانی قرار می دهد شما را: «فأَمّا مَن اَعطی و اتّقی ؛ و صدّقَ بالحُسنی ؛ فسنُیسّره للیُسری. یعنی: امّا آن کس که - در را خدا - انفاق کند و پرهیز کاری پیش گیرد ؛ و جزای نیک الهی را تصدیق کند ؛ ما او را در مسیر آسانی قرار می دهیم.» (لیل/5-6-7)

« و امّا من بخِلَ و استغنی ؛ و کذّب بالحسنس ؛ فسنُیسّره للعسری. یعنی: امّا کسی که بخل ورزد و بی نیازی طلبد ؛ و پاداش نیک الهی را انکار کند ؛ بزودی او را در مسیر دشواری قرار می دهیم.»(لیل/8-9-10)

پس سخاوت آسانی و یسر و فرج الهی را نصیب انسان می کند. و بخل و خساست، عسر و سختی و شدّت در زندگی را حاصل می کند.

حضرت موسی ع از خداوند جهت هدایت امّت خویش از خداوند یسر و آسانی در کار را می کند، آنجا که به خدا عرض می کند: « ربّ اشرح لی صدری ؛ و یسّر لی امری. یعنی: موسی گفت: پروردگارا! سینه ام را گشاده کن ؛ و کارم را برایم آسان گردان.»(طه/25-26)

در آیه ای دیگر از قرآن ، شرط آسانی در کارها را ایمان و عمل صالح بیان می فرماید: « و اَمّا مَن ءامن و عمِلَ صالحاً فله جزاءَ الحُسنی و سنقول مِن امرنا یُسراً. یعنی: و امّا کسی که ایمان آورد و عمل صالح انجام دهد، پاداش نیکوتر خواهد داشت؛ و ما دستور آسانی به او خواهیم داد.»(کهف/88)

تقوای الهی موجب آسانی در امر زندگی

«و مَن یَتّق الله یجعل له مِن امره یُسراً. یعنی: و هر کس تقوای الهی پیشه کند، خداوند کار را برای او آسان می سازد.»(طلاق/4)

انفاق به اندازه وسع انسان، موجب آسانی است

«لِیُنفق ذو سَعةٍ مِن سَعةٍ ، و مَن قُدِرَ علیه رزقه فلیُنفق ممّا ءاتاهُ الله ؛ لا یکلّف الله نفساً الاّ ما ءاتاها ؛ سَیجلُ اللهُ بعدَ عسرٍ یُسراً. یعنی: آنان که امکانات وسیعی دارند، باید از امکانات وسیع خود انفاق کنند و آنها که تنگدست اند، از آنچه که خدا به آنها داده انفاق نمایند؛ خداوند هیچ کس را جز به مقدار توانایی که به او داده تکلیف نمی کند؛ خداوند بزودی بعد از سختی ها آسانی قرار می دهد.»(طلاق/7)

سختی کارها و دشواری آنها خود دلیل آنست که بعد از آن راحتی نسیب انسان می کند

«فاِنَّ مع العسر یسراً ؛ اِنّ مع العسر یسراً. یعنی: به یقین با هر سختی آسانی است ؛ مسلّماً با هر سختی آسانی است.»(انشراح/5-6)

و اقبل معاذیری

و عذرهایم را بپذیر

در دعای کمیل هم با خداوند اینگونه راز و نیاز می کنیم:« و قد اتیتک یا الهی! بعد تقصیری و اسرافی علی نفسی معتذراً نادماً منکسراً مستقیلاً مستغفراً منیباً مقرّاً مذعناً معترفاً ، لا اَجد مفرّاً ممّا کان منّی؛ غیر قبولک عذری ، اللّهم فاقبل عذری و ارحم شدّة ضرّی.

یعنی : و من آمده ام به سوی تو ای پروردگارم! از تقصیر و اسراف بر خودم معذت خواهم و پشیمانم و شکست خورده و عفو خواه و آمرزش کننده و توبه کننده و مقرّ و دل نهاده و اعتراف کننده، جای گریز و فراری نمی یابم از آنچه در آن هستم و جز اینکه تو عذرم را قبول کنی ، بار الها! پس عذرم را بپذیر و رحم کن بر سختی و شدّت زیانم.»

و حُطَّ عنّی الذّنب و الوزر

و سنگینی گناهم را از دوشم بردار

امام سجاد زین العابدین و العارفین ع در مناجات التوابین از مناجات خمسه عشر اینگونه با خدای خویش مناجات می کند:

«الهی ان کان النّدم علی الذّنب توبةً فانّی و عزّتک من النّادمین، و اِن کان الاستغفار من الخطیئة حِطةً فانّی لک من المستغفرین. یعنی: خدایا! اگر پشیمانی از گناه توبه است قسم به عزّتت که من از پشیمانانم، و اگر استغفار و طلب آمرزش کردن موجب محو گناهان است من از آمرزش طلبانم.»

در دعایهای دیگر هم می گوییم: یا الهی اِنَّ ذنبی عظیم فعفوک اَعظم من ذنبی. بار الها! اگر گناه من بزرگ است، عفو و بخشش تو عظیم تر و بزرگ تر از گناه من است.

ان کان قَبُحَ الذّنب من عبدک فالیحسن العفو من عندک. خدایا! اگر گناه از بنده ات زشت و قبیح است ، عفو و گذشت در نزد تو نیکو و زیباست.

یا رؤفاً بعباده الصّالحین

ای رؤف و مهربان در حق بندگان شایسته و صالح

ما از خداوند این خواسته ها را در هر روز از ماه رمضان داریم

اما ما هم باید این صفات را بشناسیم و خودمان را به آنها نزدیک کنیم

این دعاها توفیق الهی را شامل حال ما می کند که در راه هرآنچه از خداوند خواسته ایم

قدم برداریم

التماس دعا توفیق مزید

۱ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ مرداد ۹۲ ، ۲۲:۳۰
داود نوروزی

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهمّ اجْعَل سَعْیی فیهِ مَشْکوراً وذَنْبی فیهِ مَغْفوراً وعَملی فیهِ مَقْبولاً وعَیْبی فیهِ مَسْتوراً یا أسْمَعِ السّامعین.

خدایا قرار بده کوشش مرا در این ماه قدردانـى شده وگناه مرا در این ماه آمرزیده وکردارم را در آن مورد قبول وعیب مرا در آن پوشیده اى شنواترین شنوایان.

تکخوانی دعای روز بیست و ششم ماه رمضان

همخوانی زیبای دعای روز بیست و ششم

اللهم اجعل سعیی فیه مشکوراً

خدایا! در این روز کوششم را در راه طاعتت بپذیر و به من پاداش خیر عنایت کن.

در هر مسئله ای ابتدا باید برویم سراغ قرآن؛ در این مورد هم اول به کتاب همه ی کتاب ها، قرآن مراجعه میکنیم.

قرآن مجید هم در باره «سعی» و «تشکر خدا از مومن» آیاتی دارد.

الف) سعی و کوشش انسان در قرآن

1- هیچ چیز جز سعی انسان مال انسان نیست:

و أَن لیسَ للانسان إلاّ ما سعی ؛ و أَنَّ سعیَهُ سوفَ یُری. یعنی: و اینکه برای انسان بهره ای جز سعی و کوشش او نیست ؛ و اینکه تلاش او بزودی دیده می شود.( نجم/39 و 40 )

در ادبیات عرب «ل » نشانه مالکیت حقیقی است. انسان تنها مالکیت اعمال خوب و یا بد خود را دارد. عمل او تا ابد برای انسان باقی می ماند؛ اما چیزهای دیگری که انسان فکر می کند که برای اوست و مالک آنها می باشد ، مانند مال و مقام و فرزند و ... ، همه در دنیا همراه انسان است و تازه در دنیا هم مالک حقیقی انسان نیست، بلکه مالک حقیقی خداست.

ما که از خداوند در این روز تلاش مقبول و مشکور می خواهیم خداوند به ما اطمینان می دهد که تلاش ما به زودی دیده خواهد شد.

2- در شروع روز بزرگ همه به فکر سعی و تلاش خود می افتند.

فَإذا جاءَتِ الطّامّةُ الکبری ؛ یَومَ یتذکّرُ الانسانُ ما سعی. یعنی: هنگامی که آن حادثه ی بزرگ رخ دهد ؛ در آن روز انسان به یاد کوشش هایش می افتد.(نازعات/34-35)

3- سعی مردم گوناگون است و پاداش و جزای گوناگون هم دارد.

إنَّ سعیَکم لشتّی ؛ فأَمّا مَن أَعطی و اتَّقی ... فسنُیسِّره للیُسری... و امّا من بَخِلَ و استغنس ... فسنیسره للعسری. یعنی: که سعی و تلاش شما مختلف است ؛ امّا آنکس که در راه خدا انفاق کند و پرهیزکاری پیش گیرد ... ما او را در مسیر آسانی قرار می دهیم. امّا کسی که بخل ورزد و از این راه بی نیازی طلبد ؛ بزودی او را در مسیر دشواری قرار می دهیم. (لیل/4-10)

سعی و تلاش مشکور که در پس آن برخورداری از نعمات و پاداش های دنیوی و اخروی الهی است؛ نیازمند شرایطی است، که یکی از این شرایط، انفاق در راه خدا است و بخل نورزیدن.

4- سعی غیر مشکور و اعمال حبط و نابود شده

قل هل نُنبّئُکم بالاخسرینَ اَعمالاً ؛ الّذینَ ضلَّ سعیُهم فی الحیاة الدّنیا و هم یَسَبونَ اَنَّهم یُحسِنونَ صُنعاً ؛ یعنی: بگو: « آیا به شما خبر دهیم که زیانکارترین مردم در کارها ، چه کسانی هستند؟ ؛ آنها که سعی و تلاش هایشان در زندگی دنیا گم و نابود شده؛ با این حال، می پندارند کار نیک انجام داده اند. »(کهف/104-105)

گاهی انسان کار خلاف و گناهی انجام می دهد و فکر می کند که کار خوب و مهمی بوده است.به این می گویند جهل مرکب. خداوند هم این گونه افراد را، زیانکارترین مردم نام نهاده که دلیلش هم روشن است؛ کسانی که کار اشتباه و خلاف و گناهی انجام می دهند و می دانند که کارشان خلاف و گناه است، ممکن است که به خود بیایند و برگردند و توبه کنند و جبران ما فات نمایند. اما آنهایی که گناه کارند و در عین حال، گناهشان را عبادت و اعمال بدشان را نیکوکاری می پندارند، نه تنها در صدد جبران نیستند، بلکه با شدّت هرچه تمام تر به کار خود ادامه می دهند. نمونه بارز و آشکار اینگونه افراد «خوارج نهروان» هستند.

ب) شکور و قدر دان بودن پروردگار در قرآن

تذکر این نکته ضروری است که، اعمالی که خالص و برای خدا باشد و برای تشکر و سپاس و پاداش غیر خدا انجام داده نشود، خداوند می پذیرد و قدردانی می کند و پاداش می دهد. اما اگر برای سپاس و پاداش مردم باشد خداوند هم ، برای گرفتن پاداش و جزا و سپاس به همان مردم واگذار می کند.

در سوره مبارکه ی انسان، و در آیات مربوط به انفاق امیر مومنان علی ع و حضرت زهرا س؛ هنگامی که انفاق می کنند می گویند: انّما نُطعمکم لوجه الله لا نُرید منکم جزاءً و لا شکوراً. یعنی: (و می گویند:) ما شما را به خاطر خدا اطعام می کنیم، و هیچ پاداش و سپاسی از شما نمی خواهیم.( انسان/9) ؛ که به همین خاطر خداوند تقریباً هفده تا از نعمت های بهشتی را برای جزای این کار خالص برای آنها می شمارد. و بعد می فرماید: «کان سعیکم مشکوراً». که نشان دهنده ی این مسئله است که ، صرف عمل اهمیت ندارد بلکه نیت و هدف اعمال از اهمیّت بسیار بیشتری برخوردار است.

1- خداوند پاداش می دهد و قدر دان است.

اِنَّ هذا کان لکم جزاءً و کان سعیکم مشکوراً. یعنی: این پاداش شماست، و سعی و تلاش شما مورد قدردانی است.(انسان / 22)

2- قدر دانی خداوند برای عاشقان آخرت است

و مَن اَرادَ الاخرةَ و سَعی لها سَعیاً و هو مؤمنٌ فاُولئک کان سَعیُهم مشکوراً. یعنی: و آن کس که سرای آخرت را بطلبد، و برای آن سعی و کوشش کند، در حالی که ایمان داشته باشد،سعی و تلاش او، قدر دانی می شود و (از سوی خدا) پاداش داده خواهد شد.(إسراء / 19)

این تعبیر خداوند که سعی شان پاداش داده خواهد شد از اینکه بگوید پاداششان بهشت است، بسیار جامع تر و والاتر و برتر است.

3- خداوند حسنات را چند برابر می کند و به واسطه ی حسنات گناهان ما را می بخشد؛ چون «شکور» است.

اِن تُقرضُوا اللهَ قَرضاً حَسناً یُضاعِفهُ لکم و یَغفِر لکم ؛ و اللهُ شکورٌ حلیمٌ. یعنی: اگر به خدا قرض الحسنه دهید، آن را برای شما مضاعف می سازد و شما را می بخشد؛ و خداوند شکر کننده و بردبار است.( تغابن / 17)

4- بهشتیان هم می گویند خداوند «شکور» است.

و قالوا الحمدُ للهِ الّذی اَذهبَ عنّا الحَزَنَ ، اِنَّ ربَّنا لَغفورٌ شکورٌ. یعنی: آنها (بهشتیان) می گویند: « حمد (وستایش) برای خداوندی است که اندوه ما را از ما بر طرف ساخت؛ پروردگارِ ما آمرزنده و سپاسگزار است.(فاطر / 34)

5- خداوند نسبت به اعمال بندگان مومن خود شکر گزار است.

لیُوفِّیَهم اُجورهم و یَزیدَهم مِن فضله، اِنَّه غفورٌ شکورٌ. یعنی: ( آنها این اعمال را انجام می دهند) تا خدا اجر و پاداش کامل به آنها دهد و از فضلش برآنها بیفزاید که او آمرزنده و شکرگزار است.( فاطر/30) قبل از این آیه شریفه خداوند در باره تلاوت قرآن و اقامه نماز و انفاق و خشیت الهی بندگان خود می گوید.

6- اگر شکر گزار بودیم خدا هم شکر گزار است.

ما یَفعَلُ بِعذابِکم اِن شَکَرتُم و آمنتُکم ؛ و کان اللهُ شاکراً علیماً. یعنی: خدا چه نیازی به مجازات شما دارد اگر شکر گزاری کنید و ایمان بیاورید؟! ؛ خدا شکر گزار و آگاه است.( نساء/147 )

7- پیامبر هم برای امر عظیم نبوّت از مردم اجر نخواست تا خدا سپاسگزار و شکرگزارش باشد.

قل لا اَسئَلُکم علیه اَجراً الاّ المودّةَ فی القربی ؛ و مَن یَقتَرف حَسنةً نَزِد لهُ فیها حُسناً ؛ اِنَِ اللهَ غفورٌ شکورٌ. یعنی: بگو: « من هیچ پاداشی از شما برای رسالتم درخواست نمی کنم جز دوست داشتن نزدیکانم ؛ و هر کس کار نیکی انجام دهد، بر نیکی اس می افزاییم؛ چرا که خداوند آمرزنده و سپاسگزار است. (شوری / 23 )

و ذنبی فیه مغفوراً

و در این روز، گناهم را ببخش

عوامل و ایباب آمرزش اموری هستند که در آیات و روایات به آنها اشاره شده است. که خود چند پست از وبلاگ نیازمند بیان آنهاست.

اسباب آمرزش

در قرآن:

1- توبه (سوره تحریم، آیه8 ) ؛ 2- ایمان و عمل صالح (محمد/2)؛ 3- تقوی (انفال/2) ؛ 4 و 5 و 6- هجرت و جهاد و شهادت (آل عمران/195) ؛ 7- انفاق (بقره/71) ؛ 8- قرض الحسنه (تغابن/17) ؛ 9- پرهز از گناهان کبیره (نساء/31) ؛ 10- حسنات و خوبی ها ( هور/114)

در روایات:

1- مرض ها و بیماری ها 2- کیفر دنیوی 3- احزان و غم و اندوه 4- اغاثة الملهوف ، فریادرسی ستمدیدگان 5- حسن خلق و اخلاق نیکو 6- استغفار ملائکه 7- کثرة السجود ، سجده های زیاد 8- حج و عمره 9- صلوات بر محمد و آل محمد ص 10- مرگ برای مؤمنین 11- نماز با شناخت حق نماز

و عملی فیه مقبولاً

و عملم را در این روز قبول کن.

اعمالی که ما انجام می دهیم دسته شرایط دارد: اول شرایط صحت اعمال ما هست که فقه و مراجع تقلید عهده دار این امر هستند. و مهمتر از مسائل فقهی اعمال، شرایط قبولی اعمال و عبادات ما هستند. مثل شرط اقتصادی، که هر جا در قرآن حرف از صحبت با خدا و نماز است، حرف از زکات و تزکیه مال هم هست. و بعد از آن و در درجات بالاتر شرایط کمال عبادات ما هستند. مثل روزه در گرما و طولانی بودن روزها.

قبولی اعمال هم شرایطی دارد. که بعد از شرایط صحت اعمال است ولی اهمیت بسیار بیشتری نسبت به شرایط صحت اعمال دارد. چرا که امیر مؤمنان حضرت علی ع می فرماید: کونوا علی قبول العمل اَشدُّ عنایةً منکم علی العمل. یعنی:بر قبولی عمل بشتر از انجام خود عمل عنایت و توجه داشته باشید.

در باره ی مراتب و درجات، اعمال مراجعه شود به شرح دعای روز هفدهم ماه رمضان، اعمال صالح،در همین وبلاگ.

شرایط قبولی اعمال هم چند مورد در قرآن و روایات ذکر شده که نیاز به فرصتی بیشتر برای بیان آنهاست.

1- شرط اعتقادی 2- شرط سیاسی و ولایی 3- شرط اخلاقی 4- شرط اقتصادی 5- شرط اجتماعی

و عیبی فیه مستوراً

و در این روز عیبم را بپوشان

خداوند ستّار العیوب هست و اگر عیوب ما را از هم نمی پوشاند زندگی کردن در اجتماع و جامعه و خانواده برای ما غیر ممکن می شد.

خداوندا! عیوب ما را از صاحب العصر و الزمان بپوشان و آبروی ما را در نزد امام مهدی عجل الله تعال فرجه الشّریف حفظ نما.

یا اَسمعَ السامعین

ای شنواترین شنواین

ما از خداوند این خواسته ها را در هر روز از ماه رمضان داریم

اما ما هم باید این صفات را بشناسیم و خودمان را به آنها نزدیک کنیم

این دعاها توفیق الهی را شامل حال ما می کند که در راه هرآنچه از خداوند خواسته ایم

قدم برداریم

التماس دعا توفیق مزید

۱ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ مرداد ۹۲ ، ۰۱:۳۰
داود نوروزی

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهمّ اجْعَلْنی فیهِ محبّاً لأوْلیائِکَ ومُعادیاً لأعْدائِکَ مُسْتَنّاً بِسُنّةِ خاتَمِ انْبیائِکَ یا عاصِمَ قُلوبِ النّبییّن.

خدایا قرار بده در این روز دوست دوستانت ودشمن دشمنانت و پیرو راه و روش خاتم پیغمبرانت اى نگهدار دلهاى پیامبران.

تکخوانی دعای روز بیست و پنجم ماه رمضان

همخوانی زیبای دعای روز بیست و پنجم

اللّهم اجعلنی فیه محبّاً لاولیلائک

ای خدا! مرا در این روز دوستدار دوستانت قرار بده.

اولیای خدا چه ویژگی هایی دارند که از خداوند می خواهیم که ما را دوست دار آنان قرار دهد.

اولیای خدا کسانی هستند که نه تنها محب و دوستدار آنان باید باشیم؛ بلکه اطاعت از آنها هم بر ما فرض و واجب است. به صریح قرآن کریم: اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم

ویژگی های اولیای خدا

1- در هنگام مصائب به خدا پناه می برند

امام علی ع - فی صفة اولیاء الله سبحانه - : و إن صُبَّت علیهم المصائب لَجَؤوا إلی الاستجاره. یعنی: در وصف اولیاء و دوستان خدای سبحان می فرماید: اگر مصیبت ها بر آنها فرو ریز، به تو پناه می برند؛ زیرا می دانند که زمام کارها در دست توست و از قضا و حکم تو سرچشمه می گیرد.

2- در هنگام شبهه با نور یقین راه می پیمایند

الامام علی ع : إنّما سُمّیت الشّبهةُ شُبهةً ؛ لاَنّها تُشبهُ الحقّ ؛ فإنّما اولیاء الله فَضیاؤهم فیها الیقین و دلیلهم سَمت الهدی؛ و أمّا أعداء الله فدعاؤهم فیها الضّلال و دلیلهم العمی. یعنی :شبهه به این دلیل شبهه نامیده شده که شبیه حقّ است ؛ امّا اولیای خدا در هنگام شبهه روشنایی راهشان یقین است و راهنمایشان را راست است ؛ ولی دشمنان خدابه هنگام شبهه دعوتشان گمراهی است و راهنمایشان کوری.( نهج البلاغه خطبه 38)

در شبهه های سیاسی که واقع می شود اولیای خدا از اعداء خدا تشخیص داده می شوند.

3- سر بلند از امتحانات الهی

امام علی ع - فی صفة الانبیاء ع و الاولیاء - : قد اختبرهم الله بالمخمصةِ ، و ابتلاهم بالمَجهدةِ ، و امتحنهم بالمَخاوِفِ. یعنی: خداوند آنان را به گرسنگی آزمود و به انواع سختی گرفتارشان ساخت و به بیم و هراس ها امتحانشان نمود.

4- اعتماد فقط به خدا و بی نیاز از غیر خدا و نیازمند به او در هر امر

رسول الله ص: ثلاث خصال من صفة اولیاء الله: الثّقة بالله فی کلّ شیءٍ ، و الغنی به عن کلّ شیءٍ ، و الافتقار إلیه فی کلّ شیءٍ. یعنی: سه خصلت از صفات اولیای خداست: اعتماد کردن به خدا در هر کاری، و بی نیاز شدن به واسطه ی او از هر چیزی، و نیازمندی به او در هر چیزی.

5- شکمشان از حرام خالی است

رسول الله فی حدیث المعراج - فی صفة اولیاء الله - : بطونُهم خَفیفةٌ من أکل الحرام. یعنی: شکم هایشان از خوراک حرام خالی است.

6- با ذکر خدا دوستند

امام علی ع : مُداومة الذّکر خُلصانُ الاولیاء. یعنی: مداومت بر ذکر خدا، دوست صمیمی اولیاء است.

7- دیدارشان ذکر و یاد خداست

رسول الله ص : اولیاء الله الّذین إذا رُؤوا ذُکر الله. یعنی: اولیاء و دوستان خدا کسانی هستند که مشاهده ی آنها یاد آور خدا باشد.

فرهنگ دوستی در قرآن و روایات

قرآن کریم یاری و همکاری دوستان مومن را در اموری بیان فرموده است؛

و المومنون و المومناتُ بعضُهم اولیلءُ بعض ؛ یامرون بالمعروفِ و ینهونَ عن المنکر و یُقیمون الصّلواةَ و یؤتون الزّکاةَ و یُطیعون اللهَ و رسوله ؛ اولئک سیرحمهم الله. یعنی : مردان و زنان با ایمان، ولیّ(و یار و یاور) یکدیگرنو؛ امر به معروف و نهی از منکر می کنند؛ نماز را بر پا می دارند؛ زکات را می پردازند؛ و خدا و رسولش را اطاعت می کنند؛ بزودی خدا آنان را مورد رحمت خویش قرار می دهد.( توبه/71)

امام علی ع: لا یکون الصدیق صدیقاً حتّی یَحفظ اخاه فی ثلاث: فی نکبته و غیبته و وفاته. یعنی: دوست، دوست حقیقی نمی شود مگر اینکه: او را حفظ کند برادر مومنش را در مصیبت و گرفتاری و دفاع کند در نهان و تشییع کند بعد از وفات او.

و معادیاً لاعدائک

و مرا دشمنِ دشمنانت قرار بده.

انسان ممکن است در جایگاه های مختلفی که هست، به فراخور حال اجتماعی و سیاسی و خانوادگی خود، با شخصی و افرادی و یا اجتماعی و یا جامعه ای ، ارتباط داشته باشد.

در این ارتباطات باید ملاک او اینگونه باشد که، اگر آنها با خدا دوستند، دوستی کند و اگر دشمنند، دشمنی کن. مثلاً سران کشورهایی مثل عربستان که با صهیونیزم و امریکا اخوت دیرینه دارند باید گفت:

یا ایّها الّذین آمنوا لا تتّخذوا عدوّی و عدوکم اَولیاءَ تُلقونَ اِلیهم بالمودّةِ و قد کَفَروا بما جاءکم مِن الحقِّ یُخرجونَ الرّسول و ایّاکم ... یعنی: ای کسانی که ایمان آورده اید! دشمن من و دشمن خود را دوست نگیرید! شما نسبت به آنان ابراز محبّت می کنید، در حالیکه آنها به آنچه از حقّ برای شما آمده کافر شده اند. (ممتحنة/1)

آیات 51 الی 57 از سوره ی مبارکه مائده در این زمینه می باشد.

یا ایّها الّذین آمنوا لا تَتّخذوا الیهودَ و النّصاری أولیاءَ بعضُهم أولیاء بعض ؛ و من یتولّهم منکم فإنّه منهم، انّ الله لا یهدی القوم الظّالمین.یعنی: ای کسانی که ایمان آورده اید، یهود و نصاری را ولیّ(ودوست و تکیه گاه خود،) انتخاب نکنید. آنها اولیای یکدیگرند؛ و کسانی که از شما با آنان دوستی کنند، از آنها هستند؛ خداوند، جمعیّت ستمکار را هدایت نمی کند.(مائده/51)

در همین چند آیه از سوره ی مبارکه مائده 6 مرتبه از مشتقّات «ولی» استفاده شده است. که این مسئله را برای ما روشن می کند.

امام علی ع : ایّک و معاشرة الاشرار فإنّهم کالنّار مباشَرَتها تحرقُ. یعنی: با اشرار و بدان معاشرت نکن چرا که آنها مثل آتش هستند و مباشر و همنشین با آنها آتش می گیرد و می سوزد.

جانم بفدای آنکه او اهل بود

سر در قدمش اگر نهی سهل بود

خواهی که بدانی به یقین دوزخ را

دوزخ به یقین صحبت نا اهل بود

در روز قیامت هم فریاد کسانی که با نا اهلان همنشین بوده بلند است و می گویند:

یوم یَعضُّ الظّالم علی یدیه یقول یلیتنی اتّخذتُ مع الرّسول سبیلاً ؛ یا ویلتی لیتنی لم اتّخذ فلاناً خلیلاً. یعنی: و ( به یاد آر) روزی را که ستمکار دست خود را (از شدّت حسرت) به دندان می گزد و می گوید: « ای کاش با رسول خدا راهی برگزیده بودم» ؛ ای وای بر من کاش فلان( شخص گمراه) را دوست خود انتخاب نکرده بودم!. (فرقان/27 و 28)

و مستنّاً بسنّة خاتم انبیائک

و مرا پیرو راه روشن آخرینِ پیامبرانت قرار بده.

لقد کان لکم فی رسول الله اوةٌ حسنةٌ لمن کان یرجو الله ... یعنی: قطعاً برای شما در (اقتدا به) رسول خدا سر مشقی نیکوست برای آنکس که به خدا و روز بازپسین امید دارد و خدا را فراوان یاد می کن. (احزاب/21)

و پیامبر ص هم در فلسفه ی بعثت به پیامبری می فرماید: انّی بُعثت لاتمم مکارم الاخلاق. یعنی: من مبعوث شده ام تا مکرمت و یزرگواری های اخلاقی را کامل و تمام کنم.

خداوند به پیامبر در قرآن می فرماید: انّک لعلی خُلُقٍ عظیم. یعنی: تو داری اخلاق عظیم هستی.

و فرموده اند که: حسن الخلق نصف الدّین: اخلاق نیکو نصف دین است.

در باره اخلاق و سنت رسول الله ص با مردم و با خدا و با خود ؛ علامه طباطباعی (ره) در کتاب سنن النّبی کاملاً پرداخته است.

یا عاصمَ قلوبِ النّبییّن

ای عصمت بخش دل های پیامبران

ما از خداوند این خواسته ها را در هر روز از ماه رمضان داریم

اما ما هم باید این صفات را بشناسیم و خودمان را به آنها نزدیک کنیم

این دعاها توفیق الهی را شامل حال ما می کند که در راه هرآنچه از خداوند خواسته ایم

قدم برداریم

التماس دعا توفیق مزید

۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ مرداد ۹۲ ، ۲۳:۳۰
داود نوروزی

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهمّ اجْعَلْ لی فیهِ الى مَرْضاتِکَ دلیلاً ولا تَجْعَل للشّیْطان فیهِ علیّ سَبیلاً واجْعَلِ الجَنّةِ لی منْزِلاً ومَقیلاً یا قاضی حَوائِجَ الطّالِبین.

خدایا قرار بده برایم در آن به سوى خوشنودىهایت راهنمایى و قرار مده شیطان را در آن بر من راهى وقرار بده بهشت را برایم منزل وآسایـشگاه اى برآورنده حاجتهاى جویندگان

تکخوانی دعای روز بیست و یکم

اللهمّ اجعل فیه الی مرضاتک دلیلاً

خدایا! در این روز مرا به سوی رضا و خشنودیت راهنمایی کن.

رضا و خشنودی خداوند در مقابل صفت غضب و سخط خداوند است.

آشنایی با رضوان و خشنودی الهی

خداوند وقتی که در قرآن نعمت های خود را برای مومنین بیان می فرماید، در ادامه می فرماید که رضوان و خوشنودی خداوند ، بزرگتر است از همه ی آنچه در بهشت برای تان آماده شده است.

در دعای دیروز، از خداوند خواستیم که ، درهای بهشت را بر روی ما بگشاید و درهای دوزخ را بر ما ببندد؛ ولی امروز یک درجه بالاتر رفته ایم، و می خواهیم که خداوند تبارک و تعالی هرچه موجبات خوشنودی و رضایتش را فراهم می کند، انجام دهیم. البته در این روز هم بهشت را از خداوند طلب می کنیم، ولی ابتدا خوشنودی او را می طلبیم و بعد نعمت بهشت او را.

خداوند در آیات زیادی از قرآن از رضا و خضنودی الهی صحبت به میان آورده است:

أَفمَن اتَّبع رضوانَ اللهِ کمن باءَ بِسخَطٍ مَن اللهِ و مأواه جهنّم و بِئس المصیر. یعنی: آیا کسی که از رضای خدا پیروی کرده و به راه خشنودی خدا می رود؛ همانن کسی است که به خشم و غضب خدا بازگشته و موجب خشم او می شود و جایگاه او جهنّم است و که بد سرانجامی است و پایان کار او بسیار بد است.( آل عمران / 162 ) همین مضمون در آیه ی 109 سوره مبارکه ی توبه هم آمده است.

وَعَدَ الله المومنین و المومنات جنّات تجری من تحتها الانهار خالدین فیها و مساکن طیّبةً فی جنِات عدن ؛ و رضوانٌ من الله اَکبر ؛ ذلک الفوز العظیم. یعنی: خداوند به مردان و زنان با ایمان ، باغ هایی از بهشت وعده داده که نهر ها از زیر درختانش جاری است ؛ جاودانه در آن خواند ماند ؛ و مسکن های پاکیزه ای در بهشت های جاودان؛ و خشنودی و رضای خدا از همه ی اینها برتر است و پیروزی بزرگ همین است. ( توبه / 72 )

در یک روایتی طولانی که از امام سجاد ع نقل شده، هنگاهی که بهشتیان در بهشت جای گرفتند و از همه ی نعمت هایی که در قرآن ذکر شده، برخوردار می شوند؛ در آن لحظات خداوند می فرماید: ای ساکنان بهشتم که در جوار من سکنا گزیده اید، آیا شما را به بهتر از آنچه در آن هستید، آگاه کنم؟ بهشتیان می گویند: پروردگارا چه چیزی بهتر از این حالی است که در آنیم؟

خداوند می فرماید: خشنودی من از شما و این که شما را دوست دارم، از آنچه شما در آن هستید بهتر و بزرگتر است. پس بهشتیان عرض می کنند: آری، ای پروردگار، خشنودی تو از ما برای ما بهتر و برای جان هایمان گواتر است. (تفسیر عیّاشی / ج2 / ص 242 )

امام حسین ع در دعای عرفه می فرماید: ماذا وجد من فقدک و مالذی فقد من وجدک. یعنی: چه چیزی یافته آنکه تو را گم کرده و چه چیزی گم کرده آنکه تو را یافته.

یکی از پر امید ترین آیات قرآن ، درباره ی کسی است که از خشنودی خداوند تبعیت میکند: یَهدی بهِ اللهُ مَن اتَّبَع رضوانه سُبُل السّلام و یخرجُهم من الظّلمات ألی النّر بأِذنه و یهدیهم الی صراط مستقیم. یعنی: خداوند به برکت آن ، کسانی را که از خشنودی او پیروی کنند، به راه های سلامت هدایت می کند، و به فرمان خود از تاریکی ها به سوی روشنایی می برد؛ و آنها را به سوی راه راست رهبری می نماید.(مائده/16)

خشنودی خدا در روایات و موجبات رضای خدا

امام علی ع : ثلاثٌ یُبلِغن بالعبد رضوان الله : کَثرةُ الاستغفار و خَفًُ الجانب ، و کثرة الصَّدقة. یعنی:

سه چیز است که بنده را به خشنودی خدا می رساند: استغفار زیاد و فروتنی و صدقه دادن زیاد.
علی ع : رضا الله سبحانه مقرونٌ بطاعته . یعنی : خشنودی خداوند سبحان قرین طاعت اوست.
امام سجاد ع : أنّ أرضاکم عندالله أَسبَغُکم علی عیاله. یعنی: همانا مرضی ترین شما نزد خداوند کسی است که خانواده اش را بیشتر در گشایش و رفاه قرار دهد.
نشانه خشنودی خدا چیست؟
رُوی أنّ موسی قال: یا رب أخبرنی عن آیةِ رضاک عن عبدک، فأوحی الله تعالی ألیه : أذا رأیتنی أُهَیّیءُ عبدی لطاعتی و أصرفُه عن معصیتی ، فذلک آیة رضای. یعنی: روایت شده است که موسی ع به پروردگار عرض کرد: پروردگارا! مرا از نشانه خشنودی خود از بنده ات خبر ده. خداوند متعال به او وحی کرد: هر گاه دیدی که من بنده ام را برای طاعت خود آماده و از معصیتم روی گردان می کنم، این نشانه ی خشنودی من است.
خشنودی خدا یا خشنودی مردم
امام حسین ع : مَن طلب رضا الله بسخط النّاس کفاه امور النّاس ، و من طلب رضا الناس بسخط الله ، و کله الله الی النّاس. یعنی: هر که خشنودی خدا را با نا خشنودی مردم بطلبد، خداوند او را از امور مردم بی نیاز کند و هر که خشنودی مردم را با ناخشنود کردن خدا بجوید خداوند او را به مردم وامی گذارد.
خدایا! به ما توفیقی عنایت فرما تا مسیر رضوان تو را بشناسیم و در راه رضا و خشنودی تو گام برداریم.

و لا تجعل للشیطان فیه علیَّ سبیلاًَ
و در این روز، شیطان را بر من مسلّط مگردان
خداوند همیشه انسان را از دشمنی شیطان آگاه نموده است. و او را عدو مبین یعنی دشمنی آشکار معرفی کرده است. و شیطان هم به عزت و جلال خدا قسم خورده که همه ی بنی آدم را گمراه خواهد کرد، مگر مخلصین، کسانی که خالصانه بندگی خدا می کنند.
پناه بردن به خدا از شر شیطان
و قل ربّ أعوذ بک من همزات الشیاطین ؛ و أعوذ بک ربّ أن یحضرون. یعنی: و بگو:« پروردگارا! از وسوسه های شیطان به تو پناه می برم ؛ و از اینکه آنان نزد من حاضر شوند، به تو پناه می برم»
گمراه سازی های شیطان
یَعدُهم و یُمَنّیهم و ما یعدهم الشیطان إلاّ غروراً. یعنی: شسطان به آنها وعده می دهد و به آرزویشان می افکند و جز وعده ی فریبنده به آنان نمی دهد.
امام صادق ع : یقول ابلیس لجنوده: ألقوا بینهم الحسد و البغی ؛ فإنّهما یعدلان عندالله الشرک. یعنی: ابلیس به سپاهیان خود می گوید: در میان آدمیان حسادت و تجاوزگری افکنید؛ زیرا این دو نزد خدا با شرک برابر است.
آنچه شیطان را بر انسان مسلط می کند
و مَن یَعشُ عن ذکر الرّحمن نُقَیِّض له شیطاناً فهو له قرین. یعنی: و هر که یاد خدای رحمان روی گرداند بر او شیطانی می گماریم که همدم او باشد و همواره قرین اوست.
همنشینی با اهل هوی
امام علی ع : مُجالسةُ أهل الهوی مَنساةٌ للایمان و مَحضرةٌ للشیطان. یعنی: همنشینی با هوسرانان، موجب از یاد رفتن ایمان و حضور شیطان است.
خشم و زن
امام جعفر صادق ع : لیس لابلیس جُندٌ أشدَّ مِن النّساء و الغضب. یعنی: ابلیس را سپاهی نیرومندتر از زنان و خشم نیست.
منظور از زن در این حدیث شریف، زنان بد و نا اهل است ، نه هر زنی.
زن، مسکر، مال
امام علی ع : الفتن ثلاث: حُبُّ النّساء و هو سیفُ الشیطان ؛ و شرب الخمر و هو فَخُّ الشیطان ؛ و حبُّ الدینار و الدّرهم و هو سَهم الشیطان. یعنی: عوامل گمراه کننده سه تاست: زن دوستی، که شمشیر شیطان است؛ و شراب خواری که دام شیطان است؛ و عشق به درهم و دینار که تیر شیطان است.
منظور از زن دوستی در این حدیث شریف، شهوت پرستی و زن بارگی است و گرنه علاقه به همسر موردد تأیید بلکه تأکید اسلام است.
چه چیزی انسان را از گزند شیطان نگه می دارد؟
1- ایمان و توکل بر خدا
إنّه لیس له سلطانٌ علی الّذین آمنوا و علی ربّهم یتوکلون. یعنی: همانا شیطان را بر کسانی که ایمان آورده اند و به پروردگارشان توکل دارند، چیرگی نیست.
2- دعا کردن
امام علی ع : أکثر الدّعاَءَ تسلَم مِن سَورةِ الشیطان. یعنی: زیاد دعا کن تا از گزند شیطان محفوظ مانی.
3- ترس از ابلیس
امام باقر ع : تَحرّز من ابلیس بالخوف الصادق. یعنی: با ترس واقعی از ابلیس، خود را از ابلیس مصون دار.
خدایا! شیاطین انسی و جنی را از ما دور کن
و اجعل الجنّة لی منزلاً و مُقیلاً
و بهشت را برای من منزل و ماوا و مقام قرار بده.
این فراز از دعا در دعای دیروز هم بود

یا قاضی حوائج الطالبین
ای برآورنده ی نیازهای درخواست کنندگان

ما از خداوند این خواسته ها را در هر روز از ماه رمضان داریم

اما ما هم باید این صفات را بشناسیم و خودمان را به آنها نزدیک کنیم

این دعاها توفیق الهی را شامل حال ما می کند که در راه هرآنچه از خداوند خواسته ایم

قدم برداریم


التماس دعا توفیق مزید

۱ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ مرداد ۹۲ ، ۲۲:۲۳
داود نوروزی

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهمّ افْتَحْ لی فیهِ أبوابَ الجِنانِ واغْلِقْ عَنّی فیهِ أبوابَ النّیرانِ وَوَفّقْنی فیهِ لِتِلاوَةِ القرآنِ یا مُنَزّلِ السّکینةِ فی قُلوبِ المؤمِنین.

خدایا بگشا برایم در آن درهاى بهشت وببند برایم درهاى آتش دوزخ را و توفیقم ده در آن براى تلاوت قرآن اى نازل کننده آرامش در دلهاى مؤمنان.

تکخوانی دعای روز بیستم ماه رمضان

همخوانی زیبای دعای روز بیستم


اللهم افتح لی فیه ابواب الجنان

ای خدا! در این روز درهای بهشت را به روی من بگشا.

هیچ اجر و پاداش بودن کار و تلاش بدست نمی آید. اینگونه نیست که ما فقط با خواستن بهشت از خداوند ، بهشتی شویم. و یا فقط با دعا بخواهیم از جهنم دور شویم. یعنی این ها شرط لازم هست ولی شرط کافی و شرط کامل و تمام و اتم نیست.

با اینگونه دعاها خداوند توفیق به ما عنایت می کند که در این خواسته تلاش کنیم و هر آنچه موجب و سبب بهشت و دوری از جهنم است ، عمل کنیم.

آشنایی با بهشت

جنّات عدنٍ مفتَّحةٌ لهم الأبوابُ. یعنی: بهشت های جاودان که دروازه های آنها به رویشان گشوده است.(ص/50)

بهشت هشت درب دارد که هر درب آن مخصوص گروهی از نیکان درگاه الهی است.و هشت طبقه دارد که آنان را در قرآن و روایات اینگونه گفته اند: جنّة النّعیم ، جنّة الخلد ، جنّة العدن ، جنّة المعوی ، جنّة الفردوس ، جنّة الفردوس ، جنّة القرار و دار السّلام. هر طبقه ، مخصوص عدّه ای از مقرّبین درگاه خداوندی است.

و سارعوا الی مغفرةٍ مِن ربّکم و جنّةٍ عرشها السّماواتُ و الأرضُ أُعدَّت للمتّقین. یعنی: و شتاب کنید برای رسیدن به آمرزش پروردگارتان؛ و بهشتی که وسعت آن، آسمان ها و زمین است؛ و برای پرهیزکاران آماده شده است.( آل عمران : 133)

برای اینکه بیشتر با بهشت آشنا شویم به خلاصه ی تفسیر این آیه شریفه از تفسیر نمونه دقت بفرمایید:

آیا بهشت و دوزخ هم اکنون موجودند؟

ممکن است با خواندن این آیه این سئوال پیش آید که آیا بهشت و دوزخ هم اکنون آفریده شده اند و وجود خارجی دارند یا بعداً در پرتو اعمال مردم ایجاد می شوند و نیز با توجه به این که قرآن می فرماید «وسعت بهشت به اندازه ی آسمان و زمین است.» ، بهشت در کجا قرار دارد.

اکثر دانشمندان اسلامی با توجه به آیات و روایات بر آن اند که بهشت و دوزخ هم اکنون وجود دارند و در درون و باطن این جهان هستند. ما این آسمان و زمین و کرات گوناگون را با چشم خود می بینیم؛ اما عوالمی را که در درون این جهان قرار دارند، نمی بینیم و اگر دید و درک دیگری داشتیم، هم اکنون می توانستیم آنها را ببینیم؛ مانند بسیاری از امواج که با حواس پنجگانه درک شدنی نیستند؛ اما با گیرنده های مخصوص به خوبی درک می شوند.(تفسیر نمونه ج3 ص112)

بعضی نیز در پاسخ این سئوال گفته اند که عالم آخرت و بهشت و دوزخ، بر این عالم محیطند و این عالم در شکم آن قرار دارد و درست مثل جنینی که از عالم محیط خود بی خبر است ، ما نیز از عالم محیط خود بی خبریم و از آن رو که انسان چیزی وسیع تر از آسمان و زمین نمی شناسد تا مقیاس سنجش قرار داده شود، قرآن، وسعت و عظمت بهشت را به پهنه ی آسمان و زمین تشبیه کرده است؛ همان طور که اگر می خواستیم با کودکی سخن بگوییم که در رحم مادر قرار دارد، می بایست با منطقی صحبت می کردیم که برای او در آن محیط درک شدنی باشد.تمّ

بهشت آن قدر بزرگ است که از امام صادق ع نقل شده است:« إنَّ أَدنی أَهل الجنّةِ منزلاً لو نَزلَ به الثَّقلان - الجن و الانس - لَوَسِعَهُم طعاماً و شراباً ، و لا ینقُصُ عندَهُ شَیءٌ. یعنی: بوی خوش بهشت از فاصله ی هزار سال راه به مشام می رسد و اگر تمام جنیان و انسان ها در خانه ی کسی که پایین ترین درجه را در بهشت دارد، میهمان شند، او تمام آنها را با خوراکی ها و نوشیدنی ها ی گوارا پذیرایی می کند و چیزی از آنچه نزد اوست، کاسته نمی شود.»

همه ی اهل دنیا در خانه ی بهشتی جای می گیرند؛ زیرا خانه اش به اندازه ی نظام کیهانی وسیع است؛ نه این که وسعت مجموع بهشت که برای همه ی بهشتیان است، به اندازه ی آسمان ها و زمین باشد؛ بلکه وسعت بهشت هر مومن، به اندازه ی مساحت نظام کیهانی است. آیا انسان عاقل هرگز حاضر می شود که آن جهان با عظمت را بدهد و این جهان فرمایه را بگیرد.(تفسیر موضوعی ج6 ص33)

بهای بهشت

إنّ اللهَ اشتری مِن المومنینَ أَنفُسهم و أَموالهم بأَنّ لهم الجنّة. یعنی: خداوند از مومنان، جان ها و اموالشان را خریداری کرده، که (در برابرش) بهشت برای آنان باشد. (توبه/111)

خداوند در این آیه شریفه، خود را خریدار و مومنان را فروشنده و جان ها و اموال را کالا و بهشت را بها و تورات و انجیل و قرآن را سند این معامله قرار داده است. (المیزان ج9 ص410)

حضرت علی ع می فرماید: إنّه لیسَ لأَنفسکم ثَمَنٌ إلاّ الجنّة ، فلا تَبیعوها إلاّ بها. یعنی: جان بهای شما جز بهشت نیست؛ پس آن را جز به بهشت مفروشید.

امام علی ع : ثَمن الجنّة العمل الصالح. یعنی: بهای بهشت کار نیک است.

موجبات رفتن به بهشت

1- ایمان و عمل صالح

ایمان و عمل صالح در قرآن همیشه به همراه هم ذکر شده اند. یعنی ایمان بدون عمل صالح فایده ای ندارد و عمل هم بدون ایمان فایده ای ندارد.کسی که به خدا و غیب و آخرت و بهشت و جهنم ایمان داشته باشد ولی عمل صالحی نکند، آن ایمان برایش سودی نمیی رساند. و اگر کسی هم باشد که همیشه کار خیر و نیک و شایسته انجام دهد ولی ایمان نداشته باشد اثربخش نیست.مثل منافقین که مسجد ساختند و پیامبر آن را تخریب کرد و دستور داد که در آن مکان هیچ چیزی نسازند.

و مَن یعمل مِن الصالحات مِن ذَکَر أَو أُنثی و هو مومنٌ فأُلئک یدخلون الجنّة. یعنی: و هر کس از زن و مرد کار صالح و شایسته انجام دهد، اگر مومن باشد همگی به بهشت می روند. (نساء/124)

در این آیه هم تاکید خداوند بعد از عمل صالحح، بر ایمان جالب توجه است.

2- تقوی و اخلاق

أَکثرُ ما تَلجُ به أُمّتی الجنّة: تقوی الله و حُسنُ الخلق. یعنی: امّت من بیشتر به سبب دو چیز وارد بهشت می شوند: خدا پروایی و خوشخویی.

3- انفاق

امام صادق ع : ثلاثٌ مَن أتی الله بواحدةٍ مِنهنَّ أَوجبَ له الجنّة: الإنفاق مِن إقتار ، و البشرُ لجمیع العالم ، و الانصافُ من نفسِهُ. یعنی: سه کار است که هر کس یکی از آنها را انجام دهد خداوند بهشت را بر او واجب می گرداند: انفاق کردن در تنگدستی و خوشخرویی با همه ی عالم و انصاف داشتن.

4- سختی ها و شدائد

أم حَسِبتم أَن تدخلوا الجنّةَ و لمّا یَعلمِ اللهُ الّذین جاهدوا منکم و یعلم الصّابرین. یعنی: آیا می پندارید که به بهشت خواهید رفت و در حالی که هنوز خدا معلوم نکرده که از میان شما چه کسانی جهاد می کنند و چه کسانی صبر و پایداری می ورزند؟ (آل عمران/142)

امام علی ع : بالمکاره تُنالُ الجنّة. یعنی : با نا ملایمات است که بهشت به دست می آید.

امام محمد باقر ع : الجنّةِ محفوفةٌ بالمکاره و الصّبر ، فمن صَبرَ علی المکاره فی الدّنیا دخل الجنّة. یعنی: بهشت در احاطه ی ناملایمات و بردباری است ؛ پس، هر که در دنیا بر ناملایمات صبر کند به بهشت می رود.

5- چهار چیز موجب برخورداری نعمت بهشت است

رسول اکرم ص : إنَّ فی الجنّةِ غُرفاً یُری ظاهرها مِن باطنها و باطنها من ظاهرها ، یَسکنها مِن اُمّتی ؛ مَن اطاب الکلام ، أَطعَم الطّعام ، و افشَی السّلام و صلّی باللّیل و النّاس نیام. یعنی: در بهشت اتق ها و غرفه هایی است که ظاهر آنها از باطن و داخل آنها ؛ و باطن و داخل آنها از بیرون و ظاهر آنها دیده می شود.کسانی از امّت من در آن سکنا می گزینند که: 1- گفتارش را نیکو سازد 2- اطعام کند 3- سلام را ابراز و افشاء کند 4- نماز بخواند در شب هنگامی که مردم خوابند.

6- مهمان نوازی

پیامبر اکرم ص : أَلضّیف دلیل الجنّة. یعنی : میمان راهنمای بهشت است.

7- سخاوت

رسول مکرم اسلام ص : أَالجنّة دار الأسخیاء. یعنی : بهشت، خانه ی سخاوتمندان است.

و در آیات و روایات راه های زیادی برای رفتن به بهشت، معرفی شده است که برای نمونه چند راه معرفی شد.

چه کسانی وارد بهشت نمی شوند؟

1- إِنّه مَن یُشرک بالله فقد حرّم الله علیه الجنّة و مأواه النّار. یعنی: هر آینه هر کس به خدا شرک ورزد خداوند بهشت را بر او حرام گردانیده و جایگاهش آتش باشد.

2- رسول مکرم اسلام ص: تَرُمُ الجنّة علی ثلاثةٍ: علی المنّان و علی المُغتاب و علی مُدمِنِ الخمر. یعنی: بهشت بر سه کس حرام است: منّت گذارنده و غیبت کننده و میگسار.

3- نبیّ مکرم اسلام ص: لا یَدخُل الجنّة خِبٌّ و لا خائنٌ. یعنی: هیچ حیله گر و خیانت کاری به بهشت نمی رود.

4- رسول الله ص : مَن استَرعی رعیَّةً فغَشَّها حرّم الله علیه الجنّة. یعنی: هر کس سرپرست ملّتی شود و به آنها خیانت ورزد خداوند بهشت را بر او حرام گرداند.

5- حدیث قدسی: حرّمت الجنّة علی المنّان و البخیل و القتّات. یعنی: بهشت بر منت گذار و بخیل و سخن چین حرام کرده است.

6- رسول الله ص : لا یَدخل الجنّة قاطع رحم. یعنی : آن که پیوند خویشی را قطع کند به بهشت راه نیابد.

7- رسول الله ص : لا یَدخلُ الجنّةَ بخیلٌ و لا خَبٌّ و لا خائنٌ و لا سیّیءُ النلکة. یعنی: به بهشت داخل نمی شوند: بخیل و حقه باز و خائن و بد اخلاق.

پس، خدایا! بهشت را به ما بشناسان ، راه های ورود به آن را به ما بشناسان ، به ما توفیق پیمودن این راه ها را عنایت فرما، و درهای بهشت را برای ما بگشای.

و أغلق عنّی فیه ابواب النّیران

و درهای آتش جهنّم و دوزخ را به رویم ببند.

إِنَّ جهنّم کانت مرصاداً للطّاغینَ مآباً. یعنی: مسلّماً در آن روز جهنّم کمینگاهی است بزرگ ؛ و محل بازگشتی برای طغیانگران.(نباء/21و22)

امام علی ع : أحذَروا ناراً لَجَبُها عتید ، و لَهَبُها شدید ، و عذابُها أبداً جدید. یعنی: بترسید از آتشی که موج خروشان آن تناور است و زبانه اش گسترده و غذابش همواره و همیشگی و تازه است.

و أَمّا القاسطون فکانوا لِجهنّمَ حطباً. یعنی: و اما آنان که از حق دورند و ظالمان آتشگیره و هیزم دوزخند.(جنّ / 15 )

خذوهُ و قلّوهُ ؛ ثمَّ الجحیمَ صلّوهُ ؛ ثمَّ فی سلسلةٍ ذرعها سبعونَ ذراعاً فاسلکوهُ. یعنی: او را بگیرید و در بند و زنجیرش کنید ؛ سپس او را در دوزخ بیفکنید ؛ بعد او را به زنجیری که هفتاد ذراع است ببندید.

امام صادق ع : مِن قول جبرئیل لرسول الله ص : لو أَنَّ واحدةً ، من الُلسلة الّتی طولُها سَبعونَ ذراعاً ، وُضِعت علی الدّنیا لذابَتِ الدّنیا مِن حَرِّها . یعنی: در کلام حضرت جبرائیل به پیامبر ص که فرموده بود: اگر یک حلقه از آن زنجیر هفتاد گزی بر دنیا بیفتد و نهاده شود دنیا از گرمای آن گداخته گردد.

چندان هم غیر متابادر به ذهن نیست. چرا گه اگر یک شهاب سنگ کوچک آنقدر گرما دارد و مهیب است که خسارات بزرگی بر زمین وارد سازد و از همین دنیا هم هست و نه از آتش دوزخ جهنّم. و گرمای خورشید که با 150 میلیون کیلومتر فاصله از زمین چنین گرمایی در زمین ایجاد می کند . در حالی که فقط نور خورشید به زمین می رسد و نه شعله ای از خورشید. و در حالی که خود خورشید در برابر خورشیدهای بزرگتر در کیهان مانند یک پیکسل و نقطه ی بسیار کوچکی است که در مقابل خورشیدهای بزرگتر همین دنیا! اصلاً دیده نمی شود! و این در حالی است که در روایات وارد شده که آتش این دنیا چندین برابر سردتر شده نسبت به آتش جهنم.

لباس دوزخیان

امام صادق ع : مِن قول جبرئیل لرسول الله ص : لَو أَنَّ سِربالاً مِن سَرابیل أهل النّار عُاِّقَ بین السّماء و الارضِ لَماتَ أهل الدّنیا مِن ریحه. یعنی: در فرمایش جبرائیل به رسول الله ص : اگر یکی از جامه ها و لباس دوزخیان در میان آسمان و زمین آویخته شود همه ی مردم دنیا از بوی بد آن بمیرند.

خوراک دوزخیان

لیس لهم طعامٌ إلاّ مِن ضَریع ؛ لا یُسمِنُ و لا یُغنی من جوع. یعنی: غذایی جز از ضریع - خار خشک تلخ و بد بو - ندارند ؛ غذایی که نه آنها را چاق و فربه می کند و نه از گرسنگی می رهاند.( غاشیه / 6و7)

رسول الله ص : لو أَنَّ دَلواً صُبَّ من غِسلینٍ فی مَطلعِ الشّمس لَغَلَت منه جماجم مَن فی مغربها. یعنی : اگر یک سطل از چرک و خون دوزخیان در مشرق عالم ریخته شود بر اثر آن ، جمجمه ی کسانی که در غرب جهانن به جوش می آید.

امام صادق ع از قول جبرائیل به رسول الله ص : لَو أَنّ قطرةً من الضّریع قَطَرَت فی شراب أهل الدّنیا لماتَ اهلها من نَنتِها. یعنی: اگر قطره ای از ضریع - خار خشک سمّی - در آب آشامیدنی مردم دنیا بچکد از بوی گند آن همگی بمیرند.

نوشیدنی دوزخیان

فشاربونَ علیه مِن الحَمیم ؛ فشاربونَ شُربَ الهیم. یعنی: و روی آن از سوزان می نوشید ؛ و همچون شتران مبتلا به بیماری عطش، از آن می آشامید.(واقعه / 54-55)

دوزخیان کیانند؟

1- متکبرین

رسول الله ص : اکثر اهل جهنم المتکبرون. یعنی: بیشترین دوزخیان اهل تکبر در دنیا بودند.

2- کسی که مردم از زبانش می ترسند

رسول الله ص : مَن خاف النّاس لسانه فهو مِن أهل النّار. یعنی: کسی که مردم از زبانش بترسند او از اهل جهنّم است.

3- همسایه آزاری

رسول الله ص : مَن آذی جاره حرّم الله علیه ریح الجنّة و مأویه جهنّم . یعنی: هر کس همسایه اش را آزار دهد، خدا بوی بهشت را بر او حرام سازد و جایگاهش دوزخ است.

خدایا! به ما توفیقی عنایت فرما که با انجام فرامین و ستوراتت، راه های دوزخ را بر خود ببندیم. که جهنم بد سر انجامی است.

و وفّقنی فیه لتلاوة القرآن

و در این روز مرا توفیق تلاوت قرآن عنایت فرما

تلاوت قرآن، باید در ما ایجاد تفکر و تدبّر نماید و در این تدبّر راه حق را بیابیم و بعد با ایمان کامل به دستورات آن عمل نماییم .

به ویترین مغازه که نگاه کنی هیچ چیز به تو نخواهد رسید ؛ اما برای نگاه کردن به خط و آیات قرآن هم اجر و پاداش قرار داده شده است. با این که قرآن برنامه زندگی ما هست و باید عمل شود تا به هدف نزول قرآن رسیده باشیم ولی خداوند حتی به نگاه بر این برنامه هم پاداش می دهد.

رسول الله ص : نَوِّروا بیوتکم بتلاوة القرآن ؛ فإنَّ البیتَ إِذا کَثُرَ فیه تلاوةُ القرآن کشثُرَ خیره و اَتَّسَعَ ءَهلهُ و أَضاءَ لأَهل السّماء کما تُضیءُ نجومُ السّماءِ لاَهل الدّنیا. یعنی: خانه های خود را با خواندن قرآن نورانی کنید ؛ زیرا چون در خانه ، قرآن زیاد تلاوت شود، خیرش فراوان شود، و اهل آن در گشایش قرار گیرند و برای آسمانیا بدرخشد چنانکه اختران و ستارگان آسمان برای زمینیان می درخشند.

امام صادق ع : علیکم بتلاوة القرآن فأِنَّ درجاة الجنِة علی عدد آیات القرآن فأذا کان یوم اتلقیامة یُقالُ لقاریءِ القرآن : أِقراء وارقَ ؛ فکلَّما قرأَ آیةً رقی درجةً. یعنی: بر شما باد به تلاوت قرآن پس بدستیکه درجات بهشت بر عدد آیات قرآن است ؛ پس وقتی که روز قیامت شد به قاری قرآن گفته می شود: بخوان و بالا برو ، پس هر آیه از قرآن را که می خواند و قرائت می کند ، یک درجه بالا می رود.

پیامبر ص کسی که قاری و حافظ قرآن بود بسیار دوست می داشت. اگر گروهی را به سفر می فرستاد، از آنها می پرسید که چقدر از قرآن را می دانید؟ و هر کس که بیشتر حفظ بود او را فرمانده و امیر بر دیگران قرار می داد.

گفتار کریمه ی خدا قرآن است خوبی ز بدی کند جدا قرآن است

هر جا گره ای به کارها می افتد محبوب تریت گره گشا قرآن است


یا منزل السّکینة فی قلوب المومنین

ای فرود آورنده آرامش بر دل های اهل ایمان


ما از خداوند این خواسته ها را در هر روز از ماه رمضان داریم

اما ما هم باید این صفات را بشناسیم و خودمان را به آنها نزدیک کنیم

این دعاها توفیق الهی را شامل حال ما می کند که در راه هرآنچه از خداوند خواسته ایم

قدم برداریم


التماس دعا توفیق مزید
۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۲ ، ۲۲:۵۷
داود نوروزی

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهمّ اهْدِنی فیهِ لِصالِحِ الأعْمالِ واقْـضِ لی فیهِ الحَوائِجَ والآمالِ یا من لا یَحْتاجُ الى التّفْسیر والسؤالِ یا عالِماً بما فی صُدورِ العالَمین صَلّ على محمّدٍ وآلهِ الطّاهِرین.

خدایا راهنمائیم کن در آن به کارهاى شایسته واعمال نیک وبرآور برایم حاجتها وآرزوهایم اى که نیازى به سویت تفسیر وسؤال ندارد اى داناى به آنچه در سینه هاى جهانیان است درود فرست بر محمد وآل او پاکیزگان.

تکخوانی دعای روز هفدهم ماه رمضان

همخوانی زیبای دعای روز هفدهم

اللّهم اهدنی فیه لصالح الاعمال

خدایا! مرا به اعمال شایسته در این روز، راهنمایی کن

در این فراز از دعای روز هفدهم ماه رمضان دو موضوع مطرح شده است. موضوع هدایت و موضوع عمل صالح، که این دو لازم و ملزوم هم هستند. چرا که تا هدایت نباشد، عمل صالح انجام نمی پذیرد. برای درک و فهم بیشتر این دعا لازم است که این دو موضوع روشن شوند.

هدایت و راهنمایی؛

قالَ ربُّنا الّذی أَعطی کلَّ شیءٍ خلقَه ثم هدی. یعنی:(موسی) گفت: پروردگار ما همان کسی است که به هر موجودی ، آنچه را لازمه ی آفرینش او بوده داده ؛ سپس هدایت کرده است. (طه آیه 50)

خداوند هدایت را در بدو خلقت هر موجودی در او قرار داده است. نخست خداوند هر چه لازمه ی هر موجودی بوده به او بخشیده است و سپس او را هدایت کرده؛ و منظور از این هدایت این است که خداوند بعد از این که لوازم حیات و وجود و موجود شدن را به او عطا کرده؛ به او چگونگی بهرمندی از این لوازم وجودی را آموخته، تا هر موجودی نیرویش را در مسیر ادامه ی حیاط و وجود خویش به کار گیرد.

انواع هدایت؛

هدایت دو گونه است،

1- هدایت تکوینی ، که برای همه ی موجودات و مخلوقات خداوند است.

قالَ ربُّنا الّذی أَعطی کلَّ شیءٍ خلقَه ثم هدی. یعنی:(موسی) گفت: پروردگار ما همان کسی است که به هر موجودی ، آنچه را لازمه ی آفرینش او بوده داده ؛ سپس هدایت کرده است. (طه آیه 50)

2- هدایت تشریعی؛ که مخصوص انسان ها و ذوی العقول است، که جن را هم شامل می گردد.

ذلک الکتابُ لا ریبَ فیه هدیً للمتّقینَ . یعنی: آن کتاب با عظمتی است که شک در آن راه ندارد و مایه ی هدایت متّقین و پرهیزکاران است. بقره آیه 2

هدایت تشریعی خودچهار نوع است؛

1- هدایت اولیّه و عمومی که همان نشان دادن راه است، که برای همه انسان ها است، یا همان هدایت به معنی فراهم کردن وسیله ی نیل به مقصود و هدف اصلی است.

و لقد جاءهم مِن ربّهمُ الهدی. یعنی: در حالی که هدایت از سوی پروردگارشان برای آنها آمده است. (نجم آیه 23)

و هدیناه النّجدَین. یعنی: و او را به راه خیر و شرّ هدایت کردیم.(بلد آیه 10)

2- هدایت ثانویه یا پاداشی؛ وقتی مومنین از هدایت عمومی خداوند بهرمند شدند و پیامبران و کتب آسمانی و وحی را تصدیق کردند؛ و هدایت اولیه را پشت سر گذاشته باشند خداوند به پاس و پاداش این امر، آنان را مشمول هدایت خاص خود قرار می دهد.

و الّذین اهتدَوا زادَهم هُدیً و ءاتاهم تقواهم. یعنی: کسانی که هدایت یافته اند، (خداوند) بر هدایتشان می افزاید و روح تقوی به آنان می بخشد. (محمد ص آیه 17)

3- و در درجات بالاتر از هدایت رسیدن به واقع ؛ که در سوره یونس آیه ی 9 خداوند بیان می فرماید.

4- و هدایت به مفهوم حکم الهی هم که در سوره إسراء آیه ی 97 خداوند متعال بیان فرموده است.

چون هدایت بدست خداست، ما از خداوند می خواهیم که ما را به سمت و سوی اعمال صالح هدایت فرماید.آیه ی مربوطه: سوره قصص آیه ی 56

به فرمایش پیامبر ص ، که برای ابلاغ و دعوت مبعوث به پیامبری شده است و در کار هدایت اختیاری ندارد؛ همانگونه که ابلیس برای آراستن گناهان در نظر مردم وسوسه می کند و در گمراه کردن هیچ اختیاری ندارد. هدایت و ضلالت به دست قدرت خداست.

در دعای امروز در واقع از خدا می خواهیم که ما را به آن درجات بالا و والای هدایت مشمول و متنعّم کند.

ما از خداوند می خواهیم که ما را هدایت کند و اگر بخواهیم اجابت شود باید خودما هم در این راه تلاش و جدّ و جهد داشته باشیم تا خداوند عنایت کند و ما را هدایت کرده و مشمول متّقین کند که خداوند پرهیزکاران را هدایت می کند.

همانطور که خداوند در قرآن می فرماید: و الّذینَ جاهَدوا فینا لَنَهدیَنَّهم سبُلَنا . یعنی: و آنها که در راه ما جهاد و تلاش کنند، قطعاً به راه های خود هدایتشان خواهیم کرد.( به یقین راه های خود را به آنان می نمایانیم.)

خلاصه انسان باید زمینه ی هدایت را در وجود خود به وجود بیاورد؛ تا هدایت شود. و گرنه طبیعت نعمت هدایت برخردار کردن همه از این نعمت هست. فقط باید زمینه فراهم شده باشد.

باران که در لطافت طبعش خلاف نیست در باغ لاله روید و در شوره زار خس

خداوند در جای جای همین کتاب مقدس آسمانی قرآن می فرماید که ، قرآن برای ظالمین جز خسارت نیست و خسران آنان را زیاد و هرچه بیشتر می کند.

بحث در باره نعمت هدایت زیاد است، اجمال بحث هدایت بیان شد تا ما با مفهوم دعاهایی و راز و نیاز و نیایشی که با خداوند داریم را آشنا بشویم. چون عبادت با بصیرت به هدف قبول و اجابت زودتر می رسند تا عبادت جاهلانه.

چرا که پیامبر رحمت حضرت محمد ص می فرماید: نَومٌ معَ علمٍ خَیرٌ مِن صلاةٍ علی جهلٍ. یعنی: خوابِ توأم با علم و دانش، بهتر از نماز همراه با نادانی است.و روایت بسیار زیاد دیگری در این زمینه؛ نباید از مفهوم ژرف دعاها به سادگی گذر کنیم.

و ظالمان و کافران را خداوند هدایت نمی کند.(قصص:50 و مائده: 67)

اعمال صالح؛

مسئله ای که لازم است ما در باره ی اعمال و توفیق خواهی برای انجام اعمال صالح و هدایت به سمت عمل صالح ؛ بدانیم، این است که منظور کمیت اعمال ما نیست.، بلکه کیفیت و چگونگی اعمال است. اینکه از خداوند بخواهیم که ما را برای انجام هر سال مثلاً یک یا دو عمره و یا زیارت عتبات عالیات توفیق دهد. ضمن این که توفیق طلبی اینگونه هم خود مشروع است. ولی اینگونه دعا شرط لازم هدایت هست ولی شرط کافی نیست.

به قول معروف واحد شمارش اعمال عبادی ما کیلو و خروار و تُن نیست! بلکه همانگونه که در قرآن آمده است، واحد شمارش عمل، چه خیر و چه شرّ ذرّه است.

فَمَن یَعمل مثقالَ ذَرّةٍ خیراً یره و مَن یَعمل مثقال ذرّةٍ شرّاً یرهُ. یعنی: پس هر کس هموزن ذرّه ای کار خیر انجام دهد آن را می بیند. و هر کس هموزن ذرّه ای کار بد انجام دهد آن را می بیند.(زلزله: 7 و 8 )

و خدا می فرماید: هو الّذی خَلَقَ السّماواتِ و الارضَ فی ستّةِ ایّام و کان عرشُهُ علی الماء ؛ لیبلُوَکم ایُّکم أَحسنُ عملاً . یعنی: او کسی است که آسمان و زمین را در شش روز آفرید؛ و عرش او بر آب قرار داشت؛ تا شما را بیازماید که کدام یک عملتان بهتر است.(هود: 7) نفرمد که آکثر عملاً؛ بلکه کیفیت مهم است نه کمیّت.

و امام جعفر صادق ع در این زمینه می فرماید: مَن قَبِلَ الله مِنه صلاةً واحدةً لم یُعذِّبه ، و مَن قَبلَ منه حَسنةً ... لم یُعذِّبه. یعنی: هر که خداوند یک نماز از او بپذیرد، عذابش نکند و از هر که یک کار خوب بپذیرد ... عذابش نکند.

نماز در این حدیث شریف نماینده ی فرائض و واجبات مسلمین است ؛ پس اگر همین اندازه که فرائض و واجبات خود را درست و با شرایط کامل انجام بدهیم، به هدف و مقصود هدایت نائل آمده ایم و هدایت شده ایم. از عارف واصل آیة الله بهجت درخواست دستوراتی عرفانی می شد، ایشان می فرمودند: انجام واجبات و ترک محرّمات.

در انجام عمل هم رتبه رتبه و پلّه پلّه هست:

1- در ابتدا باید به خود اعمال عبادی خود اهمّیت یدهیم، چرا که امیر المومنین علی ع می فرماید: الیوم عملٌ و لا حساب و غداً حسابٌ و لا عمل. یعنی: امروز و دنیا روز عمل است نه حساب و فردای قیامت روز حساب است و نه عمل.

2- در اعمال، ما باید به کیفیّت آن اهمّت بدهیم. چرا که خداوند می فرماید، او خدایی است که آسمان ها و زمین را خلق کرد، تا بیازماید که کدامتان عمل شان بهتر است.

لیَبلُوَکم اَیُّکم اَحسَنُ عملاً. یعنی: تا شما را بیازماید که کدامیک عملتان بهتر است. امام علی ع در تفسیر این آیه می فرماید: لیسَ یعنی اًکثرُ عملاً و لکن اَصوبکم عملاً.یعنی: معنی این آیه این نیست که زیاد عمل انجام بدهید، بلکه عما را نزدیک به صواب انجام دهید. صواب یعنی اینکه زودتر و بهتر به نتیجه می رساند، أصوب یعنی اینکه به ثمر می رسد، یعنی به هدف می رسد.

3- و بعد از کیفیت باید به مستمرّ بودن آن اهمّیت بدهیم. در انجام اعمال هر چند کم هستند امیر مومنان با تکرار کلمه ی مداومت بر دائمی بودن آن عمل تکیه دارند؛ المداومة المداومة! در حدیث دیگری می فرمایند: قلیلٌ تدومُ علیه، أَرجی مِن کثیرٍ مَملولٍ منه. یعنی: عمل اندک که بر آن مداومت ورزی،از عمل بسیار که از آن خسته شوی امیدوار کننده تر است.

4- بعد از استمرار مورد دیگری که درجه عمل ما را بالا می برد و پله های بالای ارتباط با خدا هست ؛ تصفیه ی عمل است. در حدیثی از امیر المومنین می خوانیم: اَجلُّ ما ینزلُ من السماء التوفیق و اجل ما یصعدُ من الارض الاخلاص . یعنی: جلیل ترین چیزی که از آسمان به زمین نازل می شود، توفیق است و جلیل ترین چیزی که از زمین صعود می کند به آسمان اخلاص است.

اخلاص اصلی ترین شرط قبولی اعمال ما هست.

خلاصه اینکه همانگونه که مردم یکدیگر را در دنیا به اموال می شناسند ؛ در آخرت به اعمال شناخته خواهند شد؛ امام هادی ع : النّاسُ فی الدّنیا بالاموال و فی الآخرةِ بالاعمال. یعنی: مردم در دنیا با اموال شناخته می شوند و سروکار دارند و در آخرت با اعمال شناخته می شند.

مثلاً می گوییم فلانی ثروتمند است و یا فلانی فقیر است و با مال سنجیده می شوند ولی در آخرت اعمال ملاک شناخت مردم است.

بیشتر در باره ی نفس عمل گفته شد، ولی عمل صالح هم تقریباً شناخنه شد.

اگر توفیق داشتم و فرصتی پیش آمد فرازهای بعدی را هم بحث خواهیم کرد.

و اقض لی فیه الحوائجِ و الآمال

و در این روز خواسته ها و آرزوهایم را بر آورده ساز

یا من لا یتاج الی التفسیر و السئوال

ای کسی که به تفسیر و سئوال بندگان نیازمند نیستی

یا عالماً بما فی صدور العالمین

ای کسی که به آنچه در دلهای جهانیان است دانایی

صلّ علی محمّد و آله الطّاهرین

بر پیامبر و خاندان پاکش درود فرست.


ما از خداوند این خواسته ها را در هر روز از ماه رمضان داریم

اما ما هم باید این صفات را بشناسیم و خودمان را به آنها نزدیک کنیم

این دعاها توفیق الهی را شامل حال ما می کند که در راه هرآنچه از خداوند خواسته ایم

قدم برداریم

التماس دعا توفیق مزید

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۲ ، ۰۱:۴۰
داود نوروزی

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهمّ وَفّقْنی فیهِ لِموافَقَةِ الأبْرارِ وجَنّبْنی فیهِ مُرافَقَةِ الأشْرارِ وأوِنی فیهِ بِرَحْمَتِکَ الى دارِ القَرارِبالهِیّتَکِ یا إلَهَ العالَمین.

خدایا توفیقم ده در آن به سازش کردن نیکان ودورم دار در آن از رفاقت بدان وجایم ده در آن با مهرت به سوى خانه آرامش به خدایى خودت اى معبـود جهانیان.

تکخوانی دعای روز شانزدهم ماه رمضان

همخوانی زیبای دعای روز شانزدهم

اللّهم وفقّنی فیه لموافقة الابرار

خدایا! در این روز مرا به موافقت - اعمال و افکار - نیکان موفق بدار.

ابرار از ماده برّ است و برّ یعنی نیکی، که در قرآن به همراه تقوی آورده شده است: تعاونوا علی البرّ و التقوی و لا تعاونوا علی الاثم و العدوان ؛ یعنی در نیکی و پرهیزکاری با هم همکاری و تعاون کنید و هرگز در راه گناه و تعدّی همکاری نکنید. (مائده2) که این آیه شریفه ارتباط مستقیم دارد با فرازهای دعای امروز؛ و در سوره مبارکه دهر که ویزگیهای ابرار را بیان می فرماید در آنجا و با سیزده آیه نعمات بهشتی ابرار را بیان می فرماید که مربوط می شود به فراز سوم دعای امروز.

ویزگیهای ابرار و نیکان در قرآن؛

خداوند در قرآن و در سوره ی انسان(دهر) ، که در فضیلت اهل بیت و حضرت امیر المومنین ع و فاطمه زهارا (س) نازل شده است؛ شش خصلت برای ابرار بیان فرموده است:

1- به نذر خود وفا می کنند 2- از روزی که عذابش گسترده است می ترسند 3- غذای خود را با این که نیاز دارند به نیازمندان می بخشند 4- اعماشان لوجه الله است، فقط برای خداست 5- هیچ پاداشی از دیگران نمی خواهند 6- از پروردگار عالمیان می ترسند در روزی که عبوس است.

آیات 5 تا بیست و پنج سوره ی مبارکه انسان در فضیلت اهل بیت ع نازل شده است؛ که با ابرار آغاز می شود:

اِنّ الابرار یَشربونَ مَن کأسِ کان مزاجها کافوراً ؛ عیناً یَشربُ بها عبادُ اللهِ یُفجّرونَها تفجیراً ؛ یوفونَ بالنّذر و یخافونَ یوماً کانَ شرّهُ مستَطیراً ؛ و یُطعمون الطّعامَ علی حبّه مسکیناً و یتیماً و اسیراً ؛ انّما نُطعمکم لوجه الله لا نریدُ منکم جزاءً و لا شکوراً ؛ انّا نخافُ مِن ربّنا یوماً عبوساً قمطریراً .

یعنی: به یقین ابرار و نیکان از جامی می نوشند که با عطر خوشی آمیخته است ؛ از چشمه ای که بندگان خاص خدا از آن می نوشند؛ و از هر جا بخواهند آن آب را جاری می سازند ؛ آنها به نذر خود وفا می کنند، و از روزی که شرّ و عذابش گسترده است می ترسند ؛ و غذای خود را با آنکه به آن علاقه و نیاز دارند به مسکیتن، یتیم و اسیر می دهند ؛ ( و می گویند ) ما شما را به خاطر خدا اطعام می کنیم، و هیچ پاداش و سپاسی از شما نمی خواهیم ؛ ما از پروردگارمان ترسانیم در آن روزی که عبوس و سخت است.( انسان آیات5 تا 10 )

در سوره مبارکه بقره هم چند ویژگی برای نیکی و نیکوکار و ابرار بیان می فرماید، در آنجایی که مسلمین در باره ظواهر دین بحث می کنند و از قبله که به کدام سو نماز بخوانند، و درباره قبله و تغییر آن صحبت می کنند؛ این آیه نازل شد و روشن کرد که برّ به این ظواهر کار و صورت اعمال ما نیست که شما همه ی وقت خودتان را صرف بحث در این مورد کرده اید؛ بلکه برّ و ابرار خصوصیاتشان اینگونه است:

1- به خدا ایمان دارند 2- به روز رستاخیز ایمان دارند 3- به فرشتگان اعتقاد دارند 4- به کتاب آسمانی ایمان دارند 5- به پیامبران ایمان آورده اند 6- مال خود را با عین علاقه و نیاز خود به به خویشاوندان خود می بخشند و به یتیمان و فقرا و در راه ماندگان و گدایان و بردگان انفاق می کنند 7- نمار را به پا می دارند 8- زکات را می پردازند 9- به عهد خود وفا می کنند 10- در برابر محرمیتها بردبارند 11- در بیماری ها استقامت می ورزند و صبورند 12- در میدان جنگ استقامت دارند و صبورند 13- اینان راستگویا و صادقین هستند 14- پرهیزکار هستند.

این آیه به وضوح برای ما بیان می کند که باید موافق با ابرار باشیم و در کارها و افکار و اعمال مان باید به آنها نگاه کنیم نه به خومان و در خودمان بمانیم و به جایی نرسیم.

همه می دانیم چه شیعه و چه عامه که آیه اطعام در عین علاقه و نیاز در رسای اهل بیت هست و در این آیه هم ذکر خیر از این خصلت امیر المومنین ع آمده که به او باید نگاه کنید و برّ را باید در وجود او می دیدید نه اینکه همه ی وقت تان را در بحث از قبله بگذرانید به بطالت؛ به خاطر همین آیات هست که پیامبر به ما می فرماید که امروز باید اینگونه دعا کنید؛ تا ما ابرار را بشناسیم و از خداوند توفیق بخواهیم که موافق با افکار و اعمال ایشان باشیم.

لیسَ البرّ اَن تولوا وجوهکم قِبَلَ المشرقِ و المغربِ ، و لکنَّ البرّ مَن ءامن باللهِ و الیومِ الآخرِ و الملائکةِ و الکتابِ و النّبییّن و ءاتی المال علی حبّه ذَوی القربی و الیتمی و المساکین و ابن السّبیل و السّائلین و فی الرّقاب و اَقامَ الصّلاةَ و ئاتی الزکاةَ و الموفون بعهدهم إذا عاهدوا و الصّابرینَ فی البأساءِ و الضّراء و حینَ البأس اولئک الّذینَ صدقوا و اولئک هم المتّقون .

نیکی، تنها این نیست که (به هنگام نماز) روی خود را به سوی مشرق و یا به سوی مغرب کنید؛ ( و تمام گفتگوی شما، درباره ی قبله و تغییر آن باشد؛ و همه ی وقت خود را مصروف آن سازید) بلکه نیکی و نیکوکار کسی است که به خدا و روز رستاخیز و فرشتگان و کتاب آسمانی و پیامبران، ایمان آورده اند ؛ و مال خود را ، با همه ی علاقه ای که به آن دارند، به خویشاوندان و یتیمان و مساکین و واماندگان در راه و سائلان و بردگان، انفاق می کنند ؛ نماز را بر پا می دارند و زکات را می پردازند ؛ و همچنین کسانی که به عهد خویش هنگامی که عهد بستند، وفا می کنند؛ و در برابر محرومیّتها و بیماری ها و در میدان جنگ، استقامت به خرج می دهند؛ اینها کسانی هستند که راست می گویند؛ - گفتارشان با اعتقادشان هماهنگ است - و اینها هستد پرهیزکاران. (بقره آیه 177)

ابرار و نیکان در روایات؛

پیامبر ص ده ویژگی برای آنها بیان فرموده است.

رسول الله ص : أمّا علامةُ البارّ فعشَرةٌ : یُحبّ فی الله ، و یُبغِضُ فی الله ، و یُصاحبُ فی الله ، و یُفارقُ فی الله ، و یَغضَبُ فی الله ، و یرضی فی الله ، و یعملُ لله ، و یَطلُبُ إلیه ، و یَخشعُ لله خائفاً مخوفاً طاهراً مخلصاً مستحیاً مراقباً ، و یُحسنُ فی الله .

یعنی :نشانه ی نیکوکار ده چیز است: 1- برای خدا دوست می دارد 2- برای خدا دشمنی می ورزد 3- برای خدا یار و همراه می شود 4- برای خدا جدا می شود 5- برای خدا خشم می گیرد 6- برای خدا خشنود می شود 7- برای خدا کار می کند 8- خدا را می طلبد و خدا جو است 9- در برابر خدا خاشع و ترسان و هراسا و پاک و با اخلاص و باحیا و مراقب خود است 10- برای خدا احسان و نیکی می کنند.

امام باقر ع می فرماید: أربعٌ من کنوز البرّ : کتمانُ الحاجة ، و کتمان الصّدقة ، و کتمان الوَجَع ، و کتمان المصیبة. یعنی: چهار چیز از گنج های برّ و نیکی است : نهان داشتن نیاز و نهان داشتن و نهان دادن صدقه و نهان داشتن درد و نهان داشتن مصیبت .

رسول الله ص: لا یزیدُ فی العمر الاّ البرّ . یعنی: بر عمر نمی افزاید مگر برّ و نیکی.

و جنّبنی فیه مُرافقة الاشرار

و مرا از دوستی با بدکاران دور گردان

مرافقة از رفق است یعنی دوست و همراه شدن با کسی و مرافقة یعنی دوستی و قبول دوستی دیگران؛ اشرار هم جمع شر است یعنی بدی.

اشرار و شرّ در مفاهیم قرآنی؛

انسان در تشخیص اینکه چه چیزی خوب است و چه چیزی بد، اشتباه می کند، و اینکه چه کسی و چه دوستی خوب است و چه دوستی ای شر و بدی به انسان می رساند، دچار اشتباه می شود. همانگونه که خداوند متعال در قرآن می فرماید: کتب علیکم القتال ، و هو کُرهٌ لکم ، و عسی اَن تکرهوا شیئاً و هو خیرٌ لکم و عسی أن تُحبّوا شیئاً و هو شرٌّ لکم و الله یعلم و انتم لا تعلمون . یعنی: جهاد در راه خدا برای شما مقرر شد ، در حالی که برای شما نا خوشایند است. چه بسا چیزی را خوش نداشته باشید، حال آنکه خیر شما در آن است؛ و یا چیزی را دوست داشته باشید، حال آنکه شرّ شما در آن است، و خدا می داند، و شما نمی دانید.( بقره آیه 216)

و حتی چه بسا خواسته ها و دعاهایی که از خداوند داریم به ضرر ما باشد و سر و بدی ما در آنها باشد؛ یعنی ممکن است انسان انقدر در اشتباه باشد و با خدا ارتباط دارد و دعا می کند ولی همین خواسته از خدا هم ممکن است به اوشرر برساند. همانگونه که خداوند متعال در قرآن می فرماید: و یَدعُ الانسانُ باشَّردُعاءَهُ باخیر و کان الانسانُ عجولاً. یعنی: انسان - بر اثر شتابزدگی - بدی ها را طلب می کند آنگونه که نیکی ها را طلب می کند؛ و انسان همیشه عجول بوده است.(إسراء آیه 11)؛ البته دعا در این آیه معانی وسیعی دارد که هر گونه طلب و خواستن را شامل می شود.

در روایتی امام صادق ع می فرماید: راه نجات و هلاکت خود را بشناس، مبادا از خدا چیزی بخواهی که نابودی تو در آن است؛ در حالی که گمان می بری نجات تو در آن است؛ و بعد آیه فوق را تلاوت فرمودند.

در سوره فلق و ناس هم از شرّ اینچنین اشراری به خدا پناه می بریم:

1- از شرّ هر آنچه خدا آفریده است 2- از شرّ دشمن و شروری که در تاریکی یورش می برد و به فرمده امام خامنه ای شبی خون می زند. 3- از شرّ افسونگران که با افسون در گره ها می مند. 4- از شرّ حسودی که حسادت می کند. 5- از شرّ وسوسه گر پنهان که پنهانی و بی خبر وسوسه می کند.

دو روایت؛

امام صادق ع می فرماید: الغضب مفتاح کلّ شرّ. خشم کلید هر بدی است.

پیامبر ص می فرماید:« إنّ ابلیس یَخطُبُ شَیاطینَهُ و یقولُ: علیکم باللّحم و المسکر و النّساء ، فإنّی لا أجدُ جِماعَ الشّر إلاّ فیها. یعنی: ابلیس برای شیطان های خود سخنرانی می کند و می گوید: بر شما باد گوشت و مسکر یعنی مست کننده و زنان.» مقصود این است که با وارد ساختن مردم به افراط در خوردن گوشت زمینه ی شهوترانی را فراهم کنند و به وسیله ی مسکر ها و مست کننده ها عقل آنها را از بین ببرند و از این طریق زمینه را برای تجاوز جنسی و اعمال نامشروع فراهم نمایند.

و آونی فیه برحمتک الی دار القرار

و مرا با رحمت خویش در بهشت جاودان منزل و ماوا ده.

دار القرار، یکی از القاب و اسامی بهشت است.

در سوره مبارکه انسان، که در شرح فراز اول دعای امروز آیاتی بیان شد، در ادامه همان آیات و در بیان پاداش ابرار و نیکان سیزده آیه از مشخصات دار القرارِ ابرار را بیان می فرماید. از آیه یازده الی بیست و دو ، مشخصات بهشت ابرار را بر می شمرد.

بالهیّتک یا اله العالمین

به حق خداییت ، ای خدای عالمیان

ما از خداوند این خواسته ها را در هر روز از ماه رمضان داریم

اما ما هم باید این صفات را بشناسیم و خودمان را به آنها نزدیک کنیم

این دعاها توفیق الهی را شامل حال ما می کند که در راه هرآنچه از خداوند خواسته ایم

قدم برداریم

التماس دعا توفیق مزید

۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مرداد ۹۲ ، ۲۳:۳۶
داود نوروزی