بَشیراً و نَذیراً

وَ هو الفَتّاحُ العَلیمُ

بَشیراً و نَذیراً

وَ هو الفَتّاحُ العَلیمُ

بَشیراً و نَذیراً

سلام علیکم و رحمة الله و برکاته، خوش آمدید
بنده از سال 1386 با پارسی بلاگ وارد دنیای
مجازی شدم و اکنون هم با بلاگ مشغول تاثیر
گذاری بر دنیای حقیقی هستم!

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پیام های کوتاه
آخرین نظرات

۱۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شرح دعای روز پنجم ماه رمضان» ثبت شده است

لطفاً برای مشاهده این مطلب بر روی ادامه مطلب کلیک نمایید
۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ تیر ۹۳ ، ۰۳:۰۸
داود نوروزی

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهمّ اجْعَل سَعْیی فیهِ مَشْکوراً وذَنْبی فیهِ مَغْفوراً وعَملی فیهِ مَقْبولاً وعَیْبی فیهِ مَسْتوراً یا أسْمَعِ السّامعین.

خدایا قرار بده کوشش مرا در این ماه قدردانـى شده وگناه مرا در این ماه آمرزیده وکردارم را در آن مورد قبول وعیب مرا در آن پوشیده اى شنواترین شنوایان.

تکخوانی دعای روز بیست و ششم ماه رمضان

همخوانی زیبای دعای روز بیست و ششم

اللهم اجعل سعیی فیه مشکوراً

خدایا! در این روز کوششم را در راه طاعتت بپذیر و به من پاداش خیر عنایت کن.

در هر مسئله ای ابتدا باید برویم سراغ قرآن؛ در این مورد هم اول به کتاب همه ی کتاب ها، قرآن مراجعه میکنیم.

قرآن مجید هم در باره «سعی» و «تشکر خدا از مومن» آیاتی دارد.

الف) سعی و کوشش انسان در قرآن

1- هیچ چیز جز سعی انسان مال انسان نیست:

و أَن لیسَ للانسان إلاّ ما سعی ؛ و أَنَّ سعیَهُ سوفَ یُری. یعنی: و اینکه برای انسان بهره ای جز سعی و کوشش او نیست ؛ و اینکه تلاش او بزودی دیده می شود.( نجم/39 و 40 )

در ادبیات عرب «ل » نشانه مالکیت حقیقی است. انسان تنها مالکیت اعمال خوب و یا بد خود را دارد. عمل او تا ابد برای انسان باقی می ماند؛ اما چیزهای دیگری که انسان فکر می کند که برای اوست و مالک آنها می باشد ، مانند مال و مقام و فرزند و ... ، همه در دنیا همراه انسان است و تازه در دنیا هم مالک حقیقی انسان نیست، بلکه مالک حقیقی خداست.

ما که از خداوند در این روز تلاش مقبول و مشکور می خواهیم خداوند به ما اطمینان می دهد که تلاش ما به زودی دیده خواهد شد.

2- در شروع روز بزرگ همه به فکر سعی و تلاش خود می افتند.

فَإذا جاءَتِ الطّامّةُ الکبری ؛ یَومَ یتذکّرُ الانسانُ ما سعی. یعنی: هنگامی که آن حادثه ی بزرگ رخ دهد ؛ در آن روز انسان به یاد کوشش هایش می افتد.(نازعات/34-35)

3- سعی مردم گوناگون است و پاداش و جزای گوناگون هم دارد.

إنَّ سعیَکم لشتّی ؛ فأَمّا مَن أَعطی و اتَّقی ... فسنُیسِّره للیُسری... و امّا من بَخِلَ و استغنس ... فسنیسره للعسری. یعنی: که سعی و تلاش شما مختلف است ؛ امّا آنکس که در راه خدا انفاق کند و پرهیزکاری پیش گیرد ... ما او را در مسیر آسانی قرار می دهیم. امّا کسی که بخل ورزد و از این راه بی نیازی طلبد ؛ بزودی او را در مسیر دشواری قرار می دهیم. (لیل/4-10)

سعی و تلاش مشکور که در پس آن برخورداری از نعمات و پاداش های دنیوی و اخروی الهی است؛ نیازمند شرایطی است، که یکی از این شرایط، انفاق در راه خدا است و بخل نورزیدن.

4- سعی غیر مشکور و اعمال حبط و نابود شده

قل هل نُنبّئُکم بالاخسرینَ اَعمالاً ؛ الّذینَ ضلَّ سعیُهم فی الحیاة الدّنیا و هم یَسَبونَ اَنَّهم یُحسِنونَ صُنعاً ؛ یعنی: بگو: « آیا به شما خبر دهیم که زیانکارترین مردم در کارها ، چه کسانی هستند؟ ؛ آنها که سعی و تلاش هایشان در زندگی دنیا گم و نابود شده؛ با این حال، می پندارند کار نیک انجام داده اند. »(کهف/104-105)

گاهی انسان کار خلاف و گناهی انجام می دهد و فکر می کند که کار خوب و مهمی بوده است.به این می گویند جهل مرکب. خداوند هم این گونه افراد را، زیانکارترین مردم نام نهاده که دلیلش هم روشن است؛ کسانی که کار اشتباه و خلاف و گناهی انجام می دهند و می دانند که کارشان خلاف و گناه است، ممکن است که به خود بیایند و برگردند و توبه کنند و جبران ما فات نمایند. اما آنهایی که گناه کارند و در عین حال، گناهشان را عبادت و اعمال بدشان را نیکوکاری می پندارند، نه تنها در صدد جبران نیستند، بلکه با شدّت هرچه تمام تر به کار خود ادامه می دهند. نمونه بارز و آشکار اینگونه افراد «خوارج نهروان» هستند.

ب) شکور و قدر دان بودن پروردگار در قرآن

تذکر این نکته ضروری است که، اعمالی که خالص و برای خدا باشد و برای تشکر و سپاس و پاداش غیر خدا انجام داده نشود، خداوند می پذیرد و قدردانی می کند و پاداش می دهد. اما اگر برای سپاس و پاداش مردم باشد خداوند هم ، برای گرفتن پاداش و جزا و سپاس به همان مردم واگذار می کند.

در سوره مبارکه ی انسان، و در آیات مربوط به انفاق امیر مومنان علی ع و حضرت زهرا س؛ هنگامی که انفاق می کنند می گویند: انّما نُطعمکم لوجه الله لا نُرید منکم جزاءً و لا شکوراً. یعنی: (و می گویند:) ما شما را به خاطر خدا اطعام می کنیم، و هیچ پاداش و سپاسی از شما نمی خواهیم.( انسان/9) ؛ که به همین خاطر خداوند تقریباً هفده تا از نعمت های بهشتی را برای جزای این کار خالص برای آنها می شمارد. و بعد می فرماید: «کان سعیکم مشکوراً». که نشان دهنده ی این مسئله است که ، صرف عمل اهمیت ندارد بلکه نیت و هدف اعمال از اهمیّت بسیار بیشتری برخوردار است.

1- خداوند پاداش می دهد و قدر دان است.

اِنَّ هذا کان لکم جزاءً و کان سعیکم مشکوراً. یعنی: این پاداش شماست، و سعی و تلاش شما مورد قدردانی است.(انسان / 22)

2- قدر دانی خداوند برای عاشقان آخرت است

و مَن اَرادَ الاخرةَ و سَعی لها سَعیاً و هو مؤمنٌ فاُولئک کان سَعیُهم مشکوراً. یعنی: و آن کس که سرای آخرت را بطلبد، و برای آن سعی و کوشش کند، در حالی که ایمان داشته باشد،سعی و تلاش او، قدر دانی می شود و (از سوی خدا) پاداش داده خواهد شد.(إسراء / 19)

این تعبیر خداوند که سعی شان پاداش داده خواهد شد از اینکه بگوید پاداششان بهشت است، بسیار جامع تر و والاتر و برتر است.

3- خداوند حسنات را چند برابر می کند و به واسطه ی حسنات گناهان ما را می بخشد؛ چون «شکور» است.

اِن تُقرضُوا اللهَ قَرضاً حَسناً یُضاعِفهُ لکم و یَغفِر لکم ؛ و اللهُ شکورٌ حلیمٌ. یعنی: اگر به خدا قرض الحسنه دهید، آن را برای شما مضاعف می سازد و شما را می بخشد؛ و خداوند شکر کننده و بردبار است.( تغابن / 17)

4- بهشتیان هم می گویند خداوند «شکور» است.

و قالوا الحمدُ للهِ الّذی اَذهبَ عنّا الحَزَنَ ، اِنَّ ربَّنا لَغفورٌ شکورٌ. یعنی: آنها (بهشتیان) می گویند: « حمد (وستایش) برای خداوندی است که اندوه ما را از ما بر طرف ساخت؛ پروردگارِ ما آمرزنده و سپاسگزار است.(فاطر / 34)

5- خداوند نسبت به اعمال بندگان مومن خود شکر گزار است.

لیُوفِّیَهم اُجورهم و یَزیدَهم مِن فضله، اِنَّه غفورٌ شکورٌ. یعنی: ( آنها این اعمال را انجام می دهند) تا خدا اجر و پاداش کامل به آنها دهد و از فضلش برآنها بیفزاید که او آمرزنده و شکرگزار است.( فاطر/30) قبل از این آیه شریفه خداوند در باره تلاوت قرآن و اقامه نماز و انفاق و خشیت الهی بندگان خود می گوید.

6- اگر شکر گزار بودیم خدا هم شکر گزار است.

ما یَفعَلُ بِعذابِکم اِن شَکَرتُم و آمنتُکم ؛ و کان اللهُ شاکراً علیماً. یعنی: خدا چه نیازی به مجازات شما دارد اگر شکر گزاری کنید و ایمان بیاورید؟! ؛ خدا شکر گزار و آگاه است.( نساء/147 )

7- پیامبر هم برای امر عظیم نبوّت از مردم اجر نخواست تا خدا سپاسگزار و شکرگزارش باشد.

قل لا اَسئَلُکم علیه اَجراً الاّ المودّةَ فی القربی ؛ و مَن یَقتَرف حَسنةً نَزِد لهُ فیها حُسناً ؛ اِنَِ اللهَ غفورٌ شکورٌ. یعنی: بگو: « من هیچ پاداشی از شما برای رسالتم درخواست نمی کنم جز دوست داشتن نزدیکانم ؛ و هر کس کار نیکی انجام دهد، بر نیکی اس می افزاییم؛ چرا که خداوند آمرزنده و سپاسگزار است. (شوری / 23 )

و ذنبی فیه مغفوراً

و در این روز، گناهم را ببخش

عوامل و ایباب آمرزش اموری هستند که در آیات و روایات به آنها اشاره شده است. که خود چند پست از وبلاگ نیازمند بیان آنهاست.

اسباب آمرزش

در قرآن:

1- توبه (سوره تحریم، آیه8 ) ؛ 2- ایمان و عمل صالح (محمد/2)؛ 3- تقوی (انفال/2) ؛ 4 و 5 و 6- هجرت و جهاد و شهادت (آل عمران/195) ؛ 7- انفاق (بقره/71) ؛ 8- قرض الحسنه (تغابن/17) ؛ 9- پرهز از گناهان کبیره (نساء/31) ؛ 10- حسنات و خوبی ها ( هور/114)

در روایات:

1- مرض ها و بیماری ها 2- کیفر دنیوی 3- احزان و غم و اندوه 4- اغاثة الملهوف ، فریادرسی ستمدیدگان 5- حسن خلق و اخلاق نیکو 6- استغفار ملائکه 7- کثرة السجود ، سجده های زیاد 8- حج و عمره 9- صلوات بر محمد و آل محمد ص 10- مرگ برای مؤمنین 11- نماز با شناخت حق نماز

و عملی فیه مقبولاً

و عملم را در این روز قبول کن.

اعمالی که ما انجام می دهیم دسته شرایط دارد: اول شرایط صحت اعمال ما هست که فقه و مراجع تقلید عهده دار این امر هستند. و مهمتر از مسائل فقهی اعمال، شرایط قبولی اعمال و عبادات ما هستند. مثل شرط اقتصادی، که هر جا در قرآن حرف از صحبت با خدا و نماز است، حرف از زکات و تزکیه مال هم هست. و بعد از آن و در درجات بالاتر شرایط کمال عبادات ما هستند. مثل روزه در گرما و طولانی بودن روزها.

قبولی اعمال هم شرایطی دارد. که بعد از شرایط صحت اعمال است ولی اهمیت بسیار بیشتری نسبت به شرایط صحت اعمال دارد. چرا که امیر مؤمنان حضرت علی ع می فرماید: کونوا علی قبول العمل اَشدُّ عنایةً منکم علی العمل. یعنی:بر قبولی عمل بشتر از انجام خود عمل عنایت و توجه داشته باشید.

در باره ی مراتب و درجات، اعمال مراجعه شود به شرح دعای روز هفدهم ماه رمضان، اعمال صالح،در همین وبلاگ.

شرایط قبولی اعمال هم چند مورد در قرآن و روایات ذکر شده که نیاز به فرصتی بیشتر برای بیان آنهاست.

1- شرط اعتقادی 2- شرط سیاسی و ولایی 3- شرط اخلاقی 4- شرط اقتصادی 5- شرط اجتماعی

و عیبی فیه مستوراً

و در این روز عیبم را بپوشان

خداوند ستّار العیوب هست و اگر عیوب ما را از هم نمی پوشاند زندگی کردن در اجتماع و جامعه و خانواده برای ما غیر ممکن می شد.

خداوندا! عیوب ما را از صاحب العصر و الزمان بپوشان و آبروی ما را در نزد امام مهدی عجل الله تعال فرجه الشّریف حفظ نما.

یا اَسمعَ السامعین

ای شنواترین شنواین

ما از خداوند این خواسته ها را در هر روز از ماه رمضان داریم

اما ما هم باید این صفات را بشناسیم و خودمان را به آنها نزدیک کنیم

این دعاها توفیق الهی را شامل حال ما می کند که در راه هرآنچه از خداوند خواسته ایم

قدم برداریم

التماس دعا توفیق مزید

۱ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ مرداد ۹۲ ، ۰۱:۳۰
داود نوروزی
بسم الله الرحمن الرحیم
اللَّهُمَّ حَبِّبْ إِلَىَّ فِیهِ الْإِحْسَانَ وَ کَرِّهْ إِلَىَّ فِیهِ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْیَانَ وَ حَرِّمْ عَلَىَّ فِیهِ السَّخَطَ وَ النِّیرَانَ بِعَوْنِکَ یَا غِیَاثَ الْمُسْتَغِیثِینَ.
خدایا! در این روز احسان و نیکویی را محبوب من قرار ده و فسق و گناه را ناپسند من گردان و خشم و آتش قهرت را بر من حرام نما به یاری خودت ای فریادرس فریاد خواهان
اللهم حببّ الیَّ فیه الاحسان
خدایا ! در این روز احسان و نیکویی را محبوب من قرار بده.
حَسَن یعنی نیکی و احسان یعنی نیکی کردن و کارهای خوب و نیک انجام دادن، مثل واجبات الهی و مستحبات و محسن یعنی نیکوکار و برّ هم یعنی نیکوکاری و خدا در قرآن می فرماید:
« تعاونوا علی البر و التقوی و لا تعاونوا علی الاثم و العدوان، واتقوا الله إنَّ الله شدید العقاب. یعنی: در نیکی و پرهیزکاری همکاری کنید نه در گناه و تجاوز؛ و از خدا بترسید، که او به سختی کیفر می دهد.» که دعای امروز با نظر و نگاهی به این آیه- مائده 2 - از جانب پیامبر اکرم ص بیان شده است، چرا که در دعا از خداوند می خواهیم که ما را محسن گرداند و در فراز بعد از خداوند می خواهیم که توفیق نکردن گناه نصیب ما گرداند و در فراز بعد هم می خواهیم که از آتش جهنم دورمان کند ، دقیقاً به همان ترتیبی که در آیه آمده است. و همچنین آیه ی نود سوره نحل.
خداوند در قرآن کتاب برنامه ی زندگی ما در دنیا و آخرت دستور به احسان کرده در کنار عدل:
إنَّ الله یأمر بالعدل و الاحسان و ایتایءِ ذی القربی و ینهی عن الفحشاء و المنکر و البغی. ترجمه: خداوند به عدل و احسان و بخشش به نزدیکان فرمان می دهد؛ و از فحشاء و منکر و ستم، نهی می کند. سوره نحل آیه 90
در تفسیر نمونه در باره ی این آیه آمده: این آیه ، نمونه ای از جامع ترین تعلیمات اسلام در زمینه ی مسائل اجتماعی و انسانی و اخلاقی را بیان می کند. در آغاز می گوید: خداوند به عدل فرمان می دهد» عدل همان قانونی است که تمام نظام هستی بر محور آن می گردد و به معنای این است که هر چیزی سر جای خود باشد.. بنابراین ، هر گونه انحراف، افراط، تفریط و تجاوز به حقوق دیگران، برخلاف اصل عدل است؛ اما چون عدالت با همه ی قدرت و شکوه و تاثیر عمیقش ، در مواقع بحرانی و استثنایی، به تنهایی کار ساز نیست، بلافاصله دستور احسان را پشت سر آن می آورد.
احسان چیست؟
در تفسیر نور الثقلین روایتی در تفسیر احسان آورده شده است:
فی قوله تعالی: « و من أحسَنَ دیناً ممَّن أسلَمَ وجهه لله و هو محسن » : رُویَ أنَّ النّبی سُئِلَ عن الاحسان، فقال: أن تَعبُدَ الله کانّکَ تراهُ، فإن لم تکن تراه فإنّه یراک. ترجمه: درباره ی آیه ی « و دین چه کسی بهتر است از کسی که از روی اخلاص رو به خدا کند و نیکو کار بُوَد؟ » روایت شده است که از پیامبر ص درباره ی نیکی و احسان سئوال شد، فمودند: احسان این است که خدای را چنان پرستی که گویی او را می بینی؛ زیرا اگر تو او را نبینی او تو را می بیند.
آثار احسان؛
1- چند برابر شدن نیکی ها در پرونده ی اعمال ما:
مَن جاءَ بالحسنةِ فله عشرُ أمثالها و من جاء بالسَّیّئةِ فلا یُجزا إلاّ مثلها و هم لا یُظلمون. ترجمه: هر کس کار نیکی انجام دهد، ده برابر به او پاداش دهند، و هر کار بدی انجام دهد تنها همانند آن کیفر بیند و به آنان ستم نمی شود. انعام آیه 160
امام زین العابدین ع : یا سَوأَتاه لِمَن غَلَبت إحداتُه عَشَراتِهِ - یُرسدُ أنَّ السّیئةَ بواحدةٍ و الحسنةَ بعشرةٍ. ترجمه: «بدا به حال کسی که یک هایش بر ده هایش غالب آید!» ؛ مراد حضرت، این است که بدی هایش که یک برابر حساب می شود از خوبی هایش که ده برابر حساب می شود، بیشتر شود.!
2- زیاد شدن دوستی دوستان و برادران؛
امام علی ع : مَن کثُر إحسانُهُ أحبّه إخوانُهُ. ترجمه: آن که احسانش زیاد باشد، دوستان و برادرانش او را دوست بدارند.
3- به دست آوردن دل های دیگران؛
امام علی ع: بالاحسان تُملکُ القلوب. ترجمه: با نیکی کردن، دل ها تصرّف می شود.
4- سود آور ترین کالاست؛
حضرت علی ع : علیک بالاحسان ، فإنّهُ أفضلَ زراعة، و أربحُ بِضاعةٍ. ترجمه: بر تو باد نیکو کاری، که آن بهترین کشت و سود آورترین کالاست.
5- حکمت و دانش پاداش محسنین:
آتیناه حکماً و علماً و کذلک نجزی المحسنین. ترجمه: حکمت و دانش به او - موسی ع - دادیم ؛ و این گونه نیکوکاران را جزا می دهیم. قصص آیه 14
6- باعث طول عمر؛
امام کاظم ع : مَن حَسُنَ بِرُّهُ بإخوانه و أهله مُدَّ فی عمره. ترجمه: کسی که به برادران و خانواده اش نیکی و احسان کند، عمرش طولانی می شود.
7- باعث زیاد شدن روزی می شود؛
امام جعفر صادق ع : مَن حَسُنَ برّهَ اًل بیته زیدَ فی رزقه. ترجمه: کسی که با خانواده اش نیک رفتاری کند، روزی اش زیاد می شود.
8- هر نیکی کاری که انجام دادیم به خود مان نیکی کردیم؛
إن أًحسَنتم أًحسَنتم لاًنفسکم و إن أًسأتم فلها. ترجمه: اگر نیکی کنید به خود کرده این و اگر بدی کنید نیز به خود کرده اید.
ما با این دعا که یک احسان است -و ادای همه ی واجبات هم احسان هستند- به درگاه خداوند تبارک و تعالی رفتیم و خود خداوند هم فرمودند در قرآن که : هل جزاءُ الاحسان الاّ الاحسان ؛ آیا جزای نیکی جز نیکی است؟ ؛ پس به حق احسانش می خواهیم که از احسانش ما را محروم نکند تا احسان را دوست بداریم و محسنین را بشناسیم و از محسنین شده و پاداش و جزای حسنش را هم ما را بر خوردار کند؛ که همانا حکمت و علم و دانش است.
و کرِّه الیَّ فیه الفسوق و العصیان
و در این روز ، فسق و گناه را ناپسند من گردان.
فسوق و عصیان و گناه و ظلم و هر صفت رذیله ی دیگری در فطرت ما ناشایست و مکروه و ناپسند هستند، ما باید فقط رجوع کنیم به فطرت الهی که در وجود ما هست؛ فاًقم وجهکَ للدّین حنیفاً؛ فِطرتَ اللهِ الَّتی فَطَرَ النّاسُ علیها؛ لا تبدیلَ لِخلقِ الله؛ ذلک دینُ القیّم و لکنَّ اًکثر النّاسِ لا یعلمون. ترجمه: پس روی خود را متوجه آیین خالص پروردگار کن؛ این فطرتی است که خداوند ، انسان ها را بر آن آفریده؛ دگرگونی در آفرینش الهی نیست؛ این است آیین استوار؛ ولی اکثر مردم نمی دانند. روم آیه ی 30.
و همچنین می فرماید:
و لکنَّ اللهَ حَبَبَّ إلیکم الایمانَ و زیَّنهُ فی قلوبِکم و کرَّهَ إلیکم الکفرَ و الفسوقَ و العصیانَ أُلئکَ هم الرّاشدون. ترجمه: لکن خدا ایمان را برای شما دوست داشتنی گردانیدو آن را در دل های شما بیاراست و کفر و پلیدی و سرکشیرا در نظرتان ناخوشایند ساخت؛ آنان - که چنین اند - ره یافتگانند. حجرات آیه 7
حکومت قوای رذیله هم سه قوه دارد و اگر میدان را خالی ببینند حکومت می کنند؛
قوّه ی شهوانی، که انسان را به زشتی ها و فحشاء می خواند و قوّه ی غضبیّه که انسان را به منکرات و آزار مردم و تهمت و غیبت و اذیت مردم وا می دارد و قوّه ی وهمیّه ی شیطانیّه که حسّ برتری طلبی و ریاست خواهی و انحصار جویی و تجاوز به حقوق دیگران را در انسان زنده می کند؛ که از همه ی اینها به خداوند فاطر پناه می بریم.
و حرِّم علیَّ فیه السَخَطَ و النیرانَ
و در این روز، خشم و آتش قهرت را بر من حرام نما.
از خداوند می خواهیم که ما را به سخط و خشمش گرفتار نکند، و ما هم باید بدانیم که چه چیزهایی باعث خشم و سخط الهی می شود و آنها را از خودمان دور سازیم، تا از آتش جهنم در آخرت و خشم الهی در دنیا دور باشیم.
1- پیامبر ص : مَن خافَ النّاسُ لسانه فهو من اهل انار . ترجمه: کسی که مردم از زبانش بترسند از اهل آتش است.
2- پیامبر اکرم ص: اکثَرُ اهل جهنم النتکبرون. ترجمه: بیشترین دوزخیان متکبران اند.
3- پیامبر اکرم ص: مَن بَهَتَ مومناً أَو مومنةَ أَو قال فیه ما لیس فیه أَقامه الله عزوجل یومَ القیامةِ علی تلٍّ من نار حتّی یُخرَجَ ممّا قاله فیه. ترجمه: کسی دروغی به مرد یا زن با ایمانی ببندد و تهمت بزند، یا اینکه در باره او چیزی بگوید که در او نیست، خداوند متعال در روز قیامت او را بر تلی از آتش نگه می دارد تا وی از حرف هایی که درباره ی او گفته است خارج شود.
همه ی گناهان م محرمات الی موجبات خشم خدا را بر می انگیزاند.
بعونکَ یا غیاث المستغیثین
به یاری خودت ای فریادرس فریاد خواهان.

ما از خداوند این خواسته ها را در هر روز از ماه رمضان داریم

اما ما هم باید این صفات را بشناسیم و خودمان را به آنها نزدیک کنیم

این دعاها توفیق الهی را شامل حال ما می کند که در راه هرآنچه از خداوند خواسته ایم

قدم برداریم

التماس دعا توفیق مزید

۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ تیر ۹۲ ، ۲۲:۰۲
داود نوروزی

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهمّ لا تَخْذِلْنی فیهِ لِتَعَرّضِ مَعْصِتِکَ ولا تَضْرِبْنی بِسیاطِ نَقْمَتِکَ وزَحْزحْنی فیهِ من موجِباتِ سَخَطِکَ

 بِمَنّکَ وأیادیکَ یا مُنْتهى رَغْبـةَ الرّاغبینَ.

خدایا وا مگذار مرا در این روز در پى نافرمانیت روم ومزن مرا با تازیانه کیفر ودور وبرکنارم بدار از موجبات خشمت بحق احسان ونعمتهاى بى شمار تو اى حد نهایى علاقه واشتیاق مشتاقان.

تکخوانی دعای روز ششم ماه رمضان


اللهم لا تخزلنی فیه لتعرض معصیتک
خدایا مرا در این روز به واسطه ارتکاب معصیتت و سرکشی خوار مساز

معصیت و نافرمانی و سرکشی و سرپیچی از دستورات الهی به خودی خود منفور انسان است.
خداوند در قرآن سوره مبارکه حجرات می فرماید:

وَلَکِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَیْکُمُ الْإِیمَانَ وَزَیَّنَهُ فِی قُلُوبِکُمْ وَکَرَّهَ إِلَیْکُمُ الْکُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْیَانَ أُوْلَئِکَ هُمُ الرَّاشِدُونَ
لیکن خدا ایمان را محبوب شما کرد و آن را در دل‏هاى شما آراست و انکار و نافرمانى و عصیان را منفور شما گردانید. آنها واقعا رشد یافتگانند. حجرات آیه 7

داور و قاضی و حکم دهنده ی نافرمانی کیست؟
امیر مومنان ع می فرماید: اتّقوا معاصی الله فی الخلوات فإنّ الشّاهد هو الحاکم؛
ترجمه: از معصیت و نافرمانی خدا در خلوت بپرهیزید؛ زیرا آنکه می بیند خود حاکم و داور و قاضی و حکم کننده است. نیازی به قاضی و داور و شاهد ندارد.

چه چیزهایی باعث معصیت و نافرمانی خدا شدند؟
امام جعفر صادق ع می فرماید: أن آولّ ما عُصی اللّه به ستّ: حبّ الدّنیا ، و حبّ الرّئاسة ، و حبّ الطعام ، و حبّ النّساء و حبّ النّوم ، و حبّ الرّاحة.
ترجمه: نخستین چیزهایی که موجب نافرمانی و معصیت خدا شد شش چیز بود : دنیا دوستی و ریاست طلبی و شکم پرستی - منظور شکم بارگی است - و زن دوستی - منظور زن بارگی است - و پر خوابی و راحت طلبی.
رسول الله ص می فرماید: حبّ الدّنیا أصل کلّ معصیةٍ و أوّل کلِّ ذنبٍ
ترجمه : دنیا دوستی اصل و ریشه هر معصیت و نافرمانی است و آغاز هر گناهی است.
و حضرت علی ع در این زمینه می فرماید : من هَوان الدّنیا علی الله أنّه لا یُعصی إلاّ فیها ، و لا یُنالُ ما عندهُ إلاّ بترکها.
ترجمه : در خواری و بی ارزشی دنیا نزد خداوند همین بس که ، جز در دنیا معصیت او نشود و جز با ترک دنیا به آنچه نزد خدا است نمی رسد. از بهشت و رضوان الهی. نهج البلاغه حکمت 385

معصیت و نافرمانی و سرپیچی چیزی فراتر از ذنب و گناه است ؛ معصیت مثل سیل است که طغیان کرده باشد و گناهان تشکیل دهنده ی این سیل طغیان کرده ی معصیت هستند؛ به همین خاطر است که خداوند در قرآن برای ابلیس صفت عصیّا را به کار می برد ، دیگر معنایی ندارد که به شیطان بگوییم گناه کرده است بلکه او سرکشی کرده است.

یَا أَبَتِ لَا تَعْبُدِ الشَّیْطَانَ إِنَّ الشَّیْطَانَ کَانَ لِلرَّحْمَنِ عَصِیًّا
اى پدر من، شیطان را (با اطاعت از او) پرستش مکن، زیرا شیطان، خداى رحمان را همواره نافرمان است
امیر مومنان ع در روایتی که مربوط به فراز بعدی دعای روز ششم هم می شود می فرماید :
إنّ الله أَخفی أربعةً فی اربعة ..... و اخفی سَخَطَه فی معصیته فلا تستصغرنَّ شیئاً من معصیته ، فربّما وافقَ سَخَطَه و أنت لا تعلم.
ترجمه : بدرستی که خداوند چهار چیز را در چهار چیز پنهان کرده ..... خداوند خشم خود را در معصیت و نافرمانی پنهان کرده است ؛ بنابراین ، هیچ معصیتی را خرد و کوچک مشمارید ؛ زیرا چه بسا که آن معصیت با خشم خدا همراه باشد و تو ندانی.
در این جا سر این که پیامبر ص بعد از موضوع معصیت به سخط الهی اشاره می فرماید همین نکته می باشد.

پروردگارا! توفیق ترک معصیت به ما عنایت فرما تا بوسیله پستی نافرمانی پست و خوار نشویم
ـــــــــــــــــ

و لا تضربنی بسیاط نقمتک

و به ضربت تازیانه قهرت کیفر مکن

در دعای کمیل امیر المومنین ع به کمیل اینگونه می آموزد با خداوند نیایش کند :

اللهمّ اغفر لی الذّنوب الّتی تُنزلُ النّقم ، الّلهمّ اغفر لی الذّنوب الّتی تُغیّر النّعم ، الّلهمّ اغفر لی الذّنوب الّتی تُنزلُ البلاء

خدایا! بیامرز بر من گناهانی را که نقمت و بدبختی را نازل می کنند ، خدایا! گناهانی را که نعمت ها را تغییر می دهند بیامرز ، خدایا! آن گناهانی را که بلا را نازل می کنند بر من ببخش و بیامرز

آیة الله جوادی عاملی در تفسیر تسنیم می فرماید :

گاهى بر اثر ناسپاسى، نعمت به نقمت و عذاب تبدیل مى شود: فلا تعجبک اءموالهم و لااءولادهم انّما یریداللّه لیعذبهم بها فى الحیوة الدنیا و همین اندام هاى آدمى که از نعم الهى است به صورت سربازى از سربازان الهى علیه انسان تبه کار به کار گمارده مى شود: اءعضاءکم شهوده و جوارحکم جنوده و به جاى آنکه از جاى دیگر عذابى چون صاعقه بر انسان خاطى و ناسپاس فرود آید، دست و پا و زبان و مال و فرزندش به ابزارى براى گرفتار شدن وى به عذاب مبدل مى گرد و در این حال اگر مهلتى به آنان داده شود، در جهت کیفر سخت آنان خواهد بود: و لا یحسبنّ الذین کفروا اءنّما نملى لهم خیر لانفسهم انّما نملى لیزدادوا اثما.

از برخى آیات بر مى آید که این تبدیل نعمت به نقمت، به تدریج صورت مى پذیرد

در سوره مبارکه ابراهیم آیه 28 می خوانیم :


أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ بَدَّلُواْ نِعْمَتَ اللَّهِ کُفْراً وَأَحَلُّواْ قَوْمَهُمْ دَارَ الْبَوَارِ (ابراهیم، 28)
آیا به کسانى که نعمت خداوند را به کفر تبدیل کردند و قوم خود را به سراى هلاکت در آوردند نگریستى؟
کفّار و مشرکان نعمت‏هاى بزرگ الهى را به کفر تبدیل کردند:
الف) به جاى نعمت توحید، شرک را برگزیدند.
ب) نعمت فطرت پاک را رها کردند و به تقلید از نیاکان گمراه خود پرداختند.
ج) خرافات را بر وحى الهى ترجیح دادند.
د) در برابر نعمتِ رهبران آسمانى، ناسپاسى کردند و از طاغوت‏ها پیروى کردند. «بدّلوا نعمت اللَّه»
در روایات بسیار مى‏خوانیم: امامان شیعه‏علیهم السلام فرمودند: «نحن و اللَّه نعمت اللَّه التى انعمها على عباده»(262) به خدا سوگند نعمت‏هایى که تبدیل شدند، وجود ما بود. مردم ما را رها کردند و به سراغ رهبران دیگر رفتند. «بدّلوا نعمت اللَّه»

در روایات زیادی ظلم و اعانت بر آن را باعث بروز نقمت و انتقام الهی بیان می کند ؛

امیر مومنان و مولای عارفان علی ع می فرماید:

و لیسَ شیءٌ أدّی إلی تغییرِ نعمة الله و تعجیل نقمته من إقامةٍ علی ظلمٍ ؛ فإنَّ اللهَ سمیعٌ دعوةَ المضطهدین.

ترجمه : برای تغییر دادن نعمت خدا و شتاب بخشیدن به خشم و عذاب و نقمت او هیچ چیز موثرتر از پافشاری در ظلم و ستمگری نیست ؛ زیرا خداوند دعای ستمدیدهگان را می شنود و همواره در کمین ستمکاران است. نهج البلاغه نامه 53

ظلم صدام بر علیه ملت شریف و مومن جمهوری اسلامی ایران و اعانت و همکاری مردم آن کشور بر او باعث شد تا نعمت امنیت که این نعمت در قرآن هم ذکر شده از آنها گرفته شد .

ــــــــــــــــــــ

و زحزحنی فیه من موجبات سخطک

و از موجبات سخط و غضب و خشم خود ما را دور گردان

از خدا می خواهیم که ما را مورد خشم و غضب خود قرار ندهد و خود ما هم نباید کارهایی که موجبات سخط الهی را فراهم می کند انجام بدهیم.

در قرآن کتاب انسان سازی می خوانیم :

أَفَمَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَ اللّهِ کَمَن بَاء بِسَخْطٍ مِّنَ اللّهِ وَمَأْوَاهُ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِیرُ

  • آیا آن کس که به راه خشنودی خدا می رود ، همانند کسی است که موجب خشم او می شود و مکان او جهنم ، آن سرانجام بد است ؟ سوره آل عمران آیه 162

چه کارهایی موجب غضب خداوند قهار می شود؟

هر نافرمانی و سرپیچی که در فراز اول دعای روز ششم گذشت باعث سخط خدا می گردد.

در دعا می خوانیم : و أعنّا علی صیامه بکفّ الجوارح عن معصیتک ؛ یعنی : ما را یاری فرما بر روزه گرفتن به وسیله ی نگهداری و باز داشتن اعضا و جوارح از معاصی تو ؛ یعنی خداوند با بازداشتن جوارح از معصیت خشنود می شود و با معصیت بر ما غضب می کند .

در فرازهای بعدی این دعا با خدا اینگونه نیاش می کنیم :

حتّی لا نُضغیَ بأسماعنا الی لغوٍ .. تا سخن بیهوده گوش ندهیم

و لا نُسرِعَ بأبصارنا الی لهوٍ .. تا به تماشای لهو نشتابیم

و حتّی لا نَبسُطُ أیدیَنا الی محظورٍ .. و تا به حرامی دست دراز نکنم

و لا نَخطُوَ بأقدامنا الی محجورٍ .. و تا به ممنوع تو گام بر ندارم

و حتّی لا تَعیَ بُطوننا الّا ما حلّلتَ .. و تا شکم های ما جز به حلال های تو پر نشود

و لا تَنطقُ ألسنَتَنا الّا بما مَثَّلتَ .. و تا زبان ما به غیر آنچه خودت گفته ای گویا نگردد.

در این نیلیش آنچه که موجبات سخط الهی را فراهم می آورد از خواوند می خواهیم که به ما ترک این معاصی را عنایت کند و ما را در این امر یاری رساند.

امام العارفین زین العابدین حضرت سجاد ع در جواب کسی که برایش نوشت خیر دنیا و آخرت در چیست؟ نگاشتند :

بسم الله الرحمن الرحیم ؛ أمّا بعد ، فانَّ مَن طَلَبَ رضا اللهِ بسَخَطِ النّاس کفاهُ اللهُ امور النّاس ؛ و مَن طَلَبَ رضا النّاس بَُخَطِ الله وَکَلَهُ الله إلی الناس ، و السّلام.

ترجمه : هر که خشنودی خدا را با ناخشنودی مردم بطلبد، خداوند او را از امور مردم بی نیاز کند ؛ و هر که خشنودی مردم را با سخط و ناخشنود کردن خدا بجوید، خداوند او را به مردم واگذارد.


بمنّک و أیادیک یا منتهی رغبة الرّاغبین

به حق احسان و نعمت های بیشمارت ای منتهای آرزوی مشتاقان


التماس دعا توفیق مزید


۱ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ تیر ۹۲ ، ۰۰:۱۱
داود نوروزی

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم اجعلنی فیه من المستغفرین و اجعلنی فیه من عبادک الصالحین القانتین, و اجعلنی فیه من اولیائک المقربین، برأفتک یا ارحم الراحمین

بار الها!
در این روز مرا از جمله استغفار کنندگان حقیقی قرار ده
مرا در زمره بندگان خداترس و صالح خویش به شمار آور
و مرا در این روز از هم نشینان خاص خود قرار ده
به حق دوستی و شفقتت ای مهربان ترین مهربانان



در دعای روز پنجم سه موضوع مطرح شده: استغفار و بندگان شایسته و فرمانبردان و اولیای مقرب درگاه الهی و در این فرصت فراز اول دعا یعنی آمرزش طلبان

اللهمّ اجْعَلْنی فیهِ من المُسْتَغْفرینَ

استغفار کنندگان
قال رسول الله ص: خیر الدعا الاستغفار؛ یعنی: بهترین دعا آمرزش خواهی است.
در جای دیگر می فرماید: خیر العبادة الاستغفار؛ یعنی: بهترین عبادت ، استغفار و طلب آمرزش است.
استغفار مقدمه برای توبه است مثل وضو برای نماز و مقدمه واجب ، واجب است.
استغفار و آمرزش خواهی یعنی پاکسازی و پالایش انسان از گناه " استغفروا ربکم " ؛ و توبه یعنی بازگشت به خدا و ارزش های الهی و آراستگی به آن " توبوا الی الله "؛ بعد از پاکی توسط استغفار.


برای آشنایی بهتر و بیشتر از استغفار و آمرزش خواهی چند آیه از کتاب انسان سازی قرآن می آوریم:
1-وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُواْ أَنفُسَهُمْ جَآؤُوکَ فَاسْتَغْفَرُواْ اللّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُواْ اللّهَ تَوَّابًا رَّحِیمًا ؛ ترجمه:
  • و اگر آنها هنگامى که به خویشتن ستم کردند نزد تو مى‏آمدند، آن گاه از خداوند آمرزش مى‏خواستند و رسول خدا نیز براى آنها طلب آمرزش مى‏کرد بى‏تردید خدا را بسیار توبه‏پذیر و مهربان مى‏یافتند. سوره مبارکه نساء آیه 64
  • در این آیه به این معنی پی می بریم که طلب آمرزش و استغفار از شخص وجیه و آبرومند برای گناهکاران، در نزد خدا انجام می پذیرد؛ یعنی توسل ، ولی توبه تنها از خود شخص خطاکار برای خود قابل انجام است؛ و از این آیه ، پاسخ کسانی که توسل به پیامبر و امامان را نوعی شرک می پندارند ، روشن می شود ؛ زیرا این آیه به صراحت می گوید: رفتن به سراغ پیامبر ص و شفیع قرار دادن او در درگاه خدا و وساطت و استغفار او برای گناهکاران موثر است و موجب پذیرش توبه و رحمت الهی خواهد شد. البته چنین شفاعتی نیازمند به وجود زمینه و شایستگی و آمادگی در خود خطاکاران است.
  • 2- وَاسْتَغْفِرِ اللّهِ إِنَّ اللّهَ کَانَ غَفُورًا رَّحِیمًا.
  • ترجمه: و از خدا آمرزش بخواه که خداوند آمرزنده‏ى مهربان است. نساء آیه 106
  • 3- اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لاَ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِن تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِینَ مَرَّةً فَلَن یَغْفِرَ اللّهُ لَهُمْ ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ کَفَرُواْ بِاللّهِ وَرَسُولِهِ وَاللّهُ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الْفَاسِقِینَ
  • ترجمه: [مى‏خواهى‏] برایشان آمرزش بخواه، یا برایشان آمرزش نخواه، اگر هفتاد بار هم برایشان آمرزش بخواهى، خدا هرگز آنها را نخواهد بخشید. این به سبب آن است که آنها خدا و رسول او را انکار کردند، و خداوند مردم نافرمان را هدایت نمى‏کند.سوره توبه آیه 80
  • در این آیه حد و حدود و مرز توسل و شفاعت را برای ما باز گو می کند، چون که آنها در جنگ تبوک از دستورات خدا و پیامبر سرپیچی کردند و مومنین را تمسخر کردند. شان نزول آیه در باره جنگ تبوک است.
  • 4- إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ....وَاسْتَغْفِرْ لَهُمُ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ
  • ترجمه: جز این نیست که مؤمنان [واقعى‏] کسانى هستند که به خدا و پیامبرش گرویده‏اند، .... و ای پیامبر برایشان آمرزش بخواه که خدا آمرزنده مهربان است. سوره نور آیه 62
  • این آیه هم توسل و شفاعت را اثبات می کند.
  • 5- وَأَنِ اسْتَغْفِرُواْ رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَیْهِ یُمَتِّعْکُم مَّتَاعًا حَسَنًا إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى
  • ترجمه: و دیگر این که از پروردگارتان آمرزش بخواهید سپس به درگاه او روى کنید تا شما را از بهره‏اى نیکو تا مدتى معین بهره‏مند سازد. سوره هود آیه 3
  • در این آیه هم به ای نکته که استغفار و طلب آمرزش مقدمه برای توبه هست اشاره شده است.
  • 6- وَیَا قَوْمِ اسْتَغْفِرُواْ رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَیْهِ یُرْسِلِ السَّمَاء عَلَیْکُم مِّدْرَارًا وَیَزِدْکُمْ قُوَّةً إِلَى قُوَّتِکُمْ وَلاَ تَتَوَلَّوْاْ مُجْرِمِینَ
  • ترجمه: و اى قوم من، از پروردگارتان آمرزش بخواهید، سپس، به سوى او بازگردید، تا ابر و باران را بر شما ریزان فرستد و نیرویى بر نیروى (جانى و مالى) شما بیفزاید، و مجرم و گنهکار (از او) روى مگردانید. سوره هود آیه 52
  • در این آیه هم آمرزش خواهی را مقدمه و قبل از توبه بیان فرموده است.
  • 7- وَاسْتَغْفِرُواْ رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَیْهِ إِنَّ رَبِّی رَحِیمٌ وَدُودٌ
  • ترجمه: و از پروردگار خود آمرزش بخواهید، سپس به سوى او بازگردید که پروردگار من مهربان و دوستدار [بندگان‏] است. سوره هود آیه 90

استغفار در آینه روایات
1 - آمرزش خواهی برطرف کننده بوی بد گناهان؛
علی ع : تَعَطَّروا بالاستغفار لا تَفضَحکم روائحُ الذُّنوب؛ ترجمه: با آمرزش خواهی، خود را معطر کنید تا بوی گناهان شما را رسوا نکند.
2 - آمرزش خواهی باعث نوشته نشدن گناه در نامه اعمال؛
امام صادق ع : إنّ العبد إذا أذنب ذنباً أُجّل من غدوةٍ الی اللیل ، فإن أستغفر الله لم یُکتَب علیه . ترجمه: هر گاه بنده گناهی مرتکب شود، از بامداد تا شب به او مهلت داده می شود. اگر آمرزش خواست، آن گناه برایش نوشته نمی شود.
3 - آمرزش خواهی باعث افزونی روزی
سوره مبارکه هود آیه 3 و سوره نوح آیه 10 دلیل بر ریزش رحمت الهی به وسیله استغفار است.
امام علی ع : الاستغفار یزید فی الرزق. ترجمه: آمرزش خواهی، روزی را می افزاید.
امام علی ع : إستغفر ترزق. ترجمه: استغفار کن تا روزی داده شوی.
4 - آمرزش خواهی مقربان؛
رسول الله ص : إنه لَیُغانُ علی قلبی ، و إنّی لأستغفرُ الله فی کلّ یومٍ سبعینَ مرّةً. ترجمه: گاه قلبم را غبار می گیرد و من روزی هفتاد مرتبه از درگاه خدا آمرزش می طلبم.
آورزش خواهی بیهوده؛
امام علی ع: الإستغفارُ مع الإصرار ذنوبٌ مجدَّدةٌ . ترجمه: آمرزش خواهی ها با وجود ادامه دادن به گناه ، خود گناهانی تازه اند.

و إجعلنی فیه من عبادک الصالحین القانتین
به این خاطر پیامبر اکرم ص صالحین عباد را با قانتین بیان فرموده که این دو لازم و ملزوم هم هستند، بندگان شایسته و مطیع پروردگار؛ مثل ایمان و عمل صالح که در قرآن این دو صفت از بنگان خوب خدا با هم آورده شده اند.
بندگان صالح و شایسته ی خدا با اطاعت از دستورات و فرامین الهی و ترک نواهی خداوند به این درجه می رسند .
ملا فتح الله کاشانی چند ویژگی برای بندگان صالح خدا بیان می کند:

1 -عمل به ارکان اسلام

«اِلاّ مَن تابَ و ءَامَن و عَمِلَ عملاً صالحا ... ؛ مگر آن کس که توبه کرد و کاری شایسته کرد، پس آن گروه اند که خدا، بدی های ایشان به نیکی ها بَدَل کند. زیرا که خدا آمرزنده مهربان است.»

(یعنی) مگر آن کس که توبه کند از شرک و بگرَوَد به خدا و رسول و بکند کار شایسته، یعنی به ارکان اسلام عمل نماید، پس آن گروه، بَدَل کند خدایْ گناهان آنان را به نیکویی ها. یعنی سوابق معاصی را به وسیله توبه، محو کند و طاعات، به جای آن ثبت نماید؛ یا بَدَل کند ملکه معصیت را در نفس، به ملکه طاعت. و نزد بعضی این آیه به معنی آن است که سیّئاتی که در اسلام کرده باشند به حسنات بَدَل کند اگر توبه کنند. و نیز گفته اند: خداوند از توبه کاران محو سیّئه کند و بَدَل آن ثبتِ حسنه فرماید.

2 -دوری از بیهودگی

«والّذینَ لا یَشهَدونَ الزُّورَ و اِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِراما؛ و آن کسان که به ناحق شهادت نمی دهند و چون به [کار] بیهود بگذارند، کریم وار درگُذرند.»

یعنی بندگان برگزیده حق آنانند که حاضر نشوند به مجالس اهل کذب و مشاهده باطل، و یا گواهی ندهند به باطل و ناروا، یعنی اقامه شهادت کاذب نکنند و یا حاضر نگردند به محل اجتماع مشرکان و یهود و نصارا و یا به بازی گاهِ ایشان و یا به صحبت فاسقان و بدعت گذاران و فاسقان و یا به مجلس شرک.

و «زور» به معنی کذب و دروغ است و هیچ کذب، از شرک بدتر نیست و یا به مجلس غِنا و یا مجلسی که باطل در آن، آراسته شده است، یعنی باطل را به صورت حق نمایاندن.

پس، عبادالرحمن، متنفرّند از همنشینی با کاذبان و گناهکاران و سایر اهل فسق و بطلان؛ پس حاضر نمی شوند در مجلس ایشان و نزدیک آن نمی گردند، به جهت تنزُّه از مخالطه شرّ و اهل آن و برای صیانت دین خود از چیزی که به آن آسیب برساند. زیرا که مشاهده باطل، شرکت در آن است و از این رو گفته اند: نظر کنندگان به هر چه شریعت، تجویز آن نکرده، شریکانند با کنندگان آن؛ چه، حضور ایشان دلیل رضاست به آن و موجب کثرت اهل مجلس آن، و دیگر آن که، علت حاضر شدن در آن، به جهت استحسان نُظّار است و رغبت ایشان در نظر کردن در آن. و در مواعظ عیسی بن مریم علیه السلام واقع شده که: بپرهیزید از مجالست خطاکاران.

پس این بندگان خدا که دارای خصال و صفات ستوده هستند، اگر به چیزی ناپسند عقلاً، غیر مجوز شرعا بگذرند، بگذرند در حالتی که کریمان و بزرگواران باشند یعنی مُکرَّم نَفْس خود باشند و آن را دور دارند از آن که بایستند بر آن و تامل کنند در آن.

و مراد آن است که اگر دشنام بشنوند، از آن اِعراض نمایند و کسی که استعانت جوید از ایشان بر امر حقّی، اعانت ایشان کنند.

و گفته اند: مراد به لغوِ معاصی است. یعنی چون به اهل لغو بگذرند، زود گام برگیرند و بروند و نفس خود را بزرگ دارند از آن که توقف نمایند و با ایشان در آن کار، شروع کنند.

و لغو، فعلی است که در آن هیچ فایده نباشد و لهذا، کلمه بی فایده را لغو می گویند.

3 -گوش هوش و چشم بصیرت

«و الَّذینَ اِذَا ذُکِّروا بِایتِ رَبِّهِم لَمْ یَخِرُّوا عَلَیْها صُمّا و عُمیانا؛ و آن کسان که چون ایشان را به آیات پروردگارشان پند دهند، چون کران و کوران به سجده نیفتند.»

دیگر بندگانِ حق آنانند که چون پند داده شوند به آیت های پروردگار ایشان، یعنی مواعظ قرآن، به روی در نیفتادند بر آن در حالتی که کَران باشند و نشنوند آن را، و کورانند که نبینند آن را. یعنی اقامت نکنند بر آن در حالتی که نشنوند و آن را نبینند آن چیزی را که در اوست، مانند کسی که اصلاً نشنود و نبیند چون منافقان و اتباعِ ایشان که به جهت اظهار حرص شدید ایشان بر استماع آن بر روی زمین افتند اما مانند کران و گُنگان باشند در عدم شنیدن و دیدن. مراد آن است که به گوشِ هوش شنیدند و به دیده بصیرت، جلوه های جمالِ آن را دیدند، پس مراد از نفی، نفی حال است که سمع و بَصَر است، نه نفی فعل که سجده است. حاصل اینکه، عباد الرَّحمن، از آیات الهی تغافل نورزیدند و به گوشِ طاعت شنیدند و به دیده بصیرت دیدند و از آن اعتبار گرفتند و بر وفق آن عمل نمودند.

4 -روشنی چشم

«و الَّذینَ یَقُولُونَ رَبَّنا هَبْ لَنا مِن اَزواجِنا و ذُرّیاتِنا قُرَّةَ اَعْیُنٍ واجْعَلْنا لِلمُتتَّقینَ اِماما؛ و آن کسان که می گویند: پروردگار ما! ببخش بر ما از جفت هایمان و فرزندانمان روشنایی دیدگان، و ما را برای پرهیزگاران، پیشوا قرار ده.»

و دیگر از عبادُ الرَّحمن آنانند که از روی نیاز می گویند که: ای پروردگار ما! ببخش ما را از زنان ما و فرزندان ما کسی که روشنی دیده ها بُوَد. یعنی ما از ایشان خوشدل و شادمان باشیم. و مراد، اهالی و اولاد صالحند زیرا که مؤمن، چون اهل و وُلْدِ خود را صالح و متقی بیند، دلِ او شاد و چشم او روشن می گردد.

حاصل کلام آن است که: ایشان در دعا می گویند که تقوی و صلاحیت و علم ما را به مرتبه ای رسان که همه مردمان قصدِ ما کنند و اقتدا به ما نمایند؛ و گویند که معنی آن است که: با ما لطفی کن که چون ذکر متقیان رَوَد، ما را پیش از همه ذکر کنند و بیش از همه ستایند.

و نیز گفته اند: خدایا! توفیق ده ما را که اقتدا کنیم به کسانی که پیش از ما بودند از صُلَحا و اتقیا تا اقتدا کنند به ما، آنانی که بعد از ما باشند.

در قرآن حدود 86 بار از واژه ی صالح استفاده شده است.

پروردگرا به ما توفیقی عنایت فرما که تا با اعمالمان بتوانیم از بندگان صالح و مطیع تو باشیم

واجعلنی فیه من اولیائک المقربین

با ایمان و عمل صالح انسان مقرب درگاه الهی می گردد، یعنی ما که این خواسته را از خداوند داریم خود ما هم باید کاری کنیم که از بندگان مقرب درگاهش باشیم و آن ایمان و عمل صالح است.

وَمَا أَمْوَالُکُمْ وَلَا أَوْلَادُکُم بِالَّتِی تُقَرِّبُکُمْ عِندَنَا زُلْفَى إِلَّا مَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا

فَأُوْلَئِکَ لَهُمْ جَزَاء الضِّعْفِ بِمَا عَمِلُوا وَهُمْ فِی الْغُرُفَاتِ آمِنُونَ

ترجمه: و اموال و فرزندانتان چیزى نیست که شما را به پیشگاه ما نزدیک گرداند، مگر کسانى که ایمان آورده و کار شایسته کرده باشند، که آنها را بدانچه کرده‏اند دو برابر پاداش است و آنها در غرفه‏هاى [بهشتى‏] آسوده خاطر خواهند بود. سوره سبا آیه 37

اگر بخواهیم مقرب درگاه الهی باشیم باید اول مقرب مقربین او شده باشیم؛ پیامبر اکرم ص می فرماید:

أقربکم منّی غداً فی المواقف؛ نزدیک ترین شما به من در روز قیامت؛

1 - أصدقکم للحدیث کسی است که از همه راستگوتر

2 - و اداکم للامانة امانتدارتر از همه

3 - اوفاکم بالعهد پیمان نگهدارتر از همه

4 - أحسنهم خلقاً خوش اخلاق تر از همه

5 - أقربهم من الناس نزدیک تر از همه به مردم

برافتک یا ارحم الراحمین

به حق لطف و رافتت ای مهربان ترین مهربانان عالم

نماز و روزه تان قبوا التماس دعا

۲ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۹۲ ، ۲۳:۲۰
داود نوروزی

در ادامه مطلب دعاهای هر روز به صورت صوتی و تصویری آماده شنیدن و دانلود کردن می باشد

با عرض تبریک به مناسبت فرا رسیدن ماه مبارک رمضان به همه روزه داران و مسلمانان ،
در این پست دعاهای روزانه ماه مبارک رمضان به صورت صوتی و همخوانی
جهت شنیدن و دانلود کردن آماده است.
التماس دعا

به ادامه مطلب مراجعه بفرمایید 
۲ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ تیر ۹۲ ، ۰۱:۵۸
داود نوروزی

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم اجعلنی فیه من المستغفرین و اجعلنی فیه من عبادک الصالحین القانتین, و اجعلنی فیه من اولیائک المقربین، برأفتک یا ارحم الراحمین

بار الها!
در این روز مرا از جمله استغفار کنندگان حقیقی قرار ده
مرا در زمره بندگان خداترس و صالح خویش به شمار آور
و مرا در این روز از هم نشینان خاص خود قرار ده
به حق دوستی و شفقتت ای مهربان ترین مهربانان



و إجعلنی فیه من عبادک الصالحین القانتین
به این خاطر پیامبر اکرم ص صالحین عباد را با قانتین بیان فرموده که این دو لازم و ملزوم هم هستند، بندگان شایسته و مطیع پروردگار؛ مثل ایمان و عمل صالح که در قرآن این دو صفت از بنگان خوب خدا با هم آورده شده اند.
بندگان صالح و شایسته ی خدا با اطاعت از دستورات و فرامین الهی و ترک نواهی خداوند به این درجه می رسند .
ملا فتح الله کاشانی چند ویژگی برای بندگان صالح خدا بیان می کند:

1 -عمل به ارکان اسلام

«اِلاّ مَن تابَ و ءَامَن و عَمِلَ عملاً صالحا ... ؛ مگر آن کس که توبه کرد و کاری شایسته کرد، پس آن گروه اند که خدا، بدی های ایشان به نیکی ها بَدَل کند. زیرا که خدا آمرزنده مهربان است.»

(یعنی) مگر آن کس که توبه کند از شرک و بگرَوَد به خدا و رسول و بکند کار شایسته، یعنی به ارکان اسلام عمل نماید، پس آن گروه، بَدَل کند خدایْ گناهان آنان را به نیکویی ها. یعنی سوابق معاصی را به وسیله توبه، محو کند و طاعات، به جای آن ثبت نماید؛ یا بَدَل کند ملکه معصیت را در نفس، به ملکه طاعت. و نزد بعضی این آیه به معنی آن است که سیّئاتی که در اسلام کرده باشند به حسنات بَدَل کند اگر توبه کنند. و نیز گفته اند: خداوند از توبه کاران محو سیّئه کند و بَدَل آن ثبتِ حسنه فرماید.

2 -دوری از بیهودگی

«والّذینَ لا یَشهَدونَ الزُّورَ و اِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِراما؛ و آن کسان که به ناحق شهادت نمی دهند و چون به [کار] بیهود بگذارند، کریم وار درگُذرند.»

یعنی بندگان برگزیده حق آنانند که حاضر نشوند به مجالس اهل کذب و مشاهده باطل، و یا گواهی ندهند به باطل و ناروا، یعنی اقامه شهادت کاذب نکنند و یا حاضر نگردند به محل اجتماع مشرکان و یهود و نصارا و یا به بازی گاهِ ایشان و یا به صحبت فاسقان و بدعت گذاران و فاسقان و یا به مجلس شرک.

و «زور» به معنی کذب و دروغ است و هیچ کذب، از شرک بدتر نیست و یا به مجلس غِنا و یا مجلسی که باطل در آن، آراسته شده است، یعنی باطل را به صورت حق نمایاندن.

پس، عبادالرحمن، متنفرّند از همنشینی با کاذبان و گناهکاران و سایر اهل فسق و بطلان؛ پس حاضر نمی شوند در مجلس ایشان و نزدیک آن نمی گردند، به جهت تنزُّه از مخالطه شرّ و اهل آن و برای صیانت دین خود از چیزی که به آن آسیب برساند. زیرا که مشاهده باطل، شرکت در آن است و از این رو گفته اند: نظر کنندگان به هر چه شریعت، تجویز آن نکرده، شریکانند با کنندگان آن؛ چه، حضور ایشان دلیل رضاست به آن و موجب کثرت اهل مجلس آن، و دیگر آن که، علت حاضر شدن در آن، به جهت استحسان نُظّار است و رغبت ایشان در نظر کردن در آن. و در مواعظ عیسی بن مریم علیه السلام واقع شده که: بپرهیزید از مجالست خطاکاران.

پس این بندگان خدا که دارای خصال و صفات ستوده هستند، اگر به چیزی ناپسند عقلاً، غیر مجوز شرعا بگذرند، بگذرند در حالتی که کریمان و بزرگواران باشند یعنی مُکرَّم نَفْس خود باشند و آن را دور دارند از آن که بایستند بر آن و تامل کنند در آن.

و مراد آن است که اگر دشنام بشنوند، از آن اِعراض نمایند و کسی که استعانت جوید از ایشان بر امر حقّی، اعانت ایشان کنند.

و گفته اند: مراد به لغوِ معاصی است. یعنی چون به اهل لغو بگذرند، زود گام برگیرند و بروند و نفس خود را بزرگ دارند از آن که توقف نمایند و با ایشان در آن کار، شروع کنند.

و لغو، فعلی است که در آن هیچ فایده نباشد و لهذا، کلمه بی فایده را لغو می گویند.

3 -گوش هوش و چشم بصیرت

«و الَّذینَ اِذَا ذُکِّروا بِایتِ رَبِّهِم لَمْ یَخِرُّوا عَلَیْها صُمّا و عُمیانا؛ و آن کسان که چون ایشان را به آیات پروردگارشان پند دهند، چون کران و کوران به سجده نیفتند.»

دیگر بندگانِ حق آنانند که چون پند داده شوند به آیت های پروردگار ایشان، یعنی مواعظ قرآن، به روی در نیفتادند بر آن در حالتی که کَران باشند و نشنوند آن را، و کورانند که نبینند آن را. یعنی اقامت نکنند بر آن در حالتی که نشنوند و آن را نبینند آن چیزی را که در اوست، مانند کسی که اصلاً نشنود و نبیند چون منافقان و اتباعِ ایشان که به جهت اظهار حرص شدید ایشان بر استماع آن بر روی زمین افتند اما مانند کران و گُنگان باشند در عدم شنیدن و دیدن. مراد آن است که به گوشِ هوش شنیدند و به دیده بصیرت، جلوه های جمالِ آن را دیدند، پس مراد از نفی، نفی حال است که سمع و بَصَر است، نه نفی فعل که سجده است. حاصل اینکه، عباد الرَّحمن، از آیات الهی تغافل نورزیدند و به گوشِ طاعت شنیدند و به دیده بصیرت دیدند و از آن اعتبار گرفتند و بر وفق آن عمل نمودند.

4 -روشنی چشم

«و الَّذینَ یَقُولُونَ رَبَّنا هَبْ لَنا مِن اَزواجِنا و ذُرّیاتِنا قُرَّةَ اَعْیُنٍ واجْعَلْنا لِلمُتتَّقینَ اِماما؛ و آن کسان که می گویند: پروردگار ما! ببخش بر ما از جفت هایمان و فرزندانمان روشنایی دیدگان، و ما را برای پرهیزگاران، پیشوا قرار ده.»

و دیگر از عبادُ الرَّحمن آنانند که از روی نیاز می گویند که: ای پروردگار ما! ببخش ما را از زنان ما و فرزندان ما کسی که روشنی دیده ها بُوَد. یعنی ما از ایشان خوشدل و شادمان باشیم. و مراد، اهالی و اولاد صالحند زیرا که مؤمن، چون اهل و وُلْدِ خود را صالح و متقی بیند، دلِ او شاد و چشم او روشن می گردد.

حاصل کلام آن است که: ایشان در دعا می گویند که تقوی و صلاحیت و علم ما را به مرتبه ای رسان که همه مردمان قصدِ ما کنند و اقتدا به ما نمایند؛ و گویند که معنی آن است که: با ما لطفی کن که چون ذکر متقیان رَوَد، ما را پیش از همه ذکر کنند و بیش از همه ستایند.

و نیز گفته اند: خدایا! توفیق ده ما را که اقتدا کنیم به کسانی که پیش از ما بودند از صُلَحا و اتقیا تا اقتدا کنند به ما، آنانی که بعد از ما باشند.

در قرآن حدود 86 بار از واژه ی صالح استفاده شده است.

پروردگرا به ما توفیقی عنایت فرما که تا با اعمالمان بتوانیم از بندگان صالح و مطیع تو باشیم

واجعلنی فیه من اولیائک المقربین

با ایمان و عمل صالح انسان مقرب درگاه الهی می گردد، یعنی ما که این خواسته را از خداوند داریم خود ما هم باید کاری کنیم که از بندگان مقرب درگاهش باشیم و آن ایمان و عمل صالح است.

وَمَا أَمْوَالُکُمْ وَلَا أَوْلَادُکُم بِالَّتِی تُقَرِّبُکُمْ عِندَنَا زُلْفَى إِلَّا مَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا

فَأُوْلَئِکَ لَهُمْ جَزَاء الضِّعْفِ بِمَا عَمِلُوا وَهُمْ فِی الْغُرُفَاتِ آمِنُونَ

ترجمه: و اموال و فرزندانتان چیزى نیست که شما را به پیشگاه ما نزدیک گرداند، مگر کسانى که ایمان آورده و کار شایسته کرده باشند، که آنها را بدانچه کرده‏اند دو برابر پاداش است و آنها در غرفه‏هاى [بهشتى‏] آسوده خاطر خواهند بود. سوره سبا آیه 37

اگر بخواهیم مقرب درگاه الهی باشیم باید اول مقرب مقربین او شده باشیم؛ پیامبر اکرم ص می فرماید:

أقربکم منّی غداً فی المواقف؛ نزدیک ترین شما به من در روز قیامت؛

1 - أصدقکم للحدیث کسی است که از همه راستگوتر

2 - و اداکم للامانة امانتدارتر از همه

3 - اوفاکم بالعهد پیمان نگهدارتر از همه

4 - أحسنهم خلقاً خوش اخلاق تر از همه

5 - أقربهم من الناس نزدیک تر از همه به مردم

برافتک یا ارحم الراحمین

به حق لطف و رافتت ای مهربان ترین مهربانان عالم

نماز و روزه تان قبوا التماس دعا

۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مرداد ۹۱ ، ۲۳:۵۰
داود نوروزی

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم اجعلنی فیه من المستغفرین و اجعلنی فیه من عبادک الصالحین القانتین, و اجعلنی فیه من اولیائک المقربین، برأفتک یا ارحم الراحمین

بار الها!
در این روز مرا از جمله استغفار کنندگان حقیقی قرار ده
مرا در زمره بندگان خداترس و صالح خویش به شمار آور
و مرا در این روز از هم نشینان خاص خود قرار ده
به حق دوستی و شفقتت ای مهربان ترین مهربانان



در دعای روز پنجم سه موضوع مطرح شده: استغفار و بندگان شایسته و فرمانبردان و اولیای مقرب درگاه الهی و در این فرصت فراز اول دعا یعنی آمرزش طلبان

اللهمّ اجْعَلْنی فیهِ من المُسْتَغْفرینَ

استغفار کنندگان
قال رسول الله ص: خیر الدعا الاستغفار؛ یعنی: بهترین دعا آمرزش خواهی است.
در جای دیگر می فرماید: خیر العبادة الاستغفار؛ یعنی: بهترین عبادت ، استغفار و طلب آمرزش است.
استغفار مقدمه برای توبه است مثل وضو برای نماز و مقدمه واجب ، واجب است.
استغفار و آمرزش خواهی یعنی پاکسازی و پالایش انسان از گناه " استغفروا ربکم " ؛ و توبه یعنی بازگشت به خدا و ارزش های الهی و آراستگی به آن " توبوا الی الله "؛ بعد از پاکی توسط استغفار.


برای آشنایی بهتر و بیشتر از استغفار و آمرزش خواهی چند آیه از کتاب انسان سازی قرآن می آوریم:
1-وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُواْ أَنفُسَهُمْ جَآؤُوکَ فَاسْتَغْفَرُواْ اللّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُواْ اللّهَ تَوَّابًا رَّحِیمًا ؛ ترجمه:
  • و اگر آنها هنگامى که به خویشتن ستم کردند نزد تو مى‏آمدند، آن گاه از خداوند آمرزش مى‏خواستند و رسول خدا نیز براى آنها طلب آمرزش مى‏کرد بى‏تردید خدا را بسیار توبه‏پذیر و مهربان مى‏یافتند. سوره مبارکه نساء آیه 64
  • در این آیه به این معنی پی می بریم که طلب آمرزش و استغفار از شخص وجیه و آبرومند برای گناهکاران، در نزد خدا انجام می پذیرد؛ یعنی توسل ، ولی توبه تنها از خود شخص خطاکار برای خود قابل انجام است؛ و از این آیه ، پاسخ کسانی که توسل به پیامبر و امامان را نوعی شرک می پندارند ، روشن می شود ؛ زیرا این آیه به صراحت می گوید: رفتن به سراغ پیامبر ص و شفیع قرار دادن او در درگاه خدا و وساطت و استغفار او برای گناهکاران موثر است و موجب پذیرش توبه و رحمت الهی خواهد شد. البته چنین شفاعتی نیازمند به وجود زمینه و شایستگی و آمادگی در خود خطاکاران است.
  • 2- وَاسْتَغْفِرِ اللّهِ إِنَّ اللّهَ کَانَ غَفُورًا رَّحِیمًا.
  • ترجمه: و از خدا آمرزش بخواه که خداوند آمرزنده‏ى مهربان است. نساء آیه 106
  • 3- اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لاَ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِن تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِینَ مَرَّةً فَلَن یَغْفِرَ اللّهُ لَهُمْ ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ کَفَرُواْ بِاللّهِ وَرَسُولِهِ وَاللّهُ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الْفَاسِقِینَ
  • ترجمه: [مى‏خواهى‏] برایشان آمرزش بخواه، یا برایشان آمرزش نخواه، اگر هفتاد بار هم برایشان آمرزش بخواهى، خدا هرگز آنها را نخواهد بخشید. این به سبب آن است که آنها خدا و رسول او را انکار کردند، و خداوند مردم نافرمان را هدایت نمى‏کند.سوره توبه آیه 80
  • در این آیه حد و حدود و مرز توسل و شفاعت را برای ما باز گو می کند، چون که آنها در جنگ تبوک از دستورات خدا و پیامبر سرپیچی کردند و مومنین را تمسخر کردند. شان نزول آیه در باره جنگ تبوک است.
  • 4- إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ....وَاسْتَغْفِرْ لَهُمُ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ
  • ترجمه: جز این نیست که مؤمنان [واقعى‏] کسانى هستند که به خدا و پیامبرش گرویده‏اند، .... و ای پیامبر برایشان آمرزش بخواه که خدا آمرزنده مهربان است. سوره نور آیه 62
  • این آیه هم توسل و شفاعت را اثبات می کند.
  • 5- وَأَنِ اسْتَغْفِرُواْ رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَیْهِ یُمَتِّعْکُم مَّتَاعًا حَسَنًا إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى
  • ترجمه: و دیگر این که از پروردگارتان آمرزش بخواهید سپس به درگاه او روى کنید تا شما را از بهره‏اى نیکو تا مدتى معین بهره‏مند سازد. سوره هود آیه 3
  • در این آیه هم به ای نکته که استغفار و طلب آمرزش مقدمه برای توبه هست اشاره شده است.
  • 6- وَیَا قَوْمِ اسْتَغْفِرُواْ رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَیْهِ یُرْسِلِ السَّمَاء عَلَیْکُم مِّدْرَارًا وَیَزِدْکُمْ قُوَّةً إِلَى قُوَّتِکُمْ وَلاَ تَتَوَلَّوْاْ مُجْرِمِینَ
  • ترجمه: و اى قوم من، از پروردگارتان آمرزش بخواهید، سپس، به سوى او بازگردید، تا ابر و باران را بر شما ریزان فرستد و نیرویى بر نیروى (جانى و مالى) شما بیفزاید، و مجرم و گنهکار (از او) روى مگردانید. سوره هود آیه 52
  • در این آیه هم آمرزش خواهی را مقدمه و قبل از توبه بیان فرموده است.
  • 7- وَاسْتَغْفِرُواْ رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَیْهِ إِنَّ رَبِّی رَحِیمٌ وَدُودٌ
  • ترجمه: و از پروردگار خود آمرزش بخواهید، سپس به سوى او بازگردید که پروردگار من مهربان و دوستدار [بندگان‏] است. سوره هود آیه 90

استغفار در آینه روایات
1 - آمرزش خواهی برطرف کننده بوی بد گناهان؛
علی ع : تَعَطَّروا بالاستغفار لا تَفضَحکم روائحُ الذُّنوب؛ ترجمه: با آمرزش خواهی، خود را معطر کنید تا بوی گناهان شما را رسوا نکند.
2 - آمرزش خواهی باعث نوشته نشدن گناه در نامه اعمال؛
امام صادق ع : إنّ العبد إذا أذنب ذنباً أُجّل من غدوةٍ الی اللیل ، فإن أستغفر الله لم یُکتَب علیه . ترجمه: هر گاه بنده گناهی مرتکب شود، از بامداد تا شب به او مهلت داده می شود. اگر آمرزش خواست، آن گناه برایش نوشته نمی شود.
3 - آمرزش خواهی باعث افزونی روزی
سوره مبارکه هود آیه 3 و سوره نوح آیه 10 دلیل بر ریزش رحمت الهی به وسیله استغفار است.
امام علی ع : الاستغفار یزید فی الرزق. ترجمه: آمرزش خواهی، روزی را می افزاید.
امام علی ع : إستغفر ترزق. ترجمه: استغفار کن تا روزی داده شوی.
4 - آمرزش خواهی مقربان؛
رسول الله ص : إنه لَیُغانُ علی قلبی ، و إنّی لأستغفرُ الله فی کلّ یومٍ سبعینَ مرّةً. ترجمه: گاه قلبم را غبار می گیرد و من روزی هفتاد مرتبه از درگاه خدا آمرزش می طلبم.
آورزش خواهی بیهوده؛
امام علی ع: الإستغفارُ مع الإصرار ذنوبٌ مجدَّدةٌ . ترجمه: آمرزش خواهی ها با وجود ادامه دادن به گناه ، خود گناهانی تازه اند.

پروردگارا توفیق استغفار و آمرزش خواهی را به ما عنایت فرما
عبادات قبول التماس دعا

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مرداد ۹۱ ، ۲۱:۵۰
داود نوروزی



و إجعلنی فیه من عبادک الصالحین القانتین

به این خاطر پیامبر اکرم ص صالحین عباد را با قانتین بیان فرموده که این دو لازم و ملزوم هم هستند، بندگان شایسته و مطیع پروردگار؛ مثل ایمان و عمل صالح که در قرآن این دو صفت از بنگان خوب خدا با هم آورده شده اند.
بندگان صالح و شایسته ی خدا با اطاعت از دستورات و فرامین الهی و ترک نواهی خداوند به این درجه می رسند .

ملا فتح الله کاشانی چند ویژگی برای بندگان صالح خدا بیان می کند: 

1 -عمل به ارکان اسلام

«اِلاّ مَن تابَ و ءَامَن و عَمِلَ عملاً صالحا ... ؛ مگر آن کس که توبه کرد و کاری شایسته کرد، پس آن گروه اند که خدا، بدی های ایشان به نیکی ها بَدَل کند. زیرا که خدا آمرزنده مهربان است.»

(یعنی) مگر آن کس که توبه کند از شرک و بگرَوَد به خدا و رسول و بکند کار شایسته، یعنی به ارکان اسلام عمل نماید، پس آن گروه، بَدَل کند خدایْ گناهان آنان را به نیکویی ها. یعنی سوابق معاصی را به وسیله توبه، محو کند و طاعات، به جای آن ثبت نماید؛ یا بَدَل کند ملکه معصیت را در نفس، به ملکه طاعت. و نزد بعضی این آیه به معنی آن است که سیّئاتی که در اسلام کرده باشند به حسنات بَدَل کند اگر توبه کنند. و نیز گفته اند: خداوند از توبه کاران محو سیّئه کند و بَدَل آن ثبتِ حسنه فرماید.

2 -دوری از بیهودگی

«والّذینَ لا یَشهَدونَ الزُّورَ و اِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِراما؛ و آن کسان که به ناحق شهادت نمی دهند و چون به [کار] بیهود بگذارند، کریم وار درگُذرند.»

یعنی بندگان برگزیده حق آنانند که حاضر نشوند به مجالس اهل کذب و مشاهده باطل، و یا گواهی ندهند به باطل و ناروا، یعنی اقامه شهادت کاذب نکنند و یا حاضر نگردند به محل اجتماع مشرکان و یهود و نصارا و یا به بازی گاهِ ایشان و یا به صحبت فاسقان و بدعت گذاران و فاسقان و یا به مجلس شرک.

و «زور» به معنی کذب و دروغ است و هیچ کذب، از شرک بدتر نیست و یا به مجلس غِنا و یا مجلسی که باطل در آن، آراسته شده است، یعنی باطل را به صورت حق نمایاندن.

پس، عبادالرحمن، متنفرّند از همنشینی با کاذبان و گناهکاران و سایر اهل فسق و بطلان؛ پس حاضر نمی شوند در مجلس ایشان و نزدیک آن نمی گردند، به جهت تنزُّه از مخالطه شرّ و اهل آن و برای صیانت دین خود از چیزی که به آن آسیب برساند. زیرا که مشاهده باطل، شرکت در آن است و از این رو گفته اند: نظر کنندگان به هر چه شریعت، تجویز آن نکرده، شریکانند با کنندگان آن؛ چه، حضور ایشان دلیل رضاست به آن و موجب کثرت اهل مجلس آن، و دیگر آن که، علت حاضر شدن در آن، به جهت استحسان نُظّار است و رغبت ایشان در نظر کردن در آن. و در مواعظ عیسی بن مریم علیه السلام واقع شده که: بپرهیزید از مجالست خطاکاران.

پس این بندگان خدا که دارای خصال و صفات ستوده هستند، اگر به چیزی ناپسند عقلاً، غیر مجوز شرعا بگذرند، بگذرند در حالتی که کریمان و بزرگواران باشند یعنی مُکرَّم نَفْس خود باشند و آن را دور دارند از آن که بایستند بر آن و تامل کنند در آن.

و مراد آن است که اگر دشنام بشنوند، از آن اِعراض نمایند و کسی که استعانت جوید از ایشان بر امر حقّی، اعانت ایشان کنند.

و گفته اند: مراد به لغوِ معاصی است. یعنی چون به اهل لغو بگذرند، زود گام برگیرند و بروند و نفس خود را بزرگ دارند از آن که توقف نمایند و با ایشان در آن کار، شروع کنند.

و لغو، فعلی است که در آن هیچ فایده نباشد و لهذا، کلمه بی فایده را لغو می گویند.

3 -گوش هوش و چشم بصیرت

«و الَّذینَ اِذَا ذُکِّروا بِایتِ رَبِّهِم لَمْ یَخِرُّوا عَلَیْها صُمّا و عُمیانا؛ و آن کسان که چون ایشان را به آیات پروردگارشان پند دهند، چون کران و کوران به سجده نیفتند.»

دیگر بندگانِ حق آنانند که چون پند داده شوند به آیت های پروردگار ایشان، یعنی مواعظ قرآن، به روی در نیفتادند بر آن در حالتی که کَران باشند و نشنوند آن را، و کورانند که نبینند آن را. یعنی اقامت نکنند بر آن در حالتی که نشنوند و آن را نبینند آن چیزی را که در اوست، مانند کسی که اصلاً نشنود و نبیند چون منافقان و اتباعِ ایشان که به جهت اظهار حرص شدید ایشان بر استماع آن بر روی زمین افتند اما مانند کران و گُنگان باشند در عدم شنیدن و دیدن. مراد آن است که به گوشِ هوش شنیدند و به دیده بصیرت، جلوه های جمالِ آن را دیدند، پس مراد از نفی، نفی حال است که سمع و بَصَر است، نه نفی فعل که سجده است. حاصل اینکه، عباد الرَّحمن، از آیات الهی تغافل نورزیدند و به گوشِ طاعت شنیدند و به دیده بصیرت دیدند و از آن اعتبار گرفتند و بر وفق آن عمل نمودند.

4 -روشنی چشم

«و الَّذینَ یَقُولُونَ رَبَّنا هَبْ لَنا مِن اَزواجِنا و ذُرّیاتِنا قُرَّةَ اَعْیُنٍ واجْعَلْنا لِلمُتتَّقینَ اِماما؛ و آن کسان که می گویند: پروردگار ما! ببخش بر ما از جفت هایمان و فرزندانمان روشنایی دیدگان، و ما را برای پرهیزگاران، پیشوا قرار ده.»

و دیگر از عبادُ الرَّحمن آنانند که از روی نیاز می گویند که: ای پروردگار ما! ببخش ما را از زنان ما و فرزندان ما کسی که روشنی دیده ها بُوَد. یعنی ما از ایشان خوشدل و شادمان باشیم. و مراد، اهالی و اولاد صالحند زیرا که مؤمن، چون اهل و وُلْدِ خود را صالح و متقی بیند، دلِ او شاد و چشم او روشن می گردد.

حاصل کلام آن است که: ایشان در دعا می گویند که تقوی و صلاحیت و علم ما را به مرتبه ای رسان که همه مردمان قصدِ ما کنند و اقتدا به ما نمایند؛ و گویند که معنی آن است که: با ما لطفی کن که چون ذکر متقیان رَوَد، ما را پیش از همه ذکر کنند و بیش از همه ستایند.

و نیز گفته اند: خدایا! توفیق ده ما را که اقتدا کنیم به کسانی که پیش از ما بودند از صُلَحا و اتقیا تا اقتدا کنند به ما، آنانی که بعد از ما باشند.

در قرآن حدود 86 بار از واژه ی صالح استفاده شده است. 

پروردگرا به ما توفیقی عنایت فرما که تا با اعمالمان بتوانیم از بندگان صالح و مطیع تو باشیم

نماز و روزه تان قبوا التماس دعا

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ مرداد ۹۰ ، ۰۰:۵۱
داود نوروزی


بسم الله الرحمن الرحیم

اللهمّ اجْعَلْنی فیهِ من المُسْتَغْفرینَ واجْعَلْنی فیهِ من عِبادَکَ الصّالحینَ القانِتین

 واجْعَلْنی فیهِ من اوْلیائِکَ المُقَرّبینَ بِرَأفَتِکَ یا ارْحَمَ الرّاحِمین.

خدایا قرار بده در این روز از آمرزش جویان و قرار بده مرا در این روز از بندگان

 شایسته و فرمانبردارت و قرار بده مرا در این روز از دوستان نزدیکت به مهربانى

 خودت‌ اى مهربان‌ترین مهربانان.


در دعای روز پنجم سه موضوع مطرح شده: استغفار و بندگان شایسته و فرمانبردان و اولیای مقرب درگاه الهی و در این فرصت فراز اول دعا یعنی آمرزش طلبان

اللهمّ اجْعَلْنی فیهِ من المُسْتَغْفرینَ

استغفار کنندگان
قال رسول الله ص: خیر الدعا الاستغفار؛ یعنی: بهترین دعا آمرزش خواهی است.
در جای دیگر می فرماید: خیر العبادة الاستغفار؛ یعنی: بهترین عبادت ، استغفار و طلب آمرزش است.
استغفار مقدمه برای توبه است مثل وضو برای نماز و مقدمه واجب ، واجب است.
استغفار و آمرزش خواهی یعنی پاکسازی و پالایش انسان از گناه " استغفروا ربکم " ؛ و توبه یعنی بازگشت به خدا و ارزش های الهی و آراستگی به آن " توبوا الی الله "؛ بعد از پاکی توسط استغفار.

برای آشنایی بهتر و بیشتر از استغفار و آمرزش خواهی چند آیه از کتاب انسان سازی قرآن می آوریم:

1-وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُواْ أَنفُسَهُمْ جَآؤُوکَ فَاسْتَغْفَرُواْ اللّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُواْ اللّهَ تَوَّابًا رَّحِیمًا ؛ ترجمه:
  • رحمت الهی خواهد شد. البته چنین شفاعتی نیازمند به وجود زمینه و شایستگی و آمادگی در خود خطاکاران است.
  • 2-  وَاسْتَغْفِرِ اللّهِ إِنَّ اللّهَ کَانَ غَفُورًا رَّحِیمًا
  • ترجمه: و از خدا آمرزش بخواه که خداوند آمرزنده‏ى مهربان است. نساء آیه 106
  • 3- اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لاَ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِن تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِینَ مَرَّةً فَلَن یَغْفِرَ اللّهُ لَهُمْ ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ کَفَرُواْ بِاللّهِ وَرَسُولِهِ وَاللّهُ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الْفَاسِقِینَ 
  • ترجمه: [مى‏خواهى‏] برایشان آمرزش بخواه، یا برایشان آمرزش نخواه، اگر هفتاد بار هم برایشان آمرزش بخواهى، خدا هرگز آنها را نخواهد بخشید. این به سبب آن است که آنها خدا و رسول او را انکار کردند، و خداوند مردم نافرمان را هدایت نمى‏کند.سوره توبه آیه 80
  • در این آیه حد و حدود و مرز توسل و شفاعت را برای ما باز گو می کند، چون که آنها در جنگ تبوک از دستورات خدا و پیامبر سرپیچی کردند و مومنین را تمسخر کردند. شان نزول آیه در باره جنگ تبوک است.
  • 4إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ....وَاسْتَغْفِرْ لَهُمُ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ
  • ترجمه: جز این نیست که مؤمنان [واقعى‏] کسانى هستند که به خدا و پیامبرش گرویده‏اند، ....  و ای پیامبر  برایشان آمرزش بخواه که خدا آمرزنده مهربان است. سوره نور آیه 62
  • این آیه هم توسل و شفاعت را اثبات می کند.
  • 5- وَأَنِ اسْتَغْفِرُواْ رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَیْهِ یُمَتِّعْکُم مَّتَاعًا حَسَنًا إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى 
  • ترجمه: و دیگر این که از پروردگارتان آمرزش بخواهید سپس به درگاه او روى کنید تا شما را از بهره‏اى نیکو تا مدتى معین بهره‏مند سازد. سوره هود آیه 3
  • در این آیه هم به ای نکته که استغفار و طلب آمرزش مقدمه برای توبه هست اشاره شده است.
  • 6- وَیَا قَوْمِ اسْتَغْفِرُواْ رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَیْهِ یُرْسِلِ السَّمَاء عَلَیْکُم مِّدْرَارًا وَیَزِدْکُمْ قُوَّةً إِلَى قُوَّتِکُمْ وَلاَ تَتَوَلَّوْاْ مُجْرِمِینَ
  • ترجمه: و اى قوم من، از پروردگارتان آمرزش بخواهید، سپس، به سوى او بازگردید، تا ابر و باران را بر شما ریزان فرستد و نیرویى بر نیروى (جانى و مالى) شما بیفزاید، و مجرم و گنهکار (از او) روى مگردانید. سوره هود آیه 52
  • در این آیه هم آمرزش خواهی را مقدمه و قبل از توبه بیان فرموده است.
  • 7- وَاسْتَغْفِرُواْ رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَیْهِ إِنَّ رَبِّی رَحِیمٌ وَدُودٌ
  • ترجمه: و از پروردگار خود آمرزش بخواهید، سپس به سوى او بازگردید که پروردگار من مهربان و دوستدار [بندگان‏] است. سوره هود آیه 90
استغفار در آینه روایات
1 - آمرزش خواهی برطرف کننده بوی بد گناهان؛
علی ع : تَعَطَّروا بالاستغفار لا تَفضَحکم روائحُ الذُّنوب؛  ترجمه: با آمرزش خواهی، خود را معطر کنید تا بوی گناهان شما را رسوا نکند.
2 - آمرزش خواهی باعث نوشته نشدن گناه در نامه اعمال؛
امام صادق ع : إنّ العبد إذا أذنب ذنباً أُجّل من غدوةٍ الی اللیل ، فإن أستغفر الله لم یُکتَب علیه . ترجمه: هر گاه بنده گناهی مرتکب شود، از بامداد تا شب به او مهلت داده می شود. اگر آمرزش خواست، آن گناه برایش نوشته نمی شود.
3 - آمرزش خواهی باعث افزونی روزی
سوره مبارکه هود آیه 3 و سوره نوح آیه 10 دلیل بر ریزش رحمت الهی به وسیله استغفار است.
امام علی ع : الاستغفار یزید فی الرزق. ترجمه: آمرزش خواهی، روزی را می افزاید.
امام علی ع : إستغفر ترزق. ترجمه: استغفار کن تا روزی داده شوی.
4 - آمرزش خواهی مقربان؛
رسول الله ص : إنه لَیُغانُ علی قلبی ، و إنّی لأستغفرُ الله فی کلّ یومٍ سبعینَ مرّةً. ترجمه: گاه قلبم را غبار می گیرد و من روزی هفتاد مرتبه از درگاه خدا آمرزش می طلبم.
آورزش خواهی بیهوده؛
امام علی ع: الإستغفارُ مع الإصرار ذنوبٌ مجدَّدةٌ . ترجمه: آمرزش خواهی ها با وجود ادامه دادن به گناه ، خود گناهانی تازه اند. 


پروردگارا توفیق استغفار و آمرزش خواهی را به ما عنایت فرما 

عبادات قبول التماس دعا

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ مرداد ۹۰ ، ۰۰:۴۳
داود نوروزی