بَشیراً و نَذیراً

وَ هو الفَتّاحُ العَلیمُ

بَشیراً و نَذیراً

وَ هو الفَتّاحُ العَلیمُ

بَشیراً و نَذیراً

سلام علیکم و رحمة الله و برکاته، خوش آمدید
بنده از سال 1386 با پارسی بلاگ وارد دنیای
مجازی شدم و اکنون هم با بلاگ مشغول تاثیر
گذاری بر دنیای حقیقی هستم!

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پیام های کوتاه
آخرین نظرات

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «برهان عدالت» ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم
اللَّهُمَّ زَیِّنِّى فِیهِ بِالسِّتْرِ وَ الْعَفَافِ وَ اسْتُرْنِى فِیهِ بِلِبَاسِ الْقُنُوعِ وَ الْکَفَافِ وَ احْمِلْنِى فِیهِ عَلَى الْعَدْلِ وَ الْإِنْصَافِ وَ آمِنِّى فِیهِ مِنْ کُلِّ مَا أَخَافُ بِعِصْمَتِکَ یَا عِصْمَةَ الْخَائِفِینَ.
خدایا! در این روز مرا به زیور پوشش و پاکی نفس بیارای
و مرا به جامه ی قناعت و کفاف بپوشان
و مرا در این روز به کار عدل و انصاف بدار ، و از هر چه ترسانم مرا ایمن دار
به عصمت و پاکیت، ای نگهدار و عصمت بخش خداترسان
اللّهم زیّنّی فیه بالسّتر و العفاف
ستر و پوشش و عفاف ، از نتایج حیا هستند.
عفت و قناعت که در فراز بعدی دعای امروز است، به مربوطند، از جهت این که انسان قانع عفیف می شود و به حلال خدا قانع می شود و حیا پیشه می کند. همانطور که امیر مومنان ع می فرمایند: القَناعةُ أفضل العفَّتین. ترجمه: قناعت، برترین عفت است.و در روایتی دیگر می فرماید:الا و أَنَّ القناعةَ و غلبظَ الشَهوةِ مِن أکبرِ العفاف. ترجمه: بدانید که قناعت و چیره گشتن بر شهوت، بزرگترین عفت است.
امیر مومنان ع در وصیّت به محمدبن ابی بکر می فرماید: إِعلم أنَّ أَفضلَ العفّةِ الورعُ فی دین الله، و العملُ بطاعتِهِ ، و أَنّی أوصیک بتقوی اللهِ فی أمر سِرِّک و علانیتک. ترجمه: بدان که برترین عفت داشتن ورع در دین خداست و عمل به فرامین او. و من تو را سفارش می کنم که در نهان و آشکار و درون و برونت از خدا بترسی.
ریشه عفت؛
علی ع : اصل العفاف القناعة؛ و ثمرتها قِلّة الاحزان. ترجمه: ریشه ی عفت قناعت است و میوه اش کم شدن اندوه ها.
امام علی ع : الرّضا بالکفاف یوءَدّی الی العفاف. ترجمه: خرسند بودن به کفاف، منجر به عفاف - عفَّت از حرام - می شود.
امام علی ع : عفَّت الرجل علی قدر غَیرته. ترجمه: پاکدامنی مرد به اندازه ی غیرتش است.
امام علی ع : مَن عقَل عَفَّ. ترجمه: هرکه عاقل و خردمند باشد، عفیف و خویشتندار گردد.
ثمرات عفت؛
امام علی ع: العفّةُ تُضَعِّف الشهوة. ترجمه: عفت شهوت -پرستی- را ضعیف می کند.
امام علی ع : بالعفاف تَزکو الاعمال. ترجمه: با عفت است که اعمال پاک و تزکیه می شود.
امام علی ع : ثَمَرَةُ العفَّة الصّیانة. ترجمه: میوه عفت و پاکدامنی، مصونیت یافتن است.
رسول الله ص : أما العفاف ؛ فیَتَشَعَّبُ منه الرضا و الستکانة و الحظّ و الراحة و التَّفَقُّد و الخشوع و التذکر و التفکّر و الجود و السخاء ؛ فهذا ما یَتَشَعَّبُ للعاقل بعَفافه رِضیً باللهِ و بقسمِه. ترجمه: آنچه از عفاف منشب می شود: خشنودی و خضوع و بهرمندی و آسایش و دلجویی و فروتنی و تذکر و تفکر و بخشندگی و سخاوت است. اینها خصالی است که به سبب پارسایی برای خردمند عاقلی که از خدا و قسمت او راضی و خشنود است، حاصل می شود.
در باره عفت؛
رسول الله ص : أکثر ما تَلِجُ به أُمتی النار الأَجوَفان: البطن و الفرج. ترجمه: بیشتر امت من به سبب دو میان تهی به آتش می روند، شکم و شرمگاه.
امام باقر ع : ما عُبِدَ اللهُ بشَیءٍ أفضلَ من عِفَّةِ بطنٍ و فرج. ترجمه: خداوند به چیزی برتر از عفّت شکم و شرمگاه، عبادت نشده است.
رسول الله ص : انّ الله یُحبُّ الحیِیّ المُتَعَفِّف، و یُبغضُ البَذِیِّ المُلحِف. ترجمه: خداوند شخص با حیای با مناعت طبع را دوست دارد و از سائل وقیح و سمج نفرت دارد.
امام کاظم ع : استحیوا من الله فی سرائرکم تَستَحیون مِن الناس فی علانیتکم. ترجمه: در خفا و نهان از خداوند حیا کنید تا در آشکارا از مردم حیا کنید.
یعنی کسی که در بین مردم فرد با حیایی نیست ، یقیناً در پیش خداوند هم حیا نمی کند. و شخصی که آدم ماخوذ به حیایی است در بین مردم، در نهان هم خود را در محضر خدا می بیند و حیا می کند از او، و همین امر باعث عفیف شدن و با حیا شدن او می شود. انسان تا از خدا حیا نکند از مردم حیا نمی کند.
توجه به همسر باعث عغفت او می شود؛ امام رضا ع : تَهیئَةُ تارّجلِ للمرأَةِ ممّا تَزیدُ فی عفّتِها. ترجمه: توجه مرد به همسر خود بر عفت او می افزاید.
رسول الله ص : إنّ الله حرَّمَ الجنّة علی کلِ فحّاشٍ بذی قلیل الحیاء لا یُبالی ما قال و ما قیل له . ترجمه: خداوند بهشت را بر ناسزاگوی کم حیا حرام کرده است؛ که هیچ باکی ندارد که چه چیز بگوید و یا به او چه چیزی بگویند.
عفّت در قرآن؛
و انکحوا الایامی منکم .... و لیَستَففِ الّذین لا یجدون نکاحاً حتّی یُغنِیَهمُ الله من فضله. ترجمه: مردان و زنان بی همسر خود را همسر دهید .... و کسانی که امکان برای ازدواج نمی یابند، باید پاکدامنی پیشه کنند، تا خداوند از فضل خود آنان را بی نیاز کند. نور آیه 33
یحسَبُهُم الجاهل اَغنیاءَ مِنَ التَّعَفُّف، تعرفهم بسیماهم لا یسئلون الناس الحافاً. ترجمه: و از شدت خویشتن داری، افراد نا آگاه آنها را بی نیاز می پندارند؛ اما آنها را از چهره هایشان می شناسی؛ و هرگز با اصرار چیزی از مردم نمی خواهند. بقره آیه 273
عفت و حیا، انسان را از کارهای زشت و ناپسند باز می دارد و تمام حرکات و سکنات و گفتار و قلم و قدم او را کنترل می کند، تا آنچه را نفس می خواهد انجام ندهد. و لباس حیا ، پوششی می شود بر عیوب انسان تا دیگران عیوب او را نبینند؛ و حیا خودش عاملی می شود برای دوری انسان از هر بدی و زشتی و گناه و معصیت.
و استرنی فیه بلباس القنوع و الکفاف
و مرا به جامه قناعت و کفاف بپوشان
قناعت یعنی در مصرف آنچه در موجود هست، مقتصد باشی و کفاف یعنی به آنچه که موجود است راضی باشی و زیاده خواه نباشی. چرا که زیاده خواهی انسان را به کفر می کشاند؛ همانطور که خداوند در قرآن می فرماید: فلا تُعجِبکَ اَموالَهم و لا اولادهم؛ إنّما یرید لیُعذِّبَهم بها فی الحیوة الدّنیا و تزهقَ انفسهم و هم کافرون. ترجمه: و فزونی اموال و اولاد آنها ، تو را در شگفتی و تعجب فرو نبرد؛ خدا می خواهد آنان را بوسیله آن، در زندگی دنیا عذاب کند، و جانشان برآید در حالی که کافرند. توبه آیه 55
و باز هم به پیامبرش می فرماید: و لا تمدّنّ عینیک الی ما متّعنا به اَزواجاً منهم زهرةَ الحیوة الدّنیا لنفتنهم فیه ؛ و رزق ربّک خیرٌ و اًبقی . ترجمه: و هرگز چشمان خود را به نعمت های مادّی، که به گروه هایی از آنان داده ایم، میفکن؛ اینها شکوفه های زندگی دنیاست؛ تا آنان را در آن بیازماییم؛ و روزی پروردگارت بهتر و پایدارتر است. طه آیه 131
گل های زندگی دنیا زود پژمرده و پرپر می شوند؛ همه ی آنها برای آزمایش ما هستند، آنچه را که تو به ما ارزانی داشته ای، بهتر و پایدارتر است. پس ما را به همان قانع ساز تا با فزونی طلبی خود را تباه نکنم و به آتش نکشانم.
بحار الانوار: أَوحی الله تعالی الی داوود ع : وَضَعتُ الغنی فی القناعة و هم یطلبونه فی کثرة المال فلا یَجدونه. ترجمه: خداوند متعال به حضرت داود ع وحی کرد: من توانگری را در قناعت نهاده ام، اما مردم آن را در فراوانی مال می جویند ؛ از این رو نمی یابندش.
رسول الله ص : القناعة مال لا یَنفَد. ترجمه: قناعت، ثروتی تمام ناشدنی است
و احملنی فیه علی العدل و الانصاف
و مرا در این روز به کار عدل و انصاف بدار.
عدالت یعنی اینکه هر چیزی سر جای خودش باشد، و انصاف نوعی بخشش همراه با عدالت و یا عدالت همراه با بخشش است. در مقابل عدل ، ظلم است و در مقابل انصاف، ذی حق را محروم کردن. عدالت عام است ولی انصاف مخصوص افرادی خاص. در قرآن کریم واژه ی عدل در مورد خداوند مطرح نشده ولی با تعبیر نفی ظلم از ساحت مقدس خداوند این حقیقت بیان شده است: انّ الله لا یظلم الناس شیئاً و لکنّ الناس انفسهم یظلمون. ترجمه: خداوند هیچ به مردم ستم نمی کند ولی این مردمند که به خویشتن ستم می کنند. یونس آیه 44.
امروز از خداوند می خواهیم که ما را مجری عدالت گرداند در روابط مان با خدا و خود و خلق خدا، در اجتماع و جامعه و خانواده و محل کار و...؛ تا مشمول این آیه ی شریفه نباشیم که به خودمان ظلم کنیم.
دستورات الهی عدالت در قرآن؛
یا ایّها الّذین آمنوا کونوا قوّامینَ للهِ شُهَداءَ بالقسط، و لا یَجرمنَّکم شنءانُ قومٍ علی اَن لا تَعدِلوا؛ إعدلوا هو اَقربُ للتَّقوی ، . ترجمه: ای کسانی که ایمان آورده اید! همواره برای خدا قیام کنید، و از روی عدالت ، گواهی دهید. دشمنی با جمعیتی، شما را به گناه و ترک عدالت نکشاند. عدالت کنید، که به پرهیزکاری نزدیک تر است.مائده آیه 8
اِنَّ الله یامرکم اَن توءَدُّوا الامانات الی اهلها و اذا حکمتم بین الناس اَن تحکموا بالعدل . ترجمه: خداوند به شما فرمان می دهدکه امانت را به صاحبانش بدهید؛ و هنگامی که میان مردم داوری می کنید، به عدالت داوری کنید؛ نساء58
آشنایی بیشتر با عدالت و انصاف؛
امام علی ع : أَعدل الناس مَن انصفَ عن قُوَّةٍ. ترجمه: عادلترین مردم، کسی است که با داشتن قدرت، انصاف ورزد.
امام علی ع : غایة العدلِ أن یَعدِل المرء فی نفسه. ترجمه: نهایت عدالت، این است که آدمی با خودش به عدالت رفتار کند.
رسول الله ص: مَن صاحَبَ الناس بالّذی یُحِبُّ أن یُصاحبوه کان عدلاً. ترجمه: هر که با مردم چنان رفتار کند که دوست دارد آنان با او رفتار کنند، عادل است.
خدایا! عدالت را به ما بشناسان، و توفیق اجرای عدالت را به ما عنایت فرما
و آمنّی فیه من کلّ ما اَخافُ
و از هر چه ترسانم، مرا ایمن ساز.
ترس از مسائلی که مربوط به دنیاست و ترس از عذاب الهی در قیامت و آخرت.
ترس ما باید از چی باشد؟
امام علی ع : لا تخافوا ظلم ربِّکم، و لکن خافوا ظلم أنفسکم. ترجمه: از ستم پروردگارتان نترسید - زیرا او به کسی ستم نمی کند - بلکه از ستم خود بر خویش بترسید.
امام علی ع : لا تخف الا ذنبک و لا تَرجُ الا ربَّک. ترجمه: جز از گناه خودت نترس و جز به پروردگار خویش امید نبند.
امام علی ع : خیر الاعمال اعتدالُ الرجاء و الخوف. ترجمه: بهترین کارها برابر بودن بیم و امید است.
امام صادق ع : مَن خاف الله أَخاف اللهُ منه کلَّ شیءٍ؛ و من لم یَخَفِ الله أَخافه الله من کل شیءٍ. ترجمه: هر که از خدا بترسد، خداوند همه چیز را از او می ترساند؛ و هر که از خدا نترسدخدا او را از همه چیز ترسان کند.
رسول الله ص: من خاف الله عزوجل خاف منه کلّ شیء؛ و من لم یخف الله أَخافه الله من کل شیء. ترجمه: هر که از خدای عزوجل بترسد، همه ی اشیاء از او بترسند؛ و هر که از خدا نترسد، خداوند او را از هر چیز بترساند.
اگر ترس ما از ستم مردم باشد، ترس و تقوای ما از خداوند باعث ترس آنها می شود؛ امام هادی ع می فرماید: مَن اتَّقی الله یُتَّقی . یعنی: هر کس از خدا پروا کند و بترسد ، از او می ترسند.
امام علی ع : اذا خِفتَ الخالق فَرَرتَ إلیه، و اذا خفت المخلوق فررتَ منه. ترجمه: هر گاه از خدا بترسی به سوی خود او می گریزی و اگر از مخلوق خدا بترسیاز وی بگریزی.
ترس امیر المومنین از چه چیز ما بود؟
فرمودند: من از دو چیز بر شما می ترسم، إتِّباع الهوی و طول العمل؛ و اما اتباع الهوی، فیصُدُّ عن الحقّ؛ و اما طول الامل ، یُنسی الآخرة. ترجمه: من از دو چیز بر شما می ترسم؛ پیروی از هوای نفس، و آرزوی طولانی. اما پیروی از هوای نفس، انسان را از یاد خدا باز می دارد؛ و اما آرزوی طولانی ، انسان را از آخرت غافل می کند و باعث فراموشی آخرت می گردد.
خدایا! به ما بفهمان که باید از چه بترسیم و از چه نترسیم؛ و به ما توفیق بده تا خوف و رجاء ما، رنگ خدایی بگیرد، و در انجا که باید، از تو بترسیم، و از عذاب تو بیم داشته باشیم و به رحمت بیکران تو امید. خدایا! ما را از خوف و ترس از عذاب الهی و ترس از گرفتاری های دنیوی، ایمن گردان. آمین
بعصمتک یا عصمة الخائفین
به عصمت و پاکیت ای نگهدار و عصمت بخش خداترسان.

ما از خداوند این خواسته ها را در هر روز از ماه رمضان داریم

اما ما هم باید این صفات را بشناسیم و خودمان را به آنها نزدیک کنیم

این دعاها توفیق الهی را شامل حال ما می کند که در راه هرآنچه از خداوند خواسته ایم

قدم برداریم

التماس دعا توفیق مزید

۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ تیر ۹۲ ، ۲۳:۰۴
داود نوروزی

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهمّ اجْعَلْ لی فیهِ نصیباً من رَحْمَتِکَ الواسِعَةِ واهْدِنی فیهِ لِبراهِینِکَ السّاطِعَةِ وخُذْ بناصیتی الى مَرْضاتِکَ الجامِعَةِ بِمَحَبّتِکَ یا أمَلَ المُشْتاقین.

خدایا قرار بده برایم در آن بهره اى از رحمت فراوانـت وراهنمائیم کن در آن به برهان وراههاى درخشانت وبگیر عنانم به سوى رضایت همه جانبه ات بدوستى خود اى آرزوى مشتاقان.

دعای روز نهم

و اهدنی فیه لبراهینک السّاطعه

و مرا به براهین و ادلّه روشن خود هدایت فرما

هدایت در لغت به معنی؛ ارشاد، راهنمایی و نشان دادن راه با لطف و مدارا و مهربانی، می باشد

هدایت در اصطلاح عبارت از: تعیین کمال مناسب یک شیء و راه رسیدن به آن است.

هدایت در آیات و روایات به دو معنی آمده است: ارائه طریق (نشان دادن راه) و ایصال به مطلوب (رساندن به مقصد)

انواع هدایت:

هدایت به اعتبار موضوع دو گونه است؛ هدایت تکوینی و هدایت تشریعی

هدایت تکوینی؛ به معنی رساندن هر چیزی که در عالم وجود دارد، به سرمنزل مقصود و کمال نهایی آن مانند هدایت زنبور عسل در خانه سازی و عصاره گیری از گلها و میوه ها و پیمودن راهی که آفریدگارش تعیین نموده و در نتیجه تولید عسل که هدایت ویژه و به کمال رساندن آن می باشد.
این نوع از هدایت را هدایت عامه و همگانی نیز می نامند.

هدایت تشریعی؛ این نوع از هدایت مخصوص انسان است و به این معناست که خداوند متعال، برای رساندن بشر به سرمنزل مقصود که همان ملاقات با پروردگار متعال باشد، از هیچ گونه ارشاد و راهنمایی، دریغ نورزیده است.

همان طور که به پیامبرش ـ صلی الله علیه و آله ـ می فرماید: «ادع الی سبیل ربک بالحکمة و الموعظة الحسنة و جادلهم بالتی هی احسن؛ مردم را با حکمت و موعظه نیکو و جدال احسن، به راه پروردگارت، دعوت کن.»

مراحل هدایت در انسان: (از سایت اندیشه قم)

مرحلة اوّل آن؛ مرحله فطرت است

این مرحله از هدایت شامل همة انسانها می شود؛ و اگر کسی فطرت توحیدی خود را به سبب گناهانی مثل «ظلم» و «فسق» و «کفر» خاموش نکرده باشد، هدایت تشریعی قرآن کریم را می پذیرد.

مرحلة دوم هدایت انسان:

مرحلة دوم، هدایت تشریعی است، یعنی وقتی انسان با فطرت خدادادیش به سوی قرآن کریم روی آورد، و می تواند به او امر و نواهی آن پایبند شود.

مرحله سوم: مرحله بعدی هدایت آن است که انسان با پایبندی به دستور هایی قرآن کریم به صفت «تقوا» متصف شود، تقوا یک امر وجودی و تکوینی است که مترتب بر هدایت تشریعی قرآن کریم می باشد و اگر کسی به این مرحله برسد خداوند مراحل بالاتر از هدایت را به او عنایت می فرماید: «وَ مَنْ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ یَهْدِ قَلْبَهُ؛ هر کس به خدا ایمان بیاورد، خداوند قلب او را به سوی خودش هدایت می کند باز می فرماید: «وَ یَزِیدُ اللَّهُ الَّذِینَ اهْتَدَوْا هُدىً» خداوند بر هدایت کسانی که هدایت (تشریعی) را پذیرفتند، می افزاید.»

مرحلة چهارم: چهارمین مرحله از هدایت الهی ویژه کسانی است که به سوی خدا، توبه و پشیمانی داشته باشند، چنان که می فرماید: «وَ یَهْدِی إِلَیْهِ مَنْ أَنابَ؛ خداوند هر کسی را که انابه داشته باشد هدایت می کند «اللَّهُ یَجْتَبِی إِلَیْهِ مَنْ یَشاءُ وَ یَهْدِی إِلَیْهِ مَنْ یُنِیبُ»

ساطع یعنی روشن و مبرهن و درخشان و همه ی برهان های هدایت ساطعه هستند.

برهان نظم، یکی از دلایل روشن هدایت انسان است، نظام مادی جهان و نظام معنوی هستی و همه موجودات هستی با نظم فوق تصور ما در حال اجرای اوامر خداوند تبارک و تعالی هستند.

از ریزترین موجودات، مثل اتم که میلیون ها اتم را با چشم غیر مسلح نمی توان دید و کوچکترین عنصر یک ماده را تشکیل می دهد؛ هر یک اتم تشکیل شده از هسته ی اتم و الکترون ها با بار الکتریکی منفی، که هسته ی اتم را در بر گرفته اند و هسته ی اتم هم خودش از پروتن که دارای بار مثبت است و نوترون که از لحاظ منفی یا مثبت بودن الکتریکی خنثی است ، تشکیل شده است و ساده ترین اتم از جهت ساختار ترکیبی ، اتم هیدروژن است که عدد اتمی یک دارد و دارای یک الکترون و یک پروتون می باشد.

شما تصور کنید که ریزترین و کوچکترین واحد تشکیل دهنده ی یک عنصر و ماده دارای چنین نظمی هست که اگر نظم آنرا به هم بزنند ؛ چه اتفاقی خواهد افتاد، مثل هیروشیما و ناکازاکی در ژاپن و هر جایی هم که نیروگاه های اتمی و هسته ای هست از خطرناکترین مکان ها به حساب می آید.و به هم خوردن نظم کوچکترین واحد عنصر اینگونه نظم جهان را به هم می زند و وحشت به دل ها می افکند باید پی به خالق هستی ببریم و به این برهانش هدایت شویم انشاءالله.

و نظم کرات آسمان، که خداوند می فرماید:

و هو الذی خلق اللیل و النهار و الشمس و القمر کلٌ فی فلکٍ یسبحون

ترجمه: و او آن کسی است که شب و روز خورشید و ماه را پدید آورده است هر کدام از این دو در مداری معین شناورند. مبارکه ی انبیاء شریفه ی 32

و در جای دیگر می فرماید:

لا الشمس ینبغی لها ان تدرک القمر و لا اللیل سابق النهار و کل فی فلک یسبحون

ترجمه: نه خورشی را سزد که به ماه رسد و نه شب بر روز پیشی جوید و هر کدام در سپهری شناورند. مبارکه ی یس شریفه ی 40

زمین در نظر ما عظمتی است ، اما در مقابل مشتری و زحل، دانه ی ارزنی است در مقابل تخم مرغ! و زحل در برابر خورشید، دانه ی ارزنی است در مقابل توپ بسکتبال! و خورشید در کنار شعرانی یمانی و سماک رامح، چیزی مثل مثال های کذشته و خورشید منظومه شمسی ما در کنار خورشید و ستاره ی رجل الجبار اصلاً دیده نمی شود و در کنار ابر غول های سرخی مثل ابط الجوزا یک پیکسل است!!

کهکشان راه شیری ما صد تا سیصد میلیارد! ستاره مثل خورشید و بزرگتر از آن که گذشت، دارد و در فضای هستی صدها! میلیارد کهکشان وجود دارد، مضروب اینها چقدر می شود؟!

با وجود همه ی این ها امیر مومنان علی ع می فرمودند که من به راه های آسمان بیشتر از راه های زمین آشنا هستم. این شناخت از کجا حاصل شده بود؛ جز از براهین ساطعه ی پروردگار و خالق همه ی هستی؟

برهان وجوب دفع ضرر محتمل؛ که خبری آمده از بهشت و جهنم، اگر این دستورات شرع مقدس را عمل نکنیم به دوزخ خواهیم رفت، برای اینکه این ضرر محتمل را دفع کنیم، باید به دستورات الهی گردن نهیم. خداباوران در دنیا از لذائذ کمتر استفاده کرده اند و خداناباوران بیشتر؛ اما اگر آخرتی و بهشتی باشد، خداباوران از لذائذ نامحدود در زمان نامتناهی بهرمند شده اند و خداناباوران در دوزخ عذاب خواهند دید، پس با دو دو تا کردن و حساب و کتاب کردن، به این نتیجه می رسیم که برای دفع ضرر محتمل هم که شده به قوانین خاص وضع شده گردن نهیم و به خدا ایمان بیاوریم. و این برهان در مرحله ی آخر ادله ی اثبات خدا و دستوراتش می باشد.

برهان عدالت و برهان هدف( هدف خلقت و ...) و ...

و هدایت قرآن؛ قرآن می فرماید:

ذلک الکتاب لا ریب فیه هدیً للمتقین

این کتاب بی هیچ شکی راهنمای پرهیزکاران است.

دم دستی ترین مثال این است که؛ وقتی ما یک وسیله ای از فروشگاهی می خریم در داخل آن یک بروشور هست که طریقه صحیح استفاده آن را به ما آموزش می دهد و آن وسیله هم بر طبق آن بروشور ساخته شده است، یعنی قبل از آن که مثلاً آن دوربین در کارخانه ساخته شود آن بروشور باید وجود داشته باشد و نقشه ی راهنمای ساخت آن دوربین است؛ و قرآن هم اصلاً قبل از خلقت انسان خلق شده است. به همین خاطر است که خداوند در سوره مبارکه ی الرحمن، اول از تعلیم قرآن سخن می گوید و بعد از خلقت انسان و تعلیم سخن او!

در آیه ی دیگر خداوند می فرماید: قال ربنا الذی أعطی کلُّ شیءٍ خلقَهُ ثمَّ هدی

ترجمه: گفت: پروردگار ما آن کسی است که هر چیزی را خلقی که در خور اوست داد و سپس هدایت کرد.

امام جعفر صادق ع در باره ی آیه ( انّا هدیناه السبیل اما شاکراً و اما کفوراً)فرمودند:

عرَّفناهُ اما آخذاً و اما تارکاً.

ترجمه: یعنی ما راه را به او شناساندیم؛ یا آن را در پیش می گیرد و یا رهایش می کند.

خداوند چه کسانی را هدایت می کند؟

1 - مَا أَصَابَ مِنْ مُصِیبَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ ۗ وَمَنْ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ یَهْدِ قَلْبَهُ ۚ وَاللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ

ترجمه: هیچ مصیبتى جز به فرمان خدا نرسد . و هر کس به خدا ایمان بیاورد ، خدا قلبش را [به حقایق] راهنمایى مى‏کند ؛ و خدا به همه چیز داناست .

2 - وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا ۚ وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ

ترجمه: کسانى که براى [به دست آوردن خشنودى] ما [با جان و مال] کوشیدند ، بى‏تردید آنان را به راه‏هاى خود [راه رشدو سعادت و بهشت و مقام قرب] راهنمایى مى‏کنیم ؛ یقیناً خدا با نیکوکاران است.

و خذ بناصیتی الی مرضاتک الجامعه

و پیشانی مرا بگیر و به سوی رضا و خشنودی که جامع هر نعمت است سوق ده

خداوند در قرآن می فرماید: ما من دابّةٍ الا هو آخذٌ بناصیتها ترجمه: هیچ جنبنده ای نیست مگر اینکه او برآن تسلط دارد. یعنی زمام اختیار هر جنبنده ای در دست مشیت خداوند تبارک و تعالی هست.

خداوند از صادقین خشنود است و می فرماید:

قال الله هذا یومُ ینفع الصادقین صدقهم لهم جناتُ تجری من تحتها الانهار خالدین فیها ابداً، رضی اللهُ عنهم و رضوا عنه، ذلک الفوز العظیم. ترجمه : خداوند می گوید: امروز روزی است که راستی راستگویان، به آنها سود می بخشد؛ برای آنها باغ هایی از بهشت است که نهرها از زیر درختان آن می گذرد، و تا ابد، جاودانه در آن می مانند؛ هم خداوند از آنها خوشنود است، و هم آنها از خدا خشنودند؛ این، رستگاری بزرگ است. سوره ی مائده آیه ی 119

امیر المومنین ع می فرماید: أرضاکم عند الله أسبَغُکم علی عیاله. ترجمه: رضایتمندترین شما نزد خدا، کسی است که خانواده اش را بیشتر در رفاه قرار دهد.

بمحبتک یا امل المشتاقین

به حق دوستی و محبتت ای آرزوی مشتاقان


التماس دعا توفیق مزید

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ مرداد ۹۱ ، ۲۳:۱۲
داود نوروزی