بَشیراً و نَذیراً

وَ هو الفَتّاحُ العَلیمُ

بَشیراً و نَذیراً

وَ هو الفَتّاحُ العَلیمُ

بَشیراً و نَذیراً

سلام علیکم و رحمة الله و برکاته، خوش آمدید
بنده از سال 1386 با پارسی بلاگ وارد دنیای
مجازی شدم و اکنون هم با بلاگ مشغول تاثیر
گذاری بر دنیای حقیقی هستم!

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پیام های کوتاه
آخرین نظرات

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «انواع هدایت» ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهمّ اجْعَلْ لی فیهِ نصیباً من رَحْمَتِکَ الواسِعَةِ واهْدِنی فیهِ لِبراهِینِکَ السّاطِعَةِ وخُذْ بناصیتی الى مَرْضاتِکَ الجامِعَةِ 

بِمَحَبّتِکَ یا أمَلَ المُشْتاقین.

خدایا قرار بده برایم در آن بهره اى از رحمت فراوانـت وراهنمائیم کن در آن به برهان وراههاى درخشانت وبگیر عنانم به سوى رضایت همه جانبه ات بدوستى خود اى آرزوى مشتاقان.

تکخوانی دعای روز نهم

اللّهم اجعل لی نصیباً من رحمتک الواسعة

خدایا! مرا نصیبی از گسترده ترین رحمت خودت عطا فرما

در دعای سحر هم با خدای خویش اینگونه راز و نیاز و نیایش می کنیم :

اللّهم انّی اسئلک من رحمتک بأوسعها و کلُّ رحمتک واسعه ، اللّهم انّی أسئلک برحمتک کلِّها .

خدایا! از تو دخواست می کنم به وسیع ترین مراتب رحمتت ، در حالی که همه مراتب رحمت تو واسعه و وسیع است ؛ خدایا! از تو درخواست می کنم به حق تمام مراتب رحمتت.

رحمت چیست؟ و رحمت واسعه چگونه رحمتی است؟

علامه رفیعی قزوینی در شرح عرفانی و فلسفی دعای سحر می فرماید:

رحمت عاطفه ی مخصوصی است که از مشاهده ی ناتوانی، مورد رحمت برانگیخته می شود.

علامه در مورد رحمت واسعه ی پروردگار می فرماید:

گسترده ترین رحمت الهی همان حقیقت محمدیه است؛ زیرا ، او علت واقعی و غایی خلق کردن مخلوقات است.

و می فرماید: رحمت واسعه و وسیع ترین رحمت ها ؛ وجود پیامبر ص است به این اعتبار که در سایر رحمت ها نفوذ و تاثیر دارد.

خداوند دو نوع رحمت دارد:

1 - رحمت رحمانیه 2 - رحمت رحیمیه

امام خمینی ره در شرح عرفانی دعای سحر در این مورد می فرماید:

«با رحمت رحمانیه اصل وجود ظهور پیدا کرده و با رحمت رحیمیه هر چیزی به کمال معنوی و هدایت باطنی خود می رسد؛ لذا در دعا می خوانیم: یا رحمن الدنیا و رحیم الاخره.»

رحمان نسبت به همه ی خلق و رحیم، فقط برای مومنین؛ و در دنیا برای همه رحمن است و رحمت او گسترده است برای همه چه مسلمان و چه مسیحی و بی دین و چه کافر؛ همه از نعمت های او برخوردارند، اصلاً اصل وجود همه و زندگی بخشیدن به همه از صفت رحمت رحمانیه ی الهی سرچشمه می گیرد. به همین خاطر است که خداوند در قرآن می فرماید:

الرَّحْمَٰنُ ﴿١﴾ عَلَّمَ الْقُرْآنَ ﴿٢﴾ خَلَقَ الْإِنْسَانَ﴿٣﴾ عَلَّمَهُ الْبَیَانَ ﴿٤﴾

[خداى] رحمان«1» قرآن را تعلیم داد .«2» انسان را آفرید ؛«3»به او بیان آموخت

سوره مبارکه ی الرحمن

یعنی رحمن بودن خدا باعث تعلیم قرآن و بعد خلقت انسان و تعلیم بیان او شد.

ولی این رحمت در آخرت فقط مخصوص مومنین خواهد بود. که گفته می شود رحمت رحیمیه.

به زبان ساده تر : دو نوح رحمت هست؛

1 - رحمت عام، که مخصوص دنیا هست و بدون درخواست، خداوند آن رحمت را شامل حال همه می گرداند و یا حتی با درخواست از خداوند اگر مومن بود، اجابت می کند و او را به آن نعمت درخواستی برخوردار می کند.

2 - رحمت خاص، که مخصوص بندگان مخلص و مطیع و صالح و فرمانبردار خداوند منان است ، که برای آنها چه در دنیا و چه در آخرت نصیب می گرداند و آن نعمت رحمت رحمانیه ی مخصوص خود آنها را برخوردار می کند.

در قرآن می خوانیم:

وَنَجِّنَا بِرَحْمَتِکَ مِنَ الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ ﴿٨٦﴾

و ما را به رحمتت از گروه کافران رهایى ده

سوره مبارکه یونی آیه ی شریفه ی 86

رحمت خدا شامل حال چه کسانی می شود؟

1 - امیر المومنین علی ع : رَحِمَ الله إمرأً عَرَفَ قَدره و لم یتَعدَّ طَوره.

ترجمه: رحمت خدا بر آن کس باد که اندازه ی خویش را بشناسد و از حدّ خویش فراتر نرود.

2 - علی ع : رَحِمَ الله عبداً راقبَ ذنبهُ و خافَ ربَّه.

ترجمه: رحمت خدا بر آن بنده باد که مواظب گناه خویش باشد و از پروردگارش بترسد.

3 - حضرت علی ع : رحمَ الله امرأً استَقبل توبَتَهُ ، و استَقال خَطیئَتهُ ، و بادَرَ منیَّتَهُ.

ترجمه: رحمت خدا بر آن کس که به توبه رو کند و از خطاهای خود پوزش بطلبد و پیش از مرگ کاری کند.

4 - رحم الله امراءً تفکَّرَ فاعتبَرَ، و اعتَبَرَ فأبصرَ.

رحمت خدا بر آن کس که اندیشید و عبرت آموخت و پند گرفت و بینش یافت.

5 - امام علی ع: رَحِمَ الله امراءً أَلجَمَ نفسَهُ عن معاصی الله بلجامها ، و قادها إلی طاعة الله بِزِمامها.

ترجمه: رحمت خدا بر آن کس که انگیزه های نفسانی خود را درهم کوبید و نفس خود را نگه دارد و مهار آن را گرفته به سوی طاعت خدا بکشاند.

6 - تعرَّضوا لرحمة الله بما أمرکم به من طاعته.

ترجمه: با فرمان بردن از اوامر خداوند، خود را در معرض رحمت خدا قرار دهید.

چرا می گوییم برحمتک کلّها؟

نیاز عبد در جمیع امور دنیا و آخرت به خدا می باشد و مصادیق رحمت به حسب جهات احتیاج متفاوت است؛ زیرا هر دردی دوائی خاص دارد و بنده نمی داند که با کدام رحمت و نعمت ، نقسش رفع و دردش دواء می گردد و سعادتمند و رستگاریش کامل می گردد، پس به همه ی انواع رحمت متوسل می شویم.

چه کس رحمت خدا شاملش نمی شود؟

1 - حضرت علی ع : رحمةُ من لا یرحم تمنع الرحمة.

ترجمه: ترحم بر بی رحم مانع رحمت حق می شود.

2 - امام علی ع : من لم یرحم الناس منع اللهُ رحمته.

ترجمه: هر که به مردم رحم نکند، خداوند رحمت خود را از او دور می کند.

از خداوند رحمن و رحیم می خواهیم و به رحمت واسعه اش قسمش می دهیم که با وجود این که بنده های خوبی برای او نبودیم ؛ نصیبی از رحمت واسعه اش ما را برخوردار کند؛ چرا که خودش در قرآن می فرماید که نباید از رحمتش نا امید بشویم، هر چند که گناه کار باشیم و می فرماید که نا امید کسی است که کافر است؛

قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا ۚ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ ﴿٥٣﴾

بگو : اى بندگان من که [با ارتکاب گناه] بر خود زیاده روى کردید ! از رحمت خدا نومید نشوید ، یقیناً خدا همه گناهان را مى‏آمرزد ؛ زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است ؛ «53» مبارکه ی زمر

پیامبر ص می فرماید: خدای تعالی را صد رحمت است که یکی از رحمت ها را بر زمین نازل کرد و در میان مخلوقات پخش کرد؛ هرچه عاطفه و رحم است از همان یک جزء رحمت است و نود و نه رحمت را به تاخیر انداخت تا روز رستاخیز تا در آنجا بندگان را مورد رحمت قرار دهد.

خدایا! نصیبی از رحمت واسعه ات برای ما قرار بده و از رحمت و مهربانی خود به دنیا و آخرت ما نظر کن. 

و اهدنی فیه لبراهینک السّاطعه

و مرا به براهین و ادلّه روشن خود هدایت فرما

هدایت در لغت به معنی؛ ارشاد، راهنمایی و نشان دادن راه با لطف و مدارا و مهربانی، می باشد

هدایت در اصطلاح عبارت از: تعیین کمال مناسب یک شیء و راه رسیدن به آن است.

هدایت در آیات و روایات به دو معنی آمده است: ارائه طریق (نشان دادن راه) و ایصال به مطلوب (رساندن به مقصد)

انواع هدایت:

هدایت به اعتبار موضوع دو گونه است؛ هدایت تکوینی و هدایت تشریعی

هدایت تکوینی؛ به معنی رساندن هر چیزی که در عالم وجود دارد، به سرمنزل مقصود و کمال نهایی آن مانند هدایت زنبور عسل در خانه سازی و عصاره گیری از گلها و میوه ها و پیمودن راهی که آفریدگارش تعیین نموده و در نتیجه تولید عسل که هدایت ویژه و به کمال رساندن آن می باشد.
این نوع از هدایت را هدایت عامه و همگانی نیز می نامند.

هدایت تشریعی؛ این نوع از هدایت مخصوص انسان است و به این معناست که خداوند متعال، برای رساندن بشر به سرمنزل مقصود که همان ملاقات با پروردگار متعال باشد، از هیچ گونه ارشاد و راهنمایی، دریغ نورزیده است.

همان طور که به پیامبرش ـ صلی الله علیه و آله ـ می فرماید: «ادع الی سبیل ربک بالحکمة و الموعظة الحسنة و جادلهم بالتی هی احسن؛ مردم را با حکمت و موعظه نیکو و جدال احسن، به راه پروردگارت، دعوت کن.»

مراحل هدایت در انسان: (از سایت اندیشه قم)

مرحلة اوّل آن؛ مرحله فطرت است

این مرحله از هدایت شامل همة انسانها می شود؛ و اگر کسی فطرت توحیدی خود را به سبب گناهانی مثل «ظلم» و «فسق» و «کفر» خاموش نکرده باشد، هدایت تشریعی قرآن کریم را می پذیرد.

مرحلة دوم هدایت انسان:

مرحلة دوم، هدایت تشریعی است، یعنی وقتی انسان با فطرت خدادادیش به سوی قرآن کریم روی آورد، و می تواند به او امر و نواهی آن پایبند شود.

مرحله سوم: مرحله بعدی هدایت آن است که انسان با پایبندی به دستور هایی قرآن کریم به صفت «تقوا» متصف شود، تقوا یک امر وجودی و تکوینی است که مترتب بر هدایت تشریعی قرآن کریم می باشد و اگر کسی به این مرحله برسد خداوند مراحل بالاتر از هدایت را به او عنایت می فرماید: «وَ مَنْ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ یَهْدِ قَلْبَهُ؛ هر کس به خدا ایمان بیاورد، خداوند قلب او را به سوی خودش هدایت می کند باز می فرماید: «وَ یَزِیدُ اللَّهُ الَّذِینَ اهْتَدَوْا هُدىً» خداوند بر هدایت کسانی که هدایت (تشریعی) را پذیرفتند، می افزاید.»

مرحلة چهارم: چهارمین مرحله از هدایت الهی ویژه کسانی است که به سوی خدا، توبه و پشیمانی داشته باشند، چنان که می فرماید: «وَ یَهْدِی إِلَیْهِ مَنْ أَنابَ؛ خداوند هر کسی را که انابه داشته باشد هدایت می کند«اللَّهُ یَجْتَبِی إِلَیْهِ مَنْ یَشاءُ وَ یَهْدِی إِلَیْهِ مَنْ یُنِیبُ»

ساطع یعنی روشن و مبرهن و درخشان و همه ی برهان های هدایت ساطعه هستند.

برهان نظم، یکی از دلایل روشن هدایت انسان است، نظام مادی جهان و نظام معنوی هستی و همه موجودات هستی با نظم فوق تصور ما در حال اجرای اوامر خداوند تبارک و تعالی هستند.

از ریزترین موجودات، مثل اتم که میلیون ها اتم را با چشم غیر مسلح نمی توان دید و کوچکترین عنصر یک ماده را تشکیل می دهد؛ هر یک اتم تشکیل شده از هسته ی اتم و الکترون ها با بار الکتریکی منفی، که هسته ی اتم را در بر گرفته اند و هسته ی اتم هم خودش از پروتن که دارای بار مثبت است و نوترون که از لحاظ منفی یا مثبت بودن الکتریکی خنثی است ، تشکیل شده است و ساده ترین اتم از جهت ساختار ترکیبی ، اتم هیدروژن است که عدد اتمی یک دارد و دارای یک الکترون و یک پروتون می باشد.

شما تصور کنید که ریزترین و کوچکترین واحد تشکیل دهنده ی یک عنصر و ماده دارای چنین نظمی هست که اگر نظم آنرا به هم بزنند ؛ چه اتفاقی خواهد افتاد، مثل هیروشیما و ناکازاکی در ژاپن و هر جایی هم که نیروگاه های اتمی و هسته ای هست از خطرناکترین مکان ها به حساب می آید.و به هم خوردن نظم کوچکترین واحد عنصر اینگونه نظم جهان را به هم می زند و وحشت به دل ها می افکند باید پی به خالق هستی ببریم و به این برهانش هدایت شویم انشاءالله.

و نظم کرات آسمان، که خداوند می فرماید:

و هو الذی خلق اللیل و النهار و الشمس و القمر کلٌ فی فلکٍ یسبحون

ترجمه: و او آن کسی است که شب و روز خورشید و ماه را پدید آورده است هر کدام از این دو در مداری معین شناورند. مبارکه ی انبیاء شریفه ی 32

و در جای دیگر می فرماید:

لا الشمس ینبغی لها ان تدرک القمر و لا اللیل سابق النهار و کل فی فلک یسبحون

ترجمه: نه خورشی را سزد که به ماه رسد و نه شب بر روز پیشی جوید و هر کدام در سپهری شناورند. مبارکه ی یس شریفه ی 40

زمین در نظر ما عظمتی است ، اما در مقابل مشتری و زحل، دانه ی ارزنی است در مقابل تخم مرغ! و زحل در برابر خورشید، دانه ی ارزنی است در مقابل توپ بسکتبال! و خورشید در کنار شعرانی یمانی و سماک رامح، چیزی مثل مثال های کذشته و خورشید منظومه شمسی ما در کنار خورشید و ستاره ی رجل الجبار اصلاً دیده نمی شود و در کنار ابر غول های سرخی مثل ابط الجوزا یک پیکسل است!!

کهکشان راه شیری ما صد تا سیصد میلیارد! ستاره مثل خورشید و بزرگتر از آن که گذشت، دارد و در فضای هستی صدها! میلیارد کهکشان وجود دارد، مضروب اینها چقدر می شود؟!

با وجود همه ی این ها امیر مومنان علی ع می فرمودند که من به راه های آسمان بیشتر از راه های زمین آشنا هستم. این شناخت از کجا حاصل شده بود؛ جز از براهین ساطعه ی پروردگار و خالق همه ی هستی؟

برهان وجوب دفع ضرر محتمل؛ که خبری آمده از بهشت و جهنم، اگر این دستورات شرع مقدس را عمل نکنیم به دوزخ خواهیم رفت، برای اینکه این ضرر محتمل را دفع کنیم، باید به دستورات الهی گردن نهیم. خداباوران در دنیا از لذائذ کمتر استفاده کرده اند و خداناباوران بیشتر؛ اما اگر آخرتی و بهشتی باشد، خداباوران از لذائذ نامحدود در زمان نامتناهی بهرمند شده اند و خداناباوران در دوزخ عذاب خواهند دید، پس با دو دو تا کردن و حساب و کتاب کردن، به این نتیجه می رسیم که برای دفع ضرر محتمل هم که شده به قوانین خاص وضع شده گردن نهیم و به خدا ایمان بیاوریم. و این برهان در مرحله ی آخر ادله ی اثبات خدا و دستوراتش می باشد.

برهان عدالت و برهان هدف( هدف خلقت و ...) و ...

و هدایت قرآن؛ قرآن می فرماید:

ذلک الکتاب لا ریب فیه هدیً للمتقین

این کتاب بی هیچ شکی راهنمای پرهیزکاران است.

دم دستی ترین مثال این است که؛ وقتی ما یک وسیله ای از فروشگاهی می خریم در داخل آن یک بروشور هست که طریقه صحیح استفاده آن را به ما آموزش می دهد و آن وسیله هم بر طبق آن بروشور ساخته شده است، یعنی قبل از آن که مثلاً آن دوربین در کارخانه ساخته شود آن بروشور باید وجود داشته باشد و نقشه ی راهنمای ساخت آن دوربین است؛ و قرآن هم اصلاً قبل از خلقت انسان خلق شده است. به همین خاطر است که خداوند در سوره مبارکه ی الرحمن، اول از تعلیم قرآن سخن می گوید و بعد از خلقت انسان و تعلیم سخن او!

در آیه ی دیگر خداوند می فرماید: قال ربنا الذی أعطی کلُّ شیءٍ خلقَهُ ثمَّ هدی

ترجمه: گفت: پروردگار ما آن کسی است که هر چیزی را خلقی که در خور اوست داد و سپس هدایت کرد.

امام جعفر صادق ع در باره ی آیه ( انّا هدیناه السبیل اما شاکراً و اما کفوراً)فرمودند:

عرَّفناهُ اما آخذاً و اما تارکاً.

ترجمه: یعنی ما راه را به او شناساندیم؛ یا آن را در پیش می گیرد و یا رهایش می کند.

خداوند چه کسانی را هدایت می کند؟

1 - مَا أَصَابَ مِنْ مُصِیبَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ ۗ وَمَنْ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ یَهْدِ قَلْبَهُ ۚ وَاللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ

ترجمه: هیچ مصیبتى جز به فرمان خدا نرسد . و هر کس به خدا ایمان بیاورد ، خدا قلبش را [به حقایق] راهنمایى مى‏کند ؛ و خدا به همه چیز داناست .

2 - وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا ۚ وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ

ترجمه: کسانى که براى [به دست آوردن خشنودى] ما [با جان و مال] کوشیدند ، بى‏تردید آنان را به راه‏هاى خود [راه رشدو سعادت و بهشت و مقام قرب] راهنمایى مى‏کنیم ؛ یقیناً خدا با نیکوکاران است.

و خذ بناصیتی الی مرضاتک الجامعه

و پیشانی مرا بگیر و به سوی رضا و خشنودی که جامع هر نعمت است سوق ده

خداوند در قرآن می فرماید: ما من دابّةٍ الا هو آخذٌ بناصیتها ترجمه: هیچ جنبنده ای نیست مگر اینکه او برآن تسلط دارد. یعنی زمام اختیار هر جنبنده ای در دست مشیت خداوند تبارک و تعالی هست.

خداوند از صادقین خشنود است و می فرماید:

قال الله هذا یومُ ینفع الصادقین صدقهم لهم جناتُ تجری من تحتها الانهار خالدین فیها ابداً، رضی اللهُ عنهم و رضوا عنه، ذلک الفوز العظیم. ترجمه : خداوند می گوید: امروز روزی است که راستی راستگویان، به آنها سود می بخشد؛ برای آنها باغ هایی از بهشت است که نهرها از زیر درختان آن می گذرد، و تا ابد، جاودانه در آن می مانند؛ هم خداوند از آنها خوشنود است، و هم آنها از خدا خشنودند؛ این، رستگاری بزرگ است. سوره ی مائده آیه ی 119

امیر المومنین ع می فرماید: أرضاکم عند الله أسبَغُکم علی عیاله. ترجمه: رضایتمندترین شما نزد خدا، کسی است که خانواده اش را بیشتر در رفاه قرار دهد.

بمحبتک یا امل المشتاقین

به حق دوستی و محبتت ای آرزوی مشتاقان


التماس دعا توفیق مزید

۲ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ تیر ۹۲ ، ۲۲:۰۷
داود نوروزی

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهمّ اجْعَلْ لی فیهِ نصیباً من رَحْمَتِکَ الواسِعَةِ واهْدِنی فیهِ لِبراهِینِکَ السّاطِعَةِ وخُذْ بناصیتی الى مَرْضاتِکَ الجامِعَةِ بِمَحَبّتِکَ یا أمَلَ المُشْتاقین.

خدایا قرار بده برایم در آن بهره اى از رحمت فراوانـت وراهنمائیم کن در آن به برهان وراههاى درخشانت وبگیر عنانم به سوى رضایت همه جانبه ات بدوستى خود اى آرزوى مشتاقان.

دعای روز نهم

و اهدنی فیه لبراهینک السّاطعه

و مرا به براهین و ادلّه روشن خود هدایت فرما

هدایت در لغت به معنی؛ ارشاد، راهنمایی و نشان دادن راه با لطف و مدارا و مهربانی، می باشد

هدایت در اصطلاح عبارت از: تعیین کمال مناسب یک شیء و راه رسیدن به آن است.

هدایت در آیات و روایات به دو معنی آمده است: ارائه طریق (نشان دادن راه) و ایصال به مطلوب (رساندن به مقصد)

انواع هدایت:

هدایت به اعتبار موضوع دو گونه است؛ هدایت تکوینی و هدایت تشریعی

هدایت تکوینی؛ به معنی رساندن هر چیزی که در عالم وجود دارد، به سرمنزل مقصود و کمال نهایی آن مانند هدایت زنبور عسل در خانه سازی و عصاره گیری از گلها و میوه ها و پیمودن راهی که آفریدگارش تعیین نموده و در نتیجه تولید عسل که هدایت ویژه و به کمال رساندن آن می باشد.
این نوع از هدایت را هدایت عامه و همگانی نیز می نامند.

هدایت تشریعی؛ این نوع از هدایت مخصوص انسان است و به این معناست که خداوند متعال، برای رساندن بشر به سرمنزل مقصود که همان ملاقات با پروردگار متعال باشد، از هیچ گونه ارشاد و راهنمایی، دریغ نورزیده است.

همان طور که به پیامبرش ـ صلی الله علیه و آله ـ می فرماید: «ادع الی سبیل ربک بالحکمة و الموعظة الحسنة و جادلهم بالتی هی احسن؛ مردم را با حکمت و موعظه نیکو و جدال احسن، به راه پروردگارت، دعوت کن.»

مراحل هدایت در انسان: (از سایت اندیشه قم)

مرحلة اوّل آن؛ مرحله فطرت است

این مرحله از هدایت شامل همة انسانها می شود؛ و اگر کسی فطرت توحیدی خود را به سبب گناهانی مثل «ظلم» و «فسق» و «کفر» خاموش نکرده باشد، هدایت تشریعی قرآن کریم را می پذیرد.

مرحلة دوم هدایت انسان:

مرحلة دوم، هدایت تشریعی است، یعنی وقتی انسان با فطرت خدادادیش به سوی قرآن کریم روی آورد، و می تواند به او امر و نواهی آن پایبند شود.

مرحله سوم: مرحله بعدی هدایت آن است که انسان با پایبندی به دستور هایی قرآن کریم به صفت «تقوا» متصف شود، تقوا یک امر وجودی و تکوینی است که مترتب بر هدایت تشریعی قرآن کریم می باشد و اگر کسی به این مرحله برسد خداوند مراحل بالاتر از هدایت را به او عنایت می فرماید: «وَ مَنْ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ یَهْدِ قَلْبَهُ؛ هر کس به خدا ایمان بیاورد، خداوند قلب او را به سوی خودش هدایت می کند باز می فرماید: «وَ یَزِیدُ اللَّهُ الَّذِینَ اهْتَدَوْا هُدىً» خداوند بر هدایت کسانی که هدایت (تشریعی) را پذیرفتند، می افزاید.»

مرحلة چهارم: چهارمین مرحله از هدایت الهی ویژه کسانی است که به سوی خدا، توبه و پشیمانی داشته باشند، چنان که می فرماید: «وَ یَهْدِی إِلَیْهِ مَنْ أَنابَ؛ خداوند هر کسی را که انابه داشته باشد هدایت می کند «اللَّهُ یَجْتَبِی إِلَیْهِ مَنْ یَشاءُ وَ یَهْدِی إِلَیْهِ مَنْ یُنِیبُ»

ساطع یعنی روشن و مبرهن و درخشان و همه ی برهان های هدایت ساطعه هستند.

برهان نظم، یکی از دلایل روشن هدایت انسان است، نظام مادی جهان و نظام معنوی هستی و همه موجودات هستی با نظم فوق تصور ما در حال اجرای اوامر خداوند تبارک و تعالی هستند.

از ریزترین موجودات، مثل اتم که میلیون ها اتم را با چشم غیر مسلح نمی توان دید و کوچکترین عنصر یک ماده را تشکیل می دهد؛ هر یک اتم تشکیل شده از هسته ی اتم و الکترون ها با بار الکتریکی منفی، که هسته ی اتم را در بر گرفته اند و هسته ی اتم هم خودش از پروتن که دارای بار مثبت است و نوترون که از لحاظ منفی یا مثبت بودن الکتریکی خنثی است ، تشکیل شده است و ساده ترین اتم از جهت ساختار ترکیبی ، اتم هیدروژن است که عدد اتمی یک دارد و دارای یک الکترون و یک پروتون می باشد.

شما تصور کنید که ریزترین و کوچکترین واحد تشکیل دهنده ی یک عنصر و ماده دارای چنین نظمی هست که اگر نظم آنرا به هم بزنند ؛ چه اتفاقی خواهد افتاد، مثل هیروشیما و ناکازاکی در ژاپن و هر جایی هم که نیروگاه های اتمی و هسته ای هست از خطرناکترین مکان ها به حساب می آید.و به هم خوردن نظم کوچکترین واحد عنصر اینگونه نظم جهان را به هم می زند و وحشت به دل ها می افکند باید پی به خالق هستی ببریم و به این برهانش هدایت شویم انشاءالله.

و نظم کرات آسمان، که خداوند می فرماید:

و هو الذی خلق اللیل و النهار و الشمس و القمر کلٌ فی فلکٍ یسبحون

ترجمه: و او آن کسی است که شب و روز خورشید و ماه را پدید آورده است هر کدام از این دو در مداری معین شناورند. مبارکه ی انبیاء شریفه ی 32

و در جای دیگر می فرماید:

لا الشمس ینبغی لها ان تدرک القمر و لا اللیل سابق النهار و کل فی فلک یسبحون

ترجمه: نه خورشی را سزد که به ماه رسد و نه شب بر روز پیشی جوید و هر کدام در سپهری شناورند. مبارکه ی یس شریفه ی 40

زمین در نظر ما عظمتی است ، اما در مقابل مشتری و زحل، دانه ی ارزنی است در مقابل تخم مرغ! و زحل در برابر خورشید، دانه ی ارزنی است در مقابل توپ بسکتبال! و خورشید در کنار شعرانی یمانی و سماک رامح، چیزی مثل مثال های کذشته و خورشید منظومه شمسی ما در کنار خورشید و ستاره ی رجل الجبار اصلاً دیده نمی شود و در کنار ابر غول های سرخی مثل ابط الجوزا یک پیکسل است!!

کهکشان راه شیری ما صد تا سیصد میلیارد! ستاره مثل خورشید و بزرگتر از آن که گذشت، دارد و در فضای هستی صدها! میلیارد کهکشان وجود دارد، مضروب اینها چقدر می شود؟!

با وجود همه ی این ها امیر مومنان علی ع می فرمودند که من به راه های آسمان بیشتر از راه های زمین آشنا هستم. این شناخت از کجا حاصل شده بود؛ جز از براهین ساطعه ی پروردگار و خالق همه ی هستی؟

برهان وجوب دفع ضرر محتمل؛ که خبری آمده از بهشت و جهنم، اگر این دستورات شرع مقدس را عمل نکنیم به دوزخ خواهیم رفت، برای اینکه این ضرر محتمل را دفع کنیم، باید به دستورات الهی گردن نهیم. خداباوران در دنیا از لذائذ کمتر استفاده کرده اند و خداناباوران بیشتر؛ اما اگر آخرتی و بهشتی باشد، خداباوران از لذائذ نامحدود در زمان نامتناهی بهرمند شده اند و خداناباوران در دوزخ عذاب خواهند دید، پس با دو دو تا کردن و حساب و کتاب کردن، به این نتیجه می رسیم که برای دفع ضرر محتمل هم که شده به قوانین خاص وضع شده گردن نهیم و به خدا ایمان بیاوریم. و این برهان در مرحله ی آخر ادله ی اثبات خدا و دستوراتش می باشد.

برهان عدالت و برهان هدف( هدف خلقت و ...) و ...

و هدایت قرآن؛ قرآن می فرماید:

ذلک الکتاب لا ریب فیه هدیً للمتقین

این کتاب بی هیچ شکی راهنمای پرهیزکاران است.

دم دستی ترین مثال این است که؛ وقتی ما یک وسیله ای از فروشگاهی می خریم در داخل آن یک بروشور هست که طریقه صحیح استفاده آن را به ما آموزش می دهد و آن وسیله هم بر طبق آن بروشور ساخته شده است، یعنی قبل از آن که مثلاً آن دوربین در کارخانه ساخته شود آن بروشور باید وجود داشته باشد و نقشه ی راهنمای ساخت آن دوربین است؛ و قرآن هم اصلاً قبل از خلقت انسان خلق شده است. به همین خاطر است که خداوند در سوره مبارکه ی الرحمن، اول از تعلیم قرآن سخن می گوید و بعد از خلقت انسان و تعلیم سخن او!

در آیه ی دیگر خداوند می فرماید: قال ربنا الذی أعطی کلُّ شیءٍ خلقَهُ ثمَّ هدی

ترجمه: گفت: پروردگار ما آن کسی است که هر چیزی را خلقی که در خور اوست داد و سپس هدایت کرد.

امام جعفر صادق ع در باره ی آیه ( انّا هدیناه السبیل اما شاکراً و اما کفوراً)فرمودند:

عرَّفناهُ اما آخذاً و اما تارکاً.

ترجمه: یعنی ما راه را به او شناساندیم؛ یا آن را در پیش می گیرد و یا رهایش می کند.

خداوند چه کسانی را هدایت می کند؟

1 - مَا أَصَابَ مِنْ مُصِیبَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ ۗ وَمَنْ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ یَهْدِ قَلْبَهُ ۚ وَاللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ

ترجمه: هیچ مصیبتى جز به فرمان خدا نرسد . و هر کس به خدا ایمان بیاورد ، خدا قلبش را [به حقایق] راهنمایى مى‏کند ؛ و خدا به همه چیز داناست .

2 - وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا ۚ وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ

ترجمه: کسانى که براى [به دست آوردن خشنودى] ما [با جان و مال] کوشیدند ، بى‏تردید آنان را به راه‏هاى خود [راه رشدو سعادت و بهشت و مقام قرب] راهنمایى مى‏کنیم ؛ یقیناً خدا با نیکوکاران است.

و خذ بناصیتی الی مرضاتک الجامعه

و پیشانی مرا بگیر و به سوی رضا و خشنودی که جامع هر نعمت است سوق ده

خداوند در قرآن می فرماید: ما من دابّةٍ الا هو آخذٌ بناصیتها ترجمه: هیچ جنبنده ای نیست مگر اینکه او برآن تسلط دارد. یعنی زمام اختیار هر جنبنده ای در دست مشیت خداوند تبارک و تعالی هست.

خداوند از صادقین خشنود است و می فرماید:

قال الله هذا یومُ ینفع الصادقین صدقهم لهم جناتُ تجری من تحتها الانهار خالدین فیها ابداً، رضی اللهُ عنهم و رضوا عنه، ذلک الفوز العظیم. ترجمه : خداوند می گوید: امروز روزی است که راستی راستگویان، به آنها سود می بخشد؛ برای آنها باغ هایی از بهشت است که نهرها از زیر درختان آن می گذرد، و تا ابد، جاودانه در آن می مانند؛ هم خداوند از آنها خوشنود است، و هم آنها از خدا خشنودند؛ این، رستگاری بزرگ است. سوره ی مائده آیه ی 119

امیر المومنین ع می فرماید: أرضاکم عند الله أسبَغُکم علی عیاله. ترجمه: رضایتمندترین شما نزد خدا، کسی است که خانواده اش را بیشتر در رفاه قرار دهد.

بمحبتک یا امل المشتاقین

به حق دوستی و محبتت ای آرزوی مشتاقان


التماس دعا توفیق مزید

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ مرداد ۹۱ ، ۲۳:۱۲
داود نوروزی






بسم الله الرحمن الرحیم

اللهمّ اهْدِنی فیهِ لِصالِحِ الأعْمالِ واقْـضِ لی فیهِ الحَوائِجَ والآمالِ یا من لا یَحْتاجُ الى التّفْسیر والسؤالِ یا عالِماً بما فی صُدورِ العالَمین صَلّ على محمّدٍ وآلهِ الطّاهِرین.

خدایا راهنمائیم کن در آن به کارهاى شایسته واعمال نیک وبرآور برایم حاجتها وآرزوهایم اى که نیازى به سویت تفسیر وسؤال ندارد اى داناى به آنچه در سینه هاى جهانیان است درود فرست بر محمد وآل او پاکیزگان.

اللّهم اهدنی فیه لصالح الاعمال

خدایا! مرا به اعمال شایسته در این روز، راهنمایی کن

در این فراز از دعای روز هفدهم ماه رمضان دو موضوع مطرح شده است. موضوع هدایت و موضوع عمل صالح، که این دو لازم و ملزوم هم هستند. چرا که تا هدایت نباشد، عمل صالح انجام نمی پذیرد. برای درک و فهم بیشتر این دعا لازم است که این دو موضوع روشن شوند.

هدایت و راهنمایی؛

قالَ ربُّنا الّذی أَعطی کلَّ شیءٍ خلقَه ثم هدی. یعنی:(موسی) گفت: پروردگار ما همان کسی است که به هر موجودی ، آنچه را لازمه ی آفرینش او بوده داده ؛ سپس هدایت کرده است. (طه آیه 50)

خداوند هدایت را در بدو خلقت هر موجودی در او قرار داده است. نخست خداوند هر چه لازمه ی هر موجودی بوده به او بخشیده است و سپس او را هدایت کرده؛ و منظور از این هدایت این است که خداوند بعد از این که لوازم حیات و وجود و موجود شدن را به او عطا کرده؛ به او چگونگی بهرمندی از این لوازم وجودی را آموخته، تا هر موجودی نیرویش را در مسیر ادامه ی حیاط و وجود خویش به کار گیرد. 

انواع هدایت؛

هدایت دو گونه است،

1- هدایت تکوینی ، که برای همه ی موجودات و مخلوقات خداوند است.

قالَ ربُّنا الّذی أَعطی کلَّ شیءٍ خلقَه ثم هدی. یعنی:(موسی) گفت: پروردگار ما همان کسی است که به هر موجودی ، آنچه را لازمه ی آفرینش او بوده داده ؛ سپس هدایت کرده است. (طه آیه 50)

2- هدایت تشریعی؛ که مخصوص انسان ها و ذوی العقول است، که جن را هم شامل می گردد.

ذلک الکتابُ لا ریبَ فیه هدیً للمتّقینَ . یعنی: آن کتاب با عظمتی است که شک در آن راه ندارد و مایه ی هدایت متّقین و پرهیزکاران است. بقره آیه 2

هدایت تشریعی خودچهار نوع است؛

 1- هدایت اولیّه و عمومی که همان نشان دادن راه است، که برای همه انسان ها است، یا همان هدایت به معنی فراهم کردن وسیله ی نیل به مقصود و هدف اصلی است.

و لقد جاءهم مِن ربّهمُ الهدی. یعنی: در حالی که هدایت از سوی پروردگارشان برای آنها آمده است. (نجم آیه 23)

و هدیناه النّجدَین. یعنی: و او را به راه خیر و شرّ هدایت کردیم.(بلد آیه 10)

 2- هدایت ثانویه یا پاداشی؛ وقتی مومنین از هدایت عمومی خداوند بهرمند شدند و پیامبران و کتب آسمانی و وحی را تصدیق کردند؛ و هدایت اولیه را پشت سر گذاشته باشند خداوند به پاس و پاداش این امر، آنان را مشمول هدایت خاص خود قرار می دهد.

و الّذین اهتدَوا زادَهم هُدیً و ءاتاهم تقواهم. یعنی: کسانی که هدایت یافته اند، (خداوند) بر هدایتشان می افزاید و روح تقوی به آنان می بخشد. (محمد ص آیه 17)

3- و در درجات بالاتر از هدایت رسیدن به واقع ؛ که در سوره یونس آیه ی 9 خداوند بیان می فرماید.

4- و هدایت به مفهوم حکم الهی هم که در سوره إسراء آیه ی 97 خداوند متعال بیان فرموده است.

چون هدایت بدست خداست، ما از خداوند می خواهیم که ما را به سمت و سوی اعمال صالح هدایت فرماید.آیه ی مربوطه: سوره قصص آیه ی 56

به فرمایش پیامبر ص ، که برای ابلاغ و دعوت مبعوث به پیامبری شده است و در کار هدایت اختیاری ندارد؛ همانگونه که ابلیس برای آراستن گناهان در نظر مردم وسوسه می کند و در گمراه کردن هیچ اختیاری ندارد. هدایت و ضلالت به دست قدرت خداست.

در دعای امروز در واقع از خدا می خواهیم که ما را به آن درجات بالا و والای هدایت مشمول و متنعّم کند.

ما از خداوند می خواهیم که ما را هدایت کند و اگر بخواهیم اجابت شود باید خودما هم در این راه تلاش و جدّ و جهد داشته باشیم تا خداوند عنایت کند و ما را هدایت کرده و مشمول متّقین کند که خداوند پرهیزکاران را هدایت می کند.

همانطور که خداوند در قرآن می فرماید: و الّذینَ جاهَدوا فینا لَنَهدیَنَّهم سبُلَنا . یعنی: و آنها که در راه ما جهاد و تلاش کنند، قطعاً به راه های خود هدایتشان خواهیم کرد.( به یقین راه های خود را به آنان می نمایانیم.)

خلاصه انسان باید زمینه ی هدایت را در وجود خود به وجود بیاورد؛ تا هدایت شود. و گرنه طبیعت نعمت هدایت برخردار کردن همه از این نعمت هست. فقط باید زمینه فراهم شده باشد.

باران که در لطافت طبعش خلاف نیست            در باغ لاله روید و در شوره زار خس

خداوند در جای جای همین کتاب مقدس آسمانی قرآن می فرماید که ، قرآن برای ظالمین جز خسارت نیست و خسران آنان را زیاد و هرچه بیشتر می کند.

بحث در باره نعمت هدایت زیاد است، اجمال بحث هدایت بیان شد تا ما با مفهوم دعاهایی و راز و نیاز و نیایشی که با خداوند داریم را آشنا بشویم. چون عبادت با بصیرت به هدف قبول و اجابت زودتر می رسند تا عبادت جاهلانه.

چرا که پیامبر رحمت حضرت محمد ص می فرماید: نَومٌ معَ علمٍ خَیرٌ مِن صلاةٍ علی جهلٍ. یعنی: خوابِ توأم با علم و دانش، بهتر از نماز همراه با نادانی است.و روایت بسیار زیاد دیگری در این زمینه؛ نباید از مفهوم ژرف دعاها به سادگی گذر کنیم. 

و ظالمان و کافران را خداوند هدایت نمی کند.(قصص:50 و مائده: 67)

اعمال صالح؛

مسئله ای که لازم است ما در باره ی اعمال و توفیق خواهی برای انجام اعمال صالح و هدایت به سمت عمل صالح ؛ بدانیم، این است که منظور کمیت اعمال ما نیست.، بلکه کیفیت و چگونگی اعمال است. اینکه از خداوند بخواهیم که ما را برای انجام هر سال مثلاً یک یا دو عمره و یا زیارت عتبات عالیات توفیق دهد. ضمن این که توفیق طلبی اینگونه هم خود مشروع است. ولی اینگونه دعا شرط لازم هدایت هست ولی شرط کافی نیست.

به قول معروف واحد شمارش اعمال عبادی ما کیلو و خروار و تُن نیست! بلکه همانگونه که در قرآن آمده است، واحد شمارش عمل، چه خیر و چه شرّ ذرّه است.

فَمَن یَعمل مثقالَ ذَرّةٍ خیراً یره و مَن یَعمل مثقال ذرّةٍ شرّاً یرهُ. یعنی: پس هر کس هموزن ذرّه ای کار خیر انجام دهد آن را می بیند. و هر کس هموزن ذرّه ای کار بد انجام دهد آن را می بیند.(زلزله: 7 و 8 )

و خدا می فرماید: هو الّذی خَلَقَ السّماواتِ و الارضَ فی ستّةِ ایّام و کان عرشُهُ علی الماء ؛ لیبلُوَکم ایُّکم أَحسنُ عملاً . یعنی: او کسی است که آسمان و زمین را در شش روز آفرید؛ و عرش او بر آب قرار داشت؛ تا شما را بیازماید که کدام یک عملتان بهتر است.(هود: 7) نفرمد که آکثر عملاً؛ بلکه کیفیت مهم است نه کمیّت.

و امام جعفر صادق ع در این زمینه می فرماید: مَن قَبِلَ الله مِنه صلاةً واحدةً لم یُعذِّبه ، و مَن قَبلَ منه حَسنةً ... لم یُعذِّبه. یعنی: هر که خداوند یک نماز از او بپذیرد، عذابش نکند و از هر که یک کار خوب بپذیرد ... عذابش نکند.

نماز در این حدیث شریف نماینده ی فرائض و واجبات مسلمین است ؛ پس اگر همین اندازه که فرائض و واجبات خود را درست و با شرایط کامل انجام بدهیم، به هدف و مقصود هدایت نائل آمده ایم و هدایت شده ایم. از عارف واصل آیة الله بهجت درخواست دستوراتی عرفانی می شد، ایشان می فرمودند: انجام واجبات و ترک محرّمات.

در انجام عمل هم رتبه رتبه و پلّه پلّه هست:

1- در ابتدا باید به خود اعمال عبادی خود اهمّیت یدهیم، چرا که امیر المومنین علی ع می فرماید: الیوم عملٌ و لا حساب و غداً حسابٌ و لا عمل. یعنی: امروز و دنیا روز عمل است نه حساب و فردای قیامت روز حساب است و نه عمل.

2- در اعمال، ما باید به کیفیّت آن اهمّت بدهیم. چرا که خداوند می فرماید، او خدایی است که آسمان ها و زمین را خلق کرد، تا بیازماید که کدامتان عمل شان بهتر است.

لیَبلُوَکم اَیُّکم اَحسَنُ عملاً. یعنی: تا شما را بیازماید که کدامیک عملتان بهتر است. امام علی ع در تفسیر این آیه می فرماید: لیسَ یعنی اًکثرُ عملاً و لکن اَصوبکم عملاً.یعنی: معنی این آیه این نیست که زیاد عمل انجام بدهید، بلکه عما را نزدیک به صواب انجام دهید. صواب یعنی اینکه زودتر و بهتر به نتیجه می رساند، أصوب یعنی اینکه به ثمر می رسد، یعنی به هدف می رسد.

3- و بعد از کیفیت باید به مستمرّ بودن آن اهمّیت بدهیم. در انجام اعمال هر چند کم هستند امیر مومنان با تکرار کلمه ی مداومت بر دائمی بودن آن عمل تکیه دارند؛ المداومة المداومة! در حدیث دیگری می فرمایند: قلیلٌ تدومُ علیه، أَرجی مِن کثیرٍ مَملولٍ منه. یعنی: عمل اندک که بر آن مداومت ورزی،از عمل بسیار که از آن خسته شوی امیدوار کننده تر است.

4- بعد از استمرار مورد دیگری که درجه عمل ما را بالا می برد و پله های بالای ارتباط با خدا هست ؛ تصفیه ی عمل است. در حدیثی از امیر المومنین می خوانیم: اَجلُّ ما ینزلُ من السماء التوفیق و اجل ما یصعدُ من الارض الاخلاص . یعنی: جلیل ترین چیزی که از آسمان به زمین نازل می شود، توفیق است و جلیل ترین چیزی که از زمین صعود می کند به آسمان اخلاص است.

اخلاص اصلی ترین شرط قبولی اعمال ما هست.

خلاصه اینکه همانگونه که مردم یکدیگر را در دنیا به اموال می شناسند ؛ در آخرت به اعمال شناخته خواهند شد؛ امام هادی ع : النّاسُ فی الدّنیا بالاموال و فی الآخرةِ بالاعمال. یعنی: مردم در دنیا با اموال شناخته می شوند و سروکار دارند و در آخرت با اعمال شناخته می شند.

مثلاً می گوییم فلانی ثروتمند است و یا فلانی فقیر است و با مال سنجیده می شوند ولی در آخرت اعمال ملاک شناخت مردم است.

بیشتر در باره ی نفس عمل گفته شد، ولی عمل صالح هم تقریباً شناخنه شد.

اگر توفیق داشتم و فرصتی پیش آمد فرازهای بعدی را هم بحث خواهیم کرد.

و اقض لی فیه الحوائجِ و الآمال

و در این روز خواسته ها و آرزوهایم را بر آورده ساز

یا من لا یتاج الی التفسیر و السئوال

ای کسی که به تفسیر و سئوال بندگان نیازمند نیستی

یا عالماً بما فی صدور العالمین

ای کسی که به آنچه در دلهای جهانیان است دانایی

صلّ علی محمّد و آله الطّاهرین

بر پیامبر و خاندان پاکش درود فرست.

ما از خداوند این خواسته ها را در هر روز از ماه رمضان داریم

اما ما هم باید این صفات را بشناسیم و خودمان را به آنها نزدیک کنیم

این دعاها توفیق الهی را شامل حال ما می کند که در راه هرآنچه از خداوند خواسته ایم

قدم برداریم

التماس دعا توفیق مزید


۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۹۰ ، ۰۷:۱۰
داود نوروزی